فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی تحلیلی مفهوم تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی متفکران مسلمان است. پرسش اصلی تحقیق این است که تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی در چه مواردی و در هر یک از این موارد در چه معنایی به کار رفته و عناصر معنایی آن کدام است؟ این تحقیق مشخص کرد که اولاً این واژه پیش از ابن سینا در ادبیات فلسفی و اخلاقی کاربرد نداشته و در آثار ابن سینا و پس از وی تا قرن هفتم به عنوان یک واژة فرعی و از قرن هفتم به بعد به عنوان یک واژة کلیدی به کار رفته است. ثانیاً این واژه در چهار گفتمان محوری ‐ گفتمان معالجت، ریاضت، سعادت و گفتمان ترکیبی ‐ و در چهار معنا به کار رفته است: الف) تزکیه به معنای رفع رذایل و کسب فضایل اخلاقی؛ ب) رفع رذایل اخلاقی؛ ج) ریشه کن کردن حبّ دنیا از ساحت نفس و د) رفع رذایل اخلاقی و رذیلة حبّ دنیا. ثالثاً هستة اصلی معنایی تزکیه زدودن رذایل است و کسب فضایل لازمة آن و نه جزئی از معنای آن است. رفع رذایل و کسب فضایل دو روی یک سکه اند.
تبیین و بررسی نظریه تربیتی فمینیسم و نقد آن از منظر تعلیم و تربیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
یکی از جریانات مدعی دفاع از حقوق زنان، رویکرد فمینیستی است، که برخی سابقة آن را به قرن 17 میلادی بازمی گردانند. این رویکرد در قلمروهای مختلف از جمله در تعلیم و تربیت به اظهار نظر پرداخته است. این مقاله، نظریة تربیتی فمینیسم را در زمینة دیدگاههای نظری، اهداف، برنامه و روشهای تربیتی تبیین و در ادامه آن را با اتکا به متون اسلامی در قلمروهای پیش گفته نقد و بررسی کرده است.
بررسی هستی شناسانه حسن و قبح و گزاره های اخلاقی از دیدگاه محقق اصفهانی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیادی ترین مباحثی که از دیرباز در دانش های کلام و اخلاق کانون نزاع دانشمندان آن علوم و بن مایه سرفصل هایی چون حسن تکلیف، قبح ظلم و گناه، عدل الهی، قبح عقاب بلابیان، قبح تکلیف مالایطاق و قاعده تلازم میان حکم عقل و شرع و... بوده، مسئله حسن و قبح و گزاره های مشتمل بر آن ها مانند «عدل حسن است و ظلم قبیح است»، می باشد.
در دوره معاصر، محقق اصفهانی به مناسبت مباحثی چون وضع، تجرّی و... در دانش اصول فقه مدعی اعتباری بودن حسن و قبح و گزاره های اخلاقی شد و علامه طباطبایی با الهام از او در فلسفه و فلسفه اخلاق با ارائه منسجم نظریه اعتباریات، به بسط و تبیین آن پرداخت.
اساساً درباره حسن و قبح و گزاره های اخلاقی به سه گونه می توان بحث کرد: 1. مفهوم شناسی، 2. هستی شناسی، 3. معرفت شناسی. در هر سه حوزه پرسش هایی وجود دارد که این مقاله عهده دار بیان هستی شناسی آن ها از دیدگاه این دو اندیشمند و اختلاف رویکرد آنان در اثبات اعتباریت آن هاست.
محقق اصفهانی با استناد به سخن ابن سینا و دیگر حکیمان، آن گزاره ها را در زمره مشهورات گنجانده که واقع و نفس الامری جز توافق آرای عقلا ندارند و عبارات او با دو رویکرد واقع گرایانه و ناواقع گرایانه همخوانی دارد. اما علامه طباطبایی با رویکرد واقع گرایانه رأی به اعتباریت آن ها داده است.
تفسیری نو از واقع گرایی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
با توجه تفسیرهایی که از دیدگاه اعتباریات علامه طباطبایی شده است هر خواننده ای با تفاسیر متعدد و برداشت های مبهم روبروست. لذا در این مقاله بر اساس مبانی فلسفی اصالت وجود، تشکیکی بودن مراتب وجود و علم حضوری به واقعیات علامه و برداشتی نو از واقع گرایی ایشان در صدد ایضاح نظریه اعتباریات هستیم. در بررسی های معرفت شناسی باید ملاحظه شود؛ دو قلمرو جدا از هم به نام واقعیات و ارزش ها وجود دارد که بر مبنای دریافت حضوری انسان به خود و افعال خویش علم حضوری دارد و علم حضوری خطابردار و استدلال پذیر نیست پس انسان در مرتبه اول با حضور فعل اخلاقی در نزد خود واقعیت جملات اخلاقی را درک می کند. هنگام اخبار از این واقعیت چاره ای ندارد تا تصور و تصدیقی از این حقیقت دریافتی خود در قالب موضوع و محمول یا مسندالیه و مسند به صورت علم حصولی بیان کند؛ در نهایت، واقعیت ارزش اخلاقی نوعی از ایجاد و خَلق معانی است که انسان از نبود به عالم بود انشاء می کند. عدم توجه به احکام این دو قلمرو ادراکی و اصالت وجودی، تشکیک وجود نظام فلسفی علامه، هر تفسیری از دیدگاه ایشان غیر از ابهام چیزی برای خوانندگان در پی نخواهد داشت. بررسی مفاهیم اخلاقی، معیار صدق و کذب اخلاقی، انگیزش اخلاقی، معنای جملات اخلاقی از دیدگاه علامه مربوط به حوزه ادراک حصولی است.
دموکراسی و اخلاق لیبرالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
دموکراسی داعیه دار مردم داری و ضدیت با استبداد در چارچوب اضلاع سه گانة «قانون گرایی»، «مشارکت سیاسی» و «نظارت پذیری» است. ولی هدف یاد شده با تکیة صرف بر این اضلاع، دور از دسترس به نظر می رسد. صفحات تاریخ اقدامات سیاه پرشماری از دموکراسی ها را به ثبت رسانده است. آنچه موجب شده دموکراسی با ظاهری انسانی به فرجامی چنین غیرانسانی گرفتار شود، ضعف و یا به عبارت دیگر، فقدان ضلع چهارمی به نام «اخلاق» بوده است. واقعیت این است که دموکراسی با موجودی به نام انسان سروکار دارد که در عین بهره مندی از قوّة خرد، سودجو، خودخواه و استخدام گر است. افتادن قدرت به دست چنین موجودی از هر طریقی، او را به سمت طغیان و زیر پا نهادن هر محدودیتی، از جمله قواعد محدود کنندة دموکراسی سوق می دهد. آنچه موجب می شود انسانی با این خصوصیات، به تکالیف صادره شده از سوی دموکراسی، که نوعاً همسنخ قواعد اخلاقی هستند، گردن نهد، این است که دموکراسی در یک بستر عقلانی و منطقی موجّه ساز اخلاق کشت شود. تنها در چنین صورتی است که انسان سودجو التزام به قواعد دموکراسی را منطقی خواهد یافت و به محدودیت های آن سر خواهد سپرد. اما واقعیت نه چندان آشکاری که وجود دارد، این است که بسیاری از مکاتب مدعی دموکراسی، از فراهم ساختن چنین بستری برای دموکراسی عاجز مانده اند و ادعاهای دموکراسی خواهانة آنها در واقعیات اجتماعی مجال بروز پیدا نمی کند.
مقالة پیش رو مسئلة یاد شده را در خصوص لیبرالیسم، به عنوان بزرگ منادی دموکراسی، بررسی کرده است. نتیجة به دست آمده نامناسب بودن عقلانیت لیبرالی برای کشت و باروری دموکراسی را نشان می دهد. در واقع، لیبرالیسم با ترتیب دادن عقلانیت مبتنی بر اومانیسم، فردگرایی، سکولاریسم و سودگرایی در وهلة اول، قواعد اخلاقی را بی اعتبار ساخته، و سپس التزام به قواعد دموکراسی را جز در مواقعی که برای فرد سودی در میان باشد، غیرمعقول نشان داده است.
واقع گرایی اخلاقی با تأکید بر اندیشه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین واقع گرایی اخلاقی براساس اندیشه متعالیه و ارائه نظریه مختار مسئله این مقاله است؛ ازاین رو ابتدا با اثبات وجود مُعَنونی برای موضوعات گزاره های خارجی جهت فراهم آوردن بستر برای وجود خارجی محمول های گزاره های اخلاقی گردد. به یاری معقولات ثانی فلسفی و معناشناسی، استدلال هایی برای واقع نمایی محمولات اخلاقی ارائه گردد. در نتیجه چنین نظامی در صورتی می تواند وجود واقعیاتی در جانب مفاهیمی را که شأن محمولی دارند، اثبات نماید که نفس الامر را آن گونه که علامه طباطبایی تفسیر کرده (تحقق و ثبوت) تلقی کنیم. نکته قابل ذکر اینکه در این نوشتار، مسئله واقع گرایی تنها از حیث وجودی مورد بحث قرار می گیرد و جنبه معرفت شناسانه آن لحاظ نمی شود.
«سبک زندگی» در آئینه فقه سنتی
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی با دو نگاه قابل بحث و بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع موجود فقه (نگاه توصیفی) و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، که باید آن را فقه مطلوب نامید. (نگاه توصیه ای). با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و سبک زندگی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه الگوهای رفتاری مورد نیاز «سبک زندگی اسلامی»، به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه سنتی موجود است، اما وجود چارچوبهای اصیل و ساختاری سبک زندگی در آن قابل انکار نیست. این نکته که ارائه الگوهای رفتاری در حوزه های مختلف زندگی بشری از طریق فقه به مثابه گام نخست برای ارائه سبک زندگی اسلامی در گروه تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
تحلیل لایه های معنایی- اخلاقی محبت در قرآن کریم با توجه به سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزههای تخصصی:
واژه «محبت» یکی از کلیدی ترین واژه های اخلاقی قرآن کریم است. در این مقاله کوشش شده است لایه های معنایی محبت با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس کارکرد انواع سیاق مشخص شود و به این پرسش پاسخ داده شود که حوزه مفهوم محبت در قرآن چیست و شناخت لایه های معنایی چگونه در تبیین مفهوم محبت کمک می کند. این پژوهش با روش تحلیل محتوای آیات قرآن و قرینه های لفظی و حالی موجود در آیه (سیاق و روابط هم نشینی)، لایه های مختلف محبّت را تحلیل کرده است. بر اساس قراین لفظی و حالی آیات مرتبط با محبت و توجه به مراتب معنایی آن، روشن می شود که از دیدگاه قرآن اساس آفرینش بر پایه محبت است و محبت رابطه ای دو طرفه بین خدا و بنده است که آغازگر آن خداوند است و انسان ها نیز به فراخور ظرفیت مختلفشان از محبت الهی به صورت های گوناگون بهره مند می شوند. پیامبران بهره بالاتری از این محبت برده اند و مؤمنان زمانی می توانند محبت الهی را در خود افزایش دهند که دریابند غیر از خداوند معبود دیگری وجود ندارد و روح اخلاص در تمامی اعمال آنان حکم فرما شود و از فرستادگانش تبعیت کنند؛ چون ایشان مظهر اسمای الهی بر زمین اند، در مقابل، خداوند نیز لغزش های احتمالی آنها را می بخشد و آنها را غریق رحمت و مغفرت خویش می کند؛ اما کافرین به علت تعلق خاطر به دنیا و اختصاص ندادن محبت خود به خدا، خویشتن را از هدایت و رحمت الهی دور کرده اند و در دنیا و آخرت خسران زده هستند.
معیار قواعد اخلاقی در نظام سیاسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار، بررسی معیار و مبنای ارزش های اخلاقی در نظام سیاسی اسلامی است. اجرای قواعد اخلاقی در نظام سیاسی، مستلزم شناخت معیار اخلاقی درآن نظام سیاسی است. در تبیین معیار قواعد اخلاقی، چهار رویکرد وظیفه گرایی، نتیجه گرایی، فضیلت گرایی وحق مداری وجود دارد. همه این رویکردهای اخلاقی می کوشند به چیستیِ ملاکِ ارزشمندیِ عمل اخلاقی پاسخ دهند. به دلیل تکثر نظریه های اخلاقی، حتی در نظام اخلاق اسلامی، مهم است که مبنای عمل سیاسی اخلاقی کدام رویکرد و معیار است.
نگارنده ضمن بررسی رویکردهای اخلاقی و آثار سیاسی اجتماعی هریک، بر این باور است که وجود رویکردهای اخلاقی مختلف ناشی از نگاه تک بعدی و افراطی به یکی از جنبه های فعل اخلاقی است؛ درحالی که نظریه اخلاقی حاکم بر جامعه سیاسی باید رویکرد جامعی باشد که هر رویکرد اخلاقی را سطح خاصی و باتوجه به جایگاه آن در نظریه اخلاقی مدنظر قرار دهد. رویکرد اخلاقی در نظام سیاسی اسلام، سطوح و ابعاد مختلفی دارد که هریک جایگاه و کارکرد خاصی دارند و نظام اخلاقی به تنهایی به نتیجه نخواهد رسید؛ ازاین رو چاره اندیشی منافاتی با وظیفه گرایی و فضیلت محوری ندارد و افراط در هر سطح، موجب کم توجهی به سایر سطوح و پیدایش نظریه اخلاقی ناکارامد خواهد شد.
پایان فضیلتیا نقد تفکراخلاقى جوامع نوین
منبع:
معرفت ۱۳۷۵ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
بررسی مضامین مشترک اخلاقی و حِکمی در نهج البلاغه و بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
تأثیر فرهنگ اسلامی در متون ادب فارسی، که از عالی ترین عناصر فرهنگی و اندیشه ایِ جامعه محسوب می شوند، امری انکارناپذیر است و کم تر شاعر یا نویسنده ای است که بازتاب معارف اسلامی را در کلام خود نداشته باشد. در این بین، نهج البلاغه تأثیر شگرفی در شعر و نثر فارسی گذاشته است؛ بسیاری از شعرای زبان فارسی کوشیده اند تا با توجه به میزان درک و توانایی خود از نهج البلاغه و آموزه های اخلاقی و تعلیمی آن بهره مند شوند. سعدی از جمله نویسندگانی است که در آثارش از نهج البلاغه تأثیر پذیرفته است و میزان این تأثیرپذیری درخور تأمل است؛ تا آن جا که می توان اذعان داشت که بعد از قرآن کریم، نهج البلاغه کامل ترین و مهم ترین سرمشق او بوده است. مطالعة بوستان سعدی در این پژوهش نشان داد که سعدی در آرمان شهر خود از سخنان گهربار و ارزش مند امام علی (ع) در نهج البلاغه بهره های فراوانی برده است و از این راه صبغه حکیمانه و اخلاقی اثر خویش را پررنگ تر کرده است.
پایان فضیلتیا نقد تفکر اخلاقى جوامع نوین
منبع:
معرفت ۱۳۷۶ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
بازگشتبه اخلاق×(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی رابطه بین سبک زندگی و دینداری (مطالعه موردی شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، سبک زندگی، مصرف و کالاها از پارامترهای اجتماعی تأثیرگذار بر حوزه جامعه شناسی معرفت هستند که معرفت دینی و به دنبال آن، اهتمام دینی یا به عبارتی دینداری، که بر اساس تقسیم بندی شلر در حوزه جامعه شناسی معرفت قرارمی گیرد، از این حیث مستثنا نیست. در راستای بررسی این هدف، در مقاله حاضر رابطه بین سبک زندگی و دینداری را از طریق روش پیمایش و ابزار پرسشنامه بررسی کردیم. در این تحقیق، حجم نمونه 400 نفر است که نخست از طریق آزمون تحلیل عاملی اکتشافی به شناخت اشکال و سنخ های سبک زندگی و دینداری در جامعه مورد مطالعه پرداختیم و سپس با استفاده از آزمون های کی دو، کرامر، تحلیل واریانس، پیرسون و تحلیل مسیر، فرضیه های تحقیق را بررسی کردیم.
نتایج حاصل نشان می دهد:
1. بین نوع سبک زندگی و نوع دینداری رابطه وجود دارد.
2. بین نوع سبک زندگی و میزان دینداری رابطه ای به دست نیامد.
و نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که سبک های زندگی متفاوت، موجب تعدد رفتار دینی و شکل گیری الگوهای خاص در زمینه دینداری است.
عدم تمایز احکام اخلاقی و فقهی اسلام از حیث الزام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان اسلامی در آثار و نظرات خود، میان احکام اخلاقی و فقهی قرآن تمایز نهاده اند؛ در حالی که با بررسی ساختار، مبانی، قلمرو، هدف و موضوع گزاره های اخلاقی حوزه خانواده و تطبیق آنها با گزاره های فقهی قرآن می توان به نتایج همسانی بخصوص در مساله الزام دست یافت. این پژوهش از طریق بررسی منشا الزام در فقه و اخلاق و نمایاندن همسانی منشا آنها، عدم تمایز الزام را در برخی گزاره های فقهی و اخلاقی ثابت می کند. الزام در گزاره های اخلاقی قرآن، مبتنی بر فطریاتی است که با کمک عقل کشف و با اراده الهی اعتبار می شوند و از این نظر هیچ تفاوتی با منشا الزام در گزاره های فقهی قرآن ندارند؛ هر دو از یک سرچشمه سیراب می شوند، هر دو در تنظیم رفتارهای اختیاری انسان، در تکامل روحی و معنوی او، و در نظم، امنیت و سعادت جامعه موضوعیت دارند و هر دو نیز دارای ضمانت اجرا می باشند؛ اما ضمانت اجرای احکام فقهی، به جز عبادات، جنبه جزایی و جریمه دارد و در دادگاههای بشری، قابل بررسی و دادرسی است؛ در حالی که ضمانت اجرای قواعد اخلاقی جنبه معنوی و وجدانی داشته و علاوه بر آثار وضعی دنیایی، عقوبت اخروی دارند، ولی قابل پیگیری در دادگاههای حقوقی نیستند. با اثبات اشتراک منشا الزام می توان راه هایی را که فقها برای اجراکردن احکام فقهی پیشنهاد نموده اند، برای احکام اخلاقی نیز (البته با لحاط تفاوت ها) پیشنهاد نمود.
آکوئیناس «مدافع» ارسطو در نیاز فضایل عقلی به جهت دهی فضایل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترنس اروین استدلال می کند که آکوئیناس به پرسشی که ارسطو طرح کرده بود ولی پاسخ نداده بود، پاسخ داد. پرسش این است که آیا بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی ارتباطی وجود دارد؟ پاسخ این است که بله، فضایل اخلاقی به فضایل عقلی برای رسیدن به غایت نهایی جهت می دهند. فضایل اخلاقی می گویند که در زمینه چه اموری باید اندیشید، چقدر به امور دیگر باید پرداخت و چقدر باید برای امور عقلی زمان گذاشت. آکوئیناس علاوه بر فضایل اخلاقی به فضایل موهبتی قائل است و به آنها به ویژه به محبت، در جهت دهی مذکور، نقش محوری می دهد. نگارنده استدلال می کند که اولاً ارسطو هم به این پرسش پاسخ داده بود. ثانیاً بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی تفاوت نوعی وجود ندارد. ثالثاً یک فضیلت است که هم در امور عقلی عمل می کند و هم در امور اخلاقی. رابعاً ریشه اشکالات در طبیعت-گرایی اخلاقی آکوئیناس، به تبع ارسطوست.
درآمدی بر شناخت مفاهیم اخلاق اجتماعی در قرآن؛ کاوشی در ضرورت شناخت حدود امر به معروف و نهی از منکر با تکیه بر آیه ی 105 سوره ی مائده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر از مهم ترین مباحث دینی مطرح در حوزه ی اخلاق اجتماعی است. حتی می توان آن را سرسلسله ی مباحث این حوزه دانست. امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین و فریضه ای الهی و بنا به عقیده ی عموم اندیشمندان شیعه واجب کفایی است. در زمان برپایی حکومت اسلامی، احیای این فریضه بر جامعه ی اسلامی لازم است. در برخی از آیات قرآن کریم به اقامه ی این فریضه امر شده است و از دیگر سو، پاره ای از آیات قرآن فرد را مسؤول اعمال خود می داند و می گوید گمراهی و هدایت دیگران به فرد ضرری نمی رساند. آیه ی 105 سوره ی مائده از این نمونه است. نگارنده بر آن است در این مقاله به دفع این شبهه بپردازد و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را روشن نماید. هدف نوشتار حاضر اثبات این نکته است که امر به معروف و نهی از منکر و دعوت به دین هیچ گونه منافاتی با خودسازی و پرداختن به خود ندارد و هر یک از مفاهیم در جایگاه خاص خود تعریف شده است