فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱٬۹۲۱ مورد.
چالشی بر اسلامیت علوم حوزوی
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی:
حوزه نجف و رویکردهای روان شناسانه انقلاب_قسمت اول
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۳ شماره ۱۴۶
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسى انقلاب اسلامى و تئورى ترمیدورى برینتونى
حوزههای تخصصی:
آسیبشناسى انقلاب، همانند خود انقلاب، مؤلفههاى پیچیده و متعددى را در برمىگیرد که طبعا، نیازمند پرداختن به آن از منظرها و ابعاد مختلف است. البته مطالعات آسیبشناسانه انقلاب نیز به رغم تازه نبودن موضوع، چندان پیشرفتى نداشته است. شناخت موانع تحقق آرمانها، اهداف انقلاب و حفظ دستاوردهاى آن، از مسائل مهم در این حوزه مطالعاتى انقلاب به شمار مىآید. مهمترین مباحث نظرى در آسیبشناسى انقلابها، به نظریه حرکت دورى انقلابها از کرین برینتون اختصاص دارد. لذا، بحث آسیبشناسى انقلابها را با عنوان ترمیدور، به معناى بازگشت به وضع و ارزشهاى پیشین آغاز مىکنند که آن هم براساس نظریهاى است که کرین برینتون در کتاب: کالبد شکافى چهار انقلاب، به آن اشاره مىکند.
غرب و مبانی فکری آن در اندیشه خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحول در زاویه دید ما نسبت به غرب و وضعیت جهان معاصر ، ضرورت اتخاذ موضعی متناسب با ارزشهای انقلاب اسلامی و هویت ایرانی - اسلامی به وضوح آشکار می گردد . امام خمینی به عنوان ایدئولوگ و رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی رویکردی را نسبت به غرب مطرح می سازد که کمابیش با کلیت فرهنگ ما سازگار و هماهنگ است . چنین رویکردی با نفی غرب بر مبنای شاخصها و اصول نظری آن چون اومانیسم ، ماده گرایی و سکولاریسم ، ناسیونالیسم ، اصالت فرد و سلطه محوری به طرح احیای شرق و قیام و ایستادگی مردمانش در برابر غرب با توکل بر مبداء جهان هستی و با اتکای به خود می پردازد . بر اساس این طرح ، غرب ، مغرب حقیقت قدسی و شرق ،اشراق حقیقت و تجلی نور خدا است. در چنین طرحی انسان به خویشتن حقیقی یا فطرت خداگونه و مخموره خود باز می گردد و بدین سان به سوی کمال و سعادت حقیقی گام بر می دارد .
بحثی دربارهمدل حکومتی امام خمینی
منبع:
حضور ۱۳۸۳ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی:
شناختخودى و غیرخودى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۳شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
بحثخودى و غیرخودى، از نظر مفهوم و محتوا، داراى سابقه طولانى است; در تاریخ اسلام، از بعثت نبىگرامى اسلام صلى الله علیه و آله شروع مىشود و در عصر امامان علیهم السلام به اوج خود مىرسد .
خودى بودن، یک فرهنگ است; در این فرهنگ، به کسى خودى گفته مىشود که لااقل التزام عملى به مبانى خودى بودن داشته باشد . بر اساس جامعه ما، خودى کسى است که عملا به قوانین اسلام اصیل، ولایت رهبرى، مبارزه با دشمنان پاىبند بوده و در راستاى اهداف کشور و مردم گام بردارد . در آیات و روایات فراوانى چنین مرزبندى میان یاران راستین انبیا و اولیاى الهى و آنان که به کتمان حقیقت اصرار مىورزیدند، صورت گرفته است . آنان که پیمانها را زیرپا مىگذارند و در راستاى اهداف خویش از تعالى و رشد مبانى دینى - چه در میان جامعه اسلامى و چه در خارج از آن - جلوگیرى مىکنند، غیرخودى به شمار مىروند .
خودى بودن تنها در سایه پیروى عملى از ولایت معنا پیدا مىکند تا آنجا که دوستى و دشمنى قلبى هم، رنگ خدایى مىگیرد و ریشه خودى شدن به شمار مىرود .
پیروى از اسلام ناب، تسلیم بودن در برابر حق و حقیقت، صبر و استقامت از عمده صفات خودیهاست; و نفاق، مخالفتبا اصل نظام اسلامى و دنیاپرستى از ویژگیهاى بارز غیرخودیها مىباشد .
براساس روایات و آیات الهى، عوامل پایدارى و استوارى خودیها، وحدت، تداوم فرایند نظارت، مهربانى با یکدیگر و شناخت دوست و دشمن مىباشد که با رعایت آنها از نفوذ دشمنان و سوء استفاده آنان جلوگیرى مىشود .
ولایت فقیه و قانون اساسى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
اهمیت قانون اساسى و ولایت فقیه در نظام جمهورى اسلامى، سبب شکلگیرى دیدگاههاى متعددى در خصوص میزان اختیارات ولى فقیه و قانون اساسى شده است. در این راستا: گروهى با تکیه بر مشروعیت الهى ولایت فقیه، ولى فقیه را فوق قانون مىدانند؛ برخى دیگر با فرض تعارض اندیشه کلامى یا فقهى شیعه درباره ولایت فقیه با قانون اساسى، اولویت را به قانون اساسى مىدهند؛ گروه سوم، با نگاه جامعه شناختى به قانون اساسى، معتقدند سیره و عملکرد پیامبر اسلام و تجربه ده سالهى اجرایى امام خمینى(ره)، به خوبى نمایانگر عدم تعارض وظایف و اختیارات ولى فقیه با قانون اساسى است.
سیمای رضاخان در کلام امام
منبع:
حضور ۱۳۸۳ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامى در عرصه حرکتهاى انقلابى مسلمانان
حوزههای تخصصی:
بسیارى از صاحبنظران و پژوهشگران، معتقدند که انقلاب اسلامى ایران یکى از عوامل مهم و تأثیرگذار در رشد بیدارى و آگاهى مسلمانان و افزایش فعالیتهاى مؤثر اسلامى انقلابى در جوامع مسلمانان بوده است. مقاله حاضر نیز، درصدد است به برخى از این آثار بپردازد. از این رو، در آغاز مقاله به وجوه مشترکى که زمینه تأثیرگذارى و تأثیرپذیرى متقابل انقلاب اسلامى و جنبشهاى سیاسى اسلامى معاصر را فراهم مىآورد، اشاره شده است. این در حالى است وجوه افتراقى نیز که بین آنها وجود دارد، آثار مثبت تأثیرگذارى و تأثیرپذیرى متقابل را کاهش مىدهد. پس از آن، بازتاب انقلاب اسلامى بر جنبشهاى سیاسى اسلامى معاصر مورد بررسى قرار مىگیرد، در پایان یک نمونه، از تأثیر انقلاب اسلامى بر جنبشهاى اسلامى، یعنى حزبالله لبنان را مورد بررسى قرار مىدهیم.(1)
امام خمینى منادى عزت مسلمین
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۳شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
اصل عدم تحقیر مهمترین اصل در روابط اجتماعى است و انسان زمانى مىتواند به این اصل مهم دست یابد که خود را بشناسد و بداند همه در مقابل موجودى که خیر مطلق و خالق همه موجودات است، ضعیف بوده و وابسته به او هستند. در این مقاله با توجه به آیات و روایات به اصل عزتمندى انسان پرداخته شده است؛ و با عنایت به آیه 139 سوره نساء که مىفرماید: همه عزّتها از آن خداست؛ حال، خداوند این عزت را به هر کس که بخواهد ارزانى مىکند؛ چنان که در آیه 8 سوره منافقون افرادى که به خاطر اتصال به منبع الهى داراى عزت شدند را معرفى مىکند و مىفرماید: «لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُوءْمِنِینَ» و اگر کسى به این مرحله رسید داراى ویژگیهایى چون نترسیدن، محدود نبودن، اعتقاد کامل به هدف و براى همیشه زنده بودن مىشود. و در زمان ما حضرت امام خمینى«سلامالله علیه» با رسیدن به این مرحله حقیقةً داراى این ویژگیها شد و منادى عزت مسلمین در عصر حاضر گردید.
انقلاب اسلامى در عرصه؛ پیامدها و دستاوردها
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامى، پس از دو دهه مبارزه امام خمینى رحمهالله ، مردم و روحانیت با رژیم پهلوى، در بهمن 1357 به پیروزى رسید. پیروزى این انقلاب، تعجب همگان را برانگیخت؛ زیرا اولاً مردمى بدون سلاح، رژیمى با سابقه تمدنى 2500 ساله را به زیر کشیدند. ثانیا قدرتهاى حامى آن، بویژه آمریکا، نتوانستند مانع سقوط یکى از مهمترین متحدین خود در منطقه خاورمیانه شوند، اما آیا این انقلاب عظیم، به استثناى ساقط کردن رژیم پهلوى، پیامد و دستاورد دیگرى هم داشته است؟ نوشتار حاضر مىکوشد پاسخى براى پرسش فوق بیابد.
اخلاق و عرفان از دیدگاه امام خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
فلسفه و ساز و کار پاسخ گویی در نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از چشماندازی میتوان تاریخ جدیدرا تاریخ مهار کردن قدرت سیاسی دانست. ملتها در پی مشروط و مقید ساختن حکومت کنندگان برآمدند تا بیشتر به مراد دل آنها سخن گفته و عمل نمایند. به دیگر سخن میتوان روزگار جدید را فزونی یافتن پاسخ گویی حکومت کنندگان نامید. از این دیدگاه، یک برش تاریخی عمده در تاریخ ایران، جشن مشروطیت است.
انقلاب اسلامی نیز هر چند بر بازگشت به خویشتن و مؤلفههای دیگر تأکید نموده است؛ ولی در پی پاسخ گو نمودن قدرت سیاسی نیز
بود. پس از پیروزی انقلاب، قانون اساسی به تبع میبایست چنین رویکردی را نیز دنبال کرده باشد، اما دشواری بسیاری از امور در تاریخ ایران آن بوده است که در کلیات با یکدیگر همسخن میشویم ولی در ساز و کار رسیده اجرا و عملیات و عملیاتی ساختن آن، رسیدن به همنوایی دشوار میشود. این نوشتار، تأملی است در فلسفه و ساز و کار پاسخ گویی در ایران روزگار جمهوری اسلامی.