فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین چالش های کشاورزی ایجاد درآمدی پایدار از طریق تطبیق هرچه بیشتر الگوهای کشت و قابلیت تولید سودآور با محدودیت های محیطی برای تضمین پایداری در درازمدت است. طی دو دهه اخیر کشاورزان بخش مرکزی شهرستان سبزوار به دلیل محدودیت های اقلیمی اقدام به تغییر الگوی کشت از غلات و پنبه به پسته نموده اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی کاشت پسته بر پسته کاران انجام پذیرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد مقایسه ای می باشد. جامعه آماری تحقیق ۶ روستا در بخش مرکزی شهرستان سبزوار با ۱۳۱ بهره بردار پسته است. واحد تحلیل سرپرستان خانوار بهره بردار پسته است. اثرات در دو بعد اقتصادی با ۱۷ گویه و اجتماعی با ۱۲ گویه با استفاده از طیف لیکرت در دو برهه زمانی قبل و پس از پسته کاری بررسی می شود. آلفای کرونباخ ۷۸/۰ بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون بیانگر وجود تفاوت معنادار بین شرایط اقتصادی و اجتماعی قبل و بعد از کشت پسته است به طوری که میانگین وضعیت اقتصادی و اجتماعی به ترتیب قبل از کاشت پسته ۸۶/۱ و ۰۵/۲ و بعد از کاشت پسته ۰۳/۳ و ۲۵/۳ بوده است. همچنین میانگین مجموع اثرات اقتصادی و اجتماعی قبل از کاشت پسته ۲ و پس از کاشت پسته ۳/۳ محاسبه شده است. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، کاشت پسته در سکونتگاه های روستایی مناطق خشک دارای مزیت نسبی است؛ چراکه با توجه به درآمدزایی بالا اثرات مثبت و معناداری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای پسته کار داشته است.
نقش توانمندسازی زنان در تصمیم گیری های اقتصادی خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کسب و کارهای خانگی زنان و توانمندسازی آنان در تصمیم گیری های اقتصادی خانوارهای روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری تحقیق شامل 265 نفر از زنان روستایی دارای کسب و کارخانگی در این شهرستان می باشد، که 161 نفر بر اساس فرمول کوکران بعنوان نمونه انتخاب و بررسی شد.ند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه همگام با مصاحبه بوده است که روایی صوری آن توسط اساتید و متخصصین تأیید گردید و جهت تعیین پایایی آن تعداد 30 پرسشنامه در مرحله پیش آزمون توسط زنان روستایی تکمیل شد و مورد مطالعه قرار گرفت، ضریب آلفای کرونباخ )مقدار 87/0= α( محاسبه شده؛ نشان داد که ابزار تحقیق از قابلیت بالایی برای جمع آوری اطلاعات برخوردار است. نتایج نشان داد که 9/73 درصد از زنان مورد بررسی از توانمندی اقتصادی بالایی برخوردارند و تنها 4/12 درصد از آن ها توانمندی اقتصادی پایینی دارند. همچنین در مجموع، حدود 71 درصد افراد مورد مطالعه، از قدرت تصمیم گیری در حد خوب و عالی و تنها حدود 5/7 درصد از قدرت تصمیم گیری در حد ضعیفی برخوردار می باشند. توانمندی اقتصادی با عواملی چون سن، میزان تحصیلات، شغل همسر و نوع کسب و کار خانگی ارتباط معنا دار دارد. با توجه به تأثیر کسب و کارهای خانگی در تقویت توانمندی زنان در تصمیم گیری های اقتصادی خانوار، ضروری به نظر می رسد نسبت به توسعه این نوع کسب و کارها در جوامع روستایی اقدام شود و از تجارب و مهارت های صاحبان کسب و کارهای خانگی موفق برای توسعه این نوع مشاغل استفاده شود.
تحلیل سطوح سرمایه گذاری خدماتی و عمرانی در جامعه عشایری استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رتبه بندی زیستگاه های انسانی بر اساس شاخص های توسعه جهت تعیین سطوح برخورداری مناطق (شهرستان های) استان، یکی از مسائلی است که در هر واحد برنامه ریزی جهت تسهیل روند خدمات رسانی، کاهش نابرابری های منطقه ای و نیل به توسعه پایدار مورد توجه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل سطح توسعه یافتگی جامعه عشایری شهرستان های آذربایجان غربی با بهره گیری از روش تلفیقی انجام شده است. روش تحقیق به صورت مقایسه ای تحلیلی بوده و داده های آن به صورت اسنادی- کتابخانه ای گردآوری شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیلی تاکسونومی عددی و AHP استفاده شده است. همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی به نام روش میانگین رتبه ها استفاده شده است. یافته های حاصل از میانگین رتبه ها نشان داد که جوامع عشایری شهرستان های ارومیه و ماکو با کسب رتبه 1 و 2 در سطح اول برخورداری از خدمات توسعه ای و جوامع عشایری شهرستان های میاندوآب، پلدشت و شاهین دژ با کسب رتبه های 7 و 8 در سطح چهارم برخورداری از خدمات توسعه جای گرفته اند.
تحلیل عوامل مؤثر در امنیت غذایی پایدار خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت غذایی پایدار در جامعه روستایی یکی از اهداف اساسی برنامه های توسعه روستایی محسوب می شود. در تحقیق حاضر به بررسی عوامل مؤثر در امنیت غذایی پایدار خانوارهای روستایی پرداخته شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستاهای شهرستان زنجان هستند. شهرستان زنجان در سال 1390، 97هزار و 225 نفر جمعیت روستانشین، 26هزار و 429 خانوار، 13 دهستان و 248 روستای دارای سکنه داشت. 54 روستا به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی(پرسش نامه) بود. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد وضعیت امنیت غذایی پایدار خانوارهای روستایی مطلوب نیست و عوامل اقتصادی مهم ترین عامل مؤثر در پایداری امنیت غذایی خانوارهای روستایی است. براساس یافته های تحقیق پیشنهادهایی ازقبیل گسترش و تقویت فروشگاه های مصرف، ارائه سبد کالایی غذا برای خانوارهای تحت پوشش نهادهای اجتماعی ارائه می شود.
تحلیل اثرات کالبدی و اقتصادی طرح های هادی روستایی مورد: روستاهای شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای سیاست کلی نظام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور محرومیت زدایی و توسعه روستاها یکی از برنامه هایی که در دستور کار قرار گرفته است، اجرای طرح هادی روستایی جهت تأمین عادلانه امکانات از طریق تحول کالبدی- فیزیکی روستا، ایجاد تسهیلات اجتماعی- تولیدی، تأمین خدمات عمومی و بهبود مسکن روستاییان بوده است. اثرات طرح های هادی محدود به تغییراتی در بافت کالبدی بوده و در اجرای آن به عامل اقتصادی کمتر توجه شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزشیابی پیامدهای کالبدی و به تبع آن اقتصادی اجرای طرح هادی و تأثیر آن بر تحولات روستاهای شهرستان کرمانشاه انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. با استفاده از فرمول کوکران از بین 2467 نفر سرپرست خانوار ساکن 10 روستای محدوده بررسی، 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه خانوار روستایی حاوی سؤالاتی با طیف لیکرت بوده که روایی آن توسط متخصصین موضوعی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است (مقدار آلفای بُعد کالبدی=882/0، مقدار آلفای بُعد اقتصادی=886/0). یافته ها نشان داد که اجرای طرح هادی به رغم برخی کاستی ها در توسعه فضای سبز، مکان یابی دفع فاضلاب و زباله، تاثیری نسبتاً مطلوب بر تحول کالبدی و به تبع آن اقتصادی روستاهای مورد بررسی داشته است. با این وجود در مواردی چون افزایش سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال تحول چشمگیری مشاهده نشده است. تحلیل عوامل مؤثر بر اجرای طرح هادی نیز حاکی از این بوده است که روستاهای با موقعیت پایکوهی، جمعیت بیشتر و فاصله 20-10 کیلومتر از شهر کرمانشاه تحولات کالبدی و اقتصادی بیشتری داشته است. از این رو به منظور جبران مشکلات موجود در پیامدهای کالبدی و اقتصادی ضروری است قبل از اجرای طرح هادی، سازمان ها و نهادهای درگیر در توسعه روستایی طی تمهیدات قانونی ملزم به هماهنگی و ایفای نقش مؤثر در فرآیند اجرای طرح گردند.
بررسی نقش تسهیلات بانکی مسکن در توسعه روستایی (مطالعة: موردی: نواحی روستایی شهرستان اشنویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دراین تحقیق که از نوع کیفی است و از لحاظ روش، اقدام پژوهی می باشد، هدف اصلی برّرسی تأثیرات تسهیلات بانکی مسکن در توسعه روستایی است
روش: در این تحقیق، در نواحی روستایی شهرستان اشنویه که دارای ۱۳۵۰ بهره مند وام است، از میان جامعه ای با ۲۰۸ بهره مند وام از چهار مرکز دهستان، ۲۸ بهره مند وام با استفاده از روش دلفی با نظر استادان راهنما و کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان اشنویه به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از روش کیفی- توصیفی (پیمایشی) و تحلیل محتوا برای شناخت نحوه و میزان تأثیرات ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی حاصل از تسهیلات بانکی مسکن و نقش آن در توسعه روستایی با پرسش نامه ای که به روش دلفی طرّاحی شده بود، مورد مصاحبه عمقی پاسخ گویان قرار گرفت.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که تسهیلات بانکی مسکن، به عنوان محرّک مالی توسعه روستایی با توجّه به وزن کمی در بخش های کالبدی (میزان برخورداری واحد مسکونی از فضا و بهداشت آن، میزان استحکام واحد مسکونی) با ۹۴. درصد، بیش ترین تأثیر را داشته و در مراتب بعدی در ابعاد زیست محیطی (میزان اثرگذاری واحد مسکونی در تخریب محیط زیست، میزان انطباق واحد مسکونی با محیط زیست، میزان اثرگذاری در صرفه جویی انرژی و استفاده از انرژی محیط) ۸۵. درصد، اجتماعی (اثرگذاری بر میزان تعاملات اجتماعی، اثرگذاری بر برخورداری از رفاه و آسایش، اثرگذاری بر وضعیت بهداشتی خانواده، اثرگذاری بر فرهنگ و رفتار و جایگاه اجتماعی شخص، میزان اثرگذاری در جمعیت و روند مهاجرت) با ۷۵. درصد، اقتصادی (میزان تغییر فضای معیشتی و مقاومت مصالح و هزینه آن، میزان تأثیرگذاری بر زمان ساخت و هزینه شخصی و استطاعت شخص، میزان تأثیرگذاری بر درآمد، میزان تأثیر مسکن بر بهروری تولید، تأثیرگذاری مسکن در اقتصاد خرد، میزان رضایتمندی از روند ساخت مسکن، میزان اثرگذاری واحد مسکونی در تخریب محیط زیست، میزان انطباق واحد مسکونی با محیط زیست، میزان اثرگذاری در صرفه جویی انرژی و استفاده از انرژی محیط) با ۵۰. درصد تأثیر داشته است.
تحلیل مشکلات و محدودیت های دامداران عشایر مورد: روستای توچال شهرستان پاکدشت در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامداری سهم مهمی در توسعه روستایی و کشاورزی ایفا می نماید. این بخش، تولیدکننده غذا، ارتقاءدهنده سطح تولیدات زراعی و فراهم کننده خدمات و کالاهای اقتصادی مازاد و درآمد نقدی است. معمولاً دام به عنوان منبع اصلی تأمین سرمایه خانوارهای کشاورزی به حساب می آید. بنابراین توجه به عشایر توجه به تولید، ایجاد اشتغال و پایداری زندگی سالم است. مرتع در زندگی عشایر دارای اهمیت حیاتی است که می بایست ضمن افزایش ظرفیت مراتع، تناسب میان مرتع و دام، به نحو مطلوبی حفظ شود. توجه به حل مسائل و مشکلات دامداران عشایر بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه اگر دامداران به دلیل مشکلات عدیده ای مانند گرانی نهاده های تولید و علوفه های دامی از ادامه کار در این زمینه باز بمانند، زندگی روزمره همه اقشار جامعه با مشکلات بزرگ روبه رو می شود. در این تحقیق در صدد برآمده است تا با بهره گیری از پارادایم کیفی و نظریه بنیانی، به مطالعه مشکلات و محدودیت های دامدارای عشایری در روستای توچال شهرستان پاکدشت بپردازد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق، مشاهده مستقیم، یاداشت برداری، تهیه عکس و فیلم، اسناد و مدارک کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. نتایج نشان داد که مشکلات و محدودیت های دامداران عشایر با استفاده از نظریه بنیانی در روستای توچال عبارت اند از موانع زیرساختی- نهادی، موانع مدیریت خانوادگی، موانع اقتصادی- مالی، محدودیت های ناشی از موقعیت اکولوژیکی- محیطی و زراعی، موانع حمایتی- پشتیبانی، موانع آموزشی- مهارتی، کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی. مطابق بررسی به عنوان یک مبنای کلی روستاییان و عشایر نقش اساسی و مهمی در تحقق اقتصاد مقاومتی، حفظ استقلال اقتصادی کشور و رونق اقتصادی دارند، و رسیدگی به مسائل و مشکلات روستاییان و عشایر و بر طرف شدن مشکلات و محدودیت های آنان نقش مهمی در رشد تولید و توسعه اقتصادی کشور دارد.
تحلیل فضایی الگوی توزیع درآمد و سطح رفاه اجتماعی خانوارهای روستایی مورد: شهرستان طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق تحلیل فضایی الگوی توزیع درآمد و سطح رفاه اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان طالقان (از توابع استان البرز) است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع مطالعات توصیفی است. داده های مورد نیاز این پژوهش مربوط به سال 93-1392 بوده که با مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از خانوارهای نمونه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای روستایی شهرستان طالقان است. برای اندازه گیری نابرابری توزیع درآمد از ضریب جینی، برای محاسبه سطح رفاه اجتماعی از شاخص سن و برای تعیین معنی داری نابرابری توزیع درآمد از آزمون کروسکال- والیس استفاده شده است. مقدار ضریب جینی برای دهستان های پایین طالقان، میان طالقان، کناررود و جوستان به ترتیب 63/0، 54/0، 41/0 و 49/0 برآورد شده است. نتایج نشان داد که توزیع درآمد خانوارهای روستایی در بخش پایین طالقان نسبت به دیگر مناطق ناپایدارتر است. نتایج آزمون کروسکال- والیس نیز نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان را نشان داده است. همچنین یافته ها حاکی است سهم درآمد حاصل از فعالیت های باغداری مهم ترین عامل نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان است. به لحاظ رفاه اجتماعی نیز خانوارهای روستایی منطقه بالا طالقان از بیشترین سطح رفاه اجتماعی برخوردار بوده است.
تحلیل عوامل موثر بر معیشت روستایی (بررسی موردی: روستاهای شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط های جغرافیایی متفاوت، پتانسیل ها و الگوهای متفاوتی در زمینه های مختلف به ویژه در زمینه معیشت و فعالیت ساکنان آن ها ارائه می دهند، که توجه به این مهم در برنامه ریزی های محلی و محیطی حایز اهمیت فراوان است. لذا بررسی، شناخت و تحلیل قابلیت ها و معیشت نواحی روستایی گامی اساسی و مهم در فرآیند تدوین برنامه ریزی های توسعه پایدار روستایی تلقی می شود. بر این اساس این تحقیق درصدد تح لیل ع وامل م ؤثر ب ر معیشت روستای ی شهرستان سردشت برآمده است. این تحقیق با رویکردی توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را 5722 نفر از 8 روستای بالای 50 خانوار شهرستان سردشت تشکیل می دهد که از بین آن ها تعداد 386 نفر طبق جدول مورگان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و داده های آن با نرم افزار SPSS/for Win Ver.19.0 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که در این روستاها، اصلی ترین عوامل تأمین معیشت متأثر از شرایط تحمیلی محیطی، فعالیت های کشاورزی و مبادلات مرزی است. هم چنین نتایج نشان داد، به طور کلی بین عوامل جغرافیایی همانند شیب زمین، دسترسی سطح آموزشی، نزدیکی به نوار مرزی و الگوی معیشت روستاییان منطقه رابطه معناداری وجود دارد که الگوی معیشتی خاص را برای روستاهای منطقه ایجاد کرده است. فعّالیت بازارچه های مرزی هم چنین باعث ایجاد اشتغال مستقیم و غیرمستقیم (حمل و نقل بار و مسافر، عملیات بارگیری و ...) مرزنشینان گردیده که سهم اشتغال غیرمستقیم به مراتب بیشتر از اشتغال مستقیم می باشد.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال زنان روستایی و شهری ایران در بخش های عمده فعالیت با استفاده از ضریب FLQ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناخت فعالیت پایه ای اشتغال زنان روستایی و شهری در بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی و شهری و همچنین، توزیع فضایی آنها در سطح کشور بود. جامعه آماری پژوهش 394 شهرستان کشور را دربر می گرفت، که آمار و اطلاعات آنها از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شد و با استفاده از ضریب FLQ ، بخش های پایه صادرکننده نیروی کار مشخص شدند. نتایج نشان داد که در بخش کشاورزی، نواحی شمال، مرکز و شمال شرق کشور از نواحی پایه ای در اشتغال زنان روستایی و بخش هایی از استان های قم، لرستان، ایلام، کرمانشاه، خوزستان، خراسان جنوبی یزد و کرمان از نواحی پایه و صادرکننده نیروی کار زنان شهری به شمار می روند؛ در بخش صنعت نیز نواحی شمال غرب، مرکز و شمال شرق کشور از نواحی پایه اشتغال زنان روستایی و شمال و شمال شرق کشور از نواحی پایه ای اشتغال زنان شهری محسوب می شوند؛ و در بخش خدمات نیز نواحی شمال و شمال غربی کشور از نواحی پایه ای اشتغال زنان روستایی و نواحی شمال کشور از نواحی پایه ای اشتغال زنان شهری است.
بررسی پیامدهای فعالیت غیررسمی (کالاهای وارداتی) روستاییان بر توسعه ی سکونتگاه های روستایی (مورد: منطقه دهشیخ و سیگار- شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود هر نوع فعالیت اقتصادی جدید در مناطق روستایی، تأثیراتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فضایی و کالبدی آن جامعه خواهد داشت و به اشکال مختلف در دگرگونی ساختار اقتصادی و اجتماعی و نهایتاً ساختار و کارکرد فضایی مکان ها مؤثر خواهد بود. فعالیت تجارت غیرقانونی نیز به عنوان یک پدیده اقتصادی، به شکل گیری سازمان فضایی و چشم انداز خاص جغرافیائی در روستاهای موجد این فعالیت منجر شده و در عین حال تأثیراتی را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعات روستایی بر جای گذاشته است. هدف پژوهش حاضر شناخت و تشریح آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ایجاد شده از گسترش فعالیت اقتصاد غیررسمی و بازتاب آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه تجاری ده شیخ شهرستان لامرد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی - تحلیلی بوده است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران، شامل156 خانوار می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (همبستگی اسپیرمن، کی – دو، فریدمن و تحلیل عاملی) استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت غیررسمی کالاهای وارداتی، در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روستاهای منطقه موردمطالعه اثر معناداری داشته است. به گونه ای که زمینه های اشتغال و کسب درآمد بالای را در منطقه ایجاد نموده است. همچنین طبق آزمون تحلیل عاملی و فریدمن بیشترین میزان اثرگذاری این نوع از فعالیت ها به ترتیب در بحث اثرات اقتصادی، کالبدی و اجتماعی بوده است.
اولویت بندی سرمایه گذاری در روستاهای هدف گردشگری استان اصفهان
حوزههای تخصصی:
گردشگری دارای انواع متنوعی است. یکی از جذابترین و شاید جدیدترین شاخه های این صنعت، گردشگری روستایی است که اخیراً مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است. امروزه به دلیل گسترش شهرنشینی و آلودگی محیط های شهری، بسیاری ازبرنامه ریزان وسرمایه گذاران، توسعه صنعت گردشگری روستایی را یکی از دغدغه های خود بشمار می آورند. سرمایه گذاری در اقتصاد کلان یکی از متغیرهای اساسی محسوب می شود که از یک سو موجب افزایش تقاضای کل اقتصاد و از طرف دیگر موجب ظرفیت سازی و افزایش عرضه کل اقتصاد می گردد .مطالعات نشان دهنده آن است که سرمایه گذاری در مناطق کوچک با توجه ویژه به گردشگری می تواند به عنوان اولویت بالا در راهبردهای توسعه پایدار و کاهش فقر مطرح شود.توسعه گردشگری روستایی، به مثابه ی بخشی ارزشمند و روبه پیشرفت در زمینه های اقتصادی مطرح است و در زمینه های سرمایه گذاری، با توجه به دسترس بودن منابع، پایین بودن قیمت ها و کوچک بودن طرح ها در مقایسه با دیگر طرح ها ی گردشگری، خطرات و هزینه های کمتری دارد.با این حال برنامه ریزی و سرمایه گذاری های داخلی و خارجی در راستای توسعه صنعت گردشگری روستایی می تواند حاوی آموزه های مفیدی در تمام زمینه های مختلف و مرتبط با گردشگری را در بر داشته باشد..
تحقیق حاضر با هدف اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری در استان اصفهان جهت سرمایه گذاری و رتبه بندی روستاها گردآوری شده است .این تحقیق از نظر هدف ،از جمله تحقیقات کاربردی می باشد و داده های حاصله از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده وبرای اولویت بندی سرمایه گذاری روستاهای هدف از تکنیک تصمیم گیری چند معیارهTOPSIS استفاده شده است. براساس اولویت بندی صورت گرفته در مدل تاپسیس روستاهای هدف گردشگری قورتان، اسفرجان،دمآب و پوده در اولویت اول قرار دارندو به ترتیب رتبه4-1 را بخود اختصاص داده اند اولویت دوم شامل روستاهای طرق،قهی،ابیانه،هاردنگ،هسنیجه،مشهد اردهال،سه،کلهرود،نیسیان،جاجا،خفر می باشد و رتبه های 15-5 را شامل می شوند. در نهایت 8 روستای نشلج،علی آباد،مشهد کاوه،مهرجان،هنجن،دره،دنگزلو،گرمه در اولویت سوم قرار دارند و رتبه ی 23-16 را در برمی گیرند.
بررسی اثرات خشکسالی بر ساختار اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: دهستان گلاب شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالی که میزان بارش آن کمتر از میانگین دراز مدت بارش در منطقه باشد، خشکسالی اتفاق می افتد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیر بحران خشکسالی بر ساختار اقتصادی روستایی است. منطقه مورد مطالعه در شهرستان کاشان ، دهستان گلاب که در اقلیم خشک واقع شده و حیات آن منابع آب سطحی و به ویژه زیرزمینی منطقه وابسته است که با بروز خشکسالی در سالهای اخیر به شدت با مشکل کم آبی مواجه شده است. تحقیق حاضر با توجه به معضلات ناشی از خشکسالی در منطقه انجام گرفته و به دنبال آن است که در مرحله اول با توجه به همه جوانب به ویژه قدمت کشاورزی در منطقه امکان استمرار و توسعه کشاورزی با روشهای مناسب در شرایط کم آبی و خشکسالی را بررسی نموده و در مرحله بعد راه کارهایی را جهت کاهش اثرات این پدیده بر اقتصاد و کیفیت زندگی روستاییان به منظور رسیدن به معیشت پایدار در منطقه ارائه می کند.
2. مبانی نظری
بر اساس گزارش استانداری استان اصفهان خشکسالی در شهرستان کاشان وارد هفتمین سال خود شده است بر این اساس میزان آبدهی قنات ها و چشمه های این شهرستان 4807 لیتر در ثانیه رسیده است این رقم در سال زراعی 1391 به 2676 لیتر در ثانیه کاهش یافته است. همچنین میزان آبدهی قنوات و چشمه ها در این شهرستان بیش از 44 درصد کاهش داشته است. کاهش بارندگی ها و پراکندگی نامناسب بارندگی در فصول زراعی سال از دلایل عمده برای بوجود آمدن این خشکسالی های اخیر می توان عنوان کرد. براثر این خشکسالی ها بیش از 624 هکتار باغ های شهرستان خشک و یک هزار و 176 هکتار نیز محصول تولید نکرده و یا با کاهش تولید 80 درصد مواجه بوده اند. افزون بر این به علت خشکسالی سال زراعی 92 – 91 بیش از دو هزار و 72 هکتار از زمین های زراعی کشاورزی شهرستان کشت نشده اند. بحران خشکسالی در منطقه از سال 1384 آغاز گردیده و هرچه به جلو پیش رفته شدت و خسارات ناشی از آن بر منطقه به ویژه نواحی روستایی بیشتر شده طوری که ساکنین نواحی روستایی برای تامین آب شرب خود دچار مشکل جدی شده اند . بر اساس نقشه ی بارش طی دوره ی 1385-1391 و وضعیت خشکسالی طی سالهای(1392-1391) شهرستان می توان روند پدیده خشکسالی را بررسی کرد . وضعیت بارش در شهرستان کاشان ، به میزان115-147 میلیمتر را نشان می دهد این حاکی از کاهش میزان بارشها در این دوره می باشد که این وضعیت به خودی خود بر روستاهای شهرستان کاشان از جمله بخش برزک تاثیر بسیار زیادی در عرصه اقتصادی به ویژه کشاورزی روستا گذاشته است.نقشه خشکسالی نیز این وضعیت را به خوبی نشان می دهد طوری که محدوده مورد نظر با کاهش 20-45 درصدی از بارش نرمالمواجه است و دارای وضعیت خشکسالی متوسط می باشد.
تأثیر تنوع اقتصادی بر پایداری نواحی روستایی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی بررسی تأثیر تنوع اقتصادی بر پایداری در نواحی روستایی شهرستان شهرکرد، به عنوان رهیافتی برای بهینه سازی طرح ها و برنامه های آینده، کمک در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها در جهت توسعه پایدار نواحی روستایی خواهد بود و نیز ارائه راهکارهای مناسب برای حفظ و تقویت پایداری در نواحی روستایی است.
روش: این پژوهش از نوع تحقیقات تحلیلی- پیمایشی است که در این پژوهش، از مجموع ۵۴ روستای شهرستان شهرکرد، ۲۷روستا از چهار بخش مرکزی، لاران، بن و سامان در سه سطح جغرافیایی (کوهستانی، درّه ای و دشتی) به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شده اند و با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۷۵ خانوار از ۱۷۰۳۲ خانوار به عنوان حجم نمونه خانوار تعیین شده است. آن گاه، برای هر روستا نسبت یا سهم جامعه نمونه، با توجه به نسبت هر روستا به کلّ جامعه از نظر تعداد خانوار محاسبه شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش برای دست یابی به نمونه پژوهشی، نمونه گیری تصادفی طبقه بندی (طبقه ای) متناسب (نسبی) است. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه می باشد که روایی آن از سوی اساتید گروه های جغرافیا و علوم اجتماعی مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ برابر (۶۵۳/۰) به تأیید رسیده است.
یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS، تأثیر تنوع اقتصادی بر پایداری، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج آزمون هم بستگی گویای آن است که بین دو متغیّر تحقیق، در سطح ۰.۷۶۵ در هم بستگی پیرسون رابطه وجود دارد و این رابطه در سطح خطای ۱ درصد معناداراست. همچنین، نشان دهنده هم بستگی مستقیم بین تنوع اقتصادی و ابعاد پایداری روستایی است؛ علاوه بر این، روستاها را از نظر پایداری اقتصادی، در سه سطح جغرافیایی « درّه ای (رودخانه ای)، دشتی و کوهستانی» نیز رتبه بندی کرده که روستاهای رودخانه ای به دلیل بهره مندی از تنوع درآمدی، دارای پایداری بالاتری نسبت به سایر نواحی می باشند.
راهکارهای عملی: در این راستا، بهترین راهکار برای ارتقای وضعیت درآمدی روستاییان از طریق تنوع بخشی به اقتصاد با تأکید بر توان محیطی آن ها به دست می آید.
تحلیلی بر عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار با استفاده از روش آمیخته مورد: دهستان سینا در شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار، از روش پژوهش آمیخته استفاده نموده است. در این تحقیق از روش «کیفی سپس کمی» استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق، برای جمع آوری داده ها از تکنیک های روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و یادداشت های میدانی استفاده شده که جامعه آماری شامل زنان روستایی باسواد و مطلع بوده است. موانع علی مؤثر در اشتغال زنان جامعه روستایی موردمطالعه، در چهار گروه موانع فردی، موانع خانوادگی، موانع فرهنگی- اجتماعی و موانع مدیریتی- ساختاری شناسایی شده است که دورافتاده بودن روستاها و عوامل فردی و خانوادگی دارای بیشترین میزان اهمیت است. تغییر شیوه زندگی در جامعه روستایی مشهود بوده و متغیرهایی همچون تحصیلات، وضعیت تأهل و سطح درآمد به عنوان موانع مداخله گر در اشتغال زنان روستایی شناخته شده است. انعطاف پذیری زنان در برابر مانع مهم فردی و خانوادگی، تغییر آداب و ارزش های اجتماعی را به دنبال داشته است. با تغییر آداب و ارزش ها و سنن اجتماعی و همچنین تغییر شیوه زندگی، زنان روستایی جامعه مورد مطالعه، از زندگی در روستا روی گردان شده و به شهرها مهاجرت می کنند. ازدواج دیرهنگام یا بالا رفتن سن ازدواج، فقر اقتصادی از دیگر نتایج است که مجموعه این عوامل وضعیت نامناسب رفتاری را در بین دختران و زنان روستایی مهاجرت کرده می تواند به وجود آورد. خروجی حاصل از نرم افزار لیزرل در تجزیه و تحلیل نتایج بحث مشارکتی، سازگاری و توافق مطلوب نتایج ارائه شده را با داده های تجربی نیز ثابت کرد که می توان ادعا نمود نتایج تحقیق دارای اعتبار بیرونی مناسبی است.
مهاج رت و اث رات آن ب ر ساخ تار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی است که از جهت تولید مواد غذایی و محصولات کشاورزی صنعتی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی ایفا می کند. در این راستا نقش نیروی انسانی اهمیت بسیار دارد؛ به طوری که تغییرات کمی و کیفی نیروی انسانی و سرمایه انسانی، به تغییرات عمده در تولید محصولات کشاورزی منجر می شود و بر بهره وری کشاورزی کاملاً اثرگذار است. این پژوهش، با رویکردی توصیفی- تحلیلی است و با مطالعات اسنادی و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش شامل 169 روستای بخش مرکزی شهرستان سردشت است که به روش خوشه ای مکانی و به شیوه تصادفی ساده، از میان آن ها 32 روستا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام گرفت. مطابق نتایج، مهاجرت مهم ترین عامل تغییر جمعیت است که آثار آن به صورت تغییر ساختار شغلی در بخش کشاورزی نمایان می شود. همچنین نتایج نشان می دهد در دوره مورد مطالعه، میزان اشتغال در بخش کشاورزی کاهش یافته و در دیگر بخش های اقتصادی افزایش یافته است. نتایج آزمون تی نیز نشانگر آن است که تغییرات جمعیتی منطقه، در میان ساختارهای کشاورزی، بیشترین تأثیر را بر ساختار شغلی بخش کشاورزی ایجاد کرده است. بررسی ارتباط میان مهاجرت و نهاده های کشاورزی نیز نشان می دهد افزایش سرمایه، نیروی کار و سطح سواد موجب کاهش مهاجرت و افزایش سطح زیر کشت و افزایش ماشین آلات سبب افزایش مهاجرت می شود.
تأثیرات پروژه های صنعتی بر توانمندسازی جوامع محلی (مطالعه موردی: پالایشگاه شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی از مؤلفه های الگوی جدید توسعه است که امروزه در گفتمان ها و اعمال توسعه ای مفهوم مرکزی شده است و بازگوکننده رویکرد توسعه ای پایین به بالا و درون زاست. پژوهش حاضر قصد دارد تأثیرات صنعت نفت و گاز را بر توانمندی شهرستان شازند بررسی کند. توانمندی با دو بُعد عاملیت و ساختار فرصت ها و با شاخص های ظرفیت اجتماعی، اقتصادی، انسانی، اکولوژیکی، کالبدی و ساختار فرصت ها با استفاده از روش توصیف و تحلیل کمّی و ابزار پرسش نامه سنجش شد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 378 نفر با نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظرفیت اجتماعی با میانگین 51/2، اقتصادی 73/2، انسانی 49/2 بعداز احداث پالایشگاه در سطح متوسط و ظرفیت کالبدی با میانگین 06/2، اکولوژیکی 54/1 و ساختارفرصت ها 98/1 در سطح بسیارنامطلوبی قرار دارد. درمجموع میزان توانمندی جوامع تحت تأثیر پالایشگاه در سطح متوسط و رو به پایین است و تا سطح مطلوب فاصله بسیارزیادی دارد؛ به عبارت دیگر نبود تعامل مناسب بین صنعت نفت و جامعه محلی سبب بی تأثیربودن بر توانمندی جامعه محلی شده است.
برّرسی عوامل اقتصادی و اجتماعی تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهرستان محمود آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناخت میزان تغییر کاربری اراضی کشاورزی، جنگلی و اراضی ساخته شده به ترتیب سال های ۱۳۵۷، ۱۳۶۸، ۱۳۸۱ و ۱۳۹۴، شناخت پراکنش جغرافیایی تغییر کاربری اراضی کشاورزی شهرستان محمودآباد طی چهار دهه اخیر و شناخت عامل تغییر کاربری اراضی کشاورزی و جنگلی در شهرستان محمودآباد است.
روش: روش این تحقیق، تجربی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (از طریق تکمیل ۲۲۰ پرسش نامه) استفاده شد. روایی پرسش نامه توسّط جمعی از اساتید جغرافیای روستایی و شهری مورد تأئید قرارگرفته شد. هم چنین، مقدار آلفای کرون باخ ۰.۹ به دست آمد. به منظور ارزیابی میزان اثرات گویه ها، از آزمون کایاسکوئر و در نهایت، برای ارزیابی کلّی ابعاد از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. هم چنین، پردازش تصاویر ماهواره ای شهرستان محمودآباد از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۴، با استفاده از نرم افزار Envi و GIS صورت گرفته است.
یافته ها: پردازش تصاویر ماهواره ای نشان داد که تغییرات کاربری اراضی جنگلی طی دوره های زمانی ۱۳۵۷، ۱۳۶۸، ۱۳۸۱ و ۱۳۹۴ به ترتیب ۶۶، ۲۲.۳، ۱۸ و ۱۴.۳ کیلومتر مربّع بوده است (مساحت شهرستان برابر است با ۲۶۲ کیلومتر مربّع). نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان داد که مهم ترین عوامل اقتصادی تغییر کاربری عبارت اند از: قیمت پایین محصولات کشاورزی، مخارج بالای زندگی و به صرفه نبودن درآمد کشاورزی، تورّم بالا در جامعه و ارزش بیش تر خود زمین تا کشاورزی. هم چنین، در بعد اجتماعی عوامل مهم و مؤثّر عبارت اند از: افزایش جمعیت ساکنان بومی روستا، عدم تمایل جوانان به فعّالیت های کشاورزی، تغییر استانداردهای زندگی و تمایل به شهرنشینی.
اصالت و ارزش: اطّلاع از نسبت کاربری ها و نحوه تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی ها هست. با اطّلاع از نسبت تغییرات کاربری می توان تغییرات آتی را پیش بینی کرده و اقدامات لازم را انجام داد. در همین راستا، این تحقیق به تحلیل عوامل اقتصادی و اجتماعی تشدید کننده تغییرات کاربری اراضی در شهرستان محمودآباد در سال ۱۳۹۴ پرداخته است. در نهایت، پیشنهاد هایی به منظور جلوگیری یا حدّاقل کندکردن روند موجود ارائه شده است.
اثرات پراکندگی و خرد شدن اراضی کشاورزی بر اقتصاد روستایی مورد: دهستان کیار شرقی در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موارد قابل توجه در توسعه جوامع روستایی، اقتصاد روستایی است که در بسیاری از روستاهای کشور وابسته به بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی به عنوان رکن اساسی اقتصاد مناطق روستایی، مهم ترین نقش در اشتغال و درآمد روستایی بر عهده داشته است. در سال های اخیر کشاورزی به لحاظ اقتصادی رقابت پذیری خود را از دست داده است. رکود اقتصاد کشاورزی دلایل متعددی می تواند داشته باشد که یکی از مهم ترین دلایل آن، خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی است. در این زمینه دهستان کیار شرقی از توابع استان چهارمحال و بختیاری انتخاب گردید و از بین 962 بهره بردار کشاورز دهستان، 275 نمونه پرسشنامه تکمیل گردید. روش این تحقیق توصیفی – تحلیلی و آزمون های مورد توجه همبستگی پیرسون، اسپیرمن و تحلیل واریانس است. نتایج نشان دهنده بالا بودن همبستگی مستقیم بین سرانه اراضی کشاورزی و افزایش درآمد و همبستگی معکوس بین خرد و پراکنده بودن اراضی و درآمد بهره برداران است. متوسط سرانه اراضی زراعی بهره برداران 3/2 هکتار و متوسط اراضی باغی 75/0 هکتار است که حاکی از خرد بودن اراضی کشاورزی محدوده مورد مطالعه است. همچنین اراضی زراعی بهره برداران به طور متوسط در چهار نقطه و اراضی باغی در دو نقطه استقرار داشته اند که حاکی از پراکندگی اراضی کشاورزی بهره برداران است. بهره برداران به آینده کشاورزی محدوده مورد مطالعه خوشبینی چندانی ندارند و خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی و در نتیجه راندمان پایین محصولات را به عنوان یکی از مهم ترین دلایل عدم فعالیت جوانان در بخش کشاورزی و مهاجرت آنها از مناطق روستایی قلمداد می کنند. با توجه به این مبحث برنامه ریزی برای یکپارچه سازی اراضی و رقابتی نمودن کشاورزی تا حد قابل توجهی می تواند رونق اقتصادی را به روستاهای محدوده مورد مطالعه بازگرداند.
بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلی این تحقیق، بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک در استان همدان می باشد.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، جزو تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان تولید کننده سیر در استان همدان تشکیل می دهند. در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 163 کشاورز برآورد شده است. برای گردآوری داده-های مربوطه از پرسش نامه استفاده شده است. روایی محتوایی آن به کمک گروهی از اعضای هیأت علمی دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی مورد تأیید قرار گرفت. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 72/0 الی 83/0 محاسبه شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای میزان تقاضا برای سیر ارگانیک، میزان در دسترس بودن بذر برای تولید سیر ارگانیک، هزینه های تولید سیر ارگانیک و وجود بازار مناسب برای فروش سیر ارگانیک با تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک، رابطه معنی داری وجود دارد و وجود روحیه محافظه کاری در بین کشاورزان بر تمایل به پذیرش کشت سیر ارگانیک تأثیر منفی می گذارد.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها ی تحقیق، فراهم کردن تسهیلات برای کشاورزان جهت تولید محصولات ارگانیک، برگزاری نمایشگاه ها و تیزرهای تلویزیونی و رادیویی و پخش بروشور در بین کشاورزان تا حد زیادی تمایل کشاورزان را برای پذیرش کشت سیر ارگانیک افزایش می دهد.
اصالت و ارزش: نو آوری این مقاله در شناسایی عواملی که می تواند پذیرش کشاورزی ارگانیک را در منطقه تسریع بخشد، می باشد. تا کنون چنین تحقیقی در این منطقه انجام نشده و نتایج حاصل می تواند راهگشای اتخاذ تصمیمات و اقدامات مسؤولان نهادها از جمله جهاد کشاورزی در سازمان دهی و حلّ مسائل مربوط به کشت سیر ارگانیک شود؛ به طوری که پیامدهای نهایی آن نصیب کشاورزان شود.