مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که جزو اختلافات اعتقادی در بین شیعه و اهل تسنّن است، مسئله جواز و عدم جواز سهوالنبی است. روایاتی در این زمینه از طریق شیعه و اهل تسنن وارد شده است که همه علمای اهل تسنن و برخی از علمای شیعه، این دسته از روایات را صحیح دانسته و عصمت مطلقه نبی اکرم را زیر سؤال برده اند. این روایات در سه حیطه سهو پیامبر در نماز، خواب ماندن ایشان از نماز صبح و راهنمایی خطا در تأبیرالنخل مطرح شده است. در این مقاله، فقط به بررسی سندی و انگیزشی روایات سهو در نماز که از طریق اهل تسنن وارد شده، پرداخته و اثبات می شود که جاعلان این گونه احادیث، هدفی جز پایین آوردن شخصیت پیامبر اکرم و هم سطح قرار دادن ایشان با خلفا نداشته اند، زیرا جایی که پیامبر خطا و سهو کند، اشتباهات خلفا توجیه خواهد شد؛ اما ساحت مقدس نبی اعظم برتر و بالاتر از آن است که گرد سهو یا إسها بر آن بنشیند. علاوه بر اینکه این روایات، ضعف سندی نیز دارند.
بررسی سندی و متنی حدیث «الناجی من الرجال قلیل و من النساء اقل و اقل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کنار همه آیاتی که قدرت یکسان زنان و مردان را در رسیدن به کمال و فضیلت ها مطرح می کنند، روایاتی وجود دارند که از نقص استعدادی زنان در رسیدن به کمال یا وجود ارزش های متفاوت مردانه و زنانه حکایت می کنند. از آنجا که مهم ترین کمال در اندیشه دینی، نزدیکی به خداوند و دست یافتن به ایمانی ناب، قرب الهی و رسیدن به رستگاری است، وجود متونی که توان زن را در رسیدن به حقیقت ایمان ناقص می دانند، بسیار مهم خواهدبود. یکی از احادیث در این موضوع، حدیثی از پیامبر اکرم است که در کافی، من لایحضر و بعضی دیگر از منابع معتبر شیعی بدین مضمون آمده است: «الناجی من الرجال قلیل و من النساء اقل و اقل». براساس این روایت، زنان از نظر دستیابی به سعادت ناتوان تر از مردان معرفی شده اند. این مقاله با تحلیلی سندی و متنی به ارزیابی این روایت پرداخته و اولاً نشان داده است که هیچ یک از طرق این حدیث، خالی از ضعف نیست. سپس متن حدیث نقد و تحلیل شده و با فرض صدور حدیث از سرچشمه علم نبوی، این روایت از نوع قضیه خارجیه خاص زمان صدور تلقی شده است که قابلیت تعمیم به عموم مردان و زنان را ندارد.
مبنای ملاک های ترجیح اقوال رجالیون در تعارض جرح و تعدیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صاحبان منابع مهم رجالی و دیگر علمای بزرگ رجال در مواضع متعددی در جرح و تعدیلِ برخی از رجال حدیث، اتفاق نظر ندارند، بلکه اختلاف هایی جدی دارند. برای حل این اختلاف ها لازم است که ملاک هایی برای ترجیح اقوال رجالیون در مواضع اختلاف آن ها در جرح و تعدیل یافت. بحث از این ملاک ها و تحلیل آن ها، هدف اصلی مقاله حاضر است. برخی ازملاک های بزرگان رجال در این زمینه عبارت اند از: رجوع به شخصیت رجالی، کیفیت قول جارح و معدِّل، نحوه دسترسی جارح و معدِّل به احوال راوی، تقدیم قول جارح، جمع بین قول جارح و معدِّل(قول به تفصیل)، تقدیم قول معدِّل. نگارندگان در مقاله حاضر می کوشند تا با بررسی سابقه و مبانی این ملاک ها و نیز بررسی مواردی از آن ها، درباره چند تن از رجال حدیث مورد اختلاف، نشان دهند که مبنای اصلی وضع ملاک های مذکور «زیادتی علم» است و بر این مبنا نمی توان یکی از این ملاک ها را در همه موارد اختلاف در جرح و تعدیل روات جاری دانست؛ حتی در برخی موارد، مبنای «زیادت در علم و بیشتر بودن اطلاع» باعث می شود که این قاعده ها در جهت عکس اعمال شود.
تأملی در اصالت متن زیارت جامعه کبیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میراث عظیم اهل بیت ذخیره ای ارزشمند تعبیه شده است. نام این ذخیره معنوی، زیارت است که شیفتگان ماورای محیط طبیعت تلاش دارند با ایجاد ارتباط با نقطه ای محوری در ولایت الهی، بدان دست یابند. در این ارتباط، افزون بر اتصال قلبی، تلفظ به واژه هایی که شایسته مقام و منزلت مزور است، نیز لازم است. بی تردید یکی از مهم ترین و جامع ترین متونی که توانسته است این بار گران را بر دوش کشد، زیارت جامعه کبیره مروی از امام هادی است؛ زیارتی که محتوای عمیق و دقیق عقیدتی، سیاسی، اخلاقی و معرفتی را در خود جای داده و زائر را به مرتفع ترین قله های معارف در عرصه امام شناسی رهنمون می کند. متن بلیغ، فصیح و قدسی که منابع متعدد روایی شیعه از عیون شیخ صدوق در قرن چهارم تا مصباح مشکینی در قرن پانزدهم به نقل آن پرداخته اند و در کتب ادعیه در کنار قرآن، در بسیاری از منازل شیعیان به مناسبت ها قرائت می شود. لیکن در این میان، برخی چون محدث نوری مدعی حذف بعضی از فقرات متن اصلی زیارت شده است. در این نوشتار، با بررسی متن زیارت جامعه به ادعای حذف یا به تعبیر درست تر، تحریف متن زیارت جامعه پاسخ داده شده و نتیجه گیری می شود که از متن مشهور زیارت جامعه کبیره چیزی کاسته نشده و آن متن بدون تغییر و تصحیف و کاهش است.
واکاوی مفهوم و مصداق واژه قائم در احادیث اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاهی در احادیث ائمهk سخن از شخصیتی با ویژگی هایی خاص است، ولی به صراحت نامی از او برده نشده و این امر باعث شده در طی اعصار، مصادیق گوناگونی برای آن شخصیت(چه بسا منظور ائمهk این مصداق ها نباشد) بیان شوند؛ از جمله آن می توان به «قائم» اشاره کرد. در طی دوران، مصادیق متفاوتی حتی از سوی ائمهk برای قائم بیان شده است. در این مقاله، سعی شده با جامع نگری به روایات مربوط، معنا و مفهوم کامل و مصداق اصلی قائم ارائه شود. مصادیق مختلف و علل صحت یا صحت نداشتن انتساب آنان به عنوان مصداق اصلی قائم یا به عبارتی دیگر، قائم اصلی(کسی که واجد تمام ویژگی های ذکر شده در روایات برای قائم باشد) بیان گردد. همچنین برخی از روایات هم خانواده در ریزموضوعات مطرح شده، مورد بررسی سندی و نقد محتوایی قرار گرفته اند تا میزان اعتبار روایت و موضوع سنجیده شود، با وجود اینکه کثرت روایات هم خانواده در یک موضوع که بر مطلب مشترکی دلالت می کند، حتی اگر متواتر لفظی نباشد، متواتر معنوی به شمار می رود؛ در نتیجه بیانگر اعتبار واعتماد به آن موضوع است. با توجه به روایات و معنا و مفهوم کامل «قائم»، امام زمان مصداق اصلی معرفی شده است، ادله و راهکار هایی برای تمییز قائم اصلی از غیر آن(دیگر قائم ها) در روایات ارائه شده است. در پایان، نقش شناخت معنا و مفهوم و مصداق قائم در شناخت دیگر روایات بیان شده است.
بررسی اعتبار روایت المهدی فی لسانه رته و جنبش محمد بن عبدالله حسنی در جعل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جریان های مؤثر در جعل و تحریف روایات حوزه مهدویت، قیام محمد بن عبدالله بن حسن مثنی(۱۰۰ 145) از سادات حسنی است. این فرد در اواخر دوران بنی امیه اقدامات خود را آغاز کرد و از نامزدهای اصلی به دست گرفتن خلافت پس از سرنگونی بنی امیه بود و بدین جهت پس از به قدرت رسیدن بنی عباس نیز از اقدامات خود برای کسب خلافت دست برنداشت. ویژگی هایی مانند انتساب به پیامبر، زهد، عبادت و آگاهی به علم فقه و حدیث باعث شد هواداران او در میان عامه مسلمانان چنین القا کنند که او همان مهدی موعود است تا حمایت توده مسلمان را به دست آورند. شواهدی از جعل و تحریف برخی روایات مهدویت از سوی هواداران وی وجود دارد. یکی از روایات منتسب به پیامبر روایتی است که از وجود لکنت زبان در مهدی موعود خبر می دهد. نوشتار حاضر در صدد رد انتساب این روایت به پیامبر و ساختگی بودن آن از سوی طرفداران محمد بن عبدالله مذکور است.
لزوم توجه به اثبات متن حدیث قبل از ورود به فقه الحدیث از دیدگاه شیخ حر عاملی در الفوائد الطوسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقه الحدیث از ارزشمندترین علوم اسلامی است، زیرا حدیث در اسلام، دومین منبع فراگیری دین محسوب می شود و بدون آشنایی با سنت نمی توان اسلام را شناخت. فقه الحدیث ما را با معنای متون احادیث آشنا می سازد، ولی مراجعه به متون احادیث، بدون توجه به مبانی لازم، امکان انحراف را در پی خواهد داشت. از این رو، تلاش های فراوانی از سوی علمای مسلمان برای تدوین قواعد و مبانی فهم صحیح از روایات صورت گرفته که علم اصول فقه، نشانگر بخشی از این تلاش هاست. برخی از محققان حدیث نیز در هنگام شرح روایات، روش و قواعدی به کار برده اند که استخراج آن ها می تواند ما را با شیوه ، ضوابط و مبانی فقه الحدیث آشنا سازد. یکی از این کتب، الفوائد الطوسیه از شیخ حر عاملی است. این کتاب با عنایت به شخصیت علمی مؤلّف و تبیین و توضیح روایات مشکل، اهمیت ویژه ای دارد و در آن، نکات و تحقیقات و دقت ها و نیز پاسخ شبهات و مغالطاتی وجود دارد که در کتب دیگر کمتر یافت می شود. یکی از مبانی مورد توجه شیخ حر در این کتاب، اثبات متن حدیث است. این قاعده مهم ترین اصولی است که در فقه الحدیث باید رعایت شود. در این مقاله، با مطالعه این کتاب به روش تحلیلی توصیفی، این قاعده تبیین و موارد توجه شیخ حر به این قاعده، استخراج و تبیین شده است.
بازشناسی منابع کلینی در تدوین کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب کافی، مهم ترین اثر برجای مانده از دوره حدیث پژوهان پیشین به شمار می رود. این کتاب که دربردارنده موضوعات اعتقادی، اخلاقی و رفتاری است، به سبب باب بندی قوی و دریافت احادیث، از مهم ترین نویسندگان حدیث شیعه، از آغازین روزهای عرضه، مورد استقبال جامعه علمی شیعه قرار گرفت. در این مقاله، به بازشناسی منابع کلینی در تدوین کافی پرداخته شده تا اتقان این کتاب روشن گردد، زیرا از نگاه قدما، صحت حدیث مبتنی بر دریافت آن از اصول مورد اعتماد اصحاب است. این پژوهش نشان می دهد که تجلیل بزرگان از کافی به دلیل اخذ روشمند کلینی از مهم ترین کتب اصحاب است و اعتبارسنجی احادیث کافی به روش حوزه حله با روش کلینی در تدوین کتاب خویش هم خوانی ندارد و لازم است در راستای اعتبارسنجی روایات کتب پیشینیان، منابعی که مؤلفان، احادیث کتاب خود را از آن ها دریافت کرده اند، شناسایی و ارزش گذاری شود.
بررسی نقش روات مشترک در اخبار منتقله (مطالعه موردی؛ جِعّابی از مشایخ صدوق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان در مقاله حاضر می کوشند از زاویه ای جدید و نو، به چگونگی انتقال اخبار اهل تسنن به تشیع و پیامدهای آن بپردازند. به گمان نویسندگان این نوشتار، وجود برخی از راویان مشترکِ مؤلفان جوامع حدیثی از علل انتقال اخبار اهل تسنن به تشیع است. آنان با مطالعه موردی جِعّابی از مشایخ مشترک شیخ صدوق و روایات منقول از او در کتب وی سعی کرده اند تا شواهدی برای ایده یاد شده فراهم کنند. برای این منظور، پس از کاوش در احوال جِعّابی و توثیقات او در فریقین، به بررسی دو خبر منقول از او در باب تحریف قرآن و جهاد در کتب صدوق پرداخته شده است. این دو خبر به واسطه او از جوامع حدیثی اهل سنت به کتب شیعی منتقل شده است که با مبانی امامیه سازگار نیست. همچنین به خلط راویان مشترک در سند و متن حدیث به عنوان یکی از زمینه های انتقال اخبار توجه شده است.
گونه شناسی روایات امام حسن مجتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به استناد بسیاری از آیات و روایات، ائمه اطهار تنها کسانی هستند که پس از خدا و پیامبر آگاهی کامل به معارف قرآن و مراد و مقصود آیات آن دارند. ائمه با توجه به نیاز بشر، به تفسیر و تبیین آیات قرآن کریم پرداخته اند. با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه گونه شناسی روایات در تفسیر قرآن کریم از یک سو و کثرت روایات تفسیری اهل بیت از سوی دیگر، در این مقاله، با توجه به اینکه تاکنون روایات امام حسن در تفسیر گونه شناسی نشده، تنها روایات تفسیری امام حسن تحلیل و بررسی شده است. هرچند روایات تفسیری حضرت نسبت به امامان دیگر اندک است، همین روایات اندک دست مایه خوبی برای کشف نگاه امام حسن به چگونگی تفسیر است. بر اساس این پژوهش، مهم ترین گونه های تفسیری روایات امام حسن عبارت است از: ذکر سبب نزول، بیان معنی مفردات، بیان بطون آیات، تبیین آیات از راه بیان مصادیق، تبیین آیات الاحکام، ذکر جزئیات داستان های قرآن کریم، استناد و استشهاد به آیات، عمل به آیه با عمل به مفاد آن، علم قرائت، فضایل و خواص قرائت سوره ها و آیات. روش امام حسن در تفسیر قرآن کریم عبارت است از: تفسیر قرآن با سنت، استناد به قواعد زبان عرب. مبانی قرآن شناختی امام حسن در تفسیر قرآن کریم عبارت است از: هدایتگری قرآن و صیانت قرآن از تحریف.