مسعود غلامعلی لواسانی

مسعود غلامعلی لواسانی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روان شناسی تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۱۹۰ مورد از کل ۱۹۰ مورد.
۱۸۱.

تدوین بسته آموزشی خوداطمینانی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص؛ رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوداطمینانی تحصیلی اختلال یادگیری مطالعه کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی خوداطمینانی تحصیلی برای دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای قیاسی بود. نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز شد و از منابع نوشتاری با موضوع خوداطمینانی استفاده گردید. سپس محتوای کتاب ها و مقاله ها ازنظر اجزاء و مؤلفه های مرتبط با خوداطمینانی تحصیلی مورد تحلیل قرار گرفت. در این بررسی ابتدا مؤلفه های آموزشی استخراج شد، سپس در قالب مضمون پایه، مؤلفه اصلی و مؤلفه فرعی طبقه بندی شد. در مرحله آخر نیز روایی الگوی مذکور بررسی گردید. بسته آموزشی خود اطمینانی تحصیلی بر اساس 6 مضمون فراگیر شامل: سرزندگی تحصیلی (با مضامین سازمان دهنده خودانگیختگی و درگیری تحصیلی)، خودکارآمدی تحصیلی (با مضامین سازمان دهنده احساس شایستگی و اعتمادبه نفس)، خودتنظیمی (با مضامین سازمان دهنده خودآگاهی، خودنظارتی، هدفمندی، خودگردانی و به کارگیری راهبردهای یادگیری مؤثر)، تفکر علمی (با مضامین سازمان دهنده تفکر انتقادی، تفکر خلاق و انعطاف پذیری شناختی)، مهارت های اجرایی (با مضامین سازمان دهنده برنامه ریزی و سازمان دهی، کنترل توجه و تمرکز، حل مسئله) و تاب-آوری (با مضامین سازمان دهنده مدیریت استرس، مدیریت هیجانات، سازگاری و تعاملات مثبت، خودمراقبتی) تدوین شد. الگوی آموزش خوداطمینانی تحصیلی به دست آمده، می تواند در کنار سایر مداخلات موجود، در صورت بندی مداخله برای آموزش دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص قابل استفاده باشد.
۱۸۲.

اثربخشی واقعیت درمانی بر افزایش سرمایه روانشناختی ومولفه های آن و کاهش احساس تنهایی نوجوانان دختر تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی سرمایه روان شناختی احساس تنهایی تک والد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر سرمایه روان شناختی و احساس تنهایی نوجوانان در خانواده های تک والدی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری بود. جامعه پژوهش حاضر نوجوانان دختر تک والد 16تا 18 سال که در سال 1400-1401 در مدارس شهرستان فارسان مشغول تحصیلند، تشکیل دادند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس از مدارس این شهرستان، یک مدرسه انتخاب شد. سپس از 31 نفر دانش آموز تک والد، 20 نفر بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران (1980)، بود که توسط نوجوانان در سه مرحله تکمیل شد. آموزش واقعیت درمانی در هشت جلسه یک و نیم ساعتی برای گروه آزمایش برگزار شد اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده های بدست آمده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های بدست آمده حاکی از آن بود که آموزش واقعیت درمانی بر افزایش سرمایه روان شناختی و مؤلفه خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی آن و همچنینی کاهش احساس تنهایی مؤثر بوده واین تأثیر تا مرحله پیگیری پایدار مانده است. از نتایج پژوهش حاضر می توان جهت یاری رساندن به نوجوانان تک والدی در راستای افزایش سرمایه روانشناختی و کاهش احساس تنهایی آنها استفاده کرد.
۱۸۳.

بررسی فرآیند یاددهی - یادگیری در محیط الکترونیک: یک مطالعه آمیخته در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرآیند یاددهی-یادگیری محیط یادگیری الکترونیکی آموزش عالی مطالعه ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
یکی از اصلی ترین تغییرات در حوزه آموزش سالیان اخیر، یکپارچگی فناوری با رویکردهای سنتی یاددهی-یادگیری بوده است. این پژوهش آمیخته از نوع کیفی و کمی متوالی بوده و هدف آن بررسی فرآیند یاددهی-یادگیری در محیط الکترونیک دانشگاه تهران بوده است.در مرحله کیفی، محققان از روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده کرده اند. مصاحبه ها با دانشجویان و اساتید انجام شد و نمونه گیری به شیوه هدفمند با در نظر گرفتن اشباع داده ها صورت گرفت. یافته های کیفی به بررسی عمیق تجربیات 25 دانشجو و 18 مدرس درگیر در یاددهی-یادگیری الکترونیک در این دانشگاه پرداخته و الگوی نظری فرآیند یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیک در دانشگاه تهران را معرفی کرده است. در قسمت کمی، با توجه به اطلاعات مرحله کیفی و بررسی های نظری گسترده تر، پرسش نامه فرآیند یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیک توسط نویسندگان ساخته و اعتبارسنجی شده است. این پرسش نامه پس از بررسی روایی محتوایی افراد خبره؛ با تعداد 495 دانشجوی دانشگاه تهران که به آن پاسخ دادند، تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی شد. تمامی تحلیل ها روایی و پایایی نهایی این پرسش نامه را با 35 گویه و 8 عامل و آلفای کرونباخ کلی بالای 7/0 تایید کردند؛ بنابراین این سازه به عنوان ابزاری جهت بررسی فرآیند یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیک دانشگاه ها می تواند معرفی شود.پژوهش حاضر عناصر اساسی فرآیند یاددهی-یادگیری در محیط الکترونیک دانشگاه تهران را شناسایی کرده و الگوی مفهومی تطبیقی با نیازها و ویژگی های این مؤسسه آموزش عالی را ارائه کرده است. همچنین با معرفی پرسش نامه فرآیند یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیک به معرفی ابزاری جهت بررسی این مهم در این موسسه و سایر موسسات آموزشی همت گمارده است.
۱۸۴.

اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز PASS کارکردهای شناختی اختلال یادگیری در ریاضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۷
زمینه: اختلال ریاضی یک ناتوانی یادگیری است که درک، یادگیری و انجام محاسبات ریاضی را برای کودکان دشوار می کند. پسران و دختران به طور مساوی به اختلال ریاضی مبتلا هستند و معمولاً به محض شروع کلاس های ریاضی در مدرسه، شروع به نمایش رفتارهای مشکل دار می کنند. بررسی ها نشان داده تقویت مهارت های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی موثر است ولی تاکنون مطالعه ای به پردازش مهارت های چهارگانه مغز در کودکان دارای اختلال ریاضی نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش: این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش در زمره پژوهش های نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری شش ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دارای اختلال های یادگیری ریاضی پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال های یادگیری آموزش وپرورش در شهر تهران بود؛ که از بین آن ها به روش نمونه گیری در هدفمند، ۵۰ نفر که ویژگی های لازم ازنظر ملاک های ورود را داشتند فهرست شد و سپس ۳۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری با اسپیسفایر ریاضی، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۱۵ نفر گمارش شدند. پکیج آموزشی مبتنی بر پردازش های چهارگانه PASS برای آزمودنی های گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۷۵ دقیقه ای دو بار در هفته به آزمودنی های گروه آزمایش ارائه شد و در این مدت گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد؛ سپس بعد از 6 ماه از گروه آزمایش آزمون پیگیری به عمل آمد. برای جمع آوری داده ها از ۱۰ زیر آزمون اصلی تست وکسلر کودکان-۵ (WISC-V) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد بسته آموزشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی و خرده مقیاس های توانایی بصری فضایی، استدلال سیال، حافظه فعال، سرعت پردازش دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضی اثر معنادار داشت ولی بر درک کلامی اثر معنادار نداشت، تأثیر بر حافظه فعال و سرعت پردازش از ۵ عامل دیگر بیشتر بود (05/0 >P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از بسته مهارت آموزی پردازش چهارگانه مغز می توان به عنوان مداخله ای کاربردی و مؤثر برای بهبود میزان کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری با اسپیسفایر ریاضی استفاده کرد. بر همین اساس می توان پیشنهاد کرد در مسئولان و دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت از این رویکرد در فرآیند آموزش استفاده نمایند.
۱۸۵.

اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روان شناختی بر بهبود مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضامندی زوجیت مثبت اندیشی آموزش مبتنی بر بهزیستی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۸۶
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر بهبود مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی مراجعه کننده و تحت درمان در مرکز درمان ناباروری مام شهر تهران در سال 1402 بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. همه آنها قبل از اجرای مداخله پرسشنامه شناخت مثبت خودکار اینگرام و همکاران (1988، APAC) و رضامندی همسران افروز (1390، AMSS) را تکمیل کردند. پس از آن گروه آزمایش مداخله برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی را در 8 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار دریافت کردند. داده های پژوهش به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون در بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد در متغیرهای مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). بر این اساس می توان گفت استفاده از برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی می تواند در افزایش مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور موثر باشد.
۱۸۶.

پیش بینی واکنش پذیری هیجانی براساس روابط موضوعی با نقش واسطه ای ظرفیت ذهنی سازی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واکنش پذیری هیجانی روابط ابژه ظرفیت ذهنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۶
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی واکنش پذیری هیجانی براساس روابط ابژه با نقش واسطه ای ظرفیت ذهنی سازی بود. این مطالعه با روش توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهر تهران بود که به این منظور 272 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، مقیاس واکنش پذیری هیجانی(ناک و همکاران، 2008)، روابط ابژه و واقعیت سنجی( بل، 1995) و عملکرد بازتابی(فوناگی و همکاران، 2016) بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و با کمک نرم افزار 22 spss مورد تحلیل قرار گرفت. شاخص های برازش نشان دهنده ی برازش عالی داده ها با مدل اصلاح شده بود و نتایج پژوهش نشان داد که روابط ابژه هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق ظرفیت ذهنی سازی می تواند واکنش پذیری هیجانی را پیش بینی کند و مولفه خودمیان بینی در میان سایر مولفه های روابط ابژه سهم بیشتری را در تببین واکنش پذیری هیجانی داشته است. بنابراین براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوهای روابط اولیه مادر و کودک به همراه توانایی ذهنی سازی در کنارهم می توانند نقش بسیار مهمی در پیش بینی واکنش پذیری هیجانی در دوران بزرگسالی افراد داشته باشند.
۱۸۷.

Investigating the Effectiveness of Cognitive-Behavioral Approach Couple Therapy on the Internalized Behavioral Problems of Children Aged 10 - 15 with Autism Spectrum Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۲۹
Objective: The current research aimed to investigate the effectiveness of implementing a cognitive-behavioral approach-based couple therapy program on parents and the reduction of internalized behavioral problems in students with autism spectrum disorder. Method: The present research design was quasi-experimental, utilizing a pre-test, post-test, and follow-up design with a control group. The population consisted of all parents with autistic sons aged 10 to 15 years in the city of Mashhad, from which 56 eligible parents (couples) were selected through convenience sampling and placed into two groups: experimental and control (each group comprising 28 parents). The experimental group underwent twelve 90-minute sessions of couple therapy with a cognitive-behavioral approach by Dattilio (2005; 2009), while the control group was on a waitlist. Both groups responded to the Achenbach Child Behavior Checklist at three stages. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance with SPSS.22 software. Findings: The results indicated that the implementation of couple therapy with a cognitive-behavioral approach on parents significantly reduced the internalized behavioral problems (F=29.48, P<0.001) of children with autism spectrum disorder. This effect was sustained at the follow-up stage. Conclusion: It can be concluded that couple therapy with a cognitive-behavioral approach was effective in reducing the internalized behavioral problems of children with autism spectrum disorder, and this approach can be utilized to decrease the psychological problems of children with autism spectrum disorder.
۱۸۸.

اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر کاهش استرس ناباروری در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناباروری پدیدار شناسی بهزیستی روان شناختی استرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۳
زمینه: ناباروری، به عنوان یک عامل استرس زا و چالش برانگیز در زندگی زوجین، به ویژه زنان، می تواند اثرات منفی چشمگیری بر سلامت روان داشته باشد. استرس ناشی از ناباروری اغلب به مشکلات روانی متعددی همچون کاهش بهزیستی روانشناختی منجر می شود. در این میان، بهزیستی روانشناختی به عنوان یک مؤلفه کلیدی در بهبود کیفیت زندگی افراد نابارور مورد توجه قرار گرفته است. علی رغم اهمیت این موضوع، هنوز شکافی در پژوهش های مربوط به تأثیر برنامه های آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی در کاهش استرس ناباروری وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر کاهش استرس ناباروری در زنان نابارور بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان نابارور داوطلب لقاح خارج رحمی مراجعه کننده و تحت درمان در مرکز درمان ناباروری مام شهر تهران در سال 1402 بود که از میان آن ها 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس استرس ناباروری (نیوتن، 1999) بود. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش مبتنی بر بهزیستی روانشناختی دریافت کرد در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 27 بررسی شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر کاهش استرس ناباروری زنان نابارور داوطلب لقاح خارج رحمی در مراحل مداخله مؤثر بود (05/0 >P) و این تغییرات در مرحله پیگیری نیز میان گروه های آزمایش و گواه پایدار بود (05/0 >P). تأثیر بسته آموزشی تنها در مؤلفه نگرانی های ارتباطی تأیید نشد (05/0 P>). نتیجه گیری: نشان می دهد که برنامه های آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی می توانند به عنوان یک مداخله مؤثر برای کاهش استرس ناباروری در زنان نابارور استفاده شوند. این برنامه ها می توانند به عنوان بخشی از برنامه های جامع تر در کلینیک های ناباروری و مراکز مشاوره برای بهبود کیفیت زندگی زنان نابارور و افزایش پذیرش آنان از شرایط خود معرفی شوند.
۱۸۹.

ارزیابی اثربخشی برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور بر افزایش بهزیستی روان شناختی و حرمت خود مردان معتاد به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور بهزیستی روان شناختی عزت نفس مردان معتاد به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۴۹
زمینه: مردان متأهل دچار اعتیاد، به دلیل مسئولیت های خانوادگی و انتظارات اجتماعی، بیش از دیگران در معرض آسیب های ناشی از اعتیاد قرار دارند. در همین راستا، برنامه های درمانی متعددی برای بهبود وضعیت افراد مبتلا به اعتیاد ارائه شده اند که برخی از آنها به ابعاد روانشناختی، معنوی و خانوادگی این افراد توجه ویژه ای دارند. علی رغم شواهد موجود در خصوص اثرات مثبت معنویت و حمایت خانواده بر درمان اعتیاد، هنوز شکاف های پژوهشی مهمی در این حوزه وجود دارد. هدف: هدف اصلی این پژوهش، تدوین و ارزیابی اثربخشی برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور بر افزایش بهزیستی روانشناختی و عزت نفس مردان معتاد به مواد بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مردان متأهل دچار اعتیاد شهرستان یزد در سال 1402 بود که از این میان 30 خانواده با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) و مقیاس عزت نفس (روزنبرگ، 1965) پاسخ دادند. مشارکت کنندگان در گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای بسته درمانی محق ساخته را دریافت کردند در حالی که گروه گواه تا پایان دوره پیگیری هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نسخه 27-SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادکه برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور بر افزایش بهزیستی روانشناختی و مولفه های آن و همچنین بر بهبود عزت نفس مردان معتاد به مواد در مراحل مداخله و پیگیری مؤثر واقع شده و دارای اثربخشی معنادار بین گروه های آزمایش و گروه گواه است (05/0 >P). نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش با استفاده از برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور، می توان بهزیستی روانشناختی و عزت نفس را در مردان مبتلا به اعتیاد بهبود و ارتقا داد. یافته های مذکور می تواند برای کمک به این گروه از افراد توسط مددکاران اجتماعی، مشاوران و روانشناسان مورد استفاده قرار گیرد.
۱۹۰.

ساختار عاملی نسخه دوم مقیاس های سنجش شناختی رینولدز در کودکان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارعاملی سنجش شناختی کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۴۱
زمینه: شناخت و توانایی های شناختی کودکان نقش کلیدی در موفقیت تحصیلی و سازگاری اجتماعی آن ها دارد. مقیاس های سنجش شناختی رینولدز (RIAS-2) ابزاری معتبر برای ارزیابی این توانایی هاست، اما ساختار عاملی و اعتبار آن در کودکان شهر تهران به طور کامل بررسی نشده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ساختار عاملی نسخه دوم مقیاس سنجش شناختی رینولدز در کودکان شهر تهران انجام شد. روش: روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامیکودکان 3 تا 6 ساله شهر تهران بودند که از این جامعه یک گروه نمونه به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. سپس نسخه دوم مقیاس های سنجش شناختی (رینولدز و کامپهاوس، 2015) بر روی گروه نمونه اجرا شد و داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار لیزرل نسخه 8 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که از میان مدل های مختلف، مدل های تحلیل عاملی تأییدی تک عاملی هوش عمومی با چهار خرده مقیاس اصلی (حدس بزن، تصویر متناقض، استدلال کلامی و اشکال ناقص) و دوعاملی (کلامی و غیرکلامی) با چهار خرده مقیاس اصلی (حدس بزن، تصویر متناقض، استدلال کلامی و اشکال ناقص) از برازش مطلوب برخوردار بودند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به روان شناسان، مربیان و متخصصان حوزه کودک کمک کند تا با استفاده از نسخه دوم مقیاس های سنجش شناختی رینولدز، ارزیابی دقیق تری از توانایی های شناختی کودکان شهر تهران انجام دهند. این امر زمینه ساز طراحی مداخلات آموزشی و شناختی هدف مند برای بهبود نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت شناختی کودکان خواهد بود. همچنین، اعتبارسنجی این ابزار در جامعه ایرانی، امکان استفاده گسترده تر و مؤثرتر از آن را در پژوهش ها و کاربردهای بالینی فراهم می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان