فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی زمانی و مکانی پرفشار جنب حاره بر منطقه آسیا- آفریقا، از داده¬های دوباره تحلیل شده میانگین ماهانهNCEP/NCAR با تفکیک افقی 5/2 درجه استفاده شد. ارتفاع ژئوپتانسیل و مؤلفه های مداری و نصف¬النهاری باد در ترازهای 1000، 500، 200 و100 هکتوپاسکال در یک دوره 30 ساله (1971-2000) برای تعیین ویژگیهای جغرافیایی مرکز پرفشار، فراوانی آن و تعیین جایگاه خط پشته در محدوده 70 درجه غربی تا 120 درجه شرقی از آوریل تا اکتبر مطالعه شده قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که تفاوت آشکاری در موقعیت استقرار مرکز پرفشار جنب حاره در ترازهای زیرین، میانی و فوقانی وردسپهر وجود دارد؛ به طوری که پرفشار جنب حاره¬ای آزور در شرق اقیانوس اطلس شمالی در تراز زیرین، پرفشار شمال غرب آفریقا و عربستان در تراز میانی و پرفشار تبت در تراز فوقانی وردسپهر به صورت مراکزی مستقل جای گرفته، در صورتی که مرکز پرفشار ایران هم در تراز میانی و هم فوقانی وردسپهر مشاهده میشود. الگوی موقعیت جغرافیایی مرکز پرفشار در فصل تابستان در ترازهای 1000 ، 500 ، 200 و 100 هکتوپاسکال بترتیب یک مُدی (شرق اقیانوس اطلس)، سه مُدی(شمال غرب آفریقا-عربستان- ایران)، پراکنده(از جنوب چین تا غرب ایران) و دو مُدی(فلات تبّت- فلات ایران) است. بیشینه عرض جغرافیایی خط پشته پرفشار جنب حاره در تمامی ترازها مربوط به ماه اوت است که در تراز 500 ، 200 و100هکتوپاسکال بترتیب روی ضلع شمالی فلات تبت، منطقه وسیعی از شرق تا غرب آسیا و ایران قرار گرفته است. بیشترین جهش خط پشته از نظر عرض جغرافیایی در سه تراز 500 ، 200 و 100 هکتوپاسکال از ماه ژوئن به ژوییه است که در امتداد برخی نصف النهارها حتّی به 10 درجه نیز میرسد
تحلیل الگوهای سینوپتیکی یخبندان های زمستانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یخبندان از جمله پدیده های جوی است که هر ساله خسارت های جبران ناپذیری بر بخش های مختلف وارد می سازد. در فصل زمستان رخداد این پدیده در جاده های مناطق کوهستانی مشکلات عدیده ای را بر بخش حمل و نقل و تصادفات جاده ای باعث می شود. الگوهای گردش عمومی جو، نقش اصلی را در بروز یخبندان ها و توزیع فضایی یخبندان ها در مناطق معتدله دارند. در مطالعه حاضر به منظور تحلیل الگوهای سینوپتیکی یخبندان های زمستانه ایران، داده های روزانه در ساعت UTC12 مربوط به تراز 500 هکتوپاسکال و فشار سطح دریا (SLP) فصل زمستان (دسامبر، ژانویه و فوریه) طی دوره آماری 2000-1960 در تلاقی های 2.5 درجه از مجموعه داده های بازسازی شده NCEP استخراج شد. محدوده انتخاب شده شامل 408 نقطه است که از عرض 20 تا 60 درجه شمالی و از 20 تا 80 درجه شرقی را پوشش می دهد. مجموع این داده ها ماتریسی به ابعاد 4050´408 را برای فصل زمستان تشکیل دادند. با استفاده از روش تحلیل عاملی نقاط وابسته به هم ادغام و ابعاد ماتریس ها کاهش داده شد. در تحقیق حاضر روش تحلیل مولفه های اصلی با آرایه S و چرخش واریماکس برای شناسایی تیپ های هوا به کار گرفته شد و برای طبقه بندی هوای روزانه روش خوشه بندی k-means اعمال گردید.
نتایج بررسی حاضر نشان داد که تیپ های هوای پرفشار اروپای شمالی، پرفشار سیبری و پرفشار اروپای شرقی، بیشترین تاثیر را در رخداد یخبندان های شدید و فراگیر ایران داشته اند، به طوری که این تیپ های هوا، جریانات هوای سرد قطبی را از عرض های جغرافیایی بالا به سوی عرض های پایین منتقل کرده و به دنبال آن یخبندان های شدید و فراگیر در ایران به وقوع می پیوندد"
تهیه نقشه پوشش اراضی شهر اراک با استفاده از روش های طبقه بندی شبکه عصبی مصنوعی و حداکثر احتمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیه نقشه پوشش اراضی، برای بسیاری از فعالیت های برنامه ریزی و مدیریت شهری دارای اهمیت است. در پژوهش حاضر، به منظور تهیه نقشه پوشش اراضی شهر اراک از داده های رقومی سنجنده LISS-III (1385) استفاده شد. ابتدا تصویر با میانگین خطای مربعات 58/0 پیکسل تصحیح هندسی شد و با توجه به کوهستانی بودن منطقه، تصحیح توپوگرافی نیز بر روی تصویر اعمال گردید. برای طبقه بندی تصویر، دو روش طبقه بندیِ نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال و شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون سه لایه با به کارگیری نقشه شیب و بدون استفاده از آن به کار گرفته شد. درنهایت، نقشه پوشش اراضی منطقه به 4 طبقه شهری، پوشش گیاهی، بایر و رخنمون سنگی طبقه بندی گردید. از نقشه شیب طبقه بندی شده منطقه به منظور جداسازی بهتر رخنمون های سنگی به عنوان ورودی در شبکه عصبی استفاده شد. برای ارزیابی صحت نتایج طبقه بندی، نقشه تولیدی با نقشه واقعیت زمینی ایجاد شده از طریق GPS بررسی گردید و صحت کلی طبقه بندی برای روش حداکثر احتمال، روش شبکه عصبی بدون استفاده از نقشه شیب و شبکه عصبی با استفاده از نقشه شیب به ترتیب 6/92، 7/92 و 6/94 درصد برآورد گردید. مطالعه حاضر نشان داد که روش طبقه بندی شبکه عصبی، قابلیت تهیه نقشه پوشش اراضی را با صحت بالا دارد.
نقش فعالیت های تکتونیکی در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های دامنه های جنوبی آلاداغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط افکنه ها از جمله اشکال ژئومورفولوژیکی می باشند که در اثر عوامل گوناگونی در ارتفاعات آلاداغ مخصوصا در دامنه های جنوبی آن شکل گرفته اند. در شکل گیری و گسترش این مخروط افکنه ها عواملی دخالت دارند که در گذشته سبب شکل گیری و در شرایط کنونی سبب گسترش آنها شده اند. یکی از عوامل مهمی که نقش تعیین کننده ای در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های منطقه داشته است، فعالیت های تکتونیک می باشد. تاثیرات این فعالیت ها در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های منطقه از دو نظر قابل بررسی می باشد یکی از نظر تاثیرات مثبت که سبب جایگزینی، شکل گیری و گسترش مخروط افکنه ها شده و دیگری از نظر پیامدهای منفی است که سبب تکه تکه شدن و محدود شدن این اشکال شده است. در کل تاثیر فعالیت های تکتونیک در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های دامنه های جنوبی آلاداغ از جهات شکل گیری، جایگزینی، شکل، وسعت، گسترش، ضخامت رسوبات و تکه تکه شدن مخروط افکنه ها قابل بررسی می باشد
بررسی مشکلات ژئومورفولوژیکی توسعه شهری
حوزههای تخصصی:
در ژئومورفولوژی شهری عامل مهم توسعه مناطق شهری ، تغییر و تبدیل مصنوعی پوسته زمین و تاثیر فعالیتهای انسانی بر پوسته ، افزون بر عوامل طبیعی در نظر گرفته می شود . بنابراین رشد روزافزون شهرها متاثر از رشد جمعیت و مهاجرت منجر به ساخت و سازهای بدون برنامه ریزی و تغییرات زیاد در ساختار فضایی به خصوص توسعه فیزیکی شهر در مکانهای نامساعد طبیعی گشته است که لزوم هدایت آگاهانه و سازماندهی اساسی را می طلبد . توسعه بی رویه و ناهماهنگ شهری به علت فعالیت های انسانی در راستای شهرها به صورت مستقیم اراضی بسیاری از پوسته زمین را در مدت زمان بسیار کوتاهی تغییر می دهد که افزون بر تاثیر درازمدت ژئومورفولوژیکی و روندهای طبیعی آن می باشد و از این رهگذر مخاطراتی ایجاد می شود که تجربه نشان داده است که گاهی وقوع آنها غیر قابل پیش بینی بوده و توام با ضررهای جانی و مالی می باشد . لذا در این مقاله به منظور نشان دادن کاستی ها و مخاطرات طبیعی ، با علم ژئومورفولوژی شهری در شهر هشترود تشریح شده است .
پهنه بندی خطر زمین لغزش و ناپایداری دامنه ای به روش های AHP و احتمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها و دیگر انواع حرکات توده ای دامنه یکی از مخاطرات محیطی عمده محسوب می گردند که غالبا در عرصه های کوهستانی کشور، سکونتگاه های شهری و روستایی و دیگر سازه های عمرانی را مورد تهدید قرار داده اند. سازوکارهای وقوع لغزش ها و مکانیزم های اصلی آنها علاوه بر اثر فعالیت های درونی و بیرونی (اقلیم) متاثر از فعالیت های انسانی (عوامل آنتروپوژنیک ) نیز می باشد. این عامل اخیر همراه با دیگر متغیرهای محیطی از جمله سازند زمین شناسی، توپوگرافی و شیب در تحریک دامنه های شمالی زون بینالود نقش مهمی داشته و سالانه خسارات مالی و جانی قابل توجهی را در این منطقه کوهستانی به بار می آورد. در این مقاله سعی گردیده که پهنه بندی خطر وقوع لغزش و دیگر حرکات توده ای مشابه آن در حوضه آبریز کنگ به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی متراکم به روش های تحلیل سلسله مراتب زوجی (AHP) و احتمال ، مورد سنجش و مقایسه تطبیقی قرار گیرد. نتایج این پژوهش به صورت نقشه های نواحی مستعد لغزش ارایه گردیده است که می تواند برای برنامه ریزان محلی و منطقه ای قابل استفاده باشد. نتیجه نهایی آشکار نمود که روش AHP در مقایسه با روش احتمال انطباق پذیری مطلوب تری در تطابق با یافته های میدانی و برداشت های زمین لغزش ها با GPS از حوضه دارد. در بین معیارهای تاثیرگذار بر وقوع زمین لغزش ها و دیگر حرکات توده ای دامنه ای مشابه، متغیرهای سازند زمین شناسی، کاربری زمین، توپوگرافی و شیب و تراکم زهکشی، بیش ترین وزن را دارا بوده اند. در مجموع از مساحت کل حوضه 9/21 درصد آن در پهنه خطر لغزش بسیار زیاد (شدید) و 3/31 درصد آن در پهنه خطر زمین لغزش زیاد واقع شده که با توجه به واقع شدن در قطب گردشگری منطقه غرب مشهد، خطراتی جدی را برای ساکنان به دنبال دارد.
تحلیل اثرات فعالیت های نئوتکتونیکی در نیمرخ طولی رودخانه های حوضه قرنقوچای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل تکتونیکی از عوامل دینامیکی محسوب می شوند که بر تمامی اجزا سیستم های زهکشی تاثیر می گذارند. حوضه های زهکشی به طور اعم و نیمرخ طولی رودخانه ها به طور اخص، به تغییرات حاصل از فعالیت های تکتونیکی عکس العمل نشان می دهند. نحوه این عکس العمل ها در نیمرخ طولی رودخانه ها، در تغییر در فرآیندهای فرسایشی و نهشته گذاری و در الگوی جریان رودخانه ها منعکس می شود. حوضه قرنقوچای (با مختصات 46o/27’ تا 47o/42’ طول شرقی و 36o/58’ تا 37o/44’ عرض شمالی، واقع در شمال غرب کشور) به عنوان بزرگ ترین حوضه کوهستان سهند، در طول تاریخ فعالیت های تکتونیکی متعددی را تجربه کرده و این فعالیت ها در قالب حرکات نئوتکتونیکی هنوز هم ادامه دارد و آثار این فعالیت ها در تمامی بخش های حوضه، بویژه در بستر جریان رودخانه ها قابل پی گیری است. در این مقاله آثار فعالیت های نئوتکتونیکی در نیمرخ طولی رودخانه ها با استفاده از شاخص SL با انطباق با واحدهای لیتولوژیکی و ویژگی های زمین شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که در بعضی از بخش های حوضه علی رغم یکسان بودن نوع لیتولوژی مقادیر SL بسیار بالا است که این امر حاکی از تحت تاثیر قرار گرفتن نیمرخ طولی رودخانه ها از فعالیت های تکتونیکی و تغییر در فرآیندهای نهشته گذاری و فرسایشی است.
بررسی اشکال یخچالی و حدود گسترش آن در دامنه شمالی کوه سیالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان کوتاهی است که دوره کواترنری در دانش زمین شناسی و جغرافیای طبیعی جای پراهمیتی را اشغال کرده است. در این دوره زمین متحمل یخبندان های متوالی ناشی از تغییرات آب و هوایی شده است که با پیشروی و پسروی دریا و تناوب فرسایش و رسوب گذاری همراه بوده است. توالی های رسوبی شواهد ارزنده ای از این تغییرات را با جزییات بسیار دقیق در خود ثبت نموده است. مطالعه این رسوبات رهیافت اصلی بازسازی وقایع گذشته زمین نظیر تعیین ارتفاع برف مرز، حدود گسترش و نیز مطالعه تغییرات اقلیمی آن دوره می باشد. اخیرا مطالعاتی در منطقه البرز غربی صورت گرفته و گزارش هایی نیز تهیه شده است. اما در مقیاس تفصیلی در مورد حدود گسترش یخبندان ها، دمای هوای حاکم در دوره کواترنر و ارتفاع برف مرز سخنی به میان نیامده است. لذا برای دست یابی به این هدف با روش شاخص قرار دادن ارتفاع کف سیرک، ارتفاع برف مرز دوره وورم تعیین شده است. پایه و روش تحقیق توصیفی تحلیلی و مبتنی بر انجام مطالعات میدانی بوده است. نتایج تحقیق ثابت می کند حد گسترش زبانه یخچالی سیالان در آخرین دوره یخچالی تا ارتفاع 1200 متر و دقیقا تا محل کنونی روستای عسل محله بوده است. ارتفاع برف مرز قدیمی 2100 متر و متوسط دمای هوا در بلندترین سیرک یخچالی منطقه در حال حاضر-4 درجه سانتی گراد می باشد و اشکالی نظیر سیرک های یخچالی، یخ رفت ها و ... همگی از مهمترین پدیده های تحولات اقلیمی وورم در این منطقه به شمار می آیند.
تغییرات ژئومورفولوژیکی ناشی از احداث سدهای سهند و ملاجیغ در بستر رودخانه های قرنقو و شور و دامنه های مشرف به دریاچه های سدها ( واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نواحی نیمه خشک، تاثیرات ژئومورفولوژیکی (ریخت شناسانه) سدها بسیار شاخص است. این ساختارهای دست ساز انسانی، با وجود مزایایی که در تنظیم جریان رودخانه ها و کاستن از بزرگی و فرکانس وقوع سیلاب ها دارند، رژیم های مصنوعی از جریان آب در پایاب رودخانه ها پدید می آورند و در مسیر انتقال رسوبات از سراب ها، آشفتگی هایی ایجاد می کنند. تغییرات در عملکرد فرایندهای ژئومورفولوژیکی، با افزایش لغزش ها، به عمق رفتن بستر جریان و تغییر در آرایش جریان رودخانه ها و به طور کلی تغییر در فرایندهای فرسایشی و نهشته گذاری در پایاب و سراب سدها جلوه گر می شود. حوضه قرنقوچای (واقع در دامنه های شرقی سهند با مختصات جغرافیایی از تا طول شرقی و از تا عرض شمالی) که رودخانه های شور و قرنقو آن را زهکشی می کنند از حوضه های نیمه خشک با سدهای متعدد است که در دهه های اخیر با تغییرات عمده ای مواجه شده است. در این مقاله برای بررسی تغییرات ژئومورفولوژیکی رخ داده در اطراف سدها، آشفتگی های ایجاد شده در دامنه ها و همچنین شدت فرسایش، میزان رسوب دهی بخش های مختلف آن با استفاده از روش دومتغیره ارزیابی و با بهره گیری از امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، محدوده های حساس تعیین و پهنه بندی گردیده است. نقشه های ترسیمی نشان می دهند که بخش های بالادست حوضه از نظر شدت فرسایش، در وضعیت نسبتاً بحرانی قرار دارند و فعالیت فرایندهای مختلف فرسایشی و وقوع لغزش های نسبتاً بزرگ در کناره دره ها و در نزدیکی سدها، رسوبات زیادی را وارد آبراهه ها می کنند. بررسی ها همچنین حاکی از این است که واکنش های ژئومورفولوژیکی در اطراف سدها به صورت به عمق رفتن بستر جریان، ایجاد پیچان ها، افزایش فرسایش خطی، فرسایش کناره ای، لغزش ها و در قالب افزایش میزان رسوبات منعکس شده است.
بررسی الگوهای گردشی تراز 500 هکتوپاسکال جو در سال های کم بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله داده های روزانه ارتفاع ژئو پتانسیل تراز 500 هکتو پاسکال ساعت 12GTM برای مختصات صفر تا هفتاد درجه طول شرقی و ده تا شصت درجه شمالی در سالهای کم بارش ایران (1983، 1985، 1987، 1989، 1990، 1999) از پایگاه داده های اقلیمی NCEP/NCAR استخراج شد. برای انتخاب مهمترین مولفه ها، اصل تبیین بیش از یک درصد مبنا قرار گرفت. این تحلیل نشان داد که با سیزده مولفه می توان حدود 92 درصد تغییرات داده ها را تبیین کرد. بر این اساس، مقادیر سیزده مولفه مبنا در 2190 روز (شش سال کم بارش) و هفت الگوی گردشی قابل شناسایی است. الگوی شماره یک، بیانگر جریان مداری و الگوهای شماره 2، 4، 5، 6، 7 معرف حاکمیت فراز و برخی موارد پر ارتفاع بر روی ایران است. هنگام استقرار الگوی شماره 3، بر روی دریای خزر یک کم ارتفاع تشکیل شده که رطوبت آن به ایران نمی رسد و بطور همزمان یک فراز ضعیف بر جنوب ایران حاکم است. تحت استقرار هر یک از الگو های مذکور، کشور ایران با کاهش بارندگی نسبت به میانگین مواجه است.
بررسی جاذبه های ژئوتوریستی گنبدهای نمکی لارستان (مطالعه موردی گنبد نمکی کرموستج)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم شاخه ای از اکوتوریسم است. ژئوتوریسم یا زمین گردشگری راهکاری نوین برای تبیین و تشریح علوم زمین و شناخت سرمایه های طبیعی هر منطقه است که علاوه بر ایفای نقش آموزشی، علمی سبب توسعه توریستی منطقه و ارایه روش برای توسعه پایدار در مناطق ژئوتوریسمی می شود. گنبدهای نمکی از جمله پدیده های استثنایی و کم نظیر زمین شناسی و ژئومرفولوژی هستند که دارای چشم اندازها و مناظر زیبای طبیعی می باشد. یکی از مناطق برونزد یافته، گنبدهای نمکی لارستان است به طوری که تقریبا بیش از 1/6 پراکنش گنبدهای نمکی جنوب کشور را به خود اختصاص داده است. یخچال نمکی، چشمه های کارستی، غارنمکی، اشکال قارچی و .... از جمله پدیده های جالب ژئومرفولوژی مربوط به گنبدهای نمکی لارستان است که قابلیت بالایی برای جذب جهانگردان علمی، آموزشی و سایر جهانگردان برخوردار است. هدف این نوشتار این است که بااستفاده از روش مستقیم و غیر مستقیم گنبد نمکی کرموستج لارستان به ژئو تورسیم داخلی و خارجی معرفی می شود .و فرض بر این قرار گرفته که این مساله می تواند با اشتغال زایی باعث رونق اقتصادی منطقه و ملی شود.
ژئوتوپ های یزد و جاذبه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"اگرچه گردشگری در ازمنه قدیم نیز به عنوان مقوله ای اجتماعی در ملل و نحل مختلف معمول و مرسوم بوده است اما باید اذعان نمود که در عصر ما بیشتر از دیدگاه اقتصادی، به عنوان یک فعالیت ناگریز و ضرورتی اجتماعی مطرح می شود و سهمی مهم در درآمد ملی برای آن منظور می گردد و برنامه ریزان و سیاستگذاران به عنوان یکی از محورهای پراهمیت درآمد ملی بدان نگاه می کنند. این نکته را هم نمی توان کتمان نمود که در چند دهه اخیر پررونق شدن این فعالیت و تحرکی که این مجموعه از فعالیت های بشری می تواند بر بخش های دیگر اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بگذارد موتور اصلی چنین نگاهی بوده است.
مصطلح شدن واژه هایی چون اگروتوریسم، ارکئولوژیکال توریسم، اکوتوریسم، ژئوتوریسم، توریسم استراحت و سلامتی، توریسم فرهنگی، توریسم مذهبی، توریسم ورزشی، توریسم اقتصادی، توریسم سیاسی، توریسم چشم انداز، توریسم تعطیلات و... همه از گستره حوزه و افق انجام فعالیت هایی است که می تواند در این زمینه انجام گیرد (قره نژاد، 1372: 48). در این میان، ژئوتوریسم شکلی از توریسم فرهنگی محیطی معطوف به حس ماجراجویی است که تجربیات ناشی از تحقیق در مواریث طبیعی بـدان اعـتبار بخشیده است.
با آغاز ارتباط بین طبیعت و فرهنگ در مناطق، ژئوتوریسم در محوطه های ژئوتوپ ها، می تواند پاسخ گوی سوالات و تمایلات جدیدی باشد و بدین ترتیب این موضوع قادر به عهده دارشدن سهمی از توسعه مناطق خواهد بود.
ژئوتوپ های یزد به واسطه شرایط استثنایی فرهنگی و پالئو اقلیم خود پتانسیل های بالقوه مطلوبی در این زمینه دارد به ویژه آنکه با داشتن سرزمینی بیابانی از یک سو و وجود ارتفاعات 4000 متری در شیرکوه جاذبه های بی نظیری در ژئوتوریسم وژئومورفوتوریسم فراهم آمده و بدین خاطر ژئوتوپ طزرجان از میان تعداد محدودی روستای هدف در ایران به عنوان دهکده توریستی برگزیده شده و جالب تر آن که جاذبه های این روستا در منطقه نه تنها به واسطه اقلیم متفاوت آن با دشت یزد که مجموعه ای از دیدنی های فرهنگی و جاذبه های علمی طبیعی یا ژئوتوپ ها در اطراف آن فراهم آمده که برای جغرافیدانان، زمین شناسان و اکولوژیست ها و دیگر دانشمندان علوم محیطی و فرهنگی، بی نظیر و شگفت انگیز است.
وجود آثار سیرک های عظیم یخچالی، سنگ های سرگردان یخچالی، دایک ها و سیل های متعدد، گرانیت ها و مرمریت ها با شهرت جهانی، آثار دره های یخچالی و باد رفت های ماسه ای و وجود بزرگترین سد طبیعی زیرزمینی در مهریز که با نیمرخی تقریبا عریان نظر هر محققی را در علوم زمین جلب و شگفت زده می کند و زیبایی های دیگر طبیعی و فرهنگی، این منطقه را بیشتر به ژئوپارکی علمی با جاذبه های یک موزه تاریخ طبیعی تبدیل نموده است"
بررسی ارتباط مورفولوژی گیاهی با خصوصیات مورفومتری نبکاهای گونه « روماریاتورسستانیکا »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی ارتباطات اکوژئومورفولوژیکی به دلیل کاربردهای متعددی از قبیل پیش بینی روند تغییرات توالی، تعدیل و تخریب اراضی، ارزیابی تاثیرات تغییرات اقلیمی، تغییرات در استفاده اراضی و احیای شرایط پایداری سامانه های مناطق خشک دارای اهمیت است. نبکا یکی از اشکال ناهمواری در مناطق خشک است که از فرایندهای بادرفتی و پوشش گیاهی تاثیر می پذیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباطات موجود بین خصوصیات مورفولوژی گونه گیاهی روماریا تورسستانیکا با عوامل مورفومتری نبکاها و ارتباطات داخلی موجود بین مؤلفه های مورفومتری نبکاست. بدین منظور، پارامترهای ارتفاع و قطر تاج پوشش گیاه و مؤلفه های قطر قاعده، ارتفاع و شیب دامنه 157 نبکا در امتداد 10 ترانسکت در منطقه خیرآباد سیرجان اندازه گیری شد. تکنیک رابطه سنجی بین پارامترهای گیاهی با مؤلفه های مورفومتری نبکا براساس آنالیز رگرسیون ساده و چندگانه تحلیل شده است. نتایج آنالیز رگرسیون ساده، حاکی از وجود ارتباط معنی دار بین مؤلفه های ارتفاع گیاه و ارتفاع نبکا در سطح احتمال خطای کمتر از یک درصد با ضریب تبیین 58 درصد برای رابطه خطی و 60 درصد برای توابع درجه 2 و 3 است. همچنین بین مؤلفه های قطر تاج پوشش گیاه با ارتفاع نبکا ارتباط معنی داری در سطح احتمال خطای کمتر از یک درصد با ضریب تبیین 54 درصد برای رابطه خطی و 58 درصد برای توابع درجه 2 و درجه 3 وجود دارد. نتایج آنالیز رگرسیون چندگانه مبین توجیه 74 درصدی تغییرات ارتفاع نبکا با دو مؤلفه عمودی و افقی پوشش گیاهی است. پارامترهای تاج پوشش و ارتفاع گیاه نیز 53 درصد تغییرات قطر قاعده نبکا را توجیه می کنند. نتایج آنالیز رگرسیون بررسی ارتباطات بین خصوصیات مورفومتری نبکاهای گونه روماریا تورسستانیکا، حاکی از ارتباط معنی دار بین مؤلفه های ارتفاع نبکا و قطر قاعده نبکا در سطح احتمال خطای کمتر از 1 درصد با ضریب تبیین 49 درصد برای رابطه خطی و درجه 2 و 50 درصد برای رابطه درجه 3 است.
ارزیابی استفاده از انرژی خورشیدی در گرمایش ساختمان ها و نواحی مسکونی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم مناطق، هم در تعیین نوع ساختمان و سرپناه، هم در میزان و مقدار نیاز افراد به مصرف انرژی و هم در تامین آن (گاهی به عنوان عامل محدود کننده و گاهی به صورت یک عامل موثر) نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. از این رو، فرآیند تعیین، شناخت و کنترل تاثیرات اقلیمی بر مقدار مصرف انرژی در هر منطقه حایز اهمیت زیادی است. نحوه بهره گیری از شکل های متنوع انرژی برای مقاصد گوناگون، انواع ساختمان ها و نیز برای جوامع و افراد مختلف بسیار متفاوت بوده، واضح است که میزان مصرف انرژی و نیاز به آن در مناطق سردسیر بیشتر از مناطق گرمسیر است. مصرف یا تقاضای زیاد برای انرژی مسلما هزینه تامین آن را در مناطق سردسیر بالا خواهد برد که این مساله به عنوان یکی از مشکلات اساسی این جوامع به شمار می آید. براین اساس، منطقه آذربایجان نیز به عنوان بخشی از منطقه شمال غرب ایران و به علت برخورداری از آب و هوای سرد و کوهستانی، طبیعتا در تامین انرژی موردنیاز بخش های مختلف جامعه با این مشکلات و محدودیت ها رو به روست. از این رو، بررسی و شناخت دقیق انرژی خورشیدی به عنوان برترین منابع انرژی جهان در منطقه مورد مطالعه برای برنامه ریزی و مدیریت صحیح انرژی و دستیابی به آینده ای مطمئن امری اجتناب ناپذیر است.
بررسی نحوه ی تأثیر سد سهند بر تغییر مورفولوژی بستر جریان رودخانه قرنقو، بر ویژگی های فرسایشی و رسوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها از اشکال پویای چشم اندازهای طبیعی هستند که در رابطه با تغییر در کنترل کننده های محیطی و دستکاری های انسانی در سیستم های طبیعی، در طی مقاطع زمانی و مکانی مختلف، تغییرات متفاوتی از خود نشان می دهند. ابعاد و گستره طولی این تغییرات در طول مسیر رودخانه ها، نحوه عکس العمل شاخاب ها به رخدادها، نوع تغییرات در مقطع عرضی بستر اصلی و همچنین نحوه تغییرات در سطوح شیب های حوضه های نیمه خشک، از دیدگاه هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژیکی، بسیار مهم است. احداث سدها در مسیر رودخانه ها در بروز این تغییرات، نقش اولیه ایفا می کند. این ساختارهای دست ساز انسان، علی رغم مزایایی که در تنظیم جریان رودخانه ها و کاهش در بزرگی و فرکانس وقوع سیلاب ها و ... دارند، سبب ایجاد رژیم های مصنوعی از جریان آب در پایآب های رودخانه ها شده و در مسیر انتقال رسوبات از سرآب ها، آشفتگی هایی ایجاد می کنند. این آشفتگی ها و تغییرات رخ داده، در واقع تلاش رودخانه ها برای رسیدن به تعادل مجدد در مسیر جریان آب ها است. برای بررسی تاثیر احداث سدها در ایجاد تغییرات در پایآب ها و سرآب های رودخانه های جاری در نواحی نیمه خشک، حوضه قرنقو، واقع در دامنه های شرقی سهند انتخاب شده و در این حوضه، شدت فرسایش، میزان رسوب دهی بخش های مختلف آن، با استفاده از روش های آماری ارزیابی و با بهره گیری از امکانات سیستم اطلاعات جغرافیایی، محدوده های حساس تعیین و پهنه بندی گردیده و در نهایت نقشه های مربوطه ترسیم شده است. این نقشه ها نشان می دهند که بخش های بالادست حوضه از نظر شدت فرسایش، در وضعیت نسبتا بحرانی قرار دارند و فعالیت فرآیندهای مختلف فرسایشی و وقوع لغزش های نسبتا بزرگ در کناره دره ها و درنزدیکی سد سهند، رسوبات زیادی را وارد آبراهه ها می کنند که بعد از آبگیری سد، این رسوبات در پشت سد نهشته خواهند شد. با عنایت به وضع موجود از نظر فعالیت فرآیندهای فرسایشی، پیش بینی های صورت گرفته، حاکی از بروز تغییرات عمده در مقطع عرضی، طولی بستر جریان و همچنین در میزان و مکان رسوب گذاری و کندوکاری، بعد از احداث سد سهند است.
وضعیت اکولوژیکی کهورایرانی Prosopis cineraria و تأثیرات زیست محیطی آن در جنوب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نحوه ی تأثیر عناصر دامنه ای بر ویژگی های خاک از دیدگاه
حوزههای تخصصی:
پرسش های اولین المپیاد بین المللی علوم زمین در سئول، کره ی جنوبی (بخش دبیرستانی)
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران زمین لرزه ، اولویت محیط های شهری
حوزههای تخصصی: