فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۴۵۰ مورد.
ارزیابی دیدگاه ملاصدرا و کرکگور درباره صیرورت انسان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
بی گمان مسئله توجه به انسان و عدم ثبات ذات او از محوری ترین مباحث فلسفی نزد ملاصدرا و کرکگور است. شاید این نقطه اشتراک، مهم ترین شباهت میان این دو اندیشمند نیز باشد. اگر به کل آثار هر دو متفکر نظر افکنده شود، بی گمان خواننده به این نتیجه می رسد که یکی از اهداف آن ها، آسیب شناسی ذات انسان و سپس تأسیس نظامی است تا براساس آن، بتوان راه رسیدن به وجود حقیقی انسان را به دست آورد. البته نمی توان انکار کرد که تمام فیلسوفان پیش از آنها، به انسان و توانایی های او توجه ویژه ای داشته اند؛ اما نوع نگاه این دو اندیشمند با دیدگاه های پیشینیان خود کاملاً متفاوت به نظر می رسد.
از این رو، نوشتار پیش رو بر آن است تا شباهت ها و تفاوت های دیدگاه این دو متفکر در زمینه سیلان وجودی انسان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
در آستان جانان: پژوهشی در سلوک فکری و معنوی کی یر که گور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۹ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
کى یرکگور متاله پرشور دانمارکى، تاثیر ژرفى در جنبش فلسفى اگزیستانسیالیسم در قرن بیستم و بر متفکران این فکرى داشته است. او و مولوى از برخى جهات فکرى، شخصیتى و سیر و سلوک معنوى شبیه به یکدیگر بودهاند. در این مقال ضمن معرفى کى یرکگور، به وجود اشتراک این دو سالک طریق معنویت پرداخته خواهد شد. در عین حال به برخى از وجود افتراق نیز اشاراتى مىشود.
این نوشتار در هفتبند تدوین یافته و در تمام موارد، به متن آثار این دو متفکر استناد شده است.
هایدگر و نقد بنیان های نظری هرم بزرگ هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلقی های سنتی از هرم بزرگ هستی، هر یک به نحوی در دوران جدید تفکر غربی به ویژه پس از قرن هیجدهم رو به ضعف و اوفول نهاد و موجب شد تا این بنیان وجودشناختی تفکرپیشامدرن، در معرض نسیان، نادیده انگاشتن و یا انکار قرار گیرد. در میان نقض و انکارهای ناظر به هرم بزرگ هستی در دوران جدید، نقد بنیادین هایدگر به این نحوه تلقی از هستی و مراتب آن، تفاوتی بنیادین با رویکرد سایر منتقدان داشت. او برخلاف اغلب منتقدان هرم بزرگ هستی که عمدتاً با نقدی موضعی، تقریرهای سنتی را در این باره غیرقابل قبول می انگاشتند، به نحوی کلی، این نحوه تلقی از هستی را از آن رو که سبب ساز فراموشی پرسش از معنا و حقیقت وجود شده بود، ناصواب و ناتمام می انگاشت. به زعم هایدگر، مد نظر آوردن وجود به مثابه بنیاد که یکی از اصلی ترین مبانی نظری بسیاری از تقریرهای مدرَسی از هرم بزرگ هستی است، نافی مواجهه با حقیقت وجود به مثابه ذات نامستوری است. در این تقریرها، مبدأ نخستین در جایگاه حقیقتی که وجود و ماهیت در آن همپوشانی دارد، جای بحث و پرسش از معنا و حقیقت وجود را می گیرد. علاوه بر این، نادیده انگاشتن تمایز هستی شناختی در تقریرهای فلسفی از هرم بزرگ هستی، ماهیت خداشناسانه این تقریرها، ابتنای اغلب آنها بر نظام مقولات ارسطویی و معرفت شناسی بازنمودی و ارائه تصویری ناتمام و غیراصیل از انسان در اغلب آنها، مهمترین محورهای نقد هایدگر به تلقی های سنتی و جدید از هرم بزرگ هستی را تشکیل می دهد.
رهیافتی نو در مسئله معنای زندگی در نظرگاه کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر پژوهشی است در حد توان درباره جست وجوی معنای زندگی از دیدگاه کرکگور. پرسش معنای زندگی در عصر وی به طور آشکار مطرح نبوده است، ولی آثارش سرشارند از نظرهایی که دست به دست هم، معنای زندگی را می سازند. کرکگور نواندیشی دینی و فیلسوفی وجودی نگر محسوب می شود، بنابراین آرای وی معطوف به انسان و ویژگی های وجودی آن شکل می گیرد. زندگی نیز فرایندی است که انسان آن را طی می کند و در فلسفه وجودی، نه به عنوان یک مفهوم انتزاعی، بلکه به منزله واقعیتی انضمامی (که احوال، افعال و افکار زینده آن را می سازد) لحاظ می شود. از این رو معنای زندگی در نسبتی برابر با معنای زینده یعنی انسان قرار می گیرد و مؤلفه های درون مایه معنای زندگی، متناظر با ویژگی های وجودی انسان رقم می خورد. این ویژگی های وجودی عبارتند از صیرورت، فردانیت، تناقض، رنج، عشق، هراس و نومیدی. کیفیت تحقق این ویژگی ها و در نتیجه معنایی که در زندگی پیدا می کنند، در کنار هم معنای زندگی را رقم می زند. هرچه این مؤلفه ها از معنای ارزنده تر و شایسته تری برخوردار باشند، به همان نسبت زندگی فرد معنادار خواهد بود. نکته دیگر آنکه از نظر کرکگور مؤلفه های وجودی همه به یک منظور در انسان گرد آمده اند و آن «انسان اصیل» شدن یا «خود شدن» است. به این ترتیب معنای زندگی نزد وی در گرو تحقق بخشیدن به خود اصیل انسانی است و این امر مستلزم تحقق ویژگی های وجودی انسان در معنای اصیلشان خواهد بود.
ایمان و دانش
هرمنوتیک و تأویل از نگاه علامه طباطبایی و مارتین هایدگر (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات حکمت نوصدرایی
منطق پارادوکسی اندیشه ژاک دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با توصیف این پیش فرض آغاز می شود که فلسفه غرب همواره با گفتمان تقابلی سخن گفته است. یعنی همواره تعاریف براساس غیاب وحضورواین که پدیده های عالم دو قطبی هستند شکل گرفته اند. در برابر، نگارنده ادعا می کند که ژاک دریدا(Jacques Derrida) فیلسوف فرانسوی(2004-1930) با به چالش گرفتن منطق کلامی فلسفه غرب از عصرافلاطون تا به امروز، منطقی نوین برای طرح مباحث فلسفی خود بر می گزیند. این منطق را منطق پارادوکسی(منطق تناقض نما) نامیده ام و در این تحقیق به تشریح آن از طریق شرح چند اصطلاح مهم درفلسفه واسازی(deconstruction) دریدا خواهم پرداخت. طرح این مسئله(این که منطق کلامی اندیشه دریدا چیست و با منطق کلامی متداول درفلسفه غرب چه تفاوتی دارد) می تواند پایه نخست و در واقع پیش نیازی برای طرح فلسفه واسازی محسوب گردد.
گفتمان
منبع:
گفتمان بهار ۱۳۷۷ شماره ۰
پدیدار شناسی چیست؟
ویتگنشتاین و طرحواره های ذهنی:دلالت هایی برای آموزش کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به نقش طرحواره های ذهنی در آموزش پرداخته شده است و سه نوع مکتب فکری در باب طرحواره های ذهنی معرفی شده است. با بررسی دو نوع افراطی طرحواره های ذهنی که یکی به وجود طرحواره های مطلقاً یکسان بین انسان های متفاوت و دیگری به نسبیت افراطی یا مطلق طرحواره ها روی آورده است به این نتیجه راه یافته ایم که طرحوارة نسبیتی متعادل در امر آموزش قابل استفاده تر است. با بررسی آرای ویتگنشتاین می توان دریافت که وی از طرحوارة نسبیتی متعادل استقبال می کند و می توان گفت که یکی از جدی ترین فیلسوفان طرفدار این مشی است. در پایان این نتیجه حاصل می شود که با پذیرش و کاربست طرحوارة نسبیتی متعادل امید بیشتری به یادگیری مفهومی و اعتلای نیروی ابتکار فردی می رود. این طرز تفکر در مربیان بنیان نظری محکمی را در باب فلسفه برای کودکان بنا می نهد. در این پژوهش از روش های تحلیلی و استنتاجی استفاده شده است. پژوهش حاضر کاربردی است، زیرا دلالت ها یا استلزام های دیدگاه فلسفی معینی را برای عرصة عملی تعلیم و تربیت استخراج می کند.
سه الگوی هنجار دموکراسی
منبع:
گفتمان بهار ۱۳۸۲ شماره ۷
حوزههای تخصصی: