فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
"تصوف اسلامی بر مبنای چه محورهایی شکل گرفته است، و بر اساس کدام شاخص ها و معیارها مسیر حرکت خود را تنظیم کرده و خطاهای خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسی ها نشان می دهد منشا عرفان و تصوف اسلامی، منحصرا قرآن و سیرت پیامبر است؛ اما در مسیر حرکت خود، از آداب و رسوم و دیدگاه های سایر ملل نیز متاثر شده است؛ و اینکه بعضی- هر چند با دیدگاه های مختلف- کوشیده اند مسیر عرفان و تصوف اسلامی را به عکس نشان دهند، احتمالا تحت تاثیر برداشت ها و دیدگاه های دینی و سیاسی خود بوده اند، یا ـ بسته به نوع نگرش خود ـ خواسته اند با نشان دادن منشا غیراسلامی برای آن، تصوف و عرفان اسلامی را مغایر شریعت اسلامی یا در کنار آن قلمداد کنند؛ یا به گونه ای آن را معرفی کنند که نشان دهند سلوک عرفانی سنتی ادب فارسی، بی نیاز از عمل به احکام شریعت اسلامی است. حال آنکه مستندات فراوان حاکی از آن است که عرفان اسلامی مستقیما از قرآن و سیره نبوی، و روش و سلوک اهل بیت و صحابه و تابعین و زهاد صدر اسلام نشات گرفته است؛ اما بتدریج دیدگاه های پیروان مکاتب دیگر و آداب اجتماعی اقوام و ملل مختلف و بخصوص خواسته های نفسانی زاهدان و صوفیان ریایی، بر آن تاثیر گذاشته است و سبب شده اندک اندک انحرافاتی در آن راه یابد، بنابراین مشایخ بزرگ صوفیه کوشیده اند از طریق تالیف کتب متعدد و ارشاد مریدان، مسیر عرفان نظری و عملی را بر مبنای معیار و شاخصه اصلی آن، یعنی قرآن و سیرت پیامبر اکرم اصلاح کنند و آن را به مسیر اصلی خود بازگردانند تا عرفان و تصوف اسلامی همچنان بتواند در شاهراه اصلی خود به مسیرش ادامه دهد.
"
بررسی تحلیلی سیمای پیامبران(ع)، امامان(ع) و صحابه در شعر غنایی دوران غزنوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران سلطان محمود و مسعود غزنوی(387-432ه.ق) از مهم ترین ادوارگسترش شعر فارسی است. شاعران این دوران، شاعران نیمه ی اول قرن پنجم چون عنصری، فرخی، عسجدی، منوچهری، عیوقی، ابوسعید و چند شاعر بی دیوان هستند که مجموعا بیش از 20600بیت از آنان برجای مانده است یکی از شگردهای اصلی این شاعران، برای تقویت جنبه های مفهومی و ادبی انواع غنایی، بهره گیری از اشارات دینی در شعر است. در این مقاله سعی شده، به روش تحلیلی- توصیفی، پس از بررسی تک تک ابیات این دوره، تلمیح های مربوط به پیامبران(ع)، امامان(ع) وصحابه ی رسول(ص)، استخراج و پس از طبقه بندی آن ها براساس نوع و میزان کاربرد، شگرد شاعران در استفاده از این تلمیحات، در دو شاخه ی اصلی تحلیل و بررسی شود: نخست مفاهیم دینی معرفی و شیوه ی رواج آن تحلیل گردد؛ سپس میزان کاربرد این اشارات در انواع غنایی چون مدح، وصف، تغزل و شعر عاشقانه، شعر عرفانی، مناجات و تحمیدیه و منقبت، بررسی شود.
مدح اهل بیت (ع) در دیوان بوصیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدح پیامبر(ص)واهل بیت (ع)در دیوان شعراجاری است . تبیین اوصاف اهل بیت (ع) با استناد به آیات و روایات ‘ سنتی است که اکثر مدیحه سرایان بدان پرداخته اند . در میان شعرا بوصیری بخاطر برده اش و دیگر سروده هایش از جایگاه ویژه ای برخوردار است ‘جایگاهی که شاعران قرون واعصار را به تقلید واداشته است. بوصیری در دیوان خود با اشاره به آیات قرآن و احادیث ‘ پیامبر را نذیر مبین و افصح من نطق بالضاد معرفی کرده و به حدیث شق القمر و ستون حنانه و حرکت شجر و نطق حجر اشاره می کند او در مدح اهل بیت (ع) از کربلا و حدیث کساء و حدیث منزلت و سوره هل اتی و آیه مودت یاد کرده و حضرت فاطمه را با وصف خیر النساء مدح می کند و پا به پای شعرای شیعی به مدح اهل بیت می پردازد.
بررسی اوصاف و شخصیت پیامبر اعظم در متون منثور عرفانی فارسی
حوزههای تخصصی:
یکی از مضامین اصلی در آثار ادبی جهان، بهویژه متون عرفانی و اخلاقی، تقریر احوال پیامبران الهی است که غالباً حاصل تجربیات ناب و شهود عرفانی است. عرفان نیز که از یک منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، این زمینه را فراهم کرده تا گزارهها و مؤلفه های دینی، از جمله: بحث نبوّت، با رویکرد زیباشناختی و هنری بازپرورده شود. در این میان متون عرفانی منثور فارسی به دلایل فرهنگی و زبانی این امکان را داشته و یافته است که به بحث نبوت بویژه نبوّت پیامبر خاتم از زوایا و ابعاد مختلف بنگرد؛ متون منثوری که به نسبت قالب دیگر یعنی شعر، عمیقتر و بیشتر به مسئله نبوّت و اقوال و احوال حضرت محمّد پرداخته است. عارفان در این دسته از متون با نگاه موشکافانه سعی کردهاند از یکسو مضامین مختلف را با کلام الهی و احادیث نبوی همراه کنند و از دیگر سو، به گفتار و اقوال خویش اعتبار بیشتری ببخشند. نویسنده در این مقاله سعی میکند با توجه به فقدان اثر پژوهشی جامع به صورت مقایسهای و تاریخی در حوزه جایگاه، وضع و حال پیامبر خاتم در مجموعه متون عرفانی منثور، پانزده متن از امّهات متون عرفانی را از سده آغازین تألیف متون عرفانی فارسی تا سده هشتم، انتخاب و اقوال، کردار و سلوک پیامبر اعظم را به صورت مقایسهای مطالعه و نقطه اشتراک و افتراق آنها را در حوزه مورد نظر تبیین کند.
بازتاب مقامات حضرت مریم (س) در متون عرفانی از قرن چهارم تا قرن نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیاتی که در قرآن کریم دربارة مقام و منزلت حضرت مریم (س) نازل شده است، در ادبیات عرفانی بازتاب گسترده ای یافته است. از دیدگاه عرفا، شفقّت بر خلق از جمله ویژگی های برجستة اولیا است و آرزوی مرگ کردن حضرت مریم (س) نه به دلیل ترس از ملامت خلق، بلکه به سبب شفقّت او بر آدمیان بود تا به سبب نسبت دادن اتّهامات ناروا به آن حضرت، گرفتار عقوبت نشوند. حضرت مریم (س) به سبب مخالفت با هوای نفس و صبر در برابر سختی ها، قادر به خرق عادت گشت. آن حضرت به سبب مرگ ارادی، در عالم آخرت اقامت داشت و بدون کوشش، از رزق بهشتی برخوردار می شد و طهارت وی از ماسوی الله، سبب اقامت عیسی (ع) در آسمان ها گردید. در این مقاله به بازتاب برخی از مقامات حضرت مریم در متون عرفانی فارسی تا قرن نهم هجری پرداخته شده است.
علی (ع) در شعر اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"برجستگى اقبال لاهورى، در پىجویى دگرگونى(ذهنى-روانى)ملّتهاست.اقبال عمل اجتماعى را به عمل فیزیکى محدود نکرد.در سیر زندگى او دیده نشده است که براى استقلال سیاسى ملّت خود، به سلاح تکیه کند ولى تفکّر روشنگرانه او و ایجاد فرهنگ جدیدى مبتنى بر خودى و خود آگاهى و خودباورى در تشکیلات انجمناتّحاد اسلامتوانست راه جدیدى را پیش پاى مسلمانان مشرق زمین قرار دهد.
رویکرد نسل جدید، اقبال لاهورى را در ادبیات سیاسى و فرهنگى روزگار ما، جاودانه کرد.
یادکرد اقبال از على(ع)، موضوع اصلى این مقاله است.این یاد کرد، خشک و بىروح نیست و به همین دلیل، نگاهى ماوراى جانبدارى و علاقه مقدّس مآبانه مذهبى را، مىتوان در نگرش اقبال مشاهده کرد.
یکى از درون مایههاى سخن اقبال لاهورى درباره على(ع)، آن است کهحیدرى بودنرا معادل گردانیدن آفتاب از خاور به باختر تصوّر کرده است و محور عالم را در حیات مىبیند، نه در مرگ.در نتیجه، راز درک و فهم على و نام و نشانش، دانایى به رمز حیات است نه باورمندى به مرگ:
هر که داناى رموز زندگى است
سرّ اسماى على داند که کیست"
بازتاب شخصیت پیامبر اعظم (ص) در ذهن و زبان سنایی
حوزههای تخصصی:
"بررسی زندگی رسول اکرم (ص) در ذهن و زبان سنایی بی تردید از موضوع های مهم و اثرگذار در مجموعه پژوهش های ادبیات فارسی می تواند محسوب گردد؛ چرا که سنایی شاعری بزرگ و مقتدای شاعران عارف فارسی زبان به شمار می رود و او را بحق بنیانگذار و مروج اصلی آموزه های عرفانی در شعر فارسی دانسته اند.
این پژوهش با تمرکز کند و کاو در اثر ارزشمند حدیقه و با روش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته است.
برای سنایی، شخصیت رسول اله و ابعاد وجودی و نکات برجسته زندگی و ویژگی های روحی و اخلاقی و شان و جایگاه ایشان به قدری مهم بوده است که یکی از ابواب دهگانه حدیقه را بدان اختصاص داده است. طرح شاعرانه داستان معراج و رجحان وجودی آن حضرت بر سایر انبیا و اولیا، حسن خلق، رحمت واسعه آن دردانه آفرینش و واسطه خلقت، امی بودن و فضل تقدم اشرافی ایشان بر آدم و سایر انبیا و نیز تموج تلمیحات قرآنی و بازتاب مهمترین فرازها در زندگی حضرت رسول اکرم از مهمترین عناوینی است که سنایی بدانان پرداخته است"