فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
وجود احادیث به ظاهر متعارض و نیز طعن و سرزنش های اهل کلام نسبت به اهل حدیث، مبنی بر نقل احادیث متناقض و متخالف با شرع و عقل توسط آنها، محدثین را بر آن داشت که به تألیف کتب خاصی همت گمارند که متضمن جمع اخبار و حلّ و رفع تناقض از چهره روایات باشند. این جمع و حلّ اختلاف، به شکل های گوناگونی از جمله ترجیح روایتی بر معارض آن، یا حمل بر ناسخ و منسوخ بودن، امکان پذیر است. هرچند آثار این محدثین در مورد جمع بین روایات و حلّ تعارض میان آنها خالی از اشکال نیست؛ ولی در نوع خود خدمت بزرگی به ساحت حدیث نبوی برشمرده می شود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، در صدد تبیین مهمترین زمینه ها و عوامل پیدایش و توسعه علم «مختلف الحدیث» و بررسی برخی از مهمترین فعالیت های محدثین اهل سنت در این زمینه است.
تأملی در اسناد احادیث ناظر به عدالت صحابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر اهل سنت، تمام صحابه رسول خدا (ص) را عادل می دانند؛ از این روی، در نگاه آن ها، هر روایتی که به یکی از صحابه ختم شود، به شرطی که سند آن، متصل باشد و وثاقت راویانش احراز شود، از نوع صحیح دانسته می شود و باید از هر گونه نقد و ارزیابی متن آن خودداری کرد؛ بنابراین، عدالت صحابه از مبانی رجالی اهل سنت است. اهل سنت برای اثبات عدالت صحابه، به آیاتی از قرآن و روایاتی از پیامبر (ص) استناد می کنند. در این نوشتار، منابعی را معرفی کرده ایم که در آن ها، برای اثبات عدالت تمام صحابه، به این روایات استناد شده است؛ آن گاه راویان این روایات را از نگاه علمای رجالی اهل سنت بررسی کرده و در نهایت نشان داده ایم بیشتر این روایات به دلیل نقل شدن از سوی راویان ضعیف، بر اساس مبانی رجالی اهل سنت، از نوع غیر صحیح دانسته شده اند.
جایگاه نقد محتوایی در اعتبارسنجی احادیث شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روش اطمینان به صدور حدیث، تاریخی همپای عصر صدور حدیث دارد. اعتبارسنجی احادیث در بین اصحاب امامیه در دوره های مختلف امری رایج بوده است. نقد محتوای آموزه منسوب به امام(ع)، معیار اعتبار سنجی در دوران ائمه(ع) و محدثان پیشین شیعه است. در این پژوهش، عوامل رویکرد اعتبار سنجی مبتنی بر نقد محتوای آموزه های منسوب به امامان شیعه و پیامدهای آن بررسی و بر این نکته تأکید شده است که این روش، معیار پیشینیان در پذیرش یا ردّ خبر منسوب به معصومان(ع) بوده است. تفاوت دیدگاه های اعتقادی و سطح استعداد اصحاب، بروز جریان انحرافی غلو و ایجاد فضای تقیه را می توان مهم ترین عوامل این رویکرد برشمرد. بازخوانی این عملکرد از آن جهت اهمیت دارد که معیار محدّثان شیعه در انتقال احادیث به کتاب های خویش و نقد آثار سایر راویان بوده است.
بازشناسی منابع کلینی در تدوین کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب کافی، مهم ترین اثر برجای مانده از دوره حدیث پژوهان پیشین به شمار می رود. این کتاب که دربردارنده موضوعات اعتقادی، اخلاقی و رفتاری است، به سبب باب بندی قوی و دریافت احادیث، از مهم ترین نویسندگان حدیث شیعه، از آغازین روزهای عرضه، مورد استقبال جامعه علمی شیعه قرار گرفت. در این مقاله، به بازشناسی منابع کلینی در تدوین کافی پرداخته شده تا اتقان این کتاب روشن گردد، زیرا از نگاه قدما، صحت حدیث مبتنی بر دریافت آن از اصول مورد اعتماد اصحاب است. این پژوهش نشان می دهد که تجلیل بزرگان از کافی به دلیل اخذ روشمند کلینی از مهم ترین کتب اصحاب است و اعتبارسنجی احادیث کافی به روش حوزه حله با روش کلینی در تدوین کتاب خویش هم خوانی ندارد و لازم است در راستای اعتبارسنجی روایات کتب پیشینیان، منابعی که مؤلفان، احادیث کتاب خود را از آن ها دریافت کرده اند، شناسایی و ارزش گذاری شود.
عوامل موفقیت نهج البلاغه در جذب اهل سنت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از زمان حیات علی علیه السلام تا امروز افراد زیادی از مذاهب مختلف جذب ایشان و سخنان دلنشین وی شده اند و در آثار خود به بهانه های مختلف از سخنان علی علیه السلام بهره می بردند و یا مجموعه ای واحد در سخنان وی نگاشته اند. علمای شیعه و اهل سنت قبل و بعد از نهج البلاغه تألیفاتی چند در سخنان علی علیه السلام داشته اند؛ اما رویکردی که به نهج البلاغه در میان شیعه و اهل سنت دیده شده نسبت به هیچ کتاب دیگری مشاهده نشده است. چه عاملی سبب شده است در حالی که بسیاری از این آثار به دست ما نرسیده است و یا متأسفانه به صورت نسخه خطی مانده است، نهج البلاغه این چنین مورد توجه خاص مسلمانان چه شیعه و چه سنی قرار گیرد؟ از جمله امتیازاتی که نهج البلاغه را میان کتب حدیثی دیگر برجسته کرده و علمای اهل سنت را به سوی آن کشانده است، معیار بلاغت در گزینش سید رضی، ساختار نهج البلاغه، موضوعات متنوع و جامع در آن، شخصیت فرامذهبی سید رضی و مقبولیت وی در میان اهل سنت است. از طرفی تألیف و انتشار نهج البلاغه در دوره تعامل شیعیان و اهل تسنن تأثیر بسزایی در انتشار اولیه آن در میان اهل سنت داشته است.
انواع تصویر در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرگری روشی است که گوینده، با استفاده از آن، مفاهیم ذهنی مورد نظر خود را به شنونده منتقل و مانند تابلویی آنها را دربرابر او مجسم می کند. این روش در کلام حضرت، با انواع مختلف و به وفور به کار رفته و مفاهیم مختلف را برای مخاطبان خود ترسیم کرده است. تصاویر استفاده شده در کلام حضرت را می توان به انواع مختلف دسته بندی کرد. این تصاویر باتوجه به صور بلاغی به کاررفته در کلام حضرت و نیز شیوه های به کارگیری و عناصر سازنده این صور و ساختار و کارکرد و مضمون و محتوای این تصاویر به انواع مختلفی مثل تصویر زبانی، مجازی، جزئی، مفرد، بافتی، ساکن، متحرک، اثباتی، اتفاقی، تصویرسطح، اعماق و... تقسیم بندی می شوند. در این تصاویر، حقایق محض ترسیم شده است و این از ویژگی های کلام حضرت علی (ع) است که تصویر در خدمت واقعیت است.
در نهج البلاغه جایگاه کار و تقسیم کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر جامعه ای برای تداوم حیات و بقا به کار و فعالیت مردم و مسئولان احتیاج دارد. نیاز به کار از قرون باستان وجود داشته است و هرچه می گذرد بر اهمیت آن افزوده می شود. کار، سرمایه و ذخیره ملی است و می تواند به رشد تمدن کمک کند. علی (ع) اصول و موازین کار و تلاش را در گنجینه گرانبهای خود (نهج البلاغه) بیان فرموده اند. ایشان در مسیر احیا و آبادانی جامعه همواره کار و تلاش می کردند و در مدت خلافت خویش از این امر مهم غافل نشدند.
پژوهش حاضر براساس اطلاعات کتاب های موجود، به ویژه نهج البلاغه، به شیوه ای توصیفی انجام شده است تا جایگاه کار و تقسیم کار و جوانب مختلف آن را براساس آموزه های نهج البلاغه ارائه کند و راهبردی برای ایجاد کار سالم و مفید درراستای پیشرفت جوامع کنونی جهان باشد. آنچه در این گنجینه شگرف یافت می شود، حاکی از این است که کار و تقسیم کار دارای جایگاه والایی است و در استمرار، بقا و تعادل جامعه، و پویایی، شکوفایی و پیشرفت جوامع جهانی نقش مؤثری دارد. به علاوه، سعی شده است با بهره گیری از آموزه های نهج البلاغه و اندیشه های برخی متفکران، درباره تعریف و تبیین مفهوم کار، جایگاه کار، تقسیم کار، فواید و علل تقسیم کار، آثار تقسیم کار، ...، توجه و بررسی همه جانبه انجام شود.
بررسی متنی سندی روایات عصمت امامان علیهم السلام
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، روایات عصمت که در کتب معتبر حدیثی شیعه، هم چون «الکافی، معانی الأخبار، الخصال و کفایه الأثر» وجود دارند، مورد بررسی سندی متنی قرار گرفته و مشخص شده است که مهم ترین مستند عصمت امامان علیهم السلام، وجود نصوص قرآنی و روایاتی است که در میان امامیه بر آنها اتفاق نظر وجود دارد و از آنجا که هدف اصلی، بررسی روایاتی است که لفظ «عصمت» در آنها به کار رفته، با بررسی انجام گرفته، این روایات حدوداً، 47 حدیث است که با حذف احادیث تکراری، نزدیک به پانزده حدیث می رسد. در حالت کلی می توان گفت وضعیت راویان، بر مبنای آراء رجالیون شیعه در بیشتر سلسله سند روایات عصمت، افراد موثق قرار گرفته اند و البته اندکی از آنان نیز طبق گفته های رجالیان موثق نیستند؛ ولی درصدی از این راویان مجهول، افرادی هستند که در سلسله سند روایات «کامل الزیارات» قرار گرفته اند و از آنجا که ابن قولویه، در مقدمه این کتاب، همه راویان این کتاب را ثقه، معرفی کرده است، می توان برای این افراد، درجه ای از وثاقت قائل شد. در بین این روایات، اکثر روایات از نوع احادیث معنعن هستند که احادیث صحیح، حسن و موثق را شامل می شود. بررسی محتوایی این روایات، بیانگر آن است که محور غالب این احادیث، فضائل و صفاتی است که ضرورت دارد فرد معصوم حائز آن باشد، از جمله این صفات: معصوم از گناهان، امین خدا بودن، مطهر از ذنوب و عیوب و ...است. با بررسی های انجام شده ثابت شده است که این صفات به امامان معصوم اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله اختصاص دارد.
روش شیخ کلینی در طبقه بندی روایات کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش طبقه بندی احادیث متأثر از نظام طبقه بندی در هر دوره ای است که مؤلفان کتب با در نظر گرفتن روش های مرسوم در عصر خویش به طبقه بندی احادیث می پردازند. کلینی جزء محدثانی است که در طبقه بندی احادیث کتاب شریف «کافی» از روش طبقه بندی عصر خود یعنی طبقه بندی مفهومی آموزه های حدیثی بهره گرفته است. اصل انتخاب و گزینش مفاهیم کلیدی کافی نیز مبتنی بر ضرورت ها و مسائل مطرح در زمان تألیف آن است. مهمترین محورهایی که از مقدمه کافی قابل استخراج هستند عبارت است از: عقل و جهل، فضل علم، ضرورت تمسک به سنت و قرآن، توحید، نبوت و امامت، آداب و فرائض و احکام.
کلینی با تکیه بر نقش ابزاری عقل، بر تمسک به کتاب و سنت و اخذ معارف از آنها تأکید دارد و کتاب و عقل و جهل و فضل علم را مقدمه ای بر مباحث توحید، امامت و اخلاق و احکام قرار داده است. کلینی جامع حدیثی خویش را به شیوه درختی از کل به جزء یا از اصل به فرع تنظیم کرده است.
دیدگاه های حدیثی عالمان متقدم امامی و دفاتر حدیثی ائمه شیعه به تدوین روات سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدثان و عالمان متقدم امامی، مبانی حدیثی روشنی داشته اند از جمله درخصوص روایت دفاتر حدیثی که تحریرهای غیر شیعی داشته، ملاحظات و تأملاتی کرده اند که هدف اصلی آن عدم آمیختگی دفاتر شیعی با دفاتر غیر شیعی بوده است. در نوشتار حاضر، چند متن حدیثی کهن شیعی که در میان اهل سنت نیز تداول داشته، مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که محدثان امامی برای جلوگیری از بروز هر گونه آشفتگی احتمالی در آینده، با دقت خاصی به روایت میراث های مشترک متداول در میان شیعیان و اهل سنت و انتخاب طریقی خاص، از آثار مذکور پرداخته اند.
راهکارهای تمیز مشترکات و توحید مختلفات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی سلسله راویان واقع در اسناد برای کشف صحت و سقم سند به منظور بهره گیری از حدیث ضروری است. از جمله مشکلاتی که در اسناد روایات به چشم می خورد، تکرار نام هایی است که قابل انطباق بر دو یا چند راوی است. از سویی دیگر برخی از راویان در اسناد روایات با عناوین و اسامی گوناگون یاد شده اند. عناوین متعددی که همگی حکایت از یک شخص دارد. بحث تمیز مشترکات و توحید مختلفات و یکسان سازی راویان متعدد در شناخت راوی و تحلیل و ارزیابی سند روایت توسط دانشمندان با شیوه های خاصی صورت می گیرد. رجالیان بخشی از تلاش های خود را به این موضوع اختصاص داده و راه هایی از جمله توجه به طبقه راوی، وجود عناوین به طور مستقل در کتاب های رجالی به خصوص رجال نجاشی؛ اختلاف در طریق و راوی کتاب بودن، وجود اختلاف در راوی و مروی عنه؛ آگاهی از کنیه ها، لقب ها و موقعیت جغرافیایی شهرها، توجه به تصحیف های احتمالی و... را از جمله راهکارهای تمیز مشترکات و توحید مختلفات دانسته اند.
«بازسازی مختصات واژگانیِ سبک ساز در ترجمه متن حدیث به فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسیِ زبانی از رویکردهای نوین زبان شناسانه در بررسی متون است که شیوه بیان متمایز در هر متن را تحلیل می کند و هدف و تأثیر آن را بررسی می کند. در این دانش فرض است که هر متن مختصات زبانی متمایزی دارد که از سویی به آن فردیت می بخشد و از سوی دیگر آن را به دیگر متون پیوند می دهد. از دیدگاه سبک شناسانه، متون بنا به مختصات همگرایی که دارند در دسته های قابل تشخیصی، یعنی در چارچوب گونه های متون، کنار هم می نشینند و با نوعی خط چین از یکدیگر متمایز می شوند. از آن جا که ترجمه نوشتاری نیز پدیده متن را در دستور کار خود دارد و عملا متنی را از یک زبان به زبان دیگر منتقل می کند، از دیدگاه سبک شناسی می توان ترجمه را بازسازیِ مختصات زبانی متن مبدأ در قالب عناصر زبان مقصد به طور نسبی دانست. بر مبنای رویکرد سبک شناسیِ لایه ای که مختصات متن را در پنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، معنایی و کاربردی مطالعه می کند، در مقاله پیش رو بر لایه واژگانیِ متن حدیث، به عنوان بخشی از گونه متن دینی، تمرکز می شود و پنج محور از مختصات واژگانیِ سبک ساز در متن حدیث به دست داده می شود. سپس نحوه بازسازی این پنج محور در زبان فارسی بررسی می گردد و چالش ها و راهکارهایی که این فرآیند پیش رو دارد مطالعه می شود. در این مطالعه، نمونه هایی از احادیث کتاب بحار الانوار به عنوان شاهد بحث تحلیل
جایگاه علمی نشریه سفینه در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه علمی نشریه سفینه بر اساس شاخص های ارزیابی نشریات در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام می باشد. تعداد مقالات، پرتولیدترین سال ها، موسسات و پژوهشگران فعال، شاخص آنی، ضریب تاثیر، استنادهای تجمعی نشریه سفینه در سالهای 1382-1392 بر اساس داده های موجود در نمایه استنادی علوم ایران و پایگاه گزارش های استنادی نشریات، مورد مطالعه علم سنجی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد، سال 1390 با 41 مقاله پرتولیدترین سال، حوزه علمیه با 43 مقاله پرتولیدترین سازمان، محمد بیابانی اسکویی با 21 اثر فعال ترین پژوهشگر در نشریه سفینه می باشند. بالاترین میزان استناد های تجمعی مربوط به سال 138 علیه السلام (6 استناد) و بالاترین میزان شاخص آنی (069/0) مربوط به سال 1385 بوده و ضریب تاثیر نشریه سفینه در سالهای مورد بررسی صفر می باشد.
کاوشی در حکمت 289 نهج البلاغه (سیمای برادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از حکمت های بسیار زیبای نهج البلاغه به لحاظ ساختاری و محتوایی، حکمت 289 است. امام علی (ع) در این حکمت، ویژگی های انسانی را برمی شمرند که شایستگی برادری امیرالمومنین (ع) را داراست. این حکمت دربردارنده نکاتی است که درباره آن ها بین مترجمان و شارحان نهج البلاغه اختلاف نظر وجود دارد. از این رو، بررسی این اختلافات نکات جدیدی را از فهم کلام امام (ع) نمایان می کند؛ البته درباره بعضی از آن ها هیچ گونه مطلبی بیان نشده است. اولین نکته ابهام آمیز در این حکمت، گوینده آن است؛ زیرا در بعضی از کتب روایی، ازجمله کافی و کتب تاریخی مانند البدایه و النهایه، گوینده امام حسن مجتبی (ع) معرفی شده است. دومین نکته، مخاطب حکمت است؛ یعنی اینکه این حکمت خطاب به چه کسی گفته شده و وصف چه کسی است. سومین نکته، مفهوم عبارت «وَ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً» است و چهارمین نکته، جایگاه ساختاری و محتوایی در عبارت «لَا یُدْلِی بِحُجَّه حَتَّی یَاْتِیَ قَاضِیاً» است. در این پژوهش، سعی شده است به تحلیل این مسائل پرداخته و جوابی اطمینان بخش داده شود. به نظر نگارندگان، گوینده حکمت امام علی (ع) است. مخاطب نامه تمام انسان هایی هستند که می خواهند خود را در جایگاه برادری امیرالمؤمنین (ع) پیدا کنند؛ گرچه مخاطب خاصی مثل ابوذر غفاری دور از نظر نیست. مفهوم عبارت «وَ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً» این است که او فردی بدون قدرت اجتماعی بود و مردم نیز او را ضعیف می انگاشتند و عبارت «لَا یُدْلِی بِحُجَّه حَتَّی یَاْتِیَ قَاضِیاً» توصیف عبارت «فَهُوَ لَیْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ» است. کلیدواژه ها: امام علی (ع)، نهج البلاغه، حکمت و موعظه، کلمات قصار، حکمت 289، برادری، اخوّت، تربیت.
سید رضی رحمه الله، المجازات النبویه و روش شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المجازات النبویه تألیف سید رضی رحمه الله(م406ق) عالم بزرگ شیعه، تنها اثر مستقل شیعی در شرح مجازات روایی پیامبر اکرم(ع)است که در آن، به شرح بیش از 360 روایت مشتمل بر مجاز پرداخته شده است و شناخت جوانب گوناگون آن می تواند بخشی از جایگاه رفیع مؤلف و ارزش علمی آن را نشان دهد. سید رضی رحمه الله در المجازات النبویه به اختصار و بدون باب بندی، ابتدا به ذکر روایات و در صورت لزوم تبیین واژگان، ذکر نقل های متفاوت و بررسی سندی و متنی پرداخته، و به دنبال آن، موضع مجاز را روشن کرده و در مواردی، به توضیح مجازهای قرآنی مشترک با مجاز روایت مورد بحث، اهتمام کرده است؛ چنان که گاه پاره ای از شبهات کلامی را به مناسبت مطرح می کند و به آن ها پاسخ می گوید. او در مواردی، همچنین به مباحثی غیرمرتبط با بیان مجاز و وجه آن، اشاره می کند و گاه نیز به یادکرد استادان و منابع مورد استفاده خود در تدوین المجازات النبویه می پردازد.
بررسی نقش روات مشترک در اخبار منتقله (مطالعه موردی؛ جِعّابی از مشایخ صدوق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان در مقاله حاضر می کوشند از زاویه ای جدید و نو، به چگونگی انتقال اخبار اهل تسنن به تشیع و پیامدهای آن بپردازند. به گمان نویسندگان این نوشتار، وجود برخی از راویان مشترکِ مؤلفان جوامع حدیثی از علل انتقال اخبار اهل تسنن به تشیع است. آنان با مطالعه موردی جِعّابی از مشایخ مشترک شیخ صدوق و روایات منقول از او در کتب وی سعی کرده اند تا شواهدی برای ایده یاد شده فراهم کنند. برای این منظور، پس از کاوش در احوال جِعّابی و توثیقات او در فریقین، به بررسی دو خبر منقول از او در باب تحریف قرآن و جهاد در کتب صدوق پرداخته شده است. این دو خبر به واسطه او از جوامع حدیثی اهل سنت به کتب شیعی منتقل شده است که با مبانی امامیه سازگار نیست. همچنین به خلط راویان مشترک در سند و متن حدیث به عنوان یکی از زمینه های انتقال اخبار توجه شده است.
بررسی تحلیلی و مقایسه ای جایگاه کتب امالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی مکاتب تاریخ نگاری اسلامی، مکتب کوفه به دلیل داشتن شعبه های مختلف و گسترده متمایز است. یکی از این شعب، تاریخ نگاری مقتل است که رشد و توسعه خود را در شکل تاریخی با مقتل نویسانی همچون ابی مخنف (م. 157ق)، ابن ابی الدنیا (م. 281ق) و ابوالفرج اصفهانی (م. 356ق) عجین کرده است. این مکتب در بُعد حدیثی و جوامع روایی نیز بزرگانی از فریقین را در نگارش مقتل به خود دیده است. مجموعه کتب روایی باعنوان عرض المجالس که به همان «امالی» مشهور است، در بُعد تاریخ نگاری مقتل مطالب مهمی را دربرگرفته است که ما را به سوی واقعیت های مربوط به وقایع مقتلی رهنمون می کند. بررسی مقایسه ای شیوه نامه کتب امالی و محتوای آن با منابع تاریخی، پرسش های مهمی مطرح می کند که از مهم ترین آن ها، علل منفردبودن برخی احادیث در این آثار است که در منابع دیگر، به ویژه منابع تاریخی، اثری از آن نیست. بنابراین، مقاله حاضر درصدد پاسخ به این مسئله، با تأکید و توجه به خصوصیات این کتب است. کلیدواژه ها: مقتل نگاری، مکتب کوفه، ابومخنف، امالی صدوق، امالی طوسی، امالی مفید.
التّرادف وقیمته الدلالیة فی لغة نهج البلاغة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظاهرة التّرادف قضیة محوریة فی الدراسات اللسانیة، قدیمها وحدیثها، وهی قضیة متداخلة فی کل العلوم والاختصاصات الأخرى ویترتّب علیها آثارٌ وضعیةٌ مع وجود الاختلاف حول التّرادف نفسه، وحول مدى فاعلیته أو أوجه الاستفادة منه؛ کما یعدُّ التّرادف من الظواهر اللغویَّة المهمّة؛ لعلاقة الألفاظ بالمعانی من أثر التواصل بین الناسِ؛ ففکرة التّرادف فی حقیقتِها مسألةٌ دلالیةٌ قبل کلّ شیءٍ، تتعلّقُ بالمعنى وما یعتریه من تغیّر من جراء الاستعمال. فقام البحث بدراسة ما هی المسمّاة بالترادف فی ألفاظ نهج البلاغة، وقدتوصّلنا إلى نتائج من أبرزها أنّ مفهوم التَّرادُف لایعنی الاتحاد التامّ فی المعنى، ولا یعنی المساواة فی الدلالة، وإلاّ لسمیّت بالألفاظ المتساویة، وإنّما هی مترادفة بمعنى أنّ بعضها یقوم مقام بعض. وإنّ التَّرادُف ظاهرة موجودة فی اللغة العربیة، ولکن لیس بالکثرة المزعومة، فإنّ أغلب ما سمّی بالمترادف لا صحّة له، وربّما کان لخلط جامعی الألفاظ المترادفة ومنهجهم الأثر فی ذلک. ومن نتائج التطبیقات على نصوص نهج البلاغة، اتضح خلوّه من ظاهرة التَّرادُف، لوجود الفروق الدلالیة بین المفردات؛ فإنّ نهج البلاغة جاء سیاقه اللغوی مطابقاً سیاقه الاجتماعی من قبل واضعه، فالکلمة فی نهج البلاغة، اختارها الإمام علی (ع) قاصداً لفظاً ومعنى فی موقعها المحدّد، فهی أصیلة فی وضعها ومعناها. والمنهج المتّبع فی البحث هو المنهج الوصفیّ، ولعل هذا المنهج یَتلاءمُ مع طبیعة البحث حول الترادف.