آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۷

چکیده

در دهه های گذشته، برخی دولت ها توانستند با بهره مندی از حکمرانیِ خوب، زمینه کارایی و اثربخشی سیاست هایِ پایداریِ آموزش و پرورش را فراهم آورند و آموزشِ باکیفیت، همگانی، رایگان و عادلانه را محقق سازند. در ایران، با وجودِ اسناد بالادستی پرشمار، شواهدی چون تعمیقِ روزافزونِ چالش هایی چون دانش آموزانِ بازمانده از تحصیل، نابرابری و شکافِ آموزشی و کیفیتِ پایینِ زیرساخت هایِ آموزشی، نشانگر اینست که آموزش و پرورش ایران از دستیابی به اهداف پایداری بازمانده است. هدف نوشتار حاضر اینست که با بهره گیری از روش های تحلیلی، مقایسه ای و پیمایشی مبتنی بر آراء و نظرات خبرگان و متخصصان تعلیم و تربیت، ابعاد و لایه هایِ شایستگی هایِ نظامِ حکمرانیِ آموزش و پرورشِ ایران را از چشم انداز نظریِ ظرفیت سیاست گذاری، آسیب شناسی کند. سؤال پژوهش این است که صلاحیت های سطوح گوناگون نظام حکمرانی آموزش و پرورش ایران به چه میزان با شاخص هایِ نُه گانه الگوی ظرفیت سیاست گذاری همسویی دارد؟ بر اساس یافته های پژوهش و دیدگاه ها و نظرات متخصصان، شایستگی ها و مهارت هایِ تحلیلی، عملیاتی و سیاسی در سطوح و منابعِ فردی، سازمانی و سیستمیِ نظامِ سیاست گذاریِ آموزش و پرورشِ ایران در مقایسه با مؤلفه های الگوی نظریِ ظرفیت سیاست گذاری با ناهمسویی ها، ضعف ها و چالش هایی روبروست. این کاستی ها، از موانع اصلی کارایی و اثربخشی سیاست هایِ پایداری آموزش و پرورش ایران و نیل به اهدافِ مرتبطِ پیش بینی شده در اسنادِ سیاستیِ بالادستی بوده است. پیشنهاد می شود برای دوره پساکرونای آموزش و پرورش ایران، ظرفیت سازیِ در چارچوبِ حکمرانیِ شبکه ای، داده محور، چندسطحی، منصفانه، پاسخگو و مشارکتی در دستورکار سیاستی کشور قرار گیرد.

Strategic Analysis of the Competencies of Iran's Educational System Based on the Conceptual Framework of Policy-Making Capacity

In recent decades, some governments have been able to provide the basis for the efficiency and effectiveness of sustainable educational policies along with providing high quality, universal, free, and equitable education by the benefits of good governance. In Iran, the existence of a large number of official documents suggests the deepening of challenges such as the increasing number of dropouts, inequality and educational gap along with the poor quality of educational infrastructure. These challenges show the Iranian educational system has failed to achieve its sustainable goals. The purpose of this article is to examine the different dimensions and layers of competencies of the Iranian educational system from the theoretical perspective of policy-making capacity through using analytical, comparative and survey methods based on the opinions of education experts. The research question is that "to what extent do the competencies of different levels of the Iranian educational system are consistent with the indicators of the policy-making capacity model?" Based on the research findings, analytical, operational and political competencies and skills at the individual, organizational and systemic levels along with the resources of the Iranian educational policy-making system have a significant difference with the components of the theoretical model of policy-making capacity. These conflicts have been some of the main obstacles to the efficiency and effectiveness of Iran's educational sustainability policies and the achievement of the relevant goals set out in the policy documents. Therefore, for the post-Covid period of Iranian education, it is essential that policy-making and data-based governance capacity be multilevel, fair, accountable, and participatory on the policy agenda.

تبلیغات