فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
کاربرد روش منطق فازی (fuzzy) و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در مکان یابی دفن پسماند خانگی شهر مرودشت با تأکید بر پارامترهای هیدرواقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی محل های مناسب دفن پسماند خانگی (طلای کثیف) از اقدامات مهم در فرایند مدیریت جامع پسماند های شهری است. محل کنونی دفن پسماند شهر مرودشت علاوه بر تکمیل ظرفیت، در موقعیت محیطی نامناسبی واقع شده است. آثار آلودگی های زیست محیطی آن نه تنها در شرایط کنونی پدیدار شده، بلکه در آیندة نزدیک نیز آثار منفی خود را بهتر نشان خواهد داد و سرانجام، توسعة پایدار این شهر را با بحران مواجه خواهد ساخت. هدف از انجام این پژوهش، مکان یابی دفن پسماند خانگی شهر مرودشت و کاهش آسیب های حاصل از آن به منابع آب و خاک می باشد. در این پژوهش از عوامل فیزیوگرافی زمین، فاصله از محدودة قانونی شهر، فاصله از جاده، فاصله از عوارض مصنوع (روستا، تأسیسات و تجهیزات شهری، معادن)، فاصله از گسل های منطقه و همچنین بررسی وضعیت هیدرواقلیم از جمله فاصله از آب های سطحی منطقه، جهت باد، دما و بارش در محیطGIS استفاده شده است. ابتدا، محدودیت های منطقة مورد مطالعه از لحاظِ دفن پسماند، استخراج شده و سپس مقادیر لایه های اطلاعاتی بر اساس توابع عضویت فازی و مطلوبیت آن ها نسبت به هدف در بازة استاندارد صفر و یک قرار گرفتند. این لایه ها درنهایت بر اساس وزن های استخراج شده از طریق روشAHP و به روش ترکیب خطی- وزنی با یکدیگر تلفیق و درنهایت مناطق مناسب به منظورِ دفن پسماند استخراج شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که منطقة مورد مطالعه به چهار کلاس تقسیم گردید که کلاس چهارم، مناسب ترین مکان برای دفن پسماند خانگی و احداث تکنولوژی بازیافت زباله ( طلای کثیف) در شهر مرودشت تعیین شد.
تحلیل دیرینه اقلیم حوضه آبریز دریاچه دشت ارژن با تاکید بر فراوانی استراکودها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای شناخت و درک بهتر شرایط اقلیمی کنونی و برنامه ریزی برای آینده نیاز به شناسایی شرایط اقلیمی دیرینه وچگونگی تغییرات آن درطول زمان تا عهد حاضر می باشد. راههای مختلفی برای شناسایی این تغییرات وجود دارد. با توجه به بازه زمانی این مطالعات و شرایط و امکانات موجود در دسترس انتخاب بهترین راه اجتناب ناپذیر می نماید. با توجه به امکانات در دسترس و شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه، تحقیق حاضر بر اساس فراوانی ماکروفسیل (استراکودها ) که شاخصی مناسب برای تعیین اقلیم های گذشته می باشد صورت گرفته است. بدین منظور تعداد 9 مغزه از عمق1 تا 3 متر از دریاچه دشت ارژن فارس برداشته شد. سپس رسوبات در مقاطع 5CM برای جداسازی و شمارش استراکودها در آن تقسیم شد. به منظور تعیین سن دقیق رسوبات، سن سنجی به روش C14 انجام شد. با محاسبه بار رسوبی و آهنگ رسوب گذاری در عمق های مختلف دریاچه، به شمارش و بررسی فراوانی استراکودهاپرداختیم. در نهایت 15 زون اقلیمی در طی دوره 11 هزار ساله در منطقه دشت ارژن فارس شناسایی و معرفی گردید. مشخص شد طی این دوره نوسانات شدید در تعداد استراکودها در زمان های مختلف وجود داشته است که نشان دهنده نوسانات طبیعی در اقلیم این منطقه می باشد. در 11 هزار سال پیش اقلیم این منطقه شور تر و گرم تر بوده است. ولی در دوره های بعد طی دوره های بلندتری تا حدود 2000 سال پیش اقلیم این ناحیه با وجود نوسانات کم رو به سردی رفته است. از 2000 سال گذشته تا عهد حاضر اقلیم منطقه رو به گرمی و خشکی پیش رفته است. برخی از این زون ها که بازه زمانی طولانی را شامل می شده اند بیانگر تغییر اقلیم به صورت خیلی آرام می باشد و برخی دوره ها نیز اقلیم در مدت های کوتاه تر چند صد ساله تغییرات شدید را تجربه کرده است. اما به طور کلی اقلیم این ناحیه طی دوره هولوسن رو به گرمی و خشکی رفته است.
بررسی روند تعداد روزهای یخبندان در استان خراسان شمالی
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر درمحافل علمی جهان موضوع تغییر اقلیم بیشتر مورد بحث قرار گرفته است. در این تحقیق تغییرات احتمالی نوسانات زمانی تعداد روزهای یخبندان استان خراسان شمالی طی دوره آماری 2005 - 1978 مورد مطالعه قرار گرفت. در بررسی های اولیه به منظور آشکار شدن روند در این داده ها از ضریب بحرانی کندال استفاده و معلوم گردید که تعداد روزهای یخبندان طی دوره یاد شده دارای روندی نزولی است که این امر با روند افزایشی میانگین سالانه دما یاد شده همخوانی داشته است. در مراحل بعدی به منظور برازش یک مدل سری زمانی مناسب برای داده های مورد مطالعه از روش باکس - جنکینس استفاده گردید. ابتدا سری مورد مطالعه با اعمال تفاضل گیری ایستا گردید. سپس با رسم منحنی های خودهمبستگی و خودهمبستگی جزیی خاصیت ایستایی و حذف واریانس بررسی و در نهایت مدل سری زمانی (2، 0، 0)ARIMA مناسب تشخیص داده شد. داده های محاسبه شده در سطح 0.95 مورد تایید قرار گرفتند. به منظور آزمون برازش، با استفاده از روش رگرسیون مشخص گردید که مدل سری زمانی در حد اعتماد مورد قبولی بر داده ها برازش دارد. این مدل نشان داد که تعداد روزهای یخبندان طی سالهای آتی همچنان با نوساناتی دارای روندی نزولی می باشد.
ارزیابی کارایی شبیه سازی جریان سطحی با استفاده از مدل بیلان آبی سالاس در حوزه های آبخیز استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کارایی مدل بیلان آبی سالاس سالانه و فصلی در ایستگاه های هیدرومتری استان کهگیلویه و بویراحمد که دارای طول دوره ی آماری مناسب بود برنامه ریزی شده است . بعد از انجام پالایش روی داده های هیدرومتری از کل 10 ایستگاه استان، 7 ایستگاه هیدرومتری دارای داده های بارش و دبی، با طول دوره ی آماری حداقل 20 سال انتخاب گردید. سپس پارامترهای هر مدل با انجام سعی و خطا و نظارت بر کمترین مقدار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب همبستگی بهینه گردیدند. ارزیابی عملکرد مدل با استفاده از معیارهای مختلف دقت سنجی همچون ضریب کارایی (CE)، ریشه مجذور مربعات (RMSE)، ضریب تبیین (R2) صورت گرفت. برای محاسبه ی معیارهای کارایی از مقادیر شبیه سازی شده توسط مدل سالاس و مقادیر اندازه گیری شده در ایستگاه های هیدرومتری استفاده شد. در مجموع نتایج مدل سازی نشان داد که مدل بیلان سالانه سالاس میزان دبی را بهتر از مدل فصلی برآورد کرده است.مدل سالاس فصلی در اکثر موارد میزان دبی را کمتر از میزان واقعی برآورد کرده است. ایستگاه های نازمکان، سیدآباد، پاتاوه و بطاری نسبت به ایستگاه های دیگر کارایی بهتری را ارائه داده اند و ایستگاه نازمکان (مقیاس سالانه 104= RMSE و 94/0=CE) و سیدآباد (مقیاس فصلی 93=RMSE و 88/0=CE) بهترین کارایی را داشتند در حالیکه ایستگاه زهره، کتا و بطاری نسبت به دیگر ایستگاه ها دقت پایین تری داشته اند. در مجموع می توان از مدل سالاس با توجه به سادگی آن، در حوزه های آبخیز فاقد ایستگاه هیدرومتری با شرایط اقلیمی و زمین شناسی مشابه و حوضه های دشتی کوچک و همگن، برای شبیه سازی دبی رودخانه استفاده کرد. در صورت ارائه در حوضه های برف گیر باید میزان بارش برفی و رواناب حاصل از آن نیز در مدل سازی لحاظ گردد تا علاوه بر دقت، مدل صحت بالایی نیز داشته باشد.
وضعیت محیط زیست جهان
حوزههای تخصصی:
بادهای 120 روزه سیستان
حوزههای تخصصی:
کاربرد ژئومرفولوژی در توسعه و محدودیت شهر کرج
حوزههای تخصصی:
تحلیل زمانی - مکانی بارش های فرین روزانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش داده های بارش ماهانه ایستگاههای هواسنجی ایران از بدو تاسیس تا سال 2005 برای تحلیل زمانی - مکانی بارش های فرین روزانه کشور بررسی گردید. با استفاده از این پایگاه داده، نقشه های رقومی بارش سالانه و بارش فرین روزانه با تفکیک مکانی 15*15 کیلومتر محاسبه گردید. مقادیر بارش فرین روزانه به بارش سالانه تقسیم گردید و بدین ترتیب نقشه ضریب بارش فرین روزانه به دست آمد. با اعمال تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی با روش ادغام وارد بر روی 5769 داده این ضریب، مشخص شد که ایران را به چهار قلمرو از لحاظ نسبت بارش فرین روزانه به بارش سالانه می توان تفکیک نمود. قلمرو سوم و چهارم که به ترتیب بین 60 تا 100 درصد و 100 تا 170 درصد بارش سالانه در یک شبانه روز می تواند رخ دهد، بیشتر در معرض خطر است. این دو قلمرو، نیمه جنوبی کشور در امتداد سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان را در بر می گیرد.امکان وقوع بارش های فرین روزانه در سراسر ایران بجز سواحل دریای خزر در چهار ماه دسامبر، ژانویه، فوریه و مارس وجود دارد. بارش های فرین روزانه سواحل خزر در ماههای اوت، سپتامبر و اکتبر رخ داده است. به علت ضعف فعالیت سامانه های غربی، زمینه وقوع بارش های فرین روزانه در نیمه جنوبی کشور در بازه زمانی آوریل تا نوامبر فراهم نیست.
بررسی مناسب ترین شیوه تفکیک پاره ساحل به منظور ارزیابی حساسیت محیط زیستی سواحل استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک پاره ساحل و تعیین درجه حساسیت محیط زیستی سواحل کشور، اقدامی است که با هدف ارزیابی درجه حساسیت و آسیب پذیری ناحیه ساحلی در برابر فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و نیز گزینش مناطق تحت مدیریت محیط زیستی در طبقات چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. در بررسی حاضر، کارایی سه روش تفکیک نواحی ساحلی به پاره ساحل های مورد ارزیابی برای تعیین حساسیت محیط زیستی مورد توجه قرار گرفت. پاره ساحل ها به سه شیوه ناهمواری های ساحلی، شبکه بندی و مرز دهستان ساحلی تفکیک شده اند و از معیارهای ارزیابی حساسیت محیط زیستی مناطق ساحلی – دریایی کشور برای ارزیابی پاره ساحل ها در استان گیلان استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد سه روش تفکیک پاره ساحل، از ارزیابی عوامل درونی و بیرونی برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای هر شیوه استفاده شد. نتایج نشان داد که هر سه روش نقاط قوت نسبتاً خوبی دارند. هریک از سه شیوه تفکیک پاره ساحل اهمیت مربوط به خود را دارند و بسته به موقعیت، دسترسی به اطلاعات، دانش و مهارت فنی و تجربی و دقت مورد نظر در امر ارزیابی می توان از هرکدام از آنها استفاده کرد. با وجود این، از آنجا که سواحل دریای خزر در تماس با استان گیلان تقریباً یکنواخت است، شیوه لندفرم برای ارزیابی حساسیت محیط زیستی این سواحل مناسب تر می نماید، زیرا منطبق بر مرزهای طبیعی زیست بوم هاست و از این حیث برتری آشکاری بر دو شیوه دیگر دارد.
ژئومورفولوژی و مطالعات آن در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثرات سیستم های آب و هوایی موسمی در کشاورزی بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله نقش کم فشار موسمی در شکل گیری جوامع انسانی کشاورز منطقه بلوچستان ایران است. بارش های ناشی از نفوذ موسمی های اقیانوس هند دارای منشا حاره ای هستند که در فصل گرم سال خود را به این منطقه می رسانند و ریزش های شدید رگباری را به وجود می آورد. انجام این تحقیق نشان داد که توزیع بارش های موسمی با توزیع سکونتگاههای روستایی منطقه ارتباط نزدیکی دارد. کانون های اصلی سکونتگاههای روستایی در اندازه های بزرگ 400 تا 999 خانوار عمدتا بر کانون های اصلی و فرعی بارش تابستانه قرار دارد. همچنین بین این ریزش های جوی و سطح زیر کشت برنج نیز که از محصولات مناطق گرمسیری است، رابطه وجود دارد. کانون اصلی کشت برنج بر کانون اصلی بارش تابستانه منطبق می باشد و هر چه از کانون اصلی بارش های موسمی دور می شویم. از میزان سطح زیر کشت برنج کاسته می شود. نقش دیگری که ریزش های موسمی در منطقه دارد در بهره گیری از آب باران با استفاده از هوتک است. هوتک ها چاله های وسیعی هستند که توسط مردم منطقه ساخته شده تا از آب بارش های تابستانی برای دام ها و انسان ها استفاده شود
اقلیم شناسی سینوپتیکی بارش های سیل زا با منشا منطقه دریای سرخ در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
زمین شناسی و توان معدنی استان یزد
حوزههای تخصصی:
تشخیص فعالیت های نئوتکتونیکی درحوضه آبریز قرنقوچای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های زهکشی و چشم اندازهای رودخانه ای به صور گوناگون نسبت به وقوع تغییرات در بستر جریان عکس العمل نشان می دهند. تشکیل تراس های رودخانه ای، تغییر نیمرخ طولی و مقطع عرضی وهمچنین جابجایی های جانبی در مسیر جریان رودخانه ها از جمله این عکس العمل ها محسوب می شوند که با تشدید فرسایش نیز همراه می گردند. در محدوده مورد مطالعه (واقع در مختصات 27 /°46 تا 42/°47 طول شرقی و 58 /°36 تا 44 /°37 عرض شمالی، و قرارگرفتن در دامنه شرقی کوهستان سهند)، حضور شبکه زهکشی معکوس، وجود تراس های رودخانه ای، گسل ها، چین خوردگی ها و بالاآمدگی گنبدهای نمکی، نشان دهنده فعالیت های نئوتکتونیکی در حوضه هستند. در این مقاله، تحلیل های مورفومتریک در حوضه قرنقو بر روی شبکه زهکشی به منظور تعیین اثرات نئوتکتونیک بر روی ویژگی های رودخانه ها، با استفاده از روش های هیپسومتریک وشاخص های مورفوتکتونیک و ژئومورفیک صورت گرفت. نتایج این بررسی ها وتحلیل ها نشان داد که فعالیت های نئوتکتونیک برشبکه زهکشی حوضه کاملا تاثیرگذاشته است. توپوگرافی و اشکال ژئومورفیک وهمچنین معماری دره ها با بالاآمدگی ها در بخش های جنوبی و میانی حوضه در رابطه هستند. حضور شکستگی ها و بی نظمی ها در نیمرخ طولی رودخانه ها، جابجایی های جانبی در مسیر جریان آنها و غیرعادی بودن شبکه زهکشی از اثرات بالاآمدگی های تکتونیکی محسوب می شوند. ارقام حاصل از بکارگیری شاخص های مختلف نیز نشان دهنده فعال بودن تکتونیک در بخش های مختلف حوضه، بویژه در بخش های میانی وجنوبی آن است.
طبقه بندی محدوده های آگروتوپوکلیماتیک حوضه های آبریز رودخانه ارس و دریاچه ارومیه با استفاده از عناصر رطوبت و بارندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه اثرات آب و هوایی ناشی از توپوگرافی محلی و کاربرد مدلهای خطی و غیرخطی در مطالعه آب و هوای حوضه های آبریز رودخانه ارس و دریاچه ارومیه تواما مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش با تحلیل عنصر رطوبت و بارندگی، میزان همبستگی هر یک از عنصر اقلیمی را با عوامل جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع) در منطقه مطالعاتی به صورت نمودار نشان داده و تغییرات ماکرو و میکرو ناشی از توزیع عمودی عناصر آگروکلیمایی فوق را در نواحی کوهستانی مشخص کرده و شرایط لازم برای تعیین و ترسیم ساختار عمودی محدوده «آگروتوپوکلیماتیک» و طبقه بندی آب و هوای کشاورزی را فراهم نموده است.
زمین شناسی و توان معدنی استان های آذربایجان شرقی و اردبیل
حوزههای تخصصی:
برآورد میزان فرسایش خاک در دشت مرودشت (استان فارس) با استفاده از مدل تجربی RUSLE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک، نه تنها سبب فقیر شدن خاک و متروک شدن مزارع می گردد و از این راه، خسارت های جبران ناپذیری بر جای می گذارد؛ بلکه با رسوب گذاری در آبراهه ها، مخازن سدها و بنادر و کاهش ظرفیت آبگیری آن ها، زیان های فراوانی را موجب می گردد. پیش بینی فرسایش خاک ، همواره یکی از متداول ترین روش ها در مدیریت منابع طبیعی به جهت کنترل بهره وری خاک در داخل حوضه و تخمین میزان رسوب و کیفیت آب در خارج از حوضه است. در این پژوهش به بررسی میزان فرسایش خاک دشت مرودشت با استفاده از مدل تجَربی RUSLE در محیط (GIS) که شامل عامل فرسایندگی باران، عامل فرسایش پذیری خاک، عامل توپوگرافی و پوشش گیاهی می باشد، پرداخته شده است. در این تحقیق از اسناد و مدارک مختلف ازجمله نقشه های1:50000 توپوگرافی،1:100000 زمین شناسی،خاک شناسی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی و مدل ارتفاعی رقومی (DEM) به عنوان ابزار تحقیق مورداستفاده قرار گرفت. بررسی نقشه خطر فرسایش خاک نشان می دهد که میزان خطر فرسایش خاک در سطح دشت از صفر تا 50 برحسب تن در هکتار در سال متغیر است. مطابق با این نقشه، بیش ترین قسمت منطقه موردمطالعه، جزء طبقه فرسایشی خیلی کم تا کم قرار داشت که به طور عمده این کلاس ها در مرکز دشت واقع شده بودند. بیش ترین مناطق تحت خطر فرسایش بالا تا شدید، در مناطق با شیب زیاد دشت قرار داشتند.