فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
دندروژئومورفولوژی یکی از رشته های زیرمجموعه دندروکرونولوژی است که بر اساس تجزیه و تحلیل حلقه های رشد سالانه درختان و مورفولوژی رشد آنها به بررسی جنبه های فضایی و مکانی فرایندهای سطحی زمین در دوره های هولوسن می پردازد. هدف این تحقیق تحلیل دندروژئومورفولوژیکی حلقه های ریشه درخت برای برآورد نرخ فرسایش ورقه ای در حوضه قره چای (رامیان) است. به منظور تعیین میزان فرسایش ورقه ای بر اساس تحلیل دندروژئومورفولوژیکی ریشه های درختان، بعد از شناسایی ریشه های برونزد یافته بر اثر فرسایش، مجموعا تعداد 42 مقطع از ریشه درختان سوزنی برگ و پهن برگ تهیه شد. هنگام برداشت نمونه ها، اطلاعاتی مانند قسمت رو به آفتاب ریشه رخنمون یافته، محل تماس ریشه با سطح خاک، فاصله سطح خاک تا سطح فوقانی ریشه و اطلاعات مورد نیاز دیگر برای هر مقطع ثبت شد. سپس مقاطع تهیه شده خشک گردیدند و سمباده زده شدند. بعد از تعیین اولین سال رخنمون ریشه ها، بر اساس معادله 1 مقدار کلی فرسایش(Er) بدست آمد و سپس فرسایش سالیانه به میلی متر محاسبه گردید. متوسط فرسایش ورقه ای منطقه مورد مطالعه براساس مقاطع ریشه-های برونزد یافته، 541/0 میلیمتر در سال برآورد شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که میانگین فرسایش سالانه در مقاطع دارای سن کمتر از 50 سال ،50 تا 100 سال، 100 تا 150 سال، 150 تا 200 سال و 200 تا 250 سال به ترتیب 86/0 ، 48/0 ، 4/0 ، 3/0 و 25/0 میلی متر است که این موضوع، افزایش میزان فرسایش از 250 سال پیش تا زمان حال را نشان می دهد. بررسی فرسایش در انواع پوشش گیاهی بیانگر آن است که مقدار متوسط فرسایش سالانه در جنگل های متراکم کمتر از جنگل های نیمه متراکم و کم تراکم است. ارزیابی مقدار فرسایش در سازندهای زمین شناسی نشان می دهد که مقدار فرسایش در خاک های واقع بر روی سازندهایی که دارای جنگل های متراکم کمتری هستند (مانند سازندهای شمشک پایینی و شمشک میانی)، بیشتر است. تحقیق حاضر نشان می دهد که گونه های سوزنی برگ مانند سرخدار و زربین، به علت دارا بودن حلقه های واضح تر و قابل شمارش تر، دارای کارایی بهتری در برآورد میزان فرسایش، در قیاس با گونه های پهن برگ مانند بلوط و زبان گنجشک هستند.
مدل سازی و پیش بینی عملکرد گندم دیم با توجه به دوره های فنولوژیکی رشد گیاه (مطالعه ی موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، به منظور مدل سازی آماری و پیش بینی عملکرد محصول گندم دیم در استان کردستان، برمبنای شاخص های هواشناسی کشاورزی و پارامترهای اقلیمی انجام شده است. به این منظور مدل رگرسیون خطی داده های عملکرد محصول گندم دیم، برای سال های 70 تا 1382 محاسبه شد. متغیّرهای مستقل در این مطالعه، شامل 5 شاخص هواشناسی کشاورزی و 12 پارامتر اقلیمی هستند که هرکدام برای 6 مرحله ی فنولوژیکی رشد محصول از کاشت تا برداشت کل فصل رشد و نیز مجموع مرحله ی دوم رویشی پس از خواب و مرحله ی زایشی استخراج شده اند (در مجموع 8 مرحله از رشد گیاه). با توجّه به زیاد بودن متغیّرهای مستقل، این متغیّرها به روش گام به گام (stepwise) وارد مدل رگرسیونی شده و بهترین متغیّرهای مستقل پیش بینی کننده برای هر مرحله و هر ایستگاه با توجّه به مقادیر ضریب تعیین (R2)، R، و خطای معیار (SEOE) انتخاب شد ند ؛ سپس از بین مدل های ارائه شده برای مراحل رشد، بهترین مدل برای هر شهرستان و کلّ استان انتخاب شد و برای آزمون آنها اقدام به تخمین محصول برای سال های 83 تا 1385، با این مدل های بهینه شد. نتایج حاصل از این مدل ها نشان می دهند که 81 ، 2/70 ، 2/82 ، 71، 80 ، 6/90 ، 6/65 درصد تغییرات عملکرد محصول گندم دیم، به ترتیب در شهرستان های بانه، مریوان، دیواندره، بیجار، قروه، سقز، سنندج با پارامترهای اقلیمی و شاخص های هواشناسی کشاورزی استخراج شده، انجام می شود. همچنین بهترین مرحله ی فنولوژیکی برای پیش بینی عملکرد گندم دیم در شهرستان های سقز، قروه و بیجار، مرحله ی زایشی (22 اردیبهشت تا 20 خرداد) است. این زمان برای شهرستان بانه، مرحله ی دوم رشد رویشی پس از مرحله ی خواب (26اسفند تا 21 اردیبهشت) و برای شهرستان مریوان مرحله ی خواب (22 آذر تا 25 اسفند) است. برای شهرستان های سنندج و دیواندره بهترین مدل رگرسیونی با استفاده از داده های کل فصل رشد انتخاب شد.
معماری آب انبارها در محیط طبیعی لارستان
حوزههای تخصصی:
انسان ها در هر زمان به تناسب نیازی که احساس می کنند برای سازگار کردن شرایط جغرافیایی، تغییراتی در اکوسیستم محیط خود بوجود می آورند. منطقه لارستان نیز از این قایده مستثنی نبوده و از ویژگی های اقلیم گرم و خشک آن، دیوارهای بلند و سایه دار، بادگیرها و از همه مهم تر و گسترده تر آب انبارها می باشد. این پدیده مهم، از اوایل روزهای شکل گیری شهر، نقش اساسی در مورفولوژی آن ایفا کرده است. در این پژوهش با انجام تحقیق جامعی، به مستند سازی و بررسی آب انبارهای عمومی لارستان و مطالعه موردی 211 نمونه از آنها پرداخته شد. در این بررسی آب انبارها با توجه به 11 جنبه مختلف تقسیم بندی شدند. در برداشت های انجام شده که 58 درصد آنها را آب انبارهای شهری، 9 درصد روستایی و 33 درصد را صحرایی تشکیل می دهد، بیشترین مشاهدات را می توان مربوط به پوشش گنبد 105 مورد، مخزن استوانه 189 مورد، دسترسی به وسیله پلکان داخلی 211 مورد، آب رسانی غیر مستقیم 128 مورد، تهویه توسط روزنه 209 مورد، مصرف آب شرب 148 مورد و نمای ساده با 176 مورد فراوانی را عنوان نمود. همچنین حجم کل آب انبارهای منطقه که 65 درصد آنها فعال، 17 درصد نیمه فعال و 18 درصد غیر فعال می باشند، در حدود 1.87 میلیون مترمکعب تخمین زده شد. در نهایت اقتصادی ترین و بهترین تصمیم جهت جلوگیری از تخریب این پدیده مهم و بقای حیات منطقه، حفظ کاربری ذاتی آب انبارها ارایه شد.
تحلیل فراوانی وقوع حداقل دبی و حداکثر بارش 24 ساعته به وسیله روش گامبل و لوگ پیرسون تیپ 3 در رودخانه کمال چای
حوزههای تخصصی:
تحلیل فراوانی وقایع مجموعه روشهایی می باشند که با استفاده از قوانین احتمالات به بررسی احتمال تکرار یک پدیده در طول زمان می پردازند. هدف از این تحلیل ها، به دست آوردن دوره برگشت وقایع اندازه گیری شده و تخمین مقدار یک واقعه به ازای دوره برگشت مشخص می باشد، که خارج از دامنه وقایع ثبت شده قرار دارد و برای طراحی پروژه ها از آن استفاده می شود. از جمله این تحلیل ها می توان به روش گامبل(1)و لوگ پیرسون تیپ 3(2)اشاره کرد. در این مقاله با استفاده از این دوروش به بررسی احتمال وقوع حداقل دبی و حداکثر بارش 24 ساعته در حوضه کمال چای در جنوب کوه سبلان می پردازیم.علاوه برآن از فرمول ماکوس(3) برای انجام کافی بودن داده ها استفاده شده است. طبق این بررسی ها به احتمال 96 درصد، بارش کمتر از 44 میلی متر در 24 ساعت خواهد بود. و به احتمال 95 درصد میزان بیشتر از 02/1 مترمکعب در ثانیه خواهد بود.
قابلیت استفاده از داده های ماهواره IRS-P6LISS-III برای تعیین خاک های آلوده به روی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور ارزیابی تأثیر ذرات آلودة خاک بر سلامتی انسانی، اطلاع از اندازه ذرات خاک اهمیت فراوانی دارد زیرا ذرات آلوده جزو آلاینده ها قلمداد می شوند و انتقال آنها به وسیله آب و باد تحت تأثیر اندازة آنهاست. با توجه به هزینه های بالای نمونه برداری و تجزیه های آزمایشگاهی خاک ها، استفاده از فناوری های جدید نظیر اسپکتروفتومتری و سنجش از دور به تسریع و تسهیل تعیین ریسک آلودگی خاک ها کمک می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین پراکنش مکانی غلظت روی در کلاس های اندازه ای ذرات خاک با استفاده از انعکاس ثبت شده از ماهواره IRS-LISS III در جنوب شهر اصفهان صورت گرفته است. برای تحقق این هدف، 100 نمونه مرکب خاک سطحی به طور تصادفی از منطقه جمع آوری شد. نمونه ها در هوا خشک شدند و کلاس های اندازه ای ذرات خاک 5500-250، 250-125، 125-75، 75-50 و 50 < میکرون بعد از پراکنده کردن کل خاک با استفاده از دستگاه التراسونیک و الک های مناسب تعیین شدند. غلظت کل روی پس از هضم مرطوب نمونه ها در اسیدنیتریک به کمک دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با کاهش اندازه ذرات خاک غلظت روی افزایش می یابد. بین میزان انعکاس های طیفی خاک در باندهای مرئی و مادون قرمز نزدیک ماهوارة IRS-LISS III و غلظت روی در کلاس های اندازه ای ذرات خاک همبستگی معنی دار و منفی وجود دارد. مدل های رگرسیون چندمتغیره گام به گام برای بررسی امکان تخمین غلظت روی در کلاس های ذرات خاک به کمک داده های باندهای ماهواره ای تشکیل شدند و پراکنش مکانی غلظت روی در کلاس های ذرات خاک به کمک معادلات رگرسیون چندگانه گام به گام پهنه بندی گردید. نتایج نشان داد که امکان تخمین روی تا محدوده ای از غلظت به کمک داده های ماهواره ای امکان پذیر است، به طوری که در کلاس های اندازه ای 2000<، 75-50، 50< میکرون در غلظت های کمتر از 400 میلی گرم بر کیلوگرم میزان رویِ اندازه گیری شده و برآورد شده نزدیک خط 1:1 قرار دارند که نشانه دقت بیشتر معادلات برای تخمین روی در غلظت های پایین است. همچنین غلظت فلزات سنگین در همة کلاس های اندازه ای ذرات خاک در نزدیکی معادن حداکثر است و با افزایش فاصله از معادن کاهش می یابد.
پتانسیل سنجی مناطق بهینه ی توسعه ی ژئومورفوتوریسم ( مطالعه موردی: منطقه ی مرنجاب در جنوب دریاچه ی نمک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه ی مرنجاب، در شمال کاشان و جنوب دریاچه ی نمک واقع شده است. این منطقه، به علّت شرایط ویژه ی ژئومورفولوژیکی و مناظر طبیعی و بی همتایش که گویای عناصر و اجزای کویر است جاذبه های خاصِّ ژئومورفولوژیکی و ژئوتوریسمی دارد که در صورت مطالعه و شناسایی قابلیّت های گردشگری آن و برنامه ریزی لازم در این خصوص، توانایی تبدیل شدن به منطقه ای ژئوتوریسمی فوق العاده را دارد. هدف این پژوهش، شناسایی دقیق جاذبه های ژئومورفولوژیکی مناسب برای توسعه ی ژئوتوریسم و اکوتوریسم در منطقه و معرّفی مستعدترین قسمت های منطقه برای تمرکز تأسیسات گردشگری است. به همین دلیل، اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی گردآوری و با استفاده از نقشه های مورد نیاز، عکس و تصاویر ماهواره ای، وسایل صحرایی و نرم افزارها و همچنین با استفاده از دو مدل دلفی و تحلیل سلسله مراتبی به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شد. در روش کتابخانه ای علاوه بر متون مرتبط با موضوع، برخی از اطلاعات مورد نیاز، به ویژه اطلاعات کمّی با مراجعه به کتابخانه ها، اداره ها و سازمان ها جمع آوری شد. در روش مطالعات میدانی، جمع آوری اطلاعات، با مشاهده مستقیم (عکس و فیلم)، مصاحبه و پرسش نامه انجام شد. در این راستا، تعداد 10 پرسش نامه به روش دلفی یا پرسشگری خبره، پُر شد و وزن های به دست آمده وارد لایه های GIS شد تا به روش تحلیل سلسله مراتبی یا AHP منجر به تعیین مکان های مناسب شود. نقشه ی نهایی و نتایج آن نشان داد که از مجموع 32000 هکتار مساحت منطقه ی مورد مطالعه، حدود 1/32 هکتار پتانسیل بالا، 3/8 هکتار پتانسیل به نسبت بالا، 5/8 هکتار پتانسیل متوسّط، 1/46 هکتار پتانسیل به نسبت پایین و 7/10 هکتار نیز پتانسیل پایین دارند. درنتیجه، می توان برای 3/7% از مساحت منطقه که پتانسیل اکوتوریسمی متوسّط به بالا دارند، برنامه ریزی کرد.
ارزیابی روش های مختلف تخمین نسبت تحویل رسوب (SDR) تحت شرایط آب و هوایی مختلف مطالعه موردی: حوضه های آبخیز استان مرکزی
حوزههای تخصصی:
در ایران بر اساس نتایج تحقیقات به عمل آمده در بسیاری از موارد، اختلاف نسبی بین مقادیر فرسایش و رسوب برآورد شده توسط مدل EPM با مقادیر رسوب اندازه گیری شده بیشتر از 10 درصد گزارش شده است. در تحقیق حاضر اقدام به بررسی 13 روش برآورد نسبت تحویل رسوب، جهت مقایسه با روش محاسبه آن در مدل EPM جهت ارتقاء دقت مدل در دو حوضه آبخیز خمین و مزلقان واقع در استان مرکزی شده است، نتایج تحقیق نشان دهنده این است که روش مو و منگ (1977) و روش روئل (1977) به ترتیب با داشتن حداقل اختلاف نسبی در حوضه های آبخیز خمین و مزلقان، مناسب ترین روش ها هستند. بر این اساس توصیه می شود از روش محاسبه نسبت تحویل رسوب مو و منگ (1977)، در حوضه های آبخیز خشک و از روش روئل (1977)، در حوضه های آبخیز نیمه خشک ایران در صورت بکارگیری مدل EPM استفاده شود.
بررسی روند دما و بارش های روزانه حدی در حوضه دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تغییر عناصر اقلیمی حوضه دریاچه ارومیه، دادههای درجه حرارت حداکثر و حداقل و بارندگی روزانه 4 ایستگاه در طی دورة 2006-1984 مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از شش شاخص برای تجزیه و تحلیل روند تغییرات درجه حرارت و هشت شاخص جهت بررسی روند تغییرات بارش بهره گرفته شد. روند این نمایهها با استفاده از روش حداقل مربعات تعیین گردید و برای تشخیص معنیداری آنها آزمون رتبهای من ـ کندال به کار رفت. نتایج نشان میدهد که شرایط اقلیمی در طی دورة مورد مطالعه در این منطقه تغییر پیدا کرده است. بطوری که تعداد روزهای تابستانی و شبهای گرم بطور معنیداری افزایش و تعداد روزهای سـرد و شبهای سرد به طور معنیداری کاهش یافتـه است. مجموع بارندگی سالانه، تعداد روزهای بارانـی (بیش از 2 میلیمتر) و تعداد روزهای بارندگی سنگین (بیشتر یا مساوی 10 میلیمتر)، نیز کاهش معنیداری داشته است. همچنین در طی دورة مورد مطالعه تعداد روزهای متوالی مرطوب بطور معنیداری کاهش پیدا کرده است. اما افزایش روزهای متوالی خشک معنیدار نبوده است.
جداسازی ابر از برف در تصاویر MODIS، با استفاده از الگوریتم Snow Map و الگوریتم ماسک ابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیم کره شمالی را تشکیل می دهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تأثیر عمده ای در بیلان انرژی زمین دارد. همچنین قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، به ویژه در مناطق کوهستانی جهان، تأمین می شود. از جمله محدودیت های نقشه های برفی که از باندهای مرئی و مادون قرمز حرارتی استفاده می کند تاریکی ابر است و شناسایی ابرها به دو دلیل لازم است: یکی برای نشان دادن مناطقی که ابر سطح شان را می پوشاند، و دیگری به منظور جلوگیری از خطاهایی که به دلیل شناسایی نادرست ابر به عنوان برف به وجود می آید.
در این مطالعه تصاویر سنجنده MODIS به دلیل قدرت تفکیک مکانی مناسب در برف سنجی، بازنگری زمانی سریع و تعداد زیاد باندهای طیفی مورد استفاده قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه محدوده البرز مرکزی و دارای چندین ایستگاه برف سنجی است. با بررسی الگوریتم های مختلف تعیین سطح برف، سرانجام الگوریتم Snow Map بر تصاویر اعمال شد. با توجه به اینکه محدودیت اصلی در الگوریتم Snow Map، عدم توانایی آن در جداسازی برخی ابرهاست، برای رفع این مشکل الگوریتم ماسک ابر لیبرال بر تصاویر اعمال شد و نتایج آن با تصاویر حاصل از اعمال الگوریتم Snow Map بدون ماسک ابر لیبرال با استناد بر داده های ایستگاه های برف سنجی و کمک پارامتر ارتفاع مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که الگوریت Snow Map توانایی جداسازی ابرهای ارتفاع بالا و ابرهای دارای ذرات یخ را ندارد و آنها را به عنوان برف طبقه بندی می کند. بررسی ها نشان می دهد زمانی که ماسک ابر لیبرال استفاده شود، دقت الگوریتم Snow Map در مقایسه با زمانی که ماسک ابر جدید استفاده نمی شود 10 درصد افزایش می یابد و از طبقه بندی برخی ابرها در کلاس برف جلوگیری می کند.
تعیین دوره های اقلیمی دامنه شرقی زاگرس؛ مطالعه موردی (قم ـ اراک ـ خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
میمند استثنایی در دل کوه
بررسی تغییرات درازمدت تبخیر و تعرق گیاه مرجع در چند نمونه اقلیمی گرم کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با استفاده از آمار و اطلاعات هواشناسی13 ایستگاه سینوپتیک کشور با اقلیم های گرم در دوره مشترک آماری 2006-1957 انجام شد. به منظور بررسی روند داده های تبخیر و تعرق گیاه مرجع (ET0) با روش پنمن- مانتیث- فائو 56 در مقیاس های فصلی و سالانه در دوره آماری50 ساله از دو آزمون ناپارامتری من- کندال و تخمین گر سِن استفاده گردید. همچنین برای دستیابی به نتایج بهتر و اطمینان از وقوع تغییرات معنی دار در اقلیم منطقه و آشکارسازی چگونگی تغییرات میانگین های ETo، دوره مطالعاتی به دو دوره 50 و 16 ساله تفکیک شد و به منظور مقایسه میانگین های دوره ها با هم، از آزمون من- ویتنی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی روند ETo با دو آزمون نشان داد که در دوره 50 ساله، 53 درصد ایستگاه ها در فصل های مختلف و یا در مقیاس سالانه دارای روند معنی دار بوده اند و 47 درصد ایستگاه ها در کل عدم معنی داری را نشان داده اند. بیشترین روند معنی دار ETo تأیید شده به وسیله هر دو آزمون، در فصل تابستان و کمترین معنی داری در فصل زمستان مشاهده شده است. نتایج نشان می دهد که در 65 درصد موارد شیب روند معنی دار ETo در مناطق مورد بررسی، چه در مقیاس فصلی و چه در مقیاس سالانه منفی به دست آمد. به منظور بررسی دقیق تر تغییرات موجود در پارامترETo، مقایسه نتایج میانگین های ETo در دو دوره زمانی 16 ساله و درازمدت (50 ساله) نشان داد که در مقیاس فصلی و سالانه در 67 درصد موارد کاهش و در 33 درصد موارد افزایش میانگین ETo در دوره 16 ساله نسبت به دوره درازمدت به وقوع پیوسته است که این با نتایج حاصل از روند درازمدت ETo که در بیشتر موارد کاهشی است، هم خوانی دارد.
برآورد نیروی جنگل شهری در ترسیب کربن اتمسفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش گازهای گلخانه ای منجر به تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی شده و آثار زیانباری بر حیات انسان بر روی کره زمین گذاشته است. دیاکسیدکربن عمده ترین گاز گلخانه ای است که جنگل های شهری نیروی بالایی در جذب و ترسیب آن در بیومس و خاک دارند. برای انجام این تحقیق توده های 40 ساله اقاقیا و زبان گنجشک به همراه زمین بایر مجاور (شاهد) در پارک جنگلی چیتگر تهران انتخاب شد و مقدار کربن ترسیب شده در بیومس (هوایی و زیرزمینی)، لاشبرگ و خاک (0تا 15 و 15 تا 30 سانتیمتری) مورد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد هر یک از توده های اقاقیا و زبان گنجشک به ترتیب سالانه 63/9 و 5/3 تن در هکتار کربن ترسیب کرده و منجر به افزایش نیروی ترسیب کربن در حدود 5/482 و 140 تن در هکتار شده اند. ارزش اقتصادی حاصل از ترسیب کربن با توده های مذکور به ترتیب 20 و 5/2 میلیون دلار محاسبه شد. بیشترین سهم از ترسیب کربن کل به بیومس تنة درختان (61 درصد در تودة اقاقیا و 51 درصد در توده زبان گنجشک) اختصاص یافت. مقدار اسیدیته، درصد شن و نیتروژن نیز به ترتیب از مهم ترین عوامل مؤثر بر کربن آلی خاک بودند. نتایج این تحقیق نیروی بالای جنگل شهری در جذب و ترسیب کربن اتمسفری را ثابت کرد. بنابراین با توجه به مزایای بسیار زیاد ترسیب کربن و همچنین عضویت ایران در کنوانسیون تغییرات اقلیمی، ضروری است که با مدیریت و محافظت مناسب این جنگل شهری و جنگل های شهری مشابه در تهران و سایر مناطق ایران گام مثبتی به منظور کاهش تراکم کربن اتمسفری و در نتیجه کاهش گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی برداشته شود.
بهینه سازی جهت گیری بناهای ساختمانی در شهر اهواز بر اساس شرایط اقلیمی
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت خاص جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و سامانه های جوی موثر بر منطقه شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به طوری که گرمای شدید مشکلات عدیده ای را برای ساکنین این شهر ایجاد می کند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در رابطه با طراحی جهت استقرار ساختمان تلاشی برای کاستن مشکلات مربوطه است. در این رابطه با استفاده از داده های هواشناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد:
بر اساس شاخص نیاز حرارتی ساختمانی مشخص گردید صفر درصد از مواقع کل سال در اهواز نیاز به گرمایش مکانیکی داریم و تنها 20.3 درصد از سال امکان بهره گیری از تابش آفتاب حاصل می شود. حدود 10.4 از مواقع نیز آسایش در فضاهای بسته وجود دارد و تنها 28.4 درصد از مواقع سال در ساختمان آسایش کامل را دارد و همچنین امکان بهره گیری از مصالح سنگین ساختمانی 40.9 درصد از کل سال است. به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در ساختمان، موقعیت انواع مختلف ساختمان بر روی دیاگرام مسیر حرکت خورشید بر اساس عرض جغرافیایی اهواز ترسیم و مشخص شد در اهواز جهت استقرار بهینه ساختمان جهت شمال شرقی با کشیدگی در راستای شمالی-جنوبی می باشد.
مدلسازی تعداد روزهای بارش سالانه براساس رطوبت نسبی و دمای سالانه (مطالعه موردی ایستگاه زنجان)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی اقلیمی استان لرستان با استفاده از روشهای آماری و تعیین مناسب ترین روش تجربی
حوزههای تخصصی:
شناخت زیر منطقه های همگن اقلیمی، یکی از نیازهای اولیه در برنامه ریزی های محیطی و آمایش سرزمین است و طبقه بندی اقلیم (یعنی شناسایی پهنه هایی که دارای آب و هوای یکسانی باشند) جهت دستیابی به توسعه همه جانبه در ابعاد مختلف زمانی- مکانی ضروری می باشد.
از این رو برای شناخت مناطق همگن اقلیمی استان لرستان از 331 متغیر هواشناسی در دوره آماری 1388-1378 برای 9 ایستگاه سینوپتیک پراکنده در سطح منطقه مورد استفاده قرار گرفت. داده های بارش با استفاده از 7 ایستگاه باران سنجی وزارت نیرو و 2 ایستگاه باران سنجی سازمان هواشناسی با طول دوره آماری 1387-1357 مورد استفاده قرار گرفت. متغیرهای یادشده به کمک روش تحلیل مولفه های اصلی به 8 مولفه کاهش و با استفاده از چرخش واریماکس چرخش داده شدند. از میان مولفه های بدست آمده با توجه به نمره ها و میزان واریانس، 3 مولفه دما، رطوبت، بارش به عنوان مولفه های اصلی در تعیین اقلیم استان انتخاب شدند. سپس با بهره گیری از روش خوشه بندی سلسله مراتبی به شیوه اتصال کامل ایستگاه های مورد استفاده در این تجزیه و تحلیل بر مبنای مقادیر نمرات استاندارد آنها در مولفه های بدست آمده گروه بندی و به این ترتیب استان لرستان به 4 منطقه اقلیمی تقسیم شد. در آخر نقشه اقلیمی استان بر اساس درخت خوشه بندی در محیط ARC\GIS ترسیم شد. همچنین به منظور تعیین مناسب ترین روش طبقه بندی، استان لرستان با استفاده از روش های تجربی، طبقه بندی شد. نتیجه نشان داد اقلیم این استان با استفاده از روش تحلیل مولفه های اصلی همخوانی بیشتری با واقعیت اقلیمی آن نسبت به روش های تجربی دارد
تحلیل همدید و آماری مه های فرودگاه اردبیل و ارائه ی ساعات مناسب پروازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، برای تحلیل آماری و همدیدی مه های فرودگاه اردبیل، از آمار پنج ساله ی (2008-2004) ایستگاه هواشناسی همدید فرودگاه اردبیل، شامل متوسّط دمای هوا، دمای نقطه ی شبنم، رطوبت نسبی، سرعت باد، مقدار ابر و تغییرات بیست وچهار ساعته ی فشار جوّ برای روزهای مه آلود با بیست وچهار ساعت قرائت در شبانه روز استفاده شده است. برای مدل بندی پیش بینی مه و بررسی همبستگی آن با دیگر عناصر جوّی، از مدل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی رتبه ای پیرسون و داده های ساعات 03 و 15 گرینویچ استفاده شد که بیشترین وقوع پدیده ی مه را داشتند و انواع مه از نظر توانایی دید، به رتبه های 2 تا 4 درجه بندی شدند. سپس، نقشه های هم فشار و هم رطوبت سطح زمین، ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال جوّ و سرعت و جهت بادهای آن تراز برای روزهای همراه با مه استخراج و بررسی شدند. با بررسی نقشه های گفته شده برای 500 روز مه آلود، الگوهای همدید مولّد مه، شناسایی و مناسب ترین ساعات پرواز برای ماه های مختلف سال، ارائه شد. در میان عناصر اقلیمی مورد بررسی، رطوبت نسبی، بیشترین همبستگی را با توانایی دید ایستگاه دارد. از کلِّ مه های منطقه، 8/40 درصد تشعشعی، 4/31 درصد جبهه ای و 8/27 درصد فرارفتی هستند. الگوهای همدید مؤثّر در تشکیل مه، نفوذ زبانه های پُرفشار شمالی و شمال غربی در سطح زمین و وجود جریان های کاهنده و فزاینده ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال بودند. بهترین زمان برای انجام عملیّات پروازی فرودگاه اردبیل در ماه های آوریل، می، سپتامبر و اکتبر از ساعت 08 تا 14 گرینویچ، در ماه های نوامبر، دسامبر، ژانویه، فوریه و مارس از ساعت 09 تا 12 گرینویچ و در ماه های ژوئن، ژوئیه و اوت از نیم روز تا نزدیکی های غروب است.
پیش بینی حداکثر بارندگی ماهانه ایستگاه ایلام از روی دمای سطح آب خلیج فارس و دریای سرخ با استفاده از روش داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی حداکثر بارندگی ماهانه یکی از ابزارهای بهینه برای مدیریت های کشاورزی و منابع آب است. تحقیقات گذشته نشان میدهد، نوسانات دمای سطح آب دریاها بر بارش سطح خشکیهای زمین موثر است. در این تحقیق ارتباط بین دمای سطوح گستره های آبی خلیج فارس و دریای سرخ با حداکثر بارش ماهانه ایستگاه ایلام و همچنین امکان پیش بینی آن با استفاده از روش دادهکاوی بررسی شد. برای این منظور آمار 45 سال دمای ماهانه سطوح آبی فوق به همراه بارندگی ماهانه ایستگاه ایلام استفاده شدند. شاخص اعتماد بین هر یک از دمای سطوح آب خلیج فارس و دریای سرخ و حداکثر بارش ماهانه بیش از 60 درصد برآورد شد. این رقم بیانگر همبستگی زیاد بین دمای این سطوح و حداکثر بارش ایستگاه ایلام است. نتایج نشان داد، حداکثر بارش ماهانه با اعتماد 8/66 درصد و با زمان تأخیر یک ماه با استفاده از دمای دو سطح آبی خلیج فارس و دریای سرخ قابل پیش بینی است.
ارزیابی روند تغییرات تالاب انزلی با استفاده از سنجش از دور و ارائة راه حل مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور کلی دو رویکرد در مواجهه با تغییرات محیط زیستی وجود دارد. رویکرد اوّل نادیده گرفتن این تغییرات و ادامه وضع موجود است که نتیجه ای جز تخریب بیشتر محیط زیست در پی نخواهد داشت. رویکرد دیگر شناسایی این تغییرات از گذشته تا کنون و تدوین برنامة مدیریت محیط زیستی برای کنترل این تغییرات و برنامه ریزی برای بهبود وضعیت محیط زیست است. تالاب بین المللی انزلی از جمله تالاب های حفاظت شده ایران است که عواملی مانند مصارف آب، ورود آلودگیها و تغییر کاربری نقش مؤثری در تغییرات آن دارند. در این تحقیق سعی برآنست که با شناسایی روند تغییرات محیط زیستی تالاب انزلی در یک دورة زمانی دهساله با استفاده از سنجش از دور و سامانة اطلاعات جغرافیایی، به نوعی مدیریت محیط زیستی برای این تالاب دست یافت. برای این منظور ابتدا تصاویر ماهواره ای مربوط به دوره های زمانی مورد نظر تهیه و تفسیر شد و نقشه سازی از این تالاب صورت گرفت تا اطلاعات مورد نیاز برای بررسی روند تغییرات تالاب از گذشته تا کنون به صورت کمی به دست آید. سپس بین اطلاعات کمی به دست آمده از دوره های مورد نظر مقایسه صورت گرفت و روند تغییرات تالاب انزلی در این دوره زمانی استخراج شد. یافته های این تحقیق نشان میدهد که تالاب انزلی طی دوره ده ساله مورد مطالعه، دچار تخریب شده و تغییرات پدیده های مرتبط با آن مانند نوع پوشش گیاهی و مساحت بخش آبگیر تالاب به سمت افزایش تغذیه گرایی است. علاوه بر آن مساحت تالاب تحت تأثیر نوسانات دریای خزر و پیشروی و پسروی آب این دریا قرار دارد.