فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
گسل راستالغز و تولد حوضه رسوبی
حوزههای تخصصی:
جلوگیری از آلودگی خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
پهنه های حساس به فرسایش بادی حوضه ی آبریز دستگرد بیرجند
حوزههای تخصصی:
طرحی برای بهره برداری از ریگزارهای ایران
حوزههای تخصصی:
مکان یابی پیچانه های تراز 500 هکتوپاسکال موثر بر اقلیم ایران در نیمه گرم سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچانه ها، ناهنجاری هایی هستند که در ترازهای مختلف ارتفاع ژئوپتانسیل شکل می گیرند. با این حال شدت و فراوانی آنها در تراز 500 هکتوپاسکال بیش از لایه های دیگر جو است. با توجه به نقش موثری که پیچانه های منفی(مثبت) از طریق ایجاد تاوایی مثبت(تاوایی منفی) بر آب و هوای سطح زمین دارند، بررسی آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش شدت و فراوانی پیچانه های جوی موثر بر اقلیم ایران در دوره گرم سال(فصل بهار و تابستان)، طی دوره زمانی 2010-1960 بررسی شد. بنابراین از داده های شش ساعته ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، در محدوده جغرافیایی 20 درجه طول غربی تا 80 درجه طول شرقی و صفر تا 70 درجه شمالی استفاده شد. در نهایت فراوانی و شدت پیچانه های جوی دوره گرم سال به صورت ماهانه محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که با آغاز فصل بهار تنها نوار باریکی از شمال خلیج فارس تا شمال غرب ایران، ناهنجاری منفی قابل توجهی را نشان داده است و به تدریج تا اواخر فصل بهار تمام ایران زیر نفوذ ناهنجاری های مثبت جو در تراز 500 هکتوپاسکال قرار می گیرند. همچنین در فصل تابستان، ناهنجاری منفی در جنوب شرق ایران زیاد است، و به سمت شمال غرب(در ایران مرکزی و شمال شرق و جنوب غرب ایران)، کاهش چشمگیری را نشان می دهد و در شمال غرب نیز دوباره روند افزایشی محسوسی در ناهنجاری های منفی دیده می شود.
رادار و زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی کاربردی: «نمونه هائی از مناطق مداری و جنب مداری»
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه کارایی روش های FAHP و GCA برای مکان یابی پخش سیلاب در محیط GIS (مطالعه موردی: حوضه آبریز گربایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین و مهم ترین گام در انجام پروژه طرح پخش سیلاب، مکان یابی مناطق مستعد برای پخش آب و نفوذ دادن آن به داخل سفره های زیرزمینی است. در این راستا استفاده از سامانه های اطلاعات مکانی (GIS)، برای تعیین مناطق مستعد پخش سیلاب بدون استفاده از سامانه تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) مقدور نیست. در این پژوهش ابتدا نُه شاخص شامل شیب، ارتفاع، هدایت الکتریکی، قابلیت انتقال، ژئومورفولوژی، کاربری اراضی، تراکم شبکه زهکشی، زمین شناسی و ضخامت آبرفت که در مکان یابی پخش سیلاب مؤثرند با استفاده از نرم افزار Arc GIS تبدیل به لایه های اطلاعاتی شده و پس از آن کلاس بندی شدند. سپس با روش خوشه بندی خاکستری (GCA)، تمام داده های ناقص یا گسسته به اعداد خاکستری برای بالا بردن کیفیت تحلیل و ارزش گذاری (وزن دهی) اطلاعات و داده ها تبدیل شدند. همچنین برای بالا بردن دقت پهنه بندی و تحلیل مقایسه ای، از دو روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (AHP) و روش خوشه بندی خاکستری (GCA) استفاده شد. درنهایت بر اساس هر روش، نقشه نهایی حوضه تهیه و به پنج کلاس کاملاً مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب، کاملاً نامناسب پهنه بندی شد. نتایج حاصله نشان می دهد که روش خوشه بندی خاکستری در مورد پهنه بندی مناطق مستعد پخش سیلاب، دقیق تر از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP ( بوده و همچنین نتایج حاصل از کاربرد این دو روش، نشان دهنده قرارگیری مناطق مستعد در واحدهای کواترنری PLQb, Qscg, Qgsc, Qb,
مطالعه ارتباط نوسانات بارش پاییزی آذربایجانشرقی با الگوی بزرگ مقیاس گردش جوی - اقیانوسی ال نینو - شاخص نوسان جنوبی (انسو)
حوزههای تخصصی:
برخی از فرایندهای مسلط در نواحی بیابان
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی اقلیمی ایران شواهد ژئومورفولوژیک دگرگونیهای اقلیمی در ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی در دشت پریشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل خشکسالی ها،و بهره وری از منابع زیرزمینی اهمیت و توجه بیشتر به منابع آب زیرزمینی امری اجتناب ناپذیر و بررسی وضعیت کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی امری مهم محسوب می گردد. در این تحقیق به بررسی وضعیت کمی و کیفی و رفتار آب زیرزمینی در دشت پریشان بعنوان یکی مهمترین مراکز کشاورزی استان فارس، پرداخته شده است. لذا بدین منظور آمار داده های کمی و کیفی آب زیرزمینی در بازه زمانی 1382 تا1390 استخراج گردید و نقشه های کمی و کیفی آب های زیرزمینی از روی متغیر داده های چاههای پیزومتری به روش میان یابی نزدیکترین همسایه (IDW) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین به منظور برآورد شدت و مدت خشکسالی اقلیمی از شاخص استاندارد بارش(SPI) و جهت بررسی روند افت سطح آب زیرزمینی از هیدروگراف چاه های پیزومتری موجود در دشت پریشان استفاده گردید. براساس نتایج بدست آمده از هیدروگراف سالانه دشت پریشان، به طور میانگین سطح آب زیرزمینی از سال 1382 تا 1390 افتی معادل 25/6 مترداشته است. همچنین هیدروگراف سالانه دشت سه دوره نوسان سطح ایستابی رادر سال 82 تا 83 (افزایش سطح ایستابی حدود 03/2 متر)، 83 تا 89 (کاهش سطح ایستابی 93/7 متر) و 89 تا 90 (افزایش سطح ایستابی 26/0 متر) تجربه کرده است.
نقش خطواره ها در وقوع زلزله ها ی مخرب در حوضه ی آبخیز طالقان
حوزههای تخصصی:
بازسازی الگوی تغییرات برودتی و رطوبتی منطقة قروه در فاز اقل کواترنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله شناخت قلمرو اقلیمی و تغییرات آن درکواترنر برای ژئومورفولوژیست ها اهمیت به سزایی دارد. زیرا این تغییرات از عوامل اصلی شکل زایی کنونی زمین است؛ به طوری که سبب تغییراتی در حوزة عملکرد سیستم های شکل زا، سطح کرایوسفر، ارتفاع مرز برف دائمی، زبانه های یخچالی، مرز رویش و نظام های هیدرولوژیکی شده است. امروزه طراحی برنامه های توسعه و پیشرفت، بهره برداری صحیح از منابع، حفظ محیط زیست، کاهش میزان خسارات ناشی از مخاطرات طبیعی و بسیاری از مسائل حیاتی، بدون انجام این مطالعات مشکلاتی در پی خواهد داشت. تغییرات اقلیمی، به ویژه در فاز اقل(1) کواترنر، تأثیر قابل توجهی بر رفتار رودخانه ای، حجم و ذخیرة منابع آبی و کانون-های یخ ساز این منطقه داشته است. از آنجایی که پارامترهای اقلیمی دما و بارش به تغییر اقلیم حساس می باشند، بررسی روند زمانی و شواهد یخچالی در چنین متغیرهایی یکی از شاخص ترین ابزارها در بازسازی الگوی تغییرات اقلیمی و سیستم های مورفوژنتیک منطقه در فاز اقل کواترنر است. روش های مورد استفاده در این تحقیق، میدانی، کمّی آماری و کتابخانه ای است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های فرمیک روی نقشه های توپوگرافی 1:50000، مدل ارتفاعی رقومی Dem و نرم افزارهای Global Mapper،Surfer استفاده شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش های ذکر شده آثار سیرک های یخچالی و خط برف دائمی در فاز اقل کواترنر به روش رایت تعیین شد. سپس نقشه های هم دما و هم بارش کنونی ترسیم و با ایجاد رابطة خطی، شرایط برودتی و رطوبتی منطقه در فاز اقل بازسازی شد. آنومالی های برودتی و رطوبتی منطقه در زمان حال و فاز اقل مشخص شد. با تحلیل میزان برف باری گذشته و زمان لازم برای حرکت زبانة یخی ارتفاع خط تعادل آب و یخ و مرز برف دائمی در منطقه شناسایی شد. در نهایت، سیستم های مورفوژنتیک منطقه در فاز اقل و فعلی بازسازی شد.
زمین شناسی، آلتراسیون، کانی سازی و ژئوشیمی محدوده جنوب ارغش (نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه ارغش در 45 کیلومتری جنوب غرب نیشابور واقع شده است. واحدهای نیمه عمیق در منطقه شامل بیوتیت هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند بیوتیت کوارتز مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند مونزونیت پورفیری، بیوتیت هورنبلند مونزونیت پورفیری، مونزودیوریت پورفیری و بیوتیت کوارتز مونزودیوریت پورفیری می باشد. واحدهای آتشفشانی در منطقه شامل هورنبلند بیوتیت داسیت، بیوتیت هورنبلند داسیت، آندزیت و بازالت بالشی است. واحدهای درونی شامل هورنبلند مونزودیوریت، هورنبلند مونزونیت، کوارتز مونزونیت، هورنبلند کوارتز مونزودیوریت، بیوتیت گرانودیوریت، هورنبلند گرانودیوریت، بیوتیت هورنبلند گرانودیوریت، بیوتیت کوارتز دیوریت و پیروکسن دلریت می باشد. پنج نوع آلتراسیونی که در منطقه شناسایی شده شامل پتاسیک، پروپیلیتیک، کربناته، سیلیسی و سرسیتی است و براساس فراوانی کانیهای حاصل از دگرسانی به 12 زون تفکیک شده است. کانی سازی اولیه از نوع کانی سولفیدی پیریت به صورت افشان با فراوانی 3-4% بوده و کانی سازی ثانویه شامل لیمونیت، هماتیت و ژاروسیت است. برای انجام مطالعات دقیق هاله های ژئوشیمیایی و مشخص کردن زون بندی ژئوشیمیایی عناصر، تعداد 20 نمونه خرده سنگی و 8 نمونه رسوب آبراهه برداشت شد. نمونه ها به روش طیف سنجی جذب اتمی (AAS) برای فراوانی عناصر (Cu، Zn، Pb، Ag and Sb) آنالیز شدند. در نمونه های رسوب رودخانه فراوانی مس 34-58 ppm، روی45-422 ppm، سرب28-42 ppm و نقره 2-12 ppm می باشد، در حالی که در نمونه های خرده سنگی میزان مس8-1137 ppm، روی 13-411 ppm، سرب 15-97 ppm و نقره 3-32 ppm است.
لس: ویژگی ها و کاربردها برای مطالعات اقلیم گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات مستند لس، قدمت 185 ساله دارد. بادرفتی بودن و غالب بودن جزء سیلت، دو ویژگی اصلی رسوبات لسی است. لئونارد در سال 1824 این رسوبات را شناسایی و واژه ی لس را برای آنها ارائه کرد. لایل در سال 1833 با گزارش های خود، توجّه جهانی را به این رسوبات جلب کرد. تعیین ماهیّت (بادرفتی، آبرفتی یا تشکیل درجا) و تعیین و تبیین فرآیند های تولید سیلت، دو موضوع مهم پژوهش ها در این دوره بوده اند. برگ (1916) به شدّت طرفدار تشکیل درجای لس بود، ولی ریکتوفن، خیلی پیش تر از او، در سال 1882، ماهیّت بادرفتی رسوبات لسی را اثبات کرده بود. تاتکوفسکی در سال 1899، بر اساس رابطه نزدیک پهنه های بزرگ لسی با نواحی یخچالی، نقش یخچال ها را در تولید سیلت مطرح کرد و حتّی تا دهه ی اخیر، برخی پژوهشگران مانند اسمالی با آن موافق بوده و سایش یخچالی را تنها عامل دارای انرژی کافی برای تولید سیلت کوارتزی می دانستند. ابرشو در ابتدای قرن بیستم (1911)، لس را به دو دسته ی لس سرد و لس داغ یا بیابانی، تقسیم و به عواملی غیر از سایش یخچالی برای تولید سیلت اشاره کرد. در حال حاضر بر اساس منشأ سیلت، رسوبات لسی به چهار دسته ی لس یخچالی یا حاشیه ی یخچالی، لس بیابانی یا حاشیه ی بیابانی، لس کوهستانی یا حاشیه ی کوهستانی و لس غیر تیپیک تقسیم شده اند. جنبه ی دیگر مطالعات لسی بر اساس مشاهده های اولیه هارد کاستل در سال 1890 بود که تشکیل لس را به تغییرات اقلیمی ربط داد. نتیجه ی مطالعات فراوان تا به امروز، نشان داده است که رسوب لس و تشکیل خاک، به ترتیب در دوره های سرد یخچالی و گرم بین یخچالی انجام شده است. در ایران پهنه های گسترده ی لس در شمال کشور وجود دارد. در دهه ی اخیر، مطالعات گسترده ای درباره ی جنبه های مختلف رسوبات لسی در قسمت های مختلف ایران انجام شده است؛ با این حال، هنوز نیاز به بررسی های بیشتر احساس می شود. در این نوشتار، پژوهش هایی که در دنیا درباره ی لس ها انجام شده مورد بررسی قرار گرفته و تاریخچه ی مطالعات لس در ایران تشریح می گردد.
بازنگری چینه شناسی و محیط رسوبی سازندکوهبنان منطقه راور کرمان
حوزههای تخصصی:
تنوع زیستی ماهیان رودخانة تالار استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: