در این مقاله به بررسی نظریه جاذبه مطرح شده توسط جناب آقای "شریف لطفی" پرداخته شده، که در کتابی با عنوان "روش نوین مبانی اجرای موسیقی" به چاپ رسیده است. شایان ذکر است که کتاب مذکور برگزیده بیست و یکمین دوره کتاب سال در جمهوری اسلامی ایران نیز می باشد. در ابتدا ایرادهای وارده به نظریه مذکور با توجه به قوانین ومحاسبات علمی، مطرح خواهد شد. سپس با توجه به توضیحات داده شده درمی یابیم، که نسبت بسامدی صداها در این کتاب نسبت به یکدیگر در (نظریه جاذبه) صحیح نیست. بنابراین به منظور محاسبه فاصله های موسیقایی متشکل از اصوات طبیعی که برای تشکیل گام ماژور (مد یُنی یَن) در میان اصوات هارمونیک ها وجود دارد، نظریه اصلاحی مطابق با اصول علمی مطرح می شود که مبنای آن فاصله های ملایم کامل مانند فاصله اُکتاو، پنجم درست و چهارم درست که از خوش صداترین فاصله های موسیقایی هستند، است تا با استفاده از نسبت بسامدی آنها ، و مقدار فاصله های دیگر مانند پرده های بزرگ،کوچک و بزرگ تر و نیم پرده های بزرگ و کوچک و ..... با استفاده از این نظریه به گونه علمی محاسبه شوند.
تاکنون به آثار میرزا آقا تبریزی، نمایشنامه نویس پیش گام، از دریچ? تاریخ تکاملی تئاتر ایران نگریسته شده است. اما این مقاله جنبه های روشنگرانه این متون از حیث حیات اجتماعی سال های پیش از مشروطه یادآور می شود و فراتر از آن، انقلابی بالقوه زیباشناختی را در آن می یابد. به این طریق، می کوشد در پیوندی میان جامعه شناسی و زیباشناسی بر اهمیت شناخت میان رشته ای تاکید بگذارد. تاکنون به آثار میرزا آقا تبریزی، نمایشنامه نویس پیش گام، از دریچ? تاریخ تکاملی تئاتر ایران نگریسته شده است. اما این مقاله جنبه های روشنگرانه این متون از حیث حیات اجتماعی سال های پیش از مشروطه یادآور می شود و فراتر از آن، انقلابی بالقوه زیباشناختی را در آن می یابد. به این طریق، می کوشد در پیوندی میان جامعه شناسی و زیباشناسی بر اهمیت شناخت میان رشته ای تاکید بگذارد.