ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
۷۲۱.

جایگاه زیارت در آیین کاتولیک و مذهب شیعه؛ بررسی و مقایسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیعه زیارت زائر کاتولیک سفر زائرگونه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۸۰۲ تعداد دانلود : ۷۷۸
این پژوهش با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف تبیین جایگاه زیارت در آیین کاتولیک و مذهب شیعه و واکاوی تفاوت و تشابه آن دو تدوین یافته است. در کلیسای کاتولیک، کلیسا خانه خدا و مکان برگزاری آیین های عبادی است. کلیسا ها، صومعه ها و اماکن زیارتی، مکانی مناسب برای پیوند انسان با خداست. در تشیع نیز، ساخت بنا و زیارتگاه بر مقابر اولیای الهی مورد تأکید قرار گر فته و مؤمنان با واسطه دانستن اولیای الهی در شفاعت و توسل به آنان، آنان را واسطه فیض می دانند. شیعه و آیین کاتولیک، هر دو تلاش دارند تا نگاه پیروان خود را در زیارت، از ظاهر به درون برده و نوعی سلوک عارفانه به آنان تعلیم دهند. در هر دو آیین، اصل بر عدم دلبستگی به دنیا و جست وجوی جهان باقی است. تفاوت اصلی مفهوم زائرگونه به سوی شهر آسمانی اورشلیم در کاتولیک، با مفهوم آن در شیعه در این است که در مسیحیت کاتولیک، زیارت به معنای زندگی غریبانه در زمین، ریشه در باورهایی مانند گناه اولیه، صلیب مسیح و عروج اورشلیم به آسمان دارد، اما در شیعه چنین دکترینی پذیرفته نیست.
۷۲۲.

مناسبت میان اسماء الهی و آسمان ها در طریقت قبّالا و سنّت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عالم اسم ملکوت آسمان عرش فرشته سفیروت ستاره

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۴۵۸ تعداد دانلود : ۶۲۱
در طریقت عرفانی قبّالای یهودی، بررسی ملکوت آسمان ها، کارکرد فرشتگان گماشته در هر یک از آسمان ها و رابطه میان اسماء الهی موسوم به سفیروت و هر کدام از آسمان ها نقش مهمّی ایفاء می کند. از نظر عارفان قبالا، قلمرو تجلّی وجود، بر چهار بخش اصلی تقسیم می شود: اسماء الهی، عرش، آسمان ها و عالم ماده. عالم نخست یا عالم اّصیلوت، قلمرو ده اسم اصلی خداوند است که سه اسم نخست آن ها، به نحو خاصّ، در مرتبه عرش یا عالم بِریئا ظهور می یابند و هفت اسم دیگر در هفت آسمان برین، ضمن آن که عالم عسیّا یا جهان مادی، مجلای ظهور همه اسماء الهی است. بنابراین، شناخت آسمان ها، در گرو معرفت نظام اسماء و صفات الهی و تقدّم و تأخّر آن ها و مسبوق به شناخت فرشتگان کرام می باشد. این مقاله می کوشد، پس از معرّفی نظام اسماء یا سفیروت که آموزه کلیدی قبالاست، به بررسی مراتب آسمان ها از نظر اهل قبالا و متون کهن آن ها از جمله سفر زوهر و سفر یصیرا بپردازد و درجهت ایضاح و تکمیل مطلب، از روایات موجود در سنّت اسلامی و یافته ها و گفته های عارفان مسلمان نیز بهره گیرد.
۷۲۳.

بررسی و نقد نظام قوانین اخلاقی در نظریه اخلاقی شخص گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخص گرایی نظریه اخلاقی شخص گرا قوانین صوری قوانین ارزش شناختی قوانین شخص گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۳ تعداد دانلود : ۷۵۲
هدف این مقاله بررسی نظام قوانین اخلاقی در نظریه اخلاقی شخص گراست. برای دستیابی به این هدف، از دو روش «توصیفی- تحلیلی» و «نقد توسّعی» استفاده می شود. مطالب در چهار بخش ارائه می شوند: نخست، به چیستی قانون اخلاقی پرداخته شده است، دوّم، چگونگی شناسایی و کشف قوانین اخلاقی بیان شده است، سوّم، نظامی از قوانین اخلاقی معرفی شده که از سه طبقه «قوانین صوری»، «قوانین ارزش شناختی» و «قوانین شخص گرا» تشکیل یافته است و چهارم، هم چالش های نظام قوانین اخلاقی مطرح شده و هم شکل اصلاح یافته این چالش ها نیز بیان شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که قوانین اخلاقی، جایگاه بسیار برجسته ای در نظریه اخلاقی شخص گرا دارند؛ به این معنا که راهنمای خوبی برای شخص در موقعیّت انتخاب هستند. همچنین نظریه اخلاقی شخص گرا، با اتّخاذ رویکردی کُل گرایانه، دوگانه انگاری قوانین صوری و ارزش شناختی را نمی پذیرد و آن ها را در ترکیبی هماهنگ و سازوار ارائه می دهد. علاوه بر این، اضافه کردن قوانین جدیدی به فهرست قوانین صوری و ارزش شناختی و مطرح ساختن طبقه نوینی با عنوان قوانین شخص گرا، از دیگر نوآوری های این نظریه در حوزه اخلاق است. سرانجام، چالش هایی چون زائد بودن قوانین اخلاقی در اخلاق منش شخص گرا و عدم کفایت این قوانین در نقش هدایتگری و تجویز بیان شده اند. از دید این مطالعه، هرگاه نقش وحدت بخشی را برای قوانین اخلاقی قائل باشیم، می توان آ نها را در اخلاق منش گنجاند و کفایت اخلاقی آن ها نیز اثبات می گردد.
۷۲۴.

چیستی نظریه های علمی: رویکردهای نحوی و معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختار نظریه های علمی دیدگاه متداول دیدگاه معناشناختی صدق جزئی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵۸ تعداد دانلود : ۸۹۶
در این مقاله دو دیدگاه عمده که فلاسفة علم از قرن بیستم تاکنون در مورد نظریه های علمی داشته اند معرفی خواهد شد. این دو دیدگاه یکی «دیدگاه متداول» یا رویکرد نحوی به علم است، و دیگری دیدگاه معناشناختی به نظریه های علمی است. با این حال عمدة تمرکز این مقاله در معرفی دیدگاه معناشناختی به علم خواهد بود. رویکرد اول اکنون چندان طرف داری در میان فلاسفة علم ندارد و عمدتاً متعلق به پوزیتیویست های منطقی بوده است. دو اشکال عمدة این دیدگاه، یکی غیرعملی بودن صورت بندی نظریه های علمی در زبان منطق مرتبة اول است و دیگری ارائة تبیینی نامناسب از مفهوم مدل و کاربرد آن در علم است. ملاحظه خواهد شد که با معرفی مفهوم ساختار و نسخه ای از دیدگاه معناشناختی که داکوستا و فرنچ ارائه می دهند، که در آن از مفهوم صدق جزئی استفاده می کنند، بسیاری از مشکلات دیدگاه متداول از جمله دو اشکال فوق برطرف خواهد شد.
۷۲۵.

حس الوهیت در اندیشه جان کالون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شناخت خدا هبوط طبیعت انسان کالون حس الوهیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۹۴۵ تعداد دانلود : ۴۶۹
در این مقاله آموزه شناخت فطری خدا، حس الوهیت، مفهوم اصلی این حس، وضعیت آن در قبل و بعد از هبوط، تأثیر گناه بر این حس و آثار معرفتی آن بر ذهن انسان در اندیشه جان کالون به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. شناخت خدا و توانایی داشتن چنین شناختی اساس معرفت شناسی دینی کالون را تشکیل می دهد. انسان در اصل به صورت خدا آفریده شده و از فطرت الاهی برخوردار است. آگاهی از وجود خداوند و شناخت او دو جنبه دارد. یکی ادراک اینکه خدا وجود دارد و دوم درک آنچه که از شناخت جلال او عاید انسان می شود. خداشناختی از خود را در قلب هر انسان قرار داده است. کالونآن را «حسالوهیت» می نامد. شناخت خدا به واسطه حس الوهیت دارای مؤلفه های شناختی– متافیزیکی و شناختی– اخلاقی است. او با این حس هم می تواند دریابد که خدایی هست و هم وظایف اخلاقی خود را در قبال خالق و هم نوعان خود درک کند. اما نباید حس الوهیت را با تجربه دینی یا مواجهه عرفانی با خدا یکی دانست. این حسناآگاهانهوغیرانتخابی، فراگیر، بالقوه، غیراکتسابیو ناآموختنیاست. کسانی که خداوند را نمی پذیرند به دلیل عدم پرهیزکاری و معصیت خداوند، این نور طبیعی را در خود خاموش کرده اند. حس الوهیت پس از هبوط ناقص و تباه گشته، اما کلاً نابود نشده است و می تواند با فیض خدا احیا گردد.
۷۲۶.

تمایز فیلسوفان مسلمان (فارابی- ابن سینا) از ارسطو در بحث وجوب و امکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو فارابی ابن سینا امکان وجوب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۶۶۴ تعداد دانلود : ۷۲۴
ارسطو وجوب و امکان را در منطق خود، با عنوان جهات قضایا مطرح می سازد و در فلسفه ی وی، مقصود از امکان، نوعی قوه است که برای خروج از حال بالقوه به بالفعل، نیاز به واجبی دارد که فعلیت محض است. تمایز میان وجود و ماهیت نزد ارسطو، در قلمرو منطق مطرح است و به حوزه ی متافیزیکِ وی وارد نمی شود و درنتیجه در نظام هستی شناسی اش، هیچ گونه تأثیری ندارد. فارابی تمایز میان وجود و ماهیت را به حوزه ی متافیزیک وارد کرد و درواقع، وی مُبدع تمایز میان واجب و ممکن بر مبنای تمایز مابعدالطبیعی میان وجود و ماهیت است. ابن سینا نیز نظریه ی تقسیم موجود به واجب و ممکن بر مبنای تمایز متافیزیکی میان وجود و ماهیت را از فارابی به ارث برده، آن را اساس نظام فلسفی خویش قرار داد؛ بنابراین واجب و ممکن به معنای مصطلح در فلسفه ی اسلامی، در فلسفه ی ارسطو سابقه نداشته است و واجبْ خالق نیست، همان طور که ممکنْ مخلوق به معنای مدنظرِ فارابی و ابن سینا نیست.
۷۲۷.

بررسی خاتمیت در دین اسلام و مسیحیت

کلیدواژه‌ها: اسلام مسیحیت دین خاتمیت قرآن و عهدین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
تعداد بازدید : ۲۵۰۱ تعداد دانلود : ۷۵۹
یکی از اعتقادات مشترک بین مسلمانان و مسیحیان مسأله خاتمیت است. به این معنا که مسلمانان بنیانگذار دین خود را آخرین فرستاده خداوند و دین و شریعت ایشان را آخرین و کاملترین دین و شریعت می دانند. در مسیحیت از آموزه های مهم و اساسی که هر مسیحی به آن ایمان دارد پایان یافتن جریان نبوت با ظهور عیسی مسیح است؛ با آمدن مسیح که منجی انسان ها است صلح همیشگی بین خدا و خلق برقرار شد و عهد بین آن دو نیز به اتمام رسید؛ همچنین معتقدند تعالیم ایشان نیز کامل ترین و آخرین تعالیم و شریعت است. در این مقاله ابتدا به اثبات خاتمیت پیامبر اسلام به گواهی آیات و روایات و فلسفه خاتمیت ایشان پرداخته شده و بعد از آن مساله خاتمیت عیسی مسیح در مسیحیت مطرح گردیده و در آخر این مطلب عنوان شد که اگرچه مسیحیان خاتمیت را مختص به دین خود می دانند؛ اما این ادعا درست نیست چرا که به گواهی تاریخ، مسیحیان و یهودیانی در زمان پیامبر اسلام به نبوت و خاتمیت ایشان آگاه شدند و اسلام آوردند. این خود بیانگر این مطلب است که بشارت به نبوت و خاتمیت پیامبر در عهدین وجود داشته است. بنابراین یک پیامبر خاتم و یک دین خاتم وجود دارد و آن حضرت محمد صلی الله علیه و آله و دین اسلام است.
۷۲۸.

سیر تحول آرای ویلیام لئونارد راو در باب شر بی وجه و ملاحظاتی انتقادی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شر بی وجه ویلیام لئونارد رو برهان قرینه ای شر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۵۲۴
ویلیام لئونارد راو، فیلسوف دین معاصر (1931-)، با تأکید بر وجود برخی شرور بی وجه در جهان، کوشید تا روایت تازه ای از مسئله قرینه ای شر ارائه دهد. در این مقاله سعی ما بر آن است که نخست توصیف دقیق و مستندی از آرای راو ارائه دهیم و سپس به بررسی و نقد دیدگاه او بپردازیم. در مقام توصیف، کوشیده ایم سیر تحول آرای راو با توجه به اشکالات منتقدان و اصلاحات و جرح وتعدیل های او به خوبی نشان داده شود. پس از مواجهه با اشکالات منتقدانی چون ریشنباخ، لویز، ویکسترا، و پلنتینگا، راو به بازسازی برهان قرینه ای خود برمبنای شر بی وجه پرداخت. در این مقاله علاوه بر توصیف دقیق دیدگاه راو، نشان داده شده است که تلاش او برای انتقال از وجود شرور ظاهراً بی وجه به باور معقول به وجود شرور بی وجه نادرست و ناتمام بوده و از نیافتن توجیه برای برخی شرور نمی توان به واقعاً بی وجه بودن آن دست یافت.
۷۲۹.

تحلیل انتقادی حقیقت گزاره های اخلاقی در پرتو تبیین افعال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراکات اعتباری علامه طباطبایی حقیقت گزاره های اخلاقی اصول کلی اخلاق تحلیل فعل ملاک اعتبار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۰۰۲ تعداد دانلود : ۴۷۴
سرنوشت بسیاری از مباحث اختلافی فلسفه اخلاق به این مسأله گره خورده است که حقیقت گزاره های اخلاقی چیست؟ در این باره دو نظریه عمده وجود دارد؛ عده ای اصول کلی اخلاق را حکایت گر از عالم خارج می دانند و گروهی منکر این حکایت گری اند. مناقشه این دو گروه امروزه نیز ادامه دارد. به نظر نگارندگان این مقاله، گره بحث در این مناقشه مبنایی با مباحث انسان شناسی باز می شود. معتقدان به حکایت گری گزاره های اخلاقی دو راه بیش ندارند: یا باید نشان دهند که بدون طرح عناصر غیر حکایت گر نیز می توان مسائل مرتبط با اخلاق را حل وفصل کرد یا دست کم نشان دهند که عناصر غیر حکایت گر در اصول کلی اخلاق جایگاهی ندارد. بنابراین، برای قضاوت درست میان این دو گروه، باید از دو امر بحث کرد: «ضرورت وجود ادراک اعتباری» و «ملاک اعتبار». گروه مقابل، در پرتو تبیین افعال اختیاری انسان اثبات می کنند که هر دو راه مسدود است؛ اولاً، بدون اعتقاد به ادراکات اعتباری نمی توان افعال انسان را تبیین کرد، ثانیاً، گزاره های اخلاقی به ویژه اصول کلی اخلاق از ملاک اعتبار برخوردارند و بنابراین، اعتباری و غیرحکایت گرند.
۷۳۰.

اثبات وقوع معجزات از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام مسیحیت قاضی عبدالجبار سویین برن وقوع معجزه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۸۶۳ تعداد دانلود : ۴۵۱
یکی از چالش برانگیزترین مباحث مربوط به معجزه، بحث اثبات وقوع معجزات است. قاضی عبدالجبار با استفاده از روش هایی همچون تواتر و اجماع و همچنین پردازش نظریه ای به نام «حال» در صدد اثبات این است که ما می توانیم نسبت به وقوع معجزات علم بدیهی و اکتسابی یقینی پیدا کنیم و وقایع تاریخی ای مانند معجزات با روش هایی مانند «حال» قابل اثبات هستند. سویین برن نیز در پاسخ به اشکالات هیوم و فلو، چهار ابزار خ اطرات واضح خودمان، شهادت و گواهی دیگران درباره تجارب گذشته اشان،آث ار فیزیکی و فهم کنونی ما از این که چه چیزهایی طبیعتاً غیرممکن و یا غیرمحتمل هستند را برای پی بردن به وقوع معجزات مطرح می کند و نشان می دهد گزاره های تاریخی به مانند گزاره های علمی آزمون پذیر هستند و اصولی برای این امر ارائه می کند که بسیار شبیه مباحث اجماع عبدالجبار می باشد. در مجموع شباهت آرای این دو متفکر ما را به میراث غنی و همچنان ناشناخته کلام اسلامی رهنمون می سازد.
۷۳۱.

تبیین به منزله ی فرایندی وحدت بخش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت بخشی تبیین علمی قدرت تبیینی مدل قانون فراگیر الگوهای استدلال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۹۰۱ تعداد دانلود : ۸۲۴
رایج ترین نظریه ای که آغازگر بحث تبیین در قرن بیستم است، نظریه ی قانون فراگیر تبیین، شامل دو الگوی قیاسی- قانونی و استقرایی- آماری است. کارل همپل بیان دقیقی از ایده ی تبیین علمی را که توسط هیوم و میل صورتبندی مبهمی داشت، به تصویر می کشد. نقدهای جدی که در نیمه ی دوم قرن بیستم درخصوص این نظریه مطرح شد، راه را برای نظریه های دیگر گشود. الگوی وحدت بخشی تبیین که طرح اولیه ی آن توسط مایکل فریدمن مطرح و توسط فیلیپ کیچر توسعه یافت، از مهم ترین این الگوهاست. بنابر رویکرد کیچر علم، فهم ما نسبت به جهان را به کمک وحدت بخشیدن پدیده های مختلف افزایش می دهد. وحدت بخشی در چارچوب معرفت علمی، با به حداقل رساندن شمار الگوهای استنتاج و به حداکثر ارتقا دادن شمار نتایج تولید شده، به دست می آید. در این جستار با شرح و بازسازی الگوی وحدت بخشی تبیین، نشان خواهیم داد این الگو برخی از مشکلات سنتی مدل قانون فراگیر را حل می کند.
۷۳۲.

بینالاذهانیت؛ راهی میانه خودبنیادی و مرگ سوژه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سوژه زبان کنش ارتباطی یورگن هابرماس بینالاذهانیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۴۹۷ تعداد دانلود : ۹۲۲
انسان در مقام سوژه یا فاعل شناسا در طول تاریخ اندیشه فراز و فرودهای زیادی داشته است. عقلانیت دوران کلاسیک به صورت نظام مند، مخصوصاً در فلسفه یونان باستان، به شکلی تکوین یافت که سوژه نقشی محوری در آن ایفا می کرد. سوژه پس از افت و خیزهای فراوان، دوباره در دوران مدرن به جایگاهی برتر و استعلایی دست یافت. با آنکه سوبژکتیویته در دوران مدرن جایگاه و موقعیت ممتازی یافته و مشخصه شاخص این دوران شد، اما برخی برآنند که عقلانیّت خودبنیاد این دوران ریشه در زمانه ای بس کهن تر به ویژه یونان باستان و تأملات آن دوران دارد. این گفته بیش از پیش این دیدگاه را تقویت می کند که مدرنیته بیش از آنکه حاصل تعارض و برخورد با سنّت باشد، بازخوانی و تفسیری مجدد از اندیشه های دوران باستان بوده است. بدین سبب می-توان این پدیده و رخداد مهم بشری را بازگشت به برخی از مبادی آن، با خوانشی انتقادی دانست که طبیعتاً به اخذ برخی بخش ها و کنار نهادن بخش هایی دیگر انجامید. مدرنیته در مسیر خود با چالش های مهمی در زمینه تحقق آرمان ها و منویاتش مواجه شد که بخشی از آنها متوجه سوژه بود، چرا که سوژه مدرنیته اقتدار و نیز توان بالای خویش در برآورده ساختن اهداف تعیین شده را از دست داده بود و اندیشمندان و نحله های مختلف فکری از منتقدان این دوره، صراحتاً مرگ سوژه را اعلام نمودند. از نظر ایشان سوژه وجه خاصی از انسان بودگی تلقی می شد که در مدرنیته سربرآورد و بسیاری از وجوه انسانی بدان فروکاسته شد و در نتیجه روابط سوژه با دیگری اعم از طبیعت، جامعه، الهیات و نیز همنوعانش را تحت تأثیر قرار داد. یورگن هابرماس ضمن نقد وجوهی از مدرنیته، ناکامی آن را ناشی از اجرای ناقص ظرفیت های نهفته در آن دانسته و از این رو برآن است که همچنان می توان از ظرفیت های مغفول مانده و یا سرکوب شده آن برای پروژه رهایی انسانها استفاده نمود. راه حل وی در ارائه بدیل مهمی ذیل عنوان عقلانیّت ارتباطی و مقوله بین-الاذهانیت است که به کمک آن سوژه ، البته با نگاهی منتقدانه که ناشی از تعلّق خاطر وی به اندیشه انتقادی است، احیاء می شود؛ سوژه ای که با تأمل در خویشتن ضمن ارتقاء ظرفیت های ارتباطی اش از طریق زبان، به محدودیت ها و محذوریت هایش هم واقف است و با پایین آمدن از حوزه های استعلایی در متن روابط واقعی به هویت خود شکل و قوام می بخشد.
۷۳۳.

مبانی معرفت شناختی دیدگاه ولترستورف دربارة معقولیت باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معقولیت حق معرفت شناسی اصلاح شده ولترستورف مبناگرایی وظیفه گرایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۷۹۷ تعداد دانلود : ۴۵۱
یکی از رهیافت هایی که در معرفت شناسی دینی به دفاع از معقولیت باورهای دینی پرداخته است، «معرفت شناسی اصلاح شده» است. در بین معرفت شناسانِ اصلاح شده دیدگاهِ «ولترستورف» با انتقادات کمتری مواجه است. این نوشتار سعی دارد با بهره مندی از روش توصیف و تحلیل، مبانی معرفت شناختی دیدگاه ولترستورف را دربارة معقولیت باورهای دینی نشان دهد. مبانی معرفت شناختی ولترستورف از طریق بررسی چالش دلیل گرایی قابل تبیین است. وی برای رهایی از تلقی جزمی و ناقص معرفت شناسی در عصر روشنگری، مفهوم معقولیت را بسط داده و معرفت شناسی وظیفه گرایانه و معقولیت موقعیتی را اتخاذ کرده است. به همین جهت از قلمرو معرفت شناسی خارج و به حوزة روانشناسی وارد شده است. ولترستورف در باب توجیه، مبناگراییِ توأم با انسجام را پذیرفته است؛ اما به دلیل پذیرش انسجام گرایی منفی، مبناگرایی تأثیر چندانی در دیدگاه ایجابی او نداشته است. او برای دفاع از معقولیت باورهای دینی جنبه های گوناگونی را مورد نظر قرار داده، اما به نوعی کثرت گرایی دچار گشته است.
۷۳۴.

نقش خوش بینی کیهانی و فرهنگ در معنای داری زندگی از نظر جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی جان هیک معنای عملی زندگی خوش بینی کیهانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۱۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۴۰
پرسش از معنای زندگی در فلسفه مساله ایست که واقع گرایانی همچون جان هیک را بر آن داشته تا تبیینی از این مساله بر اساس مبانی خود ارائه دهد . وی با توجه به مولفه های کانتی و ویتگنشتاینی در شبکه تفکرات خود به"" معنای عملی زندگی"" تصریح کرده و معنای عملی زندگی را در گرو رابطه ای دوطرفه بین انسان و جهان میداند . بنابراین لاجرم به تاثیرجهان به عنوان امری که انسان زندگی خود را در آن تجربه میکند، پرداخته و تفسیر جهان را به خوش بینی کیهانی - مفهومی که دارای دو مولفه غایت رئوف (خیر) و ساختار متناسب با این غایت از جهان است - منوط میکند . وی ، این خوش بینی کیهانی را نیز مرهون باورهای دینی می داند . براین اساس، او چرخشی را در پرسش از معنای زندگی ایجاد کرده و آنرا به پرسش از ""ماهیت جهان"" و سپس از ""ماهیت جهان"" به پرسش از ""خصوصیات دینی که قضاوت بهتری را از جهان به ما عرضه میکند"" تبدیل میکند . گذشته از بررسی تبیین نظر جان هیک در باره معنای عملی زندگی با توجه به مولفه های تفکر او در محدوده واقع گرایی انتقادی وی ، نحوه انتقال او ازمقوله فرهنگ به دین ، عدم شمول گرایی نظریه وی و اختصاص آن تنها به ادیان ابراهیمی ، و در نهایت عدم استلزام بین خوش بینی کیهانی و باورهای دینی ، از جمله مسائلی است که مهمترین مباحث این مقاله را به خود اختصاص داده است .
۷۳۵.

امکان یا امتناع معجزه از نگاه سوئین برن و مورگان لاک

کلیدواژه‌ها: معجزه سوئین برن مورگان لاک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۹۷۰ تعداد دانلود : ۵۷۳
معجزه از دیرباز به نحو مستقل یا انباشتی از مؤیداتی شناخته شده است که ادیان برای اثبات حقانیت و الهی بودن دعاوی خویش عرضه کرده اند. اما ارزش معرفت شناختی و تاریخی و میزان حجیت آن برای ایمان آوردن به دعوی پیامبران بویژه دعوی بنیادین وجود خدا همواره یکی از موضوعات مورد مناقشه میان علم و دین و خداباوران و ناخداباوران بوده است. آنچه برای ما اهمیت دارد و در این مقاله می کوشیم بر آن پرتو افکنیم این است که آیا علم می تواند تبیینی کافی از معجزاتی به دست دهد که آنها را نقضِ قانون طبیعت می داند و آیا مدعای ادیان در الهی دانستن معجزات و در نتیجه توجیه ارزش قرینه ای و معرفت شناختی آنها پذیرفتنی است؟ در این مقاله برآنیم تا پاسخ های مثبت و منفی به این پرسش را به ترتیب با تمرکز بر آرای سوئین برن و مورگان لاک بررسی کنیم و با بیان برخی دشواری های پیش روی هر دو رویکرد موافق و مخالف به این نتیجه دست یابیم که معجزات به نحو انباشتی ارزش قرینه ای قابل قبولی برای دفاع از معقولیت باورها و مدعیات دینی فراهم می آورند.
۷۳۶.

بررسی تطبیقی تصویر شیطان در ادیان الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیطان تصویر شیطان شیطان در ادیان الهی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۸۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۷۲۴
این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش تطبیقی، به بررسی تصویر شیطان در سه کتاب اوستا، کتاب مقدس و قرآن کریم، و بازخوانی نظر پیروان این ادیان در تصویرسازی مثبت و منفی و میزان دخالت و قدرت شیطان می پردازد. اهریمن اوستا، به عنوان خالقی در عرض اهورا در اوستای متأخر، در تقابل با تصویر شیطان کتاب مقدس و ابلیس قرآن به عنوان یک مخلوق قرار دارد. در کتاب مقدس شیطان، به عنوان موجودی خیرخواه انسان و نیز موجودی شر و پرقدرت مطرح است که توان حلول در انسان را دارد. اما ابلیس در قرآن، به عنوان مخلوقی مختار به تصویر کشیده شده که مسیر شر را برگزیده و قدرتی جز وسوسه انسان را ندارد. البته تحلیل های حاشیه ای و ناصحیح، که در بستر زمان و در فرهنگ این ادیان از شیطان شکل گرفته نیز وجود دارد؛ مؤلفه هایی نظیر الوهیت، قدرت دخالت در امور کائنات در آئین زرتشت و حلول در ابدان انسانی، مثبت انگاری و شیطان پرستی در مسیحیت و مثبت انگاری کلامی عرفانی در اسلام.
۷۳۷.

بررسی پیامدهای تربیتی تغییر و ثبات از دیدگاه نیچه و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت و تغییر ثبات و هستی شناسی دیدگاه نیچه در تربیت دیدگاه علامه طباطبایی در تربیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۱۵۷۳ تعداد دانلود : ۷۲۷
هدف این مقاله، بررسی پیامد های تربیتی مبتنی بر مبنای فلسفی تغییر و ثبات از دیدگاه نیچه و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که علامه طباطبایی در تعلیم و تربیت به هر دو بنیاد فلسفی ثبات، تغییر و هم چنین توحید محوری توجه دارد. به باور وی بین امور ثابت و متغیر و خداشناسی ارتباط انکار ناپذیری وجود دارد؛ این در حالی است که نیچه با توجه افراطی و یکجانبه به امور متغیر از اهمیت بنیان ثابت و نیز توحید محوری غافل مانده است. از مبانی هستی شناسی نیچه، نهیلیسم، طبیعت مادی، عدم حاکمیت اساسی خداوند بر نظام هستی، تغییر و صیرورت جهان هستی و خیر بنیادین و بنیاد خیر نبودن خداوند و نیز اصول آموزش پوچگرایی، پاسخگویی به نیاز جسمانی، عدم اعتقاد به چشم انداز و آینده نگری و تغییر پشتوانه های تاریخی و فرهنگی استنباط شده و با دیدگاه علامه طباطبایی(ره) مورد نقد قرار گرفته است. تربیت مد نظر علامه دارای ویژگیهایی چون تأکید بر مبنای فلسفی ثبات ضمن اعتقاد به تغییرات، دینگرایی، اراده و اختیار اعتقاد به بنیانهای استواری از جمله توحیدمحوری است؛ این موارد می تواند به عنوان شاخصهای نقد تعلیم و تربیت نیچه مورد استفاده قرار بگیرد؛ بدین منظور این مقاله از روش عقلانی منطقی بهره می گیرد. هم چنین نقد دیدگاه نیچه نشان می دهد که دیدگاه علامه به دلیل توجه همزمان به بعد تغییر و ثبات و توحیدمحوری، دیدگاه غنی تر و همه-جانبه تری نسبت به تعلیم و تربیت فراگیران دارد.
۷۳۸.

خاستگاه اخلاق مسیحی در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیحیت اخلاق عهد جدید انجیل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۱۵۹ تعداد دانلود : ۴۴۷
اخلاق مسیحی به عنوان یکی از قدیمی ترین سنت های اخلاق دینی، تأثیر بسیاری بر مکاتب اخلاقی پس از خود داشته است. ازاین رو، توجه پژوهشگران این حوزه را به خود جلب کرده است. عهد جدید، خاستگاه اولیه و اصلی اخلاق مسیحیت، به شمار می رود. هر چند این کتاب مقدس، یک اثر اخلاقی به شمار نمی رود و تعالیم اخلاقی بخش مستقل و مشخصی از آن را به خود اختصاص نمی دهد، ولی با تحلیل گزار ه های فقهی، موعظه ای و روایی آن، می توان تعالیم اخلاقی بسیاری از آن استخراج نمود. این نوشتار سعی دارد نمایی کلی از ویژگی های اخلاق عهد جدید، آسیب ها و رویکردهای اخلاقی این کتاب را به تصویر کشیده، برخی آموزه های اخلاقی و تربیتی موجود در این کتاب را بازگو کند.
۷۳۹.

مقایسه عدالت از دیدگاه اسلام و مکتب سودگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام عقل عدالت سودگرایی حد وسط اراده الهی اصل سود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۷۸۵ تعداد دانلود : ۶۸۱
در این مقاله عدالت از دیدگاه اسلام و مکتب سودگرایی بررسی و سپس مقایسه می شود. ابتدا به تعریف و ضرورت عدالت و انواع آن در اسلام اشاره شده است: عدالت قرار دادن هرچیزی در جای مناسب خود است. خداوند به دلیل آنکه کامل مطلق است، همه اوامرو نواهی او عادلانه محسوب می شود. همچنین لازمه عدالت، آگاهی و شناخت همه نیازهای انسان و پاسخ های مناسب آن است که تنها خداوند چنین علمی را دارد، خاستگاه عدالت و حاکم بر نیکویی عدالت و تشخیص مصادیق آن، عقل و اراده الهی است. عدالت از نظر اسلام با عدالت و حد وسط ارسطویی تفاوت دارد. سپس درباره اصل عدالت در سودگرایی بحث و بررسی می شود و اثبات شده است که استدلال اصل عدالت در این مکتب صحت و اتقان لازم را ندارد و اجرای آن در مورد اعمال و قوانین با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد. نتیجه آنکه در مقام مقایسه، تعریف عدالت از نظر اسلام بهترین تعریف و تشخیص مصادیق عدالت تنها از طریق خداوند متعال مقدور است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان