فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۸۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
اتکاى اجتماع محلى به خود براى ارتقاى کیفیت زندگى و رفع مشکلات جمعى، ایده محورى در اندیشه مکاتبى چون اجتماع گرایان (communitarianists) و نیز ایدئولوژى هاى سیاسى راست جدید یا چپ جدید یا راه سوم به شمار مى آید. اساس این دیدگاه ها بر ظرفیت سازى و بسیج منابع و سرمایه هاى محلى قرار دارد. به نظر مى رسد سرمایه اجتماعى شناختى و ساختارى در کنار یکدیگر مفاهیم تحلیلى مناسبى براى شناسایى پتانسیل رفتارهاى اجتماع گرایانه و رفاه اجتماعى در اجتماعات مختلف مکانى محسوب مى شوند و از این رو هر اندازه گیرى سرمایه اجتماعى در واقع اندازه گیرى ظرفیت جامعه براى مدیریت خویش است. به ویژه آن که سرمایه اجتماعى عامل موثرى در افزایش کارآیى سایر اشکال سرمایه (انسانى، اقتصادى، کالبدى) نیز محسوب مى شود. مقاله حاضر در دو سطح تحلیل خرد (فردى) و کلان (منطقه شهرى) به دنبال نشان دادن عوامل موثر بر تغییر سرمایه اجتماعى در مناطق مختلف شهرى و ارتباط این سرمایه با اشکال دیگر سرمایه و تاثیر آن بر کیفیت زندگى در مناطق شهرى است. اطلاعات سطح خرد تحقیق مبتنى بر پیمایش معرفى در شهر قوچان است. در سطح کلان نیز از مجموعه اى از منابع اسنادى و تحلیل ثانویه براى شاخص سازى مفاهیم مرتبط با تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر تغییرپذیرى ساختى سرمایه اجتماعى در مناطق مختلف شهرى است. سطح سرمایه اجتماعى در دو بعد ذهنى و ساختى با سطوح سرمایه کالبدى ارتباط مستقیم دارد. این یافته مؤید مفهوم سازى کلاسیک بوردیو از تعامل و ارتباط سرمایه ها با یکدیگر است. سرمایه اجتماعى همچنین با دوام شبکه هاى روابط محلى و همسایگى، طول مدت اقامت شهرى و جابه جایى هاى درون شهرى و نیز سرمایه انسانى در مناطق مختلف شهرى ارتباط نشان مى دهد. در مجموع، یافته هاى تحقیق نقش حیاتى سرمایه اجتماعى در حفظ سرمایه هاى کالبدى و توانمندسازى اجتماع محلى براى بسیج منابع و دارایى هاى آن و نیز ضرورت برقرارى عدالت اجتماعى در سطح کلان براى حل ریشه اى این مسئله را آشکار مى سازد.
چرا شهروندان خوبی نیستیم؟! (شاخص های آموزش شهروندی در ایران امروز)
منبع:
گزارش آذر ۱۳۸۷ شماره ۲۰۳
حوزههای تخصصی:
نوسازی و دگرگونی های بحران ساز در خانواده ( بررسی مسائل نوین خانواده در نقاط شهری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، نهاد خانواده در ایران از فرآیند نوسازی و پیامدهای آن در سطح فرد و جامعه، تأثیر پذیرفته و دگرگونی های مهمی را تجربه کرده است. از جمله این دگرگونی ها، تغییر ساختار نظام ارزشی خانواده است که اغلب با ارزش های سنتی کم وبیش جاری در جامعه و خانواده متعارض است. این تغییرات ارزشی، خانواده را با مسائلی نوپدید همچون بی وفایی همسران، نگرش سهل گیرانه به طلاق و نیز مصرف نمایشی مواجه کرده و درنتیجه روابط بین اعضای خانواده به طور جدی دچار اختلال شده است؛ به گونه ای که از آن به «بحران در خانواده » نام می بریم. این بحران تاحدودی نیز ناشی از ناهمنوایی بستر فرهنگی و ویژگی های اجتماعی- تاریخی جامعه با الزام های نوسازی است. در این مقاله کوشیدیم تا تأثیر فرآیند نوسازی بر ایجاد مسائل نوپدید در عرصه خانواده را تبیین و تحلیل کنیم. بدین منظور با ترکیب نظریه بحران ارزش ها در سطح کلان و نظریه های مبادله و نیاز- انتظار و نیز مصرف نمایشی در سطح خُرد، گزاره های لازم برای تحلیل و تبیین مسائل خانواده ارائه شده است. منطقه جغرافیایی پژوهش استان مازندران و جامعه آماری آن ساکنان مناطق شهری این استان است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 220 خانواده بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات ضروری نیز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل آماری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بین شاخص های نوسازی و بی وفایی همسران، نگرش سهل گیرانه به طلاق و مصرف نمایشی ارتباط معنادار وجود دارد. اما بین شاخص های نوسازی و اختلاف های خانوادگی ارتباط معناداری دیده نشد. همچنین براساس نتایج پژوهش، الگوی معادله ساختاری ارتباط شاخص های نوسازی و مسائل خانواده ( نگرش به طلاق، اختلاف خانوادگی و مصرف نمایشی) در نقاط شهری استان مازندران تأیید شده است و الگو تناسب معنادار دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر بی نظمی اجتماعی (با تأکید بر رفتار زباله پراکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظم اجتماعی در هر جامعه اهمیت بالایی دارد. اخلال در نظم اجتماعی هزینه های زیادی برای جامعه در پی خواهد داشت. زباله پراکنی مصداقی از بی نظمی اجتماعی شهروندان، در حوزه شهروندی زیست محیطی است که در جامعه ما به مسأله ای اجتماعی تبدیل شده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر بی نظمی اجتماعی با تأکید بر زباله پراکنی است. در این تحقیق از رویکرد تلفیقی پاول استرن برای تحلیل زباله پراکنی استفاده شده است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگران داخلی است که در تابستان 1393 وارد استان مازندران شده اند. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد شده است. نتایج تحقیق نشان داد که رفتار زباله پراکنی با متغیرهایی چون نگرش زیست محیطی ضعیف، کنترل اجتماعی، ارزیابی منفی نسبت به زباله پراکنی، عدم احساس مسؤولیت، احساس منفی نسبت به زباله، زباله پراکنی توسط دیگران، عادت، گمنامی، فقدان خدمات و عدم آگاهی زیست محیطی رابطه معناداری دارد. همچنین با توجه به مدل مسیر ارائه شده، همه این متغیرها 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رفتار زباله پراکنی) را تبیین کرده اند.
خوانایی محیطی و حضور شهروندان در فضاهای عمومی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی رابطه بین خوانایی محیطی و حضور شهروندان در فضاهای عمومی شهر تهران می پردازد. فضاهای عمومی با قابلیت پیش بینی پذیر بودن، خوانایی و توان خلق رویدادهای اجتماعی می توانند شهروندان را درون خود جذب کنند. چنین فضاهایی محل تبادل افکار و اطلاعات و مکانی برای شکل گیری شبکه های اجتماعی هستند؛ به این دلیل مطالعه ی عوامل مؤثر بر حضور شهروندان در فضاهای عمومی واجد اهمیت و ضرورت می گردد. داده های این مقاله توسط پرسشنامه، از 5000 پاسخگو ساکن شهر تهران، در قالب 10 خوشه محله گردآوری شده و برای تحلیل داده ها، از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل خوشه ای کلاستر استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بی نظمی فیزیکی و اجتماعی در شهر تهران با میزان حضور شهروندان در فضای عمومی رابطه ی منفی و معناداری دارد. همچنین یافته های پژوهش، تفاوت معناداری را در بین مناطق 22گانه ی شهر تهران از نظر شاخص های خوانایی محیطی از جمله تراکم جمعیتی، وقوع جرم و بزه کاری و احساس ناامنی نشان می دهد، به طوری که براساس این شاخص ها، مناطق 1، 3 و 22 وضعیت مطلوبتر و مناطق 7، 8 و 16 وضعیت نامطلوبی را دارند.
جهان چهارم ایرانی- سیمای «زیست حاشیه ای» و«مسائل شهری» در همدان و برخی راه چاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته استان همدان رشد شهری گسترده ای را تجربه کرده است که منجر به پیدایش و افزایش حاشیه ها در اطراف این شهر شده است. در این مقاله با استفاده از پیمایش های میدانی محقق در نواحی حاشیه شهر همدان در تابستان سال 1384 و پاییز 1387، داده های طرح توانمندسازی حاشیه نشینان، یافته های گزارش ارزیابی اجتماعی در طرح توسعه محلی، و نیز یافته های مطالعه جرائم زنان و جوانان در شهر همدان در سال 1389 سیمای حاشیه نشینی در شهر همدان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و در نهایت برخی توصیه های سیاستی جهت اداره بهتر حاشیه ها بر مبنای یافته های فوق ارائه شده است.
ناپایداری اجتماعی در بوم شهر ایرانی و آثار جمعیتی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرنشینی در آغاز سدة بیست ویکم، که عصر پست مدرن، عصر جهانی شدن، عصر پست متروپلیتن و... نام گرفته است، در معرض تحولات بنیادی کمّی و کیفی فراوانی قرار گرفته است. تمدن کنونی بیش ازپیش شهری شده و تحولات جمعیتی و لایه بندی های اجتماعی، پیامدهای ناگواری را بر پیکر هستی اجتماعی وارد آورده است. ابعاد سکونتگاه های شهری روزبه روز پیچیده تر و به تبع آن مخاطرات انسانی در زیست بوم های شهری متبلور شده است. درحقیقت امروزه، در شهرها با نوعی مغایرت زمان روبه رو هستیم که در آن:
1. خانه های بزرگتر داریم و خانواده های کوچکتر، راحتی بیشتر و زمان کمتر؛ 2. متخصص بیشتر و مشکلات بیشتر، داروی بیشتر و سلامتی کمتر؛ 3. بیشتر خرج می کنیم و کمتر داریم، بیشتر می خریم و کمتر لذت می بریم؛ 4. ساختمان بلند تر و طبع کوتاه تر داریم، بزرگراه های پهن تر و دیدگاه های باریک تر داریم؛ 5. بیشتر می نویسیم و کمتر یاد می گیریم، بیشتر برنامه ریزی می کنیم و کمتر اجرا؛ 6. فرصت بیشتر و تفریح کمتر داریم، تنوع غذایی بیشتر و تغذیة ناسالم تر داریم؛ 7. درآمد بیشتر و طلاق بیشتر داریم، منازل رؤیایی و خانواده های ازهم پاشیده تر داریم.
این مقاله با رویکرد پاتولوژیک و روش تحلیلی، می کوشد واقعیت های اجتماعی و عمدتاً چندبعدی حاکم بر حیات شهرها، به ویژه شهرهای ایران در عصر پست متروپلیتن را تبیین کند. یافته های این پژوهش نشان می دهند که تحولات جمعیتی در دهه های اخیر و به تبع آن توپوگرافی اجتماعی ناهمگون شهری، مهاجرت، جدایی گزینی اجتماعی، حاشیه نشینی و نارسایی در ارائة خدمات، آسیب های اجتماعی و توجه نکردن به مقولة مهندسی اجتماعی از مهم ترین عوامل مخاطرات انسانی در شهر های کشور است.
هرمنوتیک از دیدگاه هایدگر در شهرسازى
حوزههای تخصصی:
" در این مقاله سعى گردیده تفکر هرمنوتیکى هایدگر در شهرسازى مورد مطالعه قرار گیرد و با توجه به طرح مباحث فلسفى و شناختى که مطرح مى گردد، تا آن جا که امکان دارد به هدف نزدیک شویم.
هرمنوتیک در لغت به معناى تاویل کتب مقدس است و فهم این کتب را در قالب پدیدارشناسى مورد بازبینى قرار مى دهد.
«هرمنوتیک» علم یا نظریه تاویل است. ریشه واژه «هرمنوتیک» واژه یونانى hermenevein است به معناى تاویل کردن، به زبان خود ترجمه کردن، و به معناى روشن و قابل فهم کردن و شرح دادن. در اساطیر یونان، هرمس پیام هاى اغلب رمزى خدایان را براى میرایان تاویل مى کند. پس تعجب آور نیست که هرمنوتیک به عنوان یک روش، از تاویل متون مقدس مى آغازد و با فقه اللغه نزدیکى زیادى دارد. مجادلات جنبش اصلاح طلبى بر سر این حکم کلیساى کاتولیک که تنها این کلیسا صلاحیت تاویل کتاب مقدس را دارد، با پافشارى پروتستان ها برخودبسندگى متن مقدس و عزم جزم آن ها بر نشان دادن روشنى و وضوح بنیادین کتاب مقدس به نتیجه رسید. پیکره کلى نظریه و عمل حاصل از این مباحثات، هرمنوتیک را پى ریزى کرد. تنظیم تدریجى این موارد و تبدیل آن به یک روش شناسى براى تاویل متن، در اواخر سده نوزدهم شکل نظریه فلسفى عام ترى به خود گرفت که اگر نه در همه سویه هاى کوشش ها و فرهنگ بشرى، دست کم در بیش تر آن ها بر اهمیت قاطع تاویل تاکید مى کرد. هرمنوتیک به واسطه نیروى آثار اولیه مارتین هایدگر، صورت گسترده تر فلسفه عام فهم انسانى را به خود گرفت (احمدى، :1377 9).
به همین سبب در این مقاله سعى خواهد شد با توجه به اهمیت موضوع و کاویدن در اعماق اندیشه هایدگر و با توجه به بضاعت علمى اندک نویسنده، تا آن جا که امکان دارد حق مطلب را ادا کرده باشیم. زیرا این بحث هم یک بحث فلسفى است و هم موضوعى است که در قالب تفکرات پسامدرنى (post modernism) تجلى مى یابد و از آن جا که نامبرده بحث هاى مختلفى نیز در باب ساختن و سکونت دارد، به نوعى در قالب اندیشه هاى شهرسازى به آن همت گماریم.
هرچند خود هرمنوتیک داراى تاریخى قدیمى است و در مطالعه متون کهن مى توان به آن پى برد ـ به ویژه در کشورهایى که ریشه هاى عرفانى حیات فطرى وجود داشته است و در ایران نیز این نوع اندیشه را در تفکر عارفان بزرگ مى توان یافت ـ لیکن به معناى جدید آن بخثى است که نوین است و به نوعى پهلو به پهلوى مدرنیسم و علم گرایى محض مى زند و مى خواهد نسبى بودن امور را مورد توجه و مطالعه قرار دهد. "
تحلیل جامعه شناختی رعایت اخلاق شهروندی در فضای شهری (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر پایه ی نظریه های حوزه ی مطالعات شهری از جمله شهرنشینی و اخلاق شهروندی و با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رعایت اخلاق شهروندی در بین شهروندان تهرانی انجام شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه ی محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه ی آماری مناطق 22 گانه ی شهر تهران و تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 470 نفر و نحوه ی انتخاب نمونه ها از طریق شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که میزان رعایت اخلاق شهروندی در بین شهروندان شهر تهران با 49 درصد در سطح متوسط رو به بالا قرار دارد. و همچنین نتایج سطح تبیینی اخلاق شهروندی حاکی از آن است که متغیرهای نوع تصور از حس شهروندی(366/0 )، نوع تصور از تکلیف شهروندی(154/0 ) نوع تصور از اهمیت شهرنشینی(328/0 )، نوع تصور از همنوایی با سایر شهروندان(468/0 )، نوع تصور از نظارت وجدان جمعی بر عملکرد فرد در فضاهای شهری(280/0 )و نیز نوع تصورات شهروندان از فایده مندی خودشان(460/0 ) بر میزان رعایت اخلاق شهروندی اثرگذار است. در واقع این متغیرها به عنوان عوامل اثرگذار، نقش بسزایی در تبیین جامعه پذیری اخلاق شهروندی در راستای رعایت آن در تمامی عرصه های فضاهای شهری دارند.
بررسی جامعه شناختی حاشیه نشینی و تأثیر آن بر بهداشت روان حاشیه نشینان (مطالعه موردی ارزنان ودارک) زینبیه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، بررسی جامعه شناختی حاشیه نشینی و تأثیر آن بر بهداشت روان در مناطق ارزنان و دارک زینبیه اصفهان است. به این منظور با بهره گیری از آرای صاحب نظرانی مانند: زیمل، اسکار لوئیس، رابرت پارک و استونکویست به بررسی زندگی حاشیه نشینی و جهت سنجش بهداشت روان؛ از آرای صاحب نظرانی مانند: مازلو، جانسون، لوین و روی استفاده شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی، تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه وبعضاً مصاحبه بوده است.جامعه آماری شامل افراد 65-15 ساله در مناطق ارزنان و دارک زینبیه اصفهان است که از بین آنان با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. آلفای کرونباخ ارتباط اجتماعی0.80، بهدا شت روان 0.69 و پیوندهای اجتماعی 0.61 بود. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای جنس، سن تأثیری بر روی بهداشت روان حاشیه نشینان نداشته اند و متغیرهای تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی و محل تولد تأثیر مثبت و معنی داری برروی بهداشت روان حاشیه نشینان داشته اند. ارتباط اجتماعی با 0.58درصد بیشترین رابطه را با میزان بهداشت روان حاشیه نشینان داشته است. سپس حقوق اجتماعی با 0.28درصد و پیوند اجتماعی با 0.31درصد قرار می گیرند. 49 درصد واریانس متغیر وابسته؛ یعنی بهداشت روان حاشیه نشینان توسط این مدل تبیین شده است و این نشانگر برازش خوب مدل است.
اثرات و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی فضاهای شهری بر زنان (مورد مطالعه: مجموعة شهربانو در منطقة ۱۱ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی اثرات اجتماعی و فرهنگی احداث فضاهای شهری بر زنان و دختران جوان میپردازد که به صورت موردی مجموعة شهربانو در منطقة ۱۱ تهران مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش تحقیق کیفی با استفاده از بررسی ارزیابی اثرات اجتماعی (اتا) است. در این روش طی ده مرحله، پیامدهای اجتماعی پروژه مورد ارزیابی قرار می گیرد. نمونة آماری بر اساس مصاحبه با زنان ساکن منطقه و مسؤولان شهرداری و زنان فعال در ادارات مختلف منطقه که به احتمال زیاد در آینده از این مجموعه استفاده میکنند، انتخاب شدند. برای انجام مصاحبههای عمیق فردی و گروهی ۳۰ نفر از بین زنان منطقه، مسؤولان شهرداری منطقه، زنان عضو شورایاری محلات، فرهنگسراها، سرای محله، خانة فرهنگ، مراکز آموزشی ساکنان منطقه انتخاب گردیدند و با انجام مصاحبه تأثیرات مثبت و منفی اجرای این طرح سنجیده شد. اجرای این مجموعه دارای اثرات منفی از قبیل محدود کردن زنان به فضاهای محدود و مشخص و دوری از فضاهای عمومی جامعه خواهد بود. البته اثرات مثبت ایجاد این مجموعه برای زنان بیشتر از اثرات منفی است به گونهای که اجرای این مجموعه دارای پیامدهای اجتماعی مثبت از قبیل: تحکیم بنیان خانواده، بهبود روابط با همسر و دختر، کمک به مادران در تربیت فرزندان برای زندگی اجتماعی بهتر، کاهش آسیبهای اجتماعی و انحرافات، افزایش توانمندی اجتماعی، روحی، روانی و جسمانی زنان و دختران منطقه خواهد بود.
تحلیل جامعه شناختی عوامل اثرگذار بر رفتارهای وندالیستی (مطالعه موردی: در کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وندالیسم بیماری مدرن و نوظهوری است که تا نیم قرن اخیر به مثابه معضلی اجتماعی مطرح نبوده است. این پدیده به مفهوم داشتن نوعی روحیه بیمارگونه به کار رفته که مبین تمایل به تخریب آگاهانه، ارادی و خودخواسته اموال، تأسیسات و متعلقات عمومی است. در این مقاله، با ترکیبی از رویکردهای جامعه شناختی و با استفاده از روش پیمایشی به تحلیل مقایسه ای عوامل اجتماعی مؤثر بر بروز رفتارهای وندالیستی بین گروه های وندال و غیروندال در کلانشهر مشهد پرداخته شده است. جامعه آماری با استفاده از فهرستی از وندال ها که از سازمان های متولی (شهرداری مشهد، اتوبوسرانی) اخذ شده و با استفاده از تکنیک پرسشنامه مصاحبه ای برای حجم نمونه 100نفر با استفاده از نمونه گیری قضاوتی و هدفمند، با ضریب آلفای کرونباخ در حدود 74 درصد، به دست آمده است. به کارگیری آماره های توصیفی و آزمون مقایسه ای (T) بین گروه های مورد مطالعه نشان دهنده این است که بیشتر افراد وندال در مناطق پایین شهر زندگی می کنند. همچنین، نتایج حاکی از آن است که از نظر میزان، تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و رضایت از خدمات شهری در بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت از نظر میزان رفتارهای وندالیستی در بعد گرایش به رفتار با اختلاف میانگین کمی است؛ ولی در بعد شدت رفتار اختلاف میانگین بالاست. بر اساس نتایج رگرسیون، مهم ترین عامل تأثیرگذار در بروز رفتارهای وندالیستی متغیر های مشارکت و تعلق شهروندی است که بیشترین میزان بتا (75/0) را داشته است و بعد از آن، نابسامانی خانوادگی (56/0) و خدمات شهری (55/0)، بیشترین تأثیر را بر روی متغیر وابسته رفتارهای وندالیستی داشته است. یافته های تحلیل مسیر، بیانگر این است که متغیر مشارکت و تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و خدمات شهری اثر مستقیم و متغیرهای ناکامی اجتماعی و نابرابری اقتصادی و اجتماعی اثر غیرمستقیم را بر رفتار وندالیستی در بین پاسخگویان جامعه مورد مطالعه داشته است. همچنین، نتایج نشان می دهد که معادله پیش بینی شدت گرایش به رفتارهای وندالیستی می تواند 6/71 درصد از واریانس متغیر وابسته رفتار وندالیستی را تبیین کند. در نهایت، پیشنهادهایی برای این تأثیرگذاری مطرح می شود.
سنجش رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری از دیدگاه گاربران؛ مطالعه موردی پارک بانوان شمس تبریزی
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت شهروندان موجب بالا رفتن آسایش، رفاه شهروندان و پذیرش انجام امور تعهدات و مسئولیت نخواهد شد. امنیت از شاخصه های کیفی زندگی در شهرهاست و آسیب های اجتماعی از مهم ترین پیامدهای مختلف امنیت به شمار می روند. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، به واسطه خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوت، ارتباط متمایز تری با فضا برقرار می کنند. این تحقیق به سنجش میزان رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری در بین زنان مراجعه کننده به پارک بانوان شمس شهر تبریز پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف توصیفی و در قالب مطالعات پیمایشی است. از نظر زمانی مقطعی بوده و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای هجده سالی است که در زمان پژوهش به تنهایی در پارک حضور داشتند. بر مبنای فرمول کوکران، حجم نمونه 114 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت خوشه ای در سطح پارک انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد دامنه معیارهای امنیت محیطی هم گسترده بوده و هم از اهمیت بالایی برخوردار است. توجه به جایگاه زنان در جوامع کنونی و محدودیت ها- شاخصه ها را تا حدودی پررنگ تر نمود تا احساس امنیت محیطی در بخش های مختلف فضاهای شهری به ویژه پارک ها و فضاهای گردشی در ساعات مختلف شبانه روز برای زنان فراهم شود. عواملی همانند طراحی مناسب فضای درونی پارک نسبت به اشرافیت ساختمان های مجاور، نحوه توزیع کاربری های مختلف در درون پارک(چیدمان عناصر)، مکانیابی و نحوه دسترسی به پارک و احساس امنیت و آرامش روانی در پارک با افزایش رضایتمندی پاسخگویان از حضور در پارک بانوان رابطه معناداری دارد.
ارزیابی م ؤ لفه های کالبدی فضاهای عمومی و تأثیر آن در احساس امنیت اجتماعی شهروندان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش نموده است که با شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ویژگی های محیطی و تأثیر آن در امنیت اجتماعی، به بررسی آن در فضاهای عمومی پارک و خیابان های پرتراکم شهر بابلسر بپردازد. روش تحقیق از نوع تحلیلی- تبیینی است و به منظور دستیابی به نتایج دقیق تر، با استفاده از شاخص های ترکیبی و در قالب پرسشنامه، دیدگاه کاربران منتخب در دو فضای مطالعه شده (پارک ها و خیابان های پرتراکم) مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد پردازش قرارگرفت و از آزمون هایی نظیر آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیراستفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که فضاهای مورد مطالعه در معرض تهدید عواملی چون: ازدحام، فرم فضا، آلودگی بصری، آلودگی نور و آلودگی محیطی نیستند. همچنین، رابطه مستقیم و معناداری میان مؤلفه های محیطی و امنیت اجتماعی وجود دارد، در عین حال نتایج تحلیل مسیر هم نشان می دهد که عوامل محیطی (29/.) و پس از آن نور (283/0) بیشترین تأثیر را در ارتقاء احساس امنیت اجتماعی فضاهای عمومی شهر دارند.
رویکرد آمایشی در تحلیل نظام شهری با تاکید بر مفهوم مناطق همگن و اداری
حوزههای تخصصی:
در مجامع علمی و کارشناسی آمایش سرزمین، همواره تحلیل های متعدد و متضادی در خصوص ویژگیهای نظام شهری مناطق صورت گرفته است و نتایج ارایه شده به دلایلی نظیر تعریف مناطق بر اساس محدوده های اداری وسیاسی و یا استفاده صرف از مدلها و تکنیک ها بدون توجه به کاربرد منطقه ای آنها، دارای تفاوتهای اساسی و متضاد بوده و تصمیم گیری مناسب را برای مدیران و برنامه ریزان دچار مشکل ساخته است. هدف اصلی این مقاله، مقایسه تاثیر انتخاب محدوده های جغرافیایی در استخراج نتایج متفاوت در تحلیل های آمایشی ازمنطقه است. این مقاله موضوع انتظام فضایی شهرها را در دو منطقه آذربایجان، شامل: استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل به عنوان یک منطقه همگن از یک طرف و استان آذربایجان شرقی به عنوان یک منطقه سیاسی و اداری از طرف دیگر بررسی نموده است. نتایج نشان دهنده تفاوت بسیار زیاد ویژگیهای نظام شهری بین منطقه همگن و منطقه سیاسی اداری است. با انتخاب استان آذربایجان شرقی به عنوان یک منطقه، الگوی نخست شهری وضعیت فوق برتری را نشان می دهد، ولی با انتخاب منطقه همگن آذربایجان، الگوی نخست شهری به وضعیت برتری مطلوب تغییر پیدا می کند که نشان دهنده وضعیت مطلوب برای منطقه است. در این مقاله، به ضرورت توجه جدی به تعریف علمی منطقه در مطالعات توسعه شهری و منطقه ای اشاره شده است.