فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳٬۲۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به دنبال اثبات عقلانی بودن قضایای حسن و قبح و ردّ عقلایی بودن آنهاست. ابتدا دیدگاه حکمایی همچون فارابی، ابن سینا و محقق طوسی مطرح شده که قضایای حسن و قبح را از مشهورات دانسته اند. سپس به دو تفسیر از دیدگاه حکما اشاره شد: حکیم لاهیجی قضایای حسن و قبحْ را یقینی و حتی بدیهی می د اند، اما محقق اصفهانی این بحث را از مشهورات بهشمار می آورد. حق آن است که از کلمات حکما، عقلانی بودن قضایای حسن و قبح در کنار عقلایی بودن آنها فهمیده می شود؛ چه آنکه یک قضیه ممکن است از یک جهت جزو یقینیات باشد که صدقش با برهان اثبات گردد و از لحاظی دیگر، جزو مشهورات باشد که واقعیتی جز شهرت و تطابق آرای عقلا نداشته باشد. در ادامه، به بررسی ادلة محقق اصفهانی پرداختیم. این دلیل را که چون قضایای حسن و قبح بدیهی نیستند پس مشهوری اند، نپذیرفتیم؛ چون نمی توان از عدم بداهت، عدم عقلی بودن را نتیجه گرفت. دربارة دلیل دوم که عقلا صرفاً به سبب حفظ نظام اجتماعی به حسن و قبح حکم می کنند، روشن شد که عقلا در اعتبار احکام به مصالح و مفاسد واقعی توجه دارند، از این رو حکم آنها منشأ عقلانی دارد و صرفاً برخاسته از اعتبار نیست.
معنا شناسی اسماء و صفات الهی در اندیشه ی علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اسماء و صفات الهی در رابطه انسان با خدا در جنبه های چون عقاید و راز و نیاز با معبود هستی اهمیت شایانی دارد. بعد معنا شناسی این مسأله هم اکنون در فلسفه دین بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این جنبه از اسماء و صفات به این پرسش پاسخ می دهد که چگونه می توان درباره صفات خداوند سخن گفت و این صفات چه نسبتی با صفات انسان دارند؟ قرآن کریم واحادیث اهل بیت(ع)مضامین بلندپایه و ره گشایی در حل چالش های فر اروی این بحث دارند. نوشتار پیش رو به روش تحلیل گزاره ای رهیافت قرآن و حضرت علی(ع) را درباره مسأله اسماء و صفات الهی می کاود. در نگاه قرآن و احادیثِ حضرت علی (ع) این بحث معطوف به دو حد نفی تعطیل و نفی تشبیه است؛ در بعد نفی تعطیل به وسیله خلقت به وجود آفریدگار رهنمون می شویم و پروردگار به روش قلبی–فطری خویش را به انسان معرفی و از طریق افعال و سلب کاستی ها خود را توصیف می کند. در بعد نفی تشبیه به دلیل تباین آفریدگار و آفریدگان و به تصور در نیامدن پروردگار هرگونه توصیف از طرف آفریدگان پذیرفته نیست چرا که لوازم باطلی از قبیل احاطه بر خداوند، جزءداشتن، به شمارش آوردن، محدود کردن، شباهت و به تصور درآمدن حق تعالی را به دنبال خواهد داشت.
روش شناسی قرآنی سرّ الاِسراء در استنباط آموزه های عرفانی و اخلاقی مأثور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در جایگاه رهبر تفکر اسلامی، مهم ترین منبع در استخراج آموزه های اسلامی از جمله تعالیم عرفانی و اخلاقی است؛ اما متأسفانه در کاربست های نظریات عرفانی و اخلاقی کمتر حضور دارد و در بسیاری از تفاسیر معنوی موجود از قرآن کریم نیز تفسیرهایی غیر روشمند و در نتیجه نادرست ارائه شده است. این نوشتار از نوع توصیفی تحلیلی است که با تلفیقی از روش های تحلیل مستندشناختی، تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای، روش ها و رهاوردهای کتاب «سرّ الاِسراء» تألیف استاد عرفان و اخلاق معاصر، آیةاللّٰه سعادت پرور را به عنوان یک متن عرفانی و اخلاقیِ روشمند مطالعه کرده است. هدف این تحقیق، کشف روش های مٶلف در تفسیر آموزه های عرفانی و اخلاقی مأثور با محوریت قرآن کریم است. یافته های پژوهه فرارو عبارت اند از: لزوم فحص گسترده از کل قرآن برای استخراج هر آموزه عرفانی و اخلاقی و بیان مبانی این فحص، کارکرد قرآن کریم در اعتبارسنجی سند روایات عرفانی و اخلاقی، راهبردسازی قرآن کریم در تفسیر روایات عرفانی و اخلاقیِ دارای اختلاف و نیز لزوم استفاده از قواعد ادبی و قوانین علم اصول استنباط در استنباط آموزه های عرفانی و اخلاقی
بررسی تاثیر پیش فرض ها در فهم و راه های کنترل آن ها از منظر هرمنوتیک فلسفی و علوم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به فهمی درست یا مطلوب، از جمله دغدغه های هر مفسر یا نظریه تفسیری است. یکی از اموری که به عنوان مانعی جدی در دست یابی به این مهم تلقی شده، دخالت پیش فرض ها است. در این نوشتار که پژوهشی توصیفی و تحلیلی و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است، سعی شده است تا پس از بررسی ماهیت و انواع پیش فرض ها و نیز تأثیر پیش فرض ها در فهم و مخل یا ضروری بودن آن از نگاه اندیشمندان هرمنوتیک فلسفی و علوم اسلامی نظیر تفسیر و اصول فقه، به توصیف و تحلیل راه های ارائه شده در این علوم جهت جلوگیری یا کنترل پیش فرض ها و میزان موفقیت هر علم در این امر پرداخته شود. در نهایت نشان داده شده است که به کار گرفتن مزایای روش هرمنوتیکی نظیر گشودگی، دیالکتیک و دور هرمنوتیکی در کنار مزایای روش اصولی-تفسیری از جمله توجه به ظهور نوعی و قصد ظاهری و قراین و شواهد عامه ای همچون اصول لفظیه از یک سو و توجه به صلاحیت های روحی و اخلاقی مفسر از سوی دیگر، می تواند نقایص هر یک از این دو روش را بر طرف ساخته و تعامل مکمل گونه ای میان این دو علم برقرار سازد.
طرحی برای برون رفت از معضل ارزش صدق؛ بر مبنای معرفت شناسی فلسفة ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر برخی از منتقدان اعتمادگرایی، نظریه های معرفت شناختی اعتمادگرایانه دچار معضل ارزش هستند. زاگزبسکی اعتقاد دارد برای حل این معضل باید رابطة میان بستر و زمینه و فرایند شکل گیری باور با باور را درونی کرد تا دچار معضل ارزش نباشد. این پژوهش درصدد بررسی این مسئله که آیا نظریة معرفت شناختی ملاصدرا قابلیت حل معضل ارزش را دارد؟ با آن که فلاسفة اسلامی معرفت را مانند معرفت شناسان غربی به عنوان باور صادق موجه مورد توجه قرار نداده اند ولی خصایصی در نظریة اتحاد عالم و معلوم ملاصدرا وجود دارد که به نظر می رسد توانایی حل معضل ارزش را دارد؛ ازجمله اتحاد وجودی دانستن رابطة میان فاعل شناسا با باور، که موجب درونی بودن رابطة میان آن ها می شود. همچنین ملاصدرا برای تبیین درونی بودن رابطة میان فاعل شناسا با باور، فرایندهای شناخت را از نوع علّی و معلولی و ماده و صورت می داند و معتقد است ارزش مندی فاعل شناسا بر حصول باور صادق مؤثر است.
بررسى مفهوم دین در رویکرد سنت گرایى و دلالت هاى آن در حوزه تربیت دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکى از نحله هاى فکرى که به سوى دین و معنویت گرایش پیدا کرده اند، رویکرد سنت گرایى مى باشد. سنت گرایان، یکى از خصایص عمده فرهنگى عصر جدید تجدد را «بحران معنوى» مى دانند که حاصل از دست رفتن منابع سنتى آن یعنى دین است. این نوشتار، به روش تحلیلى استنتاجى سعى دارد پس از بررسى مفهوم دین در رویکرد سنت گرایى و رابطه دین با سنت، دلالت هاى تربیتى آن در حوزه تربیت دینى مورد توجه قرار گیرد. بدین صورت، که ابتدا با استفاده از منابع معتبر، به استخراج آراء و اندیشه هاى سنت گرایان در خصوص دین پرداخته، سپس با نگاه ترکیبى به این آراء، نسبت به تلخیص و با هم نگرى آنها اقدام نموده و مفاهیم مختص فرایند تربیت دینى پردازش شده است. از مهم ترین یافته هاى پژوهش این است که به اعتقاد سنت گرایان، دین قابلیت نفوذ بر همه ابعاد زندگى بشر را دارد. آنها بر دفاع عقلانى از دین تأکید مى کنند و تضعیف دین دارى را نتیجه مستقیم تجددگرایى مى دانند. براین اساس، معتقدند که بهترین راه براى مواجهه با این چالش، شناخت عمیق و هوشمندانه دنیاى متجدد بر مبناى نگرش عقلانى است و قرآن و حدیث، سرچشمه هاى توأمان سنت اسلامى اند و تعالیم این دو منبع لایزال، کلید هدایت، قرب الهى و سعادت هر دو جهان است.
پژوهشى در معناى شیطان در قرآن کریم براساس فرهنگ عرب عصر نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراجعه به فرهنگ عربى براى تفسیر قرآن امرى لازم است و عدم مراجعه به آن سبب مى شود مفسر از درک و دریافت معناى دقیق و صحیح واژه ها و آیات قرآن بازماند. مقاله حاضر سعى دارد با رویکرد تحلیلى تاریخى، معناى واژه «شیطان» را در سیاق آیات متعدد قرآن با مراجعه به فرهنگ عرب عصر نزول بررسى نماید. حسى ترین معنا براى ماده شیطان در فرهنگ عربى طناب بلندى بوده است که با آن از چاه هاى عمیق آب مى کشیدند، سپس به معناى هر موجود سرکش ویرانگر و ضرررسانى، از انسان، جن یا سایر حیوانات تعمیم یافته است. معانى اى که از رهگذر این بررسى براى واژه شیطان در قرآن شناسایى شد عبارتند از: ابلیس و سپاهیانش، جنیان سرکش آزازرسان، انسان هاى وسوسه گر، شایعه پراکنان، سران منافقان، مارهاى زشت منظر و وحشتناک، و میکروب.
تأملی بر تبیین مفهومی معنویت در نظریه عقلانیت و معنویتبا نگاهی به معنویت قدسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پردازش معنویت به منظور ارائه آن در عرصه های مدیریتی، امری ضروری است. در این باره پروژه ای با نام «عقلانیت و معنویت» ارائه شده است که دارای چالش های متعدد صوری و نظری است. این مقاله ضمن ارائه تعاریف و تبیین های ایشان از معنویت، با نگاهی به معنویت قدسی، چالش های یادشده را آشکار کرده و روشن ساخته است که تبیین معنویت، جز با مراجعه به داده های وحیانی، ساختاری قابل دفاع پیدا نمی کند.
عوامل مؤثر بر تکوین نگرش ایمانی در قرآن کریم با رویکرد روان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ایمان» و «نگرش» به ترتیب از محوری ترین مفاهیم در آموزه های دینی و روان شناسی اجتماعی می باشند. برایند پیوندی نزدیکی میان حوزه موضوعی نگرش در روان شناسی اجتماعی، تعلیم و تربیت کاربردی و مباحث قرآنی در حوزه ایمان، اصطلاح «نگرش ایمانی» را ساخت می دهد. نگرشی که با رویکردی قرآنی و مبتنی بر الگوهای تکوین نگرش های افراد در روان شناسی، نسبت به متعلقات ایمان شکل گرفته است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی و پایبندی به لوازم یک مطالعه میان رشته ای و تفسیر علمی از قرآن کریم، مبتنی بر یکی از الگوهای پرکاربرد روان شناسی اجتماعی «الگوی احتمال تفسیر» برای تکوین و تغییر نگرش های افراد، که قبول عام در میان روان شناسان یافته است، از رهگذر مسیر اصلی معرفی شده از سوی این الگو، به استخراج عوامل مؤثر بر تکوین نگرش ایمانی مخاطبان قرآن می پردازد و از داده های این الگو جهت فهم دقیق تر آیات هدایتی قرآن به سوی ایمان بهره می جوید. بر اساس یافته های این پژوهش، قرآن عواملی چون «ارائه برهان و استدلال»،«معرفت شناسی آیه ای»،«معجزات انبیاء»،«ایجاد نگاه معرفتی صحیح نسبت به متعلقات ایمان»،«تذکر و یادکرد از مبدأ و معاد» و «توجیه شناختی نسبت به آثار ایمان گروی» را از جمله عوامل موثر در تکوین نگرش ایمانی مخاطبان از طریق مسیر اصلی در این رهیافت معرفی می نماید.
استدلال از راه مغز در خمره؛ تبیین و ارزیابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استدلال یا اشکال مغز در خمره از جمله استدلال هایی است که در دفاع از شکاکیت مورد بهره برداری قرار گرفته است. استدلال مزبور در پی نوآوری هایی که با پیدایش رایانه و صنعت الکترونیک رخ نمود طرح شد. این استدلال که با استدلال یا اشکال از راه دیو شریر دکارتی یا استدلال از راه خواب مشابهتی بسیار دارد، مهم ترین اشکال یا از جمله مهم ترین استدلال هایی شمرده می شود که در دفاع از شکاکیت اقامه شده است. با شرح و بررسی آن، می توان به شمار بسیاری از این گونه اشکال ها یا نقدها پاسخ گفت. از دیدگاه نگارنده، استدلال مزبور دشواری ها و مشکلات بسیاری دارد - همچون اینکه خودشکن است و نمی تواند فراگیر و مطلق باشد - که بنیان آن را درهم فرومی ریزد.
توجیه باورهای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روشی تحلیلی به بررسی شروط توجیه در باورهای تجربی می پردازد. در این مقاله، نشان می دهیم که نظریات انسجام گرایی و مبناگرایی در توجیه این باورها ناتمام اند. پس از بررسی این دیدگاه ها، نظریه ی جدیدی در توجیه این باورها ارائه خواهیم کرد. در این نظریه، کوشیده ایم تا کاستی های نظریات مختلف در توجیه این باورها را برطرف سازیم. این نظریه هرچند با پیش فرض درون گرایی این نظریات در توجیه برساخته شده است، خواهیم دید که می توان از این نظریه حتی با پذیرش برون گرایی در توجیه نیز دفاع کرد.
نزول دفعی قرآن: دیدگاه علامه طباطبایی، اشکالات آیت الله معرفت، پاسخ های آیت الله جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات تاریخ قرآن نزول
نزول دفعی قرآن جزء مباحثی است که قرآن پژوهان از دیرباز به آن توجه کرده اند و در هر دوره ای، موافقان و مخالفانی داشته و دارد. علامه طباطبایی، یکی از طرفداران نزول دفعی قرآن، تلاش کرده است با تفسیر قرآن به قرآن این نظریه را تبیین کند؛ اما آیت الله معرفت این دیدگاه را نقد کرده است؛ ازاین رو، تلاش کرده ایم با تبیین آیت الله جوادی آملی از دیدگاه علامه، این نقدها را واکاوی کنیم. این نوشتار کوشیده است با شیوه اسنادی تحلیلی، دیدگاه این سه اندیشمند را بررسی کند. براساس اندیشه نزول تجلی گونه قرآن، می توان به گونه ای از نزول دفعی قرآن برداشت کرد که به نقدها پاسخ داد.
ماهیت شناسی آسمان های هفتگانه با تکیه بر مولفه های «خلق» و «امر» درآیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان مسلمان در تبیین مصداق آسمان های هفتگانه قرآن پنج دیدگاه عمده ارائه داده اند؛ اول، سخن گفتن قرآن براساس علم مخاطبان اولیه و مخالف دانستن انگاره هفت آسمان با علم امروزین بشر؛ دوم، غیر تعیینی دانستن عدد هفت و دلالت آن بر کثرت؛ سوم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق هفت آسمان با پدیده های شناخته شده مادی؛ چهارم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق آسمان اول با کیهان و ناشناخته دانستن شش آسمان دیگر؛ پنجم، مادی دانستن آسمان اول و معنوی و مجرّد دانستن شش آسمان یا شش عالَم دیگر. مقاله حاضر ضمن نقد سه دیدگاه نخست، دیدگاه چهارم را با تکیه بر دو مفهوم «خلق» و «امر» در قرآن، تبیین و تقویت نموده، دیدگاه پنجم را با تکیه بر بر بازتعریف پدیده مادی و پدیده معنوی بر اساس قرآن نقد و با اثبات وجود عوالمی با مراتب گوناگونی از تقیّد به زمان و در نتیجه مراتب گوناگون مادّیت، به صورت جدیدی تبیین کرده است. آن گاه با تکیه بر نظریه علامه طباطبائی یعنی مَثَل بودن عالم محسوس برای عوالم غیرمحسوس، از درستی روی کرد سوم از منظر مَثَل بودن مصداق مادی آسمانها برای مصداق اصلی که نامحسوس و فرامادی است، دفاع می کند .
عنایت الهى و نسبت شرور با آن از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه آفرینش عالم و شرورى که در آن وجود دارد، همواره یکى از سؤالات فلاسفه و متکلمان بوده است. ابن سینا با تکیه بر عناصر کلیدى مفهوم عنایت، یعنى علم، علّیت، اراده و رضایت، کوشیده است تصویر روشنى از علت آفرینش و وجود نظام خیر موجود در عالم ارائه نماید. به نظر مى رسد، این بیان قادر نیست تمام ابعاد و وجوه مبهم مسئله را روشن نموده و پاسخى قانع کننده به تمام مسائل موجود ارائه دهد. مقاله حاضر مى کوشد با تکیه بر کلمات ابن سینا و تکمله هایى که از حکمت متعالیه به عاریت گرفته است، مسئله فوق را به نحو روشن ترى تقریر کرده و سؤالات پیرامون آن را پاسخ دهد.
نقش پیش فهم هاى مفسر در نیل به مراد واقعى خداونداز منظر علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبناى اصول هرمنوتیک فلسفى، «فهم» به عنوان یک وصف وجودى به نحو عام، و فهم مفسر از متن از جمله متن دینى به شکل خاص، در چارچوب انتظارات، پرسش ها و دانسته هاى قبلى وى صورت مى گیرد و نه فقط عمیقا از آنها تأثیر مى پذیرد، بلکه خارج از آنها اساسا امکان پذیر نیست. علامه طباطبائى در تفسیر المیزان، از مبانى و مقبولات متعددى در مقام تفسیر قرآن سود جسته است که مى توان آنها را در شمار پیش فهم هاى ایشان به شمار آورد. مسئله این است که آیا مى توان در چارچوب همین پیش فهم ها، به تفسیرى عینى و مطابق واقع از متن قرآن نایل آمد؟ این نوشتار با روش توصیفى تحلیلى به بررسى نقش پیش فهم هاى علامه در تفسیر ایشان از این منظر پرداخته است. نتیجه اینکه ایشان دخالت نارواى پیش فهم ها در تفسیر و تحمیل آنها بر قرآن را برنمى تابد و پیش فهم هاى مقبول ایشان به مثابه اصول و قواعدى براى فهم عینى مراد خداوند است و مى توان دیدگاه تفسیرى ایشان را منطبق با هرمنوتیک عینى گرایانه و در تقابل با نسبى گرایى هرمنوتیک فلسفى دانست.
مبانی اختصاصی تفسیر علمی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر علمی یکی از روش های تفسیری درازدامنی است که در دوره معاصر به یک جریان تفسیری جدی با نگاشته های متعدد تبدیل شده است. این جریان تفسیری، همواره موافقان و مخالفان سرسختی داشته است که از جهات گوناگون بر استواری یا نااستواری آن پای فشرده اند، اما در این نزاع هر یک از طرفین کمتر به مبانی توجه داشته اند. در این مقاله شش مبنای اختصاصی مفسران علمی شناسایی شده است. مفسران علمی به اشتراک قلمرو علم و قرآن حداقل در بخشی از آیات، هم سویی قرآن و علم در بیان اطلاعات هستی شناختی، پرداختن استطرادی قرآن به علم، واقع نما بودن زبان قرآن در گزاره های هستی شناختی در مقابل انگیزشی و عرفی بودن زبان آن، واقع نما بودن علم و لذا معتبر بودن آن برای تفسیر آیات الهی و دقیق تر بودن فهمی علمی از آیات قرآن که ضرورت این روش تفسیری را به دنبال دارد، باور دارند. این البته نگاهی حداقلی به تفسیر علمی است که شماری از مفسران علمی تلقی ای بس فراتر به آن دارند. در این مقاله با تبیین این مبانی، باورمندی مفسران علمی به آن نشان داده شده است؛ هم چنان که برخی اختلاف نظرها درخصوص آن نیز طرح شده است.
آسیب شناسی و آسیب زدایی «مراء» از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن حکومت وسیاست در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
از شیوه های تبیین معارف دینی در مکتب اهل بیت، در مواجه با اندیشه های مخالفان اسلام، مناظره و احتجاج هایی بوده است که ائمّه معصومین یا تربیت یافتگان آنها در طول تاریخ انجام دادند. «مناظره» صرفاً برای ساکت نمودن طرف مقابل صورت نمی گیرد و نیز برای الزام دیگر مسلمانان به تمکین و قبول استدلال دینی و فرهنگی بین مذاهب اسلامی نمی باشد، بلکه مناظره زیربنای وحدت اسلامی و مقدّمه ای برای رسیدن به اصول مشترک و حقیقت است. این پژوهش که به شیوة توصیفی تحلیلی به رشتة تحریر درآمده، با نگاه مدبّرانه به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که عوامل بروز آسیب «مراء»، پیامدها و عوامل رهایی از آن کدام است؟ بر اساس پژوهش به عمل آمده، از مهم ترین عوامل بروز آسیب آن، خودخواهی تعصّبات قومی، غرور، جهالت و... می باشد و مهم ترین پیامدهای آن نیز نفاق و دورویی، دوری از شفاعت از شفعیان و... است. این اصول کاربردی، می تواند الگویی برای تدوین سند چگونگی یک مناظرة صحیح و دور شدن آن از آسیب مِراء باشد.
فشار برزخی از نگاه حدیث(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در احادیث معصومین علیهم السلام با عناوینی همچون ضعطة القبر (که در فارسی به فشار قبر ترجمه می شود)، عذاب القبر، ضیق القبر و یا ضمة (فشار) برخورد می شود که همه این الفاظ به نوعی رنج، سختی، تنگی و عدم آسایش، آرامش و راحتی را بیان می کند و همه به قبر منتسب شده است. همچنین بیانات این بزرگواران خبر از وجود سختی های دیگری نیز پس از مرگ می دهد که البته تحت عناوین بالا نیستند و به قبر هم منتسب نشده اند. بررسی برخی جزئیات مربوط به این وقایع از جمله صور مختلف آنها، عوامل ایجاد کننده و اینکه شامل حال چه کسانی می شوند مواردی است که مقاله حاضر قصد بیان و بررسی آنها را دارد.
بررسی و نقد مفهوم وحی گزاره ای و غیرگزاره ای در الهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده وحی و تبیین آن یکی از مهم ترین موضوعات در حوزه ادیان الهی محسوب می شود. ماهیت رازگونه و فراطبیعی این پدیده سبب شده است تا رویکردهای گوناگونی در این خصوص از سوی اندیشمندان دینی مطرح شود. در الهیات مسیحی دو رویکرد کلی گزاره ای و غیرگزاره ای در تبیین وحی وجود دارد. بر اساس رویکرد اول وحی عبارت از مجموعه آگاهی هایی است که در قالب عبارات و گزاره ها آشکار می شود، در حالی که بر اساس رویکرد دوم پدیده وحی نه از سنخ گزاره بلکه به معنای مکاشفه است. در این مقاله ضمن بررسی، تحلیل و نقد هر یک از دو رویکرد، تلاش شده است تا مهم ترین نقص ها و کاستی های موجود در هر یک از دیدگاه ها مطرح شود. فروکاهش وحی به ساحت گزاره ای صرف در رویکرد گزاره ای، عدم توجه به مبانی انسان شناسی و هستی شناسی و فروکاهش وحی به سطح نازلی از تجربیات بشری در رویکرد غیرگزاره ای و نیز غفلت از مبانی زبان شناسی در حوزه زبان دین، برخی از مهم ترین نقص های الهیات مسیحی در تبیین پدیده وحی هستند.
مبانی فلسفی و جایگاه علوم انسانی در تمدن نوین اسلامی
حوزههای تخصصی:
جهت دستیابی به تمدن اسلامی، راهی جز عبور از علوم انسانی موجود و حرکت به سمت علوم انسانی- اسلامی وجود ندارد. پایداری و تحقق کامل اهداف ارزشی انقلاب اسلامی نیز به این مسئله بستگی دارد و از آسیب ها و چالش های جدی که امروز در مسیر جامعه اسلامی وجود دارد، از این ناحیه برمی خیزد. به عبارت دیگر، اگر در علوم انسانی، تئوری ها و فرضیه های جدیدی مطرح نشود که بر اساس آنها، حقیقت دین و دینداری در جامعه اسلامی جریان یابد و اگر بومی سازی علوم انسانی اتفاق نیفتد و مدل های انسان شناسی به مبانی اسلام نزدیک نشود، قطعاً انقلاب اسلامی در جریان تحقق تمدن نوین اسلامی و رسیدن به اهداف خود دچار مشکل خواهد شد. تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی در راستای اسلامی سازی علوم انسانی در همین راستاست. بنابراین لازم است علوم انسانی با مبانی دین تولید شوند و اسلامی سازی علوم انسانی در مسیری صحیحی قرار گیرد. این حرکت باید مسیری منطقی و قاعده مند داشته باشد تا بر اساس آن، مدلی دقیق و تبیین کننده اهداف ارزشی جامعه اسلامی ایجاد شود و مسائل اجتماعی جامعه اسلامی ایجاد شود و مسائل اجتماعی جامعه از این طریق حل و فصل گردند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی بوده و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد که با روش تحلیل محتوا، مبانی فلسفی علوم انسانی اسلامی مورد شناسایی قرار گرفته و جایگاه این علوم در تحقق تمدن نوین اسلامی تبیین شده است.