محمدجواد زاهدی مازندرانی

محمدجواد زاهدی مازندرانی

رتبه علمی: استاد جامعه شناسی توسعه، دانشگاه پیام نور تهران، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۹ مورد از کل ۴۹ مورد.
۴۱.

بررسی رابطه سبک زندگی با تعلقات قومی و ملی شهروندان شهر خرم آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی تعلقات قومی تعلقات ملی شهروند خرمآباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه: از دید جامعه شناسان هویت یابی فرایندی است که مدام در معرض بازسازی است و عوامل این بازسازی به لحاظ اجتماعی، تاریخی و فرهنگی متفاوت است. سبک زندگی از جمله عوامل مهمی است که تأثیر تعیین کننده ای بر تعلقات هویتی دارد. سبک زندگی با انتخابی شدن زندگی روزمره معنا می یابد؛ بدین ترتیب برخلاف جامعه سنتی در جامعه معاصر به واسطه ظهور جامعه مصرفی، سبک زندگی و تعین بخشی آن در حوزه های دیگر و از جمله تعلقات قومی و ملی اهمیت بیشتری یافته است. سبک زندگی با خاصیت بازاندیشانه و بازتابی و قدرت انتخابی که برای افراد ایجاد کرده است، هویتهای منسجم و تعلقات نسبتاً پایدار سنتی را دچار استحاله کرده است و منابع متکثر و متعددی را برای هویت سازی و ایجاد تعلقات، تعهدات و همچنین تمایزات و تشخصهای هویتی ایجاد کرده است. هدف این مقاله بررسی رابطه سبک زندگی و تعلقات قومی و ملی شهروندان شهر خرم آباد است. روش: در این تحقیق از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شهروندان شهر خرم آباد است. همچنین با استفاده از فرمول کوکران ۵۱۶ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر این است، که سبک مدرن ۵/۰ بر تعلقات ملی و ۲۱/۰- بر تعلقات قومی اثرگذار است. همچنین سبک سنتی ۲۴/۰ بر تعلقات قومی و ۳۱/۰ بر تعلقات ملی تأثیرگذار است. سبک زندگی مدرن اثر بیشتری روی تعلقات ملی دارد تا تعلقات قومی. همچنین، اثر سبک زندگی سنتی بر تعلقات ملی بیشتر از تعلقات قومی است. مدل معادلات ساختاری نیز بیانگر شاخص برازش GFI برابر با ۹۴/۰ است و شاخصهای AGF، CFI وRMR نیز بیانگر برازش خوب و قابل قبول مدل است. همچنین شاخص RMSEA که مقادیر باقیمانده را نشان می دهد برابر با ۰.۰۴۷ است، که مقدار کم آن بیانگر این است که مدل دارای برازش نسبتاً مطلوبی است. بحث: تغییرات ناشی از برهم کنش نظامهای سنتی و مدرن و تعارضهای ناشی از آن در شهر خرم آباد منجر به شکل گیری مسائل مختلف و از جمله مسائل هویتی شده است. به طور خلاصه می توان گفت شهر خرم آباد در حال تجربه نوعی گذار است که امکان بازاندیشی و به چالش کشیده شدن عناصر فرهنگی و هویت ساز در آن بسیار وجود دارد. درواقع می توان گفت تغییرات ناشی از سبک زندگی جدید ساختار سنتی حاکم بر این شهر را به چالش کشیده و پیامدهایی را از خود بر جای گذاشته است.
۴۲.

بازنمائی کشمکشهای گفتمانیِ عدالت جنسیتی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران1(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: برنامه‌های توسعه تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی کشمکش گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۶۹
مقدمه: نظام برنامه ریزی در ایران از گفتمانهای سیاسی و اجتماعی حاکم تأثیر می پذیرد و اینکه این گفتمانها چه جایگاهی برای سوژه ها و ابژه ها قائل باشند در برنامه های توسعه به صورتهای متفاوتی بازنمایی می شوند. ازجمله سوژه های بسیار مهم سوژه «زنان» است. برحسب اینکه سوژه زنان در گفتمان دولتهای کارگزارِ برنامه توسعه چه معنا و هویتی یابد، دال «عدالت جنسیتی» نیز به همان منوال در نظام برنامه ریزی منظور می گردد یا مسکوت می ماند. بدین ترتیب توجه یا بیتوجهی برنامه های توسعه به عدالت جنسیتی است که می تواند به برقراری آن یا تداوم نابرابری جنسیتی منجر شود. روش: پژوهش با روش تحلیل گفتمان لاکلو و موفه به بازنمائی کشمکشهای گفتمانی عدالت جنسیتی در برنامه های توسعه پرداخته است. یافته ها: برنامه های توسعه پس از انقلاب از حیث توجه به سوژه زنان از کشمکشهای گفتمانی جاری در عرصه سیاسی متأثر بوده است. تحلیلها نشان داد که در برنامه اول و دوم، عدالت آموزشی و دلالت ناکامل عدالت بهداشتی موردتوجه بوده است. نشانگان «افزایش فرصتهای اشتغال زنان و ارتقاء شغلی آنان»، «توجه به ترکیب جنسیتی عرضه نیروی کار» و «ارتقای مهارتهای شغلی زنان» با دلالت بر مدلول «عدالت اقتصادی»؛ نشانگان «اصلاحات ضروری در امور حقوقی»، «تسهیل امور حقوقی و قضائی زنان»، «خدمات حقوقی»، «حمایت از حقوق زنان»، «بازنگری قوانین و مقررات» و «تمهیدات قانونی و حقوقی برای رفع خشونت علیه زنان»، نظام معنایی «عدالت حقوقی» در گفتمان اصلاحات را سامان می دهند؛ گزاره «برنامه ریزی برای تدوین برنامه آموزشی ارتقاء سلامت و شیوه های زندگی سالم»، دلالت ناکامل عدالت بهداشتی است و «دسترسی به فرصتهای برابر آموزشی» بازنمایی از «عدالت آموزشی» است که گفتمان توسعه سیاسی آن را در برنامه سوم و چهارم گنجانده است. در برنامه پنجم توسعه نشانگان «ارتقا سلامت زنان» و «تأسیس خانه سلامت دختران و زنان» به مثابه «عدالت بهداشتی» در نظر گرفته می شوند. اگرچه «توسعه و ساماندهی امور اقتصادی معیشتی»، «عدالت اقتصادی» را بازنمائی می کند اما ازآنجاکه بر زنان سرپرست خانوار و آن هم بر مشاغل خانگی تأکید دارد تمام بار معنایی عدالت اقتصادی را دربر ندارد. گزاره های «تأمین آموزشهای موردنیاز متناسب با نقش دختران و پسران» و «تضمین دسترسی به فرصتهای عادلانه آموزشی به تناسب جنسیت» دلالت بر مدلول عدالت آموزشی داشته و بار معنایی آن را به طور کامل پوشش می دهند. همچنین تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه نشانگر آن است که گفتمان حاکم بر برنامه ششم با نشانه محوری «عدالت جنسیتی» و با مدلولهای «فرصتهای شغلی»، «سلامت و بهداشت»، «باسوادی زنان»، «اصلاح نظام حقوقی (در حوزه خانواده)» و «مشارکت در تصمیم سازی و تصمیم گیری» (نه فرصت برابری سیاسی) شکل گرفته است که این نشانه های معنایی به ترتیب دربرگیرنده عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی، عدالت آموزشی، دلالت ناکامل عدالت حقوقی و دلالت ناکامل عدالت سیاسی هستند. بحث: با توجه به یافته ها می توان گفت که عدالت جنسیتی یکی از نشانگان معنایی گفتمانهای اصلاحات و اعتدال، با برداشت برابری به مثابه همانندی است و بدین ترتیب حساسیت جنسیتی برنامه های سوم، چهارم و ششم توسعه قابل توجه است. گویی محدودیتهای ساختاری، آنها را در معرض خصومتها و انتقادهای گفتمانهای رقیب قرار داده و مانع از اجرای کامل برنامه ها می شود.
۴۳.

مطالعه کیفی ذائقه دینی طبقه فرودست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دینداری ذائقه دینی طبقه فرودست شهری نظریه زمینه ای مناسکی شدن دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۶
با وجود برخی ادعاها در مورد مرگ طبقه، طبقه همچنان موضوعی مهم در بررسی های جامعه شناختی برد متوسط و به ویژه در تعیین ترجیحات دینی است به نحوی که کنشگران دینی تمایل به سبک های دینی مرتبط و متناسب با موقعیت اقتصادی - اجتماعی خود شان را دارند. به سخن دیگر، افراد با موقعیتهای اقتصادی - اجتماعی مختلف، ذائقه دینی متفاوتی دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی ذائقه دینی طبقه فرودست شهری است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش کنشگران دینی طبقه فرودست شهری در شهرکرد هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با هجده نفر از افراد این طبقه جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای گوبا و لینکلن استفاده شده است. یافته ها بیانگر هجده مقوله منتخب است که در قالب یک مدل پارادایمی با مقوله محوری (مناسکی شدن دین)، شرایط علّی (جمع گرایی، سنت گرایی، تقدیر گرایی و احساساتی بودن)، شرایط زمینه ای (جامعه پذیری دینی مناسک محور)، شرایط مداخله ای (پایگاه اقتصادی - اجتماعی پایین)، راهبردها (دینداری مناسکی، دینداری عاطفی، دینداری واسطه ای، دینداری تکلیفی، دینداری موروثی و دینداری تقدیرگرا) و پیامدها (تقلیل گرایی دینی، ظاهرگرایی دینی، کارناوالی شدن مناسک، مداح محوری و بدنمندی دینی) سازمان یافته است. نتایج بیانگر آن است که مناسک، جایگاه برجسته، مهم و موثری را در ذائقه دینی طبقه فرودست شهری دارد و تعیین این جایگاه بدون فهم منطق دین عامه و فهم منطق مناسک در دین عامه امکان پذیر نیست.  
۴۴.

الگوسازی فرانظری پارادایم برساخت گرایی- تفسیری در تبیین مسائل محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرانظریه پردازی پارادایم برساخت گرایی مسائل محیط زیست سطوح واقعیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۲
محیط زیست، حوزه ای میان رشته ای است که مطالعه آن بینشی تلفیقی می طلبد. بسیاری از اندیشمندان این حوزه برای مطالعه مسائل محیط زیست، رویکرد برساخت گرایی را به کار می گیرند. چرا که این نظریه به نقش عوامل اجتماعی در کنار عوامل فنی و اکولوژیکی در تبیین مسائل محیط زیستی تأکید دارد. هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی فرانظری، به مطالعه پارادایم برساخت گرایی- تفسیری و تعیین قضایای شناختی آن و همچنین ارائه الگویی برای مطالعه برساخت مسائل محیط زیست بپردازد. این مقاله در بستری نظری، با کمک روش فرانظری و ابزار فرانظریه پردازی ریتزر، در جهت نیل به اهداف مذکور انجام شده است. یافته های حاصل از مطالعه سیر تحول فکری پارادایم برساخت گرایی، در اندیشه های کلاسیک و معاصر نشان می دهد، مبانی فلسفی این پارادایم در اندیشه فیلسوفانی قرار دارد که به مطالعه برهمکنش ابژه ها و سوژه ها تأکید دارند. این مکتب در جامعه شناسی برهمکنش ها و زمینه های اجتماعی آن را مطالعه می کند. اندیشمندان حوزه جامعه شناسی مسائل اجتماعی و به طور خاص مسائل محیط زیست، دیدگاه برساخت گرایی را برای مطالعه کشف، ظهور و موفقیت طرح مسائل محیط زیستی به کار می گیرند. با تشکیل مکاتب مطلق و متنی در برساخت گرایی، این رویکرد از ذهن گرایی محض، به سمت توجه به عوامل عینی و ذهنی روی می آورد. بنابراین همچون بسیاری از متفکران دیگر، صاحب بینش تلفیقی شده و به ترکیب سطوح چندگانه واقعیت های اجتماعی مورد اشاره ریتزر، می پردازند. سطوح واقعیت های محیط زیستی در اندیشه برساخت گرا، ارتباط و همپوشانی دارند. در مطالعات اجتماعی باید به ترکیب این قضایا توجه شود. نتایج مقاله حاضر، ارتباط و تعامل قضایای محیط زیستی را در الگوی پارادایمی سطوح عمده واقعیت های محیط زیستی، در نظریه برساختی تفسیری مسائل محیط زیست نشان می دهد.
۴۵.

عدالت پژوهی در جامعه شناسی ایران؛ مرور نظام مند پایان نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت عدالت پژوهی عدالت جامعوی مرور نظام مند پایان نامه ها ارزش اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۳
عدالت موضوع مهم اجتماعی و عدالت پژوهی کنش ضروری علوم انسانی است. عدالت پژوهی، مطالعه علمی و روش مند عدالت برای تغییر اجتماعی و کاربردی بودن یا تحقیق نظری و غیرکاربردی است که در حوزه های مبانی و روش شناسی عدالت پژوهی و نظریه پردازی و اجرای عدالت انجام می شود. در این پژوهش، پایان نامه های عدالت پژوهی رشته جامعه شناسی دانشگاه های برتر ایران با روش مرور نظام مند تحلیل شده اند. یافته ها بیانگر رتبه ششم علوم اجتماعی و عدالت جامعوی بین رشته ها و موضوع های علوم انسانی است. کمیت عدالت پژوهی با تدوین نظام مسائل، تحلیل و ارزیابی موقعیت مسئله عدالت پژوهی در جامعه شناسی و نقش دولت ها و گفتمان های عدالت خواهی و کیفیت آن با تقویت ابعاد روش شناختی، توازن راهبردهای پژوهش ، تحقیقات کاربردی، توازن ابعاد عدالت پژوهی و هماهنگی هستی شناسی و معرفت شناسی پایان نامه ها بیشتر می شود. مهمترین فرصت عدالت پژوهی برای جامعه شناسی، ساماندهی مفاهیم مربوط به عدالت است اما کم توجهی جامعه شناسی به عدالت پژوهی تهدیدی است که پژوهش های معناشناختی عدالت و بازگشت نگاه هنجاری جامعه شناسی به عدالت راه حل آن است. 
۴۶.

تأثیرگذاری هنجارهای مشارکتی بر رفاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: احساس رفاه اعتماد اجتماعی مشارکت اجتماعی هنجارهای مشارکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۶۵
مقدمه: در توسعه اجتماعی، بر ارتباط میان مشارکت و رفاه در جامعه تأکید می شود؛ به این معنا که وقتی مردم احساس کنند در جامعه مشارکت دارند و ارزشمند محسوب می شوند، کیفیت زندگی، رضایتمندی و احساس رفاه آنان نیز افزایش می یابد. به سخن دیگر، اجتماع به هم پیوسته ای که در آن اعتماد و ارزش های مشترک وجود دارد، از سلامت و آموزش بهتر برخوردار است، جرائم در آن کمتر می شود و فرصت های شغلی و رفاه همگانی در آن بیشتر می گردد. ضمن آنکه مشارکت به طورضمنی بر وجود مردم سالاری و میزانی مطلوب از عدالت اجتماعی نیز دلالت می کند. در این مقاله سعی شده است تا با بهره گیری از این رویکرد، رابطه میان التزام به هنجارهای مشارکتی و رفاه بررسی شود. روش: روش این تحقیق، پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. حجم نمونه بررسی شده ۳۰۰ نفر از شهروندان تهرانی هستند که به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. یافته ها: توزیع فراوانی پاسخ گویان برحسب التزام به هنجارهای مشارکتی نشان می دهد که التزام 3/19 درصد پاسخ گویان، کم؛ 5/64 درصد، متوسط؛ و 2/16 درصد زیاد بوده است. بحث: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رابطه معنی داری بین هنجارهای مشارکتی و مؤلفه های آن (اعتماد اجتماعی، اعتماد فردی، اعتماد تعمیم یافته، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی، همیاری، حمایت اجتماعی و میزان روابط) با احساس رفاه اجتماعی وجود دارد. همچنین ضرایب رگرسیون چندمتغیری نشان می دهد که از میان متغیرهای بررسی شده، اعتماد فردی، حمایت اجتماعی، همیاری، مشارکت غیررسمی، مشارکت رسمی و میزان روابط، بهترین پیش بینی کننده ها برای التزام به هنجارهای مشارکتی است.
۴۷.

تأثیر پایگاه اقتصادی−اجتماعی بر دینداری فرا تحلیل پژوهش های دینداری دو دهه اخیر در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دینداری پایگاه اقتصادی - اجتماعی فرا تحلیل اندازه اثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۹
گستردگی و پراکندگی مطالعات با موضوع پایگاه اقتصادی−اجتماعی و دینداری، ضرورت استفاده از روش فراتحلیل را دوچندان کرده است. هدف مقاله حاضر، ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در رابطه با پایگاه اقتصادی−اجتماعی و دینداری و استخراج نتایج جدید به منظور تفسیر معتبرتر یافته هاست. جامعه آماری این پژوهش را تمامی تحقیقات علمی پژوهشی ایران پیرامون رابطه بین پایگاه اقتصادی−اجتماعی و دینداری طی سال های 1383 تا 1399 تشکیل داده است که در یکی از پایگاه های اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مرکز اسناد و مدارک علمی ایران نمایه شده اند. در کل تعداد 26 سند پژوهشی یافت شد که از میان آنها 16 پژوهش، شرایط و ملاک های انتخاب را داشتند و وارد نرم افزار جامع فرا تحلیل (CMA) شدند. در گام نخست، سوگیری انتشار و همگنی مطالعات بررسی شد و آزمون های آماری استفاده شده در این بخش، حکایت از عدم سو گیری انتشار و ناهمگنی مطالعات دارند. در گام بعدی، اندازه اثر و همچنین، نقش متغیرهای تعدیل گر ارزیابی شدند که نتایج بیان کننده آن است که اندازه اثر پایگاه اقتصادی−اجتماعی بر دینداری معادل (168/0-) است که بر حسب نظام تفسیری کوهن، در حد «کوچک» ارزیابی می شود. به سخن دیگر، متغیر مستقل «پایگاه اقتصادی−اجتماعی» تأثیر اندک، امّا معناداری بر متغیر وابسته «دینداری» دارد. همچنین، یافته ها نشان می دهد که متغیر «محل سکونت» می تواند در رابطه بین پایگاه اقتصادی−اجتماعی و دینداری نقش تعدیل کنندگی را ایفا کند؛ به نحوی که پایگاه اقتصادی−اجتماعی شهرستان نشین ها در مقایسه با تهران نشین ها تأثیر بیشتری بر دینداری آنها دارد.
۴۸.

سازمان های غیردولتی و برساخت مسائل محیط زیست: توقف طرح بایوجمی در تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برساخت گرایی اجتماعی ادعاسازی مسائل محیط زیست سازمان های غیردولتی استان گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۸
اهداف: مقاله حاضر با هدف مطالعه نقش سازمان های غیردولتی در برساخت مسائل محیط زیست و با تمرکز به پروژه رسوب زدایی بایوجمی در تالاب انزلی، از منظری اجتماعی نوشته شده است. با آغاز مراحل آزمایشی پروژه بایوجمی، جنبش ضد بایوجمی در استان گیلان با مرکزیت شهر انزلی به راه افتاد که سازمان های غیردولتی یکی از مدعیان اصلی این جنبش بودند. ادعاسازی به عنوان بخشی از رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، شیوه ای را که مشکلات محیط زیستی و همچنین ابزارها و شیوه های رسیدگی به آن ها از نظر اجتماعی ساخته شده و مورد مناقشه قرار می گیرند، برجسته می کند. این نوع برداشت از مشکلات محیط زیست به معنای تعریف این مسائل بدون توجه به ابعاد عینی آن ها نیست. بلکه منظور این است که باید به فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی مربوط به پیدایش چنین مشکلاتی نیز توجه کرد. روش مطالعه: پژوهش با روش مطالعه موردی کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون متون حاصل از مصاحبه، مشاهده و اسناد انجام شده است. مشارکت کنندگان 26 نفر از مؤسسان و هیأت مدیره سازمان های غیردولتی محیط زیستی استان گیلان هستند و اطلاعات مورد نیاز به کمک مصاحبه عمیق از مشارکت کنندگان، مطالعه اسناد و مشاهده میدانی گردآوری شد. یافته ها: بر اساس مطالعه فعالیت های سازمان های غیردولتی در زمینه محیط زیست، بالاخص در زمینه مقاومت علیه اجرای بایوجمی، شش مضمون فراگیر شامل عملکردهای علمی، بلاغتی، آموزشی- ترویجی، رسانه ای، ارتباطات سازمانی و تاکتیک های عملی در مناقشه سیاسی، از داده های حاصل از تحقیق استخراج شد که بیانگر شیوه عمل سازمان های غیردولتی در فرآیند برساخت مسائل محیط زیستی است. نتیجه گیری: طی فرآیندی که شامل عملکرد سازمان ها در مضامین مذکور است، مسأله بایوجمی در عرصه عمومی مورد توجه قرار گرفته و تصمیم مبتنی بر خواست و ادعای سازمان های غیردولتی، برای حل آن گرفته می شود. با این وصف نتیجه کنشگری سازمان های غیردولتی در زمینه پروژه بایوجمی، در نهایت دستور توقف اجرای آن را به همراه داشت.
۴۹.

تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت خشونت زنان خشونت علیه مردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۷
دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارش ها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان می شوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجام شده و با روش گرندد تئوری داده ها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مردان متأهل خشونت دیده شهر تهران است. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و حجم نمونه نیز طی پژوهش پس از مصاحبه دهم به اشباع رسید. تحلیل ها به وسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافته های تحقیق عبارت اند از: شرایط زمینه ای اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- مسائل فرهنگی، 2- مسائل اجتماعی، 3- مسائل مالی، 4- شرایط شغلی و سازمانی، 5- مشکلات روحی و روانی در خانواده، 6- سابقه اعتیاد در خانواده، 7- آشنایی با مهارت های زندگی؛ عوامل مداخله گر اثرگذار بر راهبرد خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- تفاوت شخصیتی، 2- تفاوت فرهنگی، 3- تفاوت سنی، 4- تفاوت مسائل مالی، 5- تفاوت در نوع نیاز، 6- باورهای زناشویی، 7- باورهای جنسیتی؛ شرایط علّى اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- روابط گسسته، 2- روابط درهم تنیده، 3- تجربیات نامناسب خانوادگی، 4- عوامل شغلی- سازمانی، 5- مشکلات ارتباطی در شغل، 6- عوامل اجتماعی، 7- عوامل فرهنگی؛ راهبردهای کنش و کنش متقابل عبارت اند از: 1- رفتارهای ارتباطی ناسالم 2-الگوی تعاملی تلافی جویانه 3- کمبود عشق و صمیمیت؛ پیامدها عبارت اند از: 1-آسیب های روانی 2- قدرت نداشتن مرد در خانواده 3- جدایی 4- رفتارهای پرخطر 5- آسیب دیدن فرزندان 6- تضعیف بنیان خانواده 7- نداشتن مدیریت مالی خانوار؛ نتایج تحقیق نشان دهنده وجود خشونت علیه مردان در خانواده است و تبعات این نوع از خشونت باعث تضعیف نهاد خانواده می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان