فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
منبع:
پیوند ۱۳۷۰ شماره ۱۴۷
حوزههای تخصصی:
نقش عمل به باورهای دینی در پیش بینی خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش عمل به باورهای دینی در پیش بینی خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه زنان مطلقه شهر کرج در سه ماهه اول 1394 بود که به مرکز مشاوره طلاق دادگاه خانواده شهر کرج مراجعه نموده اند که از بین این افراد 278 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شده و به آزمون امید به زندگی، مقیاس خودکارآمدی عمومی و پرسش نامه معبد پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به وسیله آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که رفتار مذهبی جمعی، رفتار عملی و رفتار دینی با خودکارآمدی رابطه مثبت دارند. همچنین 1/8 درصد از واریانس خودکارآمدی را رفتار عملی، رفتار مذهبی جمعی و رفتار دینی پیش بینی نمودند. همین طور باورهای مذهبی، رفتار مذهبی شخصی، رفتار مذهبی جمعی و رفتار عملی با امید به زندگی رابطه مثبت دارد و 9/16 درصد از واریانس امید به زندگی را رفتار عملی، رفتار مذهبی شخصی و رفتار مذهبی جمعی پیش بینی می نماید. مناسب است که مشاوران و درمانگران یا نهادهای مرتبط با امور زنان، به راهکارهای تقویت باورهای دینی بپردازند تا در موقعیت های دشواری مثل طلاق، امید و خودکارآمدی ایشان افت آسیب زا نداشته باشد.
سبک های هویت و خودتعیین گری مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال است که آیا سبک های هویت می توانند سبک های خودتعیین گری مذهبی را پیش بینی کنند؟ نمونه مورد مطالعه، تعداد 346 دانش آموز دورة پیش دانشگاهی (18 تا 21 سال) شهرستان زاهدان بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه خودتعیین گری مذهبی (SRQ-R) و پرسش نامه سبک های هویت ISI-6G)) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد سبک های هویت هنجاری و هویت سردرگم/ اجتنابی می توانند سبک خودتعیین گری مذهبی درون فکنی شده را پیش بینی کنند. همچنین سبک های هویت هنجاری و هویت اطلاعاتی می توانند سبک خودتعیین گری مذهبی خودپذیر را پیش بینی کنند.
نقش عوامل شخصیت و سبک زندگی مذهبی در سلامت روان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین رابطه عوامل شخصیت و سبک زندگی مذهبی با سلامت روان طراحی شد. روش این پژوهش توصیفی، به شیوه همبستگی بود. جامعه آماری آن را دانشجویان دانشگاه قم و طلاب حوزه علمیه قم تشکیل دادند و 375 نمونه به روش غیرتصادفی انتخاب گردیدند. برای سنجش متغیرهای این پژوهش از پرسش نامه شخصیت (NEO-FFI-60)، آزمون سبک زندگی اسلامی (ILST-75) و پرسش نامه سلامت روان (GHQ-28) استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بین سبک زندگی مذهبی و نمره کل اختلالات در پرسش نامه سلامت روان همبستگی منفی وجود دارد و نیز بین سبک زندگی مذهبی با خرده مقیاس های پرسش نامه سلامت روان؛ نشانه های جسمانی، اضطراب و بیخوابی، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی شدید همبستگی منفی وجود دارد. همچنین عوامل روان رنجورخویی و گشودگی به تجربه با نمره اختلالات در پرسش نامه سلامت روان همبستگی مثبت داشته و عوامل برون گرایی، موافق بودن و باوجدان بودن با نمره اختلالات در پرسش نامه سلامت روان همبستگی منفی دارند. عوامل شخصیت و سبک زندگی مذهبی توانستند مقادیر معناداری از سلامت روان را تبیین کنند.
ماهیت روان شناسی اسلامی، پیشینی یا پسینی؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث درباره روان شناسی اسلامی، چالش بر سر ماهیت و مفهومی مناقشه برانگیز مرتبط با معانی متفاوتی است که از این مفهوم ارائه شده است. این مقاله از پیشینی و پسینیی بودن روان شناسی اسلامی سخن می گوید. پرسش اساسی این است که روان شناسی اسلامی ماهیتی بالفعل و تحقق یافته دارد یا مفهومی بالقوه و امکانی است که می توان آن را محقق ساخت؟ در پاسخ، کوشش شد که استدلال شود روان شناسی اسلامی ماهیتی پسینی دارد. در این باره سه فرض اساسی با محور قراردادن نظریه رایشنباخ (تفکیک گردآوری از داوری) وجود دارد: نخست آنکه روان شناسی اسلامی نوعی علم دینی است، بنابراین مفهومی است امکانی؛ دوم اینکه نقصان فلسفی معادل با بطلان تجربی نیست؛ از این رو، تحقق روان شناسی اسلامی به معنای نفی نظریه های روان شناسی معاصر نخواهد بود و سوم، اهمیت پیش فرض های نظریه های علمی است که پیامدش توجه به زیربنای نظریه های موجود روان شناسی و کوشش برای تدوین نظریه های نو براساس پیش فرض های اسلامی خواهد بود.
راه حل مشکلات روانی
منبع:
پیوند ۱۳۷۵ شماره ۲۰۰
حوزههای تخصصی:
شناسایی ابعاد کارکرد خانواده در فرایند مشاوره خانواده با جهت گیری اسلامی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد کارکرد خانواده در فرایند مشاوره خانواده با جهت گیری اسلامی است. به این منظور از روش نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. بنابراین از مطالعه منابع و متون دینی و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده گردید. نمونه گیری به روش نظری انجام شد. داده ها از طریق مطالعه منابع و مصاحبه با کارشناسان و یادداشت های فنی جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از کد گذاری باز،کد گذاری محوری و کد گذاری گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. در مجموع تعداد 65 گزاره مفهومی استخراج گردید. سپس گزاره های مفهومی با توجه به ماهیت مشترک در مقولات کلی تر طبقه بندی شدند و 10 مقوله کلی به دست آمد. براساس پارادایم کدگذاری محوری الگوی تجسمی ابعاد کارکرد خانواده در ترسیم و در مرحله کدگذاری گزینشی نظریه میانی تدوین شد. یافته های پژوهش نشان داد مقوله هسته ای تعالی خانواده است که ابعاد نقش ها و وظایف، ارتباطات، حریم ها و رفتار به عنوان شرایط علی می تواند عامل تعالی خانواده باشد، تعالی خانواده تحت تأثیر دو بعد تقویت و کنترل قرار می گیرد به گونه ای که بعد کنترل مانع آسیب به خانواده شده و بعد تقویت زمینه تقویت سایر ابعاد را فراهم می سازد. تعامل تعالی خانواده با سایر ابعاد باعث می شود انسان در درون خانواده به تعالی و رشد فردی برسد. براساس یافته های پژوهش الگوی نظری مشاوره خانواده با جهت گیری اسلامی تدوین می شود که می توان براساس آن خانواده را ارزیابی، آسیب شناسی و درمان نمود.
ویژگیهای مدیریت اسلامی
منبع:
تربیت ۱۳۷۲ شماره ۸۰
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های کلامی با تأکید بر منابع اسلامی بر بهبود عملکرد خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ازدواج مهم ترین و اساسی ترین رابطه بشری توصیف شده است؛ زیرا بنای رابطه خانوادگی و تربیت نسل آینده را فراهم می سازد. از طرفی بهترین وسیله ارتباط انسان ها گفت وگو و مراودات کلامی است؛ زیرا انسان ها می توانند از این راه نیاز ها و خواسته های خود را به یکدیگر انتقال دهند. هدف از این پژوهش بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارت های کلامی با تأکید بر منابع اسلامی بر سطح عملکرد خانواده است. روش انجام این پژوهش از نوع آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان در این پژوهش به پرسش نامه عملکرد خانواده مک مستر پاسخ دادند. جامعه آماری این پژوهش از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان تمام زنان متأهل منطقه 15 شهر تهران که از سطح عملکرد خانوادگی خود رضایت نداشتند، انتخاب شدند. داده های به دست آمده با روش آمار استنباطی تحلیل کوواریانس بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که آموزش مهارت های کلامی مبتنی بر منابع اسلامی در افزایش سطح عملکرد خانواده و خرده مقیاس های حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیختگی عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی تأثیر داشته است. همچنین نتایج نشان می دهد که متغیر های جمعیت شناختی، تحصیلات، سن و سن ازدواج تأثیری بر بالا بردن سطح عملکرد خانواده در نمونه آماری نداشته است. در نتیجه، این بسته آموزشی با مداخله و ایجاد تغییر در آشنایی همسران با الگو های دینی رفتار کلامی و غیرکلامی در تعامل با یکدیگر و رسیدن به بهترین سبک ارتباط، یعنی سبک صریح و محترمانه، توانسته است در فرایند ارتباط زوجین و عملکرد خانواده تغییرات مثبتی به وجود آورد.
روش و مراحل پایه گذاری روان شناسی بر اساس اسلام
حوزههای تخصصی:
پیش بینی کیفیت زندگی، امیدواری و بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه بر اساس عمل به باورهای دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی کیفیت زندگی، امیدواری و بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه بر اساس عمل به باورهای دینی بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن، کلیه زنان مطلقة مراجعه کننده به دادگاه های خانوادة، مراکز مشاوره، خانه سلامت محله های شهر تهران می باشد که به شیوه نمونه گیری دردسترس 80 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های کیفیت زندگی(SF-36)، امید به زندگی، بهزیستی روانشناختی و عمل به باورهای دینی2 بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که متغیر عمل به باورهای دینی ارتباط مثبت با کیفیت زندگی ،امیدواری و بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه دارد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون هم زمان نشان داد که عمل به باورهای دینی به میزان 1/9% واریانس کیفیت زندگی، 27% واریانس امیدواری و 6/19% واریانس بهزیستی روانشناختی را تبیین کرده است. عمل به باورهای دینی در زنان مطلقه می تواند بخشی از مشکلات روانی- اجتماعی آنها را کاهش داده در بهبود کیفیت زندگی و افزایش امیدواری و بهزیستی روانشناختی آنها موثر باشد.
راهکارهای نهادینه سازی اثربخش سبک زندگی اسلامی در مدارس دوره متوسطه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای نهادینه سازی اثربخش سبک زندگی اسلامی در مدارس دوره متوسطه انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی با رویکرد کاربردی بوده است. به کمک فرمول کوکران 364 نفر از دبیران دوره های اول و دوم متوسطه در نواحی چهارگانه شهر قم (95-1394( با روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته روا و پایا بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که: 1. از نظر دبیران در میان راهکارهای چهارگانه مؤثر بر سبک زندگی اسلامی در مدارس، به ترتیب عبارت بودند از: راهکارهای آموزشی (با میانگین 17/4)، راهکارهای فرهنگی (با میانگین 56/3)، راهکارهای هنری (با میانگین 62/2) و راهکارهای پژوهشی (با میانگین 08/2)؛ 2. به جز راهکارهای آموزشی و پژوهشی در عامل جنسیت بین نظرات پاسخ گویان از لحاظ سایر عوامل جمعیت شناختی (سابقه، رشته تحصیلی، سطح تحصیلات) تفاوت معناداری در سطح 01/0 < p وجود ندارد.
اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان بود. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی (نوع AB یا مشاهده ی مستقیم مکرر) با پیگیری یک ماهه استفاده شد. بدین منظور پس از نمونه گیری در دسترس از جامعه، سه نفر از دانش آموزان دختر پایه ی سوم دبستان که در فرم معلم مقیاس مشکلات رفتاری راتر (1967) نمره ی بالاتر از 9 کسب کردند به شیوه ی هدفمند انتخاب شده و مداخلات معنوی با محوریت مذهب را به مدت 13جلسه 45 دقیقه ای دریافت نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس مشکلات رفتاری راتر( فرم معلم) در سه مرحله ی خط پایه، مداخله و پیگیری استفاده شد و در نهایت داده ها به روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از درصد بهبودی هرسه مراجع پس از مداخلات، حاکی از کاهش معنادار نمرات آن ها در مقیاس مشکلات رفتاری راتر بودکه در طول دوره ی پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشته است. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب تأثیر مثبت معناداری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته است.
عرفان اسلامی و دلالت های آن در حیطه ی روانشناسی ازدواج و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان اسلامی به عنوان یکی از مهمترین و پرنفوذترین نحله های فکری مسلمانان در طول تاریخ، مکتبی است که به صراحت از عشق صحبت به میان می آورد. موضوع عشق مجازی و و حقیقی و نقش آن در معرفت و رشد و تعالی انسان و رسیدن انسان به خداوند، ازجمله ارکان بنیادی عرفان اسلامی به حساب می آید. از سوی دیگر چنین به نظر می آید که طریقت عرفان، سیر انفسی و کاملا فردی است و به تبع آن به مناسبات و روابط اجتماعی ارتباط چندانی ندارد. این در حالی است که تامل در مفهوم عشق و سیر آن از مجازی به حقیقی، اشتباه این برداشت را نشان می دهد. لذا با توجه به اینکه ازدواج و نهاد خانواده ازجمله مهمترین، گسترده ترین و نخستین شکل تعامل اجتماعی بشمار می رود، این پرسش قابل طرح است که بین عرفان اسلامی و ازدواج و خانواده چه نسبتی را می توان در نظر گرفت؟ با توجه به این مسئله، هدف از این مطالعه عبارت است از استنتاج تلویحات عرفان اسلامی در حیطه ی روانشناسی ازدواج و خانواده. با در نظر گرفتن این هدف، پرسش این مطالعه عبارت است از اینکه دلالت های عرفان اسلامی در حیطه ی روانشناسی ازدواج و خانواده چه هستند؟روش این پژوهش عبارت است از روش تحلیلی –استنتاجی که از زمره ی روش های مطالعات فلسفی به حساب می آید. نتایج این پژوهش حکایت از آن دارند که مطابق با نگاه عرفان اسلامی، بنیان ازدواج و تشکیل خانواده، پدیدآیی عشق و رشد آن است. به دیگر سخن، ازدواج و خانواده محملی برای سیر عشق از مجاز به حقیقت می باشد. از سوی دیگر، عشق در ازدواج و خانواده، بستر مناسبی را برای آگاهی از خلال توجه به دیگری فراهم می آورد. خودشناسی نیز مقدمه ی آگاهی بشمار می رود.