فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳٬۳۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
«صبر» در آموزه های دینی، به عنوان یکی از مفاهیم اساسی ایمان شناخته می شود. این واژه به همراه مشتقّات خود، ۱۰۳ بار در قرآنبه کار رفته است که نشان از اهمیّت ویژة این خصیصة اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریمدارد. این واژه با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی با بسیاری از مفاهیم اخلاقی و دینی ارتباط معنایی پیدا می کند. بر این اساس، تبیین ارتباط صبر با مفاهیمی نظیر نماز، ایمان، تقوا، اسلام، یقین، نیکی و... از جمله مباحثی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. لذا مقالة حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بر آن است که در یک فرایند منظّم به شناسایی این واژه در لغت نامه ها و پس از آن، با نگرشی فراگیر به کلّ متن قرآن، به تحلیل و بازیابی شبکه ای معنای صبر بپردازد. بررسی معنای صبر در منظومة آیات قرآنی، موضوع محوری این پژوهش است. واژة «صبر» در آیات قرآنی با تعدادی از مفاهیم و واژگان، همچون «تقوا»، «نماز»، «زکات»، «امر به معروف و نهی از منکر»، «ایمان»، «اسلام»، «یقین» و «نیکی» همنشین شده است. واژگان «حلم» و «أناه» نیز با واژة «صبر» رابطة جانشینی دارند. همچنین، واژة «صبر» با واژگانی مانند «عجله» و «جزع» رابطة تقابل دارد و از این دو واژة متقابل نمونه هائی در قرآندیده می شود.
روش های تربیت نفس از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
یکی از سرآمدان معرفت دینی از منظر اخلاقی - تربیتی، صدرای شیرازی است. در این مقاله می کوشیم با استفاده از روش کتاب خانه ای آرای وی را بکاویم تا به الگوها و روش های تربیتی مد نظرش دست یابیم. پرسش محوری ما این است که صدرا در آرای نفس شناسی خویش به چه روش های تربیتی، اشاره صریح یا ضمنی کرده است. وی آرای تربیتی خود را بر اساس مبانی فلسفی اش، خصوصاً دو اصل حرکت جوهری و اتحاد نفس و قوا استوار کرده است. مطالعه آرای وی روشن می کند که اهتمام به انس با حق و ذکر مداوم، الزام به محاسبه و مراقبت از نفس در مسیر حرکت استکمالی نفس و پالایش نفس و غور در باطن از راه های اصلی تربیت نفس به شمار می رود. اجرای عدالت تربیتی بر اساس انعطاف پذیری روح، حفظ بدن و اعتدال گرایی در این مسیر، تقویت تمرکز و حضور نفس، تربیت بر اساس تکرار و عادت، تقویت اعتماد و عزت نفس، و تربیت بر اساس پرورش خلاقیت نیز سایر مراحل تربیت نفس را تشکیل می دهند.
بررسی تطبیقی آموزه نجات در ادیان الهی با تأکید بر مذهب تشیع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نجات بخشی ادیان اصطلاحی است غالباً ناظر به معنای رستگاری اخروی؛ سخن بر سر آن است که از نظر ادیان آسمانی چه کسانی می توانند از آتش دوزخ رهیده، اجازه ورود به بهشت را کسب نمایند. آیا این ادیان تنها پیروان خود را اهل سعادت و بهشت می دانند یا برای پیروان دیگر ادیان نیز سهمی از بهشت قایل اند؟ از گذشته های دور رویکرد پیروان هر یک از ادیان در این مسئله عموماً رویکردی منحصرگرایانه بوده است؛ ارباب ادیان، هر یک، تنها پیروان خود را شایسته نجات دانسته و برای دیگران سرانجامی دوزخی ترسیم نموده اند. این نوشتار، نخست، نجات بخشی را از دریچه باور زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان بررسی نموده، سپس، به طور ویژه دیدگاه مکتب تشیع را در این باره به بحث گذاشته است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است.
سیر تحول رویکردهای الهیاتی جدید و شاخصه های آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سیر تحولات الهیات معاصر از زمان شلایرماخر (به عنوان پایه گذار الهیات جدید) و تعریفی که متألهان از دین ارائه داده اند، بررسی خواهد شد. از نظر شلایرماخر دین صرفاً امری اخلاقی نیست، بلکه تجربه ای اسرارآمیز و ابطال ناپذیر است و عقل از ایمان جداست. کارل بارت تأکید کرده است که سخن از خدا از جنس و سنخ گزاره نیست، بلکه یک واقعه و رخداد است. راینهولد نایبور در سنت نوارتدوکسی نشان داد که عقل و ایمان دو بستر متمایز و منفک از هم هستند. برخی اگزیستانسیالیست ها مثل رودلف بولتمان و پل تیلیخ کوشیدند از کتاب مقدس اسطوره زدایی کنند و نشان دهند که گزاره های مربوط به خدا همه نمادین و هستند. در الهیات معاصر نگاه نقادانه، هرمنوتیکی، تکثرگرا، متن محور، تاریخی و غیرجزمی، به همراه نفی اقتدارگرایی غلبه دارد.
خداناباوری اصل موضوعی در اندیشه آلن بدیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلن بدیو، فیلسوف معاصر فرانسوی، در شمار اندیشمندانی است که ظرف یک دهه اخیر توجه بسیاری را در ایران برانگیخته و بخش های متفاوتی از اندیشه او بررسی شده است. اما در میان پژوهش ها و مباحث جاری پیرامون بدیو، نسبت اندیشه او با الهیات از جمله مباحثی بوده که از آن غفلت شده و با وجود اهمیت اساسی، از این زاویه به آثار او نگریسته نشده است. د نوشتار حاضر بر آنیم تا با تحلیل تأثیرات الهیاتی هستی شناسی بدیو، نحوه مواجهه او با ایده خداوند را آشکار کنیم و از این طریق، بخش کوچکی از خلأ نظری را در این حوزه پوشش دهد. بر این اساس، در ابتدا توصیف بسیار مختصری از مبانی هستی شناسی بدیو ارائه خواهد شد تا امکان ورود به مبحث خداوند در این دیدگاه فراهم شود. در ادامه نیز با بررسی دقیق تر الگوی پیشنهادی بدیو در قالب گونه ای خداناباوری اصل موضوعی، به برخی نقدهای ممکن بر این رویکرد اشاره خواهد شد.
مخاطب شناسی و تاریخ گذاری آیه 91 سوره انعام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مخاطب شناسی و تاریخ گذاری آیه 91 انعام یکی از اختلافات تفسیری مسلمانان از قرون ابتدایی تاکنون بوده که همواره مناقشاتی را ذیل این آیه برانگیخته است. برخی برخلاف قراین صریح این آیه عتاب آمیز، مخاطب آن را مشرکان پنداشته و در اثبات دعاوی خود، به عدم تعامل پیامبر با اهل کتاب در مکه استناد ورزیده اند. در حالی که برخی دیگر با عنایت به قراین متنی آیه، مخاطب آن را یهودیان دانسته اند، لیکن با تکیه بر پیش فرض مذکور، نزول این آیه را در مدینه تصور کرده اند. گروه سوم نیز مخاطب آن را یهودیان و نزول آیه را همزمان با دیگر فقرات سوره، در مکه دانسته اند؛ اما در جمع میان این پیش فرض تاریخی و چگونگی عتاب یهودیان در مکه به تکلّف افتاده اند. این نوشتار پس از بررسی دیدگاه ها، مخاطب بودن یهودیان ذیل این آیه را پذیرفته و سپس در پرتو سایر آیات مکی، به ادعای عدم ارتباط پیامبر با اهل کتاب در این برهه پرداخته و ضمن ردّ آن، مکی بودن این آیه و امکان عتاب یهودیان در این دوران را اثبات نموده است.
برهان محبت : نگاهی دیگر به احتجاج ابراهیم علیه السلام بر توحید ربوبی
حوزههای تخصصی:
د ر طول تاریخ، محوری ترین موضوعی که انبیای الهی کوشیده اند مردم را به سوی آن سوق دهند اصل توحید و نفی شرک بوده است. از جمله این تلاش ها، رویکرد های استدلالی و عقلانی حضرت ابراهیم علیه السلام است که در قرآن کریم منعکس شده است. وی در مواجهه فکری با مشرکان زمان خود برای نفی ربوبیت ستارگان و ماه و ... و اثبات توحید ربوبی ، از برهان بهره می گیرد. تبیین های مختلفی از این برهان همچون برهان حدوث، حرکت و امکان(ماهوی) صورت گرفته است.یکی دیگر از این تبیین ها برهان محبت است.برهان محبت، استدلالی عقلی است که با محبت فطری پیوند خورده و فراتر از برهان های فلسفی و کلامی متعارف قرار می گیرد. این پژوهش با روش استنادی- تحلیلی- استنباطی، ضمن اشاره به تبیین های مختلف، به واکاوی این تبیین می پردازد. کلمات کلیدی: توحید، رب، افول ،محبت، برهان محبت، حرکت، امکان ، حدوث ، نیازمندی، فقر، ربوبیت.
وجه وجودیِ« شرّ» در آثار مانی: تبیین و سنجش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازگذشته ی دور، حل و توجیه مسئله""شرّ""، از زمره پرسش های همیشگی و دشوار بشر در مسیر فهم هستی بوده است. سابقه ودیرینه ی دراز این مسئله درعرصه دین و نیز ادبیات، نشانه ی نقش آن درجهان بینی بشر نسبت به ریشه های وجودیِ آن است و این خود یکی از دلایل مهمِ توجه ویژه ی سنت های کلامی- فلسفی به این مسئله به شمار میرود. فیلسوفان و متالهان آگاه بوده اند که توجیه ""شرّ"" در زمینه ی باور و اعتقاد دینی کاری است سترگ، و لذا تلاش آنان همواره مقرون به موفقیت نبوده است. توجیه این مسئله گاهی به ثنویت و چندخدایی انجامیده و گاهی نیز عملا به بروز تعارضات نظری منجر شده است. در دیدگاه مانی-که برخاسته از برخی سنت های کهن دینی و آیینی ایران زمین است- شرّ(یا تاریکی) داخل درسرشت موجودات زمینی و این جهانی است. کشف قوانین حاکم بر این هستیِ مرکب از خیروشرّ و روند رهایی و تطهیر از آن، غایتی است که آیین مذکور مدعی ست درپی تحقق آن است. اندیشه های مانی دربرخی مذاهبِ کهن ایرانی وغیرایرانی، درپهنه ی هند و آفریقا و آسیای میانه تاثیرخود را گذارد. ""آگوستینوس"" سال ها معتقد بود دین مانی تنها تفسیر عقلانی قابل قبول ازنحوه شکل گیری جهان است، زیرا منشا شرّ را به درستی تبیین کرده است. برخی ""شرّ"" راحاصل نقص و ضعف در اراده دانسته اند و برخی دیگر- از جمله در بسیاری از سنت های فلسفی وکلامی عالم اسلام- شرّ را نتیجه ی فقدان کمال و غیبت خیر می دانند و برای آن اصالتی قائل نیستند. مسئله ما در این نوشتار، تبیین وجه وجودی ""شرّ"" به طریقی است که در مذهب مانی تدارک شده است؛ نوعی حضور واقعی شرّ و در عین حال ضدیتِ آشکارِ آن با خیر در پهنه ی گیتی و نیز توجه به علل ثنویتی که از درون آثار مانی راه به بیرون باز می کند و بنابر ادعا، در مراحلی بالاتر به وحدت و یگانگی می رسد. اگر صرف نظر از مبدایی که مانی برای واقعیت ""شرّ"" در نظر گرفته، آن را در اثر درآمیختگی با خیر، مخلوقی زنده و یگانه با خیر ببینیم، نیازمند نگاهی پدیدارشناسانه به شرّ هستیم؛ آن هم از جنبه وجودی و نه به حیث عدمیِ آن؛ اما دراین که این تصویر بتواند در برابر نقد عقلی وفلسفی تاب بیاورد یا خیر، نکته دیگری است که تلاش می شود برخی ازکاستی های نظری آن عرضه گردد.
دیگرگروی اخلاقی: منظری قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
دیگرگروی از نظریات نتیجه گرا در اخلاق هنجاری است که مبنای عمل یا قاعده اخلاقی را بیشترین خیر برای دیگران، فارغ از منافع شخصی می داند. خودگروان با تفسیر خودگروانه از سرشت انسان، امیال دیگرگروانه را انکار کرده اند و برخی دیگرگروان نیز با عدم توجه به حبّ ذاتِ انسان، صورتی نامعقول از آن ارائه داده اند. در این پژوهش می کوشیم با تبیین مناسبی از این نظریه، مبانی و اصول آن نیز با استناد به آیات قرآن کریم و همراه با استدلال عقلی، مورد بررسی و تحلیل فلسفی قرار گیرد. بر این اساس، میل انسان در خودگروی منحصر نمی شود، بلکه به لحاظ روان شناختی، به نوع دوستی گرایش دارد. در اخلاق قرآنی، انسان، هم باید به منافع شخصی و هم به منافع دیگران توجه داشته باشد؛ به همین سبب، گاهی باید از منافع خود بگذرد و به منافع دیگران بپردازد. گرچه ستایش افعال دیگرگروانه در آیات قرآن کریم، دلیلی بر امکان و حُسن این افعال است، اما نمی توان آن را دلیلی بر تطابق کامل نظریه اخلاقی قرآن کریم بر این نظریه هنجاری دانست و ارائه نظریه اخلاقی قرآن کریم، نیازمند بررسی و تحلیلی جامع است.
تبیین عرفانی شنیدن الهیِ انسان از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید تجربه دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
شنیدن فراحسی از دیدگاه عبدالرزاق کاشانیاقسامی دارد که عبارتند از: شنیدن پذیرفتنی و انقیادی؛ شنیدن تفهمی؛ شنیدن اهتدایی؛ شنیدن الهی. مراد از شنیدن الهی انسان، شنیدنی است که در آن، خدا در هر شنیده ای شهود می شود. این جستار نیز درصدد واکاوی این مسئله است که چگونه می توان در اندیشة عرفانی کاشانی شنیدن الهی را تبیین کرد؟ یافته های این جستار نیز به قرار زیر است: کاشانی سخنی در باب ارتباط مظهریت احدیت جمع و شنیدن دارد که نگارنده بر پایة امکانات درونی آن، شنیدن الهی را بر پایة حد وسط مظهریت احدیت جمع و در قالب دو تقریر، قابل تبیین می داند، همچنین، بر پایة حد وسط یادشده، مغایرت میان قوای نفس و آلات آن برچیده می شود و هر یک از قوا و آلات و هر ذرة انسان، کار دیگر قوا و آلات را انجام می دهد، یعنی با همة آنها می توان شنید.
نفس در نظریه سیستم ها، اطلاعات و آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیزیکدانان انسان را به لحاظ فیزیک نظری یک سیستم باز در نظر میگیرند، حال سوال اینجاست، که اگر با نگاه سیستمی به نفس انسان نگاه کنیم، چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟ آیا میتوان ویژگی فناناپذیری را برای نفس نشان داد؟ یا ویژگی اختیار را؟از طرفی یک سیستم باز دائما در تعامل با محیط و پیرامون خود و در تبادل اطلاعات با آن به سر میبرد.ارتباط این اطلاعات با نفس انسان چگونه است؟
فیلسوفان طبیعت گرا عقیده دارند که این اطلاعات در مغز جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده ودر نهایت با مرگ انسان و ازبین رفتن بدن ، نابود میشود. اما اگر بخواهیم معتقد به وجود نفس بعنوان امری غیر مادی برای انسان باشیم، باید بتوانیم بنحو معناداری از موضعی سخن بگوییم که اطلاعات فرد انسانی در آن محفوظ بوده و آن موضع متمایز از ماده باشد.
در این مقاله در پی ارائه نگرشی نوین به نفس با دیدگاه سیستمی و سپس بررسی جایگاه اطلاعات (اعم از معلومات علمی ویا داده های غیر علمی) در نفس انسانی هستیم؛ مغایرت اطلاعات با ویژگیهای جسم و مادی شناخته شده در فیزیک جدید قابل تامل است.
مفهوم انسان در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون مقدس ادیان مختلف تا حدودی تصویری گوناگون از ماهیت واقعی انسان ارائه می دهند. با توجه به گستردگی موضوع، این مقاله به بررسی مفهوم و ماهیت انسان از دیدگاه امام علی (ع) پرداخته است. در انجام این کار، مهم ترین منبع، یعنی نهج البلاغه مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بررسی بیانگر آن است که به نظر امام، انسان برترین مخلوق و محور و خلاصه آفرینش الهی است. او غایت و میوه خلقت است. در میان تمام مخلوقات در آسمان و زمین، تنها او دارای بسیاری از ویژگی های ممتاز است. انسان دو بعد دارد. همراه با بعد مادی دارای بعد الهی است. برتری انسان نسبت به سایر موجودات به همین بعد الهی برمی گردد. طبیعت و فطرت خدایی انسان مانند بذرهای بالقوه ایی است که آغاز خلقت در او به ودیعت گذاشته شده است که باید شکوفا گردد. انسان باید در قبال همه فعالیت های خود احساس مسئولیت نماید. هر انسانی پاک از گناه بدنیا می آید و از حق آزادی برخوردار است مشروط بر اینکه آزادی او حق دیگران را نقض نکند. همه افراد بشر برادران نوعی یک دیگر هستند. برتری یک فرد بر دیگری تنها بر اساس تقوا و وظیفه شناسی است.
تقدم خداآگاهی بر خودآگاهی در معرفت نفس از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
علامه طباطبایی معرفت نفس را یگانه راه به سوی کمال می داند و همانند ملاصدرا بر این باور است که چون ممکن الوجود با ربط به حضرت حق تحقق می یابد، علمش به خداوند نیز عین ربط است؛ ازاین رو معرفت رب بر دیگر معارف، حتی شناخت نفس نیز مقدم است. علامه دست کم پنج نوع دلیل بر این ادعا آورده که بازشناسی آنها برای اولین بار در این مقاله صورت گرفته و به برخی سؤالات و شبهات درباره آن پاسخ داده شده است. ضمن اینکه علم به خداوند، نوری است که به واسطه آن همه چیز شناخته می شود و بین خدا و مخلوقات، حجابی غیر از آنها نیست.
بررسی مقابله ای تحلیل سیاق سوره «نبأ» در تفسیر المیزان و یافته های زبان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعجاز متن قرآن کریم در جهان امروز بر همگان آشکار است. از همین رهگذر، بررسی تفاسیر مختلف در قالب نظریه های نوین زبان شناختی، می تواند به اثبات اعجاز قرآن یاری رساند. بررسی پدیده های زبانی در تفاسیر برای رسیدن به تحلیلی جامع و خلل ناپذیر، امری ضروری به شمار می رود. از دیرباز پرداختن به مقوله سیاق، از اساسی ترین و زیربنایی ترین اصول در علوم تفسیری به ویژه تفسیر قرآن بوده است. پژوهش حاضر با به کارگیری چارچوبی تلفیقی از نظریه های کنش گفتار سرل (1999) و انسجام متن هلیدی و حسن (1976)، با روشی توصیفی تحلیلی، به اثبات جنبه های زبان شناختی متن در سوره مبارکه «نبأ» پرداخته و سعی در کشف میزان انطباق این تحلیل زبان شناختی با آنچه در تفسیر المیزان با در نظر گرفتن «سیاق کلام» مطرح شده، دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تفاسیر ارائه شده در تفسیر المیزان با نتایج به دست آمده از تحلیل متن در قالب چارچوب های مذکور، نسبتاً همسوست و مطالعات زبان شناختی در حوزه نام برده در بالا می تواند علاوه بر تسهیل درک مفاهیم قرآنی، شبهات موجود در زمینه اعجاز کلامی قرآن را به چالش کشد.
کلام الهی، زبان و فاهمه بشری در حکمت صدرایی (با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
ارتباط انسان با خدا در حالی که یکی مخلوق و بسیار محدود و دیگری خالق و نامتناهی است، یکی از چالشهای فکری و فلسفی جدّی بشر بوده و هست و دیدگاهها و نظریات گوناگونی پیرامون آن مطرح شده است. با توجه به مبانی حکمت متعالیه ی صدرایی می توان نظریه ای را با نام «اشتراک معنوی و تشکیک وجودی » طرح نمود؛ در این مشرب فکری قویم معنای اتصاف پذیری خدا به صفات جمال و کمال چون کلام و تکلم خدا این است که خداوند تمامی کمالات وجودی را به کاملترین نحو داراست و صفات سلبیه نیز چیزی جز سلب نقص، یا همان اثبات کمال، نیست. همچنین صفات خدا عین یکدیگر و عین ذات الهی دانسته می شود و باید توجه داشت که «وحدت تشکیکی حقیقت وجود»، اشتراک معنوی صفات الهی با صفات انسانی را در پی داشته و مستلزم اشتراک مصداقی خدا و انسان و افتادن در ورطه ی تشبیه نمی باشد. در مشرب فکری صدرایی و تابعین آن خصوصاً علامه طباطبایی در دوره اخیر با تکیه بر «اشتراک معنوی مفهوم وجود» و «تشکیک حقیقت اصیل وجود» و «تفکیک مقام معنا از مقام مصداق» و با توجه به مراتب معنا و کاربرد الفاظ، بر اشتراک اصل معنای صفاتی همچون تکلم، علم، قدرت، حیات و ... در انسان و خدا تأکید کرده و انحصار معنا در مرتبه ی مادی و جسمانی غیر صحیح و نامفهوم انگاشته شده است.
درآمدی انتقادی بر هرمنوتیک روشنفکری دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مجتهد شبستری، به عنوان سلسله جنبان گفتمان هرمنوتیکی روشنفکری دینی، سهمی عمده در اشاعه و ترویج گفتمان هرمنوتیکی روشنفکری دینی بر عهده گرفته است و با تأسی از معرفت شناسی پست مدرنیستی، نوعی نسبی گرایی و ساختارشکنی در تفسیر های دینی او ظاهر گردید. در این جستار، این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که گفتمان هرمنوتیکی روشنفکری دینی گفتمانی برون دینی است که متدولوژی آن سنخیت و همگونی با کتاب مقدس و نص ندارد و توشه گیری علی الدوام و بلاانقطاعِ این نحله فکری از نظریات جدید، از جمله هرمنوتیک، این گفتمان را به استحاله کشانده است که نتیجه منطقی و بلافصل آن گسست آشکار از کتاب و سنت و غلتیدن در وادی گفتمان سکولار و نسبی گرای هرمنوتیکی است. این مقاله نشان می دهد که می توان در عین کثرت گرابودن، از نسبی گرایی مصون ماند، امری که شبستری توفیقی بدان نیافته است. درواقع، مجتهد شبستری نسبی گرایی را نه مقوله ای منفی، بلکه از رهاوردهای ارزنده خویش می انگارد. نقد مبادی فکری شبستری، آنهم عمدتاً از آبشخور هرمنوتیکی آن و با تأکید بر تأثرات گادامری تلاش ما در این مقاله است. این متکلم نواندیش دینی، با زمانی و تاریخی خواندن دین، آن را به عصر نزول محدود می کند و توانایی های فرازمانی آن را برمی چیند. افزون بر این، او وحی را به سخن نبی تنزل می دهد. اما واقعیت این است که نمی توان، به تأسی از ژاک دریدا، واسازی متن را برگرفت و به کار بست و کمترین اثری از وثاقت معنای متن را برجای گذاشت
بایسته های مفهوم شناسی در نصوصِ دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان تفسیر اسناد شرعی، عرف زمان صدور آن اسناد را واکاوی می کنیم. کتاب های لغت، رابط فهمندگان نصوص با عرف زمان صدور ادله هستند. مفهوم شناسی و معناشناسی از روش ها و بایسته هایی پیروی می کنند که عدم توجه به آن، انسان را به برداشت های ناصحیح در مفردات و مرکبات می کشاند. بررسی همراه با تعلیل ده بایسته همراه با تطبیقات فقهی، موجب مصون ماندن از برداشت های ناصحیح می شود، تفسیر و تطبیق، حقیقت و مجاز، نسبت مفاهیم، بسند به قدر متیقن در موارد مشکوک و فرق داعی و معنا بخشی از این بایسته ها هستند.
چگونگی نقش آفرینی ملائکه در تدبیر امور انسان از منظر قرآن کریم (با تأکید بر آرای تفسیری علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
تدبیر هستی در مقام تکوین و تشریع به صورت مستقل، ویژه خداوند بزرگ است. با وجود این، قرآن کریم به صراحت از حضور و نقش آفرینی موجوداتی به نام ملائکه در بسیاری از شئون تدبیری جهان سخن گفته است. ملائکه چگونه موجوداتی هستند و نقش آنان در تدبیر امور انسان که بخش مهمی از هستی به شمار می آید، چگونه است؟ این پژوهش با تکیه بر آرای تفسیری علامه طباطبایی تصویر روشنی از چیستی ملائکه و چگونگی نقش آفرینی آنان در تدبیر امور انسان از نگاه قرآن ارائه می نماید. ملائکه گروهی از مخلوقات خداوند و مجرد از ماده و مکلف به تکالیف تکوینی الهی هستند و در جهان ماده تمثل می یابند؛ درحالی که دارای مراتب وجودی مختلفی هستند. نقش های اصلی این موجودات نامرئی در امور انسان عبارتند از: 1. واسطه بین خداوند و جهان مشهود؛ 2. استغفار برای اهل زمین؛ 3. ثبت اعمال انسان؛ 4. حفاظت از انسان؛ 5. یاری مؤمنان در موقعیت های خاص.
بررسی مبانی و روش های مشترک قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن در مبحث معجزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بیش از آنکه در صدد مقایسه دیدگاه های مشترک قاضی عبدالجبار و سویین برن درباره حیطه ها و مباحث مختلف معجزه باشیم، سعی داشته ایم مشابهت مبانی و روش های آنها را در این مبحث نشان دهیم. اعتقاد نگارندگان بر این است که مبانی و روش های مشترک در بسیاری موارد به دیدگاه های مشابه ختم می شود. تلاش ما در نشان دادن این شباهت ها در سه بخش سامان یافته است: مبانی، رویکردها و روش های مشترک. در مبانی نشان داده ایم که این دو متفکر از لحاظ معرفتی، معناشناختی و دینی شباهت های عمیقی دارند. در قسمت رویکرد ها هم بیان کرده ایم که هر دو عقل گرایانی معتدل بوده اند. در نهایت در روش ها متذکر شده ایم که این دو متفکر از شیوه هایی مانند تمثیل، تقسیم و تکثیر دلیل استفاده کرده اند.
تحلیلی فلسفی از معیار موجبیت فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله این است که آیا علم فیزیک عهده دار تحقیق در خصوص موجبیتی بودن (یا نبودن) جهان است یا متافیزیک؟ در این مقاله ضمن دفاع از ادعای تقدم اصول عام متافیزیکی بر نظریه های فیزیک، ابتنای معیار موجبیت فیزیکی بر اساس متافیزیک صدرایی نشان داده می شود. در این راستا ابتدا دو ایده رونوشت کلی جهان و نیز تحول منحصر به فرد سیستم، به عنوان معیار موجبیت در سیستم های فیزیکی مورد ارزیابی قرار می گیرد و پس از نشان دادن کاستی ایده نخست در مواجهه با موجبیت پیچیده، از ایده دوم دفاع می شود. استدلال به نفع معیار مزبور، مبتنی بر آموزه های فلسفه صدرایی در بحث ضرورت علّی و اصل سنخیت، صورت بندی می شود. در انتها نیز با تحلیل موجبیت در نظریه مکانیک کوانتم و نظریه نسبیت خاص، بر اساس معیار تحول منحصر به فرد و ضرورت علّی، نشان داده می شود که بر خلاف تصور رایج از نظریه کوانتم، چنین نیست که این نظریه، ناقض معیار موجبیت باشد. همچنین از طرف دیگر، و با تفکیک بین موجبیت و پیش بینی پذیری، چنین نیست که نظریه اکیداً موجبیتی نسبیت خاص، مستلزم پیش بینی پذیری باشد.