آثار باستانی درشمال ایران، به ویژه در منطقه گیلان و تنکابن، به واسطه آب و هوای بارانی و رطوبت زا، در طول روزگاران، از تخریب طبیعت در امان نمانده است. از این رو، با اینکه بیش از چند سده از پیشینه آثار تاریخی منطقه تنکابن نمی گذرد، تنها نامی از اماکن باستانی و قدیمی در افواه و در متون تاریخی و جغرافیایی برجا مانده است. از سوی دیگر، جنس مواد و مصالح ساختمانی ابنیه تاریخی شمال ایران- که بیشتر از چوب، سنگ و ساروج بوده- تخریب آن ها را سرعت بخشیده است؛ لذا، به استثنای ابنیه مذهبی، که مردم به محض رویت فرسایش در جهت تعمیر آن اقدام می کردند، جز قلعه مارکوه، که بخش هایی از دیواره های سنگ چین شده آن هنوز باقی است، از بناهای روزگاران کهن و باستانی و حتی نخستین سده های تاریخ ایران پس از اسلام، در تنکابن، اثری باقی نمانده است. با این همه، وجود تپه ها و تل های بسیار گواه بر وجود آثار فراوان باستانی در روزگاران گذشته این سرزمین می باشد. در این مقاله، سعی شده است، با استفاده از منابع موجود، نگاهی گذرا به جغرافیای طبیعی و تاریخی تنکابن و ویژگی دژهای پر اهمیت آن افکنده شود.
درپهندشت شمال مرکزی ایران ودر دشت قزوین که ایستگاه تحقیقاتی باستان شناسی دانشگاه تهران محسوب می گردد‘ تعداد کثیری سایتهای باستان شناختی ا زدوره های گوناگون وجوددارند. در عمده این سایت ها در اثر فرسایشهای طبیعی ویا شخم زدنهای متوالی مقدار قابل توجهی از بسترهای فرهنگی داخل سایت ها د رمعرض هوا قرار گرفته و دچار تخریب می گردند . در میان این آثار ‘ آثار سنگی که دارای مقاومت بیشتری هستند درهمه جای دشت بخصوص در روی سطح یا مجاورت تپه های باستانی به صورت پراکنشهایی با مقدار تنوعات گوناگون مشاهده می گردند. تجمعات ابزارهای سنگی یا بقایای آن ابزارها با مکانهای ویژه استقراری ارتباط دارند. برای یافتن مکانهای استقراری در روی پهندشتهای وسیع‘ بهترین و باصرفه ترین روش به کارگیری روشهای بررسی روشمند میدانی است . هدف اصلی این مقاله کوتاه مقدماتی ‘ بیان توانایی ها و محدودیت های اینگونه روشهاست که در شناخت و مکان یابی استقرارهای نو سنگی منطقه بکار گرفته شده است.