Une lecture psychanalytique est en mesure de préciser que l’auteur d’une œuvre littéraire peut constituer son œuvre avec ses souvenirs d’enfance. Si l’on met l’écriture littéraire à l’épreuve de la critique psychanalytique, on peut saisir des réponses aux questions concernant la vie imaginaire d’un auteur dont l’enfance est la principale source. Suivant cette explication et en rappelant que de nombreux études ont déjà analysé les différents aspects du Petit Prince de Saint-Exupéry, nous tenterons dans cet article de mettre en lumière la dimension psychanalytique et symbolique du Petit Prince eد répondant à la question suivante: comment Le Petit Prince, ouvrage le plus connu de Saint-Exupéry, a fait référence à l’espace intime de l’enfance de son auteur et aux certains complexes affectifs de cette période. Pour ce faire, nous tenterons d’explorer le fond de quelques souvenirs-écrans traumatiques du petit prince, ce représentant de l’enfant intérieur de Saint-Exupéry. Freud et Lacan nous aideront dans cette étude à décrypter les épisodes refoulés dans l’inconscient de l’auteur, qui pour retourner à sa conscience, ont subi un certain déguisement, sous les formes symboliques: Freud avec ses théories psychanalytiques surtout celles concernant le narcissisme et Lacan avec ses idées psychanalytiques traitant du langage symbolique.
پس از استقرار در یک مکان، فرد شروع به بازسازی آن می کند. هنگام تنهایی، به ""گوشه""ای پناه می برد و تنهایی اش را با مکان سهیم می شود. به علاوه، با تقسیم خاطرات و رؤیاهایش با اشیا، امید آن دارد که هندسه از مرز خود عبور کند. در این باره، مکان کاوی مطرح شده توسط گاستن باشلار، مطالعه ی روان شناختی مکان های صمیمی زندگی انسانی را نشانه می گیرد. بافت فلسفی اثر باشلار، یعنی پدیدار شناسی، شرح روشی است که وی از طریق آن تصمیم به دریافت مکان های انسانی کرده است.با این تصور که زندگی شخصیت های اصلی ولتر و کوئیلو، به شدت به مکان وابسته است، در صدد بر آمدیم تا این مکان کاوی را در کاندید ولتر و کیمیاگر کوئیلو بررسی کنیم. مکان های تداعی شده در این آثار، بیش از این که شیء باشند، پدیده اند و هویت خودرا زمانی به دست می آورند که با آگاهی انسانی در می آمیزند. در تحقیق حاضر سعی ما بر این است که ببینیم چگونه قهرمان ولتر و کوئیلو نمایانگر موجوداتی خواهند شد متمرکز بر خود و در عین حال گشوده بر دنیای بیرون. رمز اینکه که چگونه ولتر و کوئیلو از خلال این دو فرد جوان و با گذر از دنیاهای بیرون غنای ناب ترین تجارب درونی را به تصویر خواهند کشید را بررسی خواهیم کرد.
مقاله حاضر به بررسی پدیده سیسلیک بودن وجود جهان می پردازد. فلاسفه و ادیبان از زمان های باستان تا به امروز به مسئله انقطاع جریان معمول حوادث و اتفاقات با عناصر تخریب گر جامعه (فرارسیدن هرج ومرج) پرداخته اند. نگارنده در این پژوهش کوشیده است ثابت کند که نویسندگان روسی سعی می کردند بر اساس نمونه مشخصی از شیوه حکومت ها و فرآیندهای اجتماعی که در جامعه رخ می دهد، نسخه ها و راه کارهایی جهت جلوگیری از حاکم شدن دوباره عهد هرج ومرج ارائه دهند. زامیاتین، پلاتونوف و پریشوین، بررسی فرآیند رشد و پیشرفت جهان و جامعه بشری را بر اساس قوانین واحد پیشنهاد کردند، مدل های این فرضیه را به شکل نمونه ها و تصاویر ادبی و هنری ساختند و در مقاله های مطبوعاتی، رساله های فلسفی و یادداشت های روزانه به اثبات و توجیه آن ها پرداختند. این مدل ها به لحاظ فلسفی، ادبی و هنری بسیار به جا و متقاعدکننده به نظر می رسند؛ استعداد شگرف و حساسیت تحیر برانگیز آفرینندگان این آثار تضمین کننده این امر است.