فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
پیش بینی اعتیادپذیری دانشجویان بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی، اهمالکاری تحصیلی و متغیرهای بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیادپذیری دانشجویان براساس متغیرهای جمعیت شناختی، اهمالکاری تحصیلی، و متغیرهای بین فردی بود. همچنین، در این پژوهش میزان اعتیادپذیری دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. روش: نمونه ی این پژوهش شامل 500 نفر (260 زن و240 مرد) بودکه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدآبادان انتخاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه های مشخصات فردی، آزمون تشخیص افراد در معرض اعتیاد و اهمالکاری تحصیلی آیتکن مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: باتوجه به نتایج 6/23 درصد از کل دانشجویان مورد بررسی در معرض اعتیاد قرار دارند. مردان بیشتر از زنان اعتیادپذیری نشان دادند. بین اعتیادپذیری و سن ارتباط معناداری مشاهده نشد. همچنین، متغیرهای وضعیت اقتصادی، سن و رشته تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی در مجموع 13درصد از واریانس اعتیادپذیری و از بین متغیرهای بین فردی متغیرهای دوستان مصرف کننده و خانواده از هم گسیخته 2/13درصد از واریانس اعتیادپذیری دانشجویان را تبیین کردند. نتیجه گیری: این پژوهش دارای تلویحات کاربردی در پیشگیری از اعتیاد است.
اثر بخشی آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج به عنوان مهمترین وعالی ترین رسم اجتماعی، رابطه ی انسانی، پیچیده، ظریف و پویا است که از ویژگی های خاصی برخوردار است .هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین بود. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، کلیه زوجینی بودند که به دلیل مشکلات مربوط به صمیمیت و نیاز به بهبود روابط صمیمانه به مرکز مشاوره رشد در شهر شیراز در سال 1390مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش 20 زوج از زوجینی بودند که بطور هدفمند پس از کسب پایین ترین نمره درآزمون صمیمیت انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و گروه کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. سپس بعد از مداخله آموزشی بر روی گروه آزمایش، پرسشنامه مجدداً اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون آماری کوواریانس آنالیز شدند. یافته ها: داده های به دست آمده برای بررسی میزان تأثیر آموزش مهارت همدلی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میزان صمیمیت زوجین به سطح معنادار رسیده است. اندازه اثر آموزش 50 درصد بوده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان عنوان کرد که آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین تأثیر گذار است.
راه اندازی اولین مرکز سلامت روان جامعه نگر در ایران: تجربه ی مراقبت مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
از حدود 40 سال پیش، راهبردهای ارایهی خدمات سلامت روان در جهان دچار تحول چشمگیری شده است. چنان که آن را انقلاب دیگر در سلامت روان میدانند و آن جنبش سلامت روان جامعهنگر بوده است. در کشور ما نیز مراکز سلامت روان جامعه نگر (CMHC) با هدف ایجاد تحول در سلامت روان شهری طراحی شدند. اولین مرکز سلامت روان جامعهنگر در منطقهی 16 تهران در سال 1389 راهاندازی شد. در این مقاله، مراحل راهاندازی اولین مرکز سلامت روان جامعهنگر شرح داده میشود.
تاثیر درمانگری شناختی – رفتاری بر سلامت عمومی و نشانه های افسردگی مادران کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر روش مداخله ای شناختی – رفتاری بر سلامت عمومی و نشانه های افسردگی مادران کودکان کم شنوا انجام گرفت . از جامعه آماری مادران کودکان کم شنوا که فرزندان آنها در مراکز مداخله و توان بخشی ویژه کودکان کم شنوا نام نویسی کرده بودند، 33 نفر از یک مرکز به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و به منظور تعیین وضعیت سلامت عمومی و نشانه های افسردگی به ترتیب پرسشنامه های سلامت عمومی (SCL-90, GHQ ) را تکمیل کردند و سپس در 6 جلسه 5/1 ساعته درمانگری شناختی – رفتاری مجدداً به وسیله پرسشنامه های یاد شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری t وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که سلامت عمومی و نشانه های افسردگی مادران کودکان کم شنوا پس از شرکت در جلسات درمانگری شناختی – رفتاری در مقایسه با پیش از شرکت در جلسات، به ترتیب افزایش( P< 0.001) و کاهش ( P<0.05) معنادار داشته است. در مجموع ، یافته ها نشان می دهد که درمانگری شناختی – رفتاری به طور معنادار ، سلامت عمومی مادران کودکان کم شنوا را افزایش و نشانه های افسردگی را در آنها کاهش داده است .
مقایسه ی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، پژوهشگر به مقایسه ی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی پرداخته است. روش پژوهش علی - مقایسه ای و همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی مادران دانش آموزان ناشنوا، نابینا و عادی از مقطع راهنمایی در سال تحصیلی 90-89 در شهر کرمانشاه تشکیل داده اند، نمونه ها شامل 70 نفر از مادران کودکان عادی، 70 نفر از مادران کودکان نابینا و70 نفر از مادران کودکان ناشنوا بودند که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزاری که در این پژوهش به کار گرفته شد مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ ( SISRI-24 ) و پرسشنامه ی سلامت روانی ( SCL-90-R ) می باشد. داده ها به وسیله ی روش تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روانی مادران کودکان ناشنوا، نابینا و عادی تفاوت معناداری وجود دارد و هوش معنوی می تواند پیش بینی کننده ی سلامت روانی این مادران باشد.
آسیب شناسی سبک زندگی در برنامه های تلویزیون و راهکارهای ارتقای آن در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود وسائل ارتباطی و گسترش ارتباطات بشر هر روز بیش از پیش به اهمیت استفاده آن در زندگی انسان ها افزوده میشود. این پژوهش با هدف آسیب شناسی سبک زندگی در برنامه های تلویزیون و راهکارهای ارتقای آن در ایران امروز انجام شده است. این مطالعه کیفی، از نوع تحلیل محتوا و با مشارکت 40 نفر از صاحبنظران علوم ارتباطات و جامعه شناسی که با روش نمونه گیری هدفمند و با تنوع سن، مدت زمان تماشای برنامه های تلویزیونی در طول روز، تخصص و جنسیت انتخاب شدند و با مصاحبه ای عمیق و بدون ساختار جمع آوری اطلاعات گردید. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی بود. مقبولیت و عینیت داده ها با تلفیق در جمع آوری داده ها، تنوع مشارکت کنندگان تحقیق، مرور و بازنگری مکرر داده ها، بازبینی مشارکت کنندگان تحقیق و همکاران تحقیق به طور مکرر انجام شد. در این تحقیق ﺿـﻤﻦ ﺑیﺎن اﺻـﻮل و ﻣﻔـﺎﻫیﻢ سبک زندگی ایرانی اسلامی و ارﺗﺒـﺎط ﺗﻨﮕﺎﺗﻨـﮓ آن ﺑـﺎ ﻣﻮﺿـﻮع برنامه های تلویزیونی ﺑﺎ تأکید بر نظرات صاحبنظران و بینندگان تلویزیون، ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓی آسیب های وارده از تلویزیون بر سبک زندگی در ایران امروز ﭘﺮداﺧﺘﻪ شده است. در ﭘﺎیﺎن ﺑﻪ اراﺋـﺔ راﻫکﺎرﻫـﺎی ﮔﻮﻧـﺎﮔﻮن ﺑـﺮای ارتقای سبک زندگی در ایران امروز از طریق رسانه ملی و توسعه همه جانبه سبک زندگی اسلامی اﻗـﺪام ﺷﺪه اﺳﺖ.
آمادگی جسمانی وابسته به سلامت در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمادگی جسمانی بخش مهمی از زندگی است که به طور کلی با ورزش، تغذیه مناسب و استراحت کافی حاصل می شود و مزایای بسیاری را در پی دارد. آمادگی جسمانی مناسب خطر ابتلا به بیماری های قلبی - عروقی، مرگ و میر زود هنگام و چاقی را کاهش می دهد. عملکرد استخوان ها و ساختمان اسکلتی عضلانی را بهبود می بخشد و بر متغیرهای روان شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، استرس و اعتماد به نفس اثر می گذارد. این در حالی است که در پژوهش های مختلف بیان شده است آمادگی جسمانی برای افراد کم توان ذهنی بیشتر از افراد عادی اهمیت دارد. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله بر آن است تا با مروری بر پژوهش های پیشین، کیفیت عوامل مختلف آمادگی جسمانی را در افراد کم توان ذهنی بررسی کند.
اثربخشی آموزش تاب آوری برسلامت روانی خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون در معرض انواع خطرات و آسیب های روان شناختی قرار دارند، بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش تاب آوری بر سلامت روانی خواهران و برادرانِ کودکان با نشانگان داون صورت گرفت.
مواد و روش ها : پژوهش مذکور از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری آن کلیه دختران و پسران 14 تا 18 ساله دارای خواهر یا برادر با نشانگان داون بودند. 30 نفر از خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون به روش نمونه گیری از کل جامعه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش، مقیاس سلامت روانی 28 بود که دو مؤلفه بهزیستی روانی و درماندگی روانی را شامل می شد.
یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط به همراه اندازه گیری مکرر نشان داد که بهزیستی روانی خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون گروه آزمایشی در مرحله پس آزمون به طور معنی داری افزایش و درماندگی روانی شان کاهش یافته و اثرات مشاهده شده در مرحله پیگیری پایدار مانده بود. از سوی دیگر تأثیر شرکت در برنامه آموزش تاب آوری بر اساس جنسیت معنی دار نبود.
نتیجه گیری:یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های مرتبط با تاب آوری می تواند سلامت روانی خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون را افزایش دهد.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مادران دارای فرزند سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سرطان یکی از مهمترین بیماریهای قرن حاضر و دومین علت مرگ و میر بعد از بیماریهای قلب و عروق است. تأثیر منفی این بیماری بر جنبههای مختلف زندگی و روابط بین فردی سبب کاهش کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در خانوادههای درگیر این بیماری میشود بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مادران دارای فرزند سرطانی بود.
روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند سرطانی مراجعهکننده به مراکز درمانی (متخصص خون) شهر کرمانشاه درسال 1391 تشکیل میدهند. آزمودنیهای پژوهش شامل 30 نفر از مادران دارای فرزند سرطانی بود که به روش نمونهگیری در دسترس از بین مراکز درمانی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی و رضایت زناشویی استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) نشان داد که آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر افزایش کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مؤثر بوده است (001/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر آموزش درمانی متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی خانوادههای دارای فرزند سرطانی از این روش درمانی میتوان در جهت بهبود کیفیت زندگی و انسجام بیشتر ساختار خانواده در بعد روحی، روانی و اجتماعی بهرهمند شد.
نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B انجام شد. تعداد 177 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های شهرستان یزد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های طرحواره یانگ (فرم کوتاه)، سبک فرزندپروری یانگ و پرسشنامه چندمحوری میلون 3 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و به منظور بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه از روش تحلیل میانجی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که حوزه طرد و بریدگی نقش واسطه ای را بین سبک فرزندپروری ادراک شده والدین طردکننده و صفات شخصیتی خوشه B ایفا می کند. حوزه خودگردانی و عملکرد مختل نقش واسطه ای را بین هر دو سبک فرزندپروری ادراک شده والدین بیش کنترل گر و هم چنین والدین بازدارنده و تنبیه گر و صفات شخصیتی خوشه B ایفا می کند و حوزه های طرد و بریدگی و خودگردانی و عملکرد مختل هر دو نقش واسطه ای را بین سبک فرزندپروری ادراک شده والدین سهل انگار و آشفته و صفات شخصیتی خوشه Bایفا می کنند. نتایج پژوهش حاضر بیانگر ایفای نقش واسطه ای توسط طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B بود.
رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در گروهی از زنان و مردان بود. نمونة پژوهش 320 نفر از کارکنان بیمارستان های شهرستان مراغه بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خود سنجی هوش معنوی کینگ، پرسش نامه بهزیستی معنوی پالوتزیان والیسون، پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. داده های به دست آمده با روش های آماری، ضریب همبستگی و رگرسیون و آزمون مقایسه میانگین های مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین هوش معنوی و بهزیستی معنوی، با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین، می توان گفت: هوش معنوی دربرگیرندة مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت ها می باشد که از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی و انطباق پذیری فرد استفاده می کند.
مقایسه عزت نفس و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا در مقطع راهنمایی تحصیلی شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ، مقایسه عزت نفس و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا در مقطع راهنمایی تحصیلی شهرستان کرج در سال تحصیلی 89-88 است. به همین منظور تعداد 36 دانش آموز ناشنوا و36 دانش آموز نابینا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از طریق پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و آزمون مهارت های اجتماعی مثبت و منفی یا سیاهه مهارت اجتماعی ایندر بیتزن و فوستر و با کمک رابط ناشنوایان و نابینایان، اطلاعات جمع آوری گردید. سپس یافته های به دست آمده از طریق فنون آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان دادند که عزت نفس در دو گروه دانش آموزان ناشنوا و نابینا متفاوت نیست. فرضیه پژوهشی دوم مبنی بر وجود تفاوت در مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا مورد تایید قرار نگرفت. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش رفتارهای مثبت مهارت اجتماعی، عزت نفس افزایش می یابد و بالعکس که نشان دهنده وجود رابطه مثبت معنادار بین رفتارهای مثبت مهارت اجتماعی و عزت نفس است.
مقایسه کمال گرایی و اختلالات مرتبط در فرزندان اول، وسط و آخر:(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: Sulloway پیشنهاد کرده است که ترتیب تولد بر صفات شخصیت تأثیر می گذارد و فرزندان اول کمال گراتر و روان رنجورتر از فرزندان بعدی می شوند. کمال گرایی در حالت های مرضی ارتباط نزدیکی با اختلالات خوردن، وسواسی جبری و شخصیت وسواسی جبری دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ترتیب تولد در کمال گرایی، نگرش های خوردن مرضی، اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات پس رویدادی بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهید مدنی آذربایجان، آزاد اسلامی و پیام نور تبریز و سراب که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ای به حجم 790 نفر (259 فرزند اول، 380 فرزند دوم و 181 فرزند آخر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با پرسش نامه های کمال گرایی هیل، نگرش های اختلال خوردن، پرسش نامه بازنگری شده وسواسی جبری و مقیاس شخصیت وسواسی جبری پرسش نامه شخصیت چندمحوری بالینی میلون-2 مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و روش تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که فرزندان اول، وسط و آخر در کمال گرایی، نگرش های خوردن مرضی، اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری تفاوت معنی داری با هم ندارند (10/0 < P).
نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر نظریهSulloway مبنی بر اثر ترتیب تولد بر صفات شخصیت را تأیید نمی کند.
سبک زندگی مطلوب بر اساس دیدگاه ارتباطی (ارتباط انسان با خود، خداوند، دیگران و طبیعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاریف متعددی از سبک زندگی ارائه شده است. براساس تعریفی که سازمان بهداشت جهانی، از سبک زندگی ارائهکرده است گفته شده است: سبک زندگی به معنای شیوه ای از زندگی است که مبتنی بر الگوهای قابل شناسایی از رفتاری است که از طریق فعل و انفعال بین ویژگیهای شخصی فرد، تعاملات اجتماعی و شرایط اقتصادی اجتماعی و محیطی زندگی فرد تعیین میشود (WHO، 1998). سبک زندگی می تواند براساس شاخص هایی مانند انتخاب های تغذیه ای فرد، سطح فعالیت بدنی و رفتارهای وی حالت سالم یا ناسالم داشته باشد (لانگمن، 2008). مفهوم «سبک زندگی» را آلفرد آدلر در سال 1900 بیان کرد.به اعتقاد آدلر با مشاهده برخورد افراد با سه تکلیف مهم زندگی خود که عبارتند از: کار، جامعه و روابط صمیمانه، می توان به شیوه زندگی آنها پی برد. زیرا شیوه زندگی در انتخاب کار، نحوه ارتباط با دیگران و عشق منعکس می شود (شارف، 1996. به نقل از بشیری، علیزاده و کرمی، 1385. تازه ها و پژوهش های مشاوره،ج 6 ، شماره 21)
تأثیر درمان گروهی پذیرش و تعهد بر خودمدیریتی دیابت نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر خود مدیریتی دیابت نوع 2 می باشد.
روش: این پژوهش با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد 24 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان فوق تخصصی دکتر غرضی که حائز ملاک های پژوهش بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، درمان پذیرش و تعهد در 10 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه، پیش و پس از درمان، پرسشنامه بازبینی شده خود مدیریتی دیابت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر ارتقای خود مدیریتی دیابت نوع 2 مؤثر است و 66 درصد از واریانس خود مدیریتی دیابت، توسط درمان گروهی پذیرش و تعهد قابل تبیین است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود به منظور بهبود خود مدیریتی دیابت نوع 2 و نهایتاً کاهش عوارض و مرگ و میر ناشی از آن، از درمان گروهی پذیرش و تعهد استفاده شود.
اثر بخشی مداخله شناختی رفتاری مدیریت استرس بر کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشیمداخله شناختی رفتاری مدیریت استرسبر کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، گروه گواه و پیگیری بود. از بین بیماران دچار سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز آنکولوژی که واجد شرایط ورود به پژوهش بودند، 30 نفر انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه ی 90 دقیقه ای طی 10 هفته در درمان مدیریت استرس شناختی رفتاری شرکت داشتند و در گروه گواه مداخلات روانشناختی صورت نگرفت. ابزارهای پژوهش شامل ویراست سوم پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان پژوهش های اروپایی(آرنسون،1987) و همچنین پرسشنامه ی راهبردهایمقابله ای لازاروس و فولکمن بود. نتایج حاکی از بهبودی و تفاوت معنی دارگروه آزمایش در تمامی ابعاد مقیاس های کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله در مقایسه با گروه گواه بود. پیگیری بعد از 2 ماه، نتایج به دست آمده دردو گروه را تایید کرد. در پایان نتیجه گیری می شود که مداخله شناختی رفتاری مدیریت استرس باعث بهبود کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای بیماران دچار سرطان پستان می شود.
نگرش دانشجویان به مواد مخدر: نقش بازدارنده منع قانونی، ممانعت خانواده، عدم دسترسی به مواد و اعتماد به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش ها نشان داده اند اصلاح نگرش افراد درباره مواد مخدر از نگرش مثبت به منفی می تواند از گرایش و ابتلای آنها به اعتیاد جلوگیری کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان به مواد مخدر و تعیین نقش منع قانونی، ممانعت خانواده، عدم دسترسی به مواد و اعتماد به خود بود. روش: در این پژوهش از روش زمینه یابی مقطعی استفاده شد. به منظور نیل به هدف پژوهش، مقیاس علاقه به مصرف موادمخدر در بین 400 نفر از دانشجویان شهر دزفول که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، اجراء شد. یافته ها: تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس تک عاملی است و اعتبار آن با روش آلفای کرونباخ برای کل دانشجویان، پسران و دختران به ترتیب، 77/0، 81/0 و 70/0 است. نتایج میزان شیوع نگرش مثبت به مواد مخدر نشان داد که 3/18 درصد دانشجویان گهگاهی فکر مصرف مواد مخدر به مغز شان می زند، 5/12درصد برای یک بار هم که شده دوست دارند مواد مصرف کنند، 8/11 درصد مصرف مواد را رویایی می دانند که مدت ها است در سر دارند، 5/4 درصد اعتقاد داشته اند که یک بار مصرف مواد به امتحانش می ارزد و 5/1 درصد مصرف مواد را برای تفریح و سرگرمی مناسب دانسته اند. 5/10 درصد نیز بیان داشته اند که دوست دارند سیگار بکشند. همچنین، نتایج نشان داد که اگر منع قانونی نباشد 3/9 درصد و اگر ممانعت خانواده نباشد، 5/6 درصد دانشجویان احتمالا مواد مخدر مصرف خواهند کرد. نتایج اعتماد به خود نیز نشان داد که 7/87 درصد پاسخگویان کاملاً مطمئن هستند که هیچ وقت مواد مخدر مصرف نخواهند کرد. نتیجه گیری: می توان برای پیشگیری از مصرف، نقش عوامل قانونی، خانوادگی و ممانعت از دسترسی را تقویت کرده و با روش های بهبود و ارتقاء اعتماد به نفس از مصرف مواد مخدر جلوگیری کرد.
اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر مؤلفه های سلامت عمومی معتادین مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی پذیرش خویشن روی مؤلفه های سلامت عمومی افراد معتاد انجام شد.
روش: جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان در سال 90-1389 بود که دوره سم زدایی را گذرانده و برای بهره مندی از خدمات روان درمانی به این مراکز مراجعه کرده بودند. از میان آنان 27 نفر داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شد که تحت 10 جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. پیش و پس از اجرای گروه درمانی پذیرش خویشتن، آزمودنی ها توسط پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای آزمون شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی گروه های همبسته به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر کاهش علائم اضطرابی و افسردگی افراد معتاد مؤثر بود.
نتیجه گیری: تغییر باورهای ناسالم به باورهای سالم، منجر به افزایش سلامت افراد معتاد می گردد.