هدف پژوهش بررسی آماری نابهنجاری های دمای کممینه مطلق، دمای بیشینه مطلق، فشار کمینه، فشار میانگین، فشار بیشینه، مجموع بارندگی سالانه، سمت و تندی باد غالب، میانگین رطوبت نسبی سالانه و تعداد روزهای همراه با گردو خاک و ارائه پیش بینی آماری برای اقلیم سواحل خلیج فارس می باشد. بعضی از روش های آماری استفاده شده عبارتند از : تجزیه دیده بانی ها ( تعیین میانگین، میانه، دامنه، کمترین وبیشترین مقدار و انحراف معیار )، بررسی همگنی و چولگی داده ها ، رسم نمودارهای سری زمانی، بافتنما ، برازش توزیع احتمال نرمال، نمره استاندارد، خودهمبستگی ، میانگین روان، نمودار ویژه ، روند درجه دوم و خط برگشت . دوره آماری مورد مطالعه در این پژوهش، دوره ای ۳۰ ساله ( از سال ۱۹۷۱ تا سال ۲۰۰۰ ) می باشد و روشهای استفاده شده مطابق با اسناد WMO و IPCC و مقالات معرفی شده در بخش مراجع است. در تدوین این رساله قسمت عمده اطلاعات موجود از سازمان هواشناسی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از جداول اقلیمی و همدیدی به دست آمده است. از جمله نتایج می توان به روند افزایشی در دما ( کمیته مطلق، میانگین، بیشینه مطلق )، روند کاهشی در فشار ( کمیته ومیانگین ، بیشینه )، روند کاهشی میانگین رطوبت نسبی، عدم تعیین روند مشخص افزایشی یا کاهشی برای مجموع سالانه، روندکاهشی تندی باد غالب و روند کاهشی تعداد روزهای همراه با گردو خاک اشاره کرد.
از جمله مهمترین مراحل ارزیابی وضعیت خشکسالی در هر منطقه تعیین شاخص هایی به منظور تحلیل میزان شدت و تداوم خشکسالی درآن منطقه است. در این تحقیق شاخص بارش استاندارد با در نظر گرفتن مزایایی که در تحلیل منطقه ای و ایجاد ارتباط زمانی بین رخدادهای خشکسالی در نواحی مختلف یک پهنه دارد انتخاب و با بکارگیری نرم افزارهای GIC همچون Ilwis و Arc view نقشه های پهنه بندی ماهانه خشکسالی برای یک دوره سی ساله تهیه شد. سپس با استفاده از داده های حاصل از مساحی نقشه های ماهانه خشکسالی، سری های زمانی میانگین ماهانه شدت خشکسالی برای هر حوضه به دست آمد. در این مرحله با توجه به قابلیت های بسیار بالای الگوهای ریاضی سری زمانی در پیش بینی پدیده های مختلف، پس از تحلیل سری های زمانی میانگین ماهانه شدت خشکسالی و انتخاب مناسب ترین الگو برای هر یک از آنها، اقدام به پیش بینی ماهانه شاخص شدت متوسط خشکسالی برای شش حوضه واقع در غرب کشور گردید.
به لحاظ شرایط حاکم و وجود بستر مساعد (از نظر لیتولوژی، پدولوژی و توپوگرافی )، دامنههای شمالی قوشه داغ از نظروقوع حرکات تودهای (لغزش وریزش و…) از ناپایدارترین وهمچنین از نظرتشکیل و توسعة خندقها، از مستعدترین مناطق محسوب می شود. در اثر تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه مقدار زیادی از خاکهای قابل کشت سطوح شیبدار در اختیار شبکههای زهکشی قرار میگیرند. به همین دلیل بررسی و مطالعة دقیق علل تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه از اهمّیّت زیادی برخوردار است. در بررسی علل وعوامل خندقزایی، نقش عوامل مرفوژنز و توپوگرافی همواره مدّ نظر قرار دارد. شیب وطول دامنه، اختلاف ارتفاع، شکل دامنه به عنوان مهمترین عوامل توپوگرافی در نحوة جریان روانابها و افزایش و یا کاهش قدرت فرسایشدهی آنها نقش عمدهای ایفاء میکند. در مقالة حاضر از طریق روشهای کمّی، رابطة عوامل توپوگرافی در توسعة سر خندقها مورد تجزیه و تحلیل کمّی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که سهم طول دامنه در طویل شدن خندقهای منطقه به مراتب بیش از سایر عوامل توپوگرافی دخیل در رشد خندقها است؛ بهطوریکه اگر طول دامنه افزایش یابد و سایر عوامل ثابت نگاه داشته شوند، پتانسیل فرسایش خاک در سطوح شیب دار 5/2 برابر افزایش خواهد یافت. سهم دامنههای مقعّر که در اثر عمل برفساب و لغزش (و یا به نحوی در اثر تغییر در شیب دامنهها) پدید میآیند، در تشکیل و توسعة خندقهای منطقه قابل توجّه است. خندقهای متعدّدی که در پای چنین دامنههایی پدید آمدهاند از نقش و سهم مهمّ دامنههای مذکور در تشکیل و توسعة خندقها حکایت میکنند.
واژه باد در ذهن شنونده غالبا تداعی کننده چشم اندازه ای عام در مناطق خشک و بیابانی است گرچه چنین ذهنیتی بخش مهمی از فراورده های مرفیک عملکرد باد تلقی می شود ولی نمی توان آن را همه صور فرایند باد در چنین حوزه ای دانست امواج آب دریا که بعضا خود معلول آزاد شدن انرژی باد در سطوح آب های راک د است بخش مهمی از چشم اندازهای رفت و روب و فرم های تراکمی ماسه ها را در محیط هایمجاور ساحلی بهوجود می آورد این محیط ها ازنظر اقلیمی دارای رطوبت نسبی بالائی نسبت به منتاطق خشک و بیابانی هستند و همین امر نقش مهمی در کنترل میزان جابجائی و تثبت ماسه ها دارد محیط های ساحلی تنها محیط های متضاد با شرایط محیط بیابانی و خشک که قلمرو اصلی فعالیت باد به شمار می آید قلمداد نشده و مناطق یخچالی و مجاور یخچالی نیز می تواند صحنه عملکرد باد محسوی گردد ÷دیده لس ها از جمله ره آوردهای عملکرد باد در چنین مناطقی است این مقاله که نتیجه و حاصل بشی از تحقیقات مربوط به رساله دکتری ژئومرفولوژی ساحلی در منطقه بندر عباس است ضمن ÷رداختن به نحوه عملکرد امواج و رابطه آن با فعالیت باد باتمسک بهتحلیل های آماری سعی بر آن دارد تا ارتباط مکانی فرم زائی های ناشی از باد و الگوهای فرمیک آن را با مکانیسم امواج در یا در نوار ساحلی منطقه بیان دارد از جمله نتایج شاخص به دست آمده در این ÷ژوهش عبارت است از صحت اصل اول ژیلوستروم در مورد عملکرد باد برای دانه های کمتر از 150 میکرون – تاثیر ÷ذیری بیشتر چهره ÷ردازی ÷دیده های مرفیک ساحلی از حاکمیت بادهائی با فرکانس کم و شدت زیاد به جای عملکرد بادهای غالب و معمول در منطقه
"در این مطالعه به منظور شناسایی الگوهای زمانی – مکانی و پهنه بندی رژیم های دمایی ماهانه کشور از روش مولفه های مبنا و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. تحلیل مولفه های مبنا از خانواده توابع متعامد تجربی است که می تواند الگوهای زمانی و قلمرو مکانی عناصر اقلیمی را توضیح دهد.
تحلیل مولفه های مبنا منجر به شناسایی گروهی از مدل های تجربی می شود که هر یک نماینده یک الگوی زمانی – مکانی هستند. به علاوه این روش راهی است برای کاهش حجم داده ها و تبدیل متغیرهای اولیه به چند مولفه معدود که بتواند بیشترین پراش متغیرهای اولیه را توضیح دهد. اعمال تحلیل مولفه های مبنا بر روی ماتریس داده های دمای کشور نشان داد که با سه مولفه می توان 99.7 درصد از پراش داده ها را توصیف نمود. مولفه اول که بالاترین پراش داده ها (95.3 درصد) را تبیین می کند. نشان داد که رژیم دمایی قلمرو تحت حاکمیت آن، یعنی سواحل جنوبی کشور، از خوزستان تا چابهار در تمام طول سال با بقیه نقاط کشور تباین شدیدی دارد.
با اعمال تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی (پایگانی) و روش ادغام «وارد» بر روی نمرات مولفه ها، سه قلمرو اصلی رژیم دمایی کشور مشخص شد که عبارتند از: قلمرو کوهستانی، قلمرو کوهپایه ای و پست. قلمرو جنوب."
یکی از مهمترین نشانه های هواشناسی که در مقیاس جهانی بر فراسنجهای آب و هوایی در مناطق مختلف کره زمین تاثیر میگذارد، پدیده ENSO یا النینو- نوسانات جنوبی است. نوسانات این پدیده باعث ایجاد نوسانات معنیداری در وضعیت بارش و دمای برخی نقاط کره زمین می شود. در این پژوهش به منظور بررسی میزان ارتباط تغییر آب و هوا با پدیده ENSO و ارتباط آن با تغییرات فراسنجهای آب و هوایی و امکان پیش بینی وقوع خشکسالی در استان خراسان ،ابتدا با استفاده از رابطه همبستگی سالانه و فصلی شاخص نوسانات جنوبی (SOI) با داده های بارش به دست آمده و سپس به منظور مطالعه دقیقتر نحوه تاثیر پدیده ENSO بر نحوه تغییرات بارش مناطق مختلف استان خراسان ، نقشه های پهنه بندی مربوط ترسیم شد. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت بارش کلیهمناطق استان (به ویژه نوار مرکزی و تا حدودی شمالی) نسبت به پدیده ENSO واکنش معنیداری نشان میدهند. به عبارت دیگر میانگین ضرایب همبستگی بارش با مقادیر SOI به طور سالانه و فصلی منفی است، یعنی با افزایش مقادیر SOI ، مقادیر بارش در سطح استان خراسان در فصول و سالهای مختلف کاهش مییابد.بنابراین در مناطق مختلف استان خراسان در زمان فعالیت فاز منفی ENSO (شرایط النینو)، تغییرات بارش به صورت افزایشی می باشدو این شرایط را میتوان با دگرگونی الگوی وقوع پدیده ENSO در سطح جهان مرتبط دانست.
داده های حرارتی و رطوبتی برای یک دوره چهارده ساله (80-1367) مربوط به ایستگاههای کرمانشاه، سرپل ذهاب و کنگاور ،به عنوان نمایندگان سه نوع آب وهوای معتدل، گرمسیری و سردسیری در استان کرمانشاه از سازمان هواشناسی در یافت شد.برخی از داده های مورد نیاز هم از طریق نمودارهای سایکرومتری به دست آمد.بر اساس معیارهای آسایش ماهونی، همدمای مؤثر و شاخص دما - نم، وضعیت آسایش حرارتی در سه ایستگاه مذکور محاسبه گردید. فرض بر این است که با توجه به گرمسیری بودن اقلیم ایستگاه سرپل ذهاب، میزان آسایش حرارتی در این ایستگاه نسبت به دو ایستگاه دیگر کمتر است ولی نتایج این مطالعه نشان میدهد که میزان آسایش حرارتی در ایستگاه سرپل ذهاب بیشتر از ایستگاههای کرمانشاه و کنگاور است.
"الگوهای ارتباط از دور به وقوع و تداوم الگوهای بزرگ مقیاسی از ناهنجاری های چرخشی و فشار هوا اطلاق می شود که در محدوده های جغرافیایی وسیع گسترش یافته اند و مقیاس زمانی تداوم آنها از چند هفته تا چند سال را در بر می گیرد. این الگوها در امواج اتمسفری، موقعیت رودبادها، بارش و مسیر طوفان ها در سطح وسیعی اثر می گذارند بنابراین آنها اغلب موجب وقوع الگوهای هوایی ناهنجاری می گردند که به طور همزمان در مناطق دورتری اتفاق می افتد.
در این مقاله با توجه به اهمیت وقوع پدیده خشکسالی های متناوب در استان سیستان و بلوچستان که به شدت اکوسیستم حساس و جنبه های مختلف حیات را تحت تاثیر خود قرار داده است، تلاش گردیده تا تاثیرات الگوهای ارتباط با دور نیمکره شمالی بر شدت و گستره این خشکسالی ها تجزیه و تحلیل شود.
در این جهت داده های اقلیمی ایستگاه های دارای اعتبار در سطح استان سیستان و بلوچستان مورد استفاده قرار گرفته و با محاسبه شاخص استاندارد بارش (SPI) شدت خشکسالی ها و شروع و خاتمه آنها در مقیاس فصلی و سالانه تجزیه و تحلیل شده است. داده های حدود 20 الگوی ارتباط از دور نیز در قالب های قابل مقایسه با داده های اقلیمی استان اخذ و بر اساس روش ها و مدل های همبستگی، رگرسیون چند متغیره، آزمون های فرض و بررسی مقایسه ای و سلسله مراتبی، ارتباط بین خشکسالی های عمده استان و این الگوها استخراج گردیده است. بر اساس نتایج این پژوهش الگوهای چند متغیری انسو (MEI)، نوسان شمالی (NOI)، آرام شمالی (NP)، دهه ای اقیانوس آرام (PDO) و قطبی/اورآسیا (POL) بیشترین همبستگی را با شاخص SPI سالانه دارند. بر اساس تحلیل معادلات رگرسیون چند متغیره الگوهای ارتباط از دور در مجموع، سالانه قادرند بیش از 70 درصد از تغییرات SPI را توجیه نمایند.
بر اساس معادلات رگرسیون گام به گام و حذف الگوهایی که نقش کمتری در توجیه تغییرات این الگوها داشته اند، موثرترین الگوها بر شدت خشکسالی استان مشخص گردیده است. همچنین تاثیر الگوها بر تغییر شدت خشکسالی و کاهش بارش بر اساس نتایج مدل ها برآورد شده است. برای مثال به ازای هر واحد افزایش در الگوهای MEI و NOI به ترتیب 26 و 12.3 درصد بر شدت خشکسالی افزوده می شود و به ازای افزایش هر واحد الگوهای POL، NP، PDO و استخر گرم نیمکره غربی (WHWP) نیز به ترتیب 32.5، 24، 16.6 و 7 درصد بر شدت خشکسالی سالانه افزوده می شود."
برآورد میزان تبخیر- تعرق از پارامترهای بسیار مهم در برنامه ریزی های توسعه آبیاری می باشد. با توجه به این که روشهای گوناگونی برای این منظور توصیه شده است، انتخاب روش مناسب یکی از معضلات تصمیم گیری در این مورد می باشد. در این تحقیق از داده های لایسیمتر وزنی الکترونیکی جهاد دانشگاهی کرمان استفاده شده است و روشهای مختلف تجربی مقایسه شده اند. دستگاه لایسیمتر قادر است در دوره های زمانی کوتاه (حداقل 5 دقیقه) مقدار تبخیر- تعرق و پارامترهای هواشناسی را اندازه گیری و ثبت نماید. علاوه بر آن با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده توسط لایسیمتر و داده های هواشناسی اندازه گیری شده در ایستگاه جهاد دانشگاهی (به عنوان ایستگاه مرجع) و ایستگاه هواشناسی فرودگاه کرمان (به عنوان یک ایستگاه غیرمرجع)، روشهای مختلف برآورد تبخیر- تعرق گیاه مرجع چمن مورد واسنجی قرار گرفت. مقایسه تبخیر- تعرق اندازه گیری شده از لایسیمتر وزنی و برآورد شده با روشهای مختلف، نشان داد که در ایستگاه مرجع روشهای پنمن- مونتیث، پنمن فائو اصلاح شده دارای بهترین برآورد و روش جنسن- هیز دارای کمترین دقت بود. در ایستگاه غیرمرجع به ترتیب روشهای پریستلی- تایلور، پنمن 1948 بلانی- کریدل اصلاح شده فائو برآوردهای دقیق تری برای تبخیر- تعرق ارائه کردند و روش پنمن- کیمبرلی 1972 دارای کمترین دقت بود.