در این مقاله، تلاش شده تا با عنایت به اینکه انقلاب اسلامی اساساً بر اساس غالب نظریه ها، یک انقلاب فرهنگی و اندیشه ای و ماحصل مبارزات گفتمانی و هژمونیک شدن یک گفتمان در تقابل با گفتمانهای دیگر بوده است و با توجه به این مساله مهم که تلاش امام خمینی برای گفتمان سازی و کسب اعتبار برای این گفتمان و تبدیل آن از اسطوره به پنداره یکی از مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان به این سؤال اصلی پاسخ دهد که: «چرا گفتمان سیاسی امام خمینی در میان گفتمانهای متعدد رایج در آستانه انقلاب توانست هژمونیک شود؟»
در پاسخ به این سؤال، نظریه تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه همراه با مفاهیمی از نورمن فرکلاف و روث وداک به عنوان چهارچوب نظری انتخاب گردیده است و با مبنا قرار دادن این نظریه، فرضیه این مقاله در پاسخ به سؤال فوق بدین شرح است: «گفتمان سیاسی امام خمینی به دلیل داشتن توان به کارگیری ""رویه های طرد و برجسته سازی""، ""ایفای نقش عاملان سیاسی""، ""اعتبار"" و ""در دسترس بودن""، در آستانه انقلاب اسلامی در ایران هژمونیک شد.»
حضور برادران شرلی در ایران اتفاق چند جانبه ای بود. آنها در آمدن به ایران حامل پیغامی از انگلستان و جهان مسیحیت به شاه بودند و چندی در ارتش شاه مشغول تعلیم قوای ایرانی و ساخت توپخانه شدند. آنها همراه ایرانیها با ترکان عثمانی جنگیدند و هر دو از سوی شاه عباس برای اهداف سیاسی ـ تجاری به اروپا رفتند. هدف شاه از ارسال آنها فعال کردن جبهه غرب علیه ترکان عثمانی بود که در حقیقت خواسته قلبی دنیای مسیحیت، پاپ وکشیشان مسیحی نیز به شمار می آمد. آنتوان شرلی یک بار از سوی شاه عباس به اروپا رفت و بدون کسب نتیجه ای، به ایران برنگشت. رابرت شرلی، برادر کوچکتر که محترمانه به صورت گروگان در ایران بود نیز بنا به اعتماد و علاقه وافر شاه به او، دو بار عازم اروپا شد. در مجموع، ماموریت این دو برادر اگرچه نتایج عملی چندانی دربرنداشت، اما باعث نزدیکی و رونق فعالیتهای سیاسی بین ایران و اروپا شد؛ بویژه آنکه آنتوان و رابرت سفارتهای خود در اروپا را محدود به کشور خاصی نکرده، از تمام دول قدرتمند آن زمان و نیز پاپ غافل نبودند. ماموریت این دو برادر واکنشهای متفاوتی را در میان کشیشان مسیحی اروپایی در ایران برانگیخت. کارملیت ها اگر چه در ابتدای امر در ارزش واهمیت ماموریت برادران شرلی در شک و تردید بودند، اما بزودی با سفارش پاپ درخصوص شرلی ها و بویژه رابرت شرلی که همسرش «ترزا» نیز به دست کارملیت ها غسل تعمید یافته بود، از برادران شرلی حمایت کردند. در عوض، کشیشان آگوستینی پرتغالی، ملیت این دو برادر و حضور موثر آنها در ایران را مغایر با منافع اسپانیا و پرتغال ارزیابی نمودند، بویژه آنکه شاه عباس با کمک انگلیسیها توانست پرتغالیها را از جنوب ایران و هرمز اخراج کند. در مجموع، سفارت شرلی ها به اروپا ازجانب شاه عباس اول، اگر چه نتایج عملی برای ایران در بر نداشت، اما باعث رونق فعالیت کشیشان مسیحی در ایران شد.