فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۸۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بی تفاوتی اجتماعی وضعیتی است که طی آن، افراد با بی اعتنایی به واقعیت های پیرامون از انجام مشارکت اجتماعی- سیاسی، مسئولیت های اجتماعی، فعالیت های دگرخواهانه و درگیری فعال و مدنی در مسائل اجتماعی اجتناب می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شبکه های اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی انجام شده است. متغیرهای تحقیق حاضر؛ شبکه های اجتماعی (میزان و تنوع استفاده)، نگرش و رفتار نوع دوستانه، نگرش و رفتار مدنی و بی تفاوتی اجتماعی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان مناطق 1و 2 تهرانی بوده که به عنوان افراد نمونه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در چارچوب نظری تحقیق جهت تبیین رابطه بین بی تفاوتی اجتماعی و شبکه های اجتماعی از نظریه های خوش بینانه، بدبینانه و میانه و نظریات نظریه پردازانی همچون: مارکس و وبر و مرتون استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میزان بی تفاوتی در حد متوسط رو به بالاست و بین متغیرهای نگرش نوع دوستانه، رفتار نوع دوستانه، نگرش مدنی، رفتار مدنی، تنوع استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، متغیرهای زمینه ای (سن، جنس، پایگاه اجتماعی- اقتصادی)، همبستگی اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی رابطه وجود دارد. در این میان، همبستگی اجتماعی به عنوان متغیر واسط، بیشترین اهمیت را در تبیین بی تفاوتی اجتماعی داشته است.
ارائه مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعه شناختی آن در مناطق محروم استان خوزستان (مورد مطالعه: شهرهای حمیدیه و اندیکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه کیفی، با هدف ارائه مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعه شناختی آن در شهرهای محروم اندیکا و حمیدیه در استان خوزستان به انجام رسیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و تعداد مشارکت کنندگان 40 نفر بوده است. بعد از کدگذاری، نوزده مقوله اصلی پدیدار شد. پاردایم ظهوریافته، در بعد شرایط شامل(چالش تأمین اعتبار از طریق جذب اعتبارات بخش دولتی و خصوصی، ضعف فرهنگ کار و مهارت آموزی در میان جوانان(ساختمان ذهنی دولت گرا)، بی توجهی به شایسته سالاری در مدیریت شهرستان، عدم حمایت ویژه از مناطق محروم استان، عدم خودباوری جوانان در نتیجه محرومیت( پذیرش روانی فرهنگ فقر)، توزیع ناعادلانه فرصت ها در نتیجه وجود فساد اداری، نارضایتی از میزان حمایت دولت و مشکل نقدینگی در راه اندازی بنگاه های کوچک، خانگی و زودبازده، ضعف سرمایه اجتماعی جوانان در مناطق شهری) و در بعد کنش – تعامل (کلید اشتغال؛ مهارت آموزی همراه با نگاه کارآفرینی، ایجاد و تقویت شهرک های صنعتی، تخصیص اعتبارات ملی و ویژه، شایسته سالاری و انتخاب مدیران متخصص، جهادی و اثربخش، ظرفیت های اجتماع محور، پشتوانه رفع فقر) و در بعد پیامدها (نزاع ها و تنش های طایفه ای و قومی به عنوان عامل تشدید چرخه فقر، بی قدرتی و بیگانگی اجتماعی، کاهش کیفیت سبد کالای مصرفی خانوارها و تورم غذایی( فرسایش شاخص قدرت خرید مردم)، احساس یأس اجتماعی، فرسایش اعتماد اجتماعی، آسیب های اجتماعی) است که حول یک مقوله هسته به نام «فقر شهری در پیوند با محرومیت از فرصت ها در روستا و حاشیه ها» شکل گرفته اند. واژه های کلیدی فقر شهری، روش نظریه داده بنیاد، شهرهای اندیکا و حمیدیه
بازخوانی نظریه سینومرفی در هنر موسیقی خیابانی (مورد مطالعه: پیاده گذرهای شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در پیدایش منظر دیداری–شنیداری شهرها، تعامل بین شهر، شهروند و موسیقی خیابانی است که در بستری به نام پیاده راه شکل می گیرد. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی–تحلیلی و با تکیه بر نظریه «سینومرفی» تهیه شده است؛ نویسندگان باهدف دستیابی به چرایی و چگونگی شکل گیری این نوع منظر دیداری- شنیداری به بررسی هنر موسیقی خیابانی در پیاده گذرهای شهر تهران می پردازند. برای این منظور با حضور در میدان تحقیق و مشاهده رفتاری افراد فعال در این حوزه هنری مسائلی چون زمان و مکان استقرار، تعریف محدوده، انتخاب موقعیت، نوع موسیقی و ادوات مورد استفاده، نوع پوشش و هویت هنرمندان را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهند. بررسی یافته ها در محدوده تحقیق نشان می دهد رفتار و واکنش شهروندان در مواجهه با موسیقی خیابانی تحت تأثیر پیوندهای سینومرفیک به سه شکل «ترغیب و تشویق»؛ «سازگار» و «خنثی» نمود پیدا می کند. به گونه ای که رفتارهای مثبت با تأثیر در تداوم این فعالیت در یک بستر مناسب و تثبیت جایگاه موسیقی خیابانی موجب ارتقای کیفیت منظر دیداری- شنیداری در شهر شده و تعاملات اجتماعی بین مردم و محیط را افزایش می دهد.
تعیین کننده های اجتماعی رفتار مسئولانه زیست محیطی با تأکید بر مدل KAP (مورد مطالعه: شهروندان شهر شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تعیین گرهای اجتماعی رفتار مسئولانه زیست محیطی شهروندان شهر شوش با تأکید بر متغیرهای مستقل آگاهی زیست محیطی، نگرش زیست محیطی و احساس تعلق مکانی است. روش پژوهش از نوع پیمایشی بوده و نمونه آماری شامل 382 نفر از شهروندان 15 تا 65 سال شهر شوش است که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش پرسشنامه بوده است. یافته های توصیفی پژوهش نشان داد که میانگین رفتارهای مسئولانه زیست محیطی شهروندان شهر شوش در حد متوسط (88/59) است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد بین متغیرهای احساس تعلق مکانی شهروندان، نگرش زیست محیطی و رفتارهای مسئؤلانه زیست محیطی آنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای احساس تعلق مکانی (194/0)، آگاهی زیست محیطی (456/0)، نگرش زیست محیطی (225/0) به صورت مستقیم بر رفتار مسئولانه زیست محیطی تأثیر دارند. طبق یافته های تحقیق، متغیر احساس تعلق مکانی از طریق نگرش زیست محیطی 176/0 درصد اثر غیر مستقیم بر مسأله تحقیق داشته است. در مجموع، متغیرهای وارد شده در مدل توانستند 35/0 درصد تغییرات رفتار مسئؤلانه زیست محیطی را تبیین نمایند. مقایسه ضرایب بتاها نشان می دهد که اثر کل آگاهی زیست محیطی (476/0) در مقایسه با سایر متغیرهای وارد شده در مدل، بیشتر بوده است.
تبیین نقش خوداجتماعی شهروندان تهرانی بر توسعه پایدار شهری (مورد مطالعه: منطقه 2 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
162 - 191
حوزههای تخصصی:
یکی از ملزومات اجتناب ناپذیر در جهت توسعه پایدار شهری، بها دادن به خود اجتماعی شهروندان است. خود اجتماعی، میزان اعتماد به برنامه ها و ساختارهای دولتی و نهادهای تصمیم گیر حوزه شهری را مشخص کرده و احساس تعلق شهروندان را افزایش می دهد که این امر در نهایت به ایجاد توسعه پایدار شهری در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، کمک شایانی خواهد نمود. از همین رو هدف اصلی مقاله، بررسی و تبیین نقش خود اجتماعی شهروندان تهرانی بر توسعه پایدار شهری است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین منطقه 2 شهر تهران، و تعداد نمونه مورد مطالعه 600 نفر از شهروندان 18 سال و بالاتر این منطقه بوده است. یافته های بدست آمده نشان داد خوداجتماعی با توسعه پایدار شهری رابطه معناداری داشته است. همچنین دو بعد خوداجتماعی یعنی شایستگی اجتماعی و مسئولیت اجتماعی نیز تاثیر معناداری بر توسعه پایدار شهری داشته اند.
دلالت های معنایی خانه در میان ساکنین مسکن مهر: خانه به مثابه امری پروبلماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
135 - 161
حوزههای تخصصی:
خانه یکی از مهم ترین فضاهای زندگی روزمره ی شهری برای ایجاد حس تعلق در آدمی و لذا منبع هویت بخشی است. در میان خانه هایی که در شهرها ساخته می شود، خانه های طرح مسکن مهر از موقعیتی ویژه برخوردار است و خانه ای درحاشیه، تلقی می گردد. هدف مطالعه ی حاضر، توصیف و تفسیر معنای خانه در میان ساکنین مسکن مهر است. بدین منظور با بکارگیری پارادایم تفسیری و روش کیفی به توصیف ساکنان مسکن مهر از خانه پرداخته شده است. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختمند با 23 نفر از ساکنین مسکن مهر پرند در شهر تهران و فرآیند تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک به شیوه ی گیبسون و براون انجام گرفته است. یافته های میدانی نشان از معنای پروبلماتیکِ خانه دارد؛ معنایی که ذیل چهار معضله ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی برساخت می شود و معنای خانه را به نوعی سرپناهِ صرف و فاقد هویت، تقلیل داده است. در نهایت می توان گفت خانه های مهر برای ساکنین آن، حرکت از معضله ی نداشتنِ خانه به معضله ی داشتنِ خانه معنا شده است.
نقش میانجی سرمایه اجتماعی در موفقیت کارآفرینان شهری (مورد مطالعه: کسب و کارهای تحت حمایت شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
155-183
حوزههای تخصصی:
ادبیات کارآفرینی شهری به شدت به بررسی ویژگی های جامعه شناختی گرایش دارد. این رویکرد، بینش های مناسبی در خصوص چرایی و چگونگی ظهور و بروز فعالیت های کارآفرینانه ارائه می دهد، ولی هنوز سوال های بی پاسخ زیادی را در مورد ادراک شرکت ها و افراد از شرایط جامعه شناختی و تاثیر آنها در موفقیت کارآفرینان باقی می گذارد. با توجه به این شکاف نظری، مطالعه ی حاضر نقش سرمایه اجتماعی را بر اساس دیدگاه سه بعدی ساختاری، شناختی و رابطه ای (ناهاپیت و گوشال، 1998) و سرمایه روانشناختی را بر اساس نظریه لوتانز و همکاران (2007) بررسی می کند. برای سنجش موفقیت کارآفرینی شهری، از ابزار سنجش ارائه شده توسط گورجیوسکی و همکاران (2011) استفاده شده است که شامل طیف گسترده ای از معیارهای مالی و غیرمالی است. جامعه آماری پژوهش کسب و کارهای تحت حمایت شهرداری تهران هستند. بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای، از میان 22 منطقه شهرداری تهران، سه منطقه به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های حاصل از پرسشنامه، از 110 کسب و کار در سه منطقه منتخب گردآوری شده است و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری، مدل تحقیق مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر تاثیر هر دو متغیر سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی بر موفقیت کارآفرینانه است. همچنین، نقش میانجی سرمایه اجتماعی مورد تائید قرار گرفته است. بر مبنای نتایج پیشنهاد می شود سیاست گذاران شهری و شهرداری ها بر تقویت سرمایه های روانشناختی و به ویژه ابعاد امیدواری، خودکارامدی و خوش بینی متمرکز شوند. با این وجود، نباید جنبه دیگر سرمایه روانشناختی یعنی تاب آوری نادیده گرفته شود.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت (مورد مطالعه: شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
85 - 114
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد انجام گرفته است. در چارچوب نظری از نظریه های پارسونز، کییز، رویکرد شبکه، پاتنام، کاواچی و برکمن، هنس، کورکیلا، مک اینتوش و اسپیلکا برای گزینش متغیرهای مورد بررسی استفاده و تئوری ترکیبی ساخته شده است. در این پژوهش که به روش پیمایش انجام گرفته است، 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با کمک ابزار پرسشنامه بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان داد که میزان سلامت شهروندان در حد متوسط رو به بالا و بالاترین مقدار میانگین مربوط به بعد جسمانی (فیزیکی) بوده است. همچنین بین متغیرهای سرمایه ی اجتماعی، رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی و دینداری با سلامت رابطه ی مستقیم و معنادار و بین متغیر انزوای اجتماعی و سلامت نیز رابطه ی معکوس و معناداری وجود داشت. تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد متغیرهای بررسی شده حدود 51 درصد از تغییرات سلامت را تبیین می کند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد متغیر سرمایه ی اجتماعی بیشترین اثر مستقیم و متغیر دینداری، بیشترین تأثیر غیرمستقیم و متغیر رضایت از زندگی بیشترین سهم را در تبیین متغیر سلامت داشته اند.
مقایسه تطبیقی نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
124 - 150
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف مقایسه تطبیقی نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر زاهدان انجام شده است. بررسی و اهمیت پرداختن به نحوه گذران اوقات فراغت در جوانان تا حدودی بیان کننده نگرش ها و ارزش های حاکم بر جامعه است در زمان گذشته، گذران اوقات فراغت منوط بر قشر اجتماعی افراد بوده است؛ اما در حال حاضر با تغییر سبک زندگی افراد اوقات فراغت بخشی از روند زندگی هر فرد محسوب می شود که می تواند نقش پررنگی در توانایی او ایفا نماید. نظریات غالب در این پژوهش نظریات بوردیو و دومازیه (1974) می باشند این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری کلیه جوانان 18-29 سال در شهر زاهدان، 1200 نفر بودند که از این تعداد 291 نفربر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه سبک زندگی و پرسشنامه محقق ساخته پایایی (85/0) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: بین سبک زندگی، نوع گذران اوقات فراغت و همراهان گذران اوقات فراغت در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین تفاوت معناداری وجود دارد.
شناسایی تجربه زیسته، دیدگاه ها، دلایل و انگیزه های مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده که زمانی محور تمرکز جمعیت و اقتصاد بودند امروزه به نقاطی کم بازده در تعاملات اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده اند که نیازمند مداخله برای بهسازی و نوسازی هستند. در پژوهش حاضر، باهدف شناسایی تجربه زیسته، دیدگاه ها، دلایل و انگیزه های مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی در 4 منطقه از شهر تهران (مناطق 10، 11، 12 و 17) که بیشترین سهم از بافت فرسوده را دارند تدوین شد. روش تحقیق کیفی- کمی (پرسش نامه و مصاحبه) با بهره گیری از رهیافت توصیفی–تحلیلی است. در ساحت کمی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و فرمول کوکران حجم نمونه 368 نفر تعیین شد و در ساحت کیفی جهت فهم تجربه زیسته ساکنین بافت و توصیف آن از روش گراندد تئوری که دارای ویژگی های منحصر به فرد بوده و زمینه ساز شکل گیری نگاه متفاوت و جدید در بررسی موضوعات جامعه شناسی شهری می گردد و از سویی در تحقیقات و تجارب داخلی مغفول مانده استفاده شد، لذا با بهره گیری از این روش و نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری 15 نفر جمعیت پژوهشی تعیین گردید. یافته های پژوهش گویای آن است که عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی از قبیل اعتمادسازی، تمایل به مشارکت و امکانات و خدمات در ساماندهی محلات فرسوده شهر تهران نقش مؤثری داشته، به گونه ای که در ساحت کمی، از مجموع 368 پاسخ دهنده بیشترین سهم مشارکتی در گروه سنی بین 30 تا 50 سال (76 درصد) و با اکثریت جنسیتی مردان (89 درصد) بود. بر اساس نظریات کنش و مشارکت بالاتر بودن سطح مشارکت مردان برخاسته از ساختارهای فرهنگی سنتی ساکنین مبنی بر حذف و یا کمرنگ بودن نقش زنان است که بالتبع ضمن عدم آگاهی به طور مستقیم بر سطح مشارکت آنها اثرگذار است. میانگین میزان مشارکت، آگاهی و اطلاع رسانی و توانمندسازی پاسخ دهندگان به ترتیب 2.10و 2.27 و 2.35 است که از حد وسط طیف لیکرت (3) کمتر است که این میزان از عدم کارآمدی و هدفگذاری برنامه های توسعه پنجم وششم است. در بخش ساحت کیفی، میزان مشارکت ساکنین قدیمی به دلیل بیشتر بودن تجربه زیسته از سکونت در محلات و دارابودن حس تعلق بیشتر به دلیل مالکیت بر املاک تجاری و مسکونی انتخاب شدند، زیرا اشراف جامع تری از فرایند اجرای برنامه ها در این محلات دارند. احصاء نظرات و یافته ها نشان داد بدون در نظر گرفتن نقش و سهم مشارکتی ساکنین بافت در بهسازی و نوسازی نمی توان امید چندانی به اثربخشی فعالیت برنامه ها داشت.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین اعتماد اجتماعی و میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی (مورد مطالعه: شهروندان شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
33 - 61
حوزههای تخصصی:
فرهنگ شهروندی مجموعه ای از ارزش ها، نگرش ها و قوانین مشترک بنیادی است که در بردارنده احساس تعلق، احترام به میراث مشترک و همچنین تشخیص حق و حقوق و تعهدات و مقررات شهروندی است. این نوع فرهنگ رویکردی نوین است و نتایج موثر آن در پیشرفت اجتماعی و فرهنگی جامعه غیر قابل انکار است فرهنگ شهروندی هنجارها و ارزش های جامعه را رقم می زند و زمینه های تعامل شهروندان را شکل می دهد که در این امر نقش اعتماد اجتماعی بر آن اساسی است .پژوهش حاضر نیز، با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین اعتماد اجتماعی و میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی در بین شهروندان شهر قزوین انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق، پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کلیه شهرواندان واقع در سنین 59-15 سال شهر قزوین است که از این تعداد 400 نفر از طریق فرمول آماری کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای جهت گردآوری اطلاعات لازم انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که رابطه بین متغیرهای اعتماد بین شخصی، اعتماد به شهروندان و اعتماد به نهادهای غیردولتی با مولفه های فرهنگ شهروندی (میزان پایبندی به ارزش های فردی و جمعی و میزان پایبندی به هنجارهای فرهنگ شهروندی) به لحاظ آماری معنادار بوده است و نوع رابطه نیز مثبت و مستقیم می باشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی توانسته است 5/29 درصد از تغییرات متغیر میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی را تبیین نماید.
بهسازی سرمایه اجتماعی و ارتقاء وفاق اجتماعی در شهرهای چند فرهنگی (مورد مطالعه: شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
151 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بهسازی سرمایه اجتماعی و تأثیر آن بر ارتقاء وفاق اجتماعی در شهرهای چندفرهنگی است. روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری نظری و از نوع هدفمند و برای گردآوری داده ها از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده شده است و در نمونه ی پژوهش، تعداد 11 نفر از مسؤولان و مدیران اجرایی و علمی مرتبط با موضوع که در شهر شاهین شهر دارای اندیشه و تجارب اجرایی و مسؤولیت سیاسی بوده اند، مشارکت کرده اند. در این تحقیق، از میان شیوه های مختلف احراز پایایی، از روش استفاده از راهنما یا پروتکل مصاحبه یا همان پرسش های مولّد و هدایت جریان مصاحبه برای گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که مؤلفه های سرمایه اجتماعی تجربه شده در شهر شاهین شهر عبارتند از مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و پیوند درون گروهی قوی. هر یک از این مؤلفه ها از نگاه مشارکت کنندگان به صورت مطلوبی در میان اقوام ساکن در شاهین شهر وجود دارد و همین امر دلیلی بر وضعیت مطلوب وفاق اجتماعی در میان شهروندان شاهین شهر به عنوان یکی از شهرهای چندفرهنگی است.
مطالعه جامعه شناختی شکل گیری رفتارهای جمعی نمایشی در بستر تجربه زیسته مردم از ویروس کرونا، مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه جامعه شناختی شکل گیری رفتارهای جمعی نمایشی در بستر تجربه زیسته مردم از ویروس کرونا با روش گراندد تئوری انجام شده است. سؤال اصلی این مطالعه این است که ویروس کرونا چگونه می تواند بر شکل گیری رفتارهای جمعی تأثیر بگذارد؟ و تجربه زیسته مردم از ویروس کرونا چگونه اجتماعات نمایشی (وحشت زده) را به وجود می آورد؟ روش انجام این پژوهش از نظر رویکرد پژوهشی، کمی و از نظر گردآوری اطلاعات، روش نظریه زمینه ای است. جامعه آماری شهروندان کرمانشاه هستند که به صورت نمونه گیری هدفمند تعداد 20 نفر از آن ها مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد چهار مضمون اصلی که شامل؛ رشد احساسات منفی، سردرگمی و بدبینی، رشد وسواس های فکری - عملی پیرامون بدن و شستشو و تغییر سبک زندگی، دغدغه های فکری پیرامون به خطر افتادن سلامت خانواده، دغدغه های اقتصادی و ترس از دوران پسا کرونا بر رفتارهای جمعی کنشگران جامعه تأثیرگذار هستند.
عوامل اجتماعی مرتبط با آموزش شهروندی (مورد مطالعه: دبیران آموزش و پرورش ناحیه سه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش شهروندی با هدف بالا بردن توانایی ها و مهارت های شهروندان صورت می گیرد. در این پژوهش به عوامل اجتماعی مرتبط با آموزش شهروندی دبیران آموزش و پرورش ناحیه سه تبریز در سال 1399پرداخته شده است. جامعه آماری، دبیران زن و مرد شاغل در آموزش و پرورش ناحیه سه تبریز، نمونه آماری 286 نفر از دبیران زن و مرد ناحیه سه آموزش پرورش تبریز و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. یافته ها نشان داد میزان آموزش شهروندی دبیران زن و مرد تفاوت معناداری با هم ندارد(937/0Sig:). اما بین آموزش شهروندی و اعتماد اجتماعی و دینداری رابطه معناداری وجود داشت (037/0Sig:). آموزش شهروندی بر اساس رشته تحصیلی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی تفاوت معناداری داشت ( 001/0 Sig: ). دبیران دارای پایگاه اجتماعی و اقتصادی بالا، نسبت به دبیران دارای پایگاه اجتماعی و اقتصادنند متوسط و پایین، نمره بیشتری در آموزش شهروندی کسب کرده بودند. در بین رشته های تحصیلی، دبیران رشته روانشناسی دارای بیشترین نمره آموزش شهروندی و دبیران رشته معارف اسلامی دارای کمترین نمره بودند.( 000/0 Sig: ). اطلاع از دیدگاه دبیران نسبت به آموزش شهروندی، در برنامه ریزی آموزش بسیار مؤثر است.
بررسی نگرش شهروندان میبدی نسبت به آلودگی هوا و عوامل اجتماعی موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر غفلت از محیط زیست و بی توجهی به آن، به شدت، در حال گسترش است. تلاش برای توسعه و شهرنشینی و تامین رفاه و آسایش بشر مضرات و مزایایی برای انسان و طبیعت به همراه داشته و یکی از این مضرات که جامعه و شهروندان عامل آن هستند، آلودگی هوا می باشد. در این پژوهش از رویکردهای نظری سبک زندگی و سرمایه فرهنگی بوردیو ، شبکه اجتماعی کاستلز و زیست جهان هابرماس و دیگران بهره برده شده است. از آنجا که شهروندان با نگرش و رفتارهای خود می توانند در کاهش و افزایش آلودگی هوا موثر واقع گردند، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نگرش شهروندان میبدی نسبت به آلودگی هوا و عوامل اجتماعی موثر بر آن می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی بوده و جامعه ی آماری شهروندان 16 سال و بالاتر شهر میبد بوده است بر طبق سرشماری 1395 حدود 97000 نفر بوده که از آن حجم نمونه 420 نفر به شیوه نمونه گیری کوکران و به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند. یافته های نشان می دهد که بین متغیرهای سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، وضعیت سکونت، میزان درآمد و نگرش شهروندان به آلودگی هوا رابطه ی معناداری وجود دارد اما بین جنسیت و نگرش شهروندان به آلودگی هوا رابطه ای وجود ندارد. هم چنین بین سبک زندگی، سرمایه ی فرهنگی، شبکه اجتماعی رابطه ی مثبت و مستقیم و بین سودمحوری رابطه ی منفی معنادار با متغیر وابسته وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای باقی مانده در مدل رگرسیون 19 درصد از واریانس متغیر وابسته را تعیین و تبیین می کنند و متغیر های سبک زندگی، گرایش به سود محوری و سن به ترتیب بیشترین نقش را در مدل رگرسیون پژوهش ایفا می کنند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که شهروندان میبدی بر اولویت حفظ محیط زیست حتی با وجود درآمد و سود حاصل از کار در کارخانجات تاکید داشته و همچنین مقوله سبک زندگی داری سهم و وزن سهم بیشتری در تبیین متغیر وابسته داشته است که تقویت و تغییر در آن و سرمایه ی فرهنگی باعث تغییر در نگرش شهروندان به آلودگی هوا و حفظ محیط زیست می گردد.
گونه شناسی عوامل موثر بر رضایتمندی از خدمات شهری و عمرانی شهرداری منطقه 15 تهران به مردم قیامدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات رسانی مردم محور و تأمین علایق و منافع همه گروه های اجتماعی از الزامات توسعه پایدار شهری است و زمانی اتفاق می افتد که متولیان بتوانند با خدمات با کیفیت رضایتمندی ساکنان آن شهر را جلب کنند. هدف پژوهش حاضر گونه شناسی عوامل رضایتمندی مردم قیامدشت از خدمات شهرداری منطقه 15 تهران است که با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام گرفت.جامعهآماری را شهروندان بالای 18 سال تشکیل دادندکه حداقل 4 سال سابقه سکونت در این شهر را داشته اند و حجم نمونه 406 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. بر اساس نتایج؛ شهروندان در حد زیاد دیندار بوده و از هویت ملی برخوردار بودند. اعتماد و مشارکت اجتماعی اغلب شهروندان قیامدشت درحد متوسط به دست آمد.رضایتمندی از عملکرد شهرداری در حوزه خدمات شهری، فضای سبز، شهرسازی و معماری، اجتماعی و فرهنگی، روابط عمومی، کارکنان اداری، حوزه فنی و عمرانی که با 65 پرسش مورد سنجش قرار گرفت، در مجموع پایین تر از متوسط به دست آمد. نمره کل رضایتمندی از عملکرد شهرداری در این حوزه ها از 20 ،عدد 8 را به دست آورد.دین داری تنها عاملی بود که تأثیر بالایی(با بتای 26/0) بر رضایتمندی از خدمات شهرداری منطقه 15 در محدوده شهر قیامدشت داشت و همچنین این عامل بیشترین نقش را در جداسازی گونه هااز هم داشته و بر عکس متغیر اعتماد اجتماعی کمترین نقش را در تحلیل گونه ها از یکدیگر داشته است. با توجه به فرایند مقایسه اجتماعی عملکرد شهرداری، توجه مستمر به کیفیت خدمات، مهمترین عاملی است که می تواند رضایتمندی شهروندان را تداوم بخشد.
رتبه بندی محلات شهر تهران با تأکید بر تحقق شهر خلاق با استفاده از نظریه ریچارد فلوریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
81-106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد توصیف و تبیین ارائه الگوی شهر خلاق در کلان شهر تهران است. چارچوب نظری پژوهش، متأثر از نظریه ریچارد فلوریدا است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی بوده و داده های مربوط به شاخص های شهر خلاق به طور نمونه و محدود (150)نفر از کارشناسان با استفاده از داده های ثانویه، تهیه پرسش نامه و مصاحبه از شهروندان با 19 فاکتور از شاخص های شهر خلاق رتبه بندی و سطح بندی شده اند. جمعیت آماری مناطق 22 گانه شهر تهران است. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل تاپسیس، مناطق در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار، فرو برخوردار مورد سنجش قرار گرفت که نتایج نشان می دهد: مناطق 4، 5، 6، 2، 22 با میانگین ضریب 0.695 سطح اول یعنی سطح برخورداری از میزان تحقق پذیری شهر خلاق را به خود اختصاص دادند. مناطق 1، 14، 15، 8، 3، 12، 11، 10، 20،21 با میانگین ضریب 0.404 سطح دوم؛ یعنی متوسط (نیمه برخوردار) را کسب کردند. مناطق 7، 18، 16، 13، 19، 17، 9 با میانگین ضریب 0.223 در سطح سوم (محروم) قرار گرفتند همچنین بر اساس نتایج مدل تحلیل شبکه، شاخص نوآوری با میزان (0.265) بیشترین تأثیر را در حرکت یک محله به سمت محله خلاق در شهر تهران را داراست. اما در میان شاخص های تأثیرگذار در حرکت به سمت شهر خلاق، شاخص های کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی به ترتیب با میزان 0.035 و 0.032 کمترین نقش و تأثیرگذاری را در تحقق شهر خلاق تهران دارا هستند.
رابطه ی احساس تعلق به شهر و مشارکت اجتماعی در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
95 - 123
حوزههای تخصصی:
احساس تعلق به شهر نشانگر وجود ذهنیت مثبت افراد نسبت به محل سکونت و سایر شهروندان است و تداوم تعلق به شهر لاجرم شکلی از تعهد را برای شهروندان نسبت به محیط اجتماعی پیرامون در بر دارد. مشارکت در حیات اجتماعی شهر همواره موضوع مهمی در حوزه ی جامعه شناسی شهری بوده است. لذا این مقاله در صدد است تا رابطه ی احساس تعلق به شهر و مشارکت اجتماعی شهروندان در مدیریت شهری را بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش متشکل از متغیرهای برگرفته شده از نظریه های دورکیم، پارسونز، دیویس، آنتونسیچ، گیدنز و پاتنام است. لذا در یک مطالعه ی پیمایشی از بین جامعه ی آماری مشتمل بر 49309 خانوار ساکن شهر ایلام، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و نهایتاً تصادفی ساده، نمونه ای شامل 334 نفر سرپرست خانوار را انتخاب نموده و با استفاده از پرسشنامه ای که اعتبار صوری آن به وسیله خبرگان مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، 78/. محاسبه شده است، داده های مورد نظر گردآوری و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده ی متوسط بودن میزان متغیرهای مشارکت اجتماعی شهروندان (04/2)، مشارکت مدنی (۲)، روحیه ی مشارکتی (92/1)، اعتماد به مدیران (01/2) و نیز میزان احساس تعلق به شهر (46/2) است و لذا عوامل اجتماعی مذکور در مشارکت اجتماعی در مدیریت شهر مؤثر هستند و در آزمون معادلات ساختاری روابط این متغیرها با متغیر وابسته تایید شده است. به طور کلی نتایج بیانگر مشارکت اجتماعی متوسط شهروندان است ولیکن به دلیل مهاجرپذیری عمدتاً روستایی و درون استانی و ترکیب محله های شهری پتانسیل لازم جهت بهره مندی مدیریت شهری از ظرفیتهای مشارکتی شهروندان را دارد.
تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی (مورد مطالعه: منطقه 13 شهر اصفهان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
134-147
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی انجام شد. پژوهش حاضر پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و در طیف لیکرت است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه افراد 15 سال به بالای ساکن منطقه 13 شهر اصفهان بودند. بر اساس فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد، 384 نفر نمونه تعیین شد ولی با توجه به تعداد توزیع 420 پرسشنامه، مجموعاً 400 پرسشنامه صحیح پُر شده بود که مبنای تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در دسترس بود. بعد از تأیید روایی ابزار سنجش با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی که با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد، تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. در بخش توصیفی از آماره های پراکندگی و مرکزی نظیر میانگین و انحراف معیار استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده spss نسخه 25 بود. برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده با توجه به توزیع غیرنرمال بودن داده ها، Smart Pls نسخه سوم بود. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد: عدم ابراز بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد(t-value=30.449, β=0.692.). عدم ابراز بیان بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد (t-value=84.064, β=0.835.).
عوامل مرتبط با سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران در محیط های شهری با استفاده از روش فراتحلیل تحقیقات انجام شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
66 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که مهاجران در کلان شهرها با آن همواره درگیری مستقیم دارند، سازگاری اجتماعی و فرهنگی در جامعه مقصد و به عبارتی چگونگی پذیرش فرهنگ کشور مقصد توسط آن ها است. در این راستا پژوهش های متعددی صورت گرفته است. هدف این مطالعه عوامل مرتبط با سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران در محیط های شهری ایران با استفاده از روش فراتحلیل تحقیقات انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش دیدگاه تلفیقی وارد در مورد سازگاری اجتماعی- فرهنگی و روان شناختی است. روش پژوهش اسنادی از نوع تحلیل محتوای متون است. جامعه آماری پژوهش، تحقیقات چاپ شده در مجلات علمی در ایران که در بازه زمانی 22 ساله از سال 1378 تا سال 1400 که در زمینه سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران انجام شده و از بین آن ها تعداد 25 مطالعه که از پایگاه های اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نورمگز و بانک اطلاعات نشریات کشور نمایه شده است، مورد تحلیل قرار گرفتند. تکنیک جمع آوری داده ها و اطلاعات پرسشنامه معکوس و سؤال های ارزیاب در پرسشنامه است. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری CMA2 انجام شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده ابتدا توصیفی خلاصه از مطالعات و ویژگی های آن ها بیان شد و در بخش استنباطی ابتدا پیش فرض های آماری سوگیری انتظار و همگنی مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و سپس فرضیه ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که پنج مجموعه عوامل شامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جمعیت شناختی و روانشناسی در این پژوهش شناسایی شدند که هر کدام از آن ها با استفاده از چندین متغیر مورد بررسی قرار گرفته است. فاصله اطمینان گزارش شده از سوی این مجموعه عوامل از فاصله اطمینان (039/0- و 215/0) که مربوط به عوامل اقتصادی است تا فاصله اطمینان بالا و دامنه (275/0 تا 614/0) و همچنین مقدار مثبت عدد Z 2 بیانگر وجود ارتباط معنی دار مستقیم و مثبت بین مؤلفه های عوامل گوناگون و سازگاری اجتماعی فرهنگی مهاجران دارد. می توان نتیجه گرفت که عوامل جمعیتی با دارا بودن ضریب تأثیر 510/0 بالاترین ارتباط و عوامل روانشناسی با حداقل سطح ضریب تأثیر با مقدار 293/0 کمترین تأثیرگذاری را در فرایند سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران دارد و البته همه عوامل در سطح حداقل 95 درصد فاصله اطمینان دارای اثرگذاری مثبت بر سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران می باشند.