مجید فولادیان

مجید فولادیان

مدرک تحصیلی: استادیار جامعه شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران،

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۹ مورد از کل ۵۹ مورد.
۴۱.

روند تغییرات گذران اوقات فراغت در میان دانشجویان غیربومی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشجویان غیربومی اوقات فراغت خیابان گردی رابطه با جنس مخالف شبکه های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۰ تعداد دانلود : ۴۶۷
هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت در میان دانشجویان غیربومی دانشگاه فردوسی است. دانشجویان غیربومی به دلیل داشتن شرایط خاص، روند متفاوتی را در ترم های مختلف در مورد گذران اوقات فراغت، تجربه می کنند. ورود به فضای جدید و در اغلب موارد، تجربه جدید زندگی در یک کلان شهر، افراد را با انواع متفاوتی از شیوه های گذران اوقات فراغت آشنا می کند. درواقع، یک دانشجوی غیربومی ، پس از ورود به شهر محل تحصیل، اوقات فراغت خود را با دوستان خود شریک می شود و خانواده، نقش بسیار اندکی در گذران اوقات فراغت وی ایفا می کند. آزادی عمل بیشتر، داشتن زمان فراغت بیشتر، آشنایی با دوستان جدید، آشنایی با شیوه های متفاوت گذران اوقات فراغت در یک کلان شهر، فرصت آشنایی با جنس مخالف، و بسیاری دیگر از موارد، موجب تفاوت های گسترده ای در شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان غیربومی می شود. روش انجام این پژوهش، کیفی بوده است؛ به این ترتیب که با 40 نفر از دانشجویان غیربومی، مصاحبه عمیق فردی انجام شده و درنهایت، با رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه ها در سه مرحله، کدگذاری و درنهایت، تحلیل شده اند. یکی از مهم ترین نتایج این پژوهش، کاهش زمان فراغت در ترم های پایانی است. همچنین، شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان غیربومی در ترم های پایانی، تفاوت هایی دارد که در قسمت یافته ها مطرح و بررسی شده است. به طورکلی، فعالیت در شبکه های اجتماعی، ارتباط با جنس مخالف، خیابان گردی و رفتن به پارک، از مهم ترین فعالیت های فراغتی دانشجویان است. بیش از بیست نوع از شیوه های گذران اوقات فراغت (براساس مصاحبه های انجام شده) در طول مقاله شرح داده شده است.
۴۲.

بررسی کیفی ابعاد بحران هویت جنسیتی مبتنی بر رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال هویت جنسیتی نظریه زمینه ای عمل تغییر جنسیت بحران هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۷ تعداد دانلود : ۵۱۱
مقاله پیش رو، با استفاده از رویکرد «نظریه زمینه ای» به بررسی شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر ناظر بر پدیده اختلال هویت جنسیتی پرداخته و راهبردها و پیامدهای ناظر بر پدیده یادشده را مورد تحلیل و واکاوی قرار داده است. در راستای دستیابی به این هدف ضمن مصاحبه های عمیق با 11 نفر از بیماران اختلال هویت جنسیتی، سه جلسه گروهی متمرکز با 30 نفر از این بیماران برگزار شد. نتایج نشان داد که اختلال هویت جنسیتی پدیده ای چندوجهی است که ابعاد گوناگون آن، پدیده اخیر را به بحرانی گریزناپذیر مبدل کرده است. این پدیده تحت شرایطی که ناظر بر تعارضات روحی و روانی، نداشتن حس مثبت نسبت به ویژگی های جسمانی، بروز کنش هایی در تعارض با جنسیت، رابطه دوستانه با جنس مخالف و رابطه عاشقانه با جنس موافق می باشد، بروز پیدا می کند. کنشگران در این شرایط یا عمل تطبیق جنسیت را به مثابه راهبردی برای رفع بحران جنسیتی خود می یابند، یا ازدواج به مثابه راهبردی به آنان از سوی خانواده پیشنهاد می شود و در مواردی نیز ضمن سرکوب و پنهان کردن احساسات جنسیتی خود، کنش هایی در تطابق با جنسیت فعلی شان را در پیش می گیرند. این موارد مواجهه مخاطره آمیز ترنسکشوال ها را با دنیای پس از عمل تغییر جنسیت، در پی خواهد داشت.
۴۳.

تحلیل مقایسه ای معیارهای همسرگزینی در میان گروه های مختلف اجتماعی در جامعه معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهاد خانواده ازدواج معیارهای همسرگزینی گروه های اجتماعی جامعه معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۸۵
مطابق نظریات حوزه همسرگزینی و نتایج تحقیقات متعدد گروه های مختلف اجتماعی در جامعه معاصر ایران، در حال تجربه تغییرات سریع ارزش های همسرگزینی از سنتی به مدرن و از روش های ساده و بسیط به شیوه های پیچیده و متنوع همسرگزینی هستند. لذا شناخت معیارهای جدید همسرگزینی و مقایسه آن ها با معیارهای قبل حائز اهمیت فراوان است. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی معیارهای همسرگزینی در میان گروه های مختلف اجتماعی در جامعه معاصر ایران نگاشته شده است. روش تحقیق حاضر، پیمایش و جامعه آماری آن شامل افراد 15 تا 65 ساله خانوارهای شهری و روستایی ساکن در کل کشور است، حجم نمونه آماری شامل پنج هزار نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج توصیفی پژوهش نشان می دهد که از بین معیارهای همسرگزینی، به ترتیب ویژگی های شخصیتی (29/84 درصد)، ویژگی های عاطفی – روانی (82/80 درصد) و ویژگی های مذهبی (81/77 درصد) دارای بیشترین میزان اهمیت در ایران هستند. نتایج آزمون فرضیات تحقیق نشان می دهد که متغیرهای سن، جنس، وضعیت تأهل، تحصیلات، پایگاه اقتصادی - اجتماعی، قومیت، شیوه همسرگزینی و تقید مذهبی با معیارهای همسرگزینی رابطه معنادار دارد، هرچند شدت و ضعف این روابط در میان زنان و مردان متفاوت است. لذا این نتایج بیانگر تفاوت در معیارهای همسرگزینی در میان گروه های مختلف اجتماعی در جامعه معاصر ایران است.
۴۴.

بررسی رابطه توسعه تکنولوژیک با ابعاد توسعه اجتماعی(مطالعه تطبیقی استان های کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۴۳۷
چندین دهه بود که مفهوم توسعه یافتگی اقتصادی بعنوان یکی از بنیان های با ثبات، در برنامه ریزی کشورهای در حال توسعه قرارگرفته بود. در کشور ما نیز چه پیش از انقلاب و چه پس از آن رویکرد توسعه صنعتی، راهبرد اصلی دولت های حاکم بوده است. این در حالی است که اکنون سال هاست چه به شکل نظری و چه در عمل ایرادات چنین استراتژی نمایان شده است. بر این اساس در مقابل این رویکرد استراتژی های دیگری از جمله توسعه اجتماعی و توسعه پایدار اهمیت یافته اند.در این تحقیق با توجه به اولویتی که توسعه صنعت و تکنولوژی در تمام مناطق کشور داشته است، به بررسی تأثیرات گسترش تکنولوژی بر ابعاد مختلف توسعه اجتماعی(توسعه اجتماعی توزیعی و انسانی) پرداخته می شود. در این راستا سؤالات اصلی که قصد بررسی آنها را داریم عبارتند از:1) استان های کشور از نظر توسعه تکنولوژیک و توسعه اجتماعی در چه وضعیتی قرار دارند؟ و 2) توسعه تکنولوژیک چه تأثیری بر ابعاد مختلف توسعه اجتماعی در استان های مختلف کشور گذاشته است؟ پژوهش حاضر از نوع تبیینی است، و برای بررسی فرضیات تحقیق از روش«تطبیقی کمی» استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که استان سمنان با بیشترین نرخ توسعه تکنولوژیک بر حسب جمعیت، رتبه نخست را در میان استان های کشور دارا می باشد و پس از آن به ترتیب استان های یزد و قزوین قرار دارند. در میزان توسعه یافتگی اجتماعی در بعد توزیعی،استان یزد بیشترین میزان توسعه یافتگی را داراست. استان فارس نیز رتبه نخست را در میزان سرمایه اجتماعی دارد و بیشترین میزان نابرابری نیز متعلق به استان های گلستان و تهران است.نتایج تحلیل رگرسیونی بیانگر این مطلب است که تقریباً 44 درصد از واریانس و تغییرات بعد توزیعی توسعه اجتماعی توسط توسعه تکنولوژیک تبیین می شود. آماره ها گویای این واقعیت است که متغیر توسعه تکنولوژیک با بتای0.68بطور مستقیم بر بعد توزیعی توسعه اجتماعی تأثیر می گذارد، این بیانگر این مطلب است که متغیر توسعه تکنولوژیک بر میزان توسعه اجتماعی در بعد توزیعی استان ها مؤثر است. همچنین نتایج نشان داد که توسعه تکنولوژیک استان ها بر میزان سرمایه اجتماعی و همچنین میزان نابرابری در استان ها تأثیر معناداری ندارد.
۴۵.

مقایسه سلطه فرّه مندانه و سلطه کاریزماتیک با اتکا به آراء وبر: ایضاح یک خلط مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۵۱۶
از مفاهیم «سلطه کاریزماتیک» (مشتق از کاریزما) و «سلطه فرّه مندانه»(مشتق از فرّه) در جامعه شناسی به طور عام، و جامعه شناسی سیاسی به طور خاص، برداشت های گوناگون و بعضاً متناقضی صورت گرفته است. برخی از محققان و مترجمان در آثار تألیفی یا ترجمه ای خود بر حسب عادت ، این دو مفهوم را مترادف با یکدیگر به کار برده اند. این در حالی است که تفاوت های بنیادینی بین این دو مفهوم وجود دارد. در این مقاله سعی شده است با اتکا به اقسام سه گانه سلطه در آراء وبر، حدود و ثغور این دو مفهوم مشخص شود. برای نیل به این هدف، وجوه اساسی سه نوع سلطه وبری و همچنین سلطه فرّه مندانه _ که در این مقاله در عرض اقسام سه گانه سلطه وبری طرح شده است _ با یکدیگر مقایسه می شوند تا شباهت ها و تفاوت های موجود بین آنها مشخص گردد و در نتیجه جایگاه سلطه فرّه مندانه در منظومه فکری وبر روشن شود. در این مقاله از روش تحلیلی و مقایسه کیفی استفاده شده است. با توجه به اینکه مفهوم سلطه و صُور مختلف آن، با دستگاه هاى معرفتى متفاوتى مورد بررسى و فهم قرار مى گیرد، نیل به فهمى جامع از این مفهوم، و به طور مشخص مقایسه انواع سلطه وبری با مفهوم سلطه فرّه مندانه، مستلزم ورود به حوزه هاى جامعه شناختى و علوم سیاسى و حتى حوزه هاى کیفى ترى چون تاریخ و ادبیات است. در این مقاله سعى شده است تا ماهیت بین رشته اى این مفهوم مطمح نظر قرار گیرد و به همین دلیل کلیه حوزه هاى مذکور، در حد وسع و حدود مسئله مقاله، مرور شوند. نتایج این جستار نشان می دهد که سلطه فرّه مندانه علی رغم داشتن برخی شباهت های ظاهری با سلطه کاریزماتیک، تفاوت های بنیادینی با این نوع سلطه دارد. این تفاوت ها ناشی از وجه سنتی این سلطه است. به طوری که می توان ادعا کرد که سلطه فرّه مندانه شکلی از سلطه سنتی است که به دلایل ساختاری ابعادی از سلطه کاریزماتیک را نیز دارا است.
۴۶.

روایت پژوهی کودک کار شدن در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودک کار فرایند کودک کار روایت پژوهی فرآیند کودک کار شدن کودک خیابانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کودک
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ سبک زندگی
تعداد بازدید : ۲۹۲۸ تعداد دانلود : ۱۹۱۱
پدیدة کودکان کار بیش از یک دهه است در ایران به مشکلی اجتماعی تبدیل شده است. این پدیده علی رغم جهان شمول بودن، ویژگی های خاصی در هر جامعه دارد. تحقیق حاضر فرایندهای تبدیل کودکان به کودکِ کار را بررسی و شناسایی می کند. بدین منظور، از روش روایت پژوهی برای یافتن این فرایندها و از تکنیک مصاحبة روایی به منظور دستیابی به روایت زندگی کودکان کار استفاده شده است. جامعة موردمطالعه در این تحقیق، کودکان کار ساکن در شهر مشهد در سال 1394 است. پس از انجام دادن پانزده مصاحبه با این کودکان، اشباع نظری حاصل شد و سپس بخش های متوالی و تقطیع بندی شدة مؤثر بر روی آوردن کودکان به کار به صورت خرده روایت استخراج شد و از این طریق فرایندهای کلی کودک کار شدن به صورت پیرنگ مشخص شد. براساس یافته های تحقیق می توان چهار فرایند کلی را برای کودک کار شدن درنظر گرفت که عبارت اند از: 1. فرایند کودکان خانواده های مهاجر دارای فقر اقتصادی؛ در این فرایند، فقر اقتصادی در کنار اعتیاد موجود در خانواده موجب استفاده از کودک به عنوان نیروی کار می شود. 2. فرایند کودکان خانواده هایی که خرده فرهنگ کارکردن در آن ها وجود دارد؛ در این گونه خانواده ها، کارکردن از کودکی در فرد نهادینه می شود و کودک به دلیل کسب مطلوبیت در خانواده به کارکردن روی می آورد. 3. فرایند کودکانی که والدین آن ها در قبال کودک خود بی مسئولیت اند؛ کودک در این گونه خانواده ها به دلیل کسب مزایای اقتصادی و اجتماعی برای خود به کارکردن روی می آورد؛ زیرا والدین بی مسئولیت کودک، شرایط رفاهی مناسبی را برای او فراهم نمی کنند. 4. فرایند کودکان خانواده هایی که خرده فرهنگ تکدی گری در بین آن ها وجود دارد. در این گونه خانواده ها کودک به کارکردن وادار می شود تا برای خانواده درآمد کسب کند.
۴۷.

بررسی تجربی دو نظریة رقیب همسرگزینی در ایرانروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همسرگزینی همسان همسری ناهمسان همسری الگوی غالب همسرگزینی در ایران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۸۱۵
هر جامعه و فرهنگی بنا به شرایط و مقتضیات خود محدودیت ها، معیارها و هنجارهایی را برای انتخاب همسر وضع می کند. در هر فرهنگی یک شخص ممکن است گزینه های مختلفی از جنس مخالف را به عنوان همسر احتمالی پیش روی خود داشته باشد، اما در هیچ فرهنگی انتخاب همسر انتخابی تصادفی نیست. در هر فرهنگی علاوه بر محدودیت های ناشی از ارزش ها و امیال فردی، جامعه نیز مجموعه ای از محدودیت ها را تحمیل می کند. در ایران تا چند دهة پیش انتخاب همسر عمدتاً بر عهدة اعضای خانواده بوده است، اما امروزه تا حدود زیادی خود فرد نقش اصلی را در انتخاب همسر بازی می کند. هرچند این نقش تحت تأثیر شرایط اجتماعی و فرهنگی ایفا می شود. بنابراین امروزه همسرگزینی به عنوان یک کنش مهم اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد و برای فهم و درک الگوهای همسرگزینی نظریه های زیادی ارائه شده است. در این مقاله در سطح نظری دو نظریة مهم همسرگزینی (به عنوان دو نظریة رقیب) یعنی همسان همسری و ناهمسان همسری مطرح و سپس بر اساس نقاط تأکید مشابه آنها شاخص های تحقیق ساخته شد. در مرحلة بعد با استفاده از روش پیمایش در سطح کل کشور با حجم نمونة پنج هزارنفری اقدام به بررسی و سنجش تجربی شاخص های تحقیق و دو نظریة همسرگزینی شد. نتایج تحقیق نشان از غلبة قاطع الگوهای همسان همسری در ایران دارد. نتایج گویای این مطلب هستند که حدود 90 درصد در خصوصیات ظاهری، 89 درصد از نظر ویژگی های روانی- عاطفی، 93 درصد در خصوصیات شخصیتی، 68 درصد از نظر خصوصیات طبقاتی و 88 درصد از نظر مذهبی از الگوهای همسان همسری تبعیت می کنند. نتایج تحلیلی نیز به صورت قاطع این مسئله را نشان می دهد که در ایران گروه های مختلف برای ازدواج کسانی را انتخاب می کنند که از نظر خصوصیات ظاهری، روانی-عاطفی، شخصیتی، طبقاتی و مذهبی شباهت بیشتری با آنها دارند؛ هرچند شدت و ضعف این الگوها در میان زنان و مردان متفاوت است.
۴۸.

پیامدهای انقلاب از دیدگاه کارل پوپر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیامدهای انقلاب مهندسی اجتماعی تمامیت گرا مهندسی اجتماعی تدریجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۳۹
بسیاری قرن بیستم را قرن انقلابها می دانند. از این رو تلاشهای نظری و تجربی گسترده ای در باب شناخت چرایی پیدایی انقلابها صورت گرفته است. اما با وجود اهمیت فراوان پیامدهای ناشی از انقلابها، ادبیات مربوط به بحث پیامدهای انقلاب کم و در مراحل ابتدایی است و نیاز به کوششهای نظری و تجربی گسترده ای دارد. مقاله حاضر در پی تلاشی نظری برای صورت بندی پیامدهای انقلاب از دیدگاه پوپر است. به نظر برخی اندیشمندان پوپر یکی از متفکران تاثیرگذار قرن بیستم بوده است. نظریه او در باب مهندسی اجتماعی گام به گام یا همان اصلاحات در تقابل با مهندسی اجتماعی تمامیت گرا و انقلابی طرح شده است. اما در آثارش نظریات او درباب پیامدهای انقلاب به وضوح مشخص نشده است. در این جستار کوشش می شود ابتدا نظریات گوناگون در باب پیامدهای سیاسی طرح شود و سپس نظریه پوپر صورت بندی گردد. پوپر از جمله فیلسوفانی بود که با هر گونه دگرگونی بنیادی و سریع اجتماعی مخالفت می کرد. از نظر او هیچ اندیشة انقلابی نمی تواند جامعه را به خیر و سعادت عمومی رهنمون گردد و در پس اندیشه ها و اقدامات انقلابی افکاری ایده آلیستی قرار گرفته است و سرابی بیش نیست . او نشان می دهد که چگونه انسانهایی حتی نیک سیرت تنها به خاطر این که قصد ایجاد جامعه ای آرمانی را داشته اند به شخصیت هایی دیکتاتور مآب و اقتدارگرا تبدیل شده اند. بطور کلی پوپر نیز مانند تعداد قابل توجهی از نظریه پردازان انقلاب پیامدهای سیاسی انقلابها را منفی ارزیابی می کند و نتیجه انقلابها را، بر خلاف جامعه مطلوبی که ایدئولوژی انقلابها به تصویر می کشند، ظهور حکومتهای اقتدار گرا و همچنین از میان رفتن آزادی بیان می داند.
۵۰.

تنبلی اجتماعی و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتخاب عقلانی تقدیرگرایی اهمال کاری تنبلی اجتماعی خلقیات منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۵۳
تنبلی اجتماعی از مواردی است که به ایرانیان نسبت داده می شود و در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است و نمودهای آن نیز در جامعه ایران موجود است، از جمله پایین بودن بهره وری کار، تعطیلات فراوان، اضافه وزن و کم تحرکی. علیرغم اهمیت این موضوع، تاکنون پژوهش جامعه شناختی مستقیمی در باره آن انجام نشده است. مقاله حاضر میزان و عوامل موثر بر تنبلی اجتماعی را در قالب یک مفهوم در چارچوب نظریه انتخاب عقلانی بررسی می کند. روش تحقیق پیمایش بر روی 1256 شهروند تهرانی بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حداقل میزان گرایش به تنبلی در تهران 20 درصد است. تفسیر این یافته، روند گرایش به تنبلی در تهران را رو به افزایش نمی داند. مهمترین عوامل موثر بر تنبلی در تحلیل های چندمتغیره عبارت است از تقدیرگرایی، احساس بی قدرتی و خودمداری. نتیجه نهایی این است که پایین بودن میزان تمایل به تنبلی در تهران، نشانه پایین بودن میزان تنبلی نیست، چون وضعیت اجتماعی، تسهیل کننده تنبلی در جامعه است.
۵۱.

بررسی تحولات فرهنگ عمومی در ایران براساس تحلیل نام گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماعی سرمایه فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۵ تعداد دانلود : ۳۰۸
یکی از ابزارهای کارا برای شناسایی تحولات و تغییرات فرهنگی در دوره های تاریخی مختلف استفاده از "نام" و تحولات آن است. بدین لحاظ، شناخت تحولات نام گذاری کودکان یکی از منابع مفید و قابل اطمینان برای شناخت تحولات فرهنگی در جامعه ایران است. در این مقاله در نظر است با رویکرد نظری دولت محور و با استفاده از تحلیل فرایند نام گذاری در ایران از سال 1340 تاکنون، فرایند تحولات فرهنگ عمومی را در طی این دوران تا حدودی مشخص نماید. برای این مهم 50 اسم پربسامد از سال 1340 تا 1388 را که تقریبا 60 درصد کل نام گذاری ها در هر سال را شامل می شدند، مورد تحلیل و طبقه بندی بر حسب گرایش های فرهنگی نهفته در آن ها قرار گرفت. سپس برای تعیین تاثیر رویکرد دولت ها و بستر اجتماعی و سیاسی بر گرایش های فرهنگی نام گذاری، تاریخ 50 ساله ایران را از سال 1340 تا کنون بر اساس نقش و رویکرد دولت ها به هشت دوره تاریخی تقسیم شده و سپس تحولات نام گذاری را بر حسب این دوره های تاریخی مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج گرایش ملی اسلامی نام گذاری مسلط ترین گرایش در عرصه فرهنگی کشور طی سا ل های اخیر بوده است، مهمترین تحول در این گرایش افزایش معنادار آن در دوره اصلاحات است. همچنین نتایج نشان می دهد که روند به کارگیری اسامی اسلامی سنتی، در جامعه ایرانی رو به کاهش گذاشته است. گرایش به اسامی اسلامی مدرن در سال 57 و با آغاز انقلاب با یک افزایش چشمگیر مواجه است. اما آنچه در باب گرایش نام گذاری اسلامی ایدئولوژیک مشخص است رابطه معنادار آن با انقلاب است. این گرایش نام گذاری با شروع موج انقلابی در سال 56 متولد می شود. و در دوره انقلاب به اوج خود می رسد. اسامی حامل فرهنگ ایرانی باستانی در دوره پیش از انقلاب چند سالی افزایش می یابند اما با شروع انقلاب گرایش به این نام ها به شدت کاهش می یابد اما مجددا در دوران سازندگی به طور معناداری افزایش می یابند. یکی از گرایش های نوظهور در حیطه نامگذاری، گرایش ایرانی مدرن می باشد. این گرایش از دوره جنگ به بعد با سرعت زیادی در فرهنگ عمومی جامعه گسترش یافته است.
۵۳.

عوامل موثر بر گریز دختران از خانه

کلیدواژه‌ها: عزت نفس فرار از منزل احساس خوشبختی کنترل اجتماعی خانواده نااستواری روابط والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱۶ تعداد دانلود : ۷۹۱۸
فرار دختران از خانه اگر چه در نگاه اول پدیده ای فردی است اما با توجه به پیامد های سوء آن که در نظم اجتماعی اختلال و آشفتگی ایجاد می کند، منشا بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و انحرافی مانند خودفروشی، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، توزیع مواد مخدر، تشکیل باندهای فساد و فریب سایر زنان و دختران، رواج روسپی گری و شیوع انواع بیماری های مقاربتی و ... می شود. این پدیده سبب می شود که سطح جرم و جنایت در جامعه افزایش یابد و در نتیجه امنیت و سلامت اجتماعی به مخاطره بیافتد.فرار دختران از خانه معلول شبکه پیچیده ای از عوامل موثر خانوادگی، روانی، اجتماعی و فرهنگی است که شناخت آنها مستلزم تلاش علمی دقیق و جامع است. در این راستا پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل اجتماعی موثر بر فرار دختران از خانه طراحی و اجرا شده است.در این پ ژوهش ابتدا مبانی نظری موضوع در حوزه های نظری گوناگون تدوین و چارچوب نظری و فرضیات تحقیق تنظیم شده و مدل تحلیلی تحقیق طراحی گردیده است.با توجه به محتوای موضوع تحقیق و اهداف و فرضیات مطرح شده در این تحقیق، از روش «علی–مقایسه ای» استفاده شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دختران 12 تا 25 ساله دو شهر تهران و مشهد بوده که به هر دلیلی از منزل فرار کرده اند. در رابطه با دختران فراری، ما عملا با «جامعه در دسترس» سر و کار داریم، یعنی دخترانی که در مراکز گوناگون سازمان بهزیستی در دو شهر تهران و مشهد نگهداری می شوند که در زمان انجام تحقیق حدود 63 نفر در تهران و 80 نفر در شهر مشهد بوده اند. با توجه به حجم محدود جامعه آماری مناسب تر این بود که تمام نمونه موجود مورد مطالعه قرار گیرند. لذا تمام 143 دختر فراری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. جامعه آماری دیگری که برای مقایسه با این جامعه در نظر گرفته شده است شامل تمامی دختران عادی 12 تا 25 ساله شهرهای تهران و مشهد بوده اند. در خصوص دختران عادی نیز با توجه به حجم نمونه، 150 نفر در تهران و 150 نفر در مشهد به شیوه اتفاقی سیستماتیک در پارک ها و مراکز خرید سطح شهرهای تهران و مشهد انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. بر مبنای نتایج به دست آمده از آزمون t، در هر یک از شهرهای مشهد و تهران و بطور کلی در هر دو شهر تفاوت معناداری در شاخص های زیر، بین دختران فراری و غیرفراری وجود دارد: نااستواری روابط والدین، واگذاری مسوولیت بزرگسالان به دختران، وجود سابقه جرم یا رفتار انحرافی در خانواده دختران، تضاد با سرپرستان، احساس اهمیت در خانواده، کنترل اجتماعی خانواده، احساس تبعیض در خانواده، عزت نفس و احساس خوشبختی. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز حاکی از آن است که متغیرهای؛ نااستواری روابط والدین، سبک تربیتی خانواده، موقعیت اجتماعی-اقتصادی، نوع رابطه دختران با پدر، خودپنداره، تضاد دختران با والدین و پایبندی خانواده به ارزش های دینی در پیش بینی متغیر فرار دختران از منزل معنادار بودند.در پایان راهکارهای دوازده گانه ای بر اساس نتایج حاصله از تحقیق برای کاهش این پدیده اجتماعی پیشنهاد گردید
۵۴.

بررسی عوامل اجتماعی و روانی موثر بر مشارکت سیاسی مردم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت سیاسی بیگانگی سیاسی خانواده سیاسی درجه مذهبی بودن دوستان سیاسی رضایت از عملکرد دولت اهمیت نظارت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۹۴۷
یکی از انواع مهم مشارکت که بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفته، مشارکت سیاسی است. تصور بر این است که در جامعه ای که شهروندان مشارکت کافی در امور سیاسی ندارند، احساس تعهد و دلبستگی چندانی نیز به نظام سیاسی وجود نخواهند داشت و به عنوان نیروی حامی و مشروعیت بخش این نظام در شرایط بحرانی عمل نخواهند کرد. در شرایط کنونی کشور این بحث اهمیتی دوچندان می یابد؛ ازاین رو این مقاله قصد دارد تا با نگاهی عینی به بررسی میزان مشارکت سیاسی و همچنین عوامل تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی در شهر تهران بپردازد. بر اساس نتایج تحقیق با اطمینان بیش از 99 درصد می توان گفت که هریک از متغیرهای سن، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، انعطاف مذهبی، درجه مذهبی بودن، رضایت از زندگی، آزادی سیاسی، مشروعیت سیاسی، اعتماد سیاسی، دوستان سیاسی، فاتالیسم (سرنوشت گرایی)، احساس کارآمدی و اثربخشی سیاسی، احساس بی قدرتی سیاسی، بیگانگی سیاسی، پخش مسئولیت، خانواده سیاسی، آگاهی سیاسی، دوری گزینی سیاسی، استفاده از رسانه ها، اعتماد اجتماعی، رضایت از عملکرد دولت، محتوای شعارهای کاندیداها، داشتن فراغت در روز انتخابات، ثبات در گرایش حزبی، اهمیت نتایج انتخابات، اهمیت نظارت اجتماعی، رابطه وهمبستگی معناداری با میزان مشارکت سیاسی دارد.
۵۷.

سنجش و مقایسه میزان پیامدهای انزوای اجتماعی در میان دو گروه توده و نخبه جامعه در دوران سازندگی و اصلاحات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انزوای اجتماعی احساس تنهایی احساس یاس دوران سازندگی دوران اصلاحات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۴۰۳
مقاله حاضر بر آن است تا با توجه به دو سیاست اجتماعی متفاوت که دو رییس جمهور پیشین ایران (آقای هاشمی رفسنجانی و آقای محمد خاتمی) در طول 8 سال دوران ریاست جمهوری خود در پیش گرفتند، به «سنجش و مقایسه میزان پیامدهای انزوای اجتماعی در میان دو گروه توده و نخبه جامعه ایران» بپردازد. در این راستا ابتدا به بررسی ابعاد پیامدهای انزوای اجتماعی پرداخته شده است و چهار بعد اساسی «احساس یاس»، «احساس تنهایی»، «احساس عجز» و «تحمل اجتماعی» به عنوان ابعاد پیامدهای انزوای اجتماعی تعیین گردیده است. سپس شاخص های پیامدهای انزوای اجتماعی در دو پیمایش ارزش ها و نگرش هایی که در دوران دو رییس جمهور انجام شده است(دو نظرسنجی ملی سال های 1374 و1382 (موج دوم)) با روش تحلیل ثانویه مورد بررسی قرار گرفته است و میزان شکاف در میان دو گروه توده و نخبه محاسبه گردیده و آن‌ها در دوران سازندگی و اصلاحات مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که هر چند سیاست های آقای خاتمی در برخی از شاخص های «یاس اجتماعی» از جمله رضایت از خانواده، رضایت از وضع سلامتی و رضایت از وضع شهر محل زندگی موفق بوده است، اما دیگر شاخص ها و معرف های پیامدهای انزوای اجتماعی در دوران ایشان حاکی از افزایش «احساس یاس» در میان هر دو گروه نخبه و توده است. از سوی دیگر شکاف نظر میان این دو گروه نیز در این دوران افزایش یافته است. در بعد «احساس تنهایی» نتایج به گونه ای دیگر بود. در حالی که در دوران سازندگی قشر نخبه به شدت خود را بیگانه و تنها احساس می کرد، اما در دوران اصلاحات از احساس تنهایی این گروه بسیار کاسته شد. در بعد «احساس عجز و ناتوانی اجتماعی» عملکرد دولت آقای خاتمی در مقایسه با دولت آقای هاشمی رفسنجانی بسیار ضعیف تر بوده است، زیرا هر دو گروه نخبه و توده احساس عجزشان در این دوره افزایش یافته است. اما در مورد «تحمل اجتماعی» افزایش ناچیزی را در دوران آقای خاتمی مشاهده می کنیم. نکته قابل ملاحظه در این باب شکاف میان نظر توده و گروه نخبه است که آن را ناشی از تعاملات برون گروهی بیشترگروه نخبه نسبت به توده دانستیم.
۵۸.

شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران اجتماعی کاریزما موقعیت کاریزمایی حلقه یاران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵۳
تحقیق حاضر شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی و شرایط اجتماعی متناظر با آن را مورد توجه قرار می دهد. بدین منظور دو مفهوم «ویژگی های رهبر» و «بحران»، نقطه آغاز تحقیق را تشکیل می دهد. این دو مفهوم در یک رابطه متقابل مورد بررسی قرار می گیرند. در توضیح شکل گیری کاریزما، از یک سو، چهره ای بالقوه کاریزمایی با ویژگی های شخصیتی و گفتمان جدید و پاسخی برای بحران، وارد صحنه می شود و به تدریج ویژگی های فکری و منش رهبر از راه های گوناگون به پیروان ریزش می کند. از سوی دیگر، بحران به عنوان بستر تمهید کننده در میان علاقه مندان شور و احساس بر می انگیزد و اثرگذار می شود. ابتدا احساس نیاز به اندیشه ها و راه حل نوآورانه، نیاز به رهبری جدید و متفاوت از رهبران موجود را ایجاد می کند، سپس شور و عواطف ناشی از مواجهه با بحران، علاقه مندان را آماده می کند تا تحت تاثیر فرایندهای گروش کریزمایی به رهبر اعتماد کنند و به او پاسخی از سر علاقه بدهند. این گروش، اگر با موفقیت های کاریزما تقویت شود، احتمالا اعتماد پیروان به رهبر، بیشتر شده و نیرو و موقعیت کاریزمایی تداوم می یابد، اما اگر کاریزما به موفقیتی دست نیابد، از مشارکت اعتمادآمیز پیروان برای تغییر کاسته می شود و جامعه برای مدتی از وضعیت کاریزمایی خارج می شود. برابر با دیدگاه فوق، یک نمونه تجربی- شخصیت و دوره خاتمی- را در جامعه ایران مورد بررسی قرار داده ایم. در این مطالعه پتانسیل و ویژگی های کاریزمایی خاتمی مشخص شده، سپس به تحلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دوره وی پرداخته شده و بدین سان از یک موقعیت کاریزمایی (که از آن به عنوان جنبش اصلاحات نیز نام برده شده است) سخن به میان آمده است. در جریان این موقعیت کاریزمایی،‌ انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری (1376) به عنوان تسهیل کننده (کاتالیزور) عمل کرده است. بدین معنا که برای جامعه فرصتی فراهم شده تا افکار و شعارهای خاتمی نه تنها به عنوان شعارهای یک شخص بلکه به منزله مطالبات عده زیادی از افراد که برای رفع مشکلات (و بحران ها) جامعه خود به حرکت در آمده اند، مورد توجه قرار گیرد. برای بررسی کاریزما و میزان نفوذ خاتمی در میان مردم از نظرسنجی های پیمایشی در این دوره استفاده شده است. با تحلیل ثانوی داده های موجود در این نظر سنجی ها نشان داده شد که در سال های 80 و 81 خاتمی از نگاه مردم واجد ویژگی های کاریزمایی بوده اما به تدریج به دلیل ضعف در تحقق شعارها و برنامه ها درعمل (یا وجود چنین احساسی در میان مردم) کاریزمای وی تا سال 84 نزول کرد، اگر چه پس از سال 84 و در جریان تجربه هایی که جامعه ایران داشته، احتمال ظهور مجدد کاریزما را نمی توان منتفی دانست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان