ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
۲۷۶۵.

مفهوم «محرک نخستین» در اندیشه ارسطو

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۵۵۶ تعداد دانلود : ۸۳۶
ارسطو از راه حرکت وجود محرک نامتحرک نخستین را اثبات و نام خدا را بر آن اطلاق می کند او ویژگی هایی چون محرک بودن از طریق معشوقیت تعقل، علم ، سرمدیت ، فعلیت تام و کامل ترین موجود را در مورد خدا می پذیرد اما ارسطو در مورد وحدت یا کثرت محرک های نامتحرک در تردید به سر می برد و در نهایت بر اساس علم نجوم زمانش، 49 محرک نامتحرک را اثبات می کند و همه آن ها را محرک های نامتحرک نخستین می نامد. اما گاه تنها در مورد یکی از این محرک ها از واژه نخستین استفاده می کند و دیگر محرک ها را دومین و سومین و... می نامد. موضوع اصلی این مقاله روشن ساختن معنای «نخستین» در این عبارت هاست. پس از نقد و بررسی برخی احتمال ها و نظریات پیشنهاد این نوشتار آن است که واژه نخستین به دو صورت و در نتیجه به دو معنا به کار رود: گاه بدون لحاظ ارتباط محرک های نامتحرک بر همه آنها واژه نخستین اطلاق می شود و گاه برای بیان ارتباط آن ها. در صورت اول نخستین بودن همه محرک های نامتحرک از آن روست که همه آن ها مبدا حرکت های نخستین در سپهر های نخستین اند چرا که سپهرها و حکت هایشان نسبت به موجودات زمینی و حرکت هایشان نخستین اند. اما سپهرها نسبت به یکدیگر از لحاظ مکانی نخستین و دومین و سومین هستند و به این لحاظ مبدا حرکت سپهر نخستین محرک نخستین نامیده می شود و مبدا حرکت سپهر دومین محرک دومین و همین طور سایر مبداهای حرکت سپهرهای بعدی محرک های بعدی نامیده می شود.
۲۷۶۶.

ساختگرایی و نظریه «حق معتقد» ابن عربی

کلیدواژه‌ها: انسان کامل ساختگرایی زمینه مندی تجارب عرفانی ابن عربی حق معتقد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۶ تعداد دانلود : ۸۷۵
ساختگرایان شکل گیری تمام تجارب عرفانی را تحت تأثیر زمینه‌های پیشین ذهنی عارف، از جمله زمینه‌های اعتقادی می دانند. بررسی نظریة «حق معتقد» ابن‌عربی نشان می دهد که از نظر وی شهود حق در مراتب ابتدایی و متوسط تجارب عرفانی می‌تواند متأثر از زمینه‌های اعتقادی بوده و در قالب آنها شکل گیرد. در چنین مواردی الگوی معرفت‌شناختی ساختگرایی برای تبیین این تجارب مفید و کارساز خواهد افتاد. اما بنا بر همین نظریه، تجارب نهایی عرفانی، فناء و بقاء بعد الفناء، از دایرة شمول این قاعده خارجند و عارف کامل می‌تواند حق را فارغ از قالبهای ذهنی- اعتقادیِ جزیی شهود کند؛ علاوه بر این در نظریة «حق معتقد»، امکان شهود حق در هر مرحله‌ای برخلاف توقعات اعتقادی وجود دارد. در حالی که در نظریة، ساختگرایی هیچ گونه تجربة عرفانی نمی‌تواند از قالبهای اعتقادی پیشین فاصله گرفته و از آنها فراتر رود. بنابراین الگوی معرفتی ساختگرایی از نظر ابن‌عربی عاجز از تبیین تجارب نهایی عرفانی است.
۲۷۶۸.

دفاع از حقیقت (نقد و بازسازی الگوی حقیقت در عصر مدرن و تأثیر آن در فلسفه سیاسی از دیدگاه هوسرل و اشتراوس((مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه هوسرل حقیقت فلسفه سیاسی اشتراوس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۵۵۵ تعداد دانلود : ۹۷۶
هوسرل و اشتراوس دو فیلسوفی هستند که درصدد اصلاح تفکّر فلس فی و به تبع آن فلسفه سیاسی برآمده اند؛ امّا علی رغم اشتراک نظر در هدف و مبانی، چگونه و چرا هوسرل را در صف خط شکنان مبارزه با فلسفه متافیزیکی به اصطلاح سنّتی و اشتراوس را در نقطه مقابل او و رهبر فلسفه گرایی سنتی و محافظه کارانه به شمار می آورند؟ مطابق با روش اندیشه شناختی توماس اسپریگنز، هر چند این استاد و شاگرد آلمانی تبار، دارای دغدغه ای مشترک در باب افول تفکر حقیقت جوی فلسفی اند اما درک متفاوت آن ها از ریشه های این بحران و نیز تصوّر حالت کمال مطلوب، مختوم به فلسفه-های سیاسی متفاوت و بسا متضاد شده است. برخلاف هوسرل که نوعی اصالت انسان و تفاهم بین الاذهانی را بستر فکری و فرهنگی طرح خود؛ یعنی پدیدارشناسی قرار می دهد، اشتراوس از سرشت طبیعی امور سیاسی و محکوم بودن فلسفه سیاسی به قواعد خارج از کنترل انسان سخن می گوید. در نتیجه از پدیدارشناسی هوسرل گونه ای فلسفه سیاسی پسامتافیزیکی منتج می شود، که امور سیاسی را در بطن زندگی روزمره و تعاملات و تفاهمات اجتماعی و تاریخی می یابد؛ اما اشتراوس با تکیه بر فلسفه سیاسی کلاسیک، محتاطانه به دنبال پاسخ گویی به سوالات بنیادین و فراگیر سیاست، در ضمن کاوش مستمر و فروتنانه در برابر سرشت امور سیاسی است.
۲۷۷۱.

نقد و بررسی شکاکیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صدق درون گرایی توجیه معرفت اخلاقی شکاکیت اخلاقی ناشناخت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۳ تعداد دانلود : ۶۳۸
شکاکیت اخلاقی یکی از مباحث بسیار مهم و تاثیر گذار در حوزه ی فلسفه ی اخلاق می باشد که همواره مورد توجه فیلسوفان اخلاق بوده است. این امر از آن جهت است که رسیدن به معرفت قطعی در حوزه اخلاق یکی از بنیادی ترین دلنگرانی های فیلسوفان اخلاق بوده است. بر همین اساس نوشتار پیش رو بر آن است که ضمن ارائه تعریفی دقیق از مقوله ی شکاکیت اخلاقی، دلایل مدافعان و مخالفان آن را نیز مطرح کند. از آن جا که شکاکیت اخلاقی مبحثی است مربوط به حوزه ی معرفت شناسی اخلاق، شکاکان اخلاقی برای رد معرفت اخلاقی دو مولفه ی مهم آن، یعنی توجیه و صدق را مورد حمله قرار می دهند در این پژوهش دلایل آنان برای رد این دو مولفه را بیان خواهیم کرد. پس از ذکر ادله ی شکاکان اخلاقی، پاسخ های مدافعان معرفت اخلاقی به این اشکال ها را مطرح می کنیم.
۲۷۷۸.

واکاوی گفتمان عدالت در فلسفه سیاسی قرن بیستم؛ رویکردها و روندها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عدالت نظریه قراردادگرایی اختیارگرایی مساوات طلبی توهم گرایی پست مدرنیستی حوزه عمومی عدالت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۰ تعداد دانلود : ۸۸۴
عدالت یکی از مهمترین محورها و نمادهای مفهومی فلسفه سیاسی غرب از ابتدا تاکنون بشمار می آید، ولی این مفهوم در سیر تاریخی خود بخصوص در سده بیستم با تحولات معنایی خاصی مواجه بوده است، چرا که همانند سایر مفاهیم علوم اجتماعی تحت تاثیر دو متغیر زمان و مکان است. در واقع می توان گفت که سرمشق های فکری عدالت در سده بیستم تحول یافت، چرا که سده بیستم با تحولات شگرفی در عرصه های معرفتی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و در واقع با بحران هایی در لیبرالیسم، سرمایه داری، تکنولوژی و... مواجه شد. این تحولات باعث شکل گیری معانی و نظریه هایی جدیدی در عدالت همچون نظریه قراردادگرایی رالزی، اختیارگرایی نوزیک، مساوات طلبی دوورکین، توهم گرایی پست مدرنیستی، وضعیت خودجوشی هایک و... شد. در این تئوری ها بر مفاهیمی و اصولی همچون لزوم تعادل آزادی با عدالت، ارزش گرایی، وداع با عدالت دولت محور، افول نگرش سیستمی به عدالت، تاکید بر حوزه عمومی عدالت یا دموکراسی اجتماعی تاکید می شود. نوشتار حاضر تلاش دارد این مهم را واکاوی نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان