فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
متون تاریخی- اسلامی، وقایع خارق العاده ای را پس از شهادت امام حسین (ع) انعکاس داده اند. عذاب ها و بلاهای جسمی و روحی که گریبان-گیر قاتلان و هتاکان به مقام حضرت شد، وقایع شگرفی مانند: تغییر و تحوّل در نظم جهان، گریه و نوحه جنیان و پریان در سوگ حضرت، مشاهده و نقل کرامات مختلف از رأسِ مبارک حضرت، به امر خدا، نمونه هایی از این حوادث شگفتند. اهتمام به جمع آوری اسنادی که این وقایع شگفت را انعکاس داده اند، می تواند بُعد جدیدی از زیبایی های قیام امام حسین (ع) را به نمایش در آورد. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی گردآوری شده است، با استفاده از منابع معتبر تاریخی اهل سنّت به نقل اسناد این حوادث خارق العاده پرداخته می-شود. یافته های پژوهش حاکی از این مطلب است که در توصیف اتفاقات پس از شهادت اباعبدالله(ع)، اهل سنّت، ابعاد مختلفی از حوادث شگفت را نقل کرده اند که در طول تاریخ هیچ سابقه ای قبل از عاشورا و قیام حضرت نداشته است و این خود حاکی از عظمت قیام امام حسین (ع) و بزرگی مصیبت وارده بر اهل بیت(ع) است.
سنجش شیعه گری ابن مسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعید ابن مسیب از تابعانی است که حضور چشمگیری در اسناد احادیث بویژه روایات اهل تسنن دارد. هویت دوگانه مذهبی او، بزنگاه اختلاف بر پذیرش یا عدم پذیرش روایات او می باشد. از این رو، این نوشتار با تمرکز بر هویت شناسی مذهبی ابن مسیب، دلایل و شواهد دال بر مذهب او را گردآوری کرده است و با روش جرح و تعدیل رجالی بدین نتیجه رسیده است که او رسما مذهب اهل تسنن را پذیرفته است. اگر چه دشمنی ناصبی گونه ای با مذهب تشیع نداشته است و با ابراز محبت به دستگاه امامت، محبت وافر خود را بدین دستگاه و مذهب تشیع نشان داده است.
نمودی از هم گرایی مذاهب اسلامی در اعتماد محدثان اهل سنت به راوی شیعی عبّاد بن یعقوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد متقابل پیروان مذاهب اسلامی و تلاش برای ایجاد وحدت و تشکیل امت واحد، اصل مهمی است که در قرون طلایی اسلام سرلوحه تکاپوی اندیشمندان حکیم بوده است. فراموشی این اصل مهم در پی حوادث تاریخی ناگوار در طول قرنهای متمادی، باعث افتراق بیشتر مذاهب و وهن امت اسلامی شده است. یکی از بارزترین زمینه هایی که می توان اعتماد متقابل و تبادل علمی فرهنگی بین مذاهب را در آن مشاهده نمود، نقل روایت از راویان سایر مذاهب است. شیعه و اهل سنت، بخش چشمگیری از روایات خود را از راویان یکدیگر نقل کرده اند. عبّاد بن یعقوب رواجنی از راویانی است که به رغم ابراز تشیع خود و تبلیغ آن، مورد احترام و شایسته اعتماد بزرگان حدیثی اهل سنت بوده است. روایات متعدد ایشان در کتب حدیثی اهل سنت و اعتماد وافر به ایشان، به حدّی است که شیخ طوسی محدث و رجالی مشهور شیعه را درباره تشیع عبّاد بن یعقوب به تردید انداخته است. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی تدوین شده، در صدد اثبات چند مسئله مهم است: 1. یکی بودن عبّاد بن یعقوب رواجنی و عبّاد ابوسعید عصفری 2. تشیع عبّاد و ابراز آن و دعوت به سوی آن 3. اعتماد محدثان مشهور اهل سنت به عبّاد، به رغم علم به تشیع ایشان.
احادیث بداء و طینت در منابع حدیثی اهل تسنن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات مکاتب حدیثی اهل سنت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر
این مقاله تلخیص و بازنویسی یکی از مباحث میرحامد حسین نیشابوری لکهنوی از کتاب ""استقصاء الإفحام"" اوست که در آن، احادیث بداء و طینت را در منابع اهل تسنن نشان داده است. وی با استناد به منابع تسنن، به آن گروه از دانشمندان اهل تسنن که این گروه احادیث را ویژة شیعه می دانند، جواب داده است. میرحامد حسین، کتاب یاد شده را در پاسخ به مطالب حیدر فیض آبادی دانشمند سنّی قرن سیزدهم نوشته است.
تأمّلاتی درباره حدیث «سدّوا الابواب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله احادیثی که در میان محدثان اهل سنّت مورد اختلاف نظر است، حدیث نبوی «سدوا الابواب...» است که برخی آن را در خصوص علی (ع) و برخی دیگر در باره ابوبکر آورده اند و برخی هم قائل به جمع شده اند؛ بدین صورت که رسول خدا (ص) حدیث فوق را در باره هر دو فرموده است. محمد بن اسماعیل بخاری و مسلم بن حجّاج نیشابوری مؤلفان صحیح بخاری و صحیح مسلم که همّت گماردند تا احادیث صحیح نبوی را گردآوری کنند. حدیث یاد شده را فقط در خصوص ابوبکر و از احادیث صحیح برشمرده اند. این مقاله با بررسی و تحلیل تاریخی ده سال نخستِ سکونت ابوبکر در مدینه به این نتیجه رسیده است که وی در حاشیه مدینه و در محلّی به نام سُنح زندگی می کرده است و خانه ای در کنار مسجدالنبیّ نداشته است. از این رو، حدیث مزبور در مورد محلّ سکونت وی صدق نمی کرده و با موقعیت مسکونی علی (ع) قابل انطباق بوده است.
وجوه و نظایر حدیثی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حدیث، یکی از ارکان مهم علم و عمل مسلمانان است و رجوع به آن از امور بایسته برای دستیابی به باید و نبایدهای دینی است. از آنجا که حدیث، مشتمل بر الفاظ و جملات است، برای دستیابی به مدلول حدیث، چاره ای جز مراجعه به الفاظ تشکیل دهنده آن نیست. از سویی دیگر، الفاظ نیز گاهی با وجود یک ریشه و اصل معنایی، در معانی متفاوت بنا بر اسباب و دلایلی مانند سیاق و مجازگویی، گاهی با حفظ ساختار صرفی و گاه با تفاوت هایی در ساختار صرفی، به کار می روند، شناخت این الفاظ و معانی متنوع آن ها از اهمیت به سزایی برخوردار است و موجب رفع ابهام در فهم روایت می گردد. استخراج و جمع آوری چنین الفاظی را - در گستره احادیث و ذکر معانی متعدد آن ها و گستره به کار رفته برای هر معنا در احادیث - می توان به قیاس وجوه و نظایر قرآنی، وجوه و نظایر حدیثی گفت؛ هرچند چنین تعبیری همچنان مصطلح نشده است. در این مقاله به روش کتابخانه ای و گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها، تلاش می شود به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که وجوه و نظایر حدیثی چیست؟ با بیان معنای وجوه و نظایر و حوزه کارکرد آن نزد مسلمانان و نیز با ذکر مثال هایی از احادیث، می کوشیم تا جایی که ممکن است با ماهیت چنین علمی آشنا شویم و مقدمات کار گسترده در این حوزه را مهیا کنیم.
رویکرد نهج البلاغه به ظلم و نفاق سیاسی به عنوان دو ضدارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام، آیینی ارزش آفرین است؛ با ارزش های ناهنجار و ناهمسوی با کرامت انسانی، مبارزه کرده و نظامی از ارزش های الهی و انسانی بنیان نهاده است. حضرت علی (ع) برترین مفسر دین و قرآن به شمار می آید که جانش آمیخته با معارف قرآن و زندگی اش همراه با آن است. پژوهش حاضر، با توجه به مطلب مذکور و تأکید بر اینکه معارف علوی گویاترین، استوارترین و عینی ترین آموزه های مرتبط با ابعاد دین و زندگی است و نهج البلاغه، مهم ترین سندی است که می تواند اندیشه علوی را گزارش کند، ضدارزش ها را در حوزه مسائل سیاسی از منظر نهج البلاغه به بحث نهاده است. در آغاز، سیاست را در نگاه حضرت دنبال می کند، پس از آن دو ضدارزش سیاسی ظلم و نفاق را برمی رسد که در نهج البلاغه نمود بیشتری داشته اند. البته ادعایی نیست که همه ضدارزش های سیاسی ذکر شده در نهج البلاغه آورده شده؛ بلکه در حد امکان، مهم ترین مطالب مربوط به موضوع مذکور که در بیانات امام علی (ع) گسترده شده، در قالب عناوینی اصلی آمده و سپس بقیه اشارات وی به صورت ریزموضوعی در بحث گنجانده شده است.
بررسی تحلیلی کتاب های تطبیقی تخریج در اهل سنّت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تخریج، قالب و ابزاری برای اعتبارسنجی حدیث است که با منبع، سند، متن، موضوع و محتوا مرتبط است. لزوم شناخت کتاب های تخریج برای پژوهش گران این عرصه و نبود تحقیقی جامع در این راستا، ضرورت این پژوهش است. هدف این تحقیق، شناسایی کتاب های تطبیقی تخریج در اهل سنت است. مواد پژوهش، مقدمه، فهرست، متن کتاب ها و همچنین دیدگاه های دانشمندان علوم حدیث درباره این منابع است. ضمنِ این پژوهش، انواع، طرق، فایده و اقسام تخریج، مشخص می شود. تاکنون پژوهشی مستقل در بررسی تحلیلی و مقایسه گونه های مختلف کتاب های تخریج به صورت جامع انجام نشده؛ بنا بر این تحقیق حاضر، هم از جنبه جامع بودن و هم از جهت ساختاری، کاری نو در این زمینه محسوب می شود. منابع دانش تخریج به دو دسته تقسیم می شوند: کتاب های تطبیقی و نظری. این مقاله به بررسی تحلیلی مهم ترین منابع تطبیقی تخریج در اهل سنت پرداخته که در سه بخشِ کتاب های جامع، فقهی و تفسیری تنظیم شده است.
نقد و بررسی ترجمه شهیدی از نهج البلاغه بر اساس نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنتوان برمن از نظریه پردازان مبدأگرایی در ترجمه است. او موارد ناهمگونی میان ترجمه و متن مبدأ را به سیستم تحریف متن، تعبیر نموده و آن را بر اساس نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» پی ریزی نموده است. وی در جایگاه مترجم و نظریه پرداز، توجه ویژه ای به متن مبدأ دارد و معتقد است، مترجم باید از جهت شکل و محتوا، مقیّد به متن مبدأ و وفادار به آن باشد. در این جستار، سعی شده ترجمه شهیدی از نهج البلاغه بر اساس چهار مورد از عوامل تحریف متن، از دیدگاه آنتوان برمن بررسی شود که عبارتند از: عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب سازی و آراسته سازی. یافته پژوهش نشان می دهد که ترجمه شهیدی را می توان ترجمه ای مبدأگرا دانست که کم تر دچار عوامل تحریف متن گشته است و در متون دینی که از خوانش های متفاوتی برخوردار نیستند، مبدأگرایی ضروری می نماید که شهیدی علاوه بر انتقال درست مفاهیم، به بخش ادبی کلام امام (ع) هم توجه کرده و ترجمه او از این حیث نیز مقیّد به آن بوده است.
بررسی روایات نحوست روز دوشنبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفت وگو درباره سعد و نحس ایام در بستر تاریخ بشر، پیشینه ای کهن دارد. یکی از روزهای هفته که در برخی فرهنگ ها به عنوان روزی نحس به شمار می رود، روز دوشنبه است. طبق این باور انجام برخی از کارها در این روز پیامدی ناگوار خواهد داشت. در فرهنگ مسلمانان نیز کمابیش چنین باوری مطرح است و ریشه آن را می توان در استناد به روایاتی دانست که به ظاهر بر شومی روز دوشنبه دلالت دارند و از انجام کارهایی در این روز بازداشته یا عباداتی را برای رهایی از شومی آن توصیه نموده اند. این مقاله با بررسی سندی و محتوایی روایات این موضوع کوشیده است صحت این مدعا را بررسی نموده و در حد امکان به تحقیق علل و اسباب صدور این روایات بپردازد. سرانجام این تحقیق عدم ثبوت نحوست روز دوشنبه است.
جایگاه و کاربرد حدیث در تفسیر سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات تاریخ حدیث رواه و محدثان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
حیدر بن علی بن حیدر معروف به سید حیدر آملی، فیلسوف و عارف قرن هشتم هجری و صاحب تفسیر المحیط الاعظم است. ایشان این تفسیر را در اواخر عمر خویش نگاشته و در آن، فراوان از بهره بردند. حدیث در المحیط الاعظم با صورت ها و سیرت های مختلفی آمده روایات معصومان است. اکثراً با تقطیع و نقل معنا ذکر شده و گاه در قالب اشعار می آید. غالباً در تأیید اقوال مؤلف به کار برده شده و گاه در تفسیر آیات بیان می شود. همچنین بیشتر بدون ذکر سند نقل می شود. عارف آملی به شرح روایات نیز پرداختند. نگرش ایشان در شرح احادیث، صبغه عرفانی دارد. سید آملی در شرح روایات، شیوه های متعددی دارد؛ ازجمله شرح مفردات حدیث، توجه به قواعد صرف و نحو و استفاده از آیات و روایات. ایشان در نقل روایت از مصادر حدیثی شیعه و اهل سنت استفاده کرده اند. در این مقاله، پس از تبیین زندگی نامه و معرفی تفسیر المحیط الاعظم، به تفصیل به بررسی و تحلیل احادیث به کاررفته در المحیط الاعظم پرداختیم.
تاریخ گذاری حدیث «علیکم بسنّتی و سنّه الخلفاء الراشدین» (روش تاریخ گذاریِ سند متن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ گذاری حدیث یعنی تعیین تقریبیِ زمان، مکان، پدیدآورنده و سیر تغییرات یک روایت در بستر تاریخ. دانشمندان غربی اغلب به جنبه تاریخی حدیث توجه دارند و آن را منبعی برای بازسازی تاریخ اسلام به شمار می آورند، یعنی تاریخ وقایع، تاریخ فقه، تاریخ عقاید و سازمان های دینی، تاریخ تفسیر قرآن و... . آنان در تحلیل متون و تاریخ گذاری احادیث اسلامی از روش «نقد تاریخی» بهره می گیرند که شاخه ای از نقد صوری است و فهم «جهان ورای متن» را از طریق کاوش در منابع متون کهن دنبال می کند. هدف اصلی نقد تاریخی نیز کشف معنای نخستین یا اصلی متن در بافت تاریخی اولیه آن است.
در دهه هفتاد قرن بیستم میلادی، روش تحلیل صوری که ا ساساً در مطالعات کتب مقدس پدید آمده بود، به مطالعات اسلامی وارد شد. آلبرشت نُت و شاگردان مکتب او، نوعی از تحلیل صوری بر مبنای تغییرات متن را در پژوهش های خود به کار گرفتند که در آن، تغییرات روایات در سیر از راوی نخست تا گردآورنده روایت بررسی و بر این اساس، زمان تقریبی پیدایی روایت تعیین می گردد. این روش از تحلیل تاریخی روایات، پیشینه ای طولانی در تحقیقات منتقدان مسلمان نیز داشته و حدیث شناسان از قدیم به این موارد اشاره کرده اند. با این حال، توجه به این امور چندان در تعیین زمان صدور حدیث مؤثر نبوده و به شکل یک روش تحلیل سازمان یافته و روشمند درنیامده است.
تحلیل سند متن براساس رهیافت آلبرشت نُت که با پژوهش های برخی شاگردان نُت، همچون شولر و موتسکی، تکامل یافته، شیوه ای درخور توجه برای تحلیل تاریخی متون و تاریخ گذاری آن هاست. از آنجا که بهترین روش برای ارزیابی یک فرضیه، سنجش آن از طریق نمونه های مستقل و بیرونی است، در این تحقیق روش مذکور بر نمونه ای از روایات آزموده شده است. این نمونه، روایت «علیکم بسنتی و سنه الخلفاء الراشدین» است که توسط عرباض بن ساریه نقل شده است.
بررسی مسئله تشابه در احادیث اعتقادی الکافی از نگاه مجلسی و مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احادیث معصومین(ع) همانند قرآن، محکم و متشابه دارند. برخی از احادیث اعتقادی، مفادی شبهه انگیز و ظاهری غیرقابل قبول دارند که شارحان حدیث، به شرح ظواهر غیرقابل قبول و تأویل برای رفع اشکال آن ها پرداخته اند. این رویکرد، گاهی با استفاده صریح از اصطلاح تشابه و زمانی بدون اشاره به این اصطلاح بوده است. در این مقاله در پی بیان چگونگی عملکرد دو شارح الکافی یعنی علامه مجلسی و مولی صالح مازندرانی در تعریف و واکاوی متشابهات حدیثی در روایات اعتقادی الکافی هستیم. این نوشتار ضمن نشان دادن باور آن دو به اهمیت این مقوله در حدیث بسان اهمیت آن در قرآن، به مبانی نظری آن دو در این مسئله پرداخته و نشان می دهد که توجه جدی و وافی به این مقوله داشته و در جهت حل تشابه و رفع تعارض ظاهری این گونه اخبار حرکت کرده اند. درنهایت، نقدهایی بر تعریفشان از تشابه در حدیث و مصداق هایی که برای حدیث متشابه آورده اند، وارد شده است.
نقد روایتی درباره نشانه های بی عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان روایات مربوط به نشانه های عقل، روایتی به نقل از امام صادق (ع) به چشم می خورد که بلندی ریش، نقش انگشتر و کنیه فرد را نشانه ای بر کشف عدم عقلانیت او معرفی می کند. در این مقاله ضمن بررسی سندی و متنی این روایت، به دنبال کشف گوینده حقیقی این سخن و احتمالات مختلف در مورد منشأ و گوینده اصلی این روایت و دلیل وجود آن در برخی منابع روایی هستیم. از نتایج این مقاله، ناهمگونی آن با سایر روایات مرتبط و تشکیک جدی در صدور این روایت از معصوم (ع) است. به نظر می رسد این سخن، متأثر از فرهنگ عرب، وارد کتب روایی شده است.
شیخ صدوق و قاعده رخصت: مفهوم، کارکرد، اعتبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه، مجموعه احادیثی را نقل کرده که مفاد مشترک آن ها جواز و اباحه عمل است. وی با پذیرش این گروه از احادیث، بنیاد قاعده ای را بنا نهاده و براساس آن، فتوا نام دارد، یکی از روش هایی است که « رخصت » ، صادر کرده است. این قاعده که در ادبیات شیخ صدوق وی در حل تعارض اخبار به کار گرفته است. لکن این قاعده نسبت به دیگر روش های حلّ اختلاف اخبار، دامنه ای فراگیر ندارد و به دلیل فقدان ضابطه ای مشخص در کاربست، از اعتبار لازم برخوردار نیست و به نظر می رسد که از آن، به عنوان قاعده ای عمومی نتوان یاد کرد. مفهوم شناسی قاعد ه رخصت، تبیین کارکرد آن از منظر شیخ صدوق و اعتبارسنجی قاعده رخصت، ازجمله محورهایی است که در این پژوهش، تحلیل و ارزیابی شده است.
روایت عمر بن حنظله، مقبوله یا صحیحه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از روایات مهمی که در مباحث کلیدی فقه و اصول مانند تعادل و ترجیح، شهرت فتوائیه، اجتهاد و تقلید، . ولایت فقیه و... مورد استفاده قرار گرفته، روایتی است از عمر بن حنظله به نقل از امام صادق تعبیر کرده اند و این نشان می دهد سند « مقبوله » شمار فراوانی از عالمان فقه و اصول ازاین روایت، به « موثقه » یا دست کم « صحیحه » آن از نگاه ایشان فاقد اعتبار است، به گونه ای که نمی توان آن را دانست و حال آنکه شواهد و قراین گوناگون، دلیل یا تأییدکننده صحیحه یا موثقه بودن آن است و در این صورت، می توان با اطمینان خاطر و بدون دغدغه، در مباحث فوق از آن بهره جست.
ارزیابى راه کار هاى حل تعارض در گزارش هاى جرح و تعدیل یونس بن عبدالرحمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یونس بن عبدالرحمان از برجستگان اصحاب امامان و مشایخ حدیث امامیه است. در منابع، علاوه بر گزارش های فراوان مدح یونس، گزارش های جرح نیز درباره او نقل شده است. در حل تعارض این دو دسته از گزارش ها، رویکردهایی چون مردود دانستن گزارش های جرح به دلیل ضعف سند، توجیه آن ها با حمل بر تقیه و جرح مصلحتی و یا جعلی دانستن برخی از آن ها از سوی برخی از رجالیون ارائه شده است. مقاله حاضر به بررسی علت های گوناگون اختلاف نظر درباره یونس بن عبدالرحمان می پردازد و هدف آن شناسایی و سامان دهی شاخص هایی علاوه بر وثاقت، عدالت و مقام علمی، به منظور افزایش امکان فهم جایگاه مشایخی چون یونس است؛ از جمله شاخص هایی مانند: فضای دینی، فرهنگی و علمی که مطالب در آن ارائه و عرضه شده، اوضاع اجتماعی و سیاسی و نسبت آن به طور خاص با یک راوی، انگیزه های شخصی و فرقه ای برای قدح و ایجاد بدبینی درباره ی یک راوی.
شیوه های نقل به معنای احادیث در مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که در علوم حدیثی مورد بحث و بررسی قرار گرفته، موضوع نقل به معنای احادیث می باشد که درباره اصل آن موافقان و مخالفانی وجود دارد، و عده ای که پذیرفته اند، تحت شرایطی خاص آن را مجاز دانسته و معتقدند که خارج از این ضوابط نباید نقل به معنا صورت گیرد. نوشته پیش رو در همین ارتباط درصدد است تا بررسی کند در تفسیر مجمع البیان که در آن به نقل روایات اهتمام و توجه شده، آیا نقل به معنای احادیث اتفاق افتاده است یا خیر؟ و آیا معیارهای لازم در این نقل به معنا رعایت شده است؟
روش تحقیق در این مقاله تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. یافته این پژوهش آن است که در این تفسیر، چهار نوع نقل به معنا به کار رفته است؛ جابجایی واژه های مترادف، استناد به بخشی از الفاظ یا مضامین روایات، ترکیب عبارات چند حدیث و ارائه ساختاری جدید از روایات، که به تفصیل بیان شده اند. همچنین مشخص شد که این نقل به معنا آسیب هایی نیز داشته است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است.