مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختیارگرایی


۱.

واکاوی گفتمان عدالت در فلسفه سیاسی قرن بیستم؛ رویکردها و روندها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عدالت نظریه قراردادگرایی اختیارگرایی مساوات طلبی توهم گرایی پست مدرنیستی حوزه عمومی عدالت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۹ تعداد دانلود : ۸۱۱
عدالت یکی از مهمترین محورها و نمادهای مفهومی فلسفه سیاسی غرب از ابتدا تاکنون بشمار می آید، ولی این مفهوم در سیر تاریخی خود بخصوص در سده بیستم با تحولات معنایی خاصی مواجه بوده است، چرا که همانند سایر مفاهیم علوم اجتماعی تحت تاثیر دو متغیر زمان و مکان است. در واقع می توان گفت که سرمشق های فکری عدالت در سده بیستم تحول یافت، چرا که سده بیستم با تحولات شگرفی در عرصه های معرفتی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و در واقع با بحران هایی در لیبرالیسم، سرمایه داری، تکنولوژی و... مواجه شد. این تحولات باعث شکل گیری معانی و نظریه هایی جدیدی در عدالت همچون نظریه قراردادگرایی رالزی، اختیارگرایی نوزیک، مساوات طلبی دوورکین، توهم گرایی پست مدرنیستی، وضعیت خودجوشی هایک و... شد. در این تئوری ها بر مفاهیمی و اصولی همچون لزوم تعادل آزادی با عدالت، ارزش گرایی، وداع با عدالت دولت محور، افول نگرش سیستمی به عدالت، تاکید بر حوزه عمومی عدالت یا دموکراسی اجتماعی تاکید می شود. نوشتار حاضر تلاش دارد این مهم را واکاوی نماید.
۲.

بررسی و نقد دیدگاه رابرت کین درباره ی اراده ی آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اراده ی آزاد اختیارگرایی مسؤولیت نهایی امکان بدیل رابرت کین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۰ تعداد دانلود : ۴۷۸
رابرت کین یکی از فیلسوفان معاصر است که تحقیقات گسترده ای درباره ی اراده ی آزاد دارد. او ازجمله فیلسوفان اختیارگراست و سازگارگرایی را برای تبیین اراده ی آزاد مناسب نمی داند. او سعی می کند نگرشی ناسازگارگرایانه از اراده ی آزاد ارائه کند که با علوم جدید سازگار باشد. کین بر این باور است که باید یک فضای نامتعین و عاری از ضرورت در زنجیره ی علل اراده ی انسان وجود داشته باشد تا ازطریق آن، زمینه ی تحقق اراده ی آزاد فراهم شود. او این فضای خالی از تعین را با نظریه های کوانتم و آشوب تأمین می کند و انتخاب های سرنوشت ساز شخص را به گونه ای در این فضا ترسیم می کند که در هر حال عقلانی و اختیاری باشند. در این مقاله دیدگاه کین را در قالب یک ساختار منظم و جدید تبیین کرده، سپس آن را بررسی و نقد کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که این دیدگاه پنج اشکال اساسی دارد و به همین دلیل پذیرفتنی نیست.
۳.

ترسیم و بررسی الگوی ناسازگارگرایی وجوب علّی و مسئولیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجوب علّی ناسازگارگرایی اختیارگرایی مسئولیت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۹۸
نسبت میان وجوب علّی و مسئولیت اخلاقی از درازدامنه ترین مباحث دهه های اخیر در میان فیلسوفان اخلاق غرب بوده است. مقاله پیش رو می کوشد تا در گام نخست نقشه جامعی از الگوهای مختلف این متفکران را در پاسخ به مسئله اخیر ارائه و سپس تقریرهای ناسازگارگروانه از آن را تبیین و بررسی نماید. آنچنان که خواهیم دید دیدگاه مختار تعین گرایان سخت و راه حل مورد نظر اختیارگرایان به سبب اشکالات و کاستی-هایی چون تنزل عامل های اخلاقی، تخریب مفهوم مسئولیت اخلاقی و یا میان تهی نمودن مفهوم کنترل در عامل اخلاقی چندان کارامد نبوده است . بعد از بررسی می توان اذعان کرد، هنوز هم رهیافت فیلسوفان مسلمان از قوت بیشتری برخوردار است. اندیشمندان مسلمان اگرچه چندان اقبالی به بحث مستقل و مستوفایی از مسئولیت اخلاقی نداشته اند، اما در کنار طرح مباحث پراکنده ای در خصوص منشاء و قلمرو مسئولیت انسان، به موضوع اختیار عامل اخلاقی در کشاکش با دو محظور علم و اراده پیشین الهی و نیز ضرورت سابق علّی توجه جدّی داشته و اصولاً کوشیده اند تا تقریری سازگارگرایانه و منسجم در این باب ارائه کنند.
۴.

برتری رویکرد نوارسطویی معرفت شناسی فضیلت محور در ارزیابی اخلاقی باور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی فضیلت محور رویکرد نوارسطویی ارزیابی اخلاقی باور اختیارگرایی زاگزبسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۸۴
ارزیابی اخلاقی باور یکی از موضوعات مورد گفت وگو در معرفت شناسی است. پذیرش این مسئله مبتنی بر یک رویکرد مناسب در معرفت شناسی است که قابلیت ارزیابی اخلاقی باور را فراهم کند. رویکرد نوارسطویی در معرفت شناسی فضیلت محور که در حال حاضر با زاگزبسکی شهرت یافته است، دلایلی را برای امتیاز این رویکرد در تبیین این مسئله ارائه کرده است. این دلایل عبارت اند از برتری معرفت شناسی فضیلت محور بر سایر رویکردهای معرفت شناسی، مشکلات معرفت شناسی معاصر به دلیل تمرکز بر مسئله شکاکیت و غفلت از مسئله فهم و در نهایت دلایل مربوط به فلسفه ذهن که به بحث رابطه باور و احساس می پردازد. وی در ادامه به رابطه باور و اخلاق اشاره می کند و با در نظر گرفتن معنایی عام از اختیارگرایی امکان ارزیابی اخلاقی تمامی سطوح معرفت را مطرح می سازد. نقد اصلی این نوشتار نیز به تعمیم اختیار به تمامی انواع معرفت است.