ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۶۲۳ مورد.
۵۲۱.

مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی ارزیابی مجدد باورهای وسواسی راهبردهای تنظیم هیجان سرکوبی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۱۰۹۰ تعداد دانلود : ۵۷۲
پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل291 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از این تعداد 71 نفر دارای باورهای وسواسی آسیب شناختی بودند. همین تعداد دانش آموز فاقد باورهای وسواسی با همتاسازی از نظر جنس، سن، پایه و رشته تحصیلی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های تنظیم هیجان و ذهن آگاهی پنج وجهی (FFMQ) بر روی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل گردید. یافته ها نشان دادند دو گروه در زیرمؤلفه های سرکوبی و ارزیابی مجدد راهبردهای تنظیم هیجان با یکدیگرتفاوت معنی داری دارند (05 /0 P<). همچنین نتیجه پژوهش نشان داد بین دو گروه در ذهن آگاهی و زیرمؤلفه های عمل از روی آگاهی، عدم واکنش به تجربه درونی و عدم قضاوت به تجربه درونی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<).
۵۳۱.

مقایسه سبک های دل بستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در افراد مصرف کننده مواد و افراد غیر مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف مواد راهبردهای تنظیم هیجان سبک های دل بستگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۱۰۶۹ تعداد دانلود : ۶۱۶
مقدمه: دلبستگی و هیجان های افراد از عوامل مهم برای روی آوردن به اعتیاد است. هدف از این پژوهش، مقایسه سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در افراد مصرف کننده مواد و افراد غیر مصرف کننده بود. روش: پژوهش حاضر بر اساس شیوه ی گرداوری داده ها، توصیفی و از نوع علّی مقایسه ای است. جامعه پژوهش، شامل کلیه ی مصرف کنندگان مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان و حجم نمونه 60 نفر (30 نفر مصرف کننده ی مواد و 30 نفر غیر مصرف کننده) بود. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های سبک دلبستگی بزرگسالان و راهبردهای تنظیم هیجان استفاده شد . داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-18 و به روش تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار (در سطح 05/0 > (p بین میانگین نمرات افراد مصرف کننده مواد و افراد غیر مصرف کننده در متغیرهای سبک دلبستگی دوسوگرایی و نیز راهبردهای تنظیم هیجان سرکوبی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، آموزش در زمینه تنظیم مناسب هیجان و ایجاد یک سیستم حمایتی اجتماعی – خانوادگی و احساس ایمنی در روابط اجتماعی جهت ترمیم سبک دلبستگی های ناایمنی که افراد مصرف کننده مواد دارند، می تواند در بازتوانی و ترک مواد کمک کننده باشد.
۵۳۴.

اثربخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در ناگویی هیجانی افراد مبتلا به پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان ناگویی هیجانی بیماری های پوستی پسوریازیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۱ تعداد دانلود : ۸۴۰
مقدمه:نقش عوامل روان شناختی مانند تجارب هیجانی و به ویژه ناگویی هیجانی در سیر بالینی بسیاری از بیماری های پوستی مورد تأیید قرار گرفته است .هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان بر ناگویی هیجانی افراد مبتلا به پسوریازیس بود. روش :در چارچوب یک طرح تک آزمودنی از میان بیماران مبتلا به اختلال های پوستی مراکز درمانی تهران، 3 بیمار مبتلا به پسوریازیس به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس مصاحبه بالینی ساخت یافته برای اختلال های محور Iدر DSM-IV (SCID-I) و ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و 10 جلسه 1 ساعته آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان مبتنی بر مدل گروس را دریافت کردند. بیماران 6 بار به وسیله ی مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) طی درمان و دوره پیگیری یک و نیم ماهه ارزیابی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از شاخص درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها:نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان به طور معناداری در کاهش ناگویی هیجانی و زیر مقیاس های آن در بیماران مبتلا به پسوریازیس موثر است. نتیجه گیری:با توجه به نقش عوامل هیجانی به عنوان عوامل مستعدکننده، تسریع کننده و تداوم بخش در اختلالات پوستی شامل پسوریازیس، آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان می تواند با کاهش ناگویی هیجانی و مدیریت هیجان های مثبت و منفی نقش مهمی را به عنوان درمان های حمایتی در کنار درمان های پزشکی ایفا کند.
۵۳۷.

مقایسه بازشناسی هیجان چهره در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوگیری توجه اضطراب اجتماعی بازشناسی هیجان در چهره

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وحشت و اضطراب اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۱۰۵۳ تعداد دانلود : ۸۳۴
با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995) افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی هنگام روبرو شدن با موقعیت اجتماعی، ابتدا نسبت به نشانه های تهدید آمیز گوش به زنگ می باشند و پس از تشخیص این نشانه ها از آن اجتناب می کنند. در راستای این نظریه هدف از پژوهش حاضر از یک طرف بررسی بازشناسی هیجان در چهره در افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با افراد بهنجار و از طرف دیگر مقایسه بازشناسی هیجان در دو گروه از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی با ارائه محرک های هیجانی در زمان های متفاوت است. حجم نمونه بالغ بر 45 نفر است که شامل 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و 15 فرد به عنوان گروه بهنجار می باشد، 30 فرد مبتلا به هراس اجتماعی به دوگروه تقسیم شدند، بدین صورتکه 15 نفر از آنها در معرض 500 میلی ثانیه ای محرک هیجانی و 15 نفر باقیمانده نیز در معرض 5/2 ثانیه ای محرک های هیجانی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود دو گروه از افراد مبتلا به هراس اجتماعی ، تنها در هیجان خنثی و تنفر با هم تفاوت معناداری داشتند به گونه ای که در هر دو هیجان افراد که در معرض ارائه 500 میلی ثانیه محرک های بازشناسی قرار داشتند عملکرد ضعیف تری نشان دادند. بنابراین نمی توان اجتناب از بازشناسی هیجان های منفی در این گروه از افراد را با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995)، توجیه کرد.
۵۴۰.

تأثیر آموزش شناختی ارتقاء امید برکاهش اهمال کاری و خودناتوان سازی تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهمال کاری تحصیلی آموزش شناختی امید خودناتوان سازی تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۶۴۲
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید برکاهش اهمال کاری و خودناتوان سازی تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بود که درسالتحصیلی94-93 در شهرستان بوکان مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و از طریق اجرای پرسشنامه های اهمال کاری لی و خودناتوان سازی تحصیلی تعداد 50 نفر برای متغیر خودناتوان سازی و 60 نفر برای متغیر اهمال کاری براساس بالاترین نمره انتخاب شدند و به طریق واگذاری تصادفی، نمونه های انتخابی برای هر متغیر، در دوگروه آزمایش و دو گروه کنترل گمارده شدند. سپس دو گروه درمانی (اهمال کاران تحصیلی، خودناتوان سازها) در هشت جلسه 60 دقیقه ای که توسط دو درمانگر آموزش دیده اجرا شد، تحت آموزش شناختی ارتقاء امید قرار گرفتند، در حالیکه گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. پس از آن از همه آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0> p برای گروه های وابسته به منظور تعیین اثر بخشی آموزش شناختی ارتقاء امید نشان داد که این کاربندی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب کاهش خودناتوان سازی و اهمال کاری تحصیلی دانشجویان شود

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان