فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه مرز موجود بین گرایشات علمی برداشته شده و علوم مختلف به دلیل پیچیدگی و بار علمی زیاد در یکدیگر ادغام شده و یا مکمل هم گشته اند .حسابداری در قرن حاضر بر خلاف گذشته ،دانشی توصیفی –تحلیلی است که معاملات و رویدادهای دارای اثر مالی بر واحدهای اقتصادی را توصیف و تحلیل می کند .در جهان امروز رد پای رفتار انسانی در تهیه و ارائه گزارش های مالی ثابت شده است .نمونه این رفتارها ،رفتار های سیاسی مدیران است .ریشه اصلی آن نیز تضاد منافع موجود بین مدیران و استفاده کنندگان برون سازمانی از اطلاعات مالی است که از تئوری نمایندگی سرچشمه می گیرد . .تصمیمات گرفته شده توسط مدیران لزوما با خواسته ها و آرزوهای سهامداران منطبق نیست. هر طرف برای این که عاقلانه رفتار کنند اقداماتی را انجام می دهد که برای خودش منتفع سودمند باشد، بی آنکه لزوما نفع طرف دیگر را به حساب آورد. رفتار سیاسی در جایی که مدیران با مسائل مالی روبرو می شوند ، بیشتر نمود پیدا می کند ، مسئله اینجاست که محاسبه و مدیریت سود یک امر مجازی ، ولی قدرت سیاسی و رفتار سیاسی یک واقعیت است . بنابراین می توان انتظار داشت رفتارهای سیاسی مدیران در اطلاعات مالی گزارش شده توسط آنها منعکس گردد. در این مقاله ابتدا نظریه های مربوط به مدیریت سود و هموار سازی سود را توضیح داده ، سپس رفتارسیاسی مدیران و عوامل موثر بر آن را شرح داده و در نهایت با ایجاد یک مدل ترکیبی عواملی که در مدیریت سود و رفتار سیاسی مدیران نقش دارند را ارائه می شود .
پویایی اطلاعات حسابداری در ارزشگذاری سهام: تحلیلی براساس صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروه های صنعتی، تعاملات درون گروهی و برون گروهی دارند. در این مطالعه برای بررسی پویایی خطی اطلاعات، از دوازده گروه صنعتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شد. از دو معیار اندازه گیری محافظه کاری شامل معیار «نسبت جمع قیمت به جمع ارزش دفتری سهام» و «نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری» استفاده شده است. برای اصلاح آثار عوامل خاص در صنعت، این نسبت روند زدایی شد و همچنین جهت کنترل آثار هر صنعت، تورم و عوامل مؤثر بر شاخص های صنایع مختلف در دوره های زمانی مورد مطالعه از دو معیار- میانگین سالیانه تفاضل ارزش بازار و ارزش دفتری و شاخص هر صنعت- استفاده شد. نتایج تحلیل صنعت نشان می دهد که معیار «نسبت جمع قیمت به جمع ارزش دفتری» دارای همبستگی قوی می باشد و در نقطه مقابل با به کارگیری میانگین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری روند زدایی شده نتایج همبستگی قوی تر می شود. درنهایت استانداردکردن متغیرها براساس شاخص هر صنعت در مقایسه با استاندارد کردن براساس میانگین سالیانه تفاضل ارزش بازار و ارزش دفتری منجر به نتایج قوی تری در ضرایب مدل های ارزش گذاری براساس صنعت می شود. بنابراین برای ارزیابی و تحلیل پویایی خطی اطلاعات در گروه های صنعتی به همراه گنجاندن عوامل محیطی همچون، سیاست های محافظه کاری در حسابداری، نوع صنعت، شاخص های بازار بورس، نرخ هزینه سرمایه، نرخ تورم، سیاست های توزیع سود نقدی، ارزش دفتری و قیمت های گذشته و حال اوراق بهادار می توان مدل های ارزش گذاری مبتنی بر سود باقیمانده را به کار رفت.
رابطه تامین مالی شرکت از طریق بدهی ها با کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین ویژگی های شرکت و اولویت مدیران برای گزینش آستانه سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت سود و دستیابی به آستانه سودها، از دیرباز مورد توجه گروه های مختلف بوده است. مطالعات قبلی در رابطه با اهمیت سه آستانه سودی که مدیران برای دستیابی به آن تلاش می کنند، نتایج نامشخصی فراهم کردند. این سه آستانه شامل اجتناب از زیان، اجتناب از کاهش سود و اجتناب از سود غیرمنتظره منفی است. هدف این مطالعه، بررسی این موضوع است که آیا ویژگی های خاص شرکت، اولویت های مدیریت را در رابطه با آستانه سودها تحت تاثیر قرار می دهد؟ برای این منظور، سه مدل لجیت برآورد شد تا رابطه بین ویژگی های شرکت و ادراک مدیران از اهمیت هر آستانه بررسی شود. دوره مورد بررسی در این پژوهش سال های بین 1385 تا 1389 و نمونه مورد بررسی شامل 104 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های خاص شرکت ها بر گزینش این سه آستانه توسط مدیریت اثرگذار است. شرکت های با اندازه بزرگ برای اجتناب از گزارش زیان، شرکت های با رشد بالا برای اجتناب از کاهش سود و شرکت های با حجم معامله بالا برای اجتناب از سود غیرمنتظره منفی و اجتناب از کاهش سود بسیار مستعد هستند.
اعلان سودهای فصلی و نقدشوندگی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ، تاثیر اعلان سودهای فصلی بر نقدشوندگی سهام بررسی شده است. در این تحقیق، از نسبت مؤثر شکاف بین قیمت عرضه و قیمت تقاضا به عنوان معیار نقدشوندگی بازار استفاده شده است. بر مبنای مدل بازار، میزان نسبت شکاف مؤثر غیرعادی قیمت عرضه و قیمت تقاضا و میانگین غیرعادی انباشته آن، در بازه زمانی 20 روز قبل تا 20 روز پس از اعلان و بازه زمانی 10 روز قبل تا 10 روز پس از اعلان سود فصلی بررسی شده است. نمونه مورد بررسی شامل 555 مورد اعلان سود فصلی شرکتها در طول سالهای1387-1384 است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که در طول دوره مورد مطالعه، پس از اعلانهای سود فصلی نقدشوندگی سهام افزایش قابل ملاحظهای نداشته است.
نوسان پذیری سود و پیش بینی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر نوسان های سود و اجزای درونی آن (نوسان های اقلام تعهدی سرمایه در گردش، نوسان های وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی، استهلاک و سایر اقلام تعهدی سرمایه در گردش) بر دقت سود پیش بینی شده توسط مدیران می پردازد. نمونه آماری این پژوهش شامل داده های 72 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال 1387تا انتهای سال 1392می باشد. بدین منظور از مدل پیش بینی سود ساده دیچو و تانگ و مدل پیش بینی سود تفکیک شده به اجزای درونی خود که توسط کولین و گولی ارائه شد، استفاده گردید. برای دستیابی به نتایج پژوهش، مدل به صورت مقطعی برآورد گردید و سپس با استفاده از آزمون دو دامنه ای و نسبت بین دو متغیر مستقل، وضعیت پایداری متغیرها طی دوره مورد آزمون بررسی شد. شواهد حاکی از پایداری متغیر سود طی دوره سالانه می باشد، در حالی که سایر اجزای درونی سود در دوره های شش ماهه و دوره های سالانه پایدار نبوده و منجر به نوسان سود و کاهش دقت سود پیش بینی شده می گردند.
مدیریت سود به منظور دستیابی به نقاط مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشهای پیشین نشان دادهاند که مدیران تمایل دارند اولین رقم سود گزارش شده شرکت را به سمت بالا گرد کنند.براساس این پژوهشها، وقوع این رفتار به علت وجود پدیده روانی "" 199تومانی"" است که براساس آن کالایی که اولین رقم سمت چپ آن کوچکتر باشد، به طور غیرعادی ارزانتر ارزیابی میشود. در این پژوهش تلاش شد تا مشخص شود که آیا مدیران شرکتهای ایرانی پذیرفته شده در بورس نیز به این رفتار دست میزنند؟ وآیا وقوع این رفتار با ویژگیهای اندازه ،میزان بدهی و سطح عملکرد عملیاتی شرکت؛رابطه دارد؟ هدف از این پژوهش، مقایسه توزیع مشاهده شده با توزیع مورد انتظار در دومین رقم سمت چپ سودهای گزارش شده شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.این پژوهش شامل بررسی اطلاعات مربوط به صورتهای مالی 245 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال 1387و اطلاعات صورتهای مالی همان شرکتها در بازه زمانی 1388- 1377 است. برای این پژوهش، دو فرضیه طراحی و با استفاده از توزیع بنفورد ( Benford's Distribution )،به عنوان توزیع مورد انتظار، آزمون شد. نتایج این پژوهش بیان میکند که مدیران شرکتهای ایرانی تمایل ندارند در زمان مواجهه با عدد بزرگی مانند نه در دومین رقم سمت چپ سود، با هدف افزایش یک واحدی اولین رقم آن، سود عملیاتی را به سمت بالا گرد کنند؛در حالی که بررسی این پدیده در ارتباط با سود خالص شرکتها، نتایج مربوطتری ارائه میکند. بهعلاوه شرکتهای بزرگ و شرکتهای دارای عملکرد عملیاتی پایین تمایل بیشتری برای انجام این کار در سود خالص خود دارند.
رابطه بین اقلام غیرعادی حسابهای دریافتنی و کیفیت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش رابطه اقلام غیرعادی حسابهای دریافتنی و کیفیت سود طی یک دوره 9ساله از سال 1382تا 1390 در 117 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق از نوع همبستگی و با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه ای منفی میان اقلام غیر عادی حسابهای دریافتنی و کیفیت سود وجود دارد. هم چنین سودآوری و نسبت بدهی رابطه ای منفی با کیفیت سود دارند. نتایج پژوهش بر این نکته تاکید دارد که در شرکت هایی زیان گزارش می کنند ، کیفیت سود افزایش می یابد و اندازه شرکت نیز تاثیری بر کیفیت سود ندارد.
توسعه الگوهای پیش بینی و ارزشیابی اولسون (1995) با لحاظ کردن ریسک ورشکستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سود حسابداری و فرض تداوم فعالیت از مبانی طراحی الگوهای پیش بینی و ارزشیابی اولسون (1995) است. با توجه به توان تأثیرگذاری ریسک ورشکستگی بر این دو عامل، این پژوهش ضمن تعدیل این الگو ها با لحاظ کردن ریسک ورشکستگی، الگو های اولیه و تعدیل شده در دو دوره تخمین 5 ساله (1382-1387) و 10 ساله (1382-1392) را با استفاده از داده های ترکیبی 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارزیابی مقایسه ای کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد لحاظ کردن ریسک ورشکستگی باعث بهبود قدرت الگوهای پیش بینی و ارزشیابی اولسون در هر دو دوره تخمین 5 و 10 ساله می شود؛ اما به سبب رشد بی رویّه قیمت ها در سال های 91 و 92 و شکل گیری حباب های قیمتی، ارزش هایی که هر دو الگوی اولیه و تعدیل شده در دوره تخمین 10 ساله برآورد کرده اند به نحو معناداری پایین تر از ارزش های واقعی بازار است.
بررسی تجربی مدیریت سود در صورتهای مالی تلفیقی و صورتهای مالی شرکت اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سود معیار مهمی در تصمیم گیری و ارزیابی استفاده کنندگان از صورتهای مالی است. اهمیت سود در این موارد یکی از دلایل مدیریت سود است. تحقیقات قبلی نشانگر وجود مدیریت سود است. تمرکز این تحقیق بر یافتن پاسخی برای این سوال است که ""آیا نسبت مدیریت سود در صورتهای مالی تلفیقی متفاوت از صورتهای مالی شرکت اصلی می باشد؟"" برای پاسخ به این سوال، ابتدا مدیریت سود در صورتهای مالی تلفیقی و صورتهای مالی شرکت اصلی به صورت جداگانه و با استفاده از مدلهای تعدیل شده جونز و چشم انداز آینده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون فرضیات در سطح صنعت و در سطح کل نمونه، نشان می دهد که مدیریت سود در هر دو صورت مالی به صورت معنی داری اعمال می شود. نتایج تحقیق، برخلاف انتظارات، نشان داد که نسبت مدیریت سود در صورتهای مالی شرکت اصلی بیشتر از صورتهای مالی تلفیقی است. آزمون معنی داری تفاوت مدیریت سود در سطح صنایع، بسته به مدلهای مورد استفاده، نتایج ناسازگاری را نشان می دهد.
رابطه بین کیفیت پیش بینی سود با ضریب واکنش سود و تمرکز مالکیت
حوزههای تخصصی:
پیش بینی سطح مدیریت سود با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر تحقیقات انجام شده در حوزه مدیریت سود به بررسی انگیزه ها و عوامل موثر بر سطح مدیریت سود پرداخته اند، ولی از این متغیرها به طور مستقیم برای پیش بینی سطح مدیریت سود استفاده نشده است. در نتیجه تنها همبستگی بین مدیریت سود و این متغیرها بررسی شده است. از این رو، طراحی یک مدل برای پیش بینی سطح مدیریت سود به منظور کاهش ریسک بحران های مالی ناشی از مدیریت سود و کمک به سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات صورت های مالی، برای اجتناب از تحمل زیان های عمده در بازار سرمایه ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با استفاده از متغیرهای موجود در ادبیات مدیریت سود و بکارگیری مدل شبکه های عصبی مصنوعی سطح مدیریت سود پیش بینی شده است. شبکه با استفاده از اطلاعات سال های 1379 تا 1387 مورد آزمون و آموزش قرار گرفت و در نهایت ساختار مطلوب با دقت 0.94 درصد در مرحله آموزش و 0.69 درصد در مرحله آزمون انتخاب شد.
تأثیر محافظه کاری بر دقت و دفعات پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین محافظه کاری با دقت و دفعات پیش بینی سود می پردازد. به منظور دستیابی به این هدف، دو فرضیه تدوین شده و جهت آزمون این فرضیه ها، نمونه ای از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1381 لغایت 1387 انتخاب گردید. همچنین در این پژوهش به منظور اندازه گیری محافظه کاری از معیار مبتنی بر اقلام تعهدی و BTM و برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون خطی چند متغیره و مدل داده های ترکیبی استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین محافظه کاری حسابداری و دفعات پیش بینی سود رابطه معکوس وجود دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان محافظه کاری، دفعات پیش بینی سود کاهش می یابد. لکن در خصوص وجود رابطه بین محافظه کاری و دقت پیش بینی سود، شواهدی یافت نشد.
روند تغییرات کیفیت سود در طول زمان، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
مدیریت سود واقعی، حاکمیت شرکتی و نگهداشت وجه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش حاکمیت شرکتی کاهش تضاد منافع بین سهامداران و مدیران می باشد و زمانی که مدیران دارای انگیزه برای
انحراف از منافع سهامداران می باشند؛ این نقش پر رنگتر می شود. یک نمونه از این انحراف ها، مدیریت سود با
استفاده از فعالیت های واقعی می باشد. حاکمیت شرکتی احتمالاً وقوع مدیریت سود را کاهش می دهد و درک
سرمایه گذاران از نگهداشت وجه نقد را بهبود می بخشد. هدف این تحقیق، شناخت رابطه بین مدیریت سود واقعی،
حاکمیت شرکتی و نگهداشت وج ه نق د می باشد. در این تحقیق برای اندازه گیری مدیریت سود از مدل های
رویکودری ( 2006 ) و جنی ( 2010 ) و برای اندازه گیری ارتباط نگهداشت وجه نقد و مدیریت سود از مدل های
تعدیل یافته اوپلر ( 1999 ) و فاما و فرنج ( 1998 ) استفاده شده است. درصد اعضای غیر موظف هیئت مدیره (استقلال
هیئت مدیره ) ب ه عنوان ویژگی مهم حاکمیت شرکتی مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از مدل
رگرسیون خطی چند متغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته تلفیقی استفاده شده است. با توجه به محدودیت های
اعمال شده جهت انتخاب نمونه، نمونه آماری در این تحقیق شامل 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
تهران می باشد که طی سال های 1388 تا 1392 مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن است که بین مدیریت
سود واقعی و نگهداشت وجه نقد ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در نتیجه، سرمایه گذاران نگهداشت وجه نقد
را در شرکتهای با مدیریت سود واقعی در سطح بالا، کاهش می دهند و در میان شرکت هایی که مدیریت سود را در
سطح بالایی انجام می دهند، شرکت هایی که دارای حاکمیت شرکتی در سطح ضعیفی هستند، نسبت به شرکت هایی
که از حاکمیت شرکتی قوی برخوردارند، دارای ارزشیابی نگهداشت وجه نقد کمتری می باشند.