امروزه محدودیت های منابع انرژی، رشد چشمگیر مصرف آن و آثار مخربی که مصرف بالای انرژی بر محیط زیست تحمیل می کند، لزوم صرفه جویی و بهینه سازی مصرف انرژی را دو چندان کرده است. برای به حداقل رساندن وابستگی به انرژی، لازم است که ساختارهای نوآورانه ای با مصرف انرژی کمتر ساخته شوند. از آنجا که بیشترین میزان مصرف انرژی مربوط به بخش ساختمان است )حدود 40درصد) و بخش عمده آن صرف سرمایش، گرمایش و تهویه می شود، راهکارهای طراحی غیرفعال، کمک قابل توجهی به کاهش مصرف انرژی می کنند. یکی از روش های کاهش کل انرژی مورد نیاز، جایگزینی ساختمان های زیرزمینی با ساختمان های معمولی بالای سطح زمین است. این مطالعه به بررسی الگوی تبادل حرارت، دریافت و اتلاف گرما، برای شناسایی اصولی که باعث می شود یک ساختمان زیرزمینی به عنوان یک سیستم ذخیره انرژی عمل کند، می پردازد. استفاده از دیوارهای زیرزمینی در اعماق مختلف، تأثیری مستقیم بر میزان مصرف انرژی و محیط زیست دارد. در این پژوهش، دمای خاک در سه اقلیم تهران و یزد و تبریز با استفاده از یک مدل حرارتی محاسبه گردیده و سپس تجزیه و تحلیل جداگانه ای با استفاده از شبیه سازی در نرم افزار انرژی پلاس از یک ساختمان بالای سطح زمین و یک ساختمان زمین پناه با جبهه باز رو به جنوب در اعماق 1- متری تا 6- متری انجام می گیرد تا مشخص شود در اعماق مختلف، ساختمان به لحاظ مصرف انرژی چگونه رفتار می کند و در نهایت در کدام اقلیم عملکرد بهتری دارد. نتایج شبیه سازی نشان دادند که با توجه به پارامتر های خاک در نظر گرفته شده برای هر سه اقلیم، میزان صرفه جویی در مصرف انرژی در شهر یزد بیشتر از تهران و تبریز بوده است و به طور کلی، ساختمان های زیرزمینی در اقلیم گرم و خشک و در فصول گرم سال عملکرد بهتری دارند، تا جایی که بار سرمایشی را در بعضی از اعماق به صفر می رسانند.
نور روز یکی از عوامل پایداری انرژی محسوب می شود. علاوه بر اینکه دریافت نور خورشید تأثیر مثبت در کاهش مصرف انرژی دارد، می توان از دیگر ویژگی های نور روز همچون اثر مثبت بر روی سلامت باشندگان، مطلوبیت بصری، خلق فضای معماری ریتمیک وزیبا و همچنین ویژگی های مفهومی نور مانند ایجاد سایه، عمق، جدل بین داخل و خارج بنا، در جهت مطلوبیت فضا همچون معماری گذشته ایران بهره مند شد. به همین منظوربا توجه به وضعیت موجود مسکن شهر خرم آباد وبر اساس جهت گیری غالب ساختمان های مسکونی در مناطق جنوب شهر خرم آباد این سوال مطرح می شود که الگوی معماری حاکم شده برمسکن امروز این مناطق در شهر خرم آباد که شامل جهت گیری ساختمان ها، نوع نورگیر ها و چیدمان پلان ها است. دسترسی مناسب به نور روز را فرا هم کرده است؟ جهت یافتن پاسخ این سوال انتخاب نمونه های موردی موجود انجام شده است. روش کار به این صورت بوده که با استفاده از روش تحقیق میدانی و اندازه گیری دریافت های نور خورش ید در پلان های چهار نمونه موردی در منطقه مورد نظر به وس یله دستگاه سنجش روشنایی(لوکس متر) در چهار فصل س ال در زمان های مختلف روز و تحلیل ساختار و چیدمان پلان های معماری در راستای بهره گیری از نور روز پرداخته شده است. برای دستیابی به نتایج بهتر آنالیز داده ها در نرم افزار Excel، ترسیم نمودار های حاصل از این نتایج و مقایسه آنها با هم صورت گرفته که در پایان می توان به این نتایج دست یافت که جهت گیری ساختمان ها و تنوع نورگیر ها به درستی انجام شده است، ولی چیدمان پلان و ساختار طراحی آن نیاز به اصلاح و هدف گذاری بهتر در جهت اقلیمی دارد. با بهبود ساختار طراحی پلان های مسکونی در الگوی شهر خرم آباد می توان به معماری مناسب از لحاظ بهره گیری مطلوب از نور روز دست یافت.
سبک زندگی، اصطلاحی است که در بطن خود، مؤلفه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را م یپروراند، تأثیر عمیقی در الگوهای رفتاری و گرایش های ذهنی افراد جامعه داشته و تأثیر فراوانی در شک لگیری فضای سکونت دارد. این گفتمان مکا نگزینی و فضای سکونت در رابطه سبک زندگی به عنوان موضوعی جدید و قابل تأمل در چند دهه معاصر مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان در حوزه های مختلف علوم و م نجمله در عرصه معماری و شهرسازی بوده است. یکی از مصادیق و جلوه های تجلی سبک زندگی، کیفیت مکا نگزینی و فضای زیست بوده که به تبع آن معماری خان هها را تحت شعاع قرار داده است. هدف از تدوین این پژوهش میزان اثربخشی فرهنگ غرب در سبک زندگی مردم شهر همدان در دوره اواخل قاجار بوده و به تبع آن، میزان تأثیرگذاری آن را در عرصه معماری خانه ها بازنمایی کرده است. روش تحقیق پژوهش به لحاظ روش تحقیق، از نوع تحلیل تاریخی، تفسیری است. منابع اطلاعاتی پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده و روش انتخاب نمونه های میدانی بر اساس نمون هگیری هدفمند بوده است. جهت انتخاب نمونه ها تمامی خانه های مربوط به اواخر دوره قاجار که دارای اسناد مطالعاتی بوده و امکان مطالعات میدانی فراهم بود مورد بررسی قرار گرفت و از میان نمونه ها، شش خانه انتخاب شد که دارای بیشترین تحول در عرصه معماری، با توجه به تغییر سبک زندگی صورت گرفته بود. مبنای سنجش و گزینش نمون هها بر اساس بیشترین میزان تأثیرپذیری و تحول آنها در سه سطح کلان، میانی و خرد معماری انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده تغییرات سبک زندگی در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده که به تبع این تغییرات، معماری خان هها را تحت شعاع قرار داده است. این تغییرات در مرحله اول در معماری خانه های طبقه اعیانی و تجار به منصه ظهور رسیده است. بازنمایی تحول فضا در معماری این خان هها در قالب تحول در عرصه های کلان، میانی و خردفضا صورت گرفته است. در عرصه کلان فضا، سادگی فرم و حذف حیاط های چندگانه قابل ملاحظه است. در عرصه تحولات میانی ، تحول در سازماندهی فضای داخلی و توسعه و بسط فضای داخلی مطرح بوده و در عرصه خرد فضا، اهمیت نمادین برخی از عناصر معماری شامل ستون، پله، و تزیینات مورد توجه بوده است.
گرایش به کاربرد نماد ، نشانه و رمز همواره با نوع بشر همراه بوده است. دیرپا ترین آنها را در آثار انسان های نخستین که به دلایل تکنیکی بیشتر در قالب نقاشی های دیواری است دیده ایم و در جامعه ی امروزی دیگر کمتر بستری را می توان یافت که در آن نشانی از نمادها و نشانه ها نباشد زیرا که نماد و نشانه برای بروز و ظهور، بستری جز ذهن خلاق خالق خود نمی طلبد، . اما نشانه نیز به عنوان یکی از اقسام رابطه، برای برقراری ارتباط نیازمند جامعه ای پویا ست که طرف دوم این ارتباط اند. میزان کاربرد نماد و نشانه در جایگاه های مختلف و گستردگی و تنوع اقسام آن از جمله مواردی است که همواره بر پیچیدگی کشف معنای حقیقی آن افزوده است. و این شناخت نادرست همواره تگنای این ارتباط بوده است. مقاله در پاسخ به دو سوال نماد و نشانه چیست و جایگاه کاربرد آنها در معماری کجا ست؟و تفاوت کاربرد نماد و نشانه در دوره های صفوی و معاصر در چیست؟سعی بر آن دارد تا با اشاره به انواع نشانه و ارائه ی دسته بندی از جایگاه های کاربرد نماد و نشانه در آثار معماری، به بررسی تطبیقی آثار دو دوره ی معماری ایران بپردازد. در این راستا با استفاده از ترکیب روش های تحقیق استدلال منطقی و تفسیری- تاریخی به بحث پیرامون انواع نشانه، جایگاه های کاربرد آن در معماری و تحقیق در نمونه های موردی پرداخته شده است. در انتها با مقایسه ی دو دوره ی صفوی و معاصر به بررسی تفاوت ها و شباهت ها و روند کاربرد نماد و نشانه در بستر معماری خواهیم پرداخت.