مطالب مرتبط با کلیدواژه

موت اختیاری


۱.

تجربه گونه های مرگ در زندگی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواب تکامل مرگ گونه های مرگ تجربه مرگ خَلق مدام موت اختیاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۰ تعداد دانلود : ۲۵۵۷
مرگ در مثنوی، امری دفعی نیست که به یکباره اتفاق افتد و کوس ختم حیات را بکوبد، بلکه پدیده ای است ساری در متن زندگی، که انسان در حیات جسمانی خود بارها آن را تجربه می کند یا می تواند تجربه کند. این اندیشه از آنجا می خیزد که مولانا مرگ را اعم از مرگ جسمانی و دارای مراتب و گونه های گوناگونی می داند. به نظر او، خواب، تکامل انسان، خلق مدام و موت اختیاری، گونه هایی از مرگ در زندگی دنیوی اند. شاید در نگاه نخست، به نظر آید که بیان او در این موارد، بیانی مجازی است و مولوی، قصد تشبیه و نمادسازی دارد، اما مبانی اعتقادی که در پس آن ها وجود دارد، از یکسو و نتایجی هم که وی از مرگ بودن آن ها می گیرد از سوی دیگر، نشان می دهد وی آن ها را گونه هایی از مرگ می داند، نه تشبیهات و نمادهایی برای مرگ. از آنجا که مولانا در شناخت، قائل به تجربه است: «درنیابد حال پخته هیچ خام» با این گونه ها نیز معمولاً به مثابه تجربه هایی از مرگ برخورد می کند، زیرا در پی ایجاد شناخت نسبت به مجهول ترین مسئله و ملموس ساختن آن و در نتیجه، زدودن هراس ناش از جهل است؛ اگرچه اغلب آن ها ناآگاهانه اند.
۲.

بازتاب مقامات حضرت مریم (س) در متون عرفانی از قرن چهارم تا قرن نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان صبر طهارت حضرت مریم (س) موت اختیاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب آیات و احادیث
تعداد بازدید : ۱۵۸۹ تعداد دانلود : ۷۶۸
آیاتی که در قرآن کریم دربارة مقام و منزلت حضرت مریم (س) نازل شده است، در ادبیات عرفانی بازتاب گسترده ای یافته است. از دیدگاه عرفا، شفقّت بر خلق از جمله ویژگی های برجستة اولیا است و آرزوی مرگ کردن حضرت مریم (س) نه به دلیل ترس از ملامت خلق، بلکه به سبب شفقّت او بر آدمیان بود تا به سبب نسبت دادن اتّهامات ناروا به آن حضرت، گرفتار عقوبت نشوند. حضرت مریم (س) به سبب مخالفت با هوای نفس و صبر در برابر سختی ها، قادر به خرق عادت گشت. آن حضرت به سبب مرگ ارادی، در عالم آخرت اقامت داشت و بدون کوشش، از رزق بهشتی برخوردار می شد و طهارت وی از ماسوی الله، سبب اقامت عیسی (ع) در آسمان ها گردید. در این مقاله به بازتاب برخی از مقامات حضرت مریم در متون عرفانی فارسی تا قرن نهم هجری پرداخته شده است.
۳.

موت اختیاری در رساله الاصول العشره شیخ نجم الدین کبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نجم الدین کبری الاصول العشره طریقه شطار موت طبیعی موت اختیاری تولد ثانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۳۴۵
در نظر شیخ نجم الدین کبری «حیات حقیقی»، همان «حیات معنوی» است؛ حیاتی که برون رفت از ظاهر بسوی باطن، فنا شدن در حق و بقا یافتن به بقای او، و نیز بازیافتن حق است در هر آنچه که رنگ و نامی از هستی و زندگانی دارد. وی که از جمله پیران طریقت است، با توجه به یافته های خویش در این حیات معنوی به نگارش رساله الاصول العشره پرداخته تا به دستگیری و ارشاد سالکین بپردازد. او در این رساله با بهره گیری از آموزه های وحیانی و نیز بکارگیری سنت پیامبران و اولیای حق، دستور العملهایی را برای سالکینی که قصد دست یافتن بدین مرتبه از زندگانی را دارند، وضع نموده و طریقه مختار خویش را «طریقه شطار» نامیده که بر پایه «موت اختیاری» است و دارای اصول دهگانه توبه، زهد، توکل، قناعت، عزلت، ذکر، توجه، صبر، مراقبه، رضا میباشد. موت اختیاری سالک از «توبه» آغاز میگردد؛ این اصل نه تنها «سر آغاز تولد ثانی» است بلکه «شرط لازم ادامه حیات معنوی» نیز هست، بدین نحو که سالک پس از ادای حق هر مقام، تا رسیدن به مقام توحید حقیقی از هر منزل و مقامی بوسیله توبه بدر خواهد شد. چنین سالکی که توانسته با عنایت حق تعالی و ارشاد پیر طریقت و نیز کوشش خویش «تولد ثانی» بیابد، پس از پیمودن منازل و مقامات معنوی متخلق به اخلاق الهی میگردد و در اوج این حیات به «مقام وصول و فنای در حق» که بالاترین معنا از معنای توحید است، دست می یابد. اساس بودن «موت اختیاری» در این رساله، علاوه بر اذعان ابتدایی شیخ، بخوبی از اصرار وی در خلال توضیح اصول دهگانه با واژه «خروج» و نیز مقایسه این نحوه خروج با «موت طبیعی» پیداست، لذا در پیوند موت اختیاری بعنوان اساس طریقه شطار با اصول دهگانه میتوان گفت که شیخ نجم الدین براساس آموزه های رساله الاصول العشره نه تنها از یک موت و تولد اختیاری بلکه از چندین موت و تولد اختیاری دیگر متناسب با هر منزل و مقام سخن بمیان آورده است.
۴.

بررسی شخصیت حمزه سیدالشهدا در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمزه سید الشهدا (ع) شعر فارسی دیدگاه عرفانی موت اختیاری عشق شجاعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۹۹
حضرت حمزه(ع)، سیدالشهدا، عموی نبی مکرم(ص)، یکی از شخصیت های مهم صدر اسلام است که با وجود دلاوری ها و جان فشانی های بسیار، آن گونه که شایسته مقام اوست، جایگاه رفیعش در شعر فارسی انعکاس نیافت. از میان خیل انبوه شاعران فارسی گو، گروهی تنها به شجاعت حضرتش توجه کرده اند و برخی نیز ، تنها از نظرگاه عرفانی به موضوع شهادت جانسوز ایشان نگریسته اند. این جستار برآن است ضمن بررسی جایگاه حضرت حمزه از دیدگاه های گوناگون در شعر شاعران فارسی زبان، ابعاد عرفانی شخصیت ایشان را از منظر دو شاعر عارف، سنایی غزنوی(470- 529 ه.ق) و مولوی (604-672 ه. قب)، واکاوی کند. دستاورد پژوهش آن است که  سنایی  در حدیقه و دیوان اشعار خود و مولوی در دیوان شمس و مثنوی معنوی،  در مقایسه با دیگر شاعران، بیشترین اشارات را به حضرت حمزه (ع) دارند. سنایی ضمن آنکه واقعه جانسوز شهادت حضرت حمزه  را با بیانی حسرت آلود و عاطفی بیان می کند، شرط پذیرش نماز را به تأسی از حضرت حمزه ، بریدن از خود و تمام تعلقات دنیوی می داند. در جهان بینی عرفانی مولانا ، توجه به واقعه شهادت حضرت حمزه، راهی است برای بیان مسائلی همچون اهمیت فنای صوفیانه، موت اختیاری و مرجّح دانستن عشق بر شجاعت.