در این مقاله تلاش گردیده به طور اجمالی در خصوص سیر تحول هنر تصویرسازی ((Illustration در صدر اسلام و علل افت و خیز آن در آن دوره بیان شود؛ انبوه آثار تصویرسازی شده به دست آمده درطول تاریخ دین مبین اسلام، و بیان مطالب مختلف ضد و نقیض در باب حرمت یا عدم حرمت آن لزوم بررسی مکرر موضوع را می طلبد. در حال حاضر علیرغم وجود مباحث استدلالی و نیز فتاوای دینی مثبت در خصوص لزوم بهره گیری از شیوه های مختلف هنری جهت تنویر افکار عمومی، در خصوص حقایق تاریخی اسلام و نیز بیان مفاهیم علمی، ادبی و اجتماعی، شاهد اظهار نظر تعداد اندکی از افرادی هستیم که همواره از دین پدیده ای سخت و غامض می سازند و جامعه اسلامی را نسبت به شیوه های مفید و مؤثر به شک و تردید می اندازند.
در این مقاله، روند شکل گیری عکاسی در ایران از دوره قاجار تا دوران معاصر به ایجاز و اختصار مرور می شود. در این بررسی فشرده و مختصر، تأکید برروی عکاسی خلاق است و سایر حیطه های کاربردی عکاسی همچون عکاسی خبری، تبلیغاتی و فتوژورنالیسم مورد نظر نبوده اند. همچنین به اجمال درخصوص نکات بارز و تأثیرگذار بر عکاسی ایران اشارات کوتاه و گذرایی می شود از جمله: آموزش عکاسی در دارالفنون و دانشگاه های ایران، اولین نمایشگاه های عکس، انقلاب اسلامی؛ جنگ و تأثیر آن بر عکاسی و بالاخره ذکر نام برخی از عکاسان فعال در حیطه عکاسی خلاق از دهه 40 تا زمان حال. عکاسی که کمتر از سه سال پس از ابداع آن در فرانسه، به ایران راه یافته بود، پس از حدود سه دهه از دربار ناصری خارج شد و در میان سایر اقشار جامعهءآن روز ایران رواج یافت . اقبال روز افزون بعدی به عکاسی با انقلاب، جنگ تحمیلی و نوگشائی رشتهء عکاسی در دانشگاه های ایران صورت پذیرفت .
در بناهای دوره سلجوقی وایلخانی دو نوع تزیین اساسی دیده می شود: تزیین آجری و تزیین گچبری. توپی گچی ته آجری زینتی است که با استفاده از گچ و آجر به وجود می آید؛ اما نه در رده تزیینات گچی قرار می گیرد و نه در زمره تزیینات آجری. آرایه ای است قائم به ذات، با پشتوانه بصری قوی که با سادگی ابتدایی و هماهنگی چشم نواز ساختمان را از بند تزیینات پیچیده و رمز آلود جدا ساخته، نوعی رهایی و آزادی در ترکیب تزیینات بنا به وجود می آورد. علت اصلی ایجاد توپی های گچی علاوه بر مباحث زیباشناختی اعتماد معماران و اساتید زمان صفویه به پاتین روی آجرها که ماده سخت نگهدارنده بدنه آجری و عدم تراش این پاتین و کاربرد بند کشی های گچی به خاطر پوشاندن عیوب آجرها و جلوگیری از همان تراش در از بین بردن پاتین آجر بوده است .
نگاره های ایرانی در کنار متون ادب فارسی، بخشی ارزشمند در هنر ایران به شمار می آیند. در بررسی این نگاره ها، به نگاهی هماهنگ و متقابل میان متون ادبی و نگاره های ترسیم شده برمی خوریم که از ویژگی های غیر قابل انکار نقاشی سنتی ایرانی است. نزدیکی میان هنر و ادبیات سبب ایجاد وجوه مشترکی میان این دو شیوه ی بیانی شده است. چگونگی بهره گیری نگارگر از دستاوردهای ادبی در اثر خود – از جمله نمادهای ادبی – یکی از ویژگی های شاخص نقاشی سنتی ایرانی است که برخی از آن ها از قدرت القایی بالاتری برخوردار بوده و در نگاره ها و متون حضور بارزتری دارند. در این مقاله، سعی شده است برخی از این نمادهای مشترک شناسایی گردند وبه بازخوانی دو نمونه ازنگاره های عاشقانه در نگارگری سنتی ایران با عنوان: " فرهاد ، شیرین و اسبش را بر روی دوش حمل می کند." و" دیدار شیرین و فرهاد در کوه بیستون". به عنوان شاهد مثال، پرداخته شود. نوع برخورد نگارگر و تاثیر او از متن ادبی و نمادهای کلامی و همچنین چگونگی ورود این نمادها در نگاره ها و میزان شباهت آن ها با همتای ادبی خود، دراین مقاله، مد نظر بوده است.