فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و ادراک جوامع و مردمان روستایی از کیفیت زندگی ، همچون واقعیت زندگی آنان، از عوامل ملموس و ناملموس بسیاری متأثر است. این ارزیابی، انعکاسی از شرایط و اوضاع قلمرو زندگی و سپهر اندیشگی آن ها است. سنجش و تحلیل جامع این ارزیابی نیز سنجه ای است هم برای ارزیابی و تحلیل سطح توسعه و برخورداری این جوامع از شرایط فیزیکی و عینی سکونتگاهی و هم ذهنیت و نگرش آن ها به زندگی روستایی و مقتضیات آن در مقایسه با تصور و ادراکی که به ویژه از زندگی شهری دارند. مطالعه حاضر، کیفیت زندگی در بخش هایی از جوامع روستایی استان های اصفهان و کرمان را ارزیابی و عوامل مؤثر بر آن را تحلیل علّی کرده است. بخش عمده ای از مطالعه، تدوین چارچوبی نظریه مند برای سنجش «خود-ارزیابی» از کیفیت زندگی و مقیاس سازی برای مجموعه جامع و متنوعی از متغیرهای اثرگذار بر آن بوده است. بر اساس توصیف آماری متغیرها، گذشته از تفاوت هایی جزئی، در ارزیابی ابعاد و مؤلفه های مختلف کیفیت زندگی، بین مناطق دوگانه روستایی و گروه های دوگانه سن، جنس و تأهل پاسخگویان، اختلاف معناداری مشاهده نشد. روابط پیچیده و چندگانه بین متغیرها و اثرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر ارزیابی از کیفیت زندگی، با استفاده از رویکردهای آماری تحلیل مسیر و مدل سازی معادله های ساختاری، واکاوی و تحلیل علّی شد. با شناسایی و تدوین مدل مفهومی-تحلیلی مطالعه، علاوه بر مدل ساختاری اصلی برای تحلیل متغیر وابسته، روابط درونی بین متغیرهای مستقل نیز با پنج مدل مسیر علّی، ارزیابی و تحلیل و نتایج حاصل به تفصیل تشریح شد. درمجموع آثار مستقیم و غیرمستقیم، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، وضعیت مسکن، فعالیت های تفریحی و امکانات و تسهیلات، به ترتیب اثرگذارترین عوامل مثبت بر ارزیابی جوامع روستایی از کیفیت زندگی بوده و پس از آن ها، احساس محرومیت نسبی، عوامل استرس زا و سن نیز متغیرهای اثرگذار منفی بوده اند. درانتها، اعتبارسنجی نتایج و برآوردهای مدل سازی علّی-ساختاری مطالعه آمده و پیشنهادهایی هم برای ادامه کار ارائه شده است.
مطالعه منطق مدیریت تولید محتوا در مجله های علمی عمومی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله شناخت و ارزیابی منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجله های علمی عمومی ایرانی است. تولید دانش در این حوزه کمک خواهد کرد تا درک روشنی از چرایی و چگونگی تولید متون علمی عمومی در ایران به دست آوریم. برای دست یابی به این شناخت، این مقاله بر نحوه کاربرد زبان در ساده سازی علم تمرکز کرده و بین کاربرد قابلیت های زبان در این مجله ها و منطق مدیریتی حاکم بر آنها رابطه منطقی برقرار کرده است. اهمیت این پژوهش در آن است که این مجله ها حدود صد سال است که در ایران فعالند ولی تاکنون مدیریت انتقال پیام های علمی در این مجله ها مورد پژوهش قرار نگرفته است. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است که شامل سه روش تحلیل محتوا، مصاحبه و پیمایش از طریق پرسشنامه می باشد. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل اشخاص و مجلات هستند که به طور تصادفی نمونه گیری شده اند. البته با توجه به فقدان فهرست مجله های علمی عمومی ایرانی، ابتدا این فهرست را تهیه کردیم و سپس بر آن اساس واحد تحلیل مشخص شد و نمونه گیری تصادفی بر این مبنا انجام شد. برخی نتایج این پژوهش علاوه بر این که نشان می دهند مجلات علمی در ایران از روش های ساده کردن و جذاب کردن علم در تلفیق با نظرات خوانندگان استفاده کرده اند، همین نتایج آشکار می سازند که منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجله های علمی عمومی ایرانی، بر اساس مؤلفه های فرهنگی اطلاع رسانی تنظیم شده است. در عین حال و بر اساس نتایج به دست آمده، مقاله مدعی است که منطق تجارت آموزش، منطق مناسب تری برای مدیریت این مجله ها است.
سخن سبک زندگی
گذشته پرستی
بررسی و تبیین مفاهیم نظم، امنیت و آسایش عمومی و فردی
حوزههای تخصصی:
باورهای خرده فرهنگی و مشارکت امدادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در ایران، حوادث و بلایای طبیعی بیش از سایر ملل دنیا موجب تاخیر در روند توسعه بوده است. اما در ادبیات اجتماعی و نظریه پردازی تحولات اجتماعی کشور، توجه بسیار کمی به آنها شده و جایگاه حاشیه ای داشته اند. ادبیات نظری موجود در این حوزه اساسا متاثر از رویکردهای علوم پزشکی، مهندسی و مورفولوژی بوده است. یکی از عوامل مهم قابل بررسی در این زمینه، مطالعه نقش و جایگاه مردم است. در این مقاله که مبتنی بر یافته های طرحی پژوهشی در سال 1382 میان 650 خانوار تهرانی است، بر نقش مشارکت مردم در امداد حوادث و عوامل موثر بر آن تاکید شده است.
بر حسب تحلیل نهایی ارتباط میان عوامل می توان گفت، میزان مشارکت امدادی تابع سطح دانش و آگاهی افراد نسبت به حوادث و توصیه های ایمنی ارایه شده از سوی نهادها و سازمانهای رسمی مربوط، باور به وجود پیامدهای مثبت مترتب بر تجربه مشارکت و کمک مستقیم در حوادث گذشته، میزان همدلی و مسوولیت پذیری جمعی، احساس بی قدرتی و ناتوانی فرد در برابر نظم عالم و حوادث ناشی از آن بوده است.
این مقاله ضمن بررسی جایگاه مشارکت مردمی در مطالعات و نظریه های مربوط به حوادث، تبیینی از وضعیت موضوع مورد مطالعه در ایران ارایه می دهد.
"
تجربه شادی در زندگی روزمره دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بیان توصیفی ژرف از زندگی روزمره دانش آموزی و تجربه شادی آنهاست. پرسش اصلی پژوهش را بر همین مبنا «چگونگی تجربه شادی در زندگی روزمره دانش آموزی» انتخاب کردیم. برای پاسخ به این پرسش، پژوهش میدانی در دو دبیرستان دخترانه منطقه 6 تهران انجام دادیم. برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیم ساخت یافته استفاده کردیم. سپس نتایج را براساس روش تماتیک (مفهومی) تحلیل و چهار مفهوم را برای پاسخ به پرسش اصلی خود برگزیدیم. کارناولیزه شدن مدرسه، دوستی روزمره، قدرت تحقق خود و خودی از آنِ خود، چهار مفهوم به دست آمده از این پژوهش است که با اتکا به آنها تجارب شادمانه دانش آموزان درک پذیر خواهد شد. منظور از کارناولیزه شدن مدرسه، شکاف در نظم حاکم و ایجاد فرصتی برای بروز و ظهور عناصر جهان غیررسمی است. دوستی روزمره، مفهومی است که بر شبکه روابط و دوستی های بین دانش آموزان اشاره دارد. قدرت تحقق خود، ناظر بر تسلط دانش آموزان بر زمان/مکان های رسمی و دستیابی به فرصت برای بروز خود واقعی آنهاست. خودی از آنِ خود، عمیق ترین مفهوم این پژوهش است که فراتر از زمان/مکان بر تسلط دانش آموز بر خویشتن آنها اشاره دارد.
تبیین جامعه شناختی تعاملات همسایگی و تأثیر آن بر احساس نشاط اجتماعی شهروندان در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشاط اجتماعی در زندگی اجتماعی نقشی اساسی و بنیادینی ایفا می کند، به گونه ای که در مقایسه با هر خصلت و روحیه ی دیگر، بیشترین سهم را در بهبود روابط و معاشرت ها به عهده دارد. هدف این تحقیق نیز بررسی تعاملات همسایگی و تأثیر آن بر نشاط اجتماعی شهروندان در شهر همدان است. از نظریه های برخی از جامعه شناسان در حوزه ی شهری و نشاط مانند جیکوبز فلنگن، پارک، گیدنز، آرگایل، آیزنگ، وینهوون و کالمیجن و ... استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و رویکرد آن جامعه شناختی است. جامعه ی آماری این تحقیق، شهروندان همدانی حاضر در زمان مطالعه بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و شیوه ی نمونه گیری خوشه ای بود. برای گردآوری اطلاعات از دو نوع پرسشنامه استفاده شد: 1- تعامل همسایگی پاول والین و شوسلر و 2- پرسشنامه ی محقق ساخته بر اساس نظریه ی نشاط آرگایل و آیزنگ و اعتماد گیدنز. نتایج نشان داد بین تعاملات همسایگی و نشاط اجتماعی رابطه ی معنا دار و قوی ای وجود دارد (172/0= r). بین زنان و مردان در تعاملات همسایگی تفاوت معنا داری نیست اما در احساس نشاط اجتماعی تفاوت معنا دار است. رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین مؤلفه های تعاملات همسایگی، شبکه ی روابط، بیشترین تبیین کننده ی نشاط اجتماعی است. تحلیل مسیر نشان داد که اعتماد به همسایه ها تحت تأثیر شبکه ی روابط و شناخت همسایه ها از یکدیگر است.
هرمنوتیک سهندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان شعرای معاصر آذربایجان، استاد شهریار برجسته ترین است. بین اشعار و آثار مثنوی وی "سهندیه" شعر نسبتا بلندی است که بک سبک و شیوه ای نو سروده شده است. ویژگی این شعر غنای ساختارهای تشکیل دهنده آن است. بی گمان سهندیه اثری چند ساحتی با ساختارهای معنایی متعدد است. در این مقاله سعی شده است فقط ساختار اسطوره شناختی سهندیه تحلیل شود. به عبارت دیگر کوشیده ایم تا به لابه لای سطرها نفوذ کنیم و معانی نهفته در آنها را بیرون بکشیم. ساختارهای گوناگون زبان شناختی، روان شناختی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … این اثر میتواند جداگانه تعبیر و تفسیر شود که هر کدام نیازمند رویکرد هرمنوتیک دیگری است
رسانه ها و جهانی شدن فرهنگ
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۸ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
تاثیر اعتماد اجتماعی به عنوان نشانگان سرمایه اجتماعی بر کارایی سازمان پلیس
حوزههای تخصصی:
بازنمایی فرهنگ سیاسی در شعر کردی: تحلیل محتوای اشعار هژار و هیمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف نحوه بازنمایی فرهنگ سیاسی در اشعار کردی، اشعار عبدالرحمن شرفکندی (متخلص به هژار) و سید محمدامین شیخ الاسلامی موکری (متخلص به هیمن) را بررسی می کند. معیارهای اصلی انتخاب شاعران، مقبولیت اجتماعی و فرهنگی و جایگاه نخبگی بوده است. دوران حیات دو شاعر (1369-1300) دوره تجربه ظهور و توسعه مدرنیزاسیون و ناسیونالیسم در کردستان است و ادبیات این دوره مجرایی برای شناسایی تغییرات به وجودآمده در مناسبات فرهنگی و سیاسی اجتماع کردی است. در این پژوهش، از تحلیل محتوای آثار این دو شاعر بهره گرفته شده است که در فواصل زمانی 1320- 1369 سروده شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی سنت گرا، بازتابی بسیار اندک در اشعار مورد بررسی داشته است و چرخشی به سوی فرهنگ سیاسی تجددگرا دیده می شود. غلبه نگاه عاملیت گرایانه و بازاندیشانه به ساختار اجتماعی و فرهنگی مناطق کردنشین که بخشی از جامعه ایران است، تأکید بر ضرورت وجود مجاری نهادمند تغییرات مسالمت آمیز و خشونت زدایی از زندگی سیاسی از مشخصه های اصلی این اشعار محسوب می شود. در میان ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی، بیشترین مشابهت به بعد نگرش به آزادی های فردی معطوف است. ابعاد عدالت اجتماعی و مشارکت سیاسی در اشعار هژار و ابعاد نگرش به جنسیت و نگرش به تغییرات اجتماعی و سیاسی در اشعار هیمن بیشتر بازنمایی شده است.
برساخت گفتمانی هویت در کتاب های فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی نحوه ی برساخت گفتمانی هویت در کتاب های فارسی دوره ابتدایی است. در این مطالعه با اتکا به نظریه لاکلائو و موفه به بررسی و تحلیل متون مورد نظر پرداختیم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگر دال اعظم در این متون دین است ولی منابع و عناصر هویتی دیگری نیز در این متون به چشم می خورد که هر یک به شیوه ای خاص درون گفتمان دینی مفصل بندی شده اند.
الگوی مطلوب نظام رادیو تلویزیونی در ایران و ارائة مدل پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به الگوی مطلوب رادیو تلویزیونی به منزلة مؤثرترین و مهم ترین رسانه در دنیای امروز یکی از ضرورت های کشور است که با توجه به خلأ موجود بر اساس مفاهیم و معیارهای مندرج در منابع اسلامی، قانون اساسی، و همچنین آرا و اندیشه های بنیان گذار جمهوری اسلامی و نظریه پردازان انقلاب اسلامی نخست، ویژگی های الگوی رسانه ای مطلوب تعیین و سپس، بر اساس این ویژگی ها مدلی برای تحقق الگوی مذکور پیشنهاد شده است؛ بر اساس این بررسی، نظام انحصاری رادیو تلویزیونی فعلی از منظر اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی، کارامدی و تأمین نیازهای جامعه، و همچنین مصالح سیاسی و امنیتی و فرهنگی کشور مطلوب نبوده و تکثر رسانه ای در حوزة رسانه های دیداری ـ شنیداری مورد نیاز است.
در این مقاله نخست پیشینة مباحث مربوط به ساختار مطلوب رادیو تلویزیونی در جمهوری اسلامی بررسی شده است و سپس با توجه به نظام های رایج در سایر کشورهای جهان، به ویژه هفت کشور منتخب، و با توجه به خصوصیات فرهنگی، سیاسی، دینی، و قانونی نظام جمهوری اسلامی ویژگی های مدل پیشنهادی برای جمهوری اسلامی ایران از طریق مصاحبه کردن با چهارده تن از مقامات سابق و فعلی نظام و خبرگان نظام مطلوب رادیو تلویزیونی مشخص شده و بر اساس آن مدلی برای تحقق الگوی مطلوب نظام رسانه ای در ایران پیشنهاد شده است.