طاهر تیزدست

طاهر تیزدست

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۳ مورد از کل ۳۳ مورد.
۲۱.

معادلات ساختاری رابطه بین نیازهای روانشناختی کارکنان زن و مرد با تجربه غرقه شدن در کار با میانجی گری تعهد سازمانی

کلیدواژه‌ها: نیازهای روانشناختی تعهد سازمانی کارکنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۲۴۹
زمینه و هدف: هر سازمان دولتی و تجاری برای حفظ ارزشمندترین کارکنان خود به چالش کشیده خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف معادلات ساختاری رابطه بین نیاز های روانشناختی کارکنان با تجربه غرقه شدن در کار با میانجی گری تعهد سازمانی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 339 نفر از کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه تجربه غرقه شدن در کار (طلابیگی، 1393)، نیازهای روانشناختی (دسی و رایان، 2000) و پرسشنامه تعهدسازمانی (آلن و مایر، 1997) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و AMOS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که بین نیاز های روانشناختی کارکنان با تجربه غرقه شدن در کار و تعهد سازمانی سازمان رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود دارد(05/0 ≥P). همچنین نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که تعهد سازمانی، رابطه بین نیاز های روانشناختی کارکنان با تجربه غرقه شدن در کار را میانجی گری می کند(05/0 ≥P).نتیجه گیری: توجه و تاکید به ارتقای تعهد سازمانی، می تواند به ایجاد تصویری واضح و روشن از نیروی انسانی موثر با نیازهای روانشناختی مناسب و تجربه غرقه شدن در کار کمک نماید.
۲۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر عملکرد اجرایی بیماران مصرف کننده مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی شناختی رفتاری عملکرد اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۷۰
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر عملکرد اجرایی بیماران مصرف کننده مت آمفتامین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معتادین مراجعه کننده به درمانگاه های ترک اعتیاد شهر تهران که در فاصله زمانی شهریور تا بهمن ماه 1400 بود. تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین گرانت و برگ (1948 WCST,) بود. مداخله درمان شناختی رفتاری فری (2008) و ذهن آگاهی کرفت و ویلیامز (2012) در طی 8 جلسه بر روی اعضای گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت ننمودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری عملکرد اجرایی بیماران مصرف کنندگان مت آمفتامین تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P) و هر دو درمان بر طبقات صحیح تکمیل شده، خطاهای درجاماندگی و خطاهای کل تأثیر معناداری داشتند (05/0>P) و درمان ذهن آگاهی در تأثیر بر متغیرهای خطاهای درجاماندگی در مرحله پس آزمون نسبت درمان شناختی رفتاری برتری داشته است (05/0>P). بنابراین می توان گفت درمان ذهن آگاهی در اثربخشی بر یکی از مؤلفه های عملکردهای اجرایی اثربخش تر می باشد که بدین ترتیب می توان از ذهن آگاهی در درمان افراد وابسته به مت آمفتامین استفاده نمود.
۲۳.

اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تبعیت از درمان و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبعیت از درمان دیابت نوع دو روان درمانی مثبت نگر هموگلوبین گلیکوزیله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۷۹
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تبعیت از درمان و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: این مطالعه از نوع نیمه تجربی باطر پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. 30 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو که از دی ماه تا اردیبهشت 1399 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران واقع در استان تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (تحت روان درمانی مثبت نگر) (n=15) و گروه گواه (n=15) گمارده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مقیاس تبعیت از درمان (موریسکی، انگ و وود، 2008) و سنجش هموگلوبین گلیکوزیله در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری سه ماهه جمع آوری شدند. ساختار جلسات روان درمانی مثبت نگر بر اساس مداخله گروهی روان درمانی مثبت نگر سلیگمن (2006) در هشت جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه تحت روان درمانی مثبت نگر، میانگین نمره تبعیت از درمان به طرز معناداری بالاتر از گروه گواه است (16/511=F، 001/0>P). به علاوه، زنان مبتلا به دیابت گروه آزمایش در میانگین نمره هموگلوبین گلیکوزیله در مقایسه با گروه گواه به نحو قابل توجهی کاهش پیدا کردند (50/389=F، 001/0>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر می تواند در بهبود تبعیت از درمان و کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در زنان مبتلا به دیابت نوع دو موثر باشد.
۲۴.

تأثیر آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: فلسفه قضاوت اخلاق تفکر نقادانه دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه: ارتقاء قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه یکی از اهداف اصلی در نظام تعلیم و تربیت هست؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان بود. روش کار: روش پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی شهر چالوس در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ و به مقیاس تفکر نقادانه ریکتس و پرسشنامه قضاوت سینها و وارما پاسخ دادند. گروه آزمایش در 17 جلسه آموزش فلسفه ورزی شرکت نمودند اما گروه گواه در لیست انتظار بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کووایاریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه گروه آزمایش و گواه تفاوت وجود دارد و میزان رشد قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه در گروه آزمایش از گروه گواه بیشتر بود (01/0>P). نتیجه گیری: برنامه آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان تأثیر مثبت داشت.
۲۵.

اثربخشی بسته آموزش تلفیقی مبتنی بر درمان چشم انداز زمان و درمان مثبت نگر بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی بهزیستی روانشناختی درمان چشم انداز زمان درمان مثبت نگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۸۲
زمینه: درمان چشم انداز زمان با تغییر در نحوه ادراک زمان، به افراد کمک می کند تا تعادل بهتری میان گذشته، حال و آینده خود ایجاد کرده و از تجربیات منفی فاصله بگیرند، درحالی که درمان مثبت نگر با تقویت نقاط قوت و افزایش احساسات مثبت، افراد را به سمت بهزیستی روانشناختی هدایت می کند. با وجود اثربخشی هر یک از این رویکردها به صورت مجزا، مطالعات کافی در مورد تلفیق آن ها و بررسی تأثیر هم افزایی این ترکیب بر روی بیماران افسرده وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بسته آموزشی تلفیقی مبتنی بر درمان چشم انداز زمان و درمان مثبت نگر بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران افسرده انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره امین وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1401 بودکه از میان 40 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. ابزارهای جمع آوری داده شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش تلفیقی مبتنی بر درمان چشم انداز زمان و درمان مثبت نگر منجر به افزایش کیفیت زندگی در افراد افسرده شود (01/0 >p)؛ همچنین آموزش تلفیقی در ارتقای بهزیستی روانشناختی مؤثر بود (01/0 >p) و نتایج این تأثیر در بازه زمانی 2 ماهه نیز پایدار بود (01/0 >p). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش توصیه می شود مسئولین نظام بهداشت و سلامت جامعه، با انجام مطالعات عمیق تر، ضمن رصد و پایش عوامل مؤثر بر افسردگی، بر شیوه های بهبود کیفیت زندگی، بیماران افسرده متمرکز شوند و با ایجاد بانک اطلاعات بیماران دارای اختلال افسردگی، برنامه های مدونی را برای درمان پیش بینی نمایند.
۲۶.

رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتیاق تحصیلی اشتیاق به مدرسه احساس تعلق دانش آموزان به مدرسه انگیزش پیشرفت تحصیلی پیشرفت تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۹۸
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر بود.روش شناسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مناطق 2 و 5 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه 604 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Fredricks et al, 2004)، مقیاس اشتیاق به مدرسه (Veiga, 2016)، مقیاس احساس تعلق به مدرسه (Arslan & Duru, 2017)، پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی (Hermans, 1970) و معدل نیمسال قبل به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی برازش مناسبی داشت. همچنین، هر سه متغیر اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی و متغیر انگیزش پیشرفت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). علاوه بر آن، اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج برای افزایش و ارتقای پیشرفت تحصیلی می توان زمینه را برای بهبود اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه، احساس تعلق به مدرسه و انگیزش پیشرفت تحصیلی فراهم کرد.
۲۷.

مقایسه اثر بخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی ودرمان ذهن آگاهی بر کاهش علائم و بهبود تحریک پذیری و تمرکز جانبازان شیمیایی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه استان تهران

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی - رفتاری درمان ذهن آگاهی اختلال استرس پس ازسانحه جانبازان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۴
مقدمه: اختلال استرس پس از سانحه نوعی اختلال مرتبط با تروما و استرس است و در افرادی که در معرض حوادث آسیب رسان شدید، قرار گرفته اند، بروز می کند. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی روش درمان شناختی - رفتاری مبتنی برذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی بر کاهش علائم جانبازان مبتلا بود. روش: این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون، با گروه کنترل می باشد. تعداد 30 نفرازجانبازان مبتلا به این اختلال به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، گروه اول تحت درمان ترکیبی شناختی - رفتاری وذهن آگاهی و گروه دوم تحت درمان ذهن آگاهی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه بالینی و پرسشنامه اختلال استرس پس از ضربه (PCL)، استفاده شد.نتایج: یافته های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره یک راهه و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بین اثر بخشی روش درمان ترکیبی و روش ذهن آگاهی، درکاهش علائم، تفاوت وجود دارد. بحث: میان گروه های آزمایش و کنترل، از لحاظ کاهش علائم، تفاوت معناداری وجود دارد. گروه کنترل تغییری نداشت، اما مداخلات درمانی در دو گروه آزمایش، باعث کاهش شدت علائم ونشانه ها شده بود. با اینکه مداخله درمانی ذهن آگاهی در کاهش علائم موثر بود، اما روش ترکیبی به دلیل ویژگی جامع بودنش، موثرتر از درمان ذهن آگاهی بوده است.
۲۸.

رابطه طرحواره جدایی با اضطراب مرگ در پرستاران بخش مراقبت های ویژه: با نقش میانجی معنا در زندگی و ادراک حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی طرحواره ناسازگار معنا در زندگی اضطراب مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۴۸
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری بین طرحواره ناسازگار احساس جدایی با اضطراب مرگ با توجه به نقش واسطه ای معنا در زندگی و حمایت اجتماعی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش تمام پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر تهران در سال 1402-1401 بود که از بیماران در معرض مرگ مراقبت می کردند. نمونه آماری شامل 203 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها در پژوهش از پرسشنامه اضطراب مرگ (DAS، تمپلر، 1970)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1988)، پرسشنامه معنا در زندگی (MLQ، استگر و همکاران 2006) و پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم کوتاه (YSQ-SF، یانگ، 1990) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند طرحواره جدایی بر اضطراب مرگ اثرمستقیم و از طریق ادراک حمایت اجتماعی و معنا در زندگی اثر غیرمستقیم بر اضطراب مرگ دارد (001/0p <). همچنین نتایج حاکی از این بود که طرحواره جدایی بر ادراک حمایت اجتماعی و معنا در زندگی اثر مستقیم داشت (001/0p <). نتایج نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره جدایی به واسطه ی معنا در زندگی و ادراک حمایت اجتماعی نقش مهمی در شکل گیری اضطراب مرگ در پرستاران دارد.
۲۹.

ارائه مدل ساختاری کیفیت زندگی بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی استرس ادراک شده ویژگی های شخصیتی زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۳
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند و عوامل متعددی را به عنوان پیش بینی کننده های این امر عنوان می کنند. در مورد نقش استرس ادراک شده و ویژگی های شخصیتی در کیفیت زندگی این زنان، خلاء پژوهشی وجود دارد، ازاین رو پرداختن به متغیرهای مذکور در قالب یک مدل ساختاری بر روی زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل ساختاری کیفیت زندگی بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مراجعهکننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی، مراکز بهداشت و مطب های متخصصان زنان و زایمان با تشخیص ابتلا به سندروم پیش از قاعدگی در مناطق غرب شهر تهران در بازه زمانی دی ماه تا اسفندماه سال 1400 بود. از بین زنان جامعه آماری، با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 419 نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های سندروم پیش از قاعدگی (استاینر و همکاران، 2003)، استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، کیفیت زندگی (ویر و شربورن، 1992) و فرم کوتاه آزمون 5 عاملی نئو (کاستا و مک کری، 1992) بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV25 و AMOSV24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه روان رنجوری با استرس ادراک شده، مثبت و با کیفیت زندگی، منفی و معنی داری بود، اما سایر ویژگی های شخصیتی با مؤلفه های استرس ادراک شده، رابطه منفی و با مؤلفه های کیفیت زندگی، رابطه مثبت و معنی داری داشتند (01/0 >P). هم چنین اثر استرس ادراک شده بر کیفیت زندگی، منفی و معنادار بود (01/0 >P). علاوه بر این، از بین صفات شخصیتی، اثر ضریب مسیر بین وظیفه شناسی، توافق پذیری و برون گرایی بر کیفیت زندگی و روان رنجوری بر کیفیت زندگی منفی و معنی داری بود (01/0 >(P. افزون بر آن، ضریب مسیر غیرمستقیم بین استرس ادراک شده با کیفیت زندگی از طریق وظیفه شناسی، روان رنجوری و برون گرایی نیز منفی و معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که مدل کیفیت زندگی زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی از برازش مطلوبی برخوردار است، ازاین رو آگاهی متخصصان حوزه های روانشناسی، مشاوره و سلامت از این مدل می تواند در جهت ارتقای کیفیت زندگی این دسته زنان بسیار مؤثر و کمک کننده باشد.
۳۰.

The Structural Model of Death Anxiety and Self-Acceptance Based on Differentiation with the Mediating Role of Self-Compassion in the Elderly(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: death anxiety self-acceptance Differentiation Self-compassion Elderly

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۰
Objective: This study aimed to determine the fit of a structural model of death anxiety and self-acceptance based on psychological flexibility and differentiation, with the mediating role of self-compassion in the elderly. Methods and Materials: The research method was fundamental, descriptive, and correlational in nature. The statistical population consisted of all individuals aged 60 years and above residing in daily elderly care centers in Nowshahr and Chalous counties from February 2024 to August 2024 (N = 232). Due to the limited size of the population, a census method was used, and research questionnaires were distributed to all members of the population. Ultimately, due to damaged or incomplete questionnaires, data from 215 questionnaires were analyzed (n = 215). The research instruments included the Templer Death Anxiety Scale (1970), the Unconditional Self-Acceptance Questionnaire by Chamberlain and Haaga (2001), the Acceptance and Action Questionnaire-II (Bond et al., 2007), the Differentiation of Self Inventory by Skowron and Friedlander (1998), and Neff’s Self-Compassion Scale (2003). Data analysis was conducted using SPSS version 26 and LISREL 8 software. Findings: Pearson correlation analysis indicated a positive and significant relationship between differentiation and self-compassion (r = 0.645, p < .01); a negative and significant relationship between differentiation and death anxiety (r = -0.411, p < .01); a positive and significant relationship between differentiation and self-acceptance (r = 0.700, p < .01); a negative and significant relationship between self-compassion and death anxiety (r = -0.352, p < .01); and a positive and significant relationship between self-compassion and self-acceptance (r = 0.846, p < .01). Path analysis revealed that the indirect path from differentiation to death anxiety through the mediating role of self-compassion was statistically significant (β = -0.629, p < .01). Furthermore, the indirect path from differentiation to self-acceptance through self-compassion was also statistically significant (β = 0.861, p < .01). Conclusion: Thus, the structural model of death anxiety and self-acceptance based on differentiation with the mediating role of self-compassion demonstrated a good fit among elderly individuals residing in daily care centers in Nowshahr and Chalous. These findings may serve as a basis for developing comprehensive therapeutic models to enhance psychological well-being among the elderly. Keywords: Death Anxiety, Self-Acceptance, Differentiation, Self-Compassion, Elderly.
۳۱.

مقایسه اثر بخشی درمان شناختی بک و درمان روانپویشی کوتاه مدت بر اجتناب شناختی، برانگیختگی و تجارب تجزیه ای در افراد مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی بک درمان روان پویشی کوتاه مدت اجتناب شناختی-برانگیختگی تجارب تجزیه ای اختلال استرس پس از سانحه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
هدف: در این پژوهش، به مقایسه اثربخشی دو روش درمانی، یعنی درمان شناختی بک و درمان روان پویشی کوتاه مدت، بر اجتناب تجربی، برانگیختگی و تجارب تجزیه ای در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه پرداخته شده است. روش شناسی: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل، انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود که در بازه زمانی آبان تا دی ۱۴۰۱ به مراکز روانپزشکی و روانشناسی تهران مراجعه کرده بودند. ۴۵ بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های اجتناب تجربی، برانگیختگی و تجارب تجزیه ای بود. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی و نتایج با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی بر کاهش اجتناب تجربی و تجارب تجزیه ای تأثیر مثبتی دارند، اما درمان شناختی بک در مقایسه با درمان روان پویشی کوتاه مدت، تأثیر بیشتری در کاهش اجتناب تجربی داشت. همچنین، هر دو روش به بهبود برانگیختگی افراد منجر شد. نتیجه گیری: این پژوهش تأیید می کند که استفاده از این دو روش درمانی می تواند به بهبود علائم اختلال استرس پس از سانحه کمک کند، با این حال هر دو روش درمانی، به ویژه درمان شناختی بک، در بهبود اجتناب شناختی و برانگیختگی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه اثربخش هستند.
۳۲.

Comparing the Effectiveness of Schema Therapy and Emotion-Focused Therapy on Attitudes Towards Infidelity Among Individuals Experiencing Marital Conflict(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Marital conflict attitude towards marital infidelity Schema therapy emotion focused therapy

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۰
Objective: Marital conflict is one of the serious problems in couples' interactions, which is considered as the cause of marital infidelity or divorce in many cases. This research was conducted with the aim of comparing the effectiveness of schema therapy and emotion focused therapy on the attitude towards marital infidelity of people with marital conflict. Methods: The research method was quasi-experimental with a pre-test-post-test design with two experimental groups and a control group along with a follow-up test period. From the statistical population of women referring to the clinics of the 1st district of Tehran, 45 people were selected using the available method and replaced in three groups using a random method. Whatley's marital infidelity questionnaire (2006) was used. First, the pre-test of the attitude towards extrapolation was implemented for all three groups, then schema therapy (Yang, 2003) and emotion focused therapy (Greenberg, 2004) were implemented for the experimental groups, but no intervention was applied for the control group; Finally, the post-test and the follow-up test were performed for all three groups. Findings: The results of the repeated measurement test showed that both schema therapy and emotion focused groups are effective in reducing attitudes towards marital infidelity (f=8.447 and p=0.001). Bonferroni's post hoc test showed that there is no significant difference in the effectiveness of the two schema therapy and emotion focused approaches. Conclusion: To improve the attitude towards marital infidelity of people with marital conflict, it is suggested to use both schema therapy and emotion focused interventions.
۳۳.

نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین احساس تنهایی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به شبکه های اجتماعی احساس تنهایی حمایت اجتماعی ادراک شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین احساس تنهایی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول و دوم شهر کرج در سال تحصیلی 2022-2023 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (2023) و با روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) 400 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسش نامه اعتیاد شبکه های اجتماعی (SNAS) گریفیث (2005)، مقیاس احساس تنهایی (UCLALS3) راسل (1996) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) زیمت و همکاران (1988) بود. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم احساس تنهایی و حمایت اجتماعی ادراک شده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین احساس تنهایی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (050/0=RMSEA و 05/0>P-value) و 82 درصد اعتیاد به شبکه های اجتماعی به وسیله احساس تنهایی با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین می شود. بنابراین بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان