مخاطرات طبیعی یک چالش عمده در نواحی روستایی است و کنترل آن در روستا از اهمیت زیادی برخوردار است. در این میان، روش های بومی راهکار مناسبی برای مدیریت بحران است. مطالعه پیشینه مدیریت مخاطرات طبیعی نشان می دهد که امروزه رویکرد واکنش به مخاطرات به عنوان یک ساختار دستوری- کنترلی، متمرکز و تکنولوژی محور جای خود را به رویکرد جدیدی به نام مدیریت اجتماع محور داده که به فرهنگ ها، ظرفیت ها و دانش های جوامع محلی توجه دارد. تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به فرضیه زیر است: دانش بومی در مقایسه با دانش نوین سهم بیشتری نسبت به کاهش آسیب پذیری محیطی (سرما و یخبندان، خشکسالی) در دهستان شیزر داشته است. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و به شیوه پیمایشی است. شیوه های گرد آوری اطلاعات شامل روش های کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) است. تعداد کل روستاهای این بخش 13روستا می باشد که از این تعداد 9روستا به صورت تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از روش نمونه گیری کوکران و ضریب اطمینان 95% و دقت احتمال 0.09 حجم نمونه 90 نفر محاسبه شده است که همگی از گروه سنی 50 سال به بالا انتخاب شدند و برای آزمون فرضیات از نرم افزار SPSS و آزمون F فیشر استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین اثربخشی دانش بومی و نوین در کاهش آسیب پذیری مخاطرات طبیعی وجود دارد و دانش بومی سهم بیشتری در مدیریت مخاطرات طبیعی در نواحی روستایی داشته است.
مرز به عنوان پدیده ای پویا، یکی از موضوعات بنیادی مطالعات جغرافیای سیاسی به شمار می رود. در گذشته، بیشتر مطالعات مرزی، تقریباً به طور انحصاری بر حکومت ها متمرکز بودند، اما امروزه مرز، خطی قلمداد می شود که مقیاس های فضایی و اجتماعی متنوع را از یکدیگر جدا می کند. درواقع، بیشتر پژوهش های کنونی در جغرافیای انتقادی، بازتاب دهندة گرایش مجدد به وجود مرز است. در این مطالعات، مرزها به عنوان سازه های اجتماعی پویا درک می شوند. چنین آثاری، حول محور جدال و مناظره ای بین ایستایی و تغییر، ثبات و پویایی درباره موضوع «تحدید حدود فضایی» تولید و بازتولید اجتماعی مرزها سازماندهی شده اند. با توجه به دگرگونی های جهان امروز و نیز وجود خلأ ادبیات نظری درباره مرز و تحولات آن در حوزه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، ضرورت انجام دادن این پژوهش کاملاً احساس می شود. این تحقیق، بنیادی- نظری است و به روش تحلیلی، به بررسی دیدگاه ها و موضوعات نوظهور در مطالعات مرزی می پردازد. نتایج نشان می دهد جهان سرشار از مرزهای مختلف است و امروزه مرزها نه تنها در اطراف حاکمیت های سرزمینی حکومت ها، بلکه در اطراف ملت ها، گروه ها، مذاهب و افراد نیز کشیده شده اند. از این رو، مطالعه مرز مستلزم وجود دیدگاهی سلسله مراتبی و چندبعدی است.