کشورهای برخوردار از قدمت تاریخی نظیر ایران، حامل عناصر و عوامل فرهنگی ریشه داری هستند که موجودیت و هویت آن جامعه را در گذر زمان موجب شده اند. عناصر و عواملی که زمینه ساز بازتولید هویت این جوامع می شوند از پتانسیل قوی اجتماعی و لذا سیاسی بهره مند می باشند. علمای دین در ایران چنین جایگاه و مرتبه ای دارند. در این مقاله، حضور سیاسی ایشان از دوره صفویه تا پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته است؛ حضوری که همچنان ادامه دارد.
هرچند که نهضت های بزرگ اجتماعی و انقلابات عظیم بر دوش قدرتمند و خستگی ناپذیر توده ها به پیش می رود، اما وجود هسته های پیشتاز و نیروهای پیشاهنگ اصلی برای ایجاد زمینه های حرکت و علامت گذاری راههای رسیدن به پیروزی و نیز دیده بانی آسیب ها و فرصت ها امری کاملاً عقلی و منطقی و در عین حال ملموس و تجربی می باشد.در انقلاب اسلامی که دارای خاستگاه، اهداف و روش های دینی بوده است، جایی به جز حوزه های علمیه دینی و نهاد روحانیت را نمی توان به عنوان هسته پیشاهنگ برشمرد. هرچند که روحانیت در حرکت های تاریخی پیش از انقلاب نیز حضور داشته و یا افرادی غیرحوزوی نیز در شکل دهی و دیده بانی نهضت وجود داشته اند اما آنچه را که بتوان به عنوان نیروی پیشاهنگ انقلاب اسلامی با مختصات دقیقش معرفی کرد چیزی جز حوزه های علمیه نیست در مقاله زیر این بحث مورد واکاوی قرار گرفته است.
سرزمین اندلس یعنی غربی ترین منطقه امپراتوری اسلامی، فراز و نشیب های بسیاری را به خود دیده، اما به خاطر دوری مسافت، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مسلمانان اندلسی چه در معماری و چه در هنرهای ظریفه مانند سفال سازی، پارچه بافی، قالی بافی، عاج کاری، فلزکاری، خوشنویسی و دیگر هنرهای زیبا، زحمات بسیاری را متحمل شدند. در این راستا نباید از نقش امیران مسلمان غافل شد زیرا آنان خود از مشوقان اصلی این گونه امور بودند. اکنون در بسیاری از موزه ها و اماکن اسپانیا نمونه های زیادی را می توان مشاهده کرد.تعدادی از سفالینه ها مانند بشقاب و کاسه و کوزه های بلند منقش به پرندگان و گیاهان و عناصر خطی گاه به شیوه ایرانی و پارچه های حریر زربفت با نخ های طلایی، حاشیه دوزی با سنگ های قیمتی، در مریه، قرطبه و مالقه و اشبیلیه غرناطه و مرسیه به دست آمده است و قالیچه های اندلسی نیز با اشکال پرندگان و حیوانات و انسان های طبیعی به صورت تک بافته می شد.همین عناصر تزیینی، روی تحفه های عاجی هم کنده کاری می شده است. به طور کلی در قرن هفتم و هشتم هجری، هنرمندان اندلسی تحفه های فلزی و زینتی را با تزیینات خطی و گیاهی تزیین می کردند.خوشنویسان هم به جای خط کوفی خط دیگری به نام خط مغربی ابداع کردند که در تمام عالم اسلام مشهور شد.
این مقاله با استناد به آثار و گفتار آیت الله طالقانی می کوشد تا پیوند میان اسلام و دموکراسی را در اندیشه های سیاسی ایشان نمایان سازد. لذا ابتدا به بررسی مبانی حاکمیت مردم نزد ایشان می پردازد و با ارزیابی نظریه «جمهوری اسلامی» در افکار طالقانی به جستجوی آموزه های حاکمیت دموکراتیک مبتنی بر دین در آرا ایشان برمی آید و سرانجام مسأله «شورا» و «آزادی» را به عنوان ارکان اصلی تفکر سیاسی ایشان از زوایای گوناگون به بحث می گذارد و در پایان یک ارزیابی منتقدانه از تعامل دین و دموکراسی در اندیشه ایشان به دست می دهد.
البته توجه به این نکته مهم ضروری است که رحلت زود هنگام آیت الله طالقانی به او مجال نداد تا آرا و اندیشه های خود را در عرصه عمل و در مرحله استقرار نظام جمهوری اسلامی بیازماید. به همین دلیل تحولات سریع و بحرانهای گسترده
سیاسی ــ فکری پس از انقلاب اقتضا می کرد که نظام اسلامی تحت رهبری امام خمینی در مسیر دیگری ره بپوید که ممکن است نهایتاً با برخی نگرشهای طالقانی
ــ که صرفاً مربوط به دوره خاص و کوتاه پس از انقلاب است ــ مغایرتهایی داشته باشد. از آنجا که هدف این مقاله بررسی اندیشه سیاسی طالقانی است به این مغایرتها اشاره ای نمی کند و پیشاپیش خوانندگان این مقاله را نسبت به آن نکات هشدار می دهد.
معناشناختی واژة روحانیت با بررسی واژگان روح، روحانی و روحانیت آغاز می شود. در بیشتر کاربردهای لغوی، روح به معنای روان و نفس است که معنایی مقابل جسم دارد. هنگامی که این واژه با موجودی دیگر همراه می شود، معنای موجودی معنوی، طیب و طاهر می گیرد. روح در معنای اصطلاحی آن، چه اصطلاح فلسفی و چه اصطلاح جامعه شناختی، یا حتی علوم دیگر، معانی مختلف می یابد. در فلسفه بر جوهر مجرد و نفس ناطقه و در جامعه شناسی بر دانش آموختگان علوم حوزه، اطلاق می شود.
معناشناختی این واژه با بررسی کاربرد آن در تاریخ ادبیات و کتاب های ایران، ادامه یافته است. این بررسی در پاسخ این پرسش که کاربرد این واژه از چه زمانی و چرا در تاریخ ادبیات ایران، برای اشاره به دانش آموختگان علوم حوزوی، به کار رفته است؟ سه تحلیل را به دست داده است: 1ـ مشابهت سازی شرق شناسان؛ 2ـ استعداد و ظرفیت عالمان شیعه برای تسری دادن معنای لغوی به آنان؛ 3ـ گذار روحانیت از حیات علمی به حیات اجتماعی.
جایگاه علمای دین در ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران معاصر، موجب گردید که آنان در مواجهه با جلوه های متنوع و متکثر غرب در ایران، محوریت یابند. مقاله حاضر علل یاد شده را تشریح کرده است.با نگاه به تاریخ معاصر به وضوح درمییابیم که از سیصد سال قبل، که تفکر غرب جدید وارد ایران شد، در همه وقایع و حوادث مهم اجتماعی، که قاطبه مردم ایران در آن ها شرکت داشتند، نقش علمای شیعه، محوری بوده است. از آنجا که بیشتر و بلکه همه تحولات مهم اجتماعی ایران، از سه سده پیش تا کنون، به طور مستقیم یا غیرمستقیم در خصوص مسائل مربوط به غرب میباشد، پس میتوان گفت که در تاریخ معاصر ما، توجه علما به غرب و درگیری با آن، به نسبت سایر قشرهای جامعه، شدیدتر و گستردهتر بوده است. عوامل موثر در این زمینه عبارت اند از:
اگر بخواهیم مشکلات اساسی و پیچیده مسلمین در جهان کنونی را با نظری دقیق و به دور از شعارهای سطحی، واکاوی و چارهاندیشی کنیم و نیز اگر بخواهیم برای استحکام بخشیدن به اتحاد جهان اسلام علیه دشمنان مشترک، راهکار ریشهای پیدا نماییم، قطعا پرداختن به مساله غدیر و به تبع آن کتاب الغدیر از جمله مهمترین موضوعات خواهد بود و دقیقا از همین منظر بود که متفکران ژرفاندیشی همچون استاد شهید مرتضی مطهری به این موضوع عنایت ویژه داشتند و با نوشتن مقالاتی همچون «الغدیر و وحدت اسلامی» درصدد تبیین صحیح این مساله برآمدند. ما نیز بر آن شدیم تا این موضوع خطیر را در گفتگویی با استاد علی ابوالحسنی (منذر) به بحث و بررسی بنشینیم که خلاصه و گزیده آن را در پی میخوانید.
علامه امینی در طول حیات پربار و بابرکت خویش با کسان بسیاری سروکار داشت. او از پدر و مادری زاهد و متدین زاده شده بود. مراجع بزرگواری همچون آیات عظام سیدابوالحسن اصفهانی، آل کاشفالغطاء و غروی اصفهانی (کمپانی) سمت استادی بر او داشتند. شاگردان فراوانی را تربیت کرده بود که از آن جمله میتوان از شهید نواب صفوی یاد نمود. در کتابخانه امیرالمؤمنین با افراد زیادی دوست و همکار شده بود که مرحوم حجتالاسلام سیدکاظم حکیمزاده از آن جملهاند و ارادتمندان خالص و بیغل و غشی نیز به او یاری میرساندند که حاج کریم دستمالچی و حبیب چایچیان (حسان) در شمار آنان قرار دارند.
تاریخ ایران تقریبا در تمام ادوار آن به ویژه پس از گسترش آیین تشیع در کشور گواه حضور مردانی است که تمام اهتمام خود را صرف دفاع و صیانت از اسلام و ایران نموده اند. تقریبا هیچ بعدی از زندگی اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی مردم را نمی توان یافت که اولا تاثیر آموزه های دینی در آن مشهود نباشد و ثانیا برقراری این ارتباط، تعامل و کنترل را روحانیون برعهده نداشته باشند. کافی است نگاهی به تاریخ معاصر ایران بیاندازیم. در واقعه تحریم تنباکو، مشروطه، ملی شدن نفت، قیام پانزدهم خرداد و از همه مهمتر انقلاب اسلامی می توان نقش برجسته و ردپای روحانیت را به وضوح مشاهده کرد. از آنجاکه کارکرد فوق تنها محدود به گذشته نبوده و این کشور همواره به ایفای نقش روحانیان نیازمند می باشد و همچنین به دلیل آنکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه در سالهای اخیر روحانیت شیعه وارد مرحله تعمیق و ثبات اندیشه مترقی دینی خود شده است، نگاهی دقیق به قوتها، ضعفها و اهداف . . . سازمان روحانیت ایران خواهد توانست ضمن ارائه الگویی مناسب، جامعه ما را در سالهای پیش رو از روحانیونی به مراتب آگاه تر و هماهنگ تر با مقتضیات و نیازها بهره مند سازد. علاوه براین، تبیین این موضوع به ارزیابی صحت عملکرد افراد و تشخیص مسئولیتها نیز کمک شایانی نموده و نگاه مردم به روحانیت را از سطح به عمق منتقل می نماید.گفتار پیش رو که یکی از جدیدترین رویکردها به سازمان و مختصات روحانیت در مقطع کنونی است در همین راستا تقدیم شما می گردد با این امید که فتح بابی باشد جهت مطالعات گسترده تر علاقمندان به تاریخ و مذهب این سرزمین.