علی سلمانی

علی سلمانی

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۶ مورد.
۱.

رابطه زیبایی با اخلاق در زیباشناسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خیر زیباشناسی کانت زیبایی والایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۲۴۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۱۲
در وهله اول به نظر می رسد که کانت درصدد تمایزگذاری جدی میان زیبایی و اخلاق است. این نکته را می توان از آنجا استنباط کرد که او در تحلیل امر زیبا بر حسب کیفیت، میان امر مطبوع، امر خیر یا اخلاقی و امر زیبا تمایز قائل می شود و اعلام می کند که لذت ناشی از امر زیبا نه برای ارضای تمایلات جسمانی ماست (مطبوع) و نه برای رسیدن به هدفی اخلاقی. از سوی دیگر کانت در برخی از فقرات نقد قوه حکم از نوعی ارتباط میان زیبایی و اخلاق سخن می راند. این نوشتار بر آن است تا با بررسی فقراتی که کانت در آن ها از ارتباط میان زیبایی و اخلاق بحث می کند، روشن سازد که چگونه می توان هم زیباشناسی را از اخلاق متمایز کرد و هم به رابطه زیبایی و اخلاق معتقد بود. پس از روشن سازی نحوه ارتباط، به این پرسش خواهیم پرداخت که چرا کانت چنین ارتباطی را ضروری انگاشته است. بعد از بررسی روشن می شود که زیبایی و اخلاق می توانند به صورت غیر مستقیم با همدیگر مرتبط باشند. اصلی ترین دغدغه کانت در مرتبط ساختن زیبایی با اخلاق، ایجاد پیوند میان آزادی و احساس است.
۲.

نسبت ایده آل زیبایی و زیبایی وابسته در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایده آل زیبایی زیبایی وابسته داوری زیباشناختی غایت مندی ذهنی غایت مندی عینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۲۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۲۸
کانت در «نقد قوة حکم»، امر زیبا را در چهار دقیقه متناظر با احکام منطقی بررسی می کند. او در دقیقة سوم بر مبنای تحلیل مفهوم کلیدی «غایت مندی»، به تعریفی فرم محور از زیبایی یعنی غایت مندی بدون غایت (غایت مندی ذهنی) می رسد. در ذیل همین دقیقه، دو مفهوم «زیبایی وابسته» و «ایده آل زیبایی» نیز مطرح می شود که داوری زیباشناختی در هر دوی آن ها بر مبنای غایت مندی عینی است و مفهومی دال بر چیستی عین و کمال عین موافق با آن برای داوری پیش فرض گرفته می شود. این پیش فرض در زیبایی وابسته، کمال عین و در ایده آل زیبایی، مفهوم حاصل از جمع ایدة عقلی و ایدة متعارف زیباشناختی است؛ اما این دیدگاه متعارض با این اصل زیباشناختی کانت است که داوری دربارة امر زیبا صرفاً بر یک غایت مندی ذهنی متکی است. این نوشتار با بررسی مفهوم غایت مندی و نوع غایت مندی عینی در زیبایی وابسته و ایده آل زیبایی، درصدد تبیین چگونگی ارزش زیباشناختی این دو مفهوم و در نهایت بررسی نقاط اختلاف و اشتراک آن ها با یکدیگر می باشد تا جایگاه این دو مفهوم در فلسفة کانت مشخص شود.
۴.

رابطه زیبایی و اخلاق در اندیشه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق زیبایی حسن رحمت عامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات مفهوم شناسی تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۶۸۱ تعداد دانلود : ۸۰۱
موضوع حُسن یا زیبایی یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در اندیشه ی عرفانی است. در همان نگاه نخست به این عنوان، به نظر می رسد که واژه ی حسن و معادل فارسی آن «نیکویی»، دارای نوعی دلالت اخلاقی است. کلماتی چون احسان و محسن که از مشتقات حسن است، غالباً در حوزه ی اخلاقی به کار می روند. همین نکته حاکی از آن است که بحث از زیبایی و حسن در عرفان اسلامی نمی تواند یک بحث زیباشناختی صرف به شمار رود و باید به گونه ای به دنبال تبیین پیوند میان زیبایی و اخلاق در این حوزه بود. این نوشتار بر آن است تا با ارائه ی تعریفی اجمالی از حسن و انواع آن، مقدمات پرداخت به چگونگی رابطه ی میان زیبایی و اخلاق در اندیشه عرفانی را فراهم بسازد. به عبارت دیگر، مسأله ی اصلی این مقاله، کوشش برای یافتن مبنای مابعدالطبیعی این ارتباط است. به نظر می رسد که بحث از رحمت امتنانی در اندیشه ی عرفانی (اندیشمندان بزرگی چون ابن عربی، شیخ محمود شبستری و...) و مساوقت آن با وجود، و از سوی دیگر، مساوقت زیبایی با وجود، دلالت بر پیوند ژرف میان زیبایی و اخلاق دارد.
۵.

راه کارهای توسعه منابع انسانی ورزش ژیمناستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه منابع انسانی ورزش حفظ و ارتقاء

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی مدیریت منابع انسانی
تعداد بازدید : ۱۶۷۸ تعداد دانلود : ۹۵۱
هدف از تحقیق حاضر ارائه راه کارهای مناسب برای توسعه منابع انسانی ورزش ژیمناستیک است. این تحقیق توصیفی است و اطلاعات آن با پرسشنامه ای جمع آوری شد که روایی آن سنجیده و پایایی آن با آلفای کرونباخ (83/0) تأیید شده بود. تعداد نمونه آماری در این تحقیق 76 نفر و برابر با جامعه آماری بود. نتایج این تحقیق نشان داد عوامل جذب، آموزش، ارتقاء و پرورش، حفظ و نگهداری نیروی انسانی در توسعه منابع انسانی ژیمناستیک تأثیرگذار است. همچنین در تجزیه و تحلیل به روش تحلیل عاملی مشخص شد عوامل مرتبط با حفظ و نگهداری با واریانس عامل 21/14 بیشترین تأثیر را در توسعه منابع انسانی ژیمناستیک دارند. با اتکاء به نتایج این تحقیق باید برنامه ریزی ها بیشتر بر حفظ، نگهداری، ارتقاء و پرورش منابع انسانی ژیمناستیک تأکید داشته باشند تا موجب افزایش تعداد و ماندگاری مربیان، داوران و ورزشکاران در این ورزش شوند.
۶.

مفهوم بی علقگی در اندیشة ژان اسکات اریگنا، لرد شافتسبری، فرانسیس هاچسن ودیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیوم بی علقگی تجربه زیباشناختی اریگنا شافتسبری هاچسن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
تعداد بازدید : ۱۵۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۲۸
مفهوم «بی علقگی» یکی از مفاهیم بنیادین در تجربة زیباشناختی است که بیشتر با نام کانت به ذهن متبادر می شود. او در دقیقة اوّل «نقد قوّة حکم» خویش به آن می پردازد. در واقع، تجربة بی علقه و یا به عبارت دیگر، بی علقگی خصوصیّت منحصر به فرد تجربة زیباشناختی است که آن را از سایر تجربه ها متمایز می سازد. با نگاه به اندیشة فیلسوفان پیش از کانت مشخّص می شود که این مفهوم پیش از کانت نیز مطرح بوده، امّا کمتر به آن پرداخته شده است. از این لحاظ، مقالة حاضر بر آن است تا به این مسئله بپردازد که مفهوم بی علقگی چگونه و در چه زمینه ای در اندیشة فیلسوفان پیش از کانت مطرح شده است و چه تحوّلاتی را از سر گذرانده است.
۸.

زدودن یک تلقی نادرست: جایگاه عقل در اخلاق و زیبایی شناسی از دیدگاه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

۹.

نقد و بررسی رومن اینگاردن از پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اینگاردن هوسرل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۵ تعداد دانلود : ۵۰۴
اینگاردن پدیدارشناس واقع گرایی است که معتقد است هوسرل در کتاب پژوهش های منطقی نوعی واقع گرایی را پذیرفته که مبنای آن تمایز صریح واقعیت و آگاهی است. اعتقاد به این تمایز و دیدگاه واقع گرایی با آغاز تفکر استعلایی هوسرل رها شده و جای خود را به محوریت آگاهی و در نتیجه ایدئالیسم استعلایی می دهد. اینگاردن با این چرخش ناگهانی مخالفت ورزیده و معتقد است که تفکر استعلایی به دلیل هدف و روش مورد نظر خود خالی از نقص نیست. کلیت ایدئالیسم استعلایی که از نظر اینگاردن نتیجه چرخش یاد شده است کلیتی منطقی و سازگار نیست. طرح مفهوم پدیدارشناسی استعلایی، روش و هدف نهایی آن سبب سردرگمی و در نتیجه برخی ناسازگاری ها در فلسفه استعلایی هوسرل شده است. هوسرل با توسل به اپوخه، فعلیت و وجود اشیا را نادیده گرفت و با اعمال روش تقلیل پدیدارشناختی به مطلق بودن حوزه آگاهی و اگوی استعلایی رسید و در نهایت با طرح نظریه تقویم، معنا یا همان نوئما را جایگزین اعیان واقعی کرد. همین اقدامات سبب بی اعتبار شدن وجود واقعی شد و هدف اولیه هوسرلی را که همان شناخت داده های عینی بود، مورد تردید قرار داد. فلسفه متقنی که با چنین روشی به دست می آید، به ادراک درونی و حلولی محدود می شود و راهی از پیش نمی برد. اینگاردن ضمن اشاره به مشکل دوری که هوسرل در طرح روش تقلیل در فلسفه استعلایی اش با آن مواجه می شود، مدعی است که نتایج هوسرل در تفکر استعلایی محصولِ صرف معرفت شناسی او نیست و در بسیاری از موارد علاوه بر این که این نتایج شبیه به گزاره های متافیزیکی جلوه می نمایند، خود متخذ از نوعی مبانی مضمر و پنهان متافیزیکی و وجود شناختی اند. (اعتقاد به وجود مستقل از شناخت).
۱۰.

خطای تراژیک و مسأله عدالت در تراژدیهای سه گانه سوفوکلس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراژدی خطای تراژیک عدالت دمکراسی آتن پولیس سوفوکلس سولون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۵ تعداد دانلود : ۳۷۷
در تراژدی های یونان با شکلی از عدالت و تقدیر کیهانی روبه روییم که برای ما غریب می نماید. اودیپوس به سبب گناه نادانسته اش خود را مجازات می کند. آنتیگون کفاره اعمال اعضای خانواده خود را می پردازد. پرومته به واسطه نیکخواهی اش تقاص پس می دهد، و آژاکس بازیچه هوس خدایان می شود. در تمامی تراژدی های فوق، و به طور کلی، در همه تراژدی های یونان با نوعی عدالت تقدیرگونه روبه روییم که اتفاقا براساس معیارهای انسان امروزی ناعادلانه و خلاف عدالت اند. در مواجهه با این آثار کلاسیک همواره با این سوال مواجه می شویم که ذهن یونانی چه تصوری از حق و عدالت داشته است و به طور کلی تراژدی های یونانی مروج چه نوع نظام حقوقی است که اینگونه برای ما غریب می نماید. در این مقاله سعی بر اینست که با واکاوی مفهوم عدالت در سه حوزه طبیعیات، مابعدالطبیعه، و سیاست به پاسخ پرسش های فوق برسیم. برای نیل به منظور خود تمرکز اصلی این پژوهش را بر تراژدی های سه گانه سوفکل یعنی ادیپوس شهریار، ادیپوس در کلنوس، و آنتیگونه قرار می دهیم. این سه تراژدی، که به ترتیب سرنوشت شوم خاندان لابداسیدها را شرح می دهند، نمونه های خوبی برای بررسی مفهوم عدالت در اندیشه یونانی به شمار می روند. چرا که در تراژدی های سه گانه فوق به اغلب تعابیری که مفهوم عدالت به ذهن یونانیان متبادر می کرده اشاره شده است، تعابیری که مخصوص ذهن یونانیست و تنها در سپهر اندیشه فلسفی آنزمان قابل فهم است.
۱۱.

رابطه ادراکِ حسی، کمال و لذت با زیبایی در استتیکِ کریستین وُلف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کریستین ولف ادراک حسی کمال لذت زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۵۶۵
 دیدگاه کریستین ولف درباره ادراک حسی که چارچوبی لایب نیتسی دارد، اساس استتیک او را برمی سازد. او با توجه به ماهیت واضح ولی مغشوش ادراک حسی در این چارچوب، مفهوم کمال و لذت را تبیین می کند و از همین معبر ره به تعریف زیبایی می برد. به این ترتیب، از نظر او، کمال همانا توافق یا هماهنگی کثرات یا انبوهی از اشیاء یا اجزای آن هاست؛ لذت، حاصل شهود کمال در اشیاء است؛ و زیبایی هم عبارت است از کمال شیْ ء از آن حیث که برای ایجاد لذت در ما مناسب است. با این اوصاف، در این مقاله قصد داریم ماهیت ادراک حسی نزد او و رابطه ادراک حسی، کمال و لذت را با زیبایی در استتیک او بکاویم تا مشخص شود چگونه علم استتیک به طور عام از دل مباحث معرفت شناختی و به طور خاص از بطن ادراک حسی بیرون می آید. در نهایت ، با در نظر داشتن این مهم که خود او مستقیماً داعیه نظریه مستقلی در حوزه استتیک نداشته، نقد و نظری بر لوازم مربوط به استتیک او خواهیم داشت تا حدود و ثغور نظریه عقل گرایانه مفرط او در برخورد با مسایلی چون دایره شمول زیبایی، مراتب زیبایی و اختلاف نظرهای ذوقی مشخص شود. 
۱۲.

کارکرد تخیل در تقویم عینیت از منظر کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخیل فاهمه خودادراکی شاکله عمل تأمل اعتبار همگانی حس مشترک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۵ تعداد دانلود : ۵۰۰
کانت معتقد است که یکی از اساسی ترین کارکردهای تخیّل، فراهم آوردن عینیت است. نقش تخیّل در تقویم عینیت هم شامل احکام متعیّن شناختی مربوط به فاهمه است و هم شامل احکام تأملی زیبایی شناختی. او همواره تخیّل را در ارتباط با اموری همچون فاهمه و خودادراکی نفسانی و شهودهای محض، یا حسِّ مشترک و حکم تأملی قرار می دهد. تخیّل در ارتباط با دیگر قوای شناسایی همواره نقش محوری داشته است. این نقش را به  سادگی می توان امکان تقویم عینیت دانست. این نوشتار در گام نخست، به مسئله چگونگی تأمین عینیت از سوی تخیّل در همکاری اش با فاهمه - در نقد عقل محض - خواهد پرداخت و سپس به این سؤال خواهد پرداخت که تخیّل چگونه در اتّحاد با حس مشترک و عمل تأمل مطرح شده در نقد قوه حکم فراهم آورنده مرجعی عینی برای آنهاست؛ به گونه ای که بدون آن امکان اعتبار همگانی برای احکام ذوقی۔ زیبایی شناختی از دست خواهد رفت.
۱۳.

بررسی انتقادی کلیت احکام استتیکی در اندیشه ی بومگارتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بومگارتن زیباشناسی وضوح توسیعی اصول عام کلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۳ تعداد دانلود : ۳۴۰
بومگارتن مدعی است که زیباشناسی، یک علم یا شاخه ای از فلسفه است. بدون شک علم بودن مستلزم لوازمی چون تمایز از سایر حوزه ها، بهره مندی از قانون مندی ویژه، حاکمیت اصول و ادعای کلیت است. به عبارت دیگر، بومگارتن باید برای معرفی زیباشناسی به عنوان علم، نخست خصوصیات منحصربه فرد این حوزه و تبعیت آن از قوانین خاص را توضیح دهد تا بدین وسیله آن را از سایر شاخه ها و حوزه ها متمایز کند. اشاره به اصول بنیادی این شاخه، از این حیث مهم است که سبب ادعای کلیت برای احکام آن می شود. نوشتار حاضر تلاش می کند تا به آرمان بومگارتن (تأسیس زیباشناسی) بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که او چگونه این شاخه جدید را از سایر حوزه های فلسفه متمایز می کند و چگونه در صدد توجیه و تبیین کلیت احکام زیباشناختی برمی آید؟ بومگارتن با مرتبط کردن انحصاری زیباشناسی با ادراک حسی و تبیین خصوصیت اصلی این نوع ادراک، یعنی «وضوح توسیعی»، موفق به متمایزکردن زیباشناسی می شود. او با معرفی تجربه زیباشناختی به عنوان نوعی تجربه شبیه به شناخت و همچنین معرفی اصول عام، در صدد توجیه کلیت احکام زیباشناختی است. متأسفانه توسل به اصول عام که تنها از طریق تجربه و اصول کلی روان شناسی به دست می آیند، نمی تواند کلیت احکام زیباشناختی را تبیین کند؛ زیرا تنها دستاورد این اصول نوعی تعمیم تجربی و روان شناختی است و نه کلیت منطقی.
۱۴.

جبر و اختیار از منظر عرفان و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود وحدت قرب نوافل جبر اختیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۳۴۷
جبر و اختیار همواره از مسائل مهم و بحث انگیز عقیدتی مسلمانان بوده و ازنظر تاریخی، اختلافات و داوری های متنوعی را در میان اندیشمندان کلام و فلسفه و عرفان دامن زده است. نظریه کلامی معتزله و اشاعره درباره این موضوع، با مسلّم دانستن مسئله دوگانگی میان انسان مکلَّف و حقّ مطرح می شود؛ البته کوشش هریک سرانجام، به پاسخی متفاوت به مسئله چگونگی رابطه انسان مکلَّف با خدا می انجامد. متکلمان به استقلال خلق از حقّ معتقدند و به خلق و حقّ همانند دو حقیقت جدا از هم می نگرند؛ آنان با این پیش فرض ها کوشیده اند مسئله جبر و اختیار را به گونه ای بررسی کنند که هم ظواهر ادلّه نقلی و عقلی را مبنی بر امتناع حلول و وحدت حقّ و خلق حفظ کنند و هم در توجیه بحث تکلیف و جزای اعمال دچار مشکل نشوند. عارفان با توجه به تجربه ای که از شهود وحدت خود با وجود مطلق یا حقّ، در مقام قرب نوافل دارند، خوانشی دیگر از رابطه حقّ و انسان به دست داده اند. جبر و اختیار نزد متکلمان اسلامی یک اضافه مَقولی است که میان دو طرف مستقل یعنی خدا و انسان مکلَّف برقرار می شود که دوگانگی آنها مسلّم فرض شده است. عارف با توجه به تجربه شهودی خود از شیوه ارتباط حقّ و خلق، مخلوقات را پرتوی از وجود مطلق می داند؛ درنتیجه در سایه چنین وحدتی، تحقق اضافه مقولی را منکر است؛ زیرا اضافه مَقولی تنها میان دو امر جدا از هم و مستقل تصور می شود و عارفان با توجه به نظریه خود درباره وجود، به تحقق چنین استقلالی در دو طرف رابطه حقّ و خلق معتقد نیستند. عارف مسئله جبر و اختیار را در پرتو وحدت حقّ و عبد که در قرب نوافل آشکار می شود بررسی می کند. در این دیدگاه که برخاسته از تجربه ذوقی است، عارف با توجه به مقام قرب نوافل که مستلزم فنای عارف و ظهور اوصاف حقّ در صفحه باطنش است و فنای خود در حقّ که در این مقام حاصل می شود، از نوعی جبر سخن می گوید؛ این جبر به سبب فنای اوصافِ عارف در وجود حقّ و جداشدن او از اوصاف بشری رخ می دهد. در اینجا عارف به نفی اختیار خود می پردازد که صفتی از اصاف بشری است؛ نیز با توجه به ظهور اسمای حقّ در خود و اینکه آفرینش او بر صورت حقّ است، اختیار را مانند وصفی از اوصاف حقّ مطرح می کند که در او تجلی یافته است.
۱۵.

دو روایت از تکوین مفهوم هنرهای زیبا: ارزیابی مجدد کریستلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنرهای زیبا کریستلر یانگ قدیم جدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۳۹۰
پُل اسکار کریستلر در سال های 1951 و 1952 این نظر را مطرح کرد که آنچه به عنوان هنرهای زیبا می شناسیم، تا پیش از قرن هژدهم وجود نداشته است. این نظر در اندک زمانی مورد موافقت عمومی بسیاری از نظریه پردازان قرار گرفت و بعدتر برخی از دیگر نویسندگان همچون لری شاینر نظر او را بسط دادند. با این حال، برخی از نویسندگان نیز با نظر او موافق نبودند و برای مثال این نظر را مطرح کردند که مفهوم «هنرهای تقلیدی» نزد فلاسفه یونانی معادل هنرهای زیبای دوره مدرن است. از میان این منتقدان می توان به یانگ – مترجم انگلیسی کتاب شارل باتو- اشاره کرد. این مقاله نخست این دو روایت را مختصرا شرح می دهد، سپس با ذکر برخی از ملاحظات، از نظر کریستلر دفاع می کند. این دفاع از دو جنبه مطرح می شود: یکی توجه به ماهیت هنر در عصر جدید و دیگری اشاره ای به مفهوم هنرهای زیبا در ایران و سهیم شدن ما با غرب در مفهوم جدید هنرهای زیبا.
۱۶.

رابطه ادراک حسی با تجربه استتیکی و زیبایی در استتیک لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لایب نیتس ادراک حسی تجربه استتیکی کمال لذت زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۴۱۸
شرح لایب نیتس از ادراک حسی برای درک سنت استتیک عقل گرایانه آلمانی در قرن هجدهم بسیار حایز اهمیت است. تأملات او در این باب چارچوبی دکارتی دارد و برای دیدگاه های او درباره تجربه استتیکی بسیار کانونی است. او با توجه به ماهیت واضح ولی مغشوش ادراک حسی، مفهوم کمال و لذت را تبیین می کند و از همین معبر ره به تعریف زیبایی می برد. کمال عبارت است از نیرو یا توانایی متحدساختن ویژگی های کثیر در یک ویژگی؛ لذت، از نظر او، عبارت است از احساس کمال در اشیا؛ زیبایی هم نزد او همانا تعمق یا تأمل بر امری لذت بخش یا خوشایند، یا کمال شیء است. در این مقاله قصد داریم پس از بررسی اهمیت لایب نیتس در استتیک آلمان، ماهیت ادراک حسی نزد او، و سپس رابطه آن را با تجربه استتیکی، کمال، لذت و زیبایی در سپهر استتیک او بکاویم و در اخر هم نقد و نظری بر استتیک او داشته باشیم.
۱۷.

نقد و بررسی تفسیر اخلاقی از استنتاج زیباشناختی در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت استنتاج زیبایی اخلاق ایده های زیباشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۵۲۶
نیاز به استنتاج در نقد سوم ناشی از ادعای اعتبار کلی و ضروری حکمی است که ابژکتیو نیست، بلکه سوبژکتیو و شخصی است. کانت در بخش استنتاج نقد قوه حکم در صدد پاسخگویی به این مساله است که چگونه یک حکم شخصی می تواند ضرورتاً برای همگان معتبر باشد؟ به عبارت دیگر حکم زیباشناسی که اساسا سوبژکتیو است چگونه می تواند همانند احکام عینی ادعای اعتبار کلیت داشته باشد؟ عده ای از مفسران کانتی با اعتقاد به عدم رضایت بخشی مباحث کانت در مورد استنتاج در بندهای رسمی بر آن شده اند تا با پیوند دادن زیبایی با اخلاق مبنایی عینی و قابل سنجش برای حکم زیباشناختی فراهم سازند و از این طریق ادعای کلیت احکام زیباشناختی را تبیین نمایند. این مقاله ابتدا بر آن است تا ضمن بیان مباحث اصلی کانت در مورد استنتاج به بررسی قرائت های مختلف تفسیر اخلاقی (از استنتاج) و نقد آن بپردازد. به نظر می رسد که اعتقاد به دیدگاه اخلاقی در بحث از استنتاج با نقض خودآیینی حکم و در نتیجه مشروط نمودن احکام ذوقی همراه خواهد بود.
۱۸.

نقد و بررسی دیدگاه پیش شناختی و چندشناختی در بحث از هماهنگی آزاد خیال و فاهمه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانت اعتبار کلی هماهنگی آزاد تفسیر پیش شناختی تفسیر چند شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۴۷۹
علت اصلی طرح مفهوم هماهنگی آزاد از سوی کانت، تبیین کلیت احکام ذوقی است. او مدعی است که احساس سوبژکتیو دخیل در داوری زیباشناختی، خود ناشی از حالتی ذهنی به نام بازی آزاد یا همان هماهنگی آزاد قوای شناختی است. از آن رو که او معتقد است تنها شناختْ انتقال پذیر است، می کوشد تا با دخالت دادن قوای شناختی در داوری ذوقی، ادعای اعتبار کلیِ آن را توجیه و تبیین کند. تلاش کانت برای روشن کردن مفهوم هماهنگی آزاد و نسبت آن با شناخت چندان قانع کننده نیست؛ از همین رو برخی از شارحان تلاش می کنند تا با زدودن قاطعانه داوری ذوقی از هرگونه مفهوم و لحاظ کردن خصوصیت طبیعی و ناآگاهانه برای تجربه زیباشناختی، به نوعی به شباهت این حوزه با حوزه شناخت، اذعان و از این طریق، کلیت احکام زیباشناختی را تبیین کنند (تفسیر پیش شناختی). تفسیر دوم (تفسیر چندشناختی) با اعتقاد به دخالت مفاهیم (و نه مفهوم متعیّن) درصدد ارائه شباهتی سرْراست میان حوزه شناخت و زیباشناسی است تا از این محمل دغدغه ای برای کلیت احکام زیباشناختی احساس نشود. نبود دلایل استنادی کافی نقص مشترکِ هردو دیدگاه محسوب می شود. دیدگاه اول با اعتقاد به نوعی تجربه ناخودآگاه در داوری زیباشناختی تمایز دقیقی میان اعیان معمولی و زیباشناختی ترسیم نمی کند. تفسیر دوم با اعتقاد به دخالت مفاهیم نامتعیّن در داوری زیباشناختی، دغدغه کلیت احکام زیباشناختی را از بین نمی برد و نادیده می انگارد. 
۱۹.

تصویر به عنوان محمل اندیشه: تفسیری بر پرسپکتیوهای صحیح و نادرست در آثار محمدزمان

کلیدواژه‌ها: زمان پرسپکتیو نگارگری سنتی نقاشی صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
محمدزمان، نقاش عصر صفوی، در برخی از آثار خود به تقلید از آثار فرنگی و کپی برداری از آن ها پرداخته است. او هم چنین در برخی از آثار اصیل خود که مضمونی سنتی دارند، برخی از شیوه های نقاشی عصر جدید غربی را به کار گرفته است. در میان این شیوه ها، پرسپکتیو اهمیتی بسزا دارد. محمدزمان در آثار تقلیدی خود پرسپکتیو را صحیح به کار گرفته، اما در آثار اصیل او گاه پرسپکتیو به صورت صحیح و گاه نادرست انجام شده است. تا پیش از این، برخی از مفسران (هم چون کریم زاده تبریزی) بر این عقیده بوده اند که کاربرد پرسپکتیو توسط محمدزمان ناشی از نوعی نقصان و عدم آموزش های آکادمیک بوده است. در این مقاله درمقابل این نظر، این تفسیر مطرح می شود که محمدزمان در آثار اصیل خود، نه صرفاً پرسپکتیوهای غلط و صحیح، بلکه پرسشی را در باب نسبت میان نگارگری سنتی ایرانی و نقاشی جدید غربی به ودیعه گذاشته است. از این رو در این مقاله با بررسی چند مورد از آثار اصیل محمدزمان، آن پرسش مورد بحث قرار می گیرد و ادعا می شود که در فقدان مباحث نظری مرتبط با نسبت میان عناصر قدیم و جدید در نقاشی، نتیجه محتوم، استیلای پرسپکتیو غربی بر نقاشی ایرانی بوده است.
۲۰.

Investigating the Role of Parenting Styles in Predicting Students Academic Procrastination

کلیدواژه‌ها: parenting styles Academic procrastination students

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۳۰۲
The purpose of this study was to investigation the role of parenting styles in predicting academic procrastination of female that in high school degree students in city of Ardabil. The research method was statistical and correlating and included all high school students who were studying in 2021 and it choose randomly 50 sample of female students were selected by convenience sampling. The tools of this article are Baum rind Thorpe, Clark, & Knicks 1939 parenting style questionnaire and the Solomon and Roth Bloom 1984 academic procrastination questionnaire. The results showed that in parenting styles, authoritarian style (R = 0.180) at the level (P <0.05) has a positive and significant relationship with academic procrastination, also negative and significant relationship between authoritative parenting style (R= -0.320) at the level (P <0.01) and academic procrastination. Also, the results of regression analysis showed that among the predictor variable of parenting styles, authoritative style (Beta = -0.320) can predict students' academic procrastination. This study can be inferred that parenting styles have a significant relationship with academic procrastination.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان