محسن مراثی

محسن مراثی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر ، دانشگاه شاهد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۳ مورد.
۲۲.

تحلیل امکان تحقق فضای سوم در نقاشی معاصر ایران بر مبنای اندیشه پسااستعماری هومی بهابها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی معاصر ایران فرنگی سازی سقاخانه فضای سوم هومی بابا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۰ تعداد دانلود : ۵۰۰
هومی بابا اندیشمند حوزه پسااستعماری، در روابط بین استعمارگر و مستعمره، فضای سومی را تعریف می کند که در آن تعامل بین این دو عنصر پدیده ای یکسر جدید و تازه ایجاد می کند که عناصر هر دو طرف را دربرمی گیرد. فضای سوم از نظر هومی بابا دورگه ای را پدید می آورد که می تواند باعث ایجاد تحول و گفتمان پس از خود شود. شکل گیری بیان در این فضا تنها نیازمند تماس دو طرف نیست؛ بلکه تولید معنا به حرکت دو مکان و یا دو فضا به سوی یکدیگر ارتباط دارد. با توجه به نقش تأثیرگذار هنر در انتقال فرهنگ ها، بررسی دورگه گی و فضای سوم در هنر به ویژه در آثاری که مستقیم و یا غیرمستقیم متأثر از هنر غرب (به عنوان یک عنصر تأثیرگذار) بوده اند ضروری به نظر می رسد. ایجاد چنین فضایی را می توان راه میانبری برای تعاملات هنری و به طور گسترده تر تعاملات فرهنگی دانست. بسط این دیدگاه در هنر معاصر ایران موضوع این پژوهش بوده و با هدف شناخت بیشتر هنر معاصر ایران (از حدود صد سال پیش) به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. نمونه های مورد بررسی از مکاتب نقاشی معاصر ایران، فرنگی سازی، کمال الملک، قهوه خانه و سقاخانه به روش انتخابی گزینش شده اند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا تحولاتی که با تأثیر از عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی در ایران معاصر به وجود آمد منجر به شکل گیری فضای سوم در نقاشی معاصر ایران گردیده است؟ با بررسی نقاشی معاصر ایران از شیوه ی فرنگی سازی تا مکتب سقاخانه، چنین نتیجه گرفته شد که فضای سوم در نقاشی معاصر ایران طی فرایندی چهار مرحله ای شامل: تقلیدی، غلبه عناصر ایرانی، غلبه عناصرغیرایرانی و ایجاد فضای سوم شکل گرفته است.
۲۳.

مطالعه تطبیقی همزمانی فضا در نگارگری ایرانی با نقاشی های پیکاسو در سبک کوبیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همزمانی فضا نگارگری ایرانی ژرفانمایی پیکاسو کوبیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۷ تعداد دانلود : ۳۰۱
اصل همزمانی بهمعنای فضاسازی همزمان و نمایش فضاهای چندساحتی است که در آن فضاهایی با کیفیتهای گوناگون باهم تداخل مییابند. همزمانی به نمایش فضاهای مختلف بدون توالی زمانی و مکانی بهطور همزمان در یک تصویر اشارهدارد. اصطلاح همزمانی فضا درباره فضاسازی همزمان در نگارگری ایرانی و نقاشیهای سبک کوبیسم مطرح شدهاست. براین مبنا، هدف پژوهش حاضر شناخت ساختار تجسمی نمایش همزمانی فضا در نظام زیباشناختی نگارگری ایرانی در مقایسه با نقاشیهای پیکاسو در سبک کوبیسم است. ازطریق این مطالعه آشکارمی شود که کاربرد اصطلاح همزمانی از دقت لازم برای معرفی ویژگیهای فضا در نگارگری ایرانی بهرهمند است یا نیست. برای تحقق اهداف مقاله پیشرو هم، جنبه های تشابه و تفاوت مفهوم و ساختار تجسمی همزمانی فضا در نگارگری ایرانی و نقاشیهای کوبیستی پیکاسو بررسی شدهاست. روش تحقیق بهکاررفته در این مقاله، توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانهای است که با بهرهگیری از آن مفهوم فضا و چگونگی نمایش ژرفا و عمق در دو نظام تصویری نگارگری ایرانی و نقاشیهای کوبیستی پیکاسو ارزیابی شدهاست. نتایج پژوهش حاضر نیز بیانگر آن است که همزمانی فضا در دو نظام زیباشناختی یادشده در مفهوم و ساختار تجسمی، عناصر مشترک و متفاوتی باهم دارند. برای نمونه، در نگارگری، فضا فارغ از قیود محسوس مادی بوده و با عالم مثال پیوند دارد لیکن در نقاشیهای پیکاسو فضا، وابستهبه جهان محسوس مادی است. درنتیجه میتواندریافت که کاربرد اصطلاح همزمانی فضا برای توصیف فضای تجسمی نگارگری ایرانی از دقت کافی برخوردارنیست. چراکه این اصطلاح برای نخستینبار در توصیف نقاشی کوبیستی بهکاررفته و با ویژگیهای نگارگری ایرانی بهطور کامل منطبق نیست.
۲۵.

روش ساخت و کاربرد حبر اسود در نسخه های خطی با تأکید بر رساله عمده الکتاب مضبوط در کتابخانه آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرکب مداد حبر لیقه عمده الکتاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۳۳۷
   هدف: در نسخه های خطی علاوه بر مداد یا مرکب، به دو نوع مرکب دیگر به نام حبر و لیقه اشاره شده است. در این مقاله با رجوع به نسخه های قرون اولیه اسلامی به ویژه رساله عمد ه الکتاب مضبوط در کتابخانه آستان قدس رضوی، تلاش شده است به ویژگی ها و تفاوت انواع مرکب پی برده شود. هدف اصلی مقاله حاضر، شناخت روش ساخت و کاربرد حبر اسود است. روش پژوهش: گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و در برخی موارد نیز برای اثبات صحت روش ها،  روش آزمایش به کار گرفته شده است. به همین دلیل، روش تحقیق ترکیبی از روش توصیفی و تجربی است. برای رسیدن به نتایج دقیق، ابتدا روش تهیه حبر اسود در نسخه های خطی شناسایی شده و در تطبیق با یکدیگر و به ویژه رساله عمد ه الکتاب قرار گرفت. سپس نتیجه به شکل آزمایشی ساخته و نتایج مشاهده شد. یافته های تحقیق: یافته های پژوهش نشان می دهد شیوه ساخت و کاربرد مرکّب های مداد، حبر و لیقه متفاوت است. حبرهای اسود با ترکیبات ثابت: مازو، زاج، صمغ و آب، دارای چهار شیوه ساخت و چهار کاربرد متفاوت هستند که در نگارش بر روی کاغذ، پوست، سنگ و سفال استفاده می شوند. نتیجه گیری: مقایسه متن نسخه های خطی عُمد ه الکتاب،  بَیانُ الصَناعات،  قَطَفُ الأزهار،  دُرُ المَکنون،   تُحَفُ الخَواص، صُبح الأعشی و کتاب آرایی در تمدن اسلامی   نشان داد در تمام منابع ذکر شده به غیر از عُمد ه الکتاب ، به دلایلی از قبیل نقص، پراکندگی و ترجمه اشتباه نمی توان به شیوه های ساخت و کاربرد انواع مرکب دست یافت.
۲۶.

مطالعه تطبیقی هندسه شطرنجی در شهرسازی و نقاشی دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تهران شهرسازی مدرن نقاشی نوگرا هندسه شطرنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۴۸۵
یان مسئله: طی دوران پهلوی، مدرنیزاسیون آمرانه با حمایتِ حاکمیت تمام حوزه های فرهنگ، هنر و جامعه را دربرگرفته بود. در این دوران همان طور که تهران سیمای جدیدی به خود گرفته و دستاوردهای شهرسازی قاجار را نادیده و شهرسازی مدرن را جایگزین آن می کند، نقاشی نیز سنت تصویری بازنمای کمال الملکی را پشت سر گذاشته و رویکرد نوگرای را در پیش می گیرد. سعی این مطالعه، تطبیق نقاشی نوگرا و شهرسازی مدرن در بستر مدرنیزاسیون و رواج رویکردهای مدرنیستی دوران پهلوی از نقطه نظری جدید است. این مطالعه موازی و بیناحوزه ای بیانگر رخدادهای ا ست که در یک لحظه کوتاه از تاریخ براساس بنیان های نظری یکسان شکل گرفته و به پیدایش فرم ها و همچنین محتوای یکسان در شهرسازی و نقاشی دوران پهلوی منتهی شده اند. هدف: هدف اولیه تحقیق بررسی تطبیقی تشابه ها و تفاوت های الگوی هندسی حاکم بر شهرسازی و نقاشی عصر پهلوی ا ست. اما هدف کلی این پژوهش، شکل دادن به مطالعه ای بیناحوزه ای ا ست، با این فرض که مطالعه شیوه مند و بیناحوزه ای از نقطه نظر جدید بتواند به افق ها و تفسیرهای تازه ای راه پیدا کند. روش تحقیق: مقاله به شیوه تئوری زمینه ای و با نگاهی توصیفی - تحلیلی و با رویکردی تطبیقی، دو حوزه شهرسازی و نقاشی را مورد مطالعه قرار خواهد داد و هندسه شطرنجی به عنوان اصل صوری مشترک در شهرسازی و همچنین آثار نقاشان نوگرایی چون «جلیل ضیاءپور» و «مارکو گریگوریان» مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتایج: می توان مدرنیزاسیون و رواج مدرنیسم هنری را سبب ساز شکل گیری فرم و محتوای جدید طی دوران پهلوی در شهرسازی و نقاشی دانست. دست یافتن به تفسیرهای جدید از آثار نقاشی و اشتراکات فی مابین دو حوزه شهرسازی و نقاشی همچون جدای از تاریخ، توجه به تازگی و امر نو و همچنین رواج فرم های تازه از یافته های این مقاله به شمار می روند.
۲۷.

دفاعیه ای از نقاشی: تحلیل دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب با رویکرد جامعه شناسی تاریخی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیباچه نقاشی خوشنویسی قطب الدین محمد جامعه شناسی تاریخی تحلیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۵۶۳
تاکنون به جنبه های ادبی و اطلاعات تاریخی که دیباچه های مرقعات در خوددارند توجه فراوانی شده، لیکن زمینه های جامعه شناختی آن ها و توجه به ارجاعات متن به بیرون وبستر تاریخی که در آن قرارگرفته اند همچنان مغفول مانده است. دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب در سال 964ق از معدود دیباچه هایی است که در این برهه زمانی علاوه بر خوشنویسی به مسئله نقاشی و نقاشان می پردازد. این پژوهش به دنبال این مسئله است که علل برآمدن دیباچه قطب الدین محمد در خصوص نقاشی در قرن دهم کدامند؟ برای پاسخ، از جامعه شناسی تاریخی تحلیلی که بیشتر به دنبال «چرا»یی امور و پاسخ های مبتنی بر روابط علّی معتبر است، بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیباچه به عنوان دفاعیه ای از نقاشی و نقاشان ظهور یافته و زنجیره های علّی متنوعی متشکل از فضای سیاسی مذهبی آن دوره تاریخی، سنت نوشتاری و پیش زمینه فکری، تحصیلاتی و شغلی مؤلف منجر به تألیف دیباچه گردیده است.
۲۸.

سرآغاز دانش رنگ شناسی در تمدن اسلامی تا پایان سده ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۲۴۶
رنگ ها از جمله نمودهای طبیعت اند که از دیر باز توجه دانشمندان را به خود جلب کرده اند. در این مقاله سرچشمه های دانش رنگ شناسی را در سده های آغازین تمدن اسلامی معرفی می کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مسلمانان اندیشه های یونانیان را در این باره از طریق متون ترجم? شد? آنها به دست آورده و در بار? آنها تأمل کرده اند. در میان دانشمندان مسلمان تا پایان سد? ششم هجری، نظریه های متفکرانی همچون کِندی، ایوب سوری، اخوان الصفا، ابن هیثم، ابن سینا، سهروردی و جوهری نیشابوری در این باره قابل توجه است. بررسی نظریه های ایشان نشان می دهد که دانش رنگ شناسی در جهان اسلام به شدت متأثر از دانش یونانیان به ویژه ارسطو است. این نظریه ها در زمین? رابط? نور و رنگ، چیستی و علت ایجاد رنگ ها، آمیزش رنگ ها و شناسایی رنگ های اصلی مطرح شده است.
۲۹.

بررسی مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات بخش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استحاله نقش مایه کشتی نجات نگاره نگاره کشتی شیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۲۱۹
یکی از پرتکرارترین تجلی های مضمون جهانی نجات بخشی، گزارش رهایی گروهی مشخص از طوفانی نابودگر است. دقت در روایات مختلف این رویداد نشان می دهد که ضمن حفظ ارکان اصلی روایت؛ یعنی علت وقوع طوفان، نجات دهنده، وسیله نجات و نجات یافتگان، مصادیق آنها در طول زمان دگرگون شده اند. مسئله اصلی این تحقیق، چرایی و چگونگی تطور روایت و تبدیل برخی نقش مایه ها به نماد در روایات تصویری است. بدین منظور، مشهورترین روایات اساطیری، دینی و پسادینی از این واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استحاله نقش مایه ها در آیکونولوژی، تحلیل شده اند. سؤال اصلی پژوهش آن است که سیر تطور مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات چگونه بوده است و در ادامه، این پرسش مطرح می شود که سیر استحاله نقش مایه ها و تبدیل آنها به نماد در این نگاره ها چگونه پدیدار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهند که در گذر زمان، دایره نجات یافتگان گسترش یافته و مضمون نجات بخشی از نجات فردی به نجات جمعی بدل شده است. منجی که در ابتدا مقام خدایی دارد، به مقام انسان مقدس و در نهایت انسان معمولی تنزل می یابد. وسیله نجات که کشتی واقعی است، جنبه نمادین گرفته و زبان نگاره ها از بیان روایی به بیان نمادین متمایل می شود؛ تا جایی که در عصر صفوی و در نگاره کشتی شیعی، عناصری چون کلاه قزلباش صفوی، شمسه، بادبان سرخ کشتی ولایت و حضور پیکره هایی از نژادهای مختلف، برای بیان نمادین موضوع برابر نظر هنرمند به کار گرفته شده اند. در نتیجه، می توان با استفاده از نظریه تغییر نقش مایه ها به نماد در آیکونولوژی، نقش زیست جهان هنرمند و تأثیر تاریخ در بیان نمادین مضمون و قرارگیری خاندان صفوی در جایگاه نجات بخشان زمانه را بازشناسی نمود.
۳۰.

مطالعه تطبیقی کلاه مردان در سفرنامه ها و نگاره های دوران صفوی با تأکید بر دیوارنگاره های کاخ چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلاه نگارگری کاخ چهلستون اصفهان صفویه دیوارنگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۴۰۹
از دیرباز طرح ورنگ انواع پوشاک همواره معرف اقوام و طبقات مختلف اجتماعی بوده و دراین میان لباس و به ویژه کلاه دولت مردان اهمیت ویژه ای داشته است. باتوجه به ارتباط میان مشاغل مردان و پوشش ایشان در دوره صفوی، در مواجهه با نگاره ها و دیوارنگاره های این دوران همواره این سؤال مطرح می شود که: تصاویر به نمایش درآمده از کلاه مردان در دیوارنگاره های چهلستون اصفهان معرف کدام یک از مناصب دربار صفوی است؟ ازآنجاکه در نسخ خطی برجای مانده از این دوره نمونه های تصویری و شرح مناسبی موجود نیست، علاوه بر معدود اسناد موجود، سفرنامه ها منبع و سند مکتوب درنظر گرفته شدند. نتایج پژوهش نشان داد که ساختار جامعه صفوی هرمی بود که در رأس آن پادشاه جای داشت و سایر مراتب در ذیل، و هریک متناسب با شأن و شغل خود کلاهی ویژه داشتند. «تاج حیدری» معروف ترین کلاه عصر صفوی، از سقرالات سرخ با دوازده ترک، نشان ویژه قورچی ها و قوللر در جنگ بود. این تاج پس از شاه اسماعیل و شاه طهماسب جنبه تشریفاتی یافت؛ شاه و درباریان دور آن دستاری سپیدرنگ می پیچیدند، آن را به انواع جواهرات می آراستند و به صورت «تاج طومار» برسر می گذاشتند. «مندیل» کلاهی بود که قوالان و ساقی ها به صورت آزاد از پارچه راه راه یا زربفت دور سر می پیچیدند. روحانیان و حافظان قرآن مندیل هایی ساده از جنس آق بانو داشتند. «بورک» کلاهی بود از جنس پارچه با آستری از خز، مخصوص شاطران و جزایری ها، که شاه عباس آن را رواج داد. تأثیرپذیری از کلاه اروپاییان فقط در چند نگاره به چشم می خورد و در سفرنامه ها ذکر نشده است. این مقاله حاصل پژوهشی است که براساس روش تحقیق تاریخی صورت پذیرفته و در انتخاب اسناد مکتوب تاحد ممکن به منابع و اسناد دست اول مراجعه شده است.
۳۱.

تحلیلی نشانه شناختی از ظهور فرش و نقوش آن در مد ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی نظام مد رولان بارت مد فرش جهانی مد فرش ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۱۹۰
در دهه اخیر با ظهور فرش ایرانی در عرصه مد جهانی، اعم از نقوش فرش در پوشاک و یا قطعات بافته شده آن در لباس و کیف و کفش، دایره واژگان فرش، از محدوده کف پوش به حوزه تن پوش نیز گسترش پیدا کرده و به تبع مد داخلی نیز نسبت به این ایده بی تفاوت نمانده است. مد جهانی، تحت سیطره برندها است که هر یک ارزش های نظام معنایی خود را بازتولید می کند. بنابراین مد فرش، از گفتمان یکسانی در مد داخلی و جهانی برخوردار نیست. لذا این سؤالات مطرح می شوند که نظام معنایی مدِ فرش ایرانی و جهانی با چه رمزگانی به خلق معنا می پردازد؟ در پارادایم های حاکم بر مد داخلی و خارجی، چگونه از فرش ایرانی به طور خاص و فرش به طور عام، در تشدید کارکرد رسانه ای لباس بهره گرفته می شود؟ لذا این نوشتار با رویکرد نشانه شناسی و به شیوه توصیفی- تحلیلی، با تأکید بر مد جهانی، در راستای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق است. هدف از پژوهش، بحث در گفتمان غالب فرش در مد معاصر ایران و جهان است. یافته ها حاکی از آن هستند که نظام مد جهانی، یک سیستم باز و پویا است و پارادایم حاکم بر آن، مدسازی است که سازنده محتوا است؛ محتوای مفهومی، هنری، کیفیتی یا اخلاقی. فرش در مد جهانی، گفتمان هنری را شکل می دهد و خارج از آن، یک مد آوانگارد، پست مدرنیستی، یک اثری هنری دارای بیان و معرف روح دوران تلقی می شود. جوهره فرش (طرح و نقش، بافت و ساختار) با توجه به نوع گفتمان، تبدیل به رمزگان در نظام معنایی شده و لذا شکل تجسمی مد فرش، وابسته به محتوای مورد نظر بوده است. با این حال، پارادایم حاکم بر مد ایرانی، مدگرایی است و رواج مد فرش در ایران بیش از آنکه یک حرکت پست مدرنیستی برای احیا و بازتعریف هنرهای سنتی باشد، غلبه برندینگ و تجاری سازی بوده و گفتمان مد فرش ایرانی، گفتمان رفاه و ثروت است.
۳۲.

بررسی کاربرد نماد چشم جهان بین در طراحی شخصیت های انیمیشنی و مسکات ها در گرافیک امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد چشم جهانبین شخصیتها و مسکاتها فراماسونری شیطانپرستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۵۸۳
    تک چشم جهان بین یکی از معروف ترین و پرکاربرد ترین نمادهای مورد استفاده فرقه های انحرافی چون فراماسونری و شیطان پرستی به شمار می رود که در سال های اخیر، استفاده و به کارگیری از آن در شخصیت های انیمیشنی و مسکات ها بسیار رواج یافته است. تک چشم بودن، اشاره به دجال یا ضدمسیح در این فرقه ها دارد؛ دجال، ستم کاری است که در آخرالزمان مردم را گمراه خواهد کرد. این واقعیت، درهر سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام مطرح شده است. وی شخصی شیطانی و نیرنگ باز است که به فریب تعداد زیادی از مردم می پردازد. این مقاله با هدف معرفی و شناساندن این نماد به اقشار مختلف جامعه و به ویژه هنرمندان و طراحان گرافیک نوشته شده است تا از این طریق آگاهی و شناخت نسبت به این نماد در سطح جامعه افزایش یافته و راه های مقابله با آن برنامه ریزی گردد. بدیهی است عدم توجه و آگاهی به این نماد و موارد مشابه، افراد را ناخواسته با اهداف این گروه ها همسو خواهد ساخت. این پژوهش با روش توصیفی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده ای جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از این نماد در موارد وسیع و گستره سبب می گردد تا ذهن بیننده به آن عادت کرده و با گذشت زمان نسبت به آن احساس مثبتی داشته باشد.
۳۳.

مطالعه تطبیقی هنر تذهیب متون مذهبی ارامنه اصفهان با تذهیب های قرآنی مکتب اصفهان در دورۀ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تذهیب ارامنه ایران جلفای اصفهان مکتب اصفهان قرآن انجیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۲۶۲
ایرانیان و ارمنیان از گذشته تا امروز در کنار هم زیسته اند و بر زبان، فرهنگ و سنت های هم تأثیر گذاشته اند. در پی مهاجرت گروهی از ارامنه به اصفهان در دورۀ شاه عباس قرن 11 ه.ق. / 17 م. و تأسیس کلیساها در جلفای اصفهان، نسخه هایی از متون مذهبی ارامنه شامل کتاب مقدس ارامنه، اناجیل و کتب دعا در اصفهان نگاشته شد. هم زمانی این جریان با سنت تزیینات قرآن در دوره صفویه در اصفهان و وجود برخی شباهت ها، موضوع این پژوهش را شکل داد. سؤالات پژوهش عبارتند از این که؛ وجوه تشابه و تفاوت تذهیب های مکتب اصفهان و ارامنه اصفهان در دوره صفوی کدامند؟ تأثیرات متقابل بین هنر تذهیب ارمنی و تذهیب مکتب اصفهان چگونه بوده است؟ با توجه به ماهیت توصیفی_تحلیلی این پژوهش، به جمع آوری اطلاعات و بررسی آنها از طریق منابع مکتوب و مشاهده آثار پرداخته شده است. در این تحقیق، پس از بررسی نقوش تزیینی نسخ خطی ارمنیان و الگوهای ترکیب بندی آنان، به بررسی اجمالی تذهیب دورۀ صفویه مکتب اصفهان پرداخته شده و با مقایسۀ آثار ارمنیان پیش از مهاجرت به جلفا و پس از آن، تأثیرات متقابل آنها موردتحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگر چه تذهیب ارامنۀ جلفا نسبت به تذهیب نسخ ارامنه پیش از مهاجرت، ظرافت بیشتری دارند، ولی نقش مایه های آنها بیشتر ریشه در تذهیب ارامنه و دین مسیحیت دارد تا نقوش اسلامی. به بیان دیگر می توان گفت که نقوش تزیینی اناجیل ارامنه در صورت و جزئیات تصویر، تا حدی از تذهیب مکتب اصفهان متأثر بوده اند، ولی در محتوا و کلیت نقش مایه ها، دنباله روی مکاتب گذشته هنر تذهیب ارمنی می باشند. هم چنین با توجه به خصوصیات شاخص تذهیب های دورۀ صفویه در اصفهان، تأثیرپذیری تذهیب های قرآن ها از ارامنه در این دوره بعید به نظر می رسد.
۳۴.

بررسی انسان نگاری در نقاشی مکتب اصفهان سده دهم و یازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر ایرانی - اسلامی نقاشی مکتب اصفهان ویژگی های انسان نگاری عوامل تأثیرگذار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۲۵۲
یکی از ویژگیهای نقاشی مکتب اصفهان در دوره صفوی توجه به انساننگاری است. شیوه پرداختن به تصویر انسان و نگرشی که به تصویرگری آن در نقاشی این دوره بوجود آمده آن را نسبت به مکاتب قبلی متفاوت کرده است. مقاله حاضر شرایطی را که موجب بوجود آمدن این نوع نگرش به انسان و نقاشی آن شده مورد ارزیابی قرار داده، ضرورتهایی که باعث شده در نگارگری دوره شاه عباس اول به تصویر انسان بیشتر توجه شود، نشان می دهد. این مقاله به دنبال پاسخ به این سئوال است که نحوه تأثیر این تحولات بر پیکرنگاری انسان در نقاشی مکتب اصفهان چگونه بوده است؟ هدف از این مقاله شناخت و توصیف ویژگیهایی است که در انساننگاری نقاشی مکتب اصفهان ظاهر گردید و این سبک را در مقایسه با نقاشی قبل از خود (مکتب تبریز دو) متمایز گردانید. روش تحقیق در این مقاله با توجه به ماهیت تاریخی آن از یک سو و نیاز به تبیین آثار از سوی دیگر توصیفی-تحلیلی بوده و با استدلال استقرایی به جمعآوری اطلاعات مربوط به نگارگری این عصر پرداخته شده است. گردآوری مطالب به شیوه اسنادی (کتابخانهای) صورت گرفته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که عوامل متعدد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همچنین تغییر و تحول در نگرش انسان (هنرمند) به جهان در شکلگیری تصویر انسان در نگارگری این دوره تأثیر داشته است، به طوری که ضرورتهای ناشی از این عوامل به ویژگیهای نوینی در نقاشی مکتب اصفهان منجر شده است.
۳۵.

مطالعه پنج اثر منتخب از سفال نیشابور مربوط به قرون 2 تا 4 ه .ق. در تطبیق با اندیشه های هنر مینیمال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال نیشابور هنر مینیمال زیبایی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۸۲
در میان سفالینه های مکشوفه از نیشابور مربوط به قرون 2 تا 4 ه .ق.، می توان آثاری را یافت که جنبه های زیبایی شناسی متفاوتی نسبت به سایرین دارند. در این آثار، کاربرد زیاد تزئینات، رنگ های پرطراوت دیده نمی شود و از لحاظ طرح و نقش با سایر آثار رایجِ زمانه خود متفاوت اند. وجود فضای خالی، سکون و آرامش در سطح کار، برخلاف آثار گذشته نقش مهمی در آنها ایفا می کند و در یک جمله، گویی در شیوه تزیین شان ویژگی های مینیمالیستی دارند. در این پژوهش، پنج اثر سفالین که به روش نمونه گیری غیراحتمالی وضعی انتخاب و موردمطالعه و تطبیق با اندیشه های هنر مینیمال قرار گرفته اند، منتخبی از سفالینه های نیشابورند که ویژگی های یادشده را به نمایش می گذارند. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی به انجام رسیده و هدف اصلی آن، شناخت ویژگی های زیبایی شناختی هنر ایرانی در تطبیق با اندیشه های هنر معاصر است. به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که وجوه مشترک آثار منتخب سفال نیشابور با ویژگی های زیبایی شناسانه هنر مینیمال کدام است؟ اهمیت شناسایی و معرفی ظرفیت های هنرهای ایرانی و نقش آنها در تحولات هنر معاصر از ضرورت های انجام این تحقیق است. پژوهشگران پرسش نامه ای محقق ساخته را با روش دلفی در اختیار چند تن از اساتید هنر دانشکده هنر شاهد قرار داده تا حضور اندیشه های هنر مینیمال در هرکدام از سفالینه ها مشخص گردد. سپس با کمّی کردن اطلاعات، میزان این تطبیق را ارائه نموده اند. یافته های تحقیق نشان داد که این آثار میزان تطبیق قابل توجهی بین 78 تا 84 درصد با اندیشه های هنر مینیمال دارند. بنابراین می شود آنها را به عنوان نمونه های هنر مینیمال در دوران قبل از ظهور مینیمالیسم یعنی حدود 900 سال پیش از پیدایش آن قلمداد کرد. دلیل تشابه بین آنها را می توان وجود ایده های مشترک، مبانی زیبایی شناسی مشابه و گرایش به ساده سازی ذکر کرد. بنابر نتایج، از میان اندیشه های هنر مینیمال، دو ویژگی کاهش رنگ و سادگی فرم و عدم استفاده از فرم های متعدد به طور همزمان بیش از بقیه و به صورت 100 درصدی در این سفالینه ها وجود دارند.
۳۶.

مطالعه نقش مایه گل در ایران پیش از اسلام و تطبیق آن با نشان های قرآن های سده چهارم تا نهم ه.ق.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن ایران پیش از اسلام نشانهای قرآن نمادشناسی گل چندپر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۴
در دوره های مختلف تاریخی همواره تأثیرپذیری هنر هر دوران از آیین، دین و اعتقادات حاکم بر هر جامعه وجود داشته است. علاوه بر آن پیشینه تاریخی و اعتقادی جامعه موردبررسی نیز سهم بزرگی را در شکل گیری هنر آن عهده دار بوده است. ایرانیان طی دوره های مختلف تاریخی با دقت و ظرافت تمام به خلق آثاری ارزنده دست یافتند و برای زیباتر جلوه نمودن، آنها را با نقش مایه های متنوع آراستند. پس از اسلام بیشترین تلاش هنرمندان صرف نگارش و آراستن آیات الهی و به ویژه قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان، گردید. یکی از پرکاربردترین آرایه های قرآنی را می توان نشان های قرآنی دانست که استفاده زیاد از نقش مایه گل در حالت های گوناگون در آن دیده می شود. معرفی و تحلیل نقش مایه گل در آثار ایران پیش از اسلام و تطبیق این نقش مایه ها با نشان های قرآنی، هدف اصلی این تحقیق است. سؤالات تحقیق عبارت اند از: وجوه تشابه بین نقش مایه گل در نشان های قرآنی و آثار ایران پیش از اسلام کدام است؟ وجوه تشابه در کدام دسته از نقوش گل ها دیده می شود؟ برای رسیدن به پاسخ این سؤالات، نمونه هایی از نشان های قرآنی دربردارنده نقش مایه گل متعلق به قرآنهای قرن های چهارم تا نهم ه.ق. انتخاب و با نمونه های مشابه در آثار ایران باستان، مطابقت داده شد. این تحقیق، به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی با بررسی اسناد کتابخانه ای و مشاهده آثار به گردآوری داده ها پرداخته است. نتایج آن، نشان داد که در نشان های پنج آیه، نشان های متصل به سرسوره و نشان های حزب و جزء و نشان های تزیینی می توان نقش مایه گل را ملهم از نقوش به کاررفته در آثار ایران باستان، از دوره پیش از زردشت تا دوره ساسانیان، مشاهده نمود که در حالت ها و زوایای گوناگون به کار رفته است.
۳۷.

مفهوم بدن در پرفورمنس آرت بر اساس نظریات ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرفورمنس آرت بدن ژیل دلوز بدن بدون اندام صیرورت درونماندگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۹۳
بدن یکی از مولفه های اساسی اثر در پرفورمنس آرت است. بدن در اندیشه دلوز مفهومی گسترده داشته و بدن شهری و اجتماعی را نیز شامل می شود. در این مقاله با استفاده از نظریات ژیل دلوز درباره بدن بدون اندام، به تحلیل ۶ اثر شناخته شده پرفورمنس آرت پرداخته شد تا رویکرد آنها به بدن و رابطه آن با اجتماع مورد تحلیل قرار بگیرند. هنرمند در پرفورمنس آرت چه رویکردی به بدن برای بیان مسائل اجتماعی دارد؟ سوال اصلی تحقیق است. روش پژوهش حاضر که پژوهشی کیفی محسوب می شود؛ توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد که: ۱- در این شاخه هنری هدف، دعوت مخاطب به بازاندیشی در باره مفهوم بدن به معنای جسمانی یا اجتماعی و بازاندیشی در خود و مسائل اجتماعی در راستای ساختن بدنی بدون اندام است. 2- هنرمند گاهی با قرار دادن بدن خود در آستانه حداکثری یا حداقلی و گاهی با تلاش برای ساختن بدن بدون اندامی از ب
۳۸.

مطالعه نقوش سفال و منسوجات دوره سامانی و آلبویه در تطبیق با هنر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر سامانی هنر آل بویه هنر ساسانی سفال سامانی منسوجات آل بویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۲۸۱
هم زمانی تاریخی حکومت سامانی و آل بویه، نوزایی فرهنگی و هنری عمده ای را سبب شد. در این دوران، سامانیان و آلبویه در آثار هنری خود از هنر ساسانی تأثیر پذیرفتند، لکن تأثیرات آن ها از جهاتی با یکدیگر متفاوت است. هدف پژوهش حاضر مطالعه شباهت ها و بیان علل تفاوت ها در تأثیر پذیری هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی است. از آنجا که هنر دوره سامانی و آل بویه در تحولات هنر دوره های بعدی سهم بسزایی دارند، شناخت خصوصیات هنری حاکم بر این دوره ها در مطالعه تاریخ هنر ایران امری ضروری است. لذا در راستای اهداف پژوهش، به این پرسش اساسی پرداخته شد که دلیل اصلی تأثیرپذیری متفاوت هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی چیست؟ در این راستا، شاخص ترین هنر هر دوره، یعنی سفالگری سامانی و منسوجات آل بویه با یکدیگر و نیز با نمونه های هنر ساسانی به روش ترکیبیِ تاریخی و توصیفی و با رویکرد تطبیقی مطالعه شدند. نتایج حاکی از آن است که تأثیرپذیری هنر سامانی از هنر سغدی-ساسانی و هنر آل بویه از هنر عرب-ساسانی، یکی از دلایلی است که تأثیرپذیری متفاوت این دو دوره را از هنر ساسانی منجر شده است. در عین حال تلاش این دو حکومت برای کسب مشروعیت ملی نزد توده مردم، عامل اصلی بروز تفاوت در تأثیرپذیری آن ها از هنر ساسانی است.
۳۹.

کارکردهای «پیکربندی اجتماعی» به مثابه هنر اجتماعی با تکیه بر اندیشه های جوزف بویز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکربندی اجتماعی جوزف بویز هنر اجتماعی 7000 درخت بلوط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۱۰
پیکربندی اجتماعی، نوعی اقدام اجتماعی هنر است که در آن اندیشه، گفت وگو نقش اصلی دارند. اصطلاح پیکربندی اجتماعی، نخستین بار توسط هنرمند و سیاستمدار آلمانی، جوزف بویز مطرح شد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه کارکردهای پیکربندی اجتماعی به مثابه هنر اجتماعی انجام شده است. در این پژوهش، به مهم ترین اندیشه های بویز در رابطه با پیکربندی اجتماعی و به زمینه های پیدایش هنر اجتماعی در دوره پست مدرن نیز اشاره شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، بنیادی، با روش توصیفی- تحلیلی و نمونه گیری نظری انجام و اطلاعات ضروری به روش های کتابخانه ای، مصاحبه و مراجعه به پایگاه های الکترونیکی مرتبط و معتبر دریافت شد. یافته ها نشان داد که مفهوم پیکربندی اجتماعی گونه ای جدید از هنر را به همراه داشت که پیوند هنر و آموزه های اجتماعی بود. این ژانر هنری تا بدان جا پیش رفت که امروزه، پیکربندی اجتماعی، کنشگری و اقدام اجتماعی در قالب هنر است. بسیاری از هنرمندان با پیکربندی های اجتماعی، سطح آگاهی عمومی جامعه را ارتقا بخشیده و موجب بهبود شرایط اجتماعی می شوند.
۴۰.

مطالعه تطبیقی محتوای بازی «فرقه اساسین ها» و افسانه های حشاشین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسانه های حشاشین بازی های رایانه ای تاریخی بازی فرقه اساسین ها جنگ های صلیبی مطالعات گیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۶۷
محتوای بسیاری از بازی های رایانه ای، تاریخی اند؛ به این معنا که بازیکن در ژانرهای مختلفی در دوره یا دوره های تاریخی مشخصی بازی را انجام می دهد. سری بازی های «فرقه اساسین ها» از این دسته اند و پژوهش پیش رو، نسخه نخست این بازی (2007) را به تفصیل بررسی کرده است. مهم ترین مشخصه این سری بازی ها بر موضوع «ترور» مبتنی است که در داستان بازی، سرمنشأ آن، فرقه فداییان اسماعیلی و افسانه حشاشین در فضای جنگ سوم صلیبی قرار داده شده است. در این مقاله نشان داده می شود که سازندگان بازی «فرقه اساسین ها» چگونه روایات تاریخی به ویژه افسانه های حشاشین را گزینش و به روایت و مکانیک بازی تبدیل کرده اند و چه قرائت جدیدی از افسانه های حشاشین شکل داده اند. هدف این پژوهش، تلاشی برای بررسی تطبیقی محتوای داستانی بازی رایانه ای تاریخی «فرقه اساسین ها» با افسانه های حشاشین از منظری میان رشته ای تاریخ و هنر است.  در قسمتی از پژوهش که فرقه فداییان اسماعیلی و افسانه های حشاشین بررسی شده است، از روش تاریخی و در قسمتی که محتوای بازی توضیح داده شده  از روش توصیفی - تحلیل محتوا استفاده شد. رویکرد این پژوهش تطبیقی به شیوه لنزی است. یافته های پژوهش نشان داد که طراحان بازی با هوشمندی، داستان بازی را با الهام از افسانه های حشاشین و در چند لایه بازسازی کرده اند. برخی روایت های تاریخی مانند ماجرای پرش مرگبار فدائی به دستور شیخ الجبل و بینش باطنی به مکانیک هایی در بازی تبدیل شده اند. بیشتر شخصیت های مسلمان بازی برساخته است؛ اما برعکس، بیشتر شخصیت های مسیحی داستان حقیقی است. امید است این پژوهش برای سازندگان بازی های تاریخی سودمند باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان