فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱٬۲۹۳ مورد.
پویایی رابطه ریسک- بازده در بازار سهام ایران: شواهد جدید با به کارگیری الگوی GARCH-JUMP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات مرسوم رابطه بین بازدهی انتظاری و واریانس شرطی آن را مثبت ارزیابی می کنند، اما یافته های تجربی حاکی از وجود رابطه ثابت و مشخص بین این دو نیست. ادبیات اخیر با تجزیه ریسک، شواهد جدیدی را در این خصوص ارایه کرده است. در این راستا، در مطالعه حاضر، نقش ویژگی های مشخص قیمت دارایی های مالی از جمله نوسانات شرطی متغیر با زمان و جامپ در رابطه بین ریسک و بازده سهام در بازار سهام تهران بررسی شده است. برای این منظور، از مدل ARJI-GARCH که به طور کارآ دربردارنده این دو ویژگی است، استفاده شده و نتایج به دست آمده با دو الگوی ساده تر، یعنی GARCH-M و GARCH-JUMP که اولی تنها واریانس شرطی و دومی هر دو ویژگی را شامل می شود (با این تفاوت که احتمال وقوع جامپ در طول زمان ثابت است)، مقایسه شده است. نتایج برآورد این الگوها برای داده های روزانه شاخص کل بازار بورس تهران طی دوره زمانی 6/7/1376 تا 2/12/1393 دلالت بر معناداری جزء جامپ دارد، به طوری که ریسک بازده سهام ایران هر دو جزء تغییرات ملایم و رویدادهای شوک گونه و جامپی را شامل می شود و از این رو، مدلGARCH-M سنتی به تنهایی برای بررسی رابطه ریسک و بازده در بازار سهام ایران مناسب نیست. همچنین در تجزیه و تحلیل پاداش ریسک متغیر با زمان، مشاهده شد که در کوتاه مدت تنها ریسک ناشی از وقوع جامپ معنادار است.
اعلامیه هزاره ملل متحد
در جستجوی هویت
مقایسه رهیافت های استخراج داده ها (دوگانه دو بعدی و دوگانه یک و نیم بعدی) در ارزش گذاری منابع تفرجی (مطالعه موردی؛ تپه کنار صندل جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کشورهایی که بیش تر به توسعه اقتصادی خود می اندیشند، به طبیعت گردی یا اکوتوریسم توجه جدی می کنند. لذا در این مطالعه، ارزش تفرجی تپه کنار صندل جیرفت در استان کرمان با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و بکارگیری دو الگوی استخراج داده ها شامل دوگانه دو بعدی و دوگانه یک و نیم بعدی در سال 1392 تعیین شد. برای دست یابی به این هدف، داده های مورد نیاز از راه تکمیل پرسش نامه و مصاحبه حضوری با 115 بازدیدکننده از منطقه یاد شده براساس روش نمونه گیری تصادفی گرد آوری شد. در مقایسه دو رهیافت استفاده شده، از آن جایی که در رهیافت دوگانه یک و نیم بعدی تعداد متغیرهای توضیحی معنی دار شده بیش تر است و هم چنین، قدر مطلق لگاریتم راست نمایی و بیش ترین راست نمایی در این فرمت، بیش تر از رهیافت دوگانه دو بعدی است، این رهیافت به عنوان رهیافت مناسب انتخاب شده است. هم چنین، متوسط تمایل به پرداخت با استفاده از فرمت دوگانه یک و نیم بعدی 4500 ریال برای هر بازدید، برآورد شد. لذا استفاده از رهیافت دوگانه یک و نیم بعدی در مطالعات، می تواند کمترین انحراف را از تمایل به پرداخت واقعی داشته باشد .
بررسی همگرایی درآمدی بین استان های ایران با تأکید بر روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فرضیه همگرایی بین استان های ایران و اتخاذ سیاست های اقتصادی به منظور نیل به توازن منطقه ای یکی از موضوعات مهم در حوزه اقتصاد کلان ایران است . در این پژوهش، برای بررسی فرضیه همگرایی درآمد سرانه، در میان استان های ایران از روش های مختلف مانند آزمون ریشه واحد، همگرایی باشگاهی و آماره تایل و مکانیسم جدید یعنی تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج آزمون ریشه واحد نشان می دهد که بین استان های کشور همگرایی مطلق و شرطی برقرار نیست. همچنین، نتایج روش باشگاهی و آماره تایل نیز عدم برقراری همگرایی شرطی را نشان می دهند. علاوه بر این، نتایج روش خوشه ای نیز نشان می دهد که همگرایی درآمدی بین استان های ایران وجود ندارد. به طور کلی نتایج، با استفاده از تمام روش ها، واگرایی قوی از نظر درآمد سرانه، در استان های ایران را تأیید می کنند. نتایج واگرایی در درآمد سرانه ممکن است نشانه ای از توسعه نامتوازن بیشتر در استان های ایران در آینده باشد. در واقع، نتایج این پژوهش بیانگر نرخ متفاوت رشد اقتصادی در استان های ایران است.
بررسی تطبیقی اثرات توسعه مالی بر توزیع درآمد و فقر در کشورهای منتخب اسلامی (رویکرد داده های تابلویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، ارزیابی اثرات توسعه مالی بر نابرابری درآمدی و فقر در کشورهای منتخب اسلامی است. منظور از کشورهای منتخب اسلامی در این تحقیق کشورهای ایران، اندونزی، اردن، کویت، مالزی، مصر، مراکش، عمان، عربستان سعودی، سنگال، ترکیه، امارات متحده عربی، قطر و لیبی می باشد. در این پژوهش از روش داده های ترکیبی طی دوره زمانی 2014-2000 برای آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته شده است. با توجه به نتایج این تحقیق، ضریب مربوط به توسعه مالی در معادله ضریب جینی مقدار (068/0-) بوده و نشان می دهد که توسعه بخش مالی در کشورهای اسلامی نابرابری درآمدی را کاهش داده است. همچنین اثر توسعه مالی بر فقر نیز مثبت بوده و در سطح 5 درصد معنی دار می باشد. بر اساس این نتایج یک درصد افزایش در شاخص توسعه مالی منجر به افزایش 4/0 درصدی در هزینه مصرفی سرانه و کاهش فقر در کشورهای اسلامی شده است.