شایسته سادات موسوی

شایسته سادات موسوی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

پایه های مجازی در انواعِ استعاره های مفهومی (مروری بر دیدگاه های بلاغت غرب در نسبتِ مجاز و استعاره با رویکردی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی مجاز مفهومی بلاغت اسلامی بلاغت غرب زبان شناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۱
برخی از مهمترین دستاوردهای نوین زبان شناسی شناختی با بازگشت به مفاهیمِ سنن ادبی و اتکا به اهمیت آنها در شکل گیری فرایند تفکر همراه بوده است. یکی از این دستاوردها، نقش داشتنِ سازوکارهایی همچون استعاره، مجاز، تمثیل و... در فرایندِ شناخت است. ازاین میان، استعاره و مجاز همواره مقوله های مهم تری بوده اند. این دو مقوله تا مدت ها در تاریخِ بلاغت غرب، از آرایه های تزئینیِ کلام به حساب می آمدند و نوعِ ارتباط و نسبتِ میان آن دو مطرح نبود. در ادوارِ بعدی، این دو حتی رابطه ای تقابلی پیدا کردند. یافته های اخیر زبان شناسیِ شناختی این دو مقوله را اندکی به هم نزدیکتر می کند. همانطور که در این تحقیق نشان داده ایم، زبان شناسانِ شناختی حضورِ عاملِ مجاورت را در شکل گیری بعضی از انواعِ استعاره های مفهومی تأیید می کنند، اما بعضی از دیگر انواع را فارغ از مجاز می دانند. ما کوشیده ایم نشان دهیم که عاملِ مجاورت (همنشینی) که در شکل گیریِ مجاز عاملِ اساسی است، در هر استعاره ای موجود است. بحث و بررسی این تحقیق درباره رابطه مجاز و استعاره در بلاغت اسلامی، گویای آن است که در شکل گیریِ استعاره، نخست بایست هم ردگی و مجاورت عناصر اتفاق بیفتد و بلاغیونِ اسلامی به همین دلیل هر استعاره ای را زاییده مجاز می دانستند. ما از طریق نظریه «مقوله بندی» نشان داده ایم که زبان شناسیِ شناختی خود مجهز به سازوکارهایی است که ثابت می کنند در انواعِ استعاره های مفهومی، باید نخست همنشینی و هم ردگی عناصر اتفاق بیفتد (مجاز مفهومی)، سپس شکل گیری استعاره ممکن شود.
۲.

شعریت در هنر مفهومی: استعاره، آشنایی زدایی و خود ارجاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر مفهومی شعریت نظریه ادبی استعاره آشنایی زدایی خودارجاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۸
هنر مفهومی گونه ای نوین از هنرهای تجسمی است که با قواعد و موازین زیباشناختی مرسوم هنر نمی توان آن را سنجید. این گونه از هنر تجسمی، علیه موازین زیباشناختی پیش از خود می شورد و با روحِ شدیداً انقلابی و عصیانگرانه خود مفاهیمی مثل زیبایی، فرم و ماده را از خود دور می کند. بدین ترتیب این سؤال مطرح می شود که در نبودِ زیبایی، فرم و ماده، چه عاملی باقی می ماند که به مدد آن بتوان هنر مفهومی را همچنان در قلمرو هنر نگه داشت و آن را نوعی از هنر دانست؟ این نوشتار نشان خواهد داد که در نبودِ مؤلفه های مرسومِ هنرهای تجسمی، هنر مفهومی به سوی نوعی از هنرهای زبانی- روایی میل می کند و عنصر شعریت را در خود فعال می کند. بااین حال آنچه از شعریت در هنر مفهومی می بینیم، به تعریفِ مرسوم و معهودِ شعر نیز هیچ ارتباطی ندارد، بلکه به مکانیسم هایی مرتبط است که در سطح بسیار کلان شعریت را ایجاد می کنند؛ از آن جمله می توان به استعاره، آشنایی زدایی و خودارجاعی اشاره کرد که شواهد حضور هریک از آنها در هنر مفهومی در این مقاله نشان داده شده است.
۳.

بازیابی الگوی مبادله ای ازدواج در افسانه های عامه ایران (بر اساس نظریات کلود لوی استروس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج افسانه های عامه کلود لوی استروس مبادله انسان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۹۱
افسانه های عامه هر سرزمینی محمل قدرتمندی برای انعکاس ساختاربندی های اجتماعی است. در افسانه های ایرانی، ازدواج عنصری اساسی است و در آن ها حجم قابل توجهی از اطلاعات جامعه شناختی در رابطه با ازدواج منضم شده است. کلود لوی استروس، پدر انسان شناسی ساختارگرا، طی مطالعه ساختارهای جوامع بدوی، به این نکته دست یافت که ایجاد روابط اجتماعی میان قبایل کوچک به شکل گیری جوامع بزرگ منجر می شود، اما این روابط اجتماعی از قوانین مشخصی پیروی می کنند. یکی از قوانین، قوانین مبادله ای است که ازقضا در امر ازدواج به قوت حضور داشته است. در این تحقیق با بررسی ازدواج ها در افسانه های ایرانی درپی آنیم تا به روابط مبادله ای نهان در پس ازدواج ها دست پیدا کنیم و الگوهای متعدد و نمودهای متفاوت مبادله را در آن ها نشان دهیم. بدین منظور با استناد به منابع متعددی از افسانه های عامیانه ، ازجمله افسانه های صبحی مهتدی، صمد بهرنگی، انجوی شیرازی و قصه های مشدی گلین خانم و... بیش از صد قصه را که مسئله ازدواج در آنان مطرح بود کاویده ایم. نتایج این بررسی نشان می دهد که الگوهای مبادله ای چندگانه ای ازدواج ها را رقم می زند و زنان در این افسانه ها در ازای امور متعدد مادی و غیرمادی مبادله می شده اند. مبادله زنان در افسانه های ایرانی در ازای ثروت، درمان، آزادی، امنیت، دانایی، آموزش و... صورت می گیرد و نشان از آن دارد که قواعد مبادله ایِ ازدواج، امری جاافتاده و پذیرفته در ذهن و ضمیر راویانِ این افسانه ها بوده است.
۴.

واسازیِ متافیزیک حضور در بازآفرینی های نوجوانان با نگاهی به بازآفرینی رستم و سهراب از آتوسا صالحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک حضور باز آفرینی ساختار شکنی ژانر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۲۱
واسازیِ متافیزیک حضور در بازآفرینی های نوجوانان با نگاهی به بازآفرینی رستم و سهراب از آتوسا صالحی   چکیده بازآفرینی هایی که از روی متون کهن صورت می پذیرد، از ساختارهای روایی متن مبدأ پیروی نخواهد کرد. تغییراتِ اجتماعی و تاریخی منجر به ایجاد تغییر در روایت راویان خواهد شد و ساختارهایِ جهان رواییِ متن مبدأ را دگرگون خواهد کرد. ما در این تحقیق نشان داده ایم که این دست از تغییرات و دگرگونی ها را چگونه می توان در چارچوب خوانشِ واسازانه یا ساختارشکنانه بازخوانی و تحلیل کرد. همچنین نشان داده ایم که «متافیزیکِ حضور»، یکی از بنیان های اساسی بینش فلسفیِ پیشاساختارشکنی را می توان در وجودِ راوی هایِ مسلط و همه چیزدان در متون کهن نیز بازجست و با واسازیِ حضور ایشان، سایر ساختارهای متن، ازجمله نسبتِ عناصر متقابل و حتی ژانر اثر را دگرگون ساخت. بدین منظور داستان رستم و سهراب از شاهنامه انتخاب شده و با یکی از بازآفرینی های نوجوانان که در نوسازیِ فضا، ساختار و اهدافِ داستان به خوبی عمل کرده، مقایسه شده است. در نتایج تحقیق خواهیم دید که تخاطب ویژه با نوجوان و همچنین تغییر مؤلفه های تاریخی چگونه بر واسازیِ حضور اثر خواهد داشت و این واسازی ژانرِ اثر را از حماسه به درام مبدل خواهد کرد. واژه های کلیدی: بازآفرینی، حضور، راوی، ژانر، ساختارشکنی، متافیزیک.      
۵.

سازوکار ترجمه ها در غرابت زدایی از گفتمان نقد و نظریه ادبی با تمرکز بر ارتباط «لحن»، «صدا» و «قدرت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه های ادبی ترجمه لحن قدرت گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۴۰۰
مقاله پیشِ رو قصد دارد به بررسی میزان تأثیرگذاری ترجمه ها در بیگانه نمایی گفتمان نقد و نظریه ادبی در ایران بپردازد. نظریه های جدید ادبی در ایران گاه با مخالفت هایی رو به رو بوده اند. این نظریه ها گاه به بیگانگی با سنت نقد ادبی ما و گاهی به نامفهومی و پیچیدگی متهم شده اند. جدا از دشواریِ بنیادین نظریه های ادبی و پیش زمینه هایی که دانستن شان باز هم فهم نظریه ها را دشوارتر می کند، به نظر می رسد گاهی ترجمه ها در دامن زدن به پیچیدگی و دشواری این نظریه ها سهیم بوده اند. «لحنِ ترجمه» به عنوان یکی از عناصر اساسی ترجمه، همواره برای نظریه پردازان و منتقدان این حوزه اهمیت داشته است. این گروه برآنند که مترجمان گاه با انحراف از لحنِ متن مبدأ و فراتر بردن سطح آن از سطح فهم عموم مخاطبان، می توانند در انحصاری کردن و خصوصی سازیِ یک حوزه دانشی نقش مهمی ایفا کنند و بدین طریق بر اقتدار گفتمان آن حوزه بیفزایند. در این مقاله با ارائه نمونه هایی از ترجمه های مربوط به نظریه های ادبی کوشیده ایم نشان دهیم که انحراف از لحنِ متنِ مبدأ (از طریق افراط در سره گرایی، کهن گرایی یا عربی گرایی) چگونه می تواند به ابزار تفوّق گفتمانی، اعمال قدرت بر مخاطبان و مقهورسازی ایشان تبدیل شود
۶.

بوطیقای شناختیِ گفتار کودکانه و قابلیت های بوطیقایی لالایی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتصال بوطیقای شناختی گفتار کودکانه Babytalk لالایی های فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۸۹
  معمولاً بزرگسالان در مواجهه با خردسالان از زبان خاصی استفاده می کنند که از لحاظ کشش های آوایی، زیروبمیِ صوتِ جمله ها، مکث ها و تکرارها و... با زبان گفت وگوییِ بزرگسالان تفاوت دارد. این نوع ویژه از زبان، اصطلاحاً «Babytalk» یا «گفتارِ کودکانه» نامیده می شود. تحقیقاتِ شناختی صورت گرفته بر «گفتار کودکانه»، گویای وجود برخی خصایص بلاغی ویژه در این گفتار است و این امر نشانگر حضور و وجود درک ادبی هنری در کودک، حتی در هفته های نخستین تولد است. در نوشتار حاضر کوشیده ایم نخست بر پایه ی یکی از تحقیقات مهمی که در این زمینه به همت دیوید مایل و الن دیسانایاکی (2002) با روشی بسیار دقیق و علمی انجام شده، اساس نظری تجربی بحث را روشن کنیم. در بخش بعدی سعی بر آن بوده است که امکانات بلاغی موجود در لالایی های فارسی با توانش های شناختی بلاغی نوزادان سنجیده شود و از طریق این سنجش، به دنبال نزدیک شدن به پاسخ پرسش هایی ازاین دست بوده ایم که آیا معیارهای بلاغیِ شناختی در گفتارهای کودکانه، آن گونه که در پژوهش مایل و دیسانایاکی دیده می شود، در لالایی های فارسی نیز یافت می شود؟ آیا جوامع بشری لالایی ها را مطابق با توانایی های درکِ بلاغی نوزادان آفریده اند؟ و از همه مهم تر اینکه آیا می توان لالایی ها را مرجعی برای کشف پارادایم های بوطیقای شناختیِ (Cognitive Poetics) کودکان به حساب آورد؟ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که لالایی های فارسی در نمونه های متعددی به یافته های بلاغی موجود در گفتار کودکانه پاسخ مثبت می دهند. از میان مهم ترین سازوکارهای بوطیقاییِ شناختی که هم در گفتار کودکانه و هم لالایی ها حضور دارند، می توان به خصایص ویژه ی موسیقایی، ساده سازی و تکرار، وفور واج های قدامی، موازی سازی و شمایل وارگی اشاره کرد.    
۷.

آنچه جرجانی از استعاره مفهومی نمی گوید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره های مفهومی جرجانی زبان شناسی شناختی بدنمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۴۰۳
استعاره مفهومی یکی از دستاوردهای نوین زبان شناسی شناختی است. این نظریه استعاره را فراتر از یک تمهید بلاغی می نگرد و آن را یکی از سازوکارهای بنیادین ذهن انسانی می شمرد. بر اساس این نظریه کل نظام زبان- و حتی کل نظام تفکر در بشر- با کارکردهای استعاری شکل می پذیرد. این نظریه بسیار بدیع به نظر می رسد امّا از آنجایی که در میان آرای بلاغیون اسلامی – و به ویژه در آرای جرجانی- مواضعی دیده می شود که استعاره را با ایجاد معنی و مفهوم سازی پیوند می دهد، بعضاً به عدم تازگی نظریه استعاره های مفهومی حکم می کنند و بلاغیونی همچون جرجانی را مبدع اوّلیّه این نظریه می پندارند. در این پژوهش صحت و اعتبار این ادعا سنجیده شده است. بی توجهی به آبشخور معرفتی نظریه ها ممکن است باعث پنداشتِ یکسانی آنها شود. از آنجا که استعاره های مفهومی از یافته های زبان شناسی شناختی است، به اصول و مبانی این شاخه علمی متعهد است؛ اصول و مبانی ای که در تاریخ فلسفه غرب و شرق تازگی دارد و در میان آرای بلاغیون اسلامی اثری از آن نیست. در این نوشتار کوشیده ایم نشان دهیم که چرا این اصول و مبانی، زاویه دید جدیدی رو به مفهومِ استعاره باز می کند و بدون توجه به مبانی معرفتی آن، حرفِ تازه استعاره های مفهومی ناشنیده می ماند.
۸.

سودابه، بازمانده ای از یک مادر- خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاوش سودابه مادرسالاری مادر – خدا ( الهه آب و زمین) خدای نباتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۶ تعداد دانلود : ۹۱۸
هدف مقاله حاضرآن است که نشان دهد «سودابه» درساخت کهنِ اساطیری اش یک مادر- خداست و وی دراصل افسانه « سودابه و سیاوش » مادرِاساطیری سیاوش بوده است ونه نامادریِ او.این شخصیت درطول هزاران سال دچار تغییر و تحولات بسیارشده ودرنهایت، به صورتی که اکنون درشاهنامه فردوسی می بینیم به روزگارمارسیده است. دراین مقاله به فرضیاتی که پیش ازاین درباره سودابه ارائه شده،پرداخته ایم و وجوه تشابه و تفاوت فرضیه خودراباآن هابیان کرده ایم. دراین پژوهش ازشیوهاسطوره شناسی تطبیقی سود جسته و شخصیت سودابه رابادیگراساطیر مشابهش درسایر ملل مطابقت داده ایم؛علاوه براین،دراثبات این فرضیه از موضوعات دیگری نیز سخن گفته ایم،ازجمله:مجهول بودن هویت مادر سیاوش درشاهنامه،ماهیت مادرسالارانه وغیرزردشتی داستان سیاوش و دو چهرگی سودابه درشاهنامه فردوسی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان