جنبشی که علیه امتیاز تنباکو در ایران شکل گرفت از دو جهت قابل تامل و دقت است، از یک سو نقش رهبری علما در این حرکت عظیم اجتماعی و از سوی دیگر رودررو قرار گرفتن سلطنت و روحانیت شیعه. جنبش تنباکو به نظر اکثر صاحبنظران مسائل تاریخ ایران، پیشدرآمدی بوده برای انقلاب مشروطه. اغلب منابعی که به بحث و بررسی در تاریخ مشروطه به طور سنتی پرداختهاند فصلی را به این مهم اختصاص دادهاند.
مبارزه با برده فروشی در ایران از اواسط قرن سیزدهم ق شروع شد. در سال 1264ق محمدشاه قاجار حمل بردگان سیاهپوست را از طریق دریا به ایران ممنوع کرد. در 1268ق ایران و انگلیس پیمانی امضا کردند که به موجب آن کشتی های انگلیسی مجاز بودند کشتی های ایرانی را برای یافتن برده بازرسی کنند. به موجب مادة سیزدهم پیمان صلح مورخ 1274ق میان انگلیس و ایران، حق بازرسی کشتی ها تا 1290ق تمدید شد. اما این پیمانها بر میزان تجارت برده تأثیر عمده ای نداشت و این تجارت تنها بر اثر بازرسی دریاییِ شدیدتر پس از 1287ق تا حدی کاهش یافت. به موجب پیمان جدیدی که در 1300ق به امضا رسید، اختیارات انگلستان گسترش یافت. ایران همچنین در کنفرانس بروکسل در مورد الغای بردگی شرکت کرد. در نتیجه در 1308ق ایران تجارت و واردات برده را، چه از طریق آبی چه از طریق خاکی، ممنوع کرد. در این نوشتار جریان منع برده فروشی در عصر قاجار با تکیه بر اسناد موجود، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
در ساعت 22/40 شامگاه 11 اردیبهشت 1358 خورشیدی، آیتالله مرتضی مطهری از شاگردان و نزدیکان امام خمینی(ره) و عضو بلندپایه شورای انقلاب، در حالی که از جلسه این شورا در خانه دکتر یدالله سحابی خارج شده بود، هدف گلوله ناشناسی مسلح قرار گرفت و اندکی بعد، پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.1
مسأله آب هیرمند در مناسبات ایران و افغانستان در سده اخیر همواره مشکل ساز بوده و هنوز به طور کامل حل و فصل نشده است. مسأله با حکمیت گلداسمید در سال 1289 قمری (1872م) آغار شد. در دوره رضاشاه مذاکرات از سال 1310 شمسی آغاز و در سال 1317 به توافق نامه انجامید. دولت ایران و مجلس شورای ملی و دولت افغانستان قرارداد و اعلامیه منضم را تصویب کردند. اما مجلس شورای ملی افغانستان به رغم تصویب قرارداد، اعلامیه منضم را رد کرد. با این که درباره مسأله آب هیرمند در دوره رضاشاه داده های گوناگونی در منابع وجود دارد و در پاره ای از نوشته های پژوهشی نیز به جوانبی از این مسأله پرداخته شده است، اما جای یک پژوهش جامع، کامل و مستند در ادبیات پژوهشی مربوط به موضوع خالی است. مقاله حاضر ضمن ارائه یک شرح دقیق، مستند و کوتاه درباره زمینه و پیشینه تاریخی مسأله و ایضاح جوانب گوناگون آن در دوره رضاشاه، بر اساس اسناد منتشر نشده وزارت خارجه ایران در پی پاسخ به این سؤال است که چرا و چگونه مسأله آب هیرمند در این دوره به نتیجه قطعی نرسید؟ عوامل متعددی در عدم به نتیجه رسیدن مسأله آب هیرمند دخیل بود که مهم ترین آنها سوءظن افغان ها و پایبند نشدن به تعهد استفاده بیش از اندازه از آب هیرمند در بالای بند کمال خان است.