ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴۹۹ مورد.
۲۸۱.

هابرماس؛ فراملیت و گسترش گستره عمومی

۲۸۸.

دین و دولت از نگاه امام خمینی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۱۶۵۲
مطالبى که در این نوشتار پى گرفته مى‏شود حاوى چند نکته است: 1- پیشینه‏هاى بحث دین و دولت از نگاه فیلسوفان و مصلحان غرب، بویژه پس از پروتستانیسم و نهضت اصلاح دینى. 2- پیشینه‏هاى بحث دین و دولت از نگاه فقیهان شیعى بویژه پس از عصر غیبت که مورد بحث و اهتمام بوده است. از آنجا که برخى عالمان شیعى حکومت را از اختیارات امامان معصوم مى‏دانسته‏اند، لهذا هر حکومتى را غاصب و یا دولت مستعجل پنداشته و در پى تدوین تئورى سیاسى براى حکومت اسلامى برنیامدند. 3- پس از عصر صفویه تئورى ولایت فقیه به عنوان مشروعیت‏بخشیدن به حکومت‏شاهان صفوى از سوى برخى فقهاى شیعه، چون محقق کرکى، مطرح شد ولى این تئورى ناپایدار و بى سرانجام ماند. 4- امام خمینى بانى و معمار اندیشه نوین سیاسى و حاکمیت ولایت فقیه، با اختیاراتى که براى فقیه والى قایل گشت، شریعت اسلام را با عناصر مصلحت، ضرورت، زمان و مکان به نحوى انعطاف‏پذیر ساخت که دولت‏بتواند در چارچوب دیانت و فقاهت جاى گیرد و احکام فقهى را، متناسب با مقتضیات زمان و مکان، به دنبال تغییر موضوع دگرگونى دهد. انسان به مدد خرد توانسته است از تجربه‏هاى تاریخى، اندرزهاى فراوانى بیاموزد و بیاندوزد و راهکارهاى روز بروز بهتر را براى ادامه حیات جمعى بجوید. از روزیکه انسان، به عنوان مدنى بالطبع، به حیات جمعى پا گذاشته و جامه «جامعه مدنى‏» را بر اندام خود پوشانده به دنبال یک فلسفه سیاسى برآمده تا با انتخاب بهترین مدل براى حکومت رابطه ملت و دولت و از سویى رابطه دین و دولت را تفسیر نماید. مدلهایى که فیلسوفان سیاسى براى نوع حکومت عرضه داشته و در طول تاریخ، بعضا، به تجربه درآمده، کم نیستند و این مقال در مقام فحص و کنکاش و نقد و ابرام در نوع این حکومتها نیست. موضوع این نوشتار پیرامون دین و دولت از نگاه امام خمینى به عنوان معمار حکومت دینى و بانى یکى از فلسفه‏هاى سیاسى در پایانه قرن بیستم است و این که آیا اندیشه ولایت فقیه به عنوان یک فلسفه سیاسى مى‏تواند دولتى را دینى سازد و جامه دین را بر پیکره جامعه مدنى بیاراید؟ و دین را با حکومت و سنت را با تجدد و سیاست آشتى دهد؟
۲۹۱.

فلسفه سیاسی مصطلح و چالش های جدید

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لیبرالیسم سیاسی فلسفه سیاسی بازی زبانی جامعه گرایی پوزیتویسم منطقی ضد مبناگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۱ تعداد دانلود : ۷۹۷
معمولاً چنین تصور می شود که پاره ای از معارف بنیادین و باورهای فلسفی و معرفت شناختی دارای آثار و نتایج سیاسی خاصی هستند که از نگاه یک نظریه پرداز سیاسی، زمانی که به تنقیح و تبیین ایدئولوژی سیاسی خویش می پردازد، نباید پنهان بماند. بنابراین هر نظریه و دکترین سیاسی بر فلسفه سیاسی متناسب با خویش تکیه زده است و یا سلسله مباحثی که در سرشت خود از سنخ مباحث فلسفی و بنیادین است درگیر می شود. در اندیشه سیاسی متأخر شاهد ظهور نگرش هایی هستیم که در ضرورت و اهمیت وجود فلسفه سیاسی به دیده انکار می نگرد و حقانیت و اعتبار یک نظریه سیاسی را در پیوند منطقی با استواری و صحت بنیان های نظری و فلسفی آن نمی داند و برخی از آنان در رویکردی ضد مبناگرایانه از اساس منکر ابتناء و تکیه دکترین سیاسی بر فلسفه سیاسی می شوند. مقاله حاضر سه دیدگاهی که تلقی مرسوم و متداول از فلسفه سیاسی را به چالش کشیده است بررسی و تحلیل می نماید.
۲۹۶.

نقد و بررسی نظریه ی اولویت دموکراسی بر فلسفه )تقدم آزادی بر حقیقت)در اندیشة ریچارد رورتی

کلیدواژه‌ها: آزادی حقیقت دموکراسی سیاست و رورتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۴ تعداد دانلود : ۵۹۹
رورتی در صدد است تا در مقام یک درمانگر مسائل فلسفی (therapeutic philosopher) به نقد مقولات مختلف فلسفی و نقد دسته بندی های مختلف میان علوم مبادرت ورزد.او که خود را نه در مقام یک فیلسوف بلکه درمقام یک نقادادبی معرفی می کند،مدعی است که فلسفه ممکن است در برهه ای از تاریخ مفید بوده باشدولی دیگر در عصر کنونی ما کارساز نیست. لذا او از مرگ فلسفه استقبال می کند و به اولویت دموکراسی و سیاست، به مثابه علمی در خدمت اجتماع،برفلسفه،در خوشبینانه ترین حالت به مثابه کمالی شخصی(به زعم رورتی)، اذعان می کند. در این مقاله کوشش خواهیم کرد تا این ادعای رورتی را از زوایای مختلف مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
۲۹۸.

انسان شناسى فلسفه سیاسى قدیم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فلسفه سیاسى انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۵
هر منظومه فکرى، ناچار از جهان بینى و انسان‏شناسى است که بر اساس آن احکام خود را در مورد جامعه و ‏سیاست بیان مى‏کند؛ از این رو شناخت اندیشه سیاسى مسلمانان نیز منوط به فهم مبانى کیهان شناختى و انسان بینى ‏آنان است. در این مقاله سعى شده برمحور انسان‏شناسى، پرتویى بر ساختمان اندیشه سیاسى قدیم مسلمانان افکنده ‏شود. شناخت طبع انسان از لحاظ این که سمت و سوى آن به سوى خوبى‏ها یابدى‏هاست، اولین و در عین حال ‏مهم‏ترین گام در این راه است. تبیین سلسله مراتب انسان‏ها در جامعه و تأکید بر طبع مدنى آنها، گام‏هاى بعدى است، ‏و در نهایت بررسى کفایت یا عدم کفایت عقل براى کشف قوانین زندگى بشر در گفتمان سنتى، ما را به شناخت ‏‏«انسانِ» مورد نظر فلاسفه سیاسى قدیم رهنمون مى‏شود‎.‎

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان