فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۹۸۸ مورد.
آگاهی از طبقه اجتماعی، ابعاد و پیامدهای آن در میان دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به منظور تحلیل آگاهی و نگرش دانشجویان درباره طبقه و اهمیت آن، داده های دو پیمایش نگرش ها و آگاهی های دانشجویان ایرانی در سال 1382 و سال 1394 به کار گرفته شده است. هدف پژوهش، تحلیل میزان آگاهی دانشجویان از طبقه اجتماعی شان، نگرش پاسخگویان به تأثیرگذاری طبقه اجتماعی در دستیابی به فرصت های اجتماعی و اقتصادی و میزان تطابق شاخص عینی طبقات و ذهنیت افراد به طبقه است. داده ها براساس نظریه وبر تفسیر شدند. نتایج نشان می دهد بیشتر دانشجویان خود را متعلق به یک طبقه اجتماعی می دانند و بر این باورند که افراد جامعه نیز از تفاوت طبقاتی در جامعه آگاهی دارند. بین پایگاه اجتماعی-اقتصادی و آگاهی طبقاتی دانشجویان همخوانی وجود دارد. مطابق یافته ها، بیشتر دانشجویان خود را متعلق به طبقه متوسط می دانند. علاوه براین، اکثر پاسخگویان معتقدند طبقه در دستیابی به فرصت های اجتماعی و اقتصادی تأثیرگذار است. با وجود این، بیش از نیمی از آن ها امید دارند پس از پایان تحصیلات و شاغل شدن، طبقه اجتماعی بالاتری داشته باشند.
ضرورت گفت و گو در میان نخبگان
منبع:
آیین مهر ۱۳۸۷ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
بازنمایی زندگی روزمرة جوانان در سریال فاصله ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ترسیم کیفیت بازنمایی زندگی روزمرة جوانان در تلویزیون ایران، از طریق بررسی بازنمایی زندگی روزمرة جوانان در سریال فاصله ها و با بهره گیری از نظریات بازنمایی و انتقادی زندگی روزمره، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که در سریال فاصله ها، بر اساس فن کلیشه سازی، برخوردی گزینشی و متعصبانه با زندگی روزمرة جوانان صورت گرفته است و، ضمن گروه بندی جوانان به سنتی و مدرن، مرز میان «ما» و «آن ها» مشخص شده است.
دیدگاه مسلط سریال پُرکردن فاصلة ارزشی بین جوانان با هم نسلان خود و پدرانِ آرمان گراست. سریال، با تبلیغ فرهنگی علیه جوانان، آن ها را در موضع ضعف قرار می دهد و قصد سازمان دهی زندگی روزمرة آنان را دارد. از سوی دیگر شاهد هستیم که، تحت تأثیر سیستم بر زیست جهان، کنش ارتباطی کنش گران جوانِ زندگی روزمره با هم نسلان خود و نهادهای اجتماعی دچار اختلال گشته است؛ جالب آن که هر کدام از نهادهای اجتماعی به شیوه ای مشابه با مسائل زندگی روزمرة جوانان برخورد می کنند
دوجهانی شدن ها و ارتباطات بین تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"فرایند جهانی شدن یا جهانی سازی های ایدئولوژیک جدید که معلول ظهور «صنعت ارتباطات جهانی » است، منشا سرعت بخشیدن به «فراملی شدن » فرهنگ ها و تمدن ها شده است. در واقع جهانی شدن، منشا ظهور دو گفتگوی جهانی متضاد یعنی «گفتگوی جهانی ارادی» و «گفتگوی جهانی غیرارادی» همزمان در جامعه بشری شده است. پیش از ظهور صنعت ارتباطات جهانی یا به تعبیر مکتب فرانکفورد «صنعت جهانی فرهنگ » اعضای تمدن های جهان امکان دسترسی همزمان و تنفس فرهنگی در فضای واحد را نداشتند، به عبارتی «فضا های تمدنی»، متفاوت و دورافتاده از یکدیگر بودند و در عین حال بر همدیگر اثر می گذاشتند و از یکدیگر تاثیر می گرفتند اما این فرایند طی یک روند طولانی تاریخی صورت می گرفت. با ورود به عصر ارتباطات و «یکی شدن فضای ارتباطی »، فصل جدید و گریزناپذیری در مواجهه تمدن ها با یگدیگر تحقق پیدا کرده که نیازمند بازنگری جدی در فرایند گفتگوی تمدن هاست و لزوماً تحلیل های برخاسته از دوره مدرنیته پاسخگوی تحلیل ها و گفتگو های دوره جدید نیست. با سرعت گرفتن صنعت حمل ونقل و ظهور جهانی مجازی، جهان هم در فضای فیزیکی و هم در فضای مجازی کوچک شد و در این دو جهان کوچک شده فیزیکی و مجازی، گفتگوی بین فرهنگی و بین تمدنی، بازتعریف معنایی متفاوتی پیدا می کند.
در این مقاله تلاش می شود ابتدا تحلیل دقیقی از مفهوم تعمیم یافته گفتگو که متکی بر تفسیر هرمنوتیک «متن» می باشد، ارائه شود و سپس تعامل «متن» گفتگوی بین تمدنی را در ارتباط با «زمینه»های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ناظر بر جهان مورد بحث قرار گیرد. با تحلیل ارتباط بین «متن » و «زمینه » است که به تاثیر فرایند جهانی شدن بر فرایند گفتگو منتقل خواهیم شد. با چنین تفسیری، چهار نگاه کلان تاریخی را به تمدن ها می توان ارائه نمود که نقطه پایانی این مقاله خواهد بود. این چهار نگاه بر منطق ریاضی نگاه به آغاز و استمرار روند تمدن ها تکیه زده است که عبارتند از: نگاه اروپامحوری نسبی ، اروپامحوری مطلق، امریکامحوری ، و نگاه چندمحوری به تمدن ها. در جمع بندی، نگاه جدیدی که منتزع از فضای عمومی جهان به تمدن ها یعنی نگاه جهان گرایی به تمدن هاست، مورد بحث و مداقه قرار خواهد گرفت"
فرهنگ نقد و نقادی (چیستی چرایی و چگونگی نقد و نقادی در اجتماعات علمی)
منبع:
آیین دی ۱۳۸۶ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
جهان ایرانی و ایران جهانی
حوزههای تخصصی:
معرفی و نقد کتاب: گفتمان مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر فرهنگی اجتماعی و توسعه نهادی در ایران: مورد تجربی بازار
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بیان نحوه قرار گرفتن جامعه ایرانی (شهر تهران) در جریان جهانی شدن از طریق تفکیک نهادی در طول دو سده اخیر توجه شده است. این مساله به این دلیل دارای اهمیت است که جریان جهانی شدن جریان فراگیر است و تمام فرهنگها را اعم از فرهنگ سنتی یا مدرن تحت تاثیر قرار داده است.
بررسی میزان هم خوانی زبان پیام کوتاه با زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"امروزه تلفن همراه، به عنوان مدرنترین ابزار ارتباطی شخصی، با امکانات وسیع، آسان و ارزان، کاربرد ویژهای دارد. از جمله کاربردهای خاص این وسیله ارتباطی، اساماس (ارسال پیام کوتاه) است که با مقاصد متفاوت در مواقع گوناگون از آن استفاده می شود. در این مقاله سعی شده است تا پیامهای کوتاه از منظر زبان شناسی بررسی شود و به روش تحلیل محتوا، میزان هم خوانی دستوری و معنایی پیامهای کوتاه با زبان فارسی معیار و همچنین نوع مضامین (جملات قصار، عاشقانه، پیام تسلیت و تبریک، طنز و جوک) و نوع نگارش آنها (فارسی، انگلیسی و فینگلیش) بررسی شود. جامعه آماری این پژوهش، پیامهای کوتاه دریافت شده در شش ماه اول سال 1387 است که تعداد 1795 پیام کوتاه نمونه آماری را تشکیل داده و تحلیل شده است. مقایسه پیامک های فارسی و پیامک های استفاده شده در جوامع دیگر و به ویژه در کشورهای انگلیسی زبان، نشان دهنده این است که هنوز در زبان فارسی، گونه خاصی با نام گونه پیام کوتاه شکل نگرفته است. میانگین 8/7 جمله در هر پیامک (1795 پیامک مطالعه شده 14028 جمله را شامل بودند) و میانگین 5/26 واژه در هر پیامک (1795 پیامک مطالعه شده 47446 واژه را شامل بودند) میانگین های مناسبی برای دلالت بر اصطلاح «پیامک» نیست. نتیجه دیگر اینکه در حال حاضر، تمایل عمومی بر نگارش اکثریت پیامکها به خط فارسی است. ولی همچنان پیامک های زیادی نیز به خط «فینگلیش» ارسال می شود.
"
"خاستگاه اجتماعی الگوهای استفاده از تلویزیو نهای ماهوار های فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مقاله حاضر به دو پرسش اساسی پاسخ می دهد: الگوهای استفاده از تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی کدامند؟ منشا یا خاستگاه اجتماعی این الگوها کدامند؟ برای پاسخ گویی به این سوالات از سنت پژوهشی « استفاده و رضامندی رسانه ای» با رویکردی ساختاری- فرهنگی استفاده شد. اعضای نمونه تحقیق (400 بیننده تلویزیون های ماهواره ای) بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی در شهر تهران انتخاب شدند. تحلیل عاملی انجام شده بر روی 60 نوع انگیزه یا دلیل برای استفاده از این تلویزیون ها به شناسایی 10 عامل منجر شد. آزمون همبستگی عامل های بدست آمده (به عنوان متغیر های وابسته) با متغیرهای مستقل نشان داد که مفهوم پردازی «بلاملر» یعنی مفهوم تاثیرات هنجاری ناشی از فرایند جامعه پذیری و مفهوم فرصت های زندگی توزیع شده به لحاظ اجتماعی که منجر به استفاده مکمل یا جبرانی از رسانه ها می شود به خوبی الگوهای استفاده از تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان در تهران را توضیح می دهد. بر این اساس افراد مختلف با نقش های مختلف به این تلویزیون ها روی می آورند و از آن ها برای مقاصد مختلفی استفاده می کنند. همچنین الگوی غالب استفاده از این تلویزیون ها به تسهیل یا تکمیل ارتباطات و پیوندهای اجتماعی مربوط می شود تا به جبران این ارتباطات و پیوندها.
"