سمیرا وکیلی

سمیرا وکیلی

مدرک تحصیلی: دکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی،استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات،گروه روانشناسی کودکان استثنایی،تهران،ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۹ مورد از کل ۱۹ مورد.
۱.

اثربخشی درمان هیجان مدار بر روابط موضوعی و کیفیت رابطه زناشویی در مردان و زنان دارای ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط موضوعی رابطه زناشویی هیجان مدار ازدواج مجدد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر روابط موضوعی و کیفیت رابطه زناشویی در مردان و زنان دارای ازدواج مجدد انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری بود. جامعه آماری مردان و زنان دارای ازدواج مجدد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزی در تهران در سال 1401 بودند. به روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر واجد شرایط انتخاب و در گروه های 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های روابط موضوعی (BORI) بل و همکاران (1986) و کیفیت رابطه زناشویی (RDAS) باسبی و همکاران (1995) بودند . برنامه درمان هیجان مدار (EFT) در 10جلسه 90 دقیقه ای هفتگی برای گروه آزمایش اجرا شدند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار در کاهش روابط موضوعی و افزایش کیفیت رابطه زناشویی تاثیر دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است (01/0>P). بنابراین درمان هیجان مدار می تواند روابط موضوعی در مردان و زنان دارای ازدواج مجدد را کاهش دهد و کیفیت رابطه زناشویی آنان را افزایش دهد.
۲.

ارائه مدل به جهت تهیه، تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی برنامه درسی مدل های طراحی آموزشی نظریه های یادگیری تدوین برنامه درسی آموزش عالی مدل دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۴۸
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل جهت تهیه،تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی می باشد که از طریق بررسی نقاط قوت و ضعف مدل های پیشین صورت گرفته و با استفاده از رویکرد تلفیقی به ارائه مدل مذکور پرداخته است.روش: در این پژوهش به تحلیل و نقد مدل های پیشین پرداخته شده و نقاط قوت و ضعف آن ها را مورد بررسی قرار داده و سپس مدل جدید با رویکرد تلفیقی ارائه شده است در تحلیل مقالات با توجه به این که پژوهش با هدف دستیابی به یک الگو برای تهیه تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی بود از روش تحلیل مضمون ولکات استفاده شده است و همینطور از روش تحقیق مبتنی بر نظریه زمینه ای استفاده گردیده برهمین اساس در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت روش شناسی کیفی به به جای ارائه ی فرضیه سوال مطرح می گردد یافته ها: یافته های این پژوهش نیز حاکی از آنست که مدل های طراحی آموزشی برای آموزش از راه دور دربرگیرنده تمامی عناصر مورد نیاز در یک برنامه جامع طراحی آموزشی نمی باشد و همین امر باعث شده تا فرایند طراحی آموزشی به صورت جامع مدنظر قرار نگیرد، همچنین طراحان قبلی نیز مدل های خود را به صورت با رویکرد مستقل طراحی نموده اند و این باعث شده تا نتوان از کلیه ظرفیت ها و امکانات در فرآیند مذکور استفاده کرد. لازم به ذکر است پژوهشگر در این پژوهش تلاش نموه تا در مدل نوین خود ضمن بهره گیری از مدل های پیشین نگاهی کاملاً نو و متفاوت برای تهیه،تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی داشته باشد و همچنین مبانی فلسفی،ویژگی ها،اصول و الزامات
۳.

تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی هسته ارزشیابی خود احساس کهتری کودکان کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۵
زمینه: تولد یک کودک دارای کم توانی ذهنی می تواند شرایط دشواری را برای والدین و دیگر اعضای خانواده به همراه بیاورد، چون والدین به طور غیرمنتظره ای در یک معمای دشوار عاطفی گرفتار می شوند که به خاطر طبیعت غیرمنتظره این مشکل و تمایلات ذاتی برای نگهداری از فرزندان شان، ناراحتی و نگرانی بیشتری را تحمل می کنند. در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل نداشتن بهزیستی روانشناختی بالا، دچار تنش های بیشتری می شوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دارای کودک با کم توانی هوشی هستند که درشهر تهران در سال 1402-1401) تحت پوشش سازمان بهزیستی بودندو از سازمان بهزیستی خدمات دریافت می کنند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، هسته ارزشیابی خود (جاج و همکاران، 2003) و شاخص مقایسه ای احساس کهتری (دیکسون و استرانو، 1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel نسخه 8/8 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین هسته ارزشیابی خود با بهزیستی روانشناختی معنادار بود (0/001=p، 0/481- =β ). براین اساس می توان گفت، بین بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به این که والدین دارای کودکان با کم توانی ذهنی در قیاس با والدین کودکان عادی، تنیدگی بالاتری را تجربه می کنند، لذا بهتر است پژوهش های گسترده تری با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.
۴.

تعیین اثربخشی آموزش ذهنیت رشد بر تنظیم هیجان نوجوانان با مشکلات رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ذهنیت رشد مشکلات رفتاری تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
زمینه و هدف: شناسایی و معرفی روش های کارآمد و مؤثر برای ارتقا ظرفیت هوشی انسان در مراحل تحولی حساس یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در میان پژوهشگران بوده است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش ذهنیت رشد بر تنظیم هیجان نوجوانان با مشکلات رفتاری انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر 12 تا 16 سال بودند که در مدارس دوره یکم متوسطه شهر تهران در سال 1400-1401 مشغول به تحصیل بودند و از این میان 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش ده جلسه یک ساعته آموزش ذهنیت رشد دریافت کردند؛ در حالی که برای گروه گواه هیچ مداخله ای در نظر گرفته نشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان (ایشنباخ و رسکولا، 1997)، چک لیست تنظیم هیجان کودکان و نوجوانان (شیلذز و سیچی، 1997) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نسخه 26 برنامه SPSS انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد افراد گروه آزمایش که برنامه آموزش ذهنیت رشد را دریافت کرده بودند، نمرات تنظیم هیجان بیشتری در پس آزمون نسبت به گروه گواه دریافت کردند (0001p<). همچنین این برتری تا مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (0/05p<). نتیجه گیری: این روش مداخله که متکی بر اصل انعطاف پذیری ذهنی است، می تواند به منظور بهبود توانایی های ذهنی کاربرد داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که از این روش درمانی در بهبود توانایی های ذهنی استفاده شود.
۵.

اثربخشی برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب کودک تنظیم هیجان درمان فراتشخیصی شیوه های فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۵۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح  پیش آزمون – پس آزمون، گروه کنترل و دو مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر 8 تا 10 ساله، در سال تحصیلی 1400-1399 شهر تهران و مادران آن ها بود. با روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز مضطرب شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (کنترل و آزمایش) قرارگرفتند. ابزارها شامل پرسش نامه های تنظیم هیجان کودک و نوجوان و شیوه های فرزندپروری ارجمندنیا(شفا) بود. گروه آزمایش 15جلسه،60 دقیقه ای مداخله گروهی دریافت کرد؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر انجام شد.  نتایج نشان داد که برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر کاهش استفاده از راهبرد سرکوب و افزایش به کارگیری راهبرد ارزیابی مجدد در مهارت تنظیم هیجان دانش آموزان و بهبود شیوه های فرزندپروری مادران آن ها اثر معناداری دارد. به نظر می رسد برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی می تواند به عنوان روشی کوتاه مدت جهت ارتقاء مهارت تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها مورد استفاده قرار گیرد.
۶.

اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی بر مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۸
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم، اختلالی عصب روان شناختی است که به صورت ثانو یه به مشکلات در عملکردهای شخصی، اجتماعی، و تحصیلی منجر می شود. از این جهت پژوهش حاضر با هدف تدوین و اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی در مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری تمامی کودکان با اختلال طیف اوتیسم سطح یک 4 تا 8 سال شهر تهران در سال ۱۳۹8 و والدین آنان بود. از جامعه آماری مورد نظر تعداد 30 کودک مبتلا به اوتیسم سطح یک با استفاده از معیارهای مختلف از کلینیک پدیده به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه مداخله ای را در قالب پانزده جلسه دریافت کرد و گروه گواه برنامه های معمول مرکز توانبخشی را دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس رتبه بندی اوتیسم گیلیام (جیمز و گیلیام، 2003)، پرسشنامه غربالگری اوتیسم با سطح یک و آسپرگر (اهلر و گیلبرگ، 1993)، و فهرست ارزشیابی اوتیسم (ریملند و ادلسون، 1999) بودند. در نهایت داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون t همبسته با آلفای تعدیل یافته توسط نرم افزار SPSS26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد برنامه مداخله ای مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی در مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان با اختلال طیف اوتیسم اثربخشی معناداری داشت (0/01P<). اندازه اثر برای مؤلفه های مهارت های اجتماعی(0/87) و مهارت های ارتباطی (0/92) بود. همچنین نتایج ازمون t همبسته نشان داد تأثیر برنامه آموزش ارتباط کارکردی در مرحله پیگیری نیز در مؤلفه های مهارت های اجتماعی و ارتباطی اثربخش و پایدار بوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مهارت های اجتماعی و ارتباطی در کودکان اوتیسم را می توان با آموزش، ارتقا داده و همچنین از برنامه درمانی مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی می توان به عنوان یک مداخله اثرگذار در بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطی در کودکان با اختلال طیف اوتیسم استفاده کرد.
۷.

تأثیر آموزش خودنظم جویی هیجانی بر شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری با همبودی نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش خودنظم جویی هیجانی شایستگی اجتماعی مشکلات رفتاری ناتوانی های یادگیری نارسایی توجه / بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۹۴
زمینه: تحقیقات نشان داده است، آموزش خودنظم جویی هیجانی در افزایش سلامت هیجانی، شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری همبودی کمبود توجه / فزون کنشی مؤثر بوده است. اما در زمینه کاربرد این آموزش ها در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودنظم جویی هیجانی بر شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری با همبودی نارسایی توجه / بیش فعالی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه های چهارم، پنجم و ششم مراکز دولتی اختلالات یادگیری منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود، که از بین این افراد تعداد 70 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و سپس در غربالگری ثانویه با استفاده از فرم مصاحبه بالینی تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس های بهزیستی ذهنی داینر (1985)، ﺷﺎیﺴﺘﮕی اﺟﺘﻤﺎﻋی زو و جی (2012) و چک لیست رفتاری کودک آخنباخ (1991) استفاده شد. در طی فرآیند مداخله گروه آزمایش برنامه آموزش تنظیم هیجان (آلن، 2009) و گروه گواه، برنامه آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را به مدت 8 جلسه دریافت کردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه آموزشی خودنظم جویی هیجانی نسبت به گروه گواه افزایش معناداری در بهزیستی ذهنی والدین، شایستگی اجتماعی و عملکرد تحصیلی و کاهش معناداری در مشکلات رفتاری نشان دادند (0/001 P<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که خودتنظیمی هیجانی بر شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری با همبودی اختلال نقص توجه / بیش فعالی مؤثر است.
۸.

نقش تمرین های تناسب اندام و هوازی در کارکردهای اجرایی کودکان نارساخوان و حساب نارسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تناسب اندام حساب نارسا کارکردهای اجرایی نارساخوان ورزش هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۱۹
زمینه و هدف: پژوهش های دهه های اخیر، تمرین های ورزشی را در بهبود کارکردهای اجرایی مؤثر دانسته اند. از این رو، هدف از این مطالعه بررسی نقش تمرین های تناسب اندام و هوازی در فرایند حل مسئله کودکان نارساخوان و حساب نارسا است. مواد و روش ها: با استفاده از روش پژوهش مرور نظام دار و با واژه های کلیدی ورزش های هوازی، تناسب اندام، فعالیت بدنی، آمادگی جسمانی و اختلالات یادگیری در منابع اطلاعاتی گوگل اسکولار، اسپرینگر، ساینس دایرکت، الزویر، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران در طی سال های 2010 تا 2020 تعداد 34 مقاله به دست آمد و در نهایت 10 مقاله گزارش شد. یافته ها: براساس این یافته ها، فعالیت های ورزشی باعث تحریک رشد مغز، افزایش کارایی ادرا کی و در تمرکز کردن به کودکان کمک می کند و همچنین می تواند یادگیری و موفقیت را برای کودکان آسان تر کند و مداخله منظم تمرین های ورزشی اثر معنا داری بر یادگیری و کارکردهای اجرایی افراد داشت. با این حال، برای بررسی نقش تمرین های ورزشی، اندازه شدت کار، مدت و نوع ورزش بر کارکردهای اجرایی در بافت مغز کودکان به جستجوی علمی بیشتری نیاز هست. نتیجه گیری: نقش تمرین های ورزشی تناسب اندام و هوازی برای افزایش کارکردهای اجرایی بااهمیت است و همچنین نقش این عوامل در پیشگیری و درمان احتمالی مشکلات یادگیری وابسته به کارکردهای اجرایی، باید مورد توجه قرار گیرد.
۹.

نقش واسطه ای مشارکت والدین در رابطه شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت والدین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری عملکرد تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۵ تعداد دانلود : ۱۶۳
مشارکت والدین در خانه در خصوص یادگیری و موفقیت کودکان با اختلال یادگیری از عوامل ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای مشارکت والدین در رابطه بین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری است. 140 دانش آموز با اختلال یادگیری از کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس مشارکت والدین اولسون بارنز (1992) به منظور بررسی مشارکت والدین و مقیاس نگرش والدین گوندر (2002) به منظور بررسی شرم از داشتن فرزند با اختلال استفاده شد. نتایج نشان داد که شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری اثر مستقیم و معنادار بر عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارد و اثر مشارکت والدین بر عملکرد نیز مستقیم و معنادار بوده است (05/0> p ). هر چه نگرش والدین نسبت به فرزندان خود مثبت باشد به همان اندازه درگیری و مشارکت آن ها در فعالیت های خانه و مدرسه بیشتر خواهد بود. همچنین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری به واسطه مشارکت والدین بر عملکرد دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. مدل برازش خوبی داشته و 17 درصد از واریانس عملکرد دانش آموزان توسط متغیرهای پژوهش تبیین شد.
۱۰.

پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان با استفاده از خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی، انطباق پذیری مسیر شغلی و سلامت خواب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده زنان کودکان روستا عشایر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۳۲
هدف پژوهش حاضر پیشبینی عملکرد تحصیلی دانشجویان با استفاده از خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی، انطباق پذیری مسیر شغلی و سلامت خواب بود. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی بود که در آن 320 نفر از دانشجویان استان تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و توسط مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی ؛ پرسشنامه خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی، پرسشنامه سلامت خواب و سنجه عمکلرد تحصیلی مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و روش رگرسیون همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد بین سلامت خواب، خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی و انطباق پذیری شغلی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد و متغیر های مستقل می توانند در یک مدل رگرسیونی تغیرات متغیر عملکرد تحصیلی را پیش بینی کنند. با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت سلامت خواب در بهبود عملکرد تحصیلی؛ خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی در دورنمای شغلی؛ و انطباق پذیری مسیر شغلی در پیشبرد عملکرد تحصیلی دانشجویان نقش کلیدی دارند.
۱۱.

اثر بخشی درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان فراتشخیصی گروهی اضطراب تنیدگی والدگری t نوجوانان دیابت نوع یک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه نوجوانان 1512سال مبتلا به دیابت نوع یک مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران و والدین آنها در سال1399 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند، تعداد چهل و چهار نفر انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه بیست و دو نفری تقسیم شدند. جهت بررسی تنیدگی والدگری، از شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین،1990)و جهت بررسی اضطراب نوجوانان، از سیاهه رفتاری کودک/ نوجوان (آخنباخ، 1991)، قبل و بعد از ارائه برنامه استفاده گردید. برنامه طی هفده جلسه، دو بار در هفته و هر جلسه به مدت 120دقیقه برای نوجوانان و والدین گروه آزمایش به صورت مجزا و مجازی، اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. نتایج نشان داد، بین گروه ها در پس آزمون از نظر تنیدگی والدینی (005/0> P) و از نظر اضطراب در نوجوانان(001/0> P) تفاوت معناداری وجود داشت. تحلیل نتایج بیانگر تاثیر درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان در شهر تهران، بود. می توان از این برنامه در درمان و آموزش به نوجوانان مبتلا به دیابت و خانواده های آنها و ارائه مداخلات پیشگیرانه استفاده نمود.
۱۲.

اثربخشی نمایش خلاق بر تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان تیزهوش پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایش خلاق شناخت هیجان تیز هوش پرخاشگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی نمایش خلاق بر تنظیم شناختی هیجاندر نوجوانان تیزهوش پرخاشگر بود.روش پژوهش: در این مطالعه شبهآزمایشی از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان تیزهوش دختر که در مدارس استعدادهای درخشان شهر تهران مشغول به تحصیل هستند تشکیل دادند. روش نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری در دسترس بود. تعداد نمونه برابر با 30 نفر (۱۵ نفر در گروه شاهد و ۱۵ نفر در گروه آزمایش) بود. ابتدا پرسشنامههای پرخاشگری باس و پری (1992) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) تکمیل شد. سپس نوجوانان به تصادف به دو گروه آزمایش و شاهد گمارش شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه در برنامه نمایش خلاق شرکت کردند. پس از اتمام جلسه دوازدهم، و 1 ماه پس از آن (به منظور بررسی ماندگاری برنامه درمانی) پرسشنامهها مجدداً توسط آزمودنیهای هر دو گروه تکمیل شد.به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که تنظیم شناختی هیجان گروه آزمایش پس از مداخله در مقایسه با گروه شاهد به طور معنادار )01/0(p< افزایش یافت.بحث و نتیجهگیری: به نظر می رسد که برنامه درمانی نمایش خلاق روش مداخله مناسبی برای بهبود تنظیم شناختی هیجان است، بنابراین میتوان از این برنامه برای ارتقاء سلامت نوجوانان تیزهوش پرخاشگر استفاده نمود.
۱۳.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و والدگری بارکلی بر بهبود شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری با همبودی کمبود توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای خودتنظیمی هیجانی والدگری بارکلی شایستگی اجتماعی مشکلات رفتاری ناتوانی های یادگیری کمبود توجه / فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۴۳۶
زمینه: رفتارهای انطباقی، عملکرد تحصیلی پایین و مشکلات رفتاری باعث بوجود آمدن مشکلاتی در زندگی کودکان و والدین آنها می شود. مسئله این است، اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و والدگری بارکلی بر متغیرهای مختلفی تأیید شده است، اما تأثیر این دو بر شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری با همبودی کمبود توجه / فزون کنشی مغفول واقع شده است . هدف: مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و والدگری بارکلی بر بهبود شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های با همبودی کمبود توجه / فزون کنشی بود روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه های چهارم، پنجم و ششم مراکز دولتی ناتوانی های یادگیری منطقه 4 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود. 30 نفر از دانش آموزان و 15 نفر از والدین آنها با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: مقیاس درجه بندی رفتار کودک کانزر - فرم معلم (1990)، مقیاسﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ زو و جی (2012)، ﻣﻘﻴﺎس ارزﻳﺎﺑﻰ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی - وﻳﺮاﺳﺖ دوم ﻣک کﺎرﻧﻰ و آرﺛﻮد (٢٠٠٧)، چک لیست رفتاری کودک آخنباخ و رسکولا (2001)، 8 جلسه 60 دقیقه ای برنامه آموزش تنظیم هیجان (آلن، 2009)، و والدگری ﺑﺎرکﻠﻰ (2013). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری و بوسیله نرم افزار spss. 24 انجام شد. یافته ها: برنامه آموزش والدگری مثبت بارکلی بر شایستگی اجتماعی (0/0001 p< ) و مشکلات رفتاری (0/001 p< ) و راهبردهای خود تنظیمی هیجان بر عملکرد تحصیلی (0/001 p< ) تأثیر داشت. نتیجه گیری: آموزش والدگری بارکلی و راهبردهای خوتنظیمی هیجانی می تواند، به بهبود شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارای ناتوانی های یادگیری همبودی کم توجهی / فزون کنشی کمک کند.
۱۴.

اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی بر رفتارهای کلیشه ای، رفتارهای کشاکش برانگیز، و رفتارهای آسیب به خود کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اوتیسم ارتباط کارکردی رفتارهای کلیشه ای رفتارهای کشاکش برانگیز رفتارهای آسیب به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۰۹
زمینه و هدف: اوتیسم اختلالی عصب روان شناختی است که به صورت ثانو یه منجر به مشکلات در عملکردهای شخصی، اجتماعی، و تحصیلی می شود. از این جهت پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی در رفتارهای کلیشه ای، رفتارهای کشاکش برانگیز، و آسیب به خود کودکان با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان با اختلال طیف اوتیسم سطح یک 4 تا 8 ساله شهر تهران در سال 1398 بودند که از جامعه آماری مورد نظر، تعداد 30 کودک به صورت نمونه گیری هدفمند از کلینیک پدیده تهران، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. سپس گروه آزمایش برنامه درمانی را در قالب 15 جلسه دریافت کرد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس رتبه بندی اوتیسم گیلیام (جیمز و گیلیام، 2003)، پرسشنامه غربالگری اوتیسم (اهلر و گیلبرگ، 1993)، مقیاس رفتار کشاکش برانگیز کودک (بیورکر تایلور و همکاران، 2010)، و پرسشنامه مشکلات رفتاری (روژان و همکاران، 2001) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS26 انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیری نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آموزش و گواه به ترتیب در متغیر رفتارهای کشاکش برانگیز و مؤلفه ها ی مشکلات رفتاری وجود دارد (0/001P<). اندازه اثر برای متغیر رفتارهای کشاکش برانگیز (0/922) و مؤلفه ها ی رفتارهای کلیشه ای (0/850) و رفتارهای آسیب به خود (0/832) بود. نتایج آزمون تی همبسته نیز نشان داد تأثیر برنامه مداخله ای در مرحله پیگیری نیز در بهبود رفتارهای کشاکش برانگیز و مؤلفه ها ی مشکلات رفتاری، اثربخش و پایدار بوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که از برنامه درمانی مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی می توان به عنوان مداخه ای مناسب در کاهش نشانگان بالینی کودکان با اختلال طیف اوتیسم استفاده کرد.
۱۵.

اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی کیفیت زندگی معنادرمانی گروهی زنان دارای همسر معتاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۹ تعداد دانلود : ۴۳۱
هدف : این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر معتاد انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، دربرگیرنده زنان دارای همسر معتاد شهر تهران در سال 1397 بود. با عنایت به نیمه آزمایشی بودن طرح، نمونه ای به حجم 30 نفر با توجه به معیارهای شمول از بین افراد جامعه آماری به صورت در دسترس انتخاب شدند. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای معنادرمانی گروهی (فرانکل، 2001) شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسش نامه افسردگی بک (1994) بود. یافته ها: نتایج نشان داد معنادرمانی گروهی سبب بهبود افسردگی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر معتاد می شود. نتیجه گیری: می توان از معنادرمانی به عنوان روش مداخله ای مؤثر سود جست. به نظر می رسد این مداخله برای زنان دارای همسر معتاد نیز کاربردی است.
۱۶.

تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازی های شناختی بر حافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی های شناختی خانواده محور حافظه فعال اختلال ریاضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۳۳۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازی های شناختی برحافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان دبستانی با اختلال ریاضی انجام شد. در قالب یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه، از بین دانش آموزان پسر پایه چهارم تا ششم مدارس ابتدایی منطقه شش تهران بر اساس نمره هوشبهر متوسط و کسب نمره حداقل یک و نیم انحراف استاندارد پایین تر از میانگین در آزمون ریاضی کی مت، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. گروه آزمایش 12 جلسه، هفته ای 2 جلسه یک ساعته به مدت یک ماه، مداخله دریافت کردند و آزمون های ریاضی کی مت و خرده مقیاس حافظه کاری وکسلر (فراخنای ارقام) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون برای دو گروه اجرا و یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه در حافظه کاری و عملکرد ریاضی تفاوت معناداری وجود داشت. بدین معنی که حافظه کاری و عملکرد ریاضی شرکت کنندگان گروه آزمایش بعد از آموزش بازی های شناختی افزایش یافت. بنابراین، مداخلاتی که به منظور توانبخشی توانایی های شناختی به کار می روند، می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در بهبود مشکلات دانش آموزان با اختلال ریاضی به کار گرفته شوند.
۱۷.

اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شده کودکان با آسیب فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی مشکلات رفتاری فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۴۸۳
اهداف پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شده کودکان با آسیب فلج مغزی، صورت گرفته است. مواد و روش ها پژوهش از نوع شبه آزمایشی طرح پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری بود و از طرح پیش آزمون پس آزمون و پی گیری استفاده شد. جامعه آماری، تمامی کودکان ۸-۶ سال با آسیب فلج مغزی مرکز توان بخشی رفیده واقع در شهر تهران بود. برای انتخاب نمونه تعداد ۳۰ کودک با آسیب فلج مغزی به صورت دردسترس و تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مشکلات رفتاری با آزمون سیاهه رفتار کودک در پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری سنجیده شد. بازی درمانی کودک محور به مدت ۱۶ جلسه، دو بار در هفته بر روی گروه آزمایش انجام شد. با گذشت سه ماه از مداخله بازی درمانی کودک محور، آزمون پی گیری برای بررسی تداوم، تثبیت و تعمیم نتایج حاصل از مداخله اجرا شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها در مرحله پس آزمون، بازی درمانی کودک محور بر کاهش اضطراب، افسردگی، قانون شکنی و پرخاشگری کودکان با آسیب فلج مغزی، به صورت معنادار و اثربخش و در مقایسه با یافته های مرحله پیش آزمون باثبات بود. نتیجه گیری با توجه به تفاوت معنادار بازی درمانی کودک محور در کاهش مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شده کودکان با آسیب فلج مغزی مؤثر است و نتایج این تحقیق را در مراکز نگهداری، درمانی و خدماتی مختص کودکان با آسیب فلج مغزی می توان به کار برد.
۱۸.

نقش واسطه گری درگیری تحصیلی در رابطه بین هیجان تحصیلی و پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیجان تحصیلی درگیری تحصیلی پیشرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۰۴
پژوهش حاضر بررسی مدل یابی رابطه هیجان تحصیلی و پیشرفت به واسطه نقش  درگیری تحصیلی است. نمونه  پژوهش شامل 600 دانش آموز پایه ششم است که به روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای دومرحله ای انتخاب شدند.  پرسشنامه هیجان تحصیلی (AEQ-M) پکران، گوتز و فرانزل (2005)، و  پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (2011) که از آزمودنی ها خواسته شد آن ها را تکمیل کنند بود. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز از طریق معدل نمرات میان ترم آن ها  موردبررسی قرار گرفت.  یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که مدل موردنظر، برازش مناسبی دارد و درگیری تحصیلی نقش واسطه ای بین هیجان تحصیلی و پیشرفت ایفا می کند تغییرهای هیجان تحصیلی و درگیری تحصیلی  قادر به تبیین  37/0 پیشرفت بودند. هیجان های منفی غیرفعال کننده نظیر بی حوصلگی برای انگیزش مضرند و منجر به پردازش اطلاعات سطحی و عدم درگیری تحصیلی دانش آموزان می شوند. لذا با توجه به نقش و جایگاه مهم جریان های مثبت به نظر می رسد که محیط آموزشی باید به دنبال پرورش هیجان های مثبت در دانش آموزان خود باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان