فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۶۱ تا ۶٬۶۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی یک اختلال روان پزشکی است که در دوره کودکی ظاهر می شود و شایع ترین اختلال عصبی در دوران کودکی است. هدف پژوهش بررسی اثر آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر رایانه بر عملکرد اجرایی و نشانه های رفتاری کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: این مطالعه بر روی شش دانش آموز مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی (دو دانش آموز از هر زیر ریخت این اختلال) از شهر پل سفید انجام شد. برای سنجش نشانه های رفتاری این اختلال و بهره هوشی به ترتیب از پرسشنامه علائم مرضی کودک- 4 و آزمون ماتریس های پیشرونده ی رنگی ریون استفاده شد. برای اندازه گیری توجه پایدار از نرم افزار فارسی آزمون عملکرد پیوسته، برای اندازه گیری توانایی طرح ریزی از نرم افزار فارسی آزمون برج لندن و برای اندازه گیری نشانه های رفتاری از مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- 4 استفاده شد. داده ها با روش مقایسه نرخ رفتار خط پایه با مرحله درمان و اندازه اثر کوهن تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر رایانه باعث افزایش توجه پایدار و طرح ریزی و کاهش نشانه های نارسایی توجه/ فزون کنشی در همه زیر ریخت ها شد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که استفاده از آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر رایانه می تواند نشانه این اختلال را کاهش و عملکرد اجرایی را افزایش دهد. بنابراین پیشنهاد می شود از آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر رایانه به عنوان روشی مکمل برای درمان این اختلال استفاده شود.
ان.ال.پی (اصول و قوانین هدف سازی در ان.ال.پی)
حوزههای تخصصی:
حقایقی درباره انتقال احساسات از دور
منبع:
وحید دی ۱۳۵۴ شماره ۱۸۷
حوزههای تخصصی:
نقش هماهنگی شناختی در رابطه ی شناخت اجتماعی ضمنی و آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت اجتماعی به دو حوزهی ضمنی و آشکار تقسیم شده است. نظریهی ارزیابی تداعیگرا-گزارهای گاورونسکی و بودنهازن (2006) پیشبینی میکند که طی فرآیند ترجمهی یک شناخت معین از حوزهی ضمنی به آشکار، هماهنگی شناخت ضمنی مربوطه با نسخههای آشکار سایر شناختهای موجود در ذهن بررسی میشود و هر چه این هماهنگی بیشتر باشد، نیاز کمتری به ایجاد تغییر در شناخت مربوطه است و لذا نسخهی آشکار حاصل، ارتباط قویتری با نسخهی ضمنی اولیهی خود خواهد داشت. این مطالعه به آزمودن این فرضیه در متن سه شناخت هویت جنسی، هویت گروهرشتهای و تصور قالبی جنسیت ـ رشته میپردازد. بهعلاوه، بررسی تعدیلگری هماهنگی با نسخههای ضمنی سایر شناختها در رابطهی ضمنی ـ آشکار نیز به عنوان هدفی اکتشافی دنبال میشود. روش: 192 دانشجوی کارشناسی از دو دانشگاه تهران (نیمی علوم انسانی و نیمی ریاضی فنّی، نیمی زن و نیمی مرد) در این پژوهش همبستگی شرکت نمودند. سه شناخت مورد تمرکز، به دو طریق، یکی غیرمستقیم با استفاده از آزمون تداعی ضمنی (گرینوالد، مکقی و شوارتز، 1998)، و دیگری مستقیم با استفاده از پرسشهای لیکرت سنجیده شدند. برای آزمون تعدیلگری هماهنگی شناختی، از رگرسیون سلسله مراتبی برای هر یک از شناختها استفاده شد. یافتهها: در مورد هویت جنسی و هویت گروهرشتهای، نه هماهنگی با دو شناخت آشکار دیگر و نه هماهنگی با دو شناخت ضمنی دیگر تعدیلگر معناداری در رابطه بین نسخههای ضمنی و آشکار آنها نبودند. برای تصور قالبی، هماهنگی با شناختهای آشکار دیگر تعدیلگر معناداری نبود، اما هماهنگی با شناختهای ضمنی دیگر به طور حاشیهای معنادار شد. نتیجهگیری: نظریهی گاورونسکی و بودنهازن (2006) در مورد هیچکدام از سه شناخت تأیید نشد. در مورد تصور قالبی، نتایج دلالت دارد بر اینکه دو فرآیند متمایز از فرآیند ذکرشده در این نظریه در ساخت تصور قالبی آشکار نقش داشته باشند: یکی فرآیندی براساس شناختهای آشکار دیگر، و دوم فرآیندی بر پایهی میزان تعامل بین سه شناخت در حوزهی ضمنی.
"بررسی رابطه نقص ادراک بینایی با اختلال خواندن در دانش آموزان پایه اول و دوم ابتدایی شهر کرمان "
بررسی اثربخشی روان درمانگری شناختی رفتاری، گروهی، و فردی زندانیان در زندان رجایی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان های شناختی رفتاری فردی و گروهی در کاهش نشانگان روان شناختی زندانیان رجایی شهر و ارتقاء سطح وضعیت روان شناختی آنان بود. بدین منظور 180 نفر از زندانیان مرد زندان رجایی شهر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نظامدار انتخاب و در سه گروه تصادفی (گروهِ درمان ترکیبی، گروهِ درمان فردی و گروهِ کنترل) با حجم مساوی (60 نفر) قرار گرفتند. با بهر ه گیری از آزمون های GHQ-28 و SCL-90-R و مصاحبه تشخیصی توسط روان پزشک، وضعیت روان شناختی شرکت کنندگان اندازه گیری شد. تحلیل واریانس چندمتغیری انجام یافته روی داده ها نشان داد اثربخشی درمان ترکیبی و فردی بیشتر از گروه کنترل است. پیگیری این گروه از افراد پس از آزادی حدود دوازده ماه، هیچ گونه بازگشتی را در گروه های درمانی ترکیبی و فردی نشان نداد؛ درحالی که در گروه کنترل حدود 15 درصد بازگشت مشاهده شد. این مداخله ها با جایگزین کردن الگوهای سازگاری رفتاری و شناختی در فرد، به وی امکان می دهد که از خزانه رفتاری گسترده تر و مناسب تر در مواجهه با موقعیت برخوردار باشد و در واکنش به مسائل با برنامه ریزی و آینده نگری عمل کند. بنابراین، با استفاده از مداخلات روان شناختی به ویژه مداخلات گروهی می توان از مشکلات روان شناختی زندانیان کاسته و از بازگشت مجدد آنها به زندان جلوگیری کرد.
" انسان همیشه جاویدان "
بررسی روابط ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه و عامل های شخصیتی با سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عواملی که زمینه را برای بروز سازگاری زناشویی زوج ها فراهم می کند نقش مهمی در کاهش تعارضات زناشویی و آمار طلاق در جامعه دارد. هدف این پژوهش پیش بینی سازگاری زناشویی از طریق عامل های شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه بود. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان شهرستان کامیاران در سال 1393 است. نمونه مورد مطالعه شامل 500 نفر (250 زوج) از والدین بود که به روش خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند و هرکدام پرسشنامه های عامل های شخصیتی (NEO-FFI) سازگاری زناشویی (RDAS)، و طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) را تکمیل نمودند. داده ها با نرم افزار AMOS مورد ت جزیه و تحلیل قرار گرف تند. یافته ها بیانگر رابطه مثبت و معنی دار بین سازگاری زناشویی با عامل های شخصیتی (به جز عامل روان نژند) و رابطه منفی سازگاری زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه بود. هم چنین نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت بین عامل روان نژند با طرحواره های ناسازگار و رابطه منفی عامل های دیگر با طرحواره های ناسازگار است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که عامل شخصیتی افراد و طرحواره های ناسازگار اولیه آنها می تواند پیش بین خوبی برای سازگاری زناشویی باشد. با به کارگیری این دو متغیر در پیش بینی سازگاری زناشویی می توان در کلاس های مشاوره ازدواج میزان سازگاری زوجین را بالا برد.
فیلم های روان شناختی (1)
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری های بادوام و دلزدگی زناشویی در بین زوجین متقاضی طلاق: نقش میانجی رویدادهای استرس زا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم آسیب پذیری های بادوام از طریق رویدادهای استرس زا بر دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: نمونه پژوهشی شامل 200 نفر از افرادی بود که با روش نمونه گیری سرشماری از بین متقاضیان طلاق شهرستان اردبیل انتخاب شدند و پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (CBM)، خرده مقیاس روان رنجورخویی از پرسشنامه شخصیتی نئو، مقیاس خانواده اصلی (FOS)، پرسشنامه باورهای ارتباطی (RBT) و پرسشنامه تغییرات اخیر زندگی (RLCQ) را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. برازش مدل پیشنهادی بعد از اصلاح مورد تأیید قرار گرفت و نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که مسیرهای مستقیم روان رنجورخویی و باورهای ارتباطی به دلزدگی زناشویی معنی دار بودند. به منظور بررسی اثرات غیرمستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد و نتایج نشان داد رویدادهای استرس زا در ارتباط بین روان رنجورخویی و دلزدگی زناشویی به صورت جزئی و در ارتباط بین خانواده اصلی با دلزدگی زناشویی به صورت کلی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که آسیب پذیری های بادوام زوجین به تنهایی یا به همراه رویدادهای استرس زا می تواند در دلزدگی زناشویی زوجین در طول زندگی نقش داشته باشد و همچنین این یافته می تواند در فرایند مشاوره پیش از ازدواج و درمان زناشویی به متخصصان مربوطه یاری رساند#,
بررسی راهکارهای تقویت تربیت بدنی دانش آموزان دختر در دوره های راهنمایی و متوسطه استان اصفهان در سال تحصیلی 81 - 80
حوزههای تخصصی:
الگوی پیشنهادی برنامه درسی تربیت اجتماعی اسلامی در دوره متوسطه: رویکردی هنجارین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی پیشنهادی برنامه درسی تربیت اجتماعی اسلامی در دوره متوسطه می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش هنجاری و نیز تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. بررسی نسبت مفاهیم مربوط به کاربرد عملی روش شناسی هنجاری با برنامه درسی موضوع محور جاری به درک ضرورت تغییر در جهت گیری های ارزشی موجود در تربیت اجتماعی کمک می کند.یافته های به دست آمده حاکی از آن است که موضوع محوری در برنامه درسی نمی تواند پاسخگوی ابعاد هنجارین هدف های کلان، مبانی اعتقادی و ارزش های تعاملات اجتماعی باشد و قادر به مواجهه با آسیب های تربیت اجتماعی در دانش آموزان نیست. لذا، الگوی برنامه درسی تربیت اجتماعی اسلامی در دوره متوسطه به منظور مقابله با نارسائی های الگوی موضوع محور پیشنهاد شد. شناخت و نیل به شایستگی های اجتماعی در ابعاد تحقق هدف های کلی توسعه بین الاذهان، حوزه عمومی و تثبیت هویت اجتماعی و فرهنگی دانش آموزان بر اساس آموزه های اسلامی و بومی همراه با زمینه سازی ایجاد تحول اجتماعی و فرهنگی از مهم ترین نیازهای تربیت اجتماعی امروز هستند که از طریق الگوهای برنامه درسی مبتنی بر جامعه به نحو مؤثرتری قابل دستیابی می باشند.
نظریه متغیر گزینی فراگیری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نظریه متغیر گزینی فراگیری زبان در جهت حل مشکل منطقی فراگیری زبان گام برمیدارد.کودک با اطلاعات زبانی اندکی که از محیط دریافت میکند، زبان مادری خود را در مدت بسیار کوتاهی میآموزد و بالقوه قادر است تعداد بسیار زیادی جمله تولید کند.این پدیده را مسأله منطقی فراگیری زبان میگویند.راه حل مسأله یاد شده در پذیرش وجود یک نظام جهانی در مغز انسان است.نام دیگر این نظام دستور زبان همگانی است. دستور زبان همگانی جزء لاینفک مغز انسان است و مختص اوست.دستور زبان همگانی دارای اصولی است که در تمام زبانهای انسانها مشترکند.اصول جهانی دستور زبان همگانی با متغیرهایی همراه هستند.متغیرها طبق دادههای زبانی محیط کودک تثبیت میشوند و سبب اختلاف ظاهری بین زبانها میگردند.فراگیری یک زبان خاص به معنای تثبیت کلیه متغیرهای اصول دستور زبان همگانی است.
"
رابطه بین خودکارآمدی و کیفیت زندگی باتوجه به نقش واسطه ای تاب آوری دربین بیماران قلبی- عروقی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه خودکارآمدی و کیفیت زندگی در بیماران قلبی- عروقی انجام شده است. پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل بیماران قلبی- عروقی تحت مراقبت که به روش نمونه گیرى در دسترس انتخاب شدند و نمونه پژوهش حاضر شامل 113 نفر از بیماران قلبی- عروقی بستری در بیمارستان های شهر شیراز می باشد. میزان خودکارآمدی با مقیاس خودکارآمدی بیماران لو و اون (فرم 29 سؤالی)، تاب آوری کانر و دیویدسون و کیفیت زندگی مک نیو ویژه بیماران قلبی (فرم 27 سؤالی) اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش (خودکارآمدی، تاب آوری و کیفیت زندگی) رابطه مثبت و معنی دار در سطح 001/0 وجود دارد. همچنین خودکارآمدی پیش بینی کننده بهتری برای کیفیت زندگی بود و تاب آوری نقش واسطه بین خودکارآمدی و کیفیت زندگی را داشته است. توجه به میزان خودکارآمدی، تاب آوری و کیفیت زندگی در بیماران قلبی می تواند تأثیر مهمی بر بهبود و سلامتی آنها داشته باشد و همچنین توجه به تاب آوری بیماران می تواند سبب ایجاد رفتار خودکارآمدانه و بهتر شدن کیفیت زندگی در بیماران قلبی گردد. بنابراین ایجاد مراکز روان درمانی در بیمارستان ها و آموزش به پرستاران برای بیماران ضروری است.
بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان نسبت به زنان در استان مازندران
حوزههای تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی آزمون تأثیر عوامل اجتماعی ، رضایت اجتماعی و عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی است . به این صورت که با بررسی مدل های نظری فرضی و تحقیقات انجام شده ، سعی در ارائه مدل نظری مبتنی بر متغیرهای تعدیل کننده یعنی جنسیت ، طبقه اجتماعی و نوع مدرسه ومتغیرهای مستقل( عزت نفس و رضایت اجتماعی ) دارد. ابزار تحقیق ، پرسشنامه عزت نفس پُوپ ومقیاس رضایت اجتماعی محقق ساخته است که میزان روایی و پایایی آنها معنادار و قابل قبول است.
گروه نمونه این پژوهش را تعداد 200 دانش آموزدختر و پسر پایه دوم دبیرستان های دولتی وغیرانتفاعی شهر شهرضا تشکیل می دهند. روشهای آماری پژوهش شامل آمارهای توصیفی، آماره آزمون t، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی، تحلیل ممیزی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر می باشد. داده های تحقیق توسط برنامه کامپیوتری spss در محیط windows کدبندی و استخراج شد و با توجه به انواع تحلیل های یک متغیره ، دومتغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج پژوهش نشان می دهدکه هرکدام ازپنج متغیرمستقل(جنس، نوع مدرسه، طبقه اجتماعی، عزت نفس و رضایت اجتماعی) روابط معناداری با موفقیت تحصیلی دارند و بیشترین تغییرات موفقیت تحصیلی بامتغیرهای متغیرهای جنس و نوع مدرسه و رضایت اجتماعی قابل تبیین است . اگر چه عزت نفس رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی داشته، و لیکن با کنترل رضایت اجتماعی ، ازمیزان رابطه فوق بسیارکاسته شده است.
شناسائی عوامل موثر بر اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت جهت ارائه مدل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدن به اهداف در هر کنش اجتماعی موجب اثربخش شدن آن کنش می گردد. آموزش ضمن خدمت به عنوان ابزاری برای رشد، توسعه و تعالی سرمایه انسانی نیز کنشی اجتماعی می باشد. در راه رسیدن به اهداف دوره های آموزشی ضمن خدمت بطور یقین عواملی تاثیرگذار بوده که شناخت آنان در درجه اول و از بین بردن موانع از سوی دیگر می تواند موجب اثربخش تر شدن این دوره ها شود. بنابراین این تحقیق قصد دارد ابتدا این دسته از عوامل را شناسایی و سپس مدلی ساختاری از این عوامل اثرگذار ارائه دهد. بدین منظور فرض گردید دو دسته عوامل کلی با نام های عوامل فردی شامل جنسیت، سن، سابقه خدمت و سطح تحصیلات و عوامل اجتماعی شامل طرح درس، اجرای تدریس، ارزشیابی تدریس و روابط بین فردی بروی اثربخشی تاثیر گذار هستند. داده های مورد نیاز از بین 180 نفر از دبیران شهر بادرود استان اصفهان که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. به منظور آزمون میزان برازش مدل از روش تحلیل عاملی تائیدی استفاده و فرضیه هایی برای آزمون مدل تدوین شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد هیچ کدام از عوامل فردی ذکر شده بروی اثربخشی دوره تاثیرگذار نبوده و کلیه عوامل اجتماعی تاثیر مثبتی بروی اثربخشی داشتند