فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیلاب های شدید مرداد ماه سال های 1380، 1381 و 1384 رودخانه مادرسو (دوغ)، در ردیف سیلاب های کاتاستروفیک قرار می گیرند. سیلاب های مذکور که نقطه شروع آن سیلاب سال 1380 است، دوره بحران شکل زایی جدیدی را در منطقه نشان می دهد که تغییرات شدید مورفولوژیکی حاصل از آن، موید نظریات نئوکاتاستروفیستی در تحول دوره ای ناهمواری است. نوشتار حاضر، ضمن تجزیه و تحلیل ژئومورفولوژیکی سیلاب اصلی و سیلاب های پس از آن، به بررسی اثرات ژئومورفیکی این سیلاب ها در مقیاس ناحیه ای و در مقایسه با سیلاب های عادی می پردازد. با توجه به مشابهت اثرات ژئومورفیک سیلاب های چند سال اخیر با شواهد به دست آمده از پالئوفلادها می توان به طرح این نظریه پرداخت که یک دوره گذار تغییرات اقلیمی در منطقه آغاز شده که با چالش های ژئومورفیکی قابل ملاحظه ای همراه خواهد بود. بنابراین در تنظیم فعالیت های کنترل سیلاب و بازسازی محیط طبیعی، باید بسیار آگاهانه عمل نمود
تحلیلی بر تاثیرات اقلیمی سیکلون حاره ای گونو (خرداد 1386) بر جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خرداد ماه 1386 طی فعالیت گونو از تولید تا اضمحلال، برخی تغییرات معنی دار در سطح زمین و سطوح پایینی و میانی جو منطقه رخ داد. هدف این مقاله ارزیابی تاثیرات اقلیمی سیکلون حاره ای گونو بر نواحی جنوب شرق ایران به خصوص سیستان و بلوچستان است. برای این منظور داده های اقلیمی ایستگاه های هواشناسی اصلی منطقه و همچنین داده های آنالیز مجدد مراکز NCAR/NCEP وابسته به مرکز ملی هوا و اقیانوس شناسی امریکا (NOAA) مورد تحلیل قرار گرفت. تصاویر سنجنده های ماهواره متئوست 7 و ماهواره های ترا و اگوا (سنجنده مودیس) در باندهای مرئی، مادون قرمز و ترکیبی طی دوره حیات سیکلون گونو دریافت گردید و به منظور دستیابی به نتایج و تایید آنها مورد تفسیر قرار گرفت. نتایج حاصل از نقشه های ترکیبی نشان داد که با افزایش قدرت گونو، محور مراکز پُرفشار جنب حاره ای در سطوح پایینی جو به سمت شرق، و در سطوح میانی به سمت شمال جابه جا شده است. این جابه جایی شرایط را برای همرفت شدید و بارش سنگین مهیا ساخته است. حداکثر بارش در نیک شهر (144 میلی متر) گزارش شده است. نقشه های اُمگا حرکات صعودی شدید را بر فراز جو منطقه طی روزهای 14 تا 17 خرداد تایید کرد. افزایش حرکات قائم شدید در سطح 500 هکتوپاسکال همرفت شدید و عمیقی را بر روی منطقه نشان داد. ناهنجاری های منفی درجه حرارت در سطح زمین (به دلیل ابر آلودگی شدید) و در سطح 850 هکتوپاسکال به علت چگالیدگی قوی ناشی از همرفت بسیار شدید هوای مرطوب، اهمیت فراوان دارد. بسیاری از ایستگاه های منطقه ناهنجاری دمایی در حدود 10- درجه سلسیوس را ثبت کرده اند و در سطح 850 هکتوپاسکال هم در حدود 8- درجه سلسیوس در مقایسه با شرایط نرمال اقلیمی ناهنجاری وجود داشته است؛ اما در سطح 500 هکتوپاسکال به علت آزاد شدن انرژی نهان ناشی از بخار آب، ناهنجاری های مثبت در حدود 10 درجه سلسیوس به وقوع پیوسته است. تغییرات در سمت و سرعت بادهای با تداوم، همزمان با فعالیت گونو بر روی منطقه باعث تغییرات معنی داری در آنها در مقایسه با شرایط نرمال اقلیمی گردید.
سیستم گرمایش خورشیدی هوای تهویه (دیوار خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوار خورشیدی یک جمع کننده خورشیدی نفوذی می باشد که یک جمع کننده غیر شیشه ای عمودی شامل یک جاذب فلزی سوراخ سوراخ می باشد که می تواند روی سطح خارجی ساختمان نصب شود ، هوا به وسیله یک لایه ساکن و نازک هوا روی سطح جاذب گرم می شود و سپس از میان سوراخ هایی به قطر 32/1 اینچ و به فواصل 1 سانتی متر از یکدیگر به داخل سیستم تهویه ساختمان مکش می شود . در یک روز آفتابی ، جمع کننده هوا میتواند دمای هوای ورودی را به یک راندمان بالا ببرد ...
تدوین یک سامانه جدید پهنه بندی اقلیمی از دیدگاه نیازهای گرمایش- سرمایش محیط و اعمال آن بر گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی از پارامترهای مهم در مبحث معماری همساز با اقلیم مقدار انرژی پایه لازم برای گرم کردن ساختمان در فصول سرد HDD و سرد کردن آن در فصول گرم سال CDD تا حدود آسایش گرمایی انسان است. در این بررسی، ابتدا با تدوین یک مدل محاسباتی مقدار متوسط CDD و HDD در روزهای مختلف سال از روی میانگینهای ماهانه دما برای شبکهای مرکب از 218 ایستگاه هواشناسی کشور برآورد گردید و در مرحله دوم توزیع فضایی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر اساس معادلات حاصل امکان برآورد CDD و HDD در هر نقطه از کشور فراهم گردید. در مرحله بعد، با تعیین آستانههایی برای درجه- روزهای گرمایش، هفت گروه اقلیمی از ملایم تا فراسرد بنامهای H1 تا H7 تشخیص داده شد. همچنین با تعیین آستانه هایی برای درجه- روزهای سرمایش، پنج گروه اقلیمی از ملایم تا بسیار گرم بنامهای C1 تا C5 تعیین گردید و چهار گروه رطوبتی نیز در طبقهبندی منظور گردیده است. بر این اساس گروههای اقلیمی در طبقهبندی پیشنهادی به طور کلی با فرمول HiCjRk تعریف شدهاند که i از 1 تا 7، j از 1 تا 5 و k (منحصرا برای مناطق ساحلی) از 1 تا 4 تغییر مینماید. در گام نهایی، نقشه پهنهبندی اقلیمی ایران بر پایه بررسیها و قراردادهای طبقهبندی فوق در مقیاس یک میلیونیم در محیط GIS تهیه و ارایه گردیده است.
شناسایی تغییرات حداکثر رطوبت نسبی استان اصفهان طی نیم قرن اخیر با استفاده از آزمون من- کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند تغییرات پارامترهای هواشناسی در طولانی مدت اهمیت بسزایی در مطالعات تغییر اقلیم و آشکارسازی آن دارد. بر مبنای این نگرش اقلیمی، پژوهش حاضر با هدف آشکارسازی روند تغییرات ماهانه حداکثر رطوبت نسبی استان اصفهان طی نیم سده گذشته صورت پذیرفته است. بر این اساس از آمار حداکثر رطوبت نسبی 21 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی داخل و خارج استان طی مقطع زمانی 2010-1961 استفاده به عمل آمد. با حصول اطمینان از غیرنرمال بودن داده ها توسط آزمون اندرسون دارلینگ و همچنین همگن بودن داده ها با استفاده از آزمون ران تست، آزمون ناپارامتری من – کندال جهت محاسبه و تحلیل روند برگزیده شد. با توجه به این که در پژوهش حاضر بررسی تغییرات ماهانه به صورت پیکسلی مدنظر می باشد، از این رو داده های ایستگاهی در ماتریسی با ابعاد 600 × 21 چیدمان شده و توسط نرم افزار سرفر با روش کریگینگ به داده های پیکسلی با تفکیک مکانی 5 × 5 کیلومتر تبدیل گردید. سپس ماتریس جدید با ابعاد 600 × 4260 و با حالت T آرایش شده و به نرم افزار مت لب منتقل، و روند هر یک از پیکسل ها توسط آزمون من – کندال در سطح معنا داری 95 درصد محاسبه شد. بر پایه یافته های حاصل از این پژوهش طی دوره آماری مورد مطالعه روندهای کاهشی رطوبت نسبی بر روندهای افزایشی غلبه داشته به طوری که در هر ماه بیش از 8/66 درصد از مساحت استان را به خود اختصاص داده است. همچنین بیشترین میزان کاهش رطوبت نسبی در ماه فوریه و کمترین میزان آن در ماه ژوئن به وقوع پیوسته است.
پهنه بندی رژیم های دمایی ایران با مولفه های مبنا و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مطالعه به منظور شناسایی الگوهای زمانی – مکانی و پهنه بندی رژیم های دمایی ماهانه کشور از روش مولفه های مبنا و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. تحلیل مولفه های مبنا از خانواده توابع متعامد تجربی است که می تواند الگوهای زمانی و قلمرو مکانی عناصر اقلیمی را توضیح دهد.
تحلیل مولفه های مبنا منجر به شناسایی گروهی از مدل های تجربی می شود که هر یک نماینده یک الگوی زمانی – مکانی هستند. به علاوه این روش راهی است برای کاهش حجم داده ها و تبدیل متغیرهای اولیه به چند مولفه معدود که بتواند بیشترین پراش متغیرهای اولیه را توضیح دهد. اعمال تحلیل مولفه های مبنا بر روی ماتریس داده های دمای کشور نشان داد که با سه مولفه می توان 99.7 درصد از پراش داده ها را توصیف نمود. مولفه اول که بالاترین پراش داده ها (95.3 درصد) را تبیین می کند. نشان داد که رژیم دمایی قلمرو تحت حاکمیت آن، یعنی سواحل جنوبی کشور، از خوزستان تا چابهار در تمام طول سال با بقیه نقاط کشور تباین شدیدی دارد.
با اعمال تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی (پایگانی) و روش ادغام «وارد» بر روی نمرات مولفه ها، سه قلمرو اصلی رژیم دمایی کشور مشخص شد که عبارتند از: قلمرو کوهستانی، قلمرو کوهپایه ای و پست. قلمرو جنوب."
منشایابی نهشته های بادی شرق زابل از طریق مورفوسکپی و آنالیز فیزیکی و شیمیایی رسوبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت سیستان بدلیل وجود رسوبات آبرفتی و رودخانه ای ریز دانه، فرسایش پذیری زیادی داشته که با توجه به وزش بادهای 120 روزه و خشک بودن منطقه این ذرات ریز به راحتی جا بجا شده و باعث به وجود آمدن تپه های ماسه ای به اشکال مختلف می شوند. تحقیقات میدانی حکایت از این دارد که منشا رسوبات منطقه به رسوبات پلییستوسن و رسوبات جدید یعنی نهشته های دریاچه ای بستر هامونهای خشک شده فعلی و نهشته های دلتایی رودخانه های سیستان، پریان و نیاتک که با ده ها متر ضخامت، کف چاله سیستان را پوشانده اند، بر می گردد. بخشی از این بادرفتها از نهشته های دریاچه ای نشات گرفته و بخشی دیگر از دانه های حمل شده توسط باد به ویژه بادهای 120 روزه از قسمتهای غربی و خارج از محدوده مطالعاتی ممکن است ناشی شده باشند. دشتهای غربی رودخانه هامون از جمله نواحی است که آن را می توان منشا بخش هایی از شنزارها به حساب آورد. هدف این مقاله آن است که با استفاده از روش های آنالیز فیزیکی و شیمیایی مثلDSC, TGA, BET, XRD و طیف گیری و تفسیر فازهای متعدد نمونه ها و همچنین مورفوسکپی رسوبات، منشا آنها را تعیین نماید، زیرا اگر آزمایشات جنس و مورفوسکپی نمونه ها را یکسان نشان دهد، حکایت از آن دارد که منشا همه این رسوبات یکی است، در غیر این صورت باید منشا و خواستگاه های متفاوتی داشته باشند.
حوضه های رسوبی - ساختاری عمده ی ایران (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد فعالیتهای تکتونیکی بر اساس مرفولوژی مخروط افکنه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توده کوهستانی میشود داغ در شمالغرب ایران و در ضلع شمالی در یاچه ارومیه واقع است این کوهستانی در ضلع شمالی خود به دشت مرند که در جهت شرقی غربی کشیده شده است منتهی می شود گل مورب لغز شمال میشو و شاخه های فرعی آن مهمترین نقش را در مرفولوژی دامنه شمالی میشود داغ و جبهه کوهستانی مشرف به دست مرند ایفا نموده اند حرکات عمودی گسلهای منطقه علاوه بر آثار خود در داخل کوهستان در پراکندگی تکامل و مرفولوژی سطح مخروط افکنه ها تاثیر عمده ای داشته اند به وجود آمدن مخروط افکنه های چند بخشی در منطقه نتیجه عملکرد گسلها منطقه بوده است اثر فعالیتهای تکتونیکی حتی رسوبات کواترنر آغازین را نیز خمیده کرده وموجب به وجود آمدن مخروط افکنه های تود درتو ( تلسکو÷ی) در منطقه شده است قسمت فعال مخروط افکنه ها در میشو شرقی در راس و در میشو غربی در حاشیه یا پایین دست آنها قرار گرفته که نشانگر عملکرد متفاوت تکتونیک در دو بخش دامنه شمالی میشو می باشد شکل منحنی های میزان سطح مخروط افکنه ها در میشو شرقی و برخی مخروط افکنه های میشو غربی هیچ گونه اثری از عمل فعالیتهای تکتونیکی را نشان نمی دهد و منحنی های میزان آنها بخشی از یک دایره را تشکیل داده که راس مخروط افکنه ها بر مرکز دایره منطبق است در بقیه مخروط افکنه های میشو غربی منحنی های میزان بخشی از یک بیضی را تشکیل می دهند که نوعی کشیدگی در سطح مخروط افکنه در اثر فعالیتهای تکتونیک را نشان می دهد بدین ترتیب اثرات عملکرد تکتونیک در میشو شرقی در جبهه کوهستانی و در بخش غربی در سطح مخروط افکنه ها بیشتر مشهود است و لذا می توان مرفولوژی مخروط افکنه ها را بعنوان شاخصی برای ارزیابی فعالیتهای تکتونیکی به کار برد
انواع جریان های سیلابی رخ داده در رودخانه مادرسو (در اثنای سیلاب های کاتاستروفیک مرداد ماه سال های 1380 و 1381)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب های شدید مردادماه سال های 1380 و 1381 حوضه رودخانه مادرسو از نظر نوع جریان با سیلاب های عادی تفاوت های زیادی داشته است، به طوری که تغییرات عمده ای را در ریخت شناسی (مورفولوژی) حوضه ایجاد کرده است. این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی ـ تحلیلی و ابزارهایی چون عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی منطقه و اندازه گیری های حاصل از برداشت های میدانی و عکس های زمینی به بررسی و تقسیم بندی انواع جریان های سیلابی وقوع یافته در رودخانه مادرسو (جنگل گلستان) پرداخته است. تجزیه و تحلیل در قالب روش حوضه ای و داده های ایستگاه هیدرومتری با استفاده از مدل های هیدرولوژیک و سرانجام تطبیق آنها با یافته های روی زمین انجام پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که از تعداد 75 زیرحوضه واقع در حوضه های تنگراه و جنگل گلستان، قیزقلعه و دشت، حدود 42 زیرحوضه دچار جریان های سیلابی معمولی شده است، در حالی که 3 زیرحوضه با جریان های بسیار غلیظ و 30 زیرحوضه نیز با جریان های مواد مواجه بوده اند. مسئله مهمی که مورد تاکید قرار گرفته، این است که حجم جریان های بسیار غلیظ، جریان های مواد، جریان های چوبی و دبی های آنها، بسیار بزرگ تر از جریان های سیلابی معمولی است. بدیهی است که در برنامه ریزی های آتی برای طراحی هر سازه ای در مسیر رودخانه، باید این مسئله پیش بینی شود.
مطالعه تاثیر خشکسالی بر رشد قطری درختان صنوبر در شهرستان صومعه سرای گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاهشی برخی عناصر اقلیمی نظیر بارش روزانه، هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه می تواند منجر به وقوع خشکسالی گردد. شناخت این تغییرات و برنامه ریزی به منظور عبور از شرایط مذکور می تواند از خسارت بیشتر جلوگیری کند. به هرحال ظهور خشکسالی اگرچه بسیار بطئی است، ولی تاثیرات آن در صورت تداوم ویرانگر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر شناخت رابطه تغییرات قطر دوایر سالانه گونه درخت صنعتی صنوبر با تغییرات بارش و شرایط خشکسالی است. روش بررسی پژوهش حاضر توصیفی است و نوع آن کاربردی به همراه استفاده از روش میدانی و تهیه دیسک های دوایر درختی به همراه تحلیل عنصر اقلیمی باران در دوره آماری برای شهرستان صومعه سرا در قالب مطالعه ای پژوهشی است. نتایج مطالعه نشان می دهد (82-1372) که با حفظ سایر شرایط و عوامل دیگر، کاهش و افزایش باران و شرایط خشکسالی تاثیرات مستقیمی در رشد دوایر سالیانه درخت صنعتی صنوبر نشان می دهد. به طوری که ضریب همبستگی بین باران سالانه و رشد قطر دوایر سالانه 662/0= r را نشان می دهد، که در سطح 5 درصد معنی دار است . ضریب همبستگی مذکور بدون توجه به سال وقوع آن به میزان 88/0 است و نشان می دهد که با کاهش بارش از سطح 1200 میلی متر به 800 میلی متر، قطر حلقه های درختی نیز به میزان 3/2 میلی متر بوده است. این عامل در دوره مورد بررسی موجب بروز خسارت فراوان در ناحیه شده و نیاز به مطالعات مستمر و توجه به راه حل های پیشنهادی این پژوهش به برنامه ریزان، مورد تاکید است.
معیارهای پیشنهادی برای ارزیابی مناطق ساحلی - دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری حرکت سالیانه یخچالهای علم کوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود آثار یخچالی یکی از مهم ترین مواریث اقلیمی کواترنری در پهنه ایران زمین به شمار می رود. از مهم ترین یخچال های کشور ایران می توان به یخچال های علم کوه و تخت سلیمان اشاره کرد. پژوهشگران ایرانی و خارجی که در مورد یخچال های علم کوه تحقیق کرده اند، بر این موضوع اتفاق نظر دارند که یخچال های دامنه شمالی علم کوه جزء یخچال های فعال ایران به شمار می رود. هدف این مقاله بررسی نظریات قبلی در مورد حرکت و فعالیت های یخچال های علم کوه از طریق اندازه گیری دقیق و ارائه نتیجه به صورت کمی بوده است. برای دستیابی به این هدف، مقاطعی بر روی زبانه های یخچالی تعیین و علامت گذاری شده و سپس طی یک دوره 4 ساله و هر سال با دوربین تئودولیت مدل T16 میزان تغییرات اندازه گیری شده است. نتایج نشان می دهد که یخچال های علم کوه به دلیل گرم شدن اقلیم در عصر حاضر به تدریج در حال ذوب شدن اند، هرچند شواهد گویای آن هستند که در دوره های یخچالی گذشته، فعالیت به مراتب بیشتری داشته اند. با وجود این، در زمان حاضر در راستای طولی و در جهت شیب دره ، این یخچال ها در فعال ترین زبانه خود (زبانه علم چال) سالیانه 30/2 متر حرکت دارند. وجود اشکال جریانی یخرفتی، وجود هسته های یخی تا انتهای زبانه یخچالی و یا تغییر ضخامت یخرفت سطحی زبانه ها، وجود شکاف ریمای در انتهای سیرک های یخچالی و نیز تخریب پناهگاه کوهنوردی احداث شده در روی زبانه سیرک علم چال از مشخص ترین شواهد فعالیت و حرکت زبانه های یخچالی به شمار می روند.
پالئوژئومورفولوژی (ژئومورفولوژی دیرینه)
حوزههای تخصصی:
تعیین سهم بارش های همرفتی شهر تبریز بر اساس شاخص های ناپایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیزم های صعود بارندگی در مناطق مختلف از الگوهای متفاوتی تبعیت می کنند. شناخت این الگوها می تواند سطح برنامه ریزی محیطی را ارتقاء بخشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ویژگی های زمانی بارش های بیش از پنج میلی متر و تعیین سهم بارش های همرفتی شهر تبریز بر اساس داده های جو بالا می باشد. بدین منظور داده های ساعتی بارش ایستگاه تبریز طی دوره آماری بیست وشش ساله(2005-1980)، از آرشیو سازمان هواشناسی دریافت و با گزینش داده های بارش بیش از5 میلی متر، فراوانی زمانی آنها بررسی گردید. پس از گزینش نمونه های مورد بررسی، نمودارهای اسکیوتی روزهای بارش به همراه شاخص های ناپایداری ازقبیل CAPE، LI، TT، SI و KI تجزیه و تحلیل شدند. پردازش این داده ها در مقیاس سالانه بیانگر وقوع مکرر آنها است. حداکثر رخداد این بارش ها در بهار و حداقل آنها در تابستان است. در مقیاس ماهانه، بیشترین تعداد وقوع در ماه های می و آوریل می باشد. نتایج حاصل از ترسیم نمودار های اسکیوتی و محاسبه شاخص های ناپایداری نشان می دهد که نقش عامل همرفت در رخداد بارش های دوره گرم منطقه، بسیار ناچیز است(تنها در 20 درصد از بارش های منطقه تاثیرگذار است)، زیرا هنگامی می توان عامل همرفت را عامل اصلی بارش محسوب کرد که نه تنها میزان همرفت شدت کافی داشته باشد، بلکه ناپایداری لازم برای ایجاد بارش را نیز فراهم سازد. در مجموع، پس از بررسی 96 نمونه بارش دوره گرم سال مشخص شد که عامل همرفت، بیشترین نقش را در رخداد بارش ماههای ژوئن و می داشته است.
بهینه سازی جهت گیری فضاهای آزاد در شهر اردبیل بر اساس شرایط اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل به دلیل واقع شدن در عرض جغرافیایی بالا، شرایط توپوگرافی خاص خود و سامانه های جوی موثر بر منطقه شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به طوری که یخبندان های طولانی مدت مشکلات عدیده ای را برای ساکنین این شهر ایجاد می کند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در رابطه با طراحی فضاهای آزاد تلاشی است برای کاستن مشکلات مربوطه که در این رابطه با استفاده از داده های هوا شناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد:بر اساس شاخص الگی مشخص گردید حدود 53.77 درصد از مواقع سال هوا کاملا سرد می باشد و تنها 11.9 درصد از مواقع سال در سایه آسایش نسبی حاصل می گردد.حدود 34 درصد از مواقع نیز با بهره گیری از تابش آفتاب می توان شرایط مناسبی را در اردبیل فراهم نمود.به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در فضاهای باز و معابر موقعیت انواع مختلف حیاط و معابر بر روی دیاگرام مسیر حرکت خورشید عرض جغرافیایی اردبیل ترسیم و مشخص گردید،در اردبیل جهت استقرار بهینه حیاط ساختمان جهت جنوب شرقی با کشیدگی در راستای شرقی - غربی می باشد.جهت استقرار معابر نیز به منظور جلوگیری از ماندگاری یخ و برف در سطح خیابان ها و معابر جهات تا 30 درجه انحراف از جنوب به سمت غرب با توجه به تداخل دو عامل درجه حرارت و تابش آفتاب و جلوگیری از ورود بادهای سرد مناسب ترین جهت می باشد.
بررسی تأثیر وجود گچ و آبشویی آن بر ویژگی های مقاومتی خاک رسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده ترین مشکلات عملیات ساختمانی، جلوگیری از هرگونه تغییر شکل نامتعارف در پی سازه ها می باشد که اغلب می تواند منجر به تخریب سازه گردد. در این تحقیق تلاش گردیده است تا ویژگی های مقاومتی خاک رسی گچی و همچنین تأثیر آبشویی گچ از خاک بر نشست و مقاومت آن مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور نمونه های مصنوعاً گچی شده با درصدهای مختلف گچ، تهیه و آزمایش های متنوعی از قبیل تعیین حدود آتربرگ، تراکم، نشست تحت بار ثابت در حالت معمولی و همراه با آبشویی و تعیین مقاومت روی نمونه ها انجام شد. نتایج نشان دادند که افزایش مقدار گچ در کاهش حدود آتربرگ، وزن واحد حجم خشک، مقاومت و افزایش نشست نقش مهمی را دارا می باشد. از طرفی آشکار شد که آبشویی فاکتوری بسیار مهم در نشست های بعدی و کاهش مقاومت این خاک می باشد. بنابراین وجود گچ می تواند یکی از پارامترهای مهم مهندسی در عملیات ساخت سازه های هیدرولیکی محسوب گردد.
تعیین مناطق فرونشست احتمالی دشت اردبیل با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت اردبیل با مساحت تقریبی23/1097 کیلومترمربع در مختصات جغرافیایی́5˚38 تا́ 27˚38 عرض شمالی و ́9 ˚48 تا ́37 ˚48 طول شرقی، یک دشت میانکوهی محسوب میشود، که طی سالهای اخیر با افت چشمگیر آبهای زیرزمینی مواجه شده است. جهت بررسی تغییرات بهوجود آمده در حجم آبی آبخوان و میزان افت آبهای زیرزمینی در کلِ دشت از دادههای آماری چاههای مشاهدهای استفاده و با بهرهگیری از فزارARCGIS ، نقشههای ایزوپیز و پهنه افت در منطقه مورد مطالعه ترسیم گردید. نقشههای ترسیمی نشان دادند که بیشترین میزان افت آب، در قسمت جنوب و جنوبشرقی منطقه اتفاق افتاده است. بر اساس نقشه پهنهبندی تهیه شده، 14درصد از مساحت دشت در پهنه خیلی زیاد افت، 73/29 درصد در پهنه زیاد، 6/26 درصد در پهنه متوسط، 38/17 درصد در پهنه کم و 29/12 درصد در پهنه خیلی کم افت قرار میگیرد. با تلفیق لایههای میزان بارش، شیب،هیدرولوژی، لیتولوژی، ژئومورفولوژی، خاک، پوششگیاهی و عوامل انسانی در محیط GIS، نقشه پیشبینی مناطق افت آبهای زیرزمینی در آینده به روش کوکریجینگ نقطهای تهیه گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که بیشترین احتمال فرونشست دشت اردبیل در آینده به دلیل برداشت بیش از حد منابع آب زیرزمینی در قسمت جنوبشرق و غرب اتفاق خواهد افتاد.
ارزیابی کاربرد روش زمان ـ سطح و هیدروگراف واحد لحظهای کلارک در برآورد دبی سیلاب بازفت کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اهداف مهم هیدرولوژی، پیشبینی کمی فرایند بارش- رواناب و انتقال آن به نقطه خروجی و در نهایت تعیین میزان دبی عبوری در خروجی حوضه است. هدف تحقیق حاضر بررسی دقت، صحت و اعتبار روش های زمان ـ سطح و هیدروگراف واحد لحظه ای کلارک در برآورد هیدروگراف سیلاب از نظر شکل، دبی پیک، زمان تا پیک، زمان پایه و حجم هیدروگراف در هر رگبار بارش با شدت و مدت معین مـی باشد. برای این منظور ابـتدا با استـفاده از نقشه توپوگرافی منطقه مورد مطالعه و نرمافزار ILWIS نقشه خطوط همزمان تمرکز و مرکز ثقل حوضه به دست آمد. سپس با استفاده از داده های باران نگار و انتخاب رگبار مناسب، هیدروگراف سیل مربوط به هر رگبار با استفاده از روش های زمان ـ سطح و هیدروگراف واحد لحظه ای کلارک به دست آمد و نتایج با هیدروگراف ثبت شده مربوطه در انتهای حوضه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان می دهد که اگر چه نتایج هر دو روش برای محاسبه هیدروگراف خروجی با خطا همراه است، ولی در مجموع می توان گفت که روش کلارک نتایج بهتری نسبت به روش زمان ـ سطح ارائه میکند و می توان از این روش برای محاسبه هیدروگراف ناشی از یک رگبار در حوضه های بدون آمار استفاده کرد.
تاثیر حرکات سیستم گسلی نهبندان بر ژئومورفولوژی اطراف شهر نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستره مورد مطالعه در اطراف شهر نهبندان و در شرق ایران قرار دارد. در این تحقیق تاثیرحرکات امروزی گسل های نه شرقی و نه غربی که از اطراف این شهر می گذرند، بر ژئومورفولوژی ساختاری منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. تغییر مسیر رودخانه ها و آبراهه ها، دره های V شکل، تراورتن زایی در مسیر گسل، چین خوردن رسوبات کواترنری و تغییر رنگ رسوبات و سنگ ها در پهنه برشی گسل، از شاخص های ژئومورفولوژیکی مهمی هستند که در برداشت های صحرایی و در ارتباط با حرکات سیستم گسلی نهبندان بررسی شده اند. تصاویرماهواره ای و برداشت های صحرایی از منطقه نشان می دهد که گسل ها، مرز بین کوه و دشت هستند. این گسل ها دارای شیب تند 90-80 درجه می باشند. به گونه ای که شکل مورفولوژیکی آنها در تصاویر 1 ماهواره ای به صورت خطی صاف در مرز بین کوه و دشت نمایان است. مولفه معکوس این گسل ها باعث برخاستگی این کوه ها شده و شکل توپوگرافی کنونی نواحی کوهستانی را در کنترل دارد. با توجه به جهت شیب گسل ها که در صحرا اندازه گیری شده است، این کوهها در قسمت فرا دیواره گسل ها قرار دارند و در خلاف جهت شیب گسل در حال ارتفاع گرفتن هستند