فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرها و فضاهای عمومی شهری به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و نشاط هستند. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان و به خصوص جوانان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش ارائه، سنجش و ارزیابی شاخص های سرزندگی فضاهای شهری است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیلی- توصیفی، مطالعات رفتاری جوانان و شناخت نیازهای آنان، معیارهای سرزندگی فضاهای شهری در ارتباط با کیفیت زندگی جوانان، در چهار سطح دسته بندی و استخراج گردیده است. سپس، بر اساس معیارهای سطح چهارم به طراحی پرسشنامه بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت اقدام گردید. میانه نظری پاسخ ها در این تحقیق عدد سه در نظر گرفته شد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 101 پرسشنامه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین جوانان در خیابان نظر شرقی شهر اصفهان که یکی از فضاهای سرزنده شهر است، تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19استفاده شد. روش تحلیل این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی استوار بوده است. نتایج نشان از میانگین امتیاز 3.37 سرزندگی خیابان نظر شرقی بوده که بیشتر از میانه نظری است و سرزندگی این خیابان در حد خوب ارزیابی شده است. امتیاز بُعد سرزندگی اقتصادی خیابان نظر شرقی اصفهان با 4.43 بیشتر از امتیاز بُعد سرزندگی اجتماعی (3.14) و سرزندگی محیطی (3) است. با توجه به تحلیل های آماری اهمیت سرزندگی محیطی برای جوانان در خیابان نظر شرقی با 711/. = ß بیشتر از ابعاد سرزندگی اقتصادی و سرزندگی اجتماعی است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحصیلی دارای رابطه معنی داری با سرزندگی درک شده توسط جوانان است؛ به عبارتی با افزایش تحصیلات، درک سرزندگی فضای شهری نیز افزایش یافته است. در پایان با بحث پیرامون نقش سرزندگی فضاهای شهری در کیفیت زندگی جوانان، پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت سرزندگی فضای شهری ارائه گشته است.
بررسی ارتباط شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی با کیفیت دسترسی به خدمات شهری (مطالعه موردی: نواحی بافت فرسوده شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شاخص های خدمات شهری بر کیفیت زندگی شهروندان در بافت فرسوده شهر زاهدان انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شهروندان بالای 18 سال در بافت فرسوده شهر زاهدان است. روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای است و با استفاده از فرمول کوکران 390 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. اطلاعات با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامه ای استاندارد و محقق ساخته به دست آمده است که پایایی آن با آلفای کرونباخ (94/0=α) تأیید شد. برای آزمون فرضیه ها و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. همچنین برای وزن دهی داده ها از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و برای تحلیل دسترسی ها از تحلیل شبکه ای و تابع فازی استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد کهشهر زاهدانازلحاظارائهخدماتشهریبه شهروندانخودچندانموفقعملنکردهاست زیرا بیشترنواحی بافت فرسوده میانگین های کمتر از حد متوسط دارند. میانگین رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی بر اساس شاخص های دسترسی به خدمات شهری (41/2) و میانگین رضایتمندی از شاخص های ذهنی کیفیت زندگی (38/2) است که این مورد نارضایتی افراد ساکن در این نواحی را در پی داشته است. همچنین مقایسه شاخص های عینی و ذهنی دسترسی به خدمات شهری نشان می دهد که امتیاز نهایی شاخص های عینی (11/0) بیشتر از امتیاز نهایی شاخص های ذهنی (07/0) کیفیت زندگی در بافت فرسوده شهر زاهدان است.
پژوهشی بر توسعه یافتگی و نابرابری های آن در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در مناطق جغرافیایی است که از نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید. در نتیجه این سیاست، تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. برای ایجاد تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، بحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده و اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای شناخت نابرابری های اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی نواحیِ مختلف می باشد. هدف از تحقیق حاضر سنجش وضعیت توسعه یافتگی و نابرابری های آن در بین شهرستان های استان لرستان است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف توسعه ای و از سنخ تحقیقات توصیفی– تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در راستای انجام تحقیق از 15 شاخص در قالب 4 متغیر بهداشتی، کشاورزی، آموزشی و جمعیت بهره گرفته شده است و تکنیک اصلی پژوهش شاخص ناموزون موریس بوده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده ی عدم توزیع هماهنگ امکانات و خدمات در شهرستان های این استان می باشد. به شکلی که شهرستان های خرم اباد و بروجرد از لحاظ برخورداری از جمیع امکانات و خدمات با امتیاز 92.83 و 48.42 نسبت به دیگر شهرستان های استان در رتبه های نخست و شهرستان های پلدختر و کوهدشت با امتیاز 5.23 و 4.36 در رتبه های آخر قرار دارند. امکانات محیطی و محورهای توسعه و محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنایی عمده، نقش مؤثری در سطوح برخورداری شهرستان های استان دارد. در نهایت نیز با تأکید بر تقویت بخش های حاشیه ای استان به ویژه محور غربی استان، پیشنهادهایی جهت کاهش عدم تعادل توسعه در این منطقه ارائه شده است.
توزیع خدمات و امکانات شهری با رویکرد عدالت اجتماعی مورد شناسی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها بویژه در کشورهای در حال توسعه، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی نیازمند توجه به برقراری عدالت اجتماعی و فضایی در برخورداری مطلوب از خدمات و امکانات مختلف شهری هستند؛ اما موضوع خدمات رسانی نامناسب به مناطق و کاستی های موجود در تأمین این خدمات و امکانات با مفهوم عدالت در تضاد است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نحوه توزیع خدمات شهری در محلات شهر پیرانشهر است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی است و بدین منظور از مدل های AHP، میانگین نزدیک ترین همسایه، تکنیک TOPSISو مدل تحلیل شبکه بهره گرفته شده است. برای انجام این عملیات از نرم افزارهای ARC GIS، SuperDecisionاستفاده شدهاست. بدین صورت که نحوه توزیع خدمات شهری در سطح شهر نشان داده شد و محلات شهری از نظر میزان برخورداری سطح بندی شده ؛ سپس نتایج در قالب نمودار و نقشه GISترسیم گردیده اند. نتایج تحقیق بیانگر وجود نابرابری اجتماعی و فضایی به لحاظ برخورداری از خدمات شهری و تفاوت های چشم گیر بین محلات شهر پیرانشهر است؛ به گونه ای که برخوردارترین محله با درجه 58/0 فاصله زیادی با محروم ترین محله با درجه برخورداری 04/0 دارد.
سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی کاربری های آموزشی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان فیزیکی و جمعیتی شهر اردبیل در چند دهه اخیر موجب افزایش نیاز به امکانات و تسهیلات عمومی ازجمله تسهیلات آموزشی شده است. ناتوانی سیستم مدیریت شهری در برآوردن این نیازها، برهم خوردن نظام توزیع خدمات و توزیع نامتوازن مراکز آموزشی در سطح نواحی شهر اردبیل را در پی داشته که به شکل گیری محله هایی با دسترسی محدود به خدمات آموزشی و در نتیجه بی عدالتی فضایی منجر شده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پراکنش مکانی مراکز آموزشی شهر اردبیل، بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی آن و سنجش ارتباط توزیع فضایی مراکز آموزشی با میزان جمعیت نواحی و فاصله از هسته مرکزی شهر است. هدف پژوهش، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم بهره گرفته شده است. توابع میانگین نزدیک ترین همسایگی برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات و الگوی توزیع فضایی مراکز آموزشی و پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این تسهیلات استفاده شدند و با شاخص موران دومتغیره موجود در محیط نرم افزار GeoDa، خودهمبستگی فضایی متغیرهای جمعیت و فاصله از مراکز شهر در ارتباط با میزان پراکنش و تراکم مراکز آموزشی در سطح محدوده مطالعه شده مشخص شدند. یافته های تحقیق نشان می دهند که الگوی پراکنش مراکز آموزشی ابتدایی، دبیرستان، هنرستان و سایر مراکز به شکل خوشه ای و الگوی پراکنش مدارس راهنمایی از نوع تصادفی است. این وضعیت به تمرکز خوشه ای خدمات آموزشی در مرکز شهر و کمبود این خدمات در پیرامون منجر شده است، همچنین تمرکز خدمات آموزشی موجب مطلوبیت شعاع عملکردی مدارس در مرکز و نامطلوبی آن در نواحی پیرامونی شهر شده است. سنجش ارتباط بین توزیع مراکز آموزشی و میزان جمعیت نواحی نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و توجه نشدن به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع تسهیلات آموزشی را نشان می دهد. تحلیل ارتباط بین فاصله از هسته مرکزی شهر اردبیل و توزیع و تراکم مدارس خودهمبستگی فضایی منفی بین این دو متغیر را نشان می دهد یعنی با فاصله از هسته مرکزی شهر از تعداد مدارس کاسته می شود و در نواحی پیرامونی به صفر می رسد. در نتیجه، نابرابری فضایی در توزیع کاربری ها و مراکز آموزشی در سطح شهر اردبیل ملموس است و ناعدالتی فضایی حاکم بر نواحی مسکونی شهر اردبیل را نشان می دهد.
مقایسه تطبیقی و تحلیل کیفیت زندگی شهری در محله های جدید و قدیم (محله جدید ظفریه و محله قدیمی قطارچیان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسة کیفیت زندگی در دو بافت قدیمی (محلة قطارچیان) و جدید (محلة ظفریه) شهری سنندج و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر بهبود کیفیت زندگی در هردو بافت است. در این پژوهش، با تأکید بر بعد ذهنی کیفیت زندگی، میزان رضایتمندی ساکنان دو محله انتخابشده با استفاده از شاخص های کیفیت زندگی ارزیابی میشود. مدل نظری ارائه شده، براساس چارچوب دیدگاه تحقیقات تجربی و با توجه به میزان رضایتمندی بنا شده است. به منظور ساختاربندی و ایجاد درخت ارزش کیفیت زندگی، از روش کل به جزء (بالا به پایین) استفاده شده که در چهار سطح تنظیم شده است. برمبنای سنجه های سطح آخر، پرسشنامهای با 45 سؤال تدوین شد و کیفیت زندگی شهری، براساس طیف پنجگزینه ای لیکرت توسط ساکنان ارزیابی شد. میزان آزمون آلفای کرونباخ (91/0) نیز روایی پرسشنامه را تا حد زیادی تأیید می کند. اطلاعات استخراجشده از پرسشنامه، به روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره، آزمون تی و آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. براساس نتایج، فرضیة پژوهش مبنیبر مطلوب تربودن کیفیت زندگی در بافت جدید تأیید شد و میانگین امتیاز رضایتمندی ساکنان محلة قطارچیان (با میانگین 2/72) و محلة ظفریه (با میانگین 3/44)، میزان تفاوت رضایتمندی ساکنان دو محله را آشکار ساخت. در بررسی سایر فرضیهها، معناداری تأثیر دو عامل کیفیت محله و مسکن بر میزان رضایت از کیفیت زندگی، تأیید و معناداری تأثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی ساکنان بر میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی شان رد شد.
رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای نمونه موردی؛ محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه در سطح محلی و تلاش برای یافتن راهکارهای دموکراتیک در کشورهای توسعه یافته، سال هاست که بخش مهمی از مطالعات برنامه ریزی شهری را به خود اختصاص داده است، ازاین رو مطالعه جغرافیایی شهر با محور قرار دادن محلات شهری از اولویت های کاری برنامه ریزان شهری به شمار می رود. محله فهادان به عنوان هسته مرکزی شکل گیری شهر یزد، شکلی از همبستگی برمبنای سکونت بوده است که اکنون به دلیل عدم توجه به توسعه محله مذکور در گذار از سنت به مدرنیته دستخوش تغییر در ساخت و کیفیت روابط اجتماعی شده است. عدم اتکاء به سازوکارهای محلی، کاهش مشارکت مردم، و… تنها بخشی از پیامدهای عدم توجه به مسائل محله مذکور است. ازاین رو تبیین رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای می تواند به عنوان نقطه آغازین روند توسعه محله فهادان باشد. بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورداستفاده پرسشنامه است، که در نرم افزار SPSS و Amos مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مستقیم و معناداری بین شبکه اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. بنابر یافته های پژوهش میزان تأثیر شبکه اجتماعی بر توسعه محله ای 70/0 است. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در مؤلفه های مشارکت اجتماعی با ضریب (172/0=β)، کیفیت شبکه با ضریب (111/0=β)، مشارکت مدنی با ضریب (092/0 =β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با بهبود وضعیت شبکه اجتماعی، وضعیت مؤلفه های توسعه محله نیز بهبود می یابد
ارزیابی و اولویت بندی مناطق شهری براساس شاخص های شهر خلاق (نمونه ی موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه ای، تاپسیس، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل پرسشنامه استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مناطق پنج گانه ی شهر سنندج و شاخص های تحقیق شامل بیست ویک زیرشاخص شهر خلّاق در قالب چهار شاخص کلی است. نتایج به دست آمده از مدل ANP نشان می دهد معیار نوآوری با 063/0 بیشترین تأثیر را در حرکت یک منطقه به سمت منطقه ی خلاق در شهر سنندج دارد. در ای ن می ان، شاخص های تعداد محققان با 116/0 و تعداد اختراعات با 088/0 در تحقق شهرخلاق سنندج بیشترین نق ش را دارند. منطقه ی سه با میزان تاپسیس 9596/0 در رتبه ی اول و منطقه ی چهار با میزان تاپسیس 2851/0 در رتبه ی آخر از لحاظ سطح خلاقیت قرار گرفته اند. محاسبه ی رابطه ی مؤلفه های شهر خلّاق و وضعیت موجود این مؤلفه ها نشان می دهد که 7/63 درصد از تغییرات تحقق مناطق خلاق سنندج ناشی از بهبود و افزایش به کارگیری مؤلفه های شهرخلاق است. براساس تحلیل آماری پرسشنامه، شاخص سرمایه ی انسانی بیشترین تأثیر را با میزان (24/4) درصد و کیفیت زندگی با میزان (82/3) کمترین تأثیر را در حرکت یک منطقه به سمت منطقه ی خلاق در سنندج دارند.
بررسی تاثیر رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری در پایداری محیط زیست شهری، مورد مطالعه: منطقه 9 مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامین رضایت شهروندان و مشارکت آن ها در اداره شهر، یکی از اهداف اصلی نظام های مشارکت جو است. چون نارضایتی مردم، تعامل آنان با شهرداری را مشکل و حتی غیرممکن ساخته و ناپایداری محیطی را در پی دارد. به همین دلیل، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی در نظر داشته است تا عوامل موثر بر رضایت مندی از خدمات ارائه شده توسط شهرداری منطقه 9 شهر مشهد را تعیین نماید. بر اساس روش های متداول تعیین نمونه، حجم نمونه مورد مطالعه 200 نفر در نظر گرفته شده است. داده های مورد نیاز این بررسی، از طریق پرسشنامه که روایی و کارآیی آن تعیین شده بود، گردآوری شده و برای تحلیل از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره بهره برداری به عمل آمده است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین تمام متغیرهایی که وارد معادله شده اند، مدت اقامت در منطقه، میزان ارتباط با شهرداری، سن هنگام ورود به منطقه، فاصله محل سکونت تا خیابان اصلی و دریافت تبلیغات مستقیم، معنادار بوده و بیش تر ین تاتیر را بر رضایتمندی از خدمات ارائه شده داشته اند و در نتیجه فعالیت های محیطی شهرداری برای سنجش پایداری زیست محیطی در شهر مشهد مناسب بوده است. بنابراین، مسئولان باید ضمن تامین رضایتمندی مردم، این گونه فعالیت ها را توسعه دهند.
مطالعه تطبیقی سنجش توسعه یافتگی شاخص های فناوری اطلاعات (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات نقش مهمی در همه جنبه های زندگی ایفا می کند و شکل زندگی بشر را از جنبه های مختلف تغییر می دهد. این فناوری آثار بسیار زیادی در رسیدن به رفاه انسانی و بهبود کیفیت زندگی بر جای می گذارد. ضروری است فناوری اطلاعات با پذیرش قدرت فراوان آن در بهبود و اعتلای زندگی مردم و اینکه ابزاری است برای حل مشکلات و رسیدن به توسعه پایدار، محور راهبردهای توسعه قرار داده شود. از این رو، پژوهش حاضر جایگاه هر یک از شهرستان های استان فارس را از نظر داشتن شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات ارزیابی می کند. رویکرد حاکم بر پژوهش از نوع کمی - تحلیلی است. نتایج الگوهای استفاده شده نشان می دهند که خدمات ارتباطی در شهرستان های استان، متعادل و متوازن توزیع نشده اند. شاخص تمرکز نشان می دهد که بیشترین تمرکز خدمات ارتباطی در شهرستان شیراز است ونتایج الگوی امتیاز استاندارد نشان می دهند که شهرستان شیراز با شاخص ترکیبی 65/6 در رتبه نخست استان و در سطح وراتمرکز قرار دارد.
تحلیل شاخص ها و ابعاد توسعه پایدار محله ای در راستای ارتقای امنیت شهری (نمونه موردی: شهر شاهین دژ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مفهوم امنیت و روشهای ارتقای آن مقولهای است که به عنوان یکی از اولویت های اساسی معیارهای توسعه پایدار شهری محسوب میشود. مروری بر موضوع های مربوطه به وضوح نشان میدهد که کاهش امنیت در سطح فضاهای شهری میتواند پایداری شهر را تضعیف کند. در پژوهش پیشرو به بررسی ابعاد توسعه پایدار شهری با تأکید بر امنیت شهری، شناسایی معیارهای جرم خیز و کاهش آن براساس ابعاد پایداری پرداخته شده است. در این راستا، محله های شهر شاهین دژ با رویکرد شاخص های توسعه پایدار شهری مورد تحلیل قرارگرفته اند. بر مبنای نتایج حاصل از روش تاپسیس، در بین 38عامل مورد سنجش مؤلفههای رونق اقتصادی، افزایش اشتغال، افزایش مشارکت شهروندان بهترتیب در رتبه های اول تا سوم قرارگرفته اند که نشان از اهمیت بالای آنها در فرایند پایداری است. در سطح محله ها نیز باتوجهبه مؤلفه های مورد مطالعه محله9 با کسب امتیاز (0.9783) در جایگاه اول، محله13 با امتیاز کسب شده(0.02341) در رتبه دوم و درنهایت، محله8 با کسب امتیاز (0.02316) در جایگاه سوم قرارگرفتهاند که بهعنوان محلههای پایدار شناخته شده اند. همچنین، محله های 5، 10 و 1 به ترتیب در پایین ترین رتبه قراردارند. بنابراین، نتایج کلی پژوهش بیانگر آن است که با ایجاد امنیت ازطریق شاخص های توسعه پایدار در برابر جرم میتوان پایداری را در سطح محله ها تقویت کرد.
ارائه راهبرد های ارتقاء کیفیت محیطی در نوسازی بافت فرسوده فرحزاد با استفاده از روش تحلیل استراتژیک – سلسله مراتبی (SWOT-AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقا کیفیت های محیطی یکی از مهم ترین موضوعات مد نظر در طرح های توسعه شهری و مهم تر از آن پروژه های نوسازی بافت های فرسوده شهر می باشد. در نظر داشتن موضوع کیفیت محیطی برای مداخله در بافت های فرسوده سبب می شود، رویکردی نسبتا جامع به تمامی ابعاد فرسودگی در این بافت ها به دست آید. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون کیفیت های محیطی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت فرسوده فرحزاد بپردازد. هدف این پژوهش ارائه اصلی ترین راهبرد ها جهت ارتقا کیفیت محیطی بافت های فرسوده از جمله بافت فرسوده فرحزاد در مسیر نوسازی می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانه ای برای استخراج معیار ها بهره گرفته شده است. تحلیل معیار های کیفیت محیطی بدست آمده در بافت مورد بررسی، با استفاده از ماتریس SWOT انجام شده و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با ترکیب SWOT و AHP و با کمک نرم افزار Expert Choice محاسبه شده است. این پژوهش از نوع کیفی – کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در میان عوامل SWOT، نقاط ضعف بالاترین وزن را در ارتقا کیفیت محیطی دارا می باشد و در دسته بندی عوامل در قالب مولفه های کیفیت محیطی، مولفه عملکردی اولین اولویت را در ارتقا کیفیت محیطی داراست و پس از آن مولفه تجربی – زیبایی شناختی و زیست محیطی قرار دارند.
تحلیل نقش سرمایه گذاری در آموزش جهت تحقق توسعه پایدار؛ با تأکید ویژه بر آموزش محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایده توسعه پایدار از دل نگرانی های محیطزیستی و نقد توسعه اقتصادی و صنعتی پدید آمد و آرمان آن حفظ منابع برای همه نسل ها در کنار رفع نیازهای نسل کنونی است. توسعه پایدار نیازمند تغییرات وسیعی در زندگی جوامع در همه سطوح است. این تغییر نیازمند مشارکت مردم و جامعه مدنی است و لازمه آن نیز آگاهی و آموزش مردم درباره توسعه پایدار است. آموزش، زیربنای توسعه جهان نوین است و بدون دستیابی به آموزش و ایجاد آگاهی همگانی در انسان ها توسعه پایدار از شعاری سطحی و عوامانه فراتر نخواهد رفت. هدف این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی از نوع تحلیل اسنادی به انجام رسیده، تبیین و تحلیل اثر آموزش و به ویژه آموزش محیط زیست بر توسعه پایدار است. یافته ها حاکی از آن است که توسعه پایدار و همه جانبه، از بستر نیروی انسانی می گذرد و پیش شرط رخداد و تداوم هر توسعه و تحولی، سرمایه گذاری در نیروی انسانی از طریق آموزش و به ویژه آموزش محیط زیست است که به منزله رکن و هسته اصلی و محوری هر جامعه ای می_باشد؛ پس با توجه به اینکه آموزش یکی از مؤثرترین مؤلفه ها تأثیرگذار بر توسعه پایدار هر کشور است، انجام اقداماتی وسیع، همه جانبه، مستمر و فراگیر در جهت افزایش آگاهی ها محیطزیستی جامعه امری ضروری به نظر می رسد. نگاه اقتصادی به مقوله آموزش از منظر سرمایه گذاری بر اساس استانداردهای بانک جهانی و تبیین نقش آن در توسعه پایدار، نوآوری این مقاله می باشد.
ارزیابی و اولویت بندی شاخص های توسعه پایدار شهری با استفاده از مدل تحلیل شبکه ANP مورد شناسی: مناطق شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار یکی از جامع ترین مفاهیم در دهه های اخیر است. این واژه در مفهوم گسترده آن به معنی اداره و بهره برداری صحیح و کارا از منابع مالی، نیروی انسانی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب است که با به کارگیری امکانات فنی، ساختار و تشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسل امروز و آینده به طور رضایت بخش امکان پذیر می شود؛ پس می توان گفت، توسعه پایدار یک اصل سازمان دهنده برای زندگی انسان است. در این راستا، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و اولویت بندی شاخص های توسعه پایدار شهری در مناطق شهر زنجان و ارائه راهکارهایی به منظور توسعه پایدار شهری در این شهر است. در پژوهش حاضر، روش تحقیق براساس نوع هدف، کاربردی و براساس نوع روش، توصیفی- تحلیلی است؛ بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع و ارائه مدل شبکه ای پژوهش، از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی استفاده گردیده است. همچنین به منظور ارزیابی و اولویت بندی شاخص های ارائه شده از روش فرایند تحلیل شبکه های (ANP) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق چهارگانه شهر زنجان از لحاظ میزان برخورداری از شاخص های منتخب توسعه متفاوت بوده، همچنین بین شاخص های منتخب و روند توسعه پایدار در شهر زنجان رابطه معناداری وجود دارد. از میان شاخص های مورد بررسی، «شاخص اقتصادی با امتیاز 330381/0» و «کالبدی با امتیاز 283131/0» بیشترین سهم را در توسعه پایدار شهری در مناطق شهر زنجان ایفا می کنند. سایر شاخص ها به مراتب تأثیر مستقیمی بر روند توسعه پایدار مناطق چهارگانه شهر زنجان داشته اند.
بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط زندگی مورد شناسی: قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قائم شهر از لحاظ کیفیت محیط دچار مشکلاتی در زمینه های دسترسی، تراکم و ترافیک، بهداشت، زیبایی، سرزندگی و غیره است. دراین مقاله، به بررسی میزان رضایتمندی شهروندان قائم شهر از کیفیت محیط زندگی پرداخته شده است. در این راستا، روش ها و شاخص های مرتبط با کیفیت محیط مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً شاخص های اثر محور مبتنی بر رضایتمندی شهروندان و روش HMR در جهت رسیدن به اهداف تعریف شده انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری همچون تحلیل عاملی، آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی چند متغیره انجام شده است. جامعه نمونه از جمعیت 172000 نفری شهر مورد مطالعه، 323 نفر انتخاب شد و پرسشنامه بین آنان توزیع گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه معناداری بین برخی از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی نظیر میزان تحصیلات، سن و درآمد با رضایتمندی از کیفیت محیط وجود داشته و بین عوامل تأهل، جنسیت و شغل با رضایتمندی از کیفیت محیط رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین بررسی میزان همبستگی بین متغیرهای کالبدی و محیطی با رضایتمندی از کیفیت محیط نشان داد که متغیرهای کالبدی (مدت زمان اقامت در محله) با رضایتمندی، رابطه معنی داری وجود داشته و بین متغیرهای محیطی (صدا، بو، آلودگی و زباله) با رضایتمندی، رابطه معنی داری وجود ندارد.
تحلیلی بر زیست پذیری شهری با تاکید بر شاخص امنیت و پایداری (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای گوناگونی برای حل مسائل و مشکلات موجود در شهرها مطرح و به کار گرفته شده اند که برخی از آنها شامل زیست پذیری، شهر هوشمند، شهر ایده آل، شهر تاب آور، شهر دوستدار کودک، شهر دوستدار سالمند، شهر یادگیرنده، شهر خلاق، شهر امن است. عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آن ها می توان به حضور مردم، کاربری مختلط، مسکن، ایمنی و امنیت، حس تعلق، کارایی و محیط زیست اشاره کرد. نرخ جرم و جنایت (واقعی) و ترس از جرم (درک) یک رابطه علّی با بسیاری از نتایج سلامت و تندرستی دارد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تأکید بر شاخص امنیت و پایداری می باشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های مربوط به وضعیت هر کدام از زیر شاخص های غینی براساس محدوده مناطق کلانشهر مشهد ترسیم گردیده است. برای شاخص ذهنی که دارای ۷ گویه است، از پرسشنامه استفاده گردید. حجم نمونه در کل مناطق شهر مشهد برابر با ۴۰۲ نفر بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد منطقه ۱۱ کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص امنیت و پایداری می باشد. پس از منطقه ۱۱، مناطق ۱۰ و ۹ به لحاظ امنیت و پایداری دارای بهترین شرایط هستند. بدترین منطقه هم به لحاظ امنیت و پایداری، به ترتیب مناطق ۳، ۴ و ۶ است. حدود ۴۰ درصد مناطق شهر مشهد در سطح بحرانی امنیت و پایداری به لحاظ زیست پذیری شهری قرار دارند.
بررسی و مقایسه ابعاد توانمندسازی در بین محلاّت شهری (مطالعه موردی: محلّه پشت مشهد بالا و محلّه طاهر و منصور شهر کاشان)
حوزههای تخصصی:
مفهوم توانمندسازی در ابعاد متفاوت به معنای تقسیم مسئولیت و قدرت به رده های مختلف اجتماعی و مبارزه با بی قدرتی و افزایش مشارکت است. با توجه به اهمیّت مبحث توانمندی در توسعه شهری در پژوهش حاضر توانمندی در ابعاد اجتماعی و کالبدی در رویکردی مقایسه ای بین دو محلّه پشت مشهد بالا و محلّه طاهر و منصور شهر کاشان مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است و در ادامه راهبردهایی برای بهبود آن ارائه شده است. اطلاعات مورد نیاز با ابزار پرسشنامه گردآوری و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 380 نفر محاسبه شده است. یافته ها با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. برای انجام تحلیل های آماری و پاسخگویی به فرضیات پژوهش از فراوانی، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون تی زوجی، ضریب همبستگی پیرسون و برای مدل سازی از تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان دهنده آن است دو محلّه پشت مشهد بالا و طاهر و منصور شهر کاشان در ابعاد اجتماعی و کالبدی توانمندسازی با یکدیگر تفاوت معناداری دارند. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری بیان می کند در بُعد اجتماعی عامل اعتماد و مشارکت ساکنان، با 0.77 بیشترین بار عاملی را دارا است و بیشتر از سایر عوامل بر توانمندسازی اجتماعی ساکنان محلاّت مورد بررسی اثر گذار بوده است. در بُعد کالبدی نیز عامل رضایت کالبدی بیشترین بار عاملی را با 0.72 به خود اختصاص داده است و بیش از سایر متغیرهای مورد بررسی با توانمندی کالبدی همبستگی داشته است؛ همچنین، نتایج حاصل از کاربرد ضریب همبستگی پیرسون، نشان از ارتباط مثبت و معنادار توانمندسازی کالبدی و توانمندسازی اجتماعی در سطح اطمینان 99 درصد دارد. بررسی مقایسه ای بین ابعاد توانمندی کالبدی و اجتماعی با استفاده از آزمون تی بیان کننده آن است میزان توانمندی کالبدی در بین ساکنان محلّه طاهر و منصور بالاتر از میزان آن در محلّه پشت مشهد بالا بوده است؛ همچنین، ساکنان محلّه طاهر و منصور نسبت به محلّه پشت مشهد بالا از توانمندی اجتماعی بیشتری برخوردار هستند.
تحلیل پایداری شهر بروجرد در مقایسه با نقاط شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع شهری، در چند دهه ی معاصر در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، محیطی و ... زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. مطرح شدن توسعه پایدار به عنوان شعار اصلی هزاره سوم نیز ناشی از اثرات شهرها بر گستره ی زیست کره و ابعاد مختلف زندگی انسانی است. در همین راستا، شهر بروجرد به عنوان یکی از شهرهای میانی در غرب کشور، جهت بررسی وجود نماگر های توسعه پایدار در آن مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی نماگر های توسعه پایدار شهری در شهر بروجرد در مقایسه با نقاط شهری کشور می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، به لحاظ هدف شناختی بوده و از نظر ماهیت، تحلیلی- مقایسه ای می باشد ؛ روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. جهت سنجش میزان توسعه، ابتدا مفهوم توسعه پایدار در چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی- کالبدی و 44 نماگر با توجه به اتفاق آرای کارشناسان مشخص گردید، سپس داده های مورد نیاز در دو سطح شهر بروجرد و نقاط شهری کشور گردآوری شده و با استفاده از روش آزمون Sign و به کمک نرم افزار آماری Spss تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین شهر بروجرد و نقاط شهری کشور از نظر نماگر های اجتماعی، نهادی- کالبدی تفاوتی وجود ندارد. اما از نظر نماگر های اقتصادی و زیست- محیطی دارای تفاوت معنادار بوده و وضعیت اقتصادی بدتر و وضعیت زیست محیطی بهتری دارد. از سوی دیگر با در نظر گرفتن مجموع نماگر ها، وضعیت پایداری شهر بروجرد در کل؛ تقریباً همسان با وضعیت پایداری کشور است.
تحلیلی بر رشد سریع شهرنشینی و کیفیت زندگی درکلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش مهاجرت به اهواز (به دنبال اجرای سیاست اصلاحات ارضی، افزایش قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای نفتی به اهواز به عنوان مرکز استان، گسترش روز افزون صنایع گوناگون، افزایش اهمیت سیاسی و اداری این شهر، جنگ تحمیلی و...)، باعث رشد سریع شهرنشینی در اهواز گردید. رشد سریع شهرنشینی در اهواز، مسائل و مشکلاتی را در رابطه با کیفیت زندگی به وجود آورده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل شاخص های منتخب کیفیت زندگی در شهر اهواز و به صورت موردی در سطح محلات کیانپارس، گلستان و عامری صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نظری- کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و EXCEL، داده ها و اطلاعات به دست آمده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو سطح کیفی و کمّی حاصل شد. یافته های کیفی نشان می دهد، پیدایش و گسترش حجم بالای مناطق حاشیه نشین (حدود 40 درصد وسعت شهر اهواز)، نابرابری و عدم تعادل در تخصیص امکانات و سرانه های شهری و گسترش مشکلات زیست محیطی از مهم ترین پیامدهای رشد سریع شهرنشینی در کیفیت زندگی شهر اهواز بوده است. بر اساس یافته های کمّی نیز از لحاظ رضایتمندی و سطح کیفیت زندگی، از نظر شاخص های منتخب اشتغال، درآمد، حمل و نقل، مسکن، آموزش، بهداشت و سلامت، امنیت، اوقات فراغت، وابستگی و تعلق به محله و ICT، محله کیانپارس با بالاترین سطح کیفیت زندگی به عنوان محله برتر، محله گلستان به عنوان محله متوسط و محله عامری نیز به عنوان محله دارای پایین ترین سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی مشخص شدند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت شهر نشینی سریع و لجام گسیخته در این شهر، بسیاری از فرصت ها را برای ارتقاء کیفیت زندگی به شدت محدود و در محیط های مختلف شهری ناموزون و نامتعادل نموده است. بر اساس یافته های تحقیق، راهکارهای مناسب نیز ارائه گردیده است.
تحلیلی بر نقش اطلاع رسانی در تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و تنوع زندگی اجتماعی و جمعی افراد و مهمتر از همه، طی مسیر توسعه و تعالی برای هر جامعه ای که شرایط آن نهادینه کردن ارزش های مشترک را ایجاب می کند، سبب شده سرنوشت انسان ها به دلیل عدم بهره مندی از اطلاعات و آموزش های لازم در خصوص نحوه چگونه زیستن در کنار یکدیگر و رعایت اعتدال در زندگی، با بحران های جدی مواجه شود. رویکرد نوین به مقوله توسعه نظام های اجتماعی برای قرن 21، حرکت به سمت یک جامعه مبتنی بر دانایی به عنوان محرک تحولات اقتصادی و اجتماعی است. در جوامع کنونی، خوب زیستن و اعتدال در زندگی، نیاز به آموزش روزبه روز دارد که از نظام های آموزش رسمی و غیررسمی آغاز و با آموزش های مداوم و مستمر، به صورت اطلاع رسانی های عمومی تداوم می یابد و بررسی این مهم همواره مورد توجه برنامه ریزان یک جامعه قرار دارد. لذا این پژوهش با هدف شناخت موضوعات اطلاع رسانی شهری، به بررسی شرایط موجود و مورد انتظار موضوعات اطلاع رسانی متخصصان در شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور پرسشنامه هایی تهیه و در اختیار شهروندان و متخصصان قرار گرفته و از بررسی و تحلیل آنها به کمک تکنیک TOPSIS موضوعات اطلاع رسانی مورد نیاز، مشخص و اولویت بندی شده اند. نتایج نشان داد که در شرایط موجود بیشترین اطلاع رسانی در حوزه مهارتی و کمترین اطلاع رسانی در حوزه نگرشی شهروندان صورت گرفته و برای رسیدن به توسعه پایدار بایستی به اطلاع رسانی در زمینه ایجاد اتحاد و همبستگی اجتماعی و ایجاد زیرساخت های فرهنگی همت گمارد.